eitaa logo
عرفان و معنویت
235 دنبال‌کننده
314 عکس
144 ویدیو
1 فایل
کانال پیشرو در زمینه افزایش : #معنویت و #عرفان عزیزان ارتباط با ادمین: @hussainrashedi
مشاهده در ایتا
دانلود
که یکی هست و نیست جز او! مرحوم آیت الله انصاری می فرمودند: علامه طباطبایی‌ خودشان برای من تعریف کردند که: شب جمعه‌ای در مسجد سهله در نجف اشرف بنده از دور، مراقب آیت الله سیدعلی آقای قاضی‌- قدس‌سره- بودم که ایشان چه می‌کنند و چه حرکات و سکناتی دارند. دیدم آقای قاضی در تمام مقاماتِ مسجدِ شریفِ سهله مشغول نماز و عبادت و قرائت قرآن و تهجّد و نمازهای نافله و مستحبی هستند. من تعجب کردم که این پیرمرد از عبادت خسته نمی‌شوند! تا این‌که نماز صبح را خواندند در حالی‌که من هنوز خودم را به ایشان نشان نداده بودم. بعد از طلوع آفتاب، مرحوم قاضی تعقیبات نماز صبح را انجام دادند و از مسجد خارج شدند و آمدند بر روی جاهایی که در بیرون مسجد قرار دارد، نشستند.و آن‌جا مشغول چای خوردن شدند. در این لحظه خودم را به ایشان نزدیک کردم، دیدم در حالی که دست شان را تکان می دادند شروع به خواندن این شعر هاتف اصفهانی کردند که: یکی هست و نیست جز او وحده لا اله الا هو! این شعر، حال آقای قاضی را منتقلب کرده بود! https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
🌹تصویر مبارک فخر شیعه،مدافع حریم امامت و ولایت، علامه شیخ عبدالحسین امینی رضوان الله علیه مؤلف کتاب عظیم الغدیر.که با مراجعه به حدودصدوبیست هزار جلد کتاب از شیعه وسنی در مدت حدود چهل سال زحمت تألیف کرد. ✅بیست و هشتم ربیع الثانی سالروز رحلت علامه امینی رحمت الله علیه https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
جلسات خصوصی مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد رضا آل یاسین نقل می کند: «روزی به یکی از مجالس خاص که به خواص معمولی از تلامذه ایشان تعلق داشت راه یافـتم. وقتی از منزل ایشان بیرون آمدم همین را بگویم که عبا را روی سر و صورتم کشیدم و راه افـتادم و مالک اشکهای چشمانم نبودم و بی اختیار گریه می کردم به هر کجا و به هر کس که نگاه می کردم بدم می آمد و در اثر انقطاع موقت که از عوالم دنیوی برایم حاصل شده بود طاقت ماندن در دنیا و زندگی با مردم دنیا از من سلب شده بود؛ صد حیف که بعدها نتوانستم در آن مجالس نورانی حاضر شوم.» جلسات کلاس خصوصی، آن قدر پر بار بود که وقتی عصر از خدمتشان مرخص می شدیم تا فردا که دوباره برویم منگ بودیم و جلسات تأثیر فوق العاده ای برای ما داشت.» از مرحوم عارف واصل آیت الله سید هاشم رضوی کشمیری از تلامذه آقای قاضی نقل شده که فرمود: «ما وقتی محضر آقای قاضی می رفـتیم چنان انبساط روحی و بشاشت و ابتهاج به ما دست می داد که تمام مشکلات و سختیها و ناملایمات زندگی روزمره را از جان و تن ما می زدود عرفان و معنویت
توجه به شاگردان حجت الاسلام حاج آقا مروی می گوید: آیت الله سید عبدالکریم کشمیری می فرمود: «روزی آقای قاضی خرمایی تعارف کرد بخورم عرض کردم: آقا! من خرما میل ندارم. فرمود: از این نوع میل ندارید یا نوع دیگر میل دارید؟ عرض کردم: «خرمای دری» را سخت دوست دارم. پس از مدتی دیدم ایشان با همان لباس عربی بلند آمده منزل ما و دو جیب اش را پر از آن نوع خرما کرده و آورده است! توجه به شاگردان حجت الاسلام حاج آقا مروی می گوید: آیت الله سید عبدالکریم کشمیری می فرمود: «روزی آقای قاضی خرمایی تعارف کرد بخورم عرض کردم: آقا! من خرما میل ندارم. فرمود: از این نوع میل ندارید یا نوع دیگر میل دارید؟ عرض کردم: «خرمای دری» را سخت دوست دارم. پس از مدتی دیدم ایشان با همان لباس عربی بلند آمده منزل ما و دو جیب اش را پر از آن نوع خرما کرده و آورده است! https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
عارف هرچقدر که در سیر صعودی خود بالاتر برود ، نسبت به مخلوقات و خصوصا سالکان راه حق مهر و عطوفت بیشتری پیدا میکند و روح و جانش لطیف تر میگردد .... در هیچ دلی که سختی باشد ، گل های نور نخواهد روئید ، فلذا در عطوفت و رحمت و مهر باید کوشید و به بیان بزرگان برای سالک هیچ چیزی مانند دل کسی را شکستن و یا در دل متاثر بودن از رذایل ، بد نیست فلذا اقای قاضی در وصیتشان فرمودند که : الله الله الله که دل هیچکس را نرنجانید !!https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علامه و نحوه تعامل با حیوانات در منزلشان چرا علامه مرغ و خروس های منزلشان را ذبح نمیکردند ؟‌ ایت الله جوادی https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
