🌕 اندر خانه تاریک بازارگرایان افراطی
#سینا_کلهر
🔺مولانا در داستان «فیل اندر خانه تاریک» به ما نشان میدهد که چگونه بخشینگری و عقل جزئی باعث میشود تا افراد موجودی با جثه فیل را باد بزن، تخت، ستون و.. ببیند.
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن میکرد هر جا میشنید
کارشناسان اقتصادی که این روزها برای حکمرانی نظام نسخه میپیچند همان مَثل «فیل اندر خانه تاریک» است که همه راههایشان به گرانکردن و بازار میرسد، عجیبتر آن که آنها از بقای جامعه سخن میگویند.
لکن پیرامون عدالت اجتماعی و شکاف طبقاتی و وضعیت فقر سخنی مطرح نمیکنند و درباره انسداد چرخش نخبگان در سپهر سیاسی و ضعیف و نحیفشدن دولت در نتیجه خصوصیسازیها غفلت میکنند.
چرا که همه چیز را از منظر اقتصاد میبینند و برایآنها تنها رشد اقتصادی اهمیت دارد نه میلیونها نفری که ممکن است در این راه فقیر شوند یا ماهیت مردم سالاری حکمرانی صدمه ببیند.
با همین روش تعدیل اقتصادی را به دولت مرحوم هاشمی تحمیل کردند و آشوب های سال ۷۴ را رقم زدند، در دولت های خاتمی، احمدی نژاد، روحانی و شهید رئیسی نیز با همین ادبیات نجات ایران و رونق اقتصادی بانکهای خصوصی را در کشور تأسیس کردند، هزاران میلیارد تومان از اموال دولت را خصولتی کردند و باز هم سخن از نجات ایران میزنند بدون آنکه حداقل بپذیرند اگر امروز خطری ایران را تهدید میکند بخشی به خاطر سیاست های توصیه شده آنهاست. حتی آشوب های آبان ۹۸ را هم که حاصل سیاست مستقیم آنها در گران کردن بنزین بود گردن نمیگیرند.
عجیبتر آنکه مهم ترین مراکز دولتی سیاست گذاری اقتصادی از سازمان برنامه گرفته تا بانک مرکزی و وزارت اقتصاد بعد از انقلاب در اختیار این جریان بوده و برنامه های توسعه کشور را اغلب همین افراد تدوین کردهاند.
البته مانند طرفداران متعصب همه تئوریها آنها جواب خواهند داد سیاستهای پیشنهادی ما درست اجرا نشد که اگر درست اجرا شده بود چنین نمیشد! (ارجاع به مصاحبههای اخیر روغنی زنجانی)
در آخرین نمونه دکتر نیلی نیز در قالب سه نشست علمی در رسانه دنیای اقتصاد و همچنین در مقاله «خطر سرمازدگی حکمرانان» به صراحت گفتهاند که ما باید به نظام حکمرانی کشور بقبولانیم که مسائلی که ما میگوییم مسائل اصلی است و سیستم باید تصمیم های سخت بگیرد.
البته دکتر نیلی اشاره میکنند که نظام مسائل را پذیرفته و راه حلها را میداند اما نمیتواند تصمیم بگیرد و باید نظام را هُل داد و وادار به تصمیمگیری کرد.
در دیدگاه دکتر نیلی تصمیمهای سخت نظام البته تنها مذاکره با آمریکا در قالب بهبود روابط خارجی یا آزادی های اجتماعی و فرهنگی همچون مسأله حجاب و فیلترینگ نیست این تصمیم های سخت تنها مقدمه و زمینه ساز تصمیم سخت بزرگتر است در زمینه حل ناترازی های اقتصادی که با «آزادسازی قیمتها» ممکن می شود.
البته دکتر نیلی این قسمت را برخلاف دو قسمت دیگر یعنی مذاکره با آمریکا و آزادی های اجتماعی به صراحت نمیگویند که آن دو را برای این میخواهند که بتوانند پروژه آزادسازی و گرانسازی انرژی و خدمات را در کشور راحتتر اجرا کنند .
اگر برخی از مردم طرفدار مذاکره و آزادیهای اجتماعی هستند به این خاطر است که گمان میکنند زندگی آسانتر و ارزانتری خواهند داشت اما برخی کارشناسان اقتصادی از این علاقه مردم به ارزانی برای گرانسازی زندگی استفاده میکنند.
در واقع یک سویه کلام نشستها و مقالههای بازارگرایان افراطی این هست که دیگر امکان ارائه خدمات ارزان به مردم وجود ندارد و چون سرمایه اجتماعی کافی برای گرانسازی وجود ندارد باید با بهبود رابطه با غرب و آزادیهای اجتماعی مقبولیت کسب کرد تا زمینه گرانکردن و حل ناترازیهای اقتصادی فراهم شود.
به همین خاطر هم در مسائل اولویتداری که آنها بیان میکنند خبری از فاصله طبقاتی، گسترش فقر، بیکاری، حاشیهنشینی و چرخش نخبگانی در سیاست، نیست چرا که نسخه همان نسخه قدیمی رشد اقتصادی است و بهای آن را هم باید طبقات و گروههای ضعیف جامعه بپردازند.
گویی اقتصاددان رشدگرا خلف راستین همان تاجری شده است که در دوگانه سلسله زندیه و قاجار، تنها مسألهاش این بود که کدام سلسله بیشتر و بهتر میتواند رشد اقتصادی را تامین کند.
