eitaa logo
عرفان و خودشناسی و آخرالزمان
82 دنبال‌کننده
289 عکس
6 ویدیو
91 فایل
172 ج کتاب و صدها مقاله(رایگان): خودشناسی،عرفان،تکامل، روح،آخرالزمان،انسان کامل،امام زمان ،اسمای الهی،مدرنیزم،اخلاق ،مردم شناسی،دجال،شیطان،ازدواج و طلاق و تربیت،عرفان درمانی،مسخ و تناسخ،زندگینامه استاد و عرفا،مرد و زن https://zil.ink/khodshenasivaerfan
مشاهده در ایتا
دانلود
وظیفه شناسی یعنی چه؟ ۱۱۰۳- وظیفه شناسی يعنی اينکه در کجا و كی و در رابطه با چه كسی چکار كنی. پس اين مستلزم مکان شناسی و زمان شناسی و مردم شناسی و خودشناسی و حق شناسی است و عرفان در نهایت هدفی جز اين ندارد و عرفان عملی عين وظیفه شناسی بر اساس یقین حاصل از معرفت است. پس آنچه که ماهیت و نتیجه عمل واحدی را در انسانهای گوناگون رقم مي زند میزان یقین عرفانی موجود در آن عمل است و اين همان وظیفه شناسی عرفانی است یا عرفان عملی و عرفان بی عمل فقط در خدمت توجیهات ابليسی زندگانی کافرانه و فاسقانه است. از کتاب مذهب اصالت عشق جلد 6 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
🌺بعد مرگ را هم بحساب آوریم آیا براستی کدامیک از ما زندگی بعد از مرگ را هم بحساب زندگی می آوریم و در برنامه ها و آرمانهایمان جای می دهیم و برایش فکر و برنامه ای داریم؟ کدامیک از ما حتّی مؤمنان به آخرت، زندگی بعد از مرگ را ادامه زندگی دنیوی در وادی دگری می دانیم؟ اکثر ما مرگ را پایان زندگی می دانیم و بعد از مرگ را حداکثر قلمرو حساب و کتاب می پنداریم در حالیکه عرصه حساب و کتاب مربوط به قیامت کبری و پایان جهان است و لذا تا آن موقع هنوز زنده ایم. قرآن می فرماید که هر که در این دنیا در عذاب است بعد از مرگ معذبتر است و هر که در رحمت است بعد از مرگ در رحمتی برتر است. پس زندگی بعد از مرگ ادامه این زندگی در شدت وحدت بیشتری می باشد. یعنی زندگی بعد از مرگ زندگی هزاران بار شدیدتر می باشد و هر چیزی هزاران بار همان است که بوده است. خوب خوبتر و بد هم بدتر می شود. علی (ع) می فرماید «چه بسا آرزوهائی که بعد از مرگ بکام می آید». این سخن از روی یقین است. پس بهتر است که حیات بعد مرگ را هم مشمول برنامه زندگی خود سازیم تا بعد از مرگمان بناگاه بیکار و بیعار و بی رزق و باطل و برزخی نشویم. با مرگ هیچ چیزی از دست نمی رود بلکه همه از دست رفته ها بدست می آید. حیات بعد از مرگ از امکانات دیگر و برتر و وسیع تر و شدیدتری برخوردار می باشد پس بیائیم افکار و آمال عالی و برتر خود را که در این دنیا امکان بروز و تحقّق نداشته کاملتر کنیم و آن عرصه را هم در همین دنیا وارد سازیم و بدینگونه حیات دنیای خود را اخروی نمائیم و بر طول عمر خود نیز بیفزائیم. مرگ یک جهش و تبدیل و تحوّل کبیر است که ما را از حصر تن بدن میرهاند و امکان جهانی می بخشد بیائیم و آن امکان عظیم را از هم اینک وارد برنامه های زندگی کنیم تا حیات حقیر دنیای ما دارای امید و گسترده گی برتر شود. درست مانند کسی که در زندان است و برای آزادی خود برنامه ریزی می کند 📚منبع : کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد ۲ ص ۹۹ اثر استاد علی اکبر خانجانی🌺