📢 تنوع علمی مرحوم علامه طباطبائی کم‌نظیر است ✏️ رهبر انقلاب: مرحوم علامه طباطبائی... در تنوّع دانشی انصافاً کم‌نظیر است... ایشان فقیه است، اصولی است، فیلسوف است، دارای غُور شدید در عرفان نظری است، عالِم به هیئت و ریاضیات است، عالِم برجسته‌ی تفسیر و علوم قرآنی است، شاعر است، ادیب است، در علم انساب، علم نسب، ایشان یک فرد ماهر و فعّال است... یعنی انسان یک تنوّع علمی عجیبی در ایشان مشاهده میکند. حالا مثلاً گفتم ریاضیات و هیئت؛ میدانید ــ یعنی شاید معروف است ــ که نقشه‌ی مدرسه حجّتیّه‌ی فعلی را ایشان کشیده؛ یعنی یک معمار به تمام معنا و یک معمار کامل است. ✏️ بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت علامه طباطبائی. ۱۴۰۲/۸/۱۷ https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
علامه طباطبایی می گوید: روزی در مسجد کوفه نشسته و مشغول ذکر بودم . در آن بین یک حوریه بهشتی از طرف راست من آمد و یک جام بهشتی در دست داشت و برای من آورده بود و خود را بمن ارائه نمود!! همینکه خواستم به او توجهی بکنم ؛ ناگهان بیاد حرف استادم آقای افتادم که گفته بود : چنانچه در بین نماز و یا قرائت قرآن و یا در حال ذکر و فکر برای شما پیشآمدی کرد و صورت زیبایی را دیدید و یا بعضی از جهات دیگر عالم غیب را مشاهده کردید؛ توجهی ننمائید و دنبال عمل خود باشید! بنابر این (از آن حوریه بهشتی) چشم پوشیده و توجهی نکردم! آن حوریه برخواست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف کرد! من مجددا توجهی ننمودم و روی خود را برگرداندم! آن حوریه رنجیده شد و رفت!! ادامه حرف علامه رحمه الله علیه: من تا بحال هر وقت آن منظره بیادم می افتد؛ از رنجش آن حوریه متاثر می شوم! https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸شعر خوانی علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه ذره یی بودم و مِهــــر تو مــرا بالا برد https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
📌من ديدم علاّمه در همان حاليكه چشمانشان بسته بود،بدون اينكه به آسمان نظر كنند مشغول اذان گفتن شدند 🔰علامه طهرانی 🌀از يكى از فضلاء قم كه از اساتيد بنده زاده هستند نقل شد كه ميگفت:من در روزهاى آخر عمر علاّمه عصرها بمنزل ايشان ميرفتم،تا اوّلاً اگر چيزى در منزل نياز داشته باشند تهيّه كنم،و ثانياً قدرى ايشان را در صحن منزل راه ببرم . 🌀روزى بمنزل ايشان رفتم و پس از سلام عرض كردم:آقا به چيزى احتياج داريد؟ 🌀ايشان چند مرتبه فرمودند:احتياج دارم ! احتياج دارم ! احتياج دارم ! 🌀من متوجّه شدم كه گويا منظور علاّمه مطلب ديگرى است؛و ايشان در افق ديگرى سير مى‌كنند. سپس بدرون اطاقى راهنمائى شدم،علاّمه هم وارد همان اطاق شدند و در حالتيكه دائماً چشمشان بسته بود و باز نمى‌كردند به اذكارى مشغول بودند كه من نتوانستم بفهمم به چه ذكرى اشتغال دارند؛تا اينكه موقع نماز مغرب رسيد؛من ديدم علاّمه در همان حاليكه چشمانشان بسته بود،بدون اينكه به آسمان نظر كنند مشغول اذان گفتن شدند،و سپس شروع كردند بخواندن نماز مغرب . 🌀من از كنار اطاق دستمال كاغذى برداشته و در مقابل ايشان روى دست قرار دادم تا بر آن سجده كنند. ايشان بر روى آن سجده نكردند. با خود گفتم شايد از اينجهت كه دستمال كاغذى در دست من است و به جائى اتّكاء و اعتماد ندارد سجده نمى‌كنند. به اندرون رفتم و چيز مرتفعى براى سجده آوردم و مُهرى بر روى آن قرار دادم . ايشان بر آن سجده كردند؛تا اينكه نمازشان خاتمه يافت . 🌀حال ايشان روز به روز سخت‌تر مى‌شد؛تا ايشان را در قم به بيمارستان انتقال دادند. و در وقت خروج از منزل به زوجۀ مكرّمۀ خود مى‌گويند:من ديگر بر نمى‌گردم ! 🌀قريب يك هفته در بيمارستان بسترى مى‌شوند،و در دو روز آخر كاملاً بيهوش بودند تا در صبح يكشنبه هجدهم شهر محرّم الحرام يكهزار و چهارصد و دو هجريّۀ قمريّه،سه ساعت به ظهر مانده به سراى ابدى انتقال،و لباس كهنۀ تن را خَلع و بخلعت حيات جاودانى مخلّع مى‌گردند. 