10. شما آسید هاشم حداد را دیده بودید؟
بله ایشان یک دکانی داشـت و نعل اسب درست می کرد. عاشق آقای #قاضی بود. می آمد و برای آقا خدمت افتخاری می کرد.
و آقای قاضی به او می گفت: من راضی نیستم این کارها را می کنی.
ایشان سید بسیار بزرگواری بودند، فقیر هم نبودند چون کربلا بود و یک حداد در این کار.
گاهی وقت ها یک چیزهایی می خرید و می برد در خانه آقای #قاضی؛ خادم ایشان آنها را قبول نمی کرد و ایشان میگفتند : که ما همه برادر هستیم. خادم آقا هستیم. این ها را ببر طوریکه آقا خبردار نشود.
ولی آقای قاضی بدون اینکه به ایشان بگویند خبردار می شد و سید هاشم را می طلبید. آقای قاضی به سید هاشم می فرمودند:
من به تو و به همه شمایی که می آیید این جا می گویم که من هم یکی هستم مثل شما. از کجا معلوم که شما چند نفر در کار من مبالغه نمی کنید و روز قیامت آن جاسم جاروکش کوچه ها رد شود و من هنوز در آفتاب قیامت ایستاده باشم؟!
قاضی را باید دید. با این حرف ها قاضی، قاضی نمی شود.
[مصاحبه سید عباس کاشانی]
#تواضع
#خدمت
#سیدعلی_قاضی
#سیدهاشم_حداد
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
✅ سید هاشم حداد ، نوری بود
که آقای قاضی واسطه ایصالش شده بود!!
سید محمد حسن قاضی فرزند ایت الله قاضی نقل می فرمایند: «آن زمان در کربلا، رفـتن به قهوه خانه خیلی عجیب بود و در نظر بعضی ها کار جالبی نبود. آقا سید هاشم می گوید: یک شب قبل از اذان صبح برای خرید نان بیرون آمدم، دیدم یک سیّد محترم در قهوه خانه نشسته است. رفـتم جلو گفـتم: آقا چرا اینجا نشسته اید؟ آقای قاضی گفـتند :من منتظر چای هستم من تا چای نخورم نمی توانم بروم حرم. گفـتم: آقا اگر شما چای می خواهید بیایید برویم منزل ما. با هم به منزل رفـتیم و در آن طلوع چای درست کردیم و با نان خوردیم. بعد از خوردن چای من شروع کردم به تندی کردن با ایشان که، آقا چرا به خاطر یک چای از صنف علما خارج می شوی و در قهوه خانه می نشینی؟ آقا جواب دادند: این بدن ما حکم استر را برای ما دارد. اگر به آن خدمت کنی بیشتر می توانی از آن استفاده کنی. (در حالی که رسیدگی آیت اله قاضی به خودش چیزی در حد خوردن یک چای بود، نه پرخوری.)
بعد داستان سفرشان از تبریز به کربلا را بیان کردند که در آن سفر یک قافله داری داشتند که هر جا در راه منزل می کردند اول سراغ الاغ ها و اسب ها می رفـت و به آن ها رسیدگی می کرد. مردم می گفـتند این به جای اینکه به ما برسد اول به الاغ هایش می رسد، ولی همین باعث شد که قافله ما دو سه روز زودتر از قافله های دیگر به نجف برسد. چون وقتی به حیوانات رسیدگی می کرد موقع حرکت حیوانات سر حال بودند و خوب حرکت می کردند ولی متصدیان قافله های دیگر مشغول خودشان می شدند و به اسب ها نمی رسیدند. این بدن ما هم استر ماست.«و این آغاز آشنایی سید هاشم حداد با آقای قاضی است.»
آقای قاضی در مورد ایشان می فرمودند: «سید هاشم مثل این سنی ها متعصب است که ابداً از عقیده توحید خود نزول نمی کند و در ایقان و اذغان به توحید چنان است که سر از پا نمی شناسد.» حاج سید هاشم حداد تربیت شده دست مبارک مرحوم حاج میرزا علی قاضی بود. او می دانست دست پرورده اش چیست و درجات و مقاماتش کدام است. ایقان و عرفان او در چه حد اعلای ارتقاء راه یافـته است. آقا سید هاشم نوری بود که آقای قاضی واسطه ایصالش شده بود. او قریب به بیست سال آقای قاضی را درک کرد و آقای قاضی وقتی به کربلا می رفـت به منزل ایشان سر می زد.