ریاست و سلطه همه جدالها و جنگها بر سر تصاحب ریاست و سلطه بیشتر است در قلمرو خانواده، جامعه و حکومت و کل جهان. از نبرد زناشویی تا نبرد بین ابر قدرتها. و این بی وجودان بر سر تصاحب وجود دیگران در نبردند تا بدین طریق صاحب وجود شوند و نام این وجود دزدی و ظلم آشکار را عشق نهاده اند مثل عشق زن و شوهر به یکدیگر یا عشق آدمخواری والدین نسبت به فرزندان تا عشق دولتمردان در بلعیدن مردمان و..... و شاهدیم که هرچه که در این وجود خواری موفق ترند قحطی زده تر و نابوده تر و لذا ديوانه ترند مثل هیتلر ! هرگز نمی توان در وجود دیگران احساس وجود کرد . اینست مسئله ! به خود آی تا سلطان جهان باشی بی خونریزی ! از کتاب اخلاق عرفانی تألیف استاد علی اکبر خانجانی
روان‌شناسی‌ انتظار انسانی که در انتظار نجات خویشتن است و به این امر امید دارد و مؤمن است، انسانی دل‌زنده و خلاق است و تن به ستم و دریوزگی نمی‌دهد و خود را برای شرایط نجات آماده می‌کند؛ درست مثل کسی که پس از سال‌ها در انتظار رسیدن محبوب خویش است، همواره آراسته و سرپا و مهیا و حاضر و ناظر است. پس انتظار طبعاً هویتی ستم‌ناپذیر و جهادگر و بانشاط پدید می‌آورد و مولّد قدرتی عظیم است. خودکشی‌ها و رویكرد به مخدارت و دریوزگی‌ها و خودفروشی تماماً معلول فقدان چنین انتظاری است. در آیه‌ای از قرآن کریم خداوند حتی خودش را هم از منتظرین می‌خواند که در انتظار رسیدن مؤمنان و دیدار با آنان است. در واقع آنكه در دل انسان در انتظار نشسته است، خود پروردگار است و این حضور حق در دل انسان‌ها همان ایمان کامل است و عین نجات و رستگاری همین واقعه‌ی قلبی می‌باشد. انتظار، عرصه‌ی دیدار با خداوند است که در جمال امامان در انواع و درجات تجلی بر روی زمین رخ داده و می‌دهد. همه‌ی مصلحین و انقلابیون و آزادیخواهان و حق‌پرستان جهان از مصادیق ظهور این انتظار می‌باشند. اینان مظهر انتظارند و لذا ناجیان جوامع در هر دوره‌ای محسوب می‌شوند و اولیای آن امام مطلق در پایان تاریخ بشر می‌باشند. در جوامعی که امر انتظار در حال افول است و این اعتقاد کم‌رنگ می‌شود، خودکشی و اعتیاد و امراض روانی و سكته‌های آنی رشد می‌کند. و نیز تبهكاری و جنایت. همه‌ی این مفاسد، معلول یأس و قطع امید نمودن از ناجی است: »‌ای مؤمنان! هرگز از روح‌اﷲ مأیوس مباشید«(قرآن). از کتاب دائرةالمعارف عرفانی ج 2 فصل 1 مولف: استاد علی کبر خانجانی
کانال همه کتابها (پی دی اف ) https://eitaa.com/khanjanybooks کانال همه سخنرانی https://eitaa.com/khanjanysokhanraniha کانال کتابهای صوتی https://eitaa.com/khanjanyaudiobooks کانال تلگرام : (کتابها و کتابهای صوتی و سخنرانی : https://t.me/khanjanyaudiobooks
خداباوری مشکل اصلی خداباوری در باور کردن خدا بعنوان خالق و مدبر و رزاق و صاحب اراده و فعل مطلق مربوط به حیات دنیوی و نقد بشر است نه اعتقاد به اینکه یک روزی خدا بشر را خلق کرده و سرنوشت او را معلوم نموده است و یک روز هم در پایان جهان با بشر روبرو می شود و او را محاکمه می کند . چنین نوع خدا باوری بانی مذهب نفاق و ریائی است که جز فساد و پلیدی های هولناک ببار نیاورده است . چنین نوع باوری همانا مذهب کفر و مکر و جنون و فریب است یعنی مذهب ضد مذهب . بنابراین اگر بشر در همین دنیا نتواند به شناخت و باوری کامل و مسلم درباره وجودخدا برسد هیچ سودی بحالش نخواهد داشت و بلکه به جنون ومخمصه ای بی پایان دچار شده است. از کتاب کاتاچوو (پدیده شناسی بازیهای روانی بشر) ص 26 مولف: استاد علی اکبر خانجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
