eitaa logo
🕊️عشـــ❤ـــق‌آسمانے🕊️
16.6هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
38 فایل
#اللهم‌بارک‌لمولانا‌صاحب‌الزمان💚 🔴در آخرالزمان همه هلاک میشوند مگر کسانی که برای تعجیل فرج دعاکنن🌷 #رفیق👈 هر کاری میکنی به نیابت از حضرت نذر سلامتی و فرج مولا کن❗ این‌کانال وقف امام زمان علیه السلامه و مطالب غیرمرتبط، تبلیغ‌ و‌تبادل گذاشته نمیشه❌
مشاهده در ایتا
دانلود
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ ❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ علی و حمید به سمت فروشگاه رفتن و با کلی تنقلات برگشتن، نرگس ذوق زده به سمت علی رفت و یکی از نایلون ها رو گرفت. هر دو به طرفمون اومدن و به تعداد خواراکیها رو تقسیم کردن و بعد زدن بنزین ، علی کنارم ایستاد و گفت -چطوری خانم؟ خسته که نشدی؟ - خوبم، خداروشکر. مگه میشه باهم باشیم و خسته شم؟ لبخند پر از محبتی زد و همه سوار شدیم و حرکت کردیم. در طول مسیر هر از گاهی با خانم جون حرف میزدم، بعضی وقتها هم به حرفایی که مامان و بابا میزدن گوش میکردم. با دیدن تابلوی شاهرود بابا پرسید - زهرا جان یه زنگ به زینب خانم بزن ببین کجا میخوان برا نهار و نماز وایستن. چشمی گفتم، چون علی رانندگی میکنه، به خاطر همین گفت به زینب زنگ بزنم شماره ی زینب رو گرفتم، خیلی زود جواب داد - الو سلام زهراجون - سلام‌ عزیزم، بابا میگه کجا وایمیستین برا نهار ونماز؟ - یه لحظه گوشی رو نگه دار صدای مکالمه شون رو میشنیدم، طولی نکشید دوباره صدای زینب تو گوشم پیچید -زهرا جان داداش میگن کنار پارک آبشار تو شاهرود نگه میداریم. باشه ای گفتم و بعد از خداحافظی، تماس رو قطع کردم و حرفهای زینب رو به بابا گفتم. نزدیک شاهرود علی نگه داشت و آدرس پارک رو به بابا داد تا اگه یه موقعی همدیگرو گم کردن راحت بتونن پیدا کنن. بالاخره به پارک آبشار رسیدیم، واقعا جای باصفایی رو انتخاب کردن. همه پیاده شدیم و بعداز اینکه بساط نشستن رو اماده کردیم. مامان غذا رو روی پیک نیک گرم کرد و بعداز خوردن نهار قرار شد نماز بخونیم و کمی استراحت کنیم.بعد از خوندن نماز، خانم جون گفت سرش درد میکنه و استراحت کرد. علی نزدیکمون شد و گفت - میاین بریم کنار آبشار؟ باخوشحالی جواب دادم - اره، بریم هم دور بزنیم هم چندتا عکس بگیریم. قبل از اینکه بریم نرگس گفت - زنداداش منم میام که نذارم داداشمو بزنی همه خندیدیم و همراه علی و زینب و نرگس به سمت آبشار رفتیم. حمید و سحر هم قبل از ما رفته بودن و مشغول عکس گرفتن بودن‌، زینب چند تایی ازمون عکس گرفت و در آخر همه دسته جمعی ایستادیم و یکی از خانما ازمون عکس گرفت. نرگس دست زینب رو گرفت و باهم رفتن قدم بزنن. با علی دوتایی قدم میزدیم، نمیخوام چیز پنهانی ازش داشته باشم رو به علی گفتم - علی ؟ - جان علی - دیشب مهمون داشتیم، خانواده ی خاله م اومده بودن. چون نمیتونستن سر عقد باشن دیشب اومدن با محبت نگاهم کرد - خیلی هم عالی! خوش گذشت بهت؟ حرف های سعید دوباره یادم اومد و به فکر رفتم. از اینکه زندگیش به دست مهسا نابود شد آهی کشیدم که علی متوجهش شد و گفت - چرا حالا آه میکشی عزیزم، مگه چی شده بود؟ ✅ رمان نذر عشق در وی ای پی کامله با1566 پارت در دوفصل به همراه اموزش 😊 🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو‌ vip شو😊 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. 🎵 روایت پانزدهم: منزلگاه‌های عین‌الورده، دَعَوات و ...