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
❁﷽❁
💎 ۱۴ توصیه اخلاقی💎
🌱🌷 مرحوم علامه حسنزاده آملی در کتاب "لقاء الله" چهارده توصیه به علاقهمندان سلوک توحیدی بیان میکند. ایشان این رساله را در سال ۱۳۸۹ هجری قمری نوشتهاند:
۱. #قرائت مستمر و انس همیشگی با قرآن: "هر اندازه که به قرآن نزدیک شوى، به انسان کامل نزدیک شدهاى، به حظ و بهرهات از قرآن بنگر! حقایق آن، درجات ذات و مدارج عروجند"
۲. #دائم_الوضو_بودن: "اى دوست! بدان که، وضو نور است و دوام در طهارت، تو را به عالم قدس ارتقا دهد و این دستور عظیم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد مواظبت بر آن".
۳. #قلت_طعام: "اى دوست! طعام بسیار، قلب را میمیراند و باعث طغیان و لجام گسیختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ خصال مومن است".
۴. #قلت_کلام: "رسول خدا (ص) فرمود: "جز به ذکر خدا، زیاده مگویید، چه سخن بسیار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد".
۵ .#محاسبه_نفس: امام کاظم(ع): "کسى که هر روز به محاسبة نفس نمیپردازد، از ما نیست: اگر عمل نیکویى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زیادىاش کند و اگر عمل نادرستى از او سر زده باشد استغفار نموده، توبه کند".
۶. #مراقبه: "بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اینکه، بنده بداند خداوند بر او رقیب و به او نزدیک است و به افعالش علم دارد و حرکاتش را میبیند و اقوالش را میشنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمیتواند خود را از خدا پوشیده نگه دارد و از سلطة او خارج شود.
۷. #رعایت_ادب در محضر خداوند: "امام جواد(ع) در تبیین حقیقت ادب فرمودند: قرآن را همان گونه که نازل شده است قرائت کنید و سخن ما را همان طور که گفتهایم، روایت کنید و خداوند را به حالتى که محتاج و نیازمند اویید بخوانید".
۸. #عزلت: "معناى اصلی عزلت، عزل حواس است به خلوت، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و فتنه و بلایى که روح بدان مبتلا گردد، حواس در آن دخالت دارد. با خلوت و عزل حواسّ، مدد نفس از دنیا و شیطان هوا و هوس منقطع میگردد.
۹. #تهجد: دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به مقام محمود است:
وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا (اسراء، ۷۹) و علت بهرهمندی پارسایان از نعمتهای اخروی را شبزندهداری آنان معرفی میکند(ذاریات، ۱۵-۱۹)
۱۰. #تفکر: الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار (آل عمران، ۱۹۱)
۱۱. #دائم_الذکر_بودن: هم ذکر زبانی و هم ذکر قلبی
۱۲. #ریاضت علمی و عملی: "ریاضت، در دو راه علم و عمل، و تنها بر طبق نهج شریعت محمدى. از غیر این راه جز بعد و دورى حاصل ناید".
۱۳. #همت_عالی: "همت عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را عبادت نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به بهشت و وحشت از جهنم هم عبادت نکنی و الا هوای خود را عبادت کردهای".
