اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
سلام
🧐 #نکتهسنجی روایت پیوست فوق 👆🏻
از نکاتِ مطلب ۱۵۹:
برای عمل آسان به این روایت کافی است ابتدا ببینیم وقتی کودک بودیم چگونه در کوچه و خیابان، به دنبال مادر یا پدرمان راه میرفتیم، تا گم نشویم!
یادم میآید وقتی حدوداً ۵ سال داشتم پدرم مرا با خودش به مسافرت برد؛ من نیز خصوصاً چون نازپرورده بودم با حساسیت تمام چهارچشمی حواسم را جمع کرده بودم که هر جا پدرم رفت پابهپا دنبالش کنم تا مبادا گم شوم!
این حساسیت باعث شده بود همینکه پدرم تند راه میرفت، من نیز چون نمیخواستم از او عقب بیفتم، تند راه میرفتم و همینکه آهسته راه میرفت، من نیز چون نمیخواستم از او جلو بیفتم، آهسته راه میرفتم و همینکه میایستاد و متوقف میشد، من نیز درجا میایستادم و متوقف میشدم تا نه از او جلو بیفتم و نه عقب.
حال طبق روایت مذکور، کافی است بهجای پدر، علم و دانستۀ خود را قرار دهیم و سعی کنیم در زندگی روزمره نه از آن دانسته جلو بزنیم و نه عقب بیفتیم و هر جا آن دانسته اشاره کرد فوراً متوقف شویم.
بهعنوان نمونه یکی از دانستههای مغازهداران این است که نباید به مشتری دروغ بگویند تا با گرفتن پولی که حقشان نیست درآمدشان را کثیف کنند و همچنین نباید با تخفیف نابجا دچار تعارف شده و به خودشان خسارت بزنند و در نهایت هر جا نیز قیمت کالا را نمیدانند برای پرهیز از پول شبههناک، متوقفشده تا بعد از پرسوجو، قیمت واقعی کالا را به مشتری اطلاع دهند.
تمام نتایج فوق زمانی محقق میشود که فروشنده بهطور مدام وقتی داخل مغازه است، این دانسته که نباید دروغ بگوید را درست همانطور که در کودکی پشت سر پدرش راه میرفت، مقابل خود قرار داده و دنبالش حرکت کند تا در هر شرایط دقیقاً بداند کار صحیح چیست و همان را انجام دهد.
به همین جهت برخی مغازهدارانِ با انصاف، بر روی دیوار مغازۀ خود، تابلویی که به ایشان آثار دروغ را یادآوری کند (ازجمله، الكذب ينقص الرّزق، دروغ روزی را کاهش میدهد) نصب میکنند تا در شرایط گوناگون آن تابلو مقابل ایشان باشد و با هر بار نگاه به آن، کار صحیح و خردمندانه را به خود یادآوری نموده و پیگیری کنند.
مثلاً وقتی مشتری ثروتمندی وارد مغازه میشود و قیمت کالایی را میپرسد بااینکه فروشنده میداند میتواند با چربزبانی آن کالا را با قیمت بیشتری به وی بفروشد اما (فوراً به آن تابلو نگاه کرده و) بدون اینکه دچار زیادهروی شود تابع دانستۀ خود که «نباید دروغ بگوید» میشود و قیمت واقعی را به مشتری میگوید.
یا مشتری چربزبانی که در گرفتن تخفیفِ زیادی مهارت دارد وارد مغازه میشود و با اشاره به همان کالا قیمتش را میپرسد.
فروشنده اینجا نیز باز (فوراً به آن تابلو نگاه کرده و) تابع دانستۀ خود که «نباید دروغ بگوید» میشود بنابراین بدون کوتاهی و تعارف و بدون اینکه اسیر چربزبانی مشتری شود، صادقانه و با شهامت، قیمت واقعی را به وی میگوید و فقط به مقداری که عاقلانه (و موجب رضای خدا) ببیند، حاضر به تخفیف میشود.
سپس مشتری دیگری وارد مغازه شده و با اشاره، قیمت کالایی را میپرسد که فروشنده قیمتش را نمیداند بنابراین باز تابع دانستۀ خود که «نباید دروغ بگوید» شده و بهجای دادن قیمت غیرواقعی، متوقفشده و صادقانه و صریح به مشتری میگوید: «قیمتش را نمیدانم» و با احترام اجازه میگیرد و قیمتش را از همکارانش میپرسد و به مشتری اطلاع میدهد.
همانطور که ملاحظه کردید در حالات مختلف فوق، پیروی مداوم از این علم و دانسته که نباید دروغ گفت، به مغازهدار کمک کرد، بدون افراط و تفریط، کار خردمندانه را شناسایی و پیگیری کند.
روشن است، عمل به دانستهها خصوصاً در بحبوحۀ کارهای روزانه که انسان بهراحتی دچار حواسپرتی و غفلت میشود شانسی محقق نمیشود و نیاز به ارزیابی روزانه دارد.
بنابراین فروشندۀ فوق لازم است، حداقل یکبار در ۲۴ ساعت، طبق روش بسیار ساده که «اینجا» آمده، مقابل عبارت راستگویی، در صورت موفقیت علامت + و در صورت عدم موفقیت علامت منفی بزند ...
تجربه ثابت کرده که محاسبۀ روزانه به شیوۀ سادۀ فوق، بعد از مدتی باعث میشود انسان در عمل به دانستههایش به شکل محسوسی موفق شود و روز به روز نقاط ضعفش را شناسایی و ترمیم و نقاط قوتش را زیاد کند.
