#كمال انسان در اين است كه آنچه را فهميده به دل تحويل دهد تا با دو بال #دل و عقل پرواز كند. هرگز به تنهايي، با بال #عقل نمي توان #پرواز كرد، زيرا كه انديشه فقط يك بال است. چه اين كه هرگز با بال دل نمي شود سفر كرد. چون عمل، فقط يك بال است.
آن كه اهل #سير_و_سلوك است هم اهل فكر است و هم اهل ذكر. هم مي فهمد و هم مي پذيرد، ولي آن كسي كه بر اساس #تقليد #ايمان آورده و از روي جهل #مؤمن شده است به #مقصد نمي رسد گرچه در بخشي از راهِ خود، علم گراست. چه اين كه اگر كسي تمام عمرش را در راه #علم ، صرف كند سير و سفري به سرزمينهاي نزديك دارد نه دور. كسي به مقصد مي رسد كه محقق باشد از راه #فكر ، و متحقق باشد از راه ذكر.
نتيجه اين كه الهيات و #فلسفه هم هدف ذاتي نيست، بلكه #انسان الهي
مي شود تا متألّه گردد نه اين كه حكيم الهي بماند. يعني «جهان بين» مي شود تا توحيد را بپذيرد
_
آیت الله #جوادی_آملی
زن در آينه جلال و جمال، صفحه 269
_
@soha_olom_ensani
#امام_خامنه_ای :
یادم میآید در گذشتهها، در دلم به دو نفر از علما افتخار میکردم. یکی #سید_مرتضی بود...چون در دنیای اسلام، تنها مذاهب رسمی، همین مذاهب اربعه اهل تسنّن بود؛ نقل شده که این بزرگوار گفته بود: «هشتادهزار دینار از مال خودم میدهم، برای اینکه شیعه را هم رسمی کنند». این، قدم بسیار بزرگی بود که البته عملی نشد. آنها قیمت را بالا برده بودند و ایشان هم نتوانسته بود بدهد و این کار، انجام نگرفت. من همیشه در دلم، به این مرد که اینگونه #بلند_اندیش بوده که میخواسته شیعه را به رسمیت برساند، افتخار میکردم و از جوانی، در قلبم هیجانی نسبت به او داشتم. یکی هم مرحوم #علی_بن_موسی_بن_جعفر_بن_طاووس_حلّی (رضوانا...علیه) بود. ایشان در یکی از کتابهایش مینویسد: «مردی از بنیهاشم و آل علی، قبل از قیام قائم، به #حکومت خواهد رسید. من، از جهات مختلف که به خودم نگاه میکنم، میبینم آن شخص، باید #من باشم». #ابنطاووس یک #زاهد است. کسانیکه ابنطاووس را میشناسند، میدانند که ابنطاووس مظهر زهد است و کسی است که با همه #فقاهت عالی که داشته، از ترس خدا و بهخاطر تقوا، فتوا نمیداده است. این مرد که چهره و وجهه او در بین علمای ما، وجهه زهد و تقوا و تعبّد و محو شدن در وظیفه شرعی است، اهل دنیا نبوده است. اما همین آدم، که اینگونه #فانی فیالله و اهل عبادت است، میگوید: «به نظرم میرسد آنکسیکه باید به این مقام دست پیدا کند -مقام حکومت شیعه و اسلام- قاعدتاً باید من باشم». یعنی خودش را برای این قضیه آماده میکرد. من همیشه افتخار میکردم که فکر یک عالم، اینگونه بیرون از #آفاق_مدرسه و #کتاب سیر کند و در این #عوالم باشد. معیارهای ما اینها بود. در تاریخ اسلام و علمای شیعه، وقتی آدمهایی را در این حد میدیدیم که چنین فکر و آرزویی را در سرشان میگذراندند، به آنها افتخار میکردیم.حال شما اینها را با #امام مقایسه کنید. این فاصله را، فاصله #زمین و #آسمان بگوییم؟! فاصله بین #انسانهای_معمولی با #پیغمبران بگوییم؟! این فاصله را چگونه تعبیر کنیم؟ اصلاً این #فاصله_معنوی بین امام و سایر علما را چگونه میشود ترسیم کرد و چه کسی را میشود در این زمینهها با امام مقایسه کرد؟! اصلاً #شخصیت_امام یک چیز #عجیب و واقعاً #استثنایی است. نه #پیش از او چنین کسی آمده و نه گمان میکنم #بعد از او، چنین کسی بتواند بیاید، یا تا آن #حدود #پرواز کند. مثل او که #هیچ؛ تا آن #حدود هم کسی نمیتواند #پرواز کند. شخصیت امام، چنین شخصیتی است.
۱۳۷۲/۰۲/۲۷
#امام_خمینی
💠 @soha_olom_ensani