۱۴. #توبه از کارهای بد و خوب! "استادم آیتالله الهی طباطبائی فرمود: "توبه حقیقى آن است که از خیر و شرت انابه کنى". من اندکى اندیشیدم و سپس گفتم: اما توبه از شر، حاجتى به بیان ندارد، و لیکن توبه از خیر چیست؟ فرمود: آنچه که ما، آن را خیر میپنداریم، مانند نماز و روزه و قراءت قرآن و درس گفتن و تحقیقات درسیمان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهیم، در خواهیم یافت که همگى ناقص و غیر کاملند پس بر شخص بینا، واجب است که از این اعمال ناقص نیز توبه کند و قصد نماید که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد".🌱🌷https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فلسطین #مقاومت
🎙آیتالله جوادی آملی:
🎬 «وقتی به امام سجاد سلاماللهعلیه خبر دادند که مختار قیام کرده، حضرت سوال کرد: .... الان شما میبینید در غزه شب و روز کودککشی است...
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
که یکی هست و نیست جز او!
مرحوم آیت الله انصاری می فرمودند:
علامه طباطبایی خودشان برای من تعریف کردند که:
شب جمعهای در مسجد سهله در نجف اشرف بنده از دور، مراقب آیت الله سیدعلی آقای قاضی- قدسسره- بودم که ایشان چه میکنند و چه حرکات و سکناتی دارند.
دیدم آقای قاضی در تمام مقاماتِ مسجدِ شریفِ سهله مشغول نماز و عبادت و قرائت قرآن و تهجّد و نمازهای نافله و مستحبی هستند. من تعجب کردم که این پیرمرد از عبادت خسته نمیشوند! تا اینکه نماز صبح را خواندند در حالیکه من هنوز خودم را به ایشان نشان نداده بودم.
بعد از طلوع آفتاب، مرحوم قاضی تعقیبات نماز صبح را انجام دادند و از مسجد خارج شدند و آمدند بر روی جاهایی که در بیرون مسجد قرار دارد، نشستند.و آنجا مشغول چای خوردن شدند.
در این لحظه خودم را به ایشان نزدیک کردم، دیدم در حالی که دست شان را تکان می دادند شروع به خواندن این شعر هاتف اصفهانی کردند که:
یکی هست و نیست جز او
وحده لا اله الا هو!
این شعر، حال آقای قاضی را منتقلب کرده بود!
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
🌹تصویر مبارک فخر شیعه،مدافع حریم امامت و ولایت، علامه شیخ عبدالحسین امینی رضوان الله علیه مؤلف کتاب عظیم الغدیر.که با مراجعه به حدودصدوبیست هزار جلد کتاب از شیعه وسنی در مدت حدود چهل سال زحمت تألیف کرد.
✅بیست و هشتم ربیع الثانی سالروز رحلت علامه امینی رحمت الله علیه
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
جلسات خصوصی
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد رضا آل یاسین نقل می کند: «روزی به یکی از مجالس خاص که به خواص معمولی از تلامذه ایشان تعلق داشت راه یافـتم. وقتی از منزل ایشان بیرون آمدم همین را بگویم که عبا را روی سر و صورتم کشیدم و راه افـتادم و مالک اشکهای چشمانم نبودم و بی اختیار گریه می کردم به هر کجا و به هر کس که نگاه می کردم بدم می آمد و در اثر انقطاع موقت که از عوالم دنیوی برایم حاصل شده بود طاقت ماندن در دنیا و زندگی با مردم دنیا از من سلب شده بود؛ صد حیف که بعدها نتوانستم در آن مجالس نورانی حاضر شوم.»
جلسات کلاس خصوصی، آن قدر پر بار بود که وقتی عصر از خدمتشان مرخص می شدیم تا فردا که دوباره برویم منگ بودیم و جلسات تأثیر فوق العاده ای برای ما داشت.»
از مرحوم عارف واصل آیت الله سید هاشم رضوی کشمیری از تلامذه آقای قاضی نقل شده که فرمود: «ما وقتی محضر آقای قاضی می رفـتیم چنان انبساط روحی و بشاشت و ابتهاج به ما دست می داد که تمام مشکلات و سختیها و ناملایمات زندگی روزمره را از جان و تن ما می زدود
عرفان و معنویت
توجه به شاگردان
حجت الاسلام حاج آقا مروی می گوید:
آیت الله سید عبدالکریم کشمیری می فرمود:
«روزی آقای قاضی خرمایی تعارف کرد بخورم عرض کردم: آقا! من خرما میل ندارم. فرمود: از این نوع میل ندارید یا نوع دیگر میل دارید؟ عرض کردم: «خرمای دری» را سخت دوست دارم. پس از مدتی دیدم ایشان با همان لباس عربی بلند آمده منزل ما و دو جیب اش را پر از آن نوع خرما کرده و آورده است!