چه بسیار افراد خوبی که با کوتاهی در محاسبۀ عملکرد روزانه، بهتدریج دچار غفلت و سقوط شدند و افرادی با گذشتۀ تاریک، با انجام محاسبۀ عملکرد روزانه بهتدریج عیوب خود را اصلاح و به انسانی خردمند و کامل تبدیل شدند.
روش محاسبه اعمال در کمتر از یک دقیقه
________________ پ.ن:اگربعد از بارگذاری هر مطلب بتوانید مانند بالا یک نکته از آن را با مشورت عقل خود بنویسید، به خواست خدا این ۳ نتیجه را تجربه خواهید کرد؛ اگر حالش را ندارید حداقل همین الآن فکر کنید آیا نکتۀ فوق، مورد تأیید عقل شما نیز هست یا خیر؟ #آموزش_مشورت_با_عقل (روش) 🤔
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
سلام
🧐 #نکتهسنجی روایت پیوست فوق 👆🏻
از نکاتِ مطلب ۱۶۰:
کفر (یا حقپوشی عمدی) درجات ضعیف تا قوی دارد که سخیفترین آن (که خلاف عقل و علم بودنش حتی برای افراد کمتجربه نیز آشکار است) کفر به وجود آفریدگار جهان (طراح هوشمند) است.
نگارنده که سالها توفیق رفع شبهات منکران خدا روزیام شده وقتی با روایت فوق مواجه شدم، برایم بسیار جالب بود، چون دیدم عین حقیقت را که مکرر در ناباوران شاهد آن هستم گفته است.
توضیح بیشتر اینکه: یکی از شعارهای پرتکرار و تهی از حقیقت خداناباوران این است که در ابتدای گفتگو، به شکل مبالغهآمیز مرتب شعار خردگرایی سر میدهند و میگویند بدون دلیل هیچچیزی را نمیپذیرند و رد نمیکنند اما در ادامه وقتی با شواهد بیشمار و دلایل علمی و عقلی غیرقابلانکار وجود طراح هوشمند (خدا) مواجه میشوند (همانطور که میتوانید بهعنوان نمونه یکی از گفتگوهای پرتکرار نگارنده با خداناباوران را «اینجا» ببینید) و از ایشان میخواهیم آنها نیز اگر میتوانند فقط یک دلیل در انکار خدا بیاورند، اینجاست که از بزرگ خداناباوران تا مقلدان چشم و گوش بستۀ ایشان به ناچار اقرار میکنند که بدون هیچ دلیلی (و صرفاً بر اساس حدس و گمان) وجود خدا را انکار کردهاند و خداناباور شدهاند!
درحالیکه اگر منکران خدا به توصیۀ موافق علم و عقل روایت فوق عمل میکردند و بهجای انکار بدون دلیل و جاهلانۀ وجود آفریدگار، متوقف میشدند و سکوت میکردند تا بعد از تحقیق صحیح (روش) غبار شبهاتشان کنار رفته و باز حقیقت برایشان آشکار شود، هرگز دچار کفر و الحاد نمیشدند و با دست خود زندگی فردی و اجتماعیشان را به سمت ناامیدی و کابوسهای تمام نشدنی سوق نمیدادند!
البته هیچ وقت برای آری گفتن به عقل و وجدان و نه گفتن به وسوسه و اوهام دیر نیست بنابراین همانطور که در پایان گفتگوی فوق ملاحظه میکنید، بارها شاهد بودم وقتی از خداناباوری دعوت میکردم که کتاب نگارنده در شواهد محسوس وجود خدا را بدون تعصب و با تفکر مطالعه نماید، خوشبختانه به جای لجاجت و اصرار بر کفر، با استقبال ایشان مواجه میشدم و در آن لحظه باز برایم محرز میشد که یادم نرود هدایت فقط به دست خداست و نه من که وسیلهای بیش نیستم چون فقط خدا به باطن افراد و زوایای پنهان ذهن و قلب ایشان آگاه است و بس!
بنابراین نباید از هدایت احدی -حتی منکران خدا ولو به شدت لجباز- ناامید شد، بلکه (بعد از اطمینان از داشتن شرایط کافی جهت رفع شبهه) کافی است به وظیفۀ خردمندانۀ خود در حد توان عمل نمود و یک لحظه از اینکه نتیجه فقط به دست خداست غافل نشد که در این صورت انسان هرگز از لجاجت کور منکران از کوره در نمیرود و در صورت هدایت و پذیرش حقیقت توسط ایشان، مغرور نخواهد شد چون میداند خودش وسیلهای بیش نیست و هدایت فقط به دست آفریدگار فرزانه و مهربانتر از مادر است و بس.
________________ پ.ن:اگربعد از بارگذاری هر مطلب بتوانید مانند بالا یک نکته از آن را با مشورت عقل خود بنویسید، به خواست خدا این ۳ نتیجه را تجربه خواهید کرد؛ اگر حالش را ندارید حداقل همین الآن فکر کنید آیا نکتۀ فوق، مورد تأیید عقل شما نیز هست یا خیر؟ #آموزش_مشورت_با_عقل (روش) 🤔
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
سلام
🧐 #نکتهسنجی روایت پیوست فوق 👆🏻
از نکاتِ مطلب ۱۶۱:
👤 چگونه ممکن است فردی که سواد خواندن و نوشتن ندارد و مدرسه و دانشگاه نرفته، بتواند علم به دست آورد؟
🗣 نباید علم را محدود دید و تصور کرد تنها راه به دست آوردن آن، داشتن سواد و رفتن به مدرسه، دانشگاه و حوزۀ علمیه است در حالی که خود ما شاهدیم کسانی که سواد ندارند نیز از راههای دیگر در حال افزودن علم و آگاهی هستند ازجمله شنیدن سخنرانی، دیدن فیلم مفید، پشت سر گذاشتن تجربههای شخصی و حتی از طریق الهام الهی، افرادی در همین جامعه مرتب در حال افزودن علم و آگاهی خویش هستند و حتی ارزش این نوع علم چون متکی به تجربه است گاهی از خواندن هزاران کتاب بدون تفکر نیز بالاتر است.