22-کتاب صوتی کاتاچوو (بازی کودکانه، بازیهای روانی بشر) قسمت 4 تألیف استاد علی اکبر خانجانی حجم فایل: کمتر از 15 مگابایت
طب اسلامی و غیر اسلامی ۱۹ - اهل ایمان باید بداند که این دعوای رایج بین طب اسلامی و غیر اسلامی یک دعوای بازاری و جاهلانه است. طب اسلامی آنست که اهل ایمان فقط و فقط خداوند را مرضی (مریض کننده) و وکیل و کفیل و حبيب و طبیب و شفیع و شافی خود میداند و به غیر از او رجوع نمی کند و این در صورتی در دل اهل ایمان رخ می نماید که فرد اهل توبه باشد و توام با توبه و انابه به خدایش روی نماید و از غیر خدا حذر نماید. اینست طب اسلامی و مابقی هر چه باشد طب غیر اسلامی و غیر دینی است چه مصرف سیر و آویشن و سائر گیاهان داروئی باشد یا واکسن و کورتون و آنتی بیوتیک و.... هر دو به یک میزان غیر اسلامی است. این فرق بین طب سنتی و طب مدرن است و لاغیر! و صد البته که مضرات طب سنتى بمراتب كمتر از طب مدرن است همانطور که فوائد آن! از مقاله کرونا، اینک آخرالزمان تألیف استاد علی اکبر خانجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان سخنرانی استاد علی اکبر خانجانی ====== همه سخنرانی ها در باره موضوعات مهم انسانی از جمله : عرفان، آخرالزمان، دین، زناشوئی ، حجاب ، بیماری و اعتیاد، تشیع، عدالت ، حلال و حرام ، ربا و تورم، امام زمان، تربیت کودکان ، کفر و ایمان، ابلیس شناسی ، نماز، تکنولوژی و ... https://eitaa.com/ khanjanysokhanraniha/8 https://t.me/khanjanysokhanrani/838
- ۴۱- از نشانه های بارز انسانهای مبتلا به عرفانهای دجالی و شیطانی اینست که زندگیشان غرق در تشنج و زجر و افسرده گی و پریشانی و هذیان و انزجار و بی نزاکتی و بی ادبی است و افسارگسیختگی و از نشانه های عرفان حقیقی نیز محبت و ادب و اتکاء به نفس و آرامش و خرد و عزّت نفس و خودکفانی و عفت است . از کتاب نامه های عرفانی ص 93 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
[ Photo ] عنوان کتاب: 171- نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان Descension & ascension of the spirit جهان شناسی ، انسان شناسی، دوران شناسی، معادشناسی شیعی، تبیین هفت وادی سیر و سلوک عرفانی علم تأویل و تجلی، تسبیح و تنفیس، قرآن و بیان، نسخ و مسخ، قائمیت و آدمیت شرح و تفسیری بر رسائل " ام الکتاب " و " الهفت الشریف " منسوب به امامین باقر (ع) و صادق (ع) شناسنامه روحی من مولف: استاد علی اکبر خانجانی تاریخ تألیف: 1394-1397 تعداد صفحه: 1127 فهرست کتاب: دفتر اول: علم تأویل و تجلی دفتر دوم: علم روح و بیان دفتر سوم: علم تسبیح و تنفیس دفتر چهارم: علم نسخ و مسخ دفتر پنجم: علم قائمیت و ظهور دفتر ششم: آدمیت و الهیت دفتر هفتم: علم انیّت و هویت دفتر هشتم: علم هبوط و عروج دفتر نهم: علم وجود و عدم (علم آفرینش) دفتر دهم: علم عقل و عشق دفتر یازدهم: علم روح و آخرالزمان دفتر دوازدهم: علم روح و معانی دفتر سیزدهم: علم روح و زندگی دفتر چهاردهم: علم روح و نور (نورشناسی) دفتر پانزدهم: علم روح الفباء دفتر شانزدهم: علم تأویل روح و روح تأویل دفتر هفدهم: علم روح زبان و قلم (خوانائی، گویائی، نویسانی) دفتر هجدهم: علم و روح کتاب دفتر نوزدهم: روح القدس (روح الله) دفتر بیستم: روح زمین (روح الارض) دفتر بیست و یکم: روح حکمت آخرالزمانی ======================= بنا به توصیه اکید جناب استاد، از روی کاغذ مطالعه شود.
