┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
#تَحِیَّتُکُم_عِندَالله...
💎صفات اصلی را دانستیم و اینک :
✅ با صفات فرعی(غیر متضاد)
🔶همان گونه که ذکر شد؛ این صفات را((غیر فرعی)) یعنی(( صفاتی که فاقد ضدِّ خود هستند)) نامیده اند.
🔶در کُتُب تجویذی ؛ متأسفانه شرح و توضیحی بیش ازاین حدّ ؛مشاهده نمی شود.
این تعریف محدود و ناقص از صفات فرعی به(( صفات عارضی ))تعبیر شده است ❗️و حتی برخی گفته اند :
صفات فرعی فقط(( زینت ))حروفند !
☑️حال آنکه صفت(( عارضی ))صفتی را گویند که تحت شرایطی((عارض))
حروف می شود و حذف آن هم لطمه اے به اصل و ماهیت حرف وارد نمی سازد.
📌آیا مثلاً صفت( صفیر ) که صفت فرعی است(( عارض )) حرف ((س)) شده است و یا(( زینت ))آن است؟ ❗️
🔶آیا جزءِ ذات این حرف نیست❗️
🔷اگر صفیر را از((س)) بگیریم ؛چه چیزی از اصل این حرف باقی می ماند؟
📌جز این که احتمالاً صدایی شبیه
((ث))به گوش خواهد رسید؟
🌴لذا باید گفت :
[ تمامی صفات أعمّ از اصلی و فرعی ؛ ذاتی هستند] و اگر پدیده اے
بتوان به عنوان(( صفات عارضی ))یاد کرد ؛ آن همان ((احکام حروف ))🌷 است💢مانند : ادغام (( نون ساکنه )) که فقط از مجاورت با حروف(( یرملون )) پیش می آید. 🌷🍃
✅تعریف صفات فرعی(ازدید مٶلف):
🔶((فروع )) پدیده هایی هستند که از(( اُصول )) ناشی می شوند.
🌴لذا:👇👇 #صفات_فرعی_صفاتی_هستند_که_از(( مجموعه ے #مخرج_حرف به اضافه #صفات_اصلی)) آن حاصل می شود. #مهمّ
🔶به عبارت دیگر؛ صفت فرعی حرف
(( برآیندی از ویژگی های مختلف حرف یعنی #مخرج_حرف و #صفات اصلی)) آن است (( تابلوی کلّی ))و((ویژگی نهایی ))حرف محسوب می شود.🌱
🔷باز برای #تفهیم بیشتر می توان گفت ؛صفات فرعی آن (( خاطره )) و أَثری است که از(( #شخصیّت ))حرف درذهن به جامی ماند:
💢مانند: صدای((سوت)) از((س))
ویا پخش صدا از((ش))و تکرار پذیری(( ر)) ( ررر..) و
((نرمی))صدای((و)) و (( ی)) 🌱
🔷درواقع باید گفت صفت صفیر(سوت ) از ((س)) وجود دارد؛ بر می آید و حاصل ویژگی((مخرج))به اضافه ((صفات اصلی )) #پنج_گانه_ے آن از جمله :
#استفال و #انفتاح است؛ امّا در ((ص))که هم مخرج ((س))بوده 🌱
لیکن از صفات((استعلاء)) و((اطباق ))برخوردار است.#مهمّ
((صفیر )) آن نیز از ((س ))قوی تر است.🔶⚜🔶
✅صفات فرعی طبق قول ابن الجزری و بسیاری ازمٶلفین کُتُب تحویدی که از وی #تبعیّت کرده ان #هفت_عدد و اسامی آنها از این قرار است. 👇👇👇
❁﷽❁
#سلام_علیکم... صبحتان منوّر به عطرصلواة
✅ در ادامه بحث حکل ترقیق راء:
#شرح_بیشتر_ترقیق((ر))
✳️احکام سوم و چهارم( در پست قبل مشاهده شود ) فقط در زمان وقف پیش می آید.
✳️حکم پنجم(مشاهده در پست قبلی)
حتی در حالی که #حرکت ما قبل #راء ساکنه ؛ مفتوح باشد ؛ اعمال می گردد.
[ در واقع یاء ساکنه بر فتحه ے ما قبل چیره می گردد. ]
✳️در مواردی که حکم((راء)) آخر کلمه ؛ در وقف((ترقیق ))است ؛
( احکام دوم تا پنجم ) اگر اصل راء مضموم باشد و بخواهیم به (( روم )) وقف کنیم ؛
((ر)) تفخیم خواهد شد.
💢مانند:یَوْمٌ عَسِرُ_لَسِحْرٌ_قَدِیرٌ_وَالطَّيْرُ
🔶⚜🔶
✅چند نکته ے #مهمّ:
#الف_ در چند کلمه ے زیر حرف((ر)) ساکنه به هر #دو_وجه_تفخیم_و_ترقیق خوانده می شود.
1_#فِرْقٍ (سوره شُعراء_۶۳)
🔶علت #تفخیم این است که حرف مستعلیه ے((ق)) وپس از #راء ساکنه آمده است. و وجه #ترقیق از آن جهت است که #راء ساکنه #بین_دو_کسره واقع شده است. و لذا ترقیق آن برای #دستگاه_تکلّم راحت تر است.
🔶۲_ #مِصْرْ(هر جا آمد_) الْقِطرْ(سوره سبا_۱۲) در صورت وقف.
علت_تفخیم #تبعیّت از حرف استعلاء((قبل از)) راء ساکنه است.
چرا که برای دستگاه تکلّم #ترقیق_راد پس از #تفخیم #صاد و #طاء مشکل است. و وجه #ترقیق نیز حکم سوم ترقیق است.
#البته #ابن_الجزری با نظرِ به حالت #وصل این دو کلمه در (( مصْرْ)) تفخیم و در (( قِطر )) راء مکسور است.
✳️از دیدگاه نگارند در هر دو کلمه تفخیم راء ساکنه #ارجح است ( دقت )