توجه به شاگردان
حجت الاسلام حاج آقا مروی می گوید:
آیت الله سید عبدالکریم کشمیری می فرمود:
«روزی آقای قاضی خرمایی تعارف کرد بخورم عرض کردم: آقا! من خرما میل ندارم. فرمود: از این نوع میل ندارید یا نوع دیگر میل دارید؟ عرض کردم: «خرمای دری» را سخت دوست دارم. پس از مدتی دیدم ایشان با همان لباس عربی بلند آمده منزل ما و دو جیب اش را پر از آن نوع خرما کرده و آورده است!
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
عارف هرچقدر که در سیر صعودی خود بالاتر برود ، نسبت به مخلوقات و خصوصا سالکان راه حق مهر و عطوفت بیشتری پیدا میکند و روح و جانش لطیف تر میگردد ....
در هیچ دلی که سختی باشد ، گل های نور نخواهد روئید ، فلذا در عطوفت و رحمت و مهر باید کوشید
و به بیان بزرگان برای سالک هیچ چیزی مانند دل کسی را شکستن و یا در دل متاثر بودن از رذایل ، بد نیست
فلذا اقای قاضی در وصیتشان فرمودند که :
الله الله الله که دل هیچکس را نرنجانید !!https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علامه و نحوه تعامل با حیوانات در منزلشان
چرا علامه مرغ و خروس های منزلشان را ذبح نمیکردند ؟
ایت الله جوادی
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
📢 تنوع علمی مرحوم علامه طباطبائی کمنظیر است
✏️ رهبر انقلاب: مرحوم علامه طباطبائی... در تنوّع دانشی انصافاً کمنظیر است... ایشان فقیه است، اصولی است، فیلسوف است، دارای غُور شدید در عرفان نظری است، عالِم به هیئت و ریاضیات است، عالِم برجستهی تفسیر و علوم قرآنی است، شاعر است، ادیب است، در علم انساب، علم نسب، ایشان یک فرد ماهر و فعّال است... یعنی انسان یک تنوّع علمی عجیبی در ایشان مشاهده میکند. حالا مثلاً گفتم ریاضیات و هیئت؛ میدانید ــ یعنی شاید معروف است ــ که نقشهی مدرسه حجّتیّهی فعلی را ایشان کشیده؛ یعنی یک معمار به تمام معنا و یک معمار کامل است.
✏️ بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت علامه طباطبائی. ۱۴۰۲/۸/۱۷
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
علامه طباطبایی می گوید:
روزی در مسجد کوفه نشسته و مشغول ذکر بودم . در آن بین یک حوریه بهشتی از طرف راست من آمد و یک جام بهشتی در دست داشت و برای من آورده بود و خود را بمن ارائه نمود!!
همینکه خواستم به او توجهی بکنم ؛ ناگهان بیاد حرف استادم آقای #قاضی افتادم که گفته بود :
چنانچه در بین نماز و یا قرائت قرآن و یا در حال ذکر و فکر برای شما پیشآمدی کرد و صورت زیبایی را دیدید و یا بعضی از جهات دیگر عالم غیب را مشاهده کردید؛ توجهی ننمائید و دنبال عمل خود باشید!
بنابر این (از آن حوریه بهشتی) چشم پوشیده و توجهی نکردم!
آن حوریه برخواست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف کرد! من مجددا توجهی ننمودم و روی خود را برگرداندم! آن حوریه رنجیده شد و رفت!!
ادامه حرف علامه رحمه الله علیه:
من تا بحال هر وقت آن منظره بیادم می افتد؛ از رنجش آن حوریه متاثر می شوم!