۱۷۱- نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان قسمت اول.pdf
4.34M
آخرین و کاملترین کتاب استاد خانجانی: نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان: جهان شناسی ، انسان شناسی، دوران شناسی، معادشناسی شیعی، تبیین هفت وادی سیر و سلوک عرفانی علم تأویل و تجلی، تسبیح و تنفیس، قرآن و بیان، نسخ و مسخ، قائمیت و آدمیت ———- طبق توصیه اکید جناب استاد، از روی کاغذ مطالعه شود.
۱۷۱- نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان قسمت دوم.pdf
5.22M
آخرین و کاملترین کتاب استاد خانجانی: نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان: جهان شناسی ، انسان شناسی، دوران شناسی، معادشناسی شیعی، تبیین هفت وادی سیر و سلوک عرفانی علم تأویل و تجلی، تسبیح و تنفیس، قرآن و بیان، نسخ و مسخ، قائمیت و آدمیت ———- طبق توصیه اکید جناب استاد، از روی کاغذ مطالعه شود.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دائرةالمعارف عرفانی جلد دوم فلسفه قیامت و آخرالزمان (خودشناسی آخرالزمانی) مولف: استاد علی اکبر خانجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دائرةالمعارف عرفانی جلد دوم فلسفه قیامت و آخرالزمان (خودشناسی آخرالزمانی) مولف: استاد علی اکبر خانجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجات آخرالزمان دائرةالمعارف عرفانی جلد دوم فلسفه قیامت و آخرالزمان (خودشناسی آخرالزمانی) مولف: استاد علی اکبر خانجانی
ناجی موعود در آخرالزمان 700- امروزه بشر بر عرصه ای وارد شده که جز جفا راهی برای ادامه بقا نمی یابد و جز زنا روشی برای ادای وفا نمی شناسد و جز ربا نظامی برای امرار معیشت ندارد و جز ریا رفتاری برای روابط اجتماعی نمی داند و جز حساب اندیشه ای نمی ورزد و جز عذاب حاصلی دریافت نمی کند و جز خودفروشی معامله ای پدید نمی آید و جز خیانت مسیری برای رشد موجود نیست و جز جنایت راه حلی نمی بیند. سخن از عقل و دین و فطرت و عشق و اخلاق و معنویت و عدالت و انصاف به دروغی نفرت انگیز می ماند که موعظه اهل قبور است و فقط بکار مردگان می آید. در چنین دورانی جز خدا یار و یاوری نیست و هر که او را خالصانه بخواند امامی بسویش رهسپار می شود تا از او کل اراده دوزخی اش را بستاند تا از این دوزخ برهاند. و امام و ناجی موعود فقط در چنین شرایطی درک و تصدیق می شود. از کتاب مذهب اصالت عشق تألیف استاد علی اکبر خانجانی جلد هفتم
زن اساس خلقت زن بر رحمت و محبت استوار است زیرا زن، دل مرد است و تمامی ناز زن بر همین حقیقت استوار است. زن به دلیل آنکه مهد رحمت پروردگار است خود را از هر گونه محبتی، بي نياز می داند اما در عین حال تمامی هويت و احساس وجود خود را در محبوبيت ومعشوقيت در مي يابد پس به همان میزان که به محبت بی نیاز است زیرا خود کانون آن است، به محبت نیازمند است تا احساس وجود نماید و تمامی ناز زن برخاسته از چنين ديالكتيكی است. او در درون خود را سلطان محبت می یابد اما در عین حال در می یابد که برای دریافت واقعیت مادی وجودش که همان تن است به چه اندازه نیازمند نگاه مرد است. بی نيازی در درون و نیازمندی در برون. همانگونه که زن تمامی وجود خود را کانون عشق مي يابد و مرد را به آن محتاج، اما خود نیز تنها به واسطه مرد است که از این کانون عشق برخوردار می شود. این همان حقیقتی است که زن به واسطه ناز خود همیشه می خواهد آن را کتمان کند. زن تمام بی نيازی را در وجود خود احساس می کند و این ایجاد کننده غروری ويژه در زن است که بشكل ناز خودنمايی می کند اما خود نیز برای زیستن در دنیا نیازمند مرد است. زیرا هر فردی برای