🌀داديم به يك جلوۀ رويت دل و دين را تسليم تو كرديم همان را و همين را ما سير نخواهيم شد از وصل تو آرى لب تشنه قناعت نكند ماءِ مَعين را 🌀ميديد اگر لعل ترا چشم سليمان ميداد در اوّل نظر از دست نگين را ؛ در دائرۀ تاجوران راه ندارد هر سر كه نسائيده بپاى تو جبين را 🌀 و حَيَوةِ‌ أشواقى إلَيْ‍‌كَ‌ وَ تُرْبَةِ‌ الصَّبْرِ الْجَميلِ‌ ما اسْتَحْسَنَتْ‌ عَيْنى سِواكَ‌ وَ ما صَبَوْتَ‌ إلى خَليلِ‌ 📚مهرتابان. ص 131 https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
از مرحوم آیت الله مجتهدی رحمه‌الله نقل شده: آقای آخوند از آقای نخودکی اصفهانی خواستند که او را موعظه کند. آقای نخودکی فرمودند: مرنج و مرنجان آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی ؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم. مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور نباید برنجم؟ آقای نخودکی فرمودند: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. فرصت زندگی کوتاه است نجیب تر از آن باش ک برنجانی... https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
درروایات شریفه داریم، ،وقت نماز ظهر، ،بعد از نماز ظهر دعا مستجاب است انوقت دعا کنید،،حتی ممکن است دران زمان الله تعالی دعا کافر ومشرک راهم بپذیرد،،،،🤲🤲https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
بدون اغراق دیگر زمانه مثل ان ها را نخواهد اورد اگر فکر میکنید تا نفخ صور دیگر مثل قاضی می آید اشتباه میکنید ،ابدا ، تمام شد .. استاد فاطمی نیا https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
📖 " لَمَعاتُ الحُسَین " برخی از کلمات، مواعظ و خطب حضرت سیدالشهداء أبی عبدالله الحسین علیه‌السلام 📌 مرحوم علامه آیت‌الله سید محمدحسین حسینی طهرانی در پاسخ به اینکه کدام یک از کتب ایشان در نظرشان بهتر است می فرمایند: "بهترین کتاب من لمعات الحسین است؛ کتابی که عین عبارات سیدالشهداء را آورده و آن را ترجمه کردم و علت اینکه به رفقا می گویم که کلمات آن را قاب کنید این است که شما کلمات یک امام معصوم را همیشه در جلوی چشمتان داشته باشید." https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
✅ به احترام استادم، تا به حال عطر نزده ام! 🔻 آیت‌ الله طهرانی(ره) ✍ استاد ما(علامه طباطبایی) نسبت به استاد خود (مرحوم سید علی قاضى‌) علاقه و شيفتگى فراوانى داشت، و حقّاً در مقابل او خود را كوچک مى‌ديد؛ و در چهره مرحوم قاضى يک دنيا عظمت و ابَّهت و اسرار و توحيد و ملكات و مقامات مى‌جست. من يک روز به ايشان عطر تعارف كردم، ايشان عطر را بدست گرفته، و تأمّلى كردند و گفتند: «دو سال است كه استاد ما مرحوم قاضى رحلت كرده‌اند؛ و من تا به حال عطر نزده‌ام.» و تا همين زمان اخير نيز هر وقت بنده به ايشان عطرى داده‌ام؛ دَرِ آن را مى‌بستند و در جيبشان مى‌گذاردند. و من نديدم كه ايشان استعمال عطر كنند، با اينكه از زمان رحلت استادشان سى و شش سال است كه مى‌گذرد. و عجيب است تساوى و توازن مدّت عمر علّامه با استادشان مرحوم قاضى؛ چون مدّت عمر مرحوم قاضی هشتاد و يک سال بود، و مدّت عمر علّامه طباطبایی نيز هشتاد و يک سال است. 📎 مهر تابان، حسینی تهرانی https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
آیت الله غیاثی آملی: استاد مامرحوم آیت الله سلطانی طباطبایی در یک سفری به مشهد وقتی می روند در اتوبوس بنشینند یک سرهنگی میاد جلو و میگه اینجا جای من است! آقای سلطانی بهش نشان می‌دهد که شماره صندلی پشت راننده روی بلیط ایشان است ولی سرهنگ قبول نمی کند و داد و بیداد و اهانت می کند. ایشان چیزی نمی گویند و می‌روند عقب ماشین جایی پیدا می کنند و می نشینند. در راه اتوبوس در اطراف شاهرود توقفی داشته و مسافران پیاده می شوند تا استراحتی کنند. هوا هم خیلی سرد بوده است. آقای سلطانی می بینند این سرهنگ گرفته خوابیده و رویش چیزی نیست! عبای کرک شتری داشتند ایشان که خیلی هم گرانبها بود(چون وضع مالی خوبی هم داشتند‌) می‌روند و عبا را روی سرهنگ می کشند که سردش نباشد! این کار عادی نیست. هرکس اینطور نمی تواند بکند. این از اخلاق امامان است و انسان ساز است و آدم تربیت می کند. سرهنگ بیدار می شود و متوجه ماجرا می شود. اینقدر از ایشان عذرخواهی می کند و شرمنده می شود که تا آخر عمر مرید آقا بود. خودش و خانواده اش هروقت بنای مسافرت داشتند می آمدند تا آقای سلطانی در گوششان دعا بخواند.. https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