4_5775891415733111940.mp3
13.46M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت پانزدهم: منزلگاه‌های عین‌الورده، دَعَوات و ... 🏴اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🏴 🌴به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌴🏴
🌹☘ 🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند: ✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه 💠فراز 18 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿 18- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ ثَوَّرَكَ عَلَيَّ وَ وَجَبَ فِي فِعْلِي بِسَبَبِ عَهْدٍ عَاهَدْتُكَ عَلَيْهِ أَوْ عَقْدٍ عَقَدْتُهُ لَكَ أَوْ ذِمَّةٍ آلَيْتُ بِهَا مِنْ أَجْلِكَ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ ثُمَّ نَقَضْتُ ذَلِكَ مِنْ غَيْرِ ضَرُورَةٍ لِرَغْبَتِي فِيهِ بَلِ اسْتَزَلَّنِي عَنِ الْوَفَاءِ بِهِ الْبَطَرُ وَ اسْتَحَطَّنِي عَنْ رِعَايَتِهِ الْأَشَرُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ. بند 18: بار خدایا ! از تو آمرزش می طلبم برای هر گناهی که شعله ی غضب تو را بر من مشتعل ساخت و باعث شد در اثر ارتکاب آن به خاطر عهدی که با تو بسته بودم، یا پیمانی که با تو داشتم، یا قَسَمی که برای یکی از مردم به خاطر تو خوردم، گناهی بر ذمه ی من لازم آید. اما پس از آن به خاطر میل و رغبتم به گناه ، آن عهدی و پیمان را بدون ضرورت نقض کردم؛ بلکه خوشگذرانی مرا از وفای به آن بازداشت و سرمستی مرا از رعایت آن فرو انداخت؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! 💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲 💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎 🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌹 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) 🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ. 🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ. اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تاب‍‍َعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________ 🌼🍃 🍃 دعای زیبای ال یاسین🌼🍃 (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستاده‌اند می‌فرمایند: « هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …» 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹 🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلى‏ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ‏ وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ. اَلسَّلامُ‏ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسى‏وَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى‏ الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى‏ وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ. اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ وَعَلى‏ آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِ‏الْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى‏ مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فى‏ذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى‏ حِفْظِ حُجَّةِ‏ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى‏ وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً‏ هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى‏ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِ‏وَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ‏ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ. پس بالا مى‏کنى سر خود را و مى‏گوئى اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى‏ غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ‏ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى‏ بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى‏ عَلى‏ مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى‏ شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى‏ مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى‏ مَعَها وَمَعَ‏ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى‏ لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ‏ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه‏ وَیس‏، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنَ‏ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ‏ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى‏ مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ‏ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى‏ اِیَّاها، وَاْرزُقْنى‏ الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى‏، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى‏ فَاحْشُرْنى‏ فى‏ زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى‏ فى‏ شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى‏ وَلِوالِدَىَ‏ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى‏ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________ 🌸🍃 🍃 زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃 اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
سلام روزتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ -سعیدم اومده بود‌، البته با خاله اینا نیومد وقتی مامانم فهمید بیرون تو ماشین مونده و نیومده حمید رو فرستاد دنبالش چشمم به قیافه ی علی بود ببینم عکس العملش چیه‌، تا اسم سعید اومد اخم ریزی روی پیشونیش نشست، برای اینکه یه موقع فکر نکنه هنوز بهش فکر میکنم ادامه دادم - اومده بود حلالیت بگیره از هممون، تمام اتفاقایی که این مدت افتاده بود رو تعریف کرد و در آخر گفت حلالش کنم. ولی میدونی چیه علی؟ - چی؟ - خیلی خداروشکر میکنم که خدا همه چیز رو بهم زد و تو رو سر راهم قرار داد. با این حرفم لبخند جای اخم رو گرفت، روی سنگی باهم نشستیم ادامه دادم - علی تو گمشده ی زندگی من بودی، وقتی پیشتم هیچ وقت نگران نیستم و آرامش خاصی دارم. حالا دارم به حرف خانم جون میرسم، وقتی که شب خواستگاری سعید همه چیز رو بهم زد. همش میگفتم چرا خدا گذاشت این اتفاق بیفته، خدا که میتونست جلوش رو بگیره و ما عقد کنیم. تا اینکه خانم جون همه چیزو فهمید و باهام حرف زد. گفت هیچ کار خدا بی حکمت نیست‌، خدا از دل همه خبر داره، مطمئن باش یه خیری تو این اتفاق بوده و خدا یه چیز بهتری رو برات در نظر گرفته! با عشق به علی نگاه کردم و ادامه دادم - خدا بهترین رو برام در نظر گرفته بود و اون تو بودی! به خاطر همین هر روز خداروشکر میکنم که اون وصلت بهم خورد و تو رو بهم داد. لبخند علی بیشتر شد و دستم رو گرفت و گفت - منم هر روز خداروشکر میکنم، وقتی با همکارام دور هم مینشستیم و هر کدوم از زندگی و مشکلاتی که با خانماشون داشتن تعریف میکردن، دست به دامن خدا و اهل بیت میشدم و بهشون میگفتم یکی رو سر راهم قرار بدین که هم اعتقاداتش قوی باشه، هم مهربون و خوش قلب! یادمه اون اواخر، قبل از اینکه تو رو ببینم احساس تنهایی بدی میکردم. از یه طرفم مامان میگفت برات چند تا دختر زیر نظر گرفتم همشون از همه نظر عالین، اما نمیدونم چرا دلم راضی نمیشد، هر بار یه بهونه ای میاوردم و نمیرفتم. آخر سر مامان گفت پس خودت یکی رو پیدا کن. اولش از حرفش خنده م گرفت، آخه میدونست من اهل این نیستم خودم دختر پیدا کنم، به حضرت زهرا متوسل شدم و تمام شرایطم رو بهش گفتم چند روزی گذشت و تو کوچه تو رو دیدم. ولی خودمونیما اون روز اعصاب نداشتیا!!! با حرفش با خنده گفتم - اره به قدری عصبی بودم، که میخواستم تو رو هم بزنم. خنده ش بلند شد و گفت - هیچ وقت اون لحظه ای که باهات چشم تو چشم شدم یادم نمیره، دوتا چشم قهوه ای و مظلوم! تا من به خودم بیام تو رفته بودی! با خودم گفتم خدایا این همونیه که میخوام ولی نه آدرسی دارم نه دسترسی به کسی که بدونم کی هستی و خونه ت کجاست. با شیطنت نگاهش کردم که ادامه داد - تا اینکه تو جشن دیدمت، وقتی هم که فهمیدم خواهر حمیدی، دیگه سر از پا نمیشناختم. به هر حال خانمی بدجور تو دلم برا خودت جا کردی!!! ✅ رمان نذر عشق در وی ای پی کامله با1566 پارت در دوفصل به همراه اموزش 😊 🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو‌ vip شو😊 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. 🎵 روایت شانزدهم: منزلگاه‌های معرّة النّعمان، شیزَر و ...