👤 آیا الهام، همان علم الهی و نورانی است که در روایت مذکور به آن اشاره شده است؟
🗣 الهام یکی از انواع علم نورانی و الهی است و اصولاً هر علم مفیدی که حتی از طریق خواندن کتاب و کلاس درس کسب شود اگر خداوند آن علم را علاوه بر ادراک عقلی، وارد قلب نیز کند، علم نورانی و الهی است.
👤 در چه صورت علوم دانشگاهی مثل پزشکی، صنعتی و غیره میتوانند علم الهی و نورانی باشند؟
🗣 بهطورکلی هر علمی -چه در کلاس درس کسب شود یا خارج از آن- در صورتی الهی و نورانی است که چند نشانۀ روشن داشته باشد ازجمله:
۱- اولین نشانۀ علم الهی این است که حتماً باید مورد تأیید عقل و خردمندانه باشد ازجمله:
أ- انسان را به عقلانیت و انسانیت نزدیکتر کند، نه دورتر! بنابراین اگر دانشآموز، دانشجو و طلبهای دید در پایان تحصیل از عقلانیت و انسانیت دورتر از زمان آغاز تحصیل شده، به هر اندازه که دور شده، از کسب علم مورد تأیید خداوند نیز محروم بوده است.
ب- آن علم، برای زندگی و سعادت بشر ضرر نداشته باشد و مردم از نتایج آن فایده ببرند و آسیب نبینند؛ مثلاً اگر اختراعی انجام میدهد باید علاوه بر اینکه برای زندگی مردم مفید باشد، حتماً حساب کند آن اختراع به سعادت و روان مردم نیز صدمه وارد نکند، آثار منفی بر محیط زیست نگذارد و غیره و الا روشن است که آن علم خردمندانه و درنتیجه مورد تأیید خداوند نیست.
۲- نشانۀ دوم علم الهی و نورانی این است که فقط با عقلش آن را درک نمیکند بلکه آن علم وارد قلبش نیز شده و او را به چرخ عمل در میآورد بهطوریکه چنین کسی به آنچه علم و آگاهی پیدا کرده با اشتیاق عمل نیز میکند برخلاف کسانی که علیرغم مدرک تحصیلی بالا، ذهنشان را تبدیل به انباری پر از علم نموده و به آنچه میدانند عمل نمیکنند!
۳- نشانۀ سوم علم الهی این است که دارندۀ آن، نیت و هدف خوبی از کسب آن دارد؛ مانند نونهالی که دوست دارد پزشک شود و به بیماران خصوصاً محروم جامعه ولو رایگان و گمنام خدمت کند.
چنین افرادی به برکت نیت پاکی که دارند هرروز که به دبستان، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه و اگر خدا بخواهد روزی که به مطب خویش میروند، مرتب به نورانیت و انسانیت نزدیکتر خواهند شد و خداوند به دلیل نیت خوبی که دارند در فراز و نشیب زندگی دست ایشان را خواهد گرفت و اگر به دلایل گوناگون، دچار انحراف و خطاهای کوچک و بزرگی شوند ایشان را هدایت و موفق به توبه و اصلاح خواهد نمود.
اما اگر کسی نیت و هدفش از کسب علم پزشکی، صرفاً کسب درآمد به هر قیمت ولو اخاذی از طبقۀ کارگر و محروم باشد روشن است چنین کسی از علم خردمندانه و نورانی محروم خواهد بود و هر جا برود روزبهروز تاریکتر شده و از انسانیت دورتر خواهد شد؛ این افراد در هر لباسی هستند و باید مراقب بود صدمۀ خصوصاً اعتقادی از ایشان نخورد!
این افراد چون نیتشان از کسب علم خردمندانه و خیر نیست در عمل به دانستههای خود نیز بهشدت عاجز و ناتواناند به طوری که اگر پزشک نیز شوند و به شکل تخصصی به مضرات سیگار علم پیدا کنند اما وقتی پایش برسد (همانطور که متأسفانه از برخی پزشکان میبینیم) باز به همراه دوستان ناباب قلیان میکشند و سیگاری میشوند و اگر به ایشان انتقاد کنید این کار غلط موجب بدبینی افراد ضعیف جامعه، به سایر پزشکان شریف و خدوم میشود، نهتنها صادقانه عیب خود را نمیپذیرند بلکه با مغالطه به شما خواهند گفت از فضولی در زندگی شخصی آنها پرهیز کنید در حالی که انتقاد شما به علنی سیگار کشیدن ایشان در لباس محترم پزشکی است!
البته علم الهی و نورانی نشانههای دیگری نیز دارد ازجمله: انسانهای دارای عقل سلیم، صاحب چنین علمی -ولو پیرمرد یا پیرزنی فاقد سواد در روستا- را قلباً دوست دارند درحالی که دانشمندان و عالمان بیعمل را دوست ندارند ولو در ظاهر خود را موجه نشان دهند!