آیت الله ملا حسینقلی همدانی در نامه ای چنین می نگارد: ... البته در اجتناب از معصیت کوتاهی مکن و اگر خدای نخواسته معصیت کردی، زود توبه نما و دو رکعت نماز ( نماز توبه) به جا آور و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کن و سربه سجده بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه. معاصی کبیره در بعضی از رساله های عملیه ثبت شده، یاد بگیر و ترک نما، و زنهار پیرامون غیبت و دروغ و اذیت مگرد. https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
دام زن رقاص برای آیت الله بیدآبادی روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند، تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند. پس از شور و مشورت با یکدیگر، به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان (تفریحی) بکنند! به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمد بیدآبادی (رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند. گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دو جوان را از تجرد درآورند. ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد، به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند. سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند. به محض ورود ایشان، زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت، از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی (نور الله قبره) می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی، صفا آوردی!! ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند: چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!! آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند. آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته، وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!! جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند. زن رقاص، در حال رقص گه گاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید، این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید: در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را! پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند، ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم قضا را! به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود، آن جماعت به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید. در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم. https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
_ آیا ممکن است در مورد کتمان ایشان بفرمایید؟ من دلم می سوزد! و فقط می توانم بگویم، افسوس! خدا یک بنده هایی دارد که به گمنامی زندگی می کنند، به گمنامی می میرند و به گمنامی دفن می شوند. بعضی ها را می بینی مقبره ای و تشکیلاتی دارند و قاضی با آن عظمت فقط یک سنگ! نه تشریفاتی ... انالله و انا الیه راجعون ... _ اگر بخواهید آقای قاضی را در یک عبارت توصیف کنید چه می فرمائید؟ من لیاقت آنکه بتوانم قاضی را معرفی کنم ندارم. ایشان کسی بود که نمونه اش را ما ندیدیم. و من بطور اجمال فقط می توانم بگویم که او یک مرد استثنایی بود. قاضی خدائی محض بود. والسلام  مصاحبه ایت الله سید عباس کاشانی از شاگردان آیت الله قاضی https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
. آیت الله قوچانی می گفتند: این آقای بهجت عصمت دارد، معصوم است، چونکه از اول بلوغ موفق شده که خدمت آقای برسد و کسی که خدمت ایشان می رسید دیگر هیچ معصیت از او سر نمی زد. بعد هم رسیدند به مقاماتی که ... . مصاحبه شیخ محمود قوچانی فرزند آیت الله شیخ عباس قوچانی https://eitaa.com/erfanvamanaviyat