4_5778659315996953759.mp3
12.29M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت شانزدهم: منزلگاه‌های معرّة النّعمان، شیزَر و ... 🏴اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🏴 🌴به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌴🏴
سلام شبتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ همینطور با هم گرم صحبت بودیم که با صدای حمید بهش نگاه کردیم - بابا لیلی و مجنون! خوب دل میدین قلوه میگیرین. یه ساعته دارم صداتون میکنم انگار نه انگار هردو خندیدیم‌، حمید کنار علی نشست و سحر هم پیش من نشست. تقریبا یه ربعی نشسته بودیم و حرف میزدیم که نرگس به سمتمون اومد و گفت - داداش، میگن دیگه بسه، دیر میرسیم بیاین بریم علی باشه ای گفت و بعد از پاک کردن چادرم پیش بقیه رفتیم. بعداز جمع کردن وسایل، سوار شدیم و راه افتادیم. ده دقیقه ای میشد که حرکت کردیم. چشمم به خانم جون افتاد، رنگش پریده به نظر میاد. نگاهی به مامان کردم اونم خوابه و نمیتونم بیدارش کنم، دست روی پیشونی خانم جون گذاشتم سرش کمی داغه، رو به بابا گفتم - بابا! حس میکنم خانم جون حالش خوب نیست. بابا راهنما زد و ماشین رو کنار جاده نگه داشت، با تکونهای ماشین مامانم بیدار شد و پرسید - چی شده؟ نگاهش که به خانم جون افتاد با نگرانی گفت - خانم جون، حالت خوبه؟ بابا پیاده شد و در پشت رو باز کرد، نگاهی به خانم جون کرد و گفت - زهرا جان یه زنگی به علی آقا بزن! چشمی گفتم و تا خواستم گوشی رو بردارم، ماشین علی به مارسید و کنار جاده نگه داشت. از ماشین پیاده شد و به سمتمون اومد - چی شده؟ نزدیک خانم جون شد و معاینه ش کرد و سوالاتی که نیاز بود رو پرسید. فشارش رو گرفت و گفت - خانم چون قرص فشارتون رو خوردین؟ خانم جون دست روی سرش گذاشت و گفت - نمیدونم فکر کنم یادم رفته! مامان داروهای خانم جون رو نگاه کرد و گفت - احتمالا امروز نخورده، چون دیشب که داروهاش رو نگاه میکردم ببینم چقدر مونده، همین تعداد بود. - یه لیوان آب بیارین اول قرص فشارش رو بخوره، خیلی باید حواستون بهش باشه. احتمالا چون مسیرم طولانیه براشون سخته! علی یه مسکن هم داد و از خانم جون خواست کمی دراز بکشه، صندلی پشت رو خالی کردیم و کمک کردم تا خانم جون دراز بکشه! مامان کنار خانم جون ایستاد و بقیه هم پیشش رفتن و حال خانم جون رو پرسیدن! علی کیف پزشکیش رو باز کرده بود و دنبال چیزی میگشت، نگاهم به دستش افتاد پرسیدم - علی جان انگشترهات کو دست از گشتن کشید و گفت - ای وااااای! تو پارک موقع وضو گرفتن در آوردم‌ احتمالا اونجا جا مونده! با یادآوری انگشتری که نشونه ی خوابم بود سریع گفتم - حالا میخوای چیکار کنی؟ ✅ رمان نذر عشق در وی ای پی کامله با1566 پارت در دوفصل به همراه اموزش 😊 🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو‌ vip شو😊 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹☘ 🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند: ✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه 💠فراز 19 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿 19- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ لَحِقَنِي بِسَبَبِ نِعْمَةٍ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ فَقَوِيتُ بِهَا عَلَى مَعْصِيَتِكَ وَ خَالَفْتُ بِهَا أَمْرَكَ وَ قَدِمْتُ بِهَا عَلَى وَعِيدِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ. بند 19: بار خدایا ! و از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که گریبان گیرم شد به واسطه ی نعمتی که به من عطا کردی و با آن قوّت بر معصیت پیدا کردم و مخلافت امر تو نمودم، و با آن به سوی وعده ی عذابت نزدیک شدم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! 💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲 💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎 🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌹 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) 🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ. 🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ. اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تاب‍‍َعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________ 🌼🍃 🍃 دعای زیبای ال یاسین🌼🍃 (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستاده‌اند می‌فرمایند: « هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …» 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹 🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلى‏ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ‏ وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ. اَلسَّلامُ‏ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسى‏وَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى‏ الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى‏ وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ. اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ وَعَلى‏ آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِ‏الْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى‏ مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فى‏ذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى‏ حِفْظِ حُجَّةِ‏ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى‏ وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً‏ هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى‏ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِ‏وَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ‏ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ. پس بالا مى‏کنى سر خود را و مى‏گوئى اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى‏ غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ‏ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى‏ بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى‏ عَلى‏ مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى‏ شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى‏ مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى‏ مَعَها وَمَعَ‏ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى‏ لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ‏ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه‏ وَیس‏، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنَ‏ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ‏ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى‏ مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ‏ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى‏ اِیَّاها، وَاْرزُقْنى‏ الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى‏، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى‏ فَاحْشُرْنى‏ فى‏ زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى‏ فى‏ شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى‏ وَلِوالِدَىَ‏ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى‏ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________ 🌸🍃 🍃 زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃 اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
سلام روزتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ - بذار یکم حال خانم جون خوب شه ببینم با حمید میتونم برم پیداش کنم، امیدوارم کسی برنداره! - هزار تا صلوات نذر میکنم، ان شاءالله پیداش کنی لبخندی زد و گفت - ممنون عزیزم، راستش اون دوتا انگشتر یادگاریه‌، خیلی برام عزیزه! یکیش برا پدربزرگ خدابیامرزمه، اونی هم که حکاکی داره هدیه ی دوستم بود که از کربلا برام آورده، بیشتر از ده ساله که دارمشون. تقریبا نیم ساعتی همون جا منتظر موندیم، خدارو شکر حال خانم جون با خوردن داروها بهتر شد. علی به حمید جریان گم شدن انگشترها رو گفت و دوتایی دنبالش رفتن. کنار زینب و سحر نشستم و دعا کردم تا انگشترهاش رو پیدا کنه، یه ربعی میشه که رفتن، شماره ش رو گرفتم تا ببینم پیدا کردن یا نه! متاسفانه صدای گوشیش از داخل ماشینشون اومد و این یعنی دوباره فراموش کرده ببره! دلم شور افتاد، بلند شدم و کنار خانم جون نشستم، الحمدلله رنگ صورتش مثل قبل شده، بغلش گردم و گفتم - الهی دورتون بگردم، آخه چرا داروهاتون رو نخوردین، نمیگین نگرانتون میشم لبخند شیرینی زد و از روی عینکش نگاهم کرد - دخترم دست خودم نیست‌، جدیدا فراموش میکنم. دوباره نگاهی به گوشیم انداختم و کلافه پوفی کردم. خانم جون متوجه شد و گفت - دختر باز که تو شروع کردی؟ مگه قرار نشد توکلت به خدا باشه لبخند دندون نمایی زدم و جواب دادم - چیکار کنم خانم جون دله دیگه، شور میزنه! امیدوارم پیداشون بکنن. خانم جون ان شاءاللهی گفت و از ماشین پیاده شدم. چند دقیقه ای که گذشت‌، با دیدن ماشین حمید که به ما رسید و پارک کرد، سریع به سمتشون رفتم. با دیدن قیافه ی خوشحال هر دو میشه فهمید پیدا کردن. - هنونجا بود؟ - نه، رفتم دیدم اونجا نیست، بیرون که اومدیم یه پیرمردی نشسته بود ازش پرسیدم گفت دست منه! خداروشکر دست یه آدم با خدا افتاده بود. بنده خدا میگفت بیست دقیقه س اینجا منتظرم گفتم حتما صاحبش دنبالش میاد. خداروشکری زیر لب گفتم، علی ادامه داد - حالا شما شروع کن صلوات هارو بگو، منم برم یه سر به خانم جون بزنم نزدیکش رفت و کمی سر به سر خانم جون گذاشت، خداروشکر حالش بهتره و میتونیم حرکت کنیم. همه سوار شدیم و به سمت سبزه وار حرکت کردیم. با صلوات شمار شروع به گفتن صلوات کردم. در طول مسیر حواسم به خانم جون هم بود، خودشم متوجه شد و گفت - من حالم خوبه زهرا، این همه نگران نباش لبخندی به روش زدم - خداروشکر که خوبین. سرم رو روی شونه ی خانم جون گذاشتم و همونطور که ذکر میگفتم چشم هام رو بستم. با صدای مامان چشم هام رو باز کردم و گردنم رو که به خاطر بد خوابیدن خشک شده بود ماساژ دادم. کش و قوسی به بدنم دادم و از ماشین پیاده شدم. ✅ رمان نذر عشق در وی ای پی کامله با1566 پارت در دوفصل به همراه اموزش 😊 🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو‌ vip شو😊 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. 🎵 روایت هفدهم: حَماة، حِمص، مرشاد و ...