________________ پ.ن:اگربعد از بارگذاری هر مطلب بتوانید مانند بالا یک نکته از آن را با مشورت عقل خود بنویسید، به خواست خدا این ۳ نتیجه را تجربه خواهید کرد؛ اگر حالش را ندارید حداقل همین الآن فکر کنید آیا نکتۀ فوق، مورد تأیید عقل شما نیز هست یا خیر؟ #آموزش_مشورت_با_عقل (روش) 🤔
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
به نام خداوندِ خورشید و ماه به نام محمّد، رسولِ إله (ص) 🔉 قسمت سی و سوم: - داستان تخلف بر
سلام
وقت به خیر
🔉 امروز به یاری خدا به دلیل اهمیت موضوع، (خصوصاً برای مخاطبان محترم اهل سنت که مشغول تحقیق هستند) موفق شدم به قسمت سی و سوم از سرزمین نور (دقیقۀ ۵۷ به بعد) منابع تخلف برخی صحابه از جیش اسامه (جناب ابوبکر، عمر و غیره با استناد به چندین کتاب معتبر اهل سنت به علاوه چند منبع معتبر دیگر که بر لعن پیامبر اسلام ص نسبت به متخلفین دلالت دارد) را اضافه کنم.
سپاس 💐
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
به نام خداوندِ خورشید و ماه به نام محمّد، رسولِ إله (ص) 🔉 قسمت سی و سوم: - داستان تخلف بر
از سرزمین نور قسمت 34.mp3
52.35M
به نام خداوندِ خورشید و ماه به نام محمّد، رسولِ إله (ص)
🔉 قسمت سی و چهارم:
- مانع شدن پیامبر اسلام (ص) از امامت نماز، توسط جناب ابوبکر به جای حضرت (ص)
- ماجرای دوات و قلم و نسبت -پناه بر خدا- هذیان به پیامبر اسلام (ص) توسط برخی صحابه از جمله عمر بن خطاب با ذکر منابع متعدد از کتب معتبر اهل سنت از دقیقۀ ۳۸:۲۵ به بعد.
- داستان سوادةبنقیس پیرمردی که به بهانۀ قصاص، پیامبر اسلام (ص) را بوسید.
- توصیف جزئی لحظات آخر زندگی پیامبر اسلام (ص) تا وفات و حزن شدید اهل بیت (ع) به همراه نواها و قطعه سخنان کوتاه مرحوم عبدالحسین امینی (ره) و مرحوم آیتالله مجتبی تهرانی (ره)
📥 دریافت این صوت از نشانی دیگر
📥 دریافت تمام قسمتهای بارگذاری شده
✔️ به خواست خدا قسمت بعدی در همین کانال
✔️ این مجموعه (دهها ساعت) شامل جزئیات زندگی پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) است و هر چه داستان جلوتر میرود جذابتر میشود!
✔️ با اجرای بهترین صداپیشگان ایرانی و کارگردانی مرحوم منوچهر اسماعیلی و جلال مقامی
✔️ بخشی از تحسین رهبر انقلاب اسلامی از این برنامه:
اغلب (قسمتها) مرا متأثر کرده و گریستهام ...اگر این برنامه به زبانهای عربی، انگلیسی و ... اجرا شود،(متن کامل) ✔️مناسب همۀ سنین و اقشار خصوصاً محققین دین و فرق اسلامی. 📘 این اثر از ارجاعات کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه است. 📝 رفع نقایص (حتیالمقدور) و صداگذاری جدید: نویسندۀ کتاب فوق. 🌾 نشر آزاد #از_سرزمین_نور #زندگی_پیامبر_اسلام (ص) ❓ارسال سؤال مرتبط و دیدن دهها پرسش دیگر 🔉
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
سلام
🧐 #نکتهسنجی روایت پیوست فوق 👆🏻
از نکاتِ مطلب ۱۶۲:
چرا خداوند به جای اینکه امر کند برای زیاد شدن علم، کتاب بخوانیم، مدرسه و دانشگاه برویم، امر کرده دعا کنیم؟
👤 در توضیحات مطلب ۱۶۱ روشن شد که کسب علم و آگاهی منحصر به خواندن و رفتن به مدرسه، دانشگاه و حوزۀ علمیه نیست بلکه از طرق گوناگون از جمله شنیدن سخنرانی، دیدن فیلم مفید، کسب تجربه، الهام و غیره نیز به دست میآید و حتی انسان فاقد سواد نیز میتواند به هر علم و آگاهی که برای زندگیاش مفید و ضروری است دست پیدا کند.