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸شعر خوانی علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه
ذره یی بودم و مِهــــر تو مــرا بالا برد
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
#علامه_طباطبایی
#بزرگداشت_علامه_طباطبایی
📌من ديدم علاّمه در همان حاليكه چشمانشان بسته بود،بدون اينكه به آسمان نظر كنند مشغول اذان گفتن شدند
🔰علامه طهرانی
🌀از يكى از فضلاء قم كه از اساتيد بنده زاده هستند نقل شد كه ميگفت:من در روزهاى آخر عمر علاّمه عصرها بمنزل ايشان ميرفتم،تا اوّلاً اگر چيزى در منزل نياز داشته باشند تهيّه كنم،و ثانياً قدرى ايشان را در صحن منزل راه ببرم .
🌀روزى بمنزل ايشان رفتم و پس از سلام عرض كردم:آقا به چيزى احتياج داريد؟
🌀ايشان چند مرتبه فرمودند:احتياج دارم ! احتياج دارم ! احتياج دارم !
🌀من متوجّه شدم كه گويا منظور علاّمه مطلب ديگرى است؛و ايشان در افق ديگرى سير مىكنند. سپس بدرون اطاقى راهنمائى شدم،علاّمه هم وارد همان اطاق شدند و در حالتيكه دائماً چشمشان بسته بود و باز نمىكردند به اذكارى مشغول بودند كه من نتوانستم بفهمم به چه ذكرى اشتغال دارند؛تا اينكه موقع نماز مغرب رسيد؛من ديدم علاّمه در همان حاليكه چشمانشان بسته بود،بدون اينكه به آسمان نظر كنند مشغول اذان گفتن شدند،و سپس شروع كردند بخواندن نماز مغرب .
🌀من از كنار اطاق دستمال كاغذى برداشته و در مقابل ايشان روى دست قرار دادم تا بر آن سجده كنند. ايشان بر روى آن سجده نكردند. با خود گفتم شايد از اينجهت كه دستمال كاغذى در دست من است و به جائى اتّكاء و اعتماد ندارد سجده نمىكنند. به اندرون رفتم و چيز مرتفعى براى سجده آوردم و مُهرى بر روى آن قرار دادم . ايشان بر آن سجده كردند؛تا اينكه نمازشان خاتمه يافت .
🌀حال ايشان روز به روز سختتر مىشد؛تا ايشان را در قم به بيمارستان انتقال دادند. و در وقت خروج از منزل به زوجۀ مكرّمۀ خود مىگويند:من ديگر بر نمىگردم !
🌀قريب يك هفته در بيمارستان بسترى مىشوند،و در دو روز آخر كاملاً بيهوش بودند تا در صبح يكشنبه هجدهم شهر محرّم الحرام يكهزار و چهارصد و دو هجريّۀ قمريّه،سه ساعت به ظهر مانده به سراى ابدى انتقال،و لباس كهنۀ تن را خَلع و بخلعت حيات جاودانى مخلّع مىگردند.
🌀داديم به يك جلوۀ رويت دل و دين را تسليم تو كرديم همان را و همين را
ما سير نخواهيم شد از وصل تو آرى لب تشنه قناعت نكند ماءِ مَعين را
🌀ميديد اگر لعل ترا چشم سليمان ميداد در اوّل نظر از دست نگين را ؛ در دائرۀ تاجوران راه ندارد هر سر كه نسائيده بپاى تو جبين را
🌀 و حَيَوةِ أشواقى إلَيْكَ وَ تُرْبَةِ الصَّبْرِ الْجَميلِ
ما اسْتَحْسَنَتْ عَيْنى سِواكَ وَ ما صَبَوْتَ إلى خَليلِ
📚مهرتابان. ص 131
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
از مرحوم آیت الله مجتهدی رحمهالله نقل شده:
آقای آخوند از آقای نخودکی اصفهانی خواستند که او را موعظه کند. آقای نخودکی فرمودند: مرنج و مرنجان
آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی ؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم. مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور نباید برنجم؟
آقای نخودکی فرمودند: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی.
فرصت زندگی کوتاه است نجیب تر از آن باش ک برنجانی...