حیات دنیوی نیاز به هوئی دارد که تنها در قبال دیگری پديد می آيد و زن نیز به مرد محتاج است تا با توجهی که به او می کند در او احساس وجود و هويتی پديد آورد که لازمه زیست در دنیاست. زن، درون مرد است و مرد، برون زن. مرد به واسطه زن به دل خود دست می یابد و زن نیز به واسطه مرد به دنیا دست می یابد. مرد، صفات بیذات است و زن، ذات بی صفات. زن برای بارز کردن و آشکار کردن ذات خود به مرد نیازمند است زیرا مرد عرصه و مظهر فعالیت است. زن بدون مرد، وجودی سر به مهر است و مرد است که با نگاه و توجه خود به زن این ذات را به ظهور ميكشاند. زن بدون مرد هميشه پنهان خواهد ماند و تنها مرد با توجه خود، وي را کشف می کند. زن همان زیبای خفته ای است که با بوسه مرد بیدار می شود. مرد دنیای زن است و اگر دنیا همان عرصه صفات و افعال است پس زن به واسطه مرد است که به این عرصه دست می یابد. مرد بدون زن، دنيايی است بدون انگیزه و معنا و زن نیز بدون مرد، معنايی است بدون دنيا. معنا بودن زن، وی را در قبال دنيوی بودن مرد، متکبر و مغرور می کند. از کتاب خداشناسی اجتماعی ص 53 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
🍀 20- هیچ چیز خوبی نیست که برای دیگران بخواهی و خودت به آن نرسی. 21- هیچ چیز بدی نیست که برای دیگران بخواهی و خودت به آن نرسی. 22- هیچکس نمی تواند بدی را برای دیگران بخواهد ولی خوبی را برای خودش. 23- حماقت حاصل بدخواهی برای دیگران است. از کتاب خداشناسی ربوبی تألیف استاد علی اکبر خانجانی ========================
وردگوئی در اسلام ۷۹- تکرار هر لفظی به لحاظ روانی در ذهن انسان بطور خودبخود منجر به سهویت و بازیچه و لقلقه زبان می شود و معنای آن لفظ تهی می گردد و لذا کسانی که مثلاً روزی چند هزار مرتبه اسمای الهی را ورد می گویند بتدریج دچار هذیان و امراض روانی و نسیان و رعشه می شوند که البته در نزد پیروان این مکتب از کرامات محسوب می گردد . آیا این مذهب اصالت حماقت و جنون نیست؟ آیا این مکتب خود دیوانه سازی نیست ؟ ۸۰- وردگوئی از بنی اسرائیل و مذاهب هندو وارد اسلام گردیده است و هیچ ربطی به اسلام و قرآن و سنت و عترت ندارد. ۸۱- خرافی بودن امری بمعنای غیر حقیقی بودن آن امر نیست بلکه بمعنای شیطانی و جنّی و فریبنده بودن آن امر است . انسان خرافی یک بیمار روانی است . کم نیستند کسانی که بواسطه اوراد و دعانویسی ها و مراسم جن گیری و شفابخشی برای همیشه دیوانه شده اند یعنی به تسخیر اجنه و شیاطین در آمده اند. و این عذاب است نه بدشانسی و هرگز مؤمنان و پاکان به این دام نمی افتند. از کتاب نامه های عرفانی ص 97 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
بازی و بخشش آنگاه که بواقع و به دلایل و شواهد مستند برتر معلوم و مسلم شدکه کسی به تو خیانتی کرده است در سرآغاز یک دو راهی سرنوشت ساز قرار گرفته ای: عفو و انتقام. راه عفو تو را به شناختی میرساند که بر تو معلوم و مسلم می سازد که منشأ آن خیانت خود تو بوده ای و نه غیر . و اما راه انتقام تو را به ظلمتی می کشاند که زان پس همه را خیانتکار می بینی و اعتماد خود بهمه را از دست میدهی و نهایتاً اعتماد تو به خودت نیز از دست می رود و این سرآغاز جنون آشکار است که به وادی انتقام کشیدن از خویشتن می رود؛ یعنی آدمی جبراً بسراغ خودش می آید تا منشأ خیانت را نابود سازد و خیانتکار اصلی را تنبیه نماید بهرحال آدمی خواه ناخواه به خودش باز می گردد و نهایتاً همه را می بخشد زیرا هیچکس مقصر سرنوشت دیگری نیست. آدمی مجبور است که ببخشد. بخشش ، اولین و آخرین دوای همه دردها و زجرهاست . و جز این غایتی نیست و این پایان بازی است. از کتاب کاتاچوو ( پدیده شناسی بازیهای روانی بشر) ص 28 مولف: استاد علی اکبر خانجانی