#ناترازی #عدالت
#تعدیل_اقتصادی #خصوصی_سازی
#بازارگرایان_افراطی
@sinakallhor
@esharat_57
🌕 اتحاد نیلیها-فاضلیها (بازارگرایان افراطی) ایران را به کدام سو هل میدهد
#میثم_مهدیار
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/42
#ناترازی
#بلایای_طبیعی
#خصوصی_سازی
#بازارگرایان_افراطی
@esharat_57
🌕 اتحاد نیلیها-فاضلیها (بازارگرایان افراطی) ایران را به کدام سو هل میدهد
#میثم_مهدیار
🔺آمریکا یکی از آسیب پذیرترین کشورها در مقابل بلایا و بحرانهای طبیعی بوده و هست. به گزارش آمار فقط در سال ۲۰۲۴، ۳۹درصد بر آمار کارتن خوابهای آمریکایی افزوده شده که بخش عمده آن ناشی از ناتوانی دولت در مهار بلایای طبیعی و بی توجهی به تبعات اجتماعی و اقتصادی بلایای طبیعی بوده است.
آتش سوزیهای اخیر در کالیفرنیا و ناتوانی دولت در اطفای حریق و انتشار صحنههایی از تلاش برای خاموش کردن آتش با انتقال آب با کیفهای زنانه دیگر زمینه بحث بر سر دلایل این ناتوانی ها و نسبت آن با سیستم نئولیبرالی اقتصاد آمریکا را فراهم کرده است. با شروع آتش سوزی در کالیفرنیا و مشکل قطع شدن ناگهانی آب مورد نیاز، حالا نگاهها به سمت زوج میلیاردر (خانواده رزنیک) چرخیده که مالک اصلی ذخیرهگاه آب در این ایالتند و از در اختیار قراردادن آب به نیروهای امدادی و دولت طفره رفتهاند.
🔸این البته اولین بار نیست که پای بحث تبعات خصوصی سازی منابع طبیعی در بلایای طبیعی باز آمریکا باز میشود. مایکل سندل فیلسوف سیاسی جامعهگرای آمریکایی در ابتدای کتاب «عدالت: کار درست کدام است؟» با اشاره به آسیب دیدن مردم عادی از افزایش قیمتهای سرسام آور بعد از توفان چارلی درباره این بحث می کند که در بحران ها و بلایای طبیعی و غیر طبیعی آن «کار آفرینهای نایس» چطور به سوداگران جان و مال مردم تبدیل میشود. خیلی قبلتر هم نائومی کلاین در کتاب «دکترین شوک» و مفهوم «سرمایه داری فاجعه» خود توضیح داده بود که شرایط بحرانی – مانند بلایای طبیعی، جنگها، یا بحرانهای اقتصادی – زمینه مساعدی برای دولتها و شرکتهای کاپیتالیستی برای بهره برداری از استیصال مردم و پیشبرد سیاستهای اقتصادی و اجتماعی نئولیبرالی است؛ سیاستهایی که در شرایط عادی با مقاومت شدید مردم مواجه میشوداما در لحظات بحرانی به دلیل شوک ناگهانی توانایی مقاومت خود را از دست میدهند و زمینه برای اعمال تغییرات اساسی فراهم میشود.
🔸به هر ترتیب این بلایای طبیعی حداقل کارکردی که میتواند برای مای ایرانی داشته باشد مقاومت در برابر وسوسههای امثال غنینژاد، نیلی و فاضلی برای بازاری کردن همه چیز در کشور است. محمد فاضلی از چندسال قبل در اتحاد با بازارگرایان افراطی مهمترین راهبرد مقابله با بحران آب در کشور را شکل گیری «بازار آب» عنوان میکند و همراه و همگام با امثال غنی نژاد و نیلی و مشایخی و دیگر لیدرهای بازارگرایی افراطی بر حل مساله ناترازی انرژی در کشور صرفا از طریق راهکارهای قیمتی تاکید میکند. همین یکماه پیش روزنامه دنیای اقتصاد (ارگان رسمی بازارگرایان) پیشنهاد بازارسازی برای «هوای پاک» را هم مطرح کرده بود.
🔸حالا البته از اقتصاددانان بازارگرا انتظاری بیش از این نیست چرا که این گرایشها از تربیت شدگان در مکتب پوزیتویسم اقتصادی که اقتصاد را از یک دانش اجتماعی به یک دانش ریاضیک و فرمولی تقلیل دادهاند طبیعی است اما مساله اصلی میل تعداد زیادی از جامعهشناسان ایرانی به سمت سیاستهای بازارگرایانه و دولت زدایانه با عناوین مختلف است.
در واقع سوال اصلی اینست که چرا این جامعه شناسان درسالهای اخیر برخلاف غرض اصلی جامعهشناسی ( دفاع از امر اجتماعی) به سمت دولت زدایی، بازارگرایی، راهکارهای قیمتی و در یک کلام تقلیل جامعه به مکانیسمهای عرضه و تقاضای فرد محورانه میل پیدا کردهاند. آیا این مساله یک انتخاب شخصی و سیاسی است و یا با ریشههای معرفتی شکل گیری علوم انسانی و اجتماعی در ایران ربط پیدا میکند؟ بعدتر در این باره خواهم نوشت.
#ناترازی
#بلایای_طبیعی
#خصوصی_سازی
#بازارگرایان_افراطی
@esharat_57