همچنین طبق آیات و روایات (که اگر خدا بخواهد به ترتیب موضوع خواهد آمد)، تا خداوند علم و آگاهی (به هر چیزی) را وارد قلبمان نکند، موفق نخواهیم شد به آن عمل کنیم و روشن است کسی که به علم و آگاهی خویش عمل نکند، با کسی که فاقد آن علم و آگاهی است هیچ فرقی ندارد
(۱)ولو آن علم و آگاهی بسیار پیشپاافتاده باشد مثلاً علم به بد بودن دروغ و بداخلاقی و علم به خوب بودن راستی و خوشاخلاقی! بنابراین وقتی میگوییم «رَبِّ زِدْني عِلْماً، پروردگارا علم مرا زیاد کن» درواقع داریم از خداوند میخواهیم در قدم اول آنچه به آن در حد حرف علم و آگاهی داریم را وارد قلبمان کند تا موفق شویم به آن عمل کنیم و در قدم دوم از خداوند میخواهیم آنچه به آن علم نداریم را نیز به آگاهیهای قبلیمان (که وارد قلبمان شده) اضافه فرماید. بنابراین خردمندانه است هرکسی با هر سطح سواد و حتی فاقد سواد هر زمان یادش آمد، از تکرار با توجه این دعای کوتاه قرآنی «رَبِّ زِدْني عِلْماً» غافل نشود و نیت کند خداوند با هر بار تکرار، لطف کرده و یکی از دانستههایش که عمل به آن اولویت دارد را وارد قلبش نماید. مثلاً اگر سالها به دلش مانده حداقل نسبت به کسانی که دوستشان دارد دیگر تندی و بداخلاقی نکند، هنگام تکرار دعای فوق، نیت کند خداوند علم به بدی بداخلاقی را وارد قلبش فرماید و مطمئن باشد اگر این دعا را با حسن ظن به خدا تکرار کند بهتصریح آیات و روایات خداوند نیز به فضلش بالاخره آن را اجابت خواهد فرمود تا جایی که نزدیکان این فرد نیز شهادت خواهند داد که دیگر نگران جرقه زدن ناگهانی و بداخلاقی وی نیستند و او بعد از سالها تبدیل به انسانی کاملاً امن، خوشاخلاق و دوستداشتنی شده است. سپس میتواند همین دعا (که در واقع ذکر نیز هست) را برای علم و آگاهی دیگری که هنوز وارد قلبش نشده -مثلاً علم به تضمین روزی توسط خداوند- آنقدر تکرار کند تا این علم نیز وارد قلبش شود و خاطرش برای همیشه از این بابت نیز راحت گردد که در این صورت نوبت بعد که دعای «رَبِّ زِدْني عِلْماً، پروردگارا علم مرا زیاد کن» را تکرار کند معنایش این میشود که خداوندا همانطور که علم به زشتی بداخلاقی را وارد قلبم کردی و من بالاخره بعد از سالها، خوشاخلاق شدم، علم به تضمین روزی را نیز وارد قلبم کن تا دیگر وسوسهها مرا در کسب روزی وادار به افراطوتفریط نکنند و آرامشم را به هم نزنند؛ بلکه با خاطری آسوده تمرکز و اولویتم را برای آنچه مطلوب توست قرار دهم و آسودگی خاطر و نشاط پایدار را تجربه نمایم.
(۱)به تصریح عقل و نقل کسی که به علمش عمل نکند، مسئولیتش بیش از کسی است که فاقد آن علم است.
________________ پ.ن:اگربعد از بارگذاری هر مطلب بتوانید مانند بالا یک نکته از آن را با مشورت عقل خود بنویسید، به خواست خدا این ۳ نتیجه را تجربه خواهید کرد؛ اگر حالش را ندارید حداقل همین الآن فکر کنید آیا نکتۀ فوق، مورد تأیید عقل شما نیز هست یا خیر؟ #آموزش_مشورت_با_عقل (روش) 🤔
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
سلام
🧐 #نکتهسنجی روایت پیوست فوق 👆🏻
از نکاتِ مطلب ۱۶۳:
👤شایستهترین فرد برای اینکه از او علم بیاموزیم کیست؟
#پاسخ
🗣 به حکم صریح عقل، شایستهترین کسی که از او علم بیاموزیم به ترتیب:
۱- آفریدگار جهان است که بدون شک، هیچ خطا و اشتباهی در علم او راه ندارد.
۲- افضل انبیاء (ع)، پیامبر اسلام (ص) است که به تصریح خداوند هیچ سخنی جز وحی بر زبانش جاری نمیشود. (وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى).
۳- سپس کسانی هستند که پیامبر اسلام (ص) ایشان را به عنوان جانشین خویش نصب نموده که در میان فرق و مذاهب اسلامی، تنها مذهب شیعۀ اثنی عشریه قائل به نصب ائمۀ اثنی عشریه (ع) است و معصومین (ع) نیز خود تصریح کردهاند هر چه به دیگران تعلیم میدهند، رأی خودشان نیست و جز آنچه بر پیامبر اسلام (ص) وحی شده را به زبان نمیآورند (مهما اجبتک فیه بشیء فهو من رسول الله ص لسنا نقول براینا من شیء).
۴- در مرتبۀ بعد باز هم به حکم صریح عقل کسانی هستند که ائمۀ اثنی عشریه (ع) ایشان را (چه مستقیم و چه با بیان ویژگیها) به عنوان نمایندۀ خود معین نموده و به عوام و خواص امر کردهاند که در هنگام عدم حضور ایشان (ع)، از این افراد بشنوند و پیروی کنند!
۵- در مرتبۀ آخر کسانی از همه شایستهتر هستند که از ایشان علم بیاموزیم که در پیروی از تعالیم ثقلین (قرآن و عترت ع) از سایر مردم نه در حرف بلکه در عمل بهتر باشند و اولین و مهمترین ویژگی این افراد طبق روایات حُسن عقل ایشان است؛ یعنی در قدم اول باید به جای توجه به عناوین، مدرک، ظاهر موجه و حتی کثرت عبادت (ازجمله ر.ک. روایات ۴۲، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۵)، به عقل ایشان نظر کنیم و مطمئن شویم که حتماً عقل خوبی داشته باشند و الا (اگر عقل خوبی نداشتند) به عنوان، مدرک و ظاهر موجه ایشان توجه نکرده و از ایشان دوری کنیم!
👤با توجه به اینکه خصوصاً در مدارس، انتخاب استاد با شاگرد نیست، تکلیف کسانی که استاد نااهل به ایشان تحمیل میشود چیست؟
🗣 هر فرد اعم از دانشآموز و دانشجو لازم است در صورت تحمیل معلم و اساتید نااهل، (و همچنین دوست، خانواده، هممحلی و فامیل نااهل) ظرفیت و شرایط فردی و اجتماعیاش را در نظر بگیرد، سپس بعد از مشورت با عقل (روش) با توکل به خدا، اقدام خردمندانه و خداپسندانه را انجام دهد.
پ.ن: به تجربه ثابت است آموختن علم از فرد نااهل، خصوصاً در جلسات حضوری، تأثیر منفی مستقیم بر خلق و خوی و رفتار آدمی میگذارد و این تأثیر منحصر به معلم و استاد نااهل نیست بلکه دوست، خانواده و فامیل نااهل، عضویت در صفحات مجازی نااهل و حتی گفتگوی کوتاه با افراد غریبۀ نااهل نیز گاهی تأثیر منفی حتی بر باورهای سرنوشتساز فرد نیز میگذارد تا جایی که افراد عاقل و دارای ثبات شخصیت نیز در مواردی که ناچار به گفتگو و ارتباط با افراد نااهل و غیرخردمند میشوند حتماً به اندازۀ ضرورت (أکل میته) اکتفا نموده و به قول برخی از ایشان، ولو به بهانۀ آفتابه هم که شده از افراد نااهل (= نابخرد) فاصله میگیرند و حتی در مواردی که افراد نااهل، پررویی نموده و اصرار بر ادامۀ ارتباط دارند، تعارف را نیز کنار گذاشته و به هر قیمت شده ولو با کمک از قوۀ قهریه، ایشان را از خود طرد میکنند تا دچار کمترین تیرگی و خسارت نشوند.
________________ پ.ن:اگربعد از بارگذاری هر مطلب بتوانید مانند بالا یک نکته از آن را با مشورت عقل خود بنویسید، به خواست خدا این ۳ نتیجه را تجربه خواهید کرد؛ اگر حالش را ندارید حداقل همین الآن فکر کنید آیا نکتۀ فوق، مورد تأیید عقل شما نیز هست یا خیر؟ #آموزش_مشورت_با_عقل (روش) 🤔
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
سلام
🧐 #نکتهسنجی روایت پیوست فوق 👆🏻
از نکاتِ مطلب ۱۶۴:
👤 چطور بفهمیم عالِمی مجذوب دنیا شده است؟
#پاسخ
🗣 شناخت عالمی که مجذوب دنیا شده، مانند شناخت آفتاب وسط روز از سادهترین کارهاست، حتی سادهتر از شناخت مردم عادی که مجذوب دنیا شدهاند تا جایی که شناخت عالم مجذوب دنیا برای کسی که خودش نیز مجذوب و اسیر دنیا شده بسیار آسانتر از دیگران است، درست مانند کسی که مجذوب و شیفۀ فوتبال شده که حتی با بو کشیدن نیز میتواند افرادی که مثل خودش شیفتۀ آن شدهاند را بهتر از دیگران بشناسد!
بنابراین بدون تردید هیچ مشکلی در شناخت عالِم (یا مسئول و افرادِ) مجذوب دنیا نیست بلکه مشکل اصلی در عدم پیروی از عقل معمولی و عدم مشورت ساده با آن (روش) است که موجب میشود انسان از داشتن مبنای صحیح در مسیر تحقیق (که در ادامه خواهد آمد) محروم شود و در نتیجه خصوصاً افراد به مقصد نرسیده که بهطور طبیعی (تا جدا شدن خالص از ناخالص) در حال تحمل فشار وسوسه در مسیر حق هستند، عجولانه در دام عالمان مجذوب دنیا بیفتند و طبق روایت مذکور، توسط ایشان (که راهزن بندگان دوستدار خدا هستند) دچار حیرت و آشفتگی خودساخته شده و از مقصد خردمندانه و عزتمندانۀ خویش بازبمانند!
اما مبنای صحیح در تحقیق همانطور که گذشت آن است که اگر کسی تابع پیام سادۀ عقل خویش شود هرگز حاضر نخواهد شد جز از حکیم مطلق (آفریدگار جهان) که از طریق ثقلین، (آیات و روایات) کلامش را تمام و کمال به خلق رسانده، چیزی بیاموزد!
بنابراین اگر مدرسه و دانشگاه میرود یا هر نوشتهای را مطالعه یا پای سخن هر عالِم غیر مجذوب دنیا مینشیند یا از خود معصومین (ع) یا نمایندۀ ایشان پیروی میکند فقط و فقط یک نیت دارد و آن اینکه از طریق ایشان در جریان راهنمایی آفریدگار خویش قرار بگیرد و با پیروی از نیکوترین قول، رضایت خدا و بهتبع آن خوشبختی و آرامش کامل دنیا و آخرتش را تأمین نماید و بس!
🌺 الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ
كسانى كه سخنان را مىشنوند و از نيكوترين آنها پيروى مىكنند؛ آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده و آنها خردمنداناند.
هر کس -ولو از مردم عادی و بدون سواد- چنین نیت خالص، توحیدی و خردمندانه داشته باشد، بهتصریح آیات و روایات (که ان شاء الله به ترتیب موضوع خواهد آمد)، خداوند مهربان چنین کسی را از علم نورانی بهرهمند نموده و تکتک موانع را از زندگی فردی و اجتماعیاش برمیدارد و نهتنها وی را از شر عالِم مجذوب دنیا حفظ میکند بلکه حتی اگر پای سخن عالم ربّانی بنشیند و این عالم غیرمعصوم در انتقال سخنان ثقلین (آیات و روایات) دچار سهو و اشتباه شود، خداوند وی را متوجه خواهد فرمود همچنان که شاگردان گمنام یا نامدار در طول تاریخ بوده و هستند که خردمندانهتر از اساتید پاک خویش، در جلب رضای خدا قدم برداشته و توفیق داشتهاند.