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
درروایات شریفه داریم، ،وقت نماز ظهر، ،بعد از نماز ظهر دعا مستجاب است انوقت دعا کنید،،حتی ممکن است دران زمان الله تعالی دعا کافر ومشرک راهم بپذیرد،،،،🤲🤲https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
بدون اغراق دیگر زمانه مثل ان ها را نخواهد اورد اگر فکر میکنید تا نفخ صور دیگر مثل قاضی می آید اشتباه میکنید ،ابدا ، تمام شد ..
استاد فاطمی نیا
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
📖 " لَمَعاتُ الحُسَین " برخی از کلمات، مواعظ و خطب حضرت سیدالشهداء أبی عبدالله الحسین علیهالسلام
📌 مرحوم علامه آیتالله سید محمدحسین حسینی طهرانی در پاسخ به اینکه کدام یک از کتب ایشان در نظرشان بهتر است می فرمایند:
"بهترین کتاب من لمعات الحسین است؛ کتابی که عین عبارات سیدالشهداء را آورده و آن را ترجمه کردم و علت اینکه به رفقا می گویم که کلمات آن را قاب کنید این است که شما کلمات یک امام معصوم را همیشه در جلوی چشمتان داشته باشید."
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
✅ به احترام استادم، تا به حال عطر نزده ام!
🔻 آیت الله طهرانی(ره)
✍ استاد ما(علامه طباطبایی) نسبت به استاد خود (مرحوم سید علی قاضى) علاقه و شيفتگى فراوانى داشت، و حقّاً در مقابل او خود را كوچک مىديد؛ و در چهره مرحوم قاضى يک دنيا عظمت و ابَّهت و اسرار و توحيد و ملكات و مقامات مىجست. من يک روز به ايشان عطر تعارف كردم، ايشان عطر را بدست گرفته، و تأمّلى كردند و گفتند: «دو سال است كه استاد ما مرحوم قاضى رحلت كردهاند؛ و من تا به حال عطر نزدهام.» و تا همين زمان اخير نيز هر وقت بنده به ايشان عطرى دادهام؛ دَرِ آن را مىبستند و در جيبشان مىگذاردند. و من نديدم كه ايشان استعمال عطر كنند، با اينكه از زمان رحلت استادشان سى و شش سال است كه مىگذرد. و عجيب است تساوى و توازن مدّت عمر علّامه با استادشان مرحوم قاضى؛ چون مدّت عمر مرحوم قاضی هشتاد و يک سال بود، و مدّت عمر علّامه طباطبایی نيز هشتاد و يک سال است.
📎 مهر تابان، حسینی تهرانی
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat
آیت الله غیاثی آملی:
استاد مامرحوم آیت الله سلطانی طباطبایی در یک سفری به مشهد وقتی می روند در اتوبوس بنشینند یک سرهنگی میاد جلو و میگه اینجا جای من است! آقای سلطانی بهش نشان میدهد که شماره صندلی پشت راننده روی بلیط ایشان است ولی سرهنگ قبول نمی کند و داد و بیداد و اهانت می کند. ایشان چیزی نمی گویند و میروند عقب ماشین جایی پیدا می کنند و می نشینند. در راه اتوبوس در اطراف شاهرود توقفی داشته و مسافران پیاده می شوند تا استراحتی کنند. هوا هم خیلی سرد بوده است. آقای سلطانی می بینند این سرهنگ گرفته خوابیده و رویش چیزی نیست! عبای کرک شتری داشتند ایشان که خیلی هم گرانبها بود(چون وضع مالی خوبی هم داشتند) میروند و عبا را روی سرهنگ می کشند که سردش نباشد!
این کار عادی نیست. هرکس اینطور نمی تواند بکند. این از اخلاق امامان است و انسان ساز است و آدم تربیت می کند. سرهنگ بیدار می شود و متوجه ماجرا می شود. اینقدر از ایشان عذرخواهی می کند و شرمنده می شود که تا آخر عمر مرید آقا بود. خودش و خانواده اش هروقت بنای مسافرت داشتند می آمدند تا آقای سلطانی در گوششان دعا بخواند..
https://eitaa.com/erfanvamanaviyat