۱۶- و اما عارف کیست ؟ عارف کسی است که در وادی معرفت نفس به امامت باطنی و ولایت وجودی رسیده است یعنی امام زمان را در خویشتن درک کرده است. عارفان محصول غیبت امام زمان هستند که در جستجوی حقیقت و عطش نجات خود اسوه حقیقت و نور نجات و هدایت خلق می شوند. عارفان، اویس قرنیهای دوران غیبت هستند. ۱۷- حضرت رسول اکرم می فرماید که زین پس فقط پیروان معرفت نفس هستند که به حقایق دین من نائل می آیند . " و برترین و آخرین حقیقت محمدی همان وجود امام زمان است که عارف به آن در باطن خود نائل می آید و شعاعی از نور امام می شود . ۱۸- عارفان ، امامان ناطق و حاضر عرصه غیبت امام مهدی (ع) هستند و به معنای حقیقی کلمه قلمرو ظهور امام مهدی محسوب می شوند منتهی فقط برای تعداد انگشت شماری از مؤمنان و نه عامه مردمان . ١٩- تفاوت امامت مهدی (ع) و امامت عارفان عرصه غیبت چیست ؟ ۲۰- امامت ائمه اطهار (ع) امامت ذاتی و بیواسطه از خداست ولی امامت عارفان اکتسابی است و از جانب امامت مهدی (عج) است . ۲۱ - رب امام مهدی خود الله است و رب عارفان هم امام مهدی است همانطور که رب مؤمنان هم عارفانند . از کتاب نامه های عرفانی ص 103 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
رفتن و ماندن 5- ولی اکثر مردمان عبور را دوست ندارند و تمام عشق آنها در داشتن و حفظ ابدی داشته هاست و از هر چه که از دست می دهند نفرت و کینه حاصل می کنند هر که از آنها می گذرد و تنهایشان می گذارد مورد عداوت قرار می گیرد و لذا پایان عمرشان فقط کوله باری از نفرت و عداوت نسبت به کل گذشته است. آنها از گذشته نفرت دارند زیرا گذشته است و لذا آنچه که برایشان می ماند نفرت است و عداوت بخصوص نسبت به آدمها و بخصوص عزيزان . 6- عزیزترین کسان چون انسان را ترک می کنند تبدیل به منفورترین کسان می شوند در نزد اکثر مردمان . و این هویت کافرانه و دوزخی است . 7- ولی آنکه در جریان از دست دادنها و از دست رفتنها و عبورها و تنهائی ها ، خدایش را کشف می کند همه گذشته ها را دوست می دارد حتی دشمنانش را . 8- کافر آن است که در از دست دادنها از دست میرود ولی مؤمن در از دست دادنها بدست می آید . آن دوزخ است و این بهشت. ۹- زندگی رفتن و گذشتن است . آنکه علم و هنر رفتن و گذشتن را نداند با زندگی به بن بست و عداوت می رسد و همه را خائن میداند و گوئی کل زندگی و مردمان متحد شده اند تا او را فریب دهند . از کتاب نامه های عرفانی ص 106 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
رفتن و ماندن ۱۳- انسان تا حوادث و آدمهای گذشته زندگیش را دوست ندارد و نبخشد و عفو نکند از اسارتشان رهائی ندارد و این دوزخ است زیرا گذشته اش را از دست داده و بخودش نرسیده است زیرا در اسارت گذشته است. ۱۴- دوزخ چیزی جز قحطی حاصل از دست دادن نیست در حالیکه هنوز در اسارت روحانی گذشته ای . و عفو و دوست داشتن تنها راه نجات از این قحطی است. و آنکه دوستانه می گذرد و می رود به دوستی با خود می رسد و این دوستی حضور خداوند است که جبران این خسران است. خدا تنها کسی است که نمی گذرد و نمی رود و تنهایت نمی گذارد زیرا او خود تنهائی است. هر که تنهائی اش را دوست داشت می تواند همه را دوست بدارد. یعنی همه را در خود جاودانه سازد و در دیگران جاودانه شود. از کتاب نامه های عرفانی ص 107 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتاب صوتی نامه های عرفانی راز زندگانی و غیبت امام مهدی (ع)، رفتن و ماندن، آزادی و شریعت، راز حزن دل تألیف استاد علی اکبر خانجانی