________________ پ.ن:اگربعد از بارگذاری هر مطلب بتوانید مانند بالا یک نکته از آن را با مشورت عقل خود بنویسید، به خواست خدا این ۳ نتیجه را تجربه خواهید کرد؛ اگر حالش را ندارید حداقل همین الآن فکر کنید آیا نکتۀ فوق، مورد تأیید عقل شما نیز هست یا خیر؟ #آموزش_مشورت_با_عقل (روش) 🤔
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
🌼 سلام 👤 به بهانۀ اصلاح و صداگذاری برنامۀ #از_سرزمین_نور، توسط نگارنده، نکاتی را (نمونه) جهت تشویق
از سرزمین نور قسمت 34، منتخب، نماز ابوبکر.mp3
11.26M
🌼 سلام
👤 به بهانۀ اصلاح و صداگذاری برنامۀ #از_سرزمین_نور، توسط نگارنده، نکاتی را (نمونه) جهت تشویق به شنیدن کامل آن (۸۰ ساعت زندگی پیامبر «ص» و امام علی «ع» با اجرای بهترین صداپیشگان) مطرح نمودم.
شکر خدا موفق شدم به قسمت سی و چهارم از برنامۀ سرزمین نور (دقیقۀ ۷:۲۳ به بعد) اسناد مربوط به نماز جناب ابوبکر بهجای پیامبر اسلام (ص) که در کتب معتبر اهل سنت آمده را اضافه کنم که در صوت پیوست نیز میتوانید بشنوید.
هدف نگارنده از اضافه کردن این اسناد، امکان تحقیق برای همه خصوصاً محققان از اهل سنت است که برخی عضو صفحات نگارنده نیز هستند و گفتگوهای محترمانه با ایشان دارم.
با عنایت به حدیث انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال (ببین چه میگوید نبین که میگوید)، در صوت پیوست فقط سخن کسانی را آوردم که ادعای خود را ارجاع به کتب معتبر اهل سنت دادهاند و دیگر کاری نداشتم این گویندگان چه کسانی هستند تا جایی که صدای برخی از ایشان را برای اولین بار شنیدهام و حتی همین الان نیز نمیدانم اسمشان چیست و طبعاً کسانی که اهل تحقیق هستند میدانند این شیوۀ گزینش، مبتنی بر تحقیق آزاد است، چون مهم این است هر ادعا، مستند به منبع و قابلاستفاده برای اهل تحقیق باشد و فرقی نمیکند گویندۀ آن چه کسی است.
سپاس 💐
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
سلام
🧐 #نکتهسنجی روایت پیوست فوق 👆🏻
از نکاتِ مطلب ۱۶۵:
👤 علم یعنی چه و چگونه میتوان آن را به دست آورد؟
#پاسخ
🗣 علم به معنای آگاهی و در مقابل جهل (ناآگاهی) است و از راه خواندن کتاب، دیدن فیلم، شنیدن سخنرانی، رفتن به مدرسه، دانشگاه و حوزۀ علمیه و مهمتر از همه از راه تجربه به دست میآید.
👤 چرا علمی که از راه تجربه به دست میآید از علمی که از راه کتاب و مدرسه و ... به دست میآید مهمتر است؟
#پاسخ
🗣چون علمی که از راه تجربه به دست میآید واقعیتی است که فرد آن را با گوشت و پوست خود درک کرده و فهمیده است، بر خلاف علمی که از راه کتاب و مدرسه به دست میآید و (در صورت عدم ورود به قلب) فقط در ذهن و حافظۀ انسان تل انبار میشود.
به همین جهت شما نیز مانند عرف مردم برای آن دسته از علم و آگاهی که خودتان شخصاً تجربه کردهاید ارزش حقیقی قائلاید به طوری که اگر از شما بپرسند: «تو از زندگی چه میدانی»؟ اولین چیزی که خواهید گفت حقایقی است که شخصاً با گوشت و پوست خود تجربه کردهاید نه چیزهایی که در کتاب، مدرسه، دانشگاه و صرفاً جهت اخذ مدرک خواندهاید و معمولاً به دلیل عدم استفاده فراموش کردهاید.
👤 معنای روایت مذکور که علم و تجربۀ مردم را به علم و تجربۀ خود پیوند بزنیم و جمع کنیم چیست؟
#پاسخ
🗣یعنی بدون اینکه نیاز باشد با آزمایش و خطا، حقیقتی را خودمان تجربه کنیم، همان حقیقت را در زندگی کسانی که تجربه کردهاند ببینیم، سپس طوری عبرت بگیریم که گویی ما نیز عیناً همان حقیقت را تجربه کردهایم تا نیاز نباشد با آزمایش و خطا که گاهی بسیار هزینۀ آن سنگین است آن را باور کنیم.
ادامۀ این پرسش و پاسخ -اگر خدا بخواهد- در پست بعدی. 👇🏻
👆🏻 ادامۀ پرسش
👤 چگونه میتوانیم علم و تجربه مردم را به علم و تجربه خود پیوند بزنیم؟
#پاسخ
🗣 هرکسی که برای وقت و شخصیتش ارزش قائل باشد، از تجربۀ خصوصاً تلخ دیگران عبرت میگیرد و چنان به آن مینگرد که گویی خودش آن را تجربه کرده است.
مثلاً فرض کنید با یکی از دوستانتان در جنگل به تابلویی بر میخورید که روی آن نوشته: «خطر مرگ وارد نشوید»! اما هر دو به اعلام خطر بیتوجهی نموده و به راهتان ادامه میدهید که ناگهان دوستتان که جلوتر از شما حرکت میکرد وارد باتلاق میشود!
اینجاست که شما فوراً میایستید و حاضر نیستید یکقدم دیگر به سمت باتلاق بردارید چون از تجربۀ دوستتان عبرت گرفته و آنچه بر سر وی آمده را به تجربۀ خود پیوند زدهاید بدون اینکه نیاز باشد در باتلاق گرفتار شوید!
پس اگر بتوانید علم و تجربۀ دیگران را با علم و تجربۀ خودتان جمع کنید، بدون هزینه از خطرات عبور خواهید کرد.
👤 گاهی علیرغم اطلاع از تجربۀ تلخ دیگران، از آن عبرت نمیگیریم (مثل تجربۀ سیگار ...) و با اینکه میدانیم کارمان بیاحتیاطی است اما تا خودمان همان نتایج تلخ را تجربه نکنیم باورمان نمیشود و کوتاه نمیآییم! چاره چیست؟
#پاسخ
🗣 تنها راه چاره جهت عبرت از تجربۀ خصوصاً تلخ دیگران، تعقل است (و اگر علیرغم تعقل نشد، دعای خصوصاً با اشک.)
گاهی بعد از دیدن تجربۀ تلخ دیگران، فقط چند لحظه تعقل (روش) چنان تأثیری در انسان میگذارد که تا پایان عمر یکلحظه حاضر نیست حتی برای امتحان آن تجربۀ تلخ را تکرار کند!
بهعنوان نمونه نگارنده وقتی دوم راهنمایی بودم از سر کنجکاوی با کاغذ سیگار درست کردم و حتی ماکت سیگار خریدم که شبیه سیگار روشن بود تااینکه یک روز ناظم مدرسه که تازه از اعتیاد نجات پیدا کرده بود، مرا با آن ماکت دید و با مهربانی کمتر از یک دقیقه، ضررهای سیگار را برایم توضیح داد که چنان در من اثر کرد که خیلی راحت همانجا ماکت سیگار را به وی دادم و دیگر از آن لحظه حتی یک ثانیه هم فکر درست کردن سیگار با کاغذ (چه رسد به خرید سیگار واقعی) به ذهنم خطور نکرده است؛ یعنی طبق روایت مذکور من در همان چند ثانیه با فکر کردن، علم و تجربۀ تلخ ناظم مدرسه را به علم و تجربه خودم پیوند زدم بدون اینکه مثل وی -خدایناکرده- سیگاری و معتاد شوم، درحالیکه برخی دوستان من علیرغم سن کم، معتاد و گرفتار مشکلات زیادی شدند به طوری که بیشتر از سن واقعی خود نشان میدادند!
بهعنوان نمونه دیگر در گفتگویی که با یک خداناباور داشتم بعدازاینکه شبهات وی نسبت به اصل وجود خدا را به شکلِ محسوس و غیرقابل انکار پاسخ دادم، وی سفرۀ دلش را باز کرد و با سوز گفت:
داشتم مثل بچۀ آدم زندگیام را میکردم که در فضای مجازی با گروه ناباوران آشنا شدم و بااینکه میدانستم کارم اشتباه است و در ابتدا قلبم تند تند میزد اما از سر کنجکاوی ادامه دادم!
سپس بهطور جزئی توضیح داد چگونه کارش بهتدریج به کفر و الحاد کشیده شد و هماکنون نیز در حال تحمل فشار شدید روحی است که نمیتواند توصیف کند و مرتب با حالت درد از من میپرسید به وی بگویم چه مرگش شده که وجود خدا را بااینکه یک حقیقتی بدیهی است انکار کرده است؟!
در کنار پرسش و پاسخ فوق، افراد کمتجربه نیز از من میپرسند: مگر چه اشکالی دارد با نظرات خداناباوران در فضای مجازی آشنا شد و کلیپهای ایشان را دید؟
من نیز به ایشان پاسخ میدهم: هیچ اشکالی ندارد بهشرط اینکه طبق روشی که در کتاب توضیح دادهام ابتدا مبانی فکری خود را درست کنید و شرایط کافی را به دست آورید که در این صورت به قول مرحوم دکتر، سید حسن حسینی، استاد دانشگاه و پژوهشگر:
اگر یک مؤمن واقعی و باسواد باشی، خواندن کتابهای ماتریالیستی میتواند گوشهای از تفریحات سالم تو باشد!
سپس ایشان را در جریان تجربۀ تلخ خداناباوران مذکور قرار میدهم که چگونه بدون داشتن شرایط وارد صفحات ناباوران شده (یا کلیپ و کتابی از ایشان را دیده) و زندگی عادی خود را تبدیل به جهنم کردهاند.
خوشبختانه در مواردی این افراد طوری از سرنوشت ایشان عبرت میگیرند که گویی همان بلا بر سرخودشان آمده و ازآنپس دیگر حتی یکلحظه فکر اینکه بدون داشتن شرایط، وارد صفحات ناباوران شوند یا کلیپ و مطالب ایشان را ببینند نمیکنند یعنی طبق روایت مذکور، آگاهی و تجربۀ آن خداناباوران را به آگاهی و تجربۀ خود پیوند میزنند و مال خود میکنند بدون اینکه مثل ایشان آسیب ببینند!
شکر خدا برخی از همین افراد (نمونه) بعد از عمل به مشاورۀ فوق خبر دادند خود مشغول رفع شبهات ناباوران هستند.
________________ پ.ن:اگربعد از بارگذاری هر مطلب بتوانید مانند بالا یک نکته از آن را با مشورت عقل خود بنویسید، به خواست خدا این ۳ نتیجه را تجربه خواهید کرد؛ اگر حالش را ندارید حداقل همین الآن فکر کنید آیا نکتۀ فوق، مورد تأیید عقل شما نیز هست یا خیر؟ #آموزش_مشورت_با_عقل (روش) 🤔