#کتاب_های_امین
بهترین اثر در معرفی #شیخ_فضل_الله_نوری ، مجموعهی هفتجلدی مرحوم حجةالاسلام و المسلمین #علی_ابوالحسنی (#منذر) است:
در مقدمهی ناشر این کتب (مؤسسهی مطالعات تاریخ معاصر ایران) آمده است:
#مشروطیت از حیث تأثیر عمیق و ماندگار آن در سیاست و فرهنگ این سرزمین، نقطهی عطفی در تاریخ کشورمان به شمار میرود و کاوش پیرامون ریشهها و پیامدهای آن، در جهت شناخت و بهبود وضعیت کنونی، ضروری به نظر میرسد. بررسی مشروطیت بدون پرداختن به مواضع فکری و سیاسی حاج #شیخ_فضل_الله_نوری ممکن نیست. شیخ، در مراحل گوناگون تاریخ مشروطیت، دخیل و موثر بوده و اگر مشروطیت را در تاریخ کشورمان بستر بروز نخستین نزاع جدی و بنیادین میان دین و مدرنیزم به شمار آوریم، شیخ در آن هنگامه، پرچمدار دفاع از دین محسوب میشده و هزینهی سنگینی چون اعدام در ملأ عام را در این راستا به جان میخرد. در بررسی حوادث مشروطه باید حتیالامکان به اسناد دست اول تاریخی و مستنداتِ قابل اعتناء رجوع کرد، اما متأسفانه باید گفت که تاریخ مشروطیت غالباً نه از منظری بیطرفانه و واقعبینانه، بلکه جهتدار و یکسویه نوشته شده و تحریفات فراوان در آنها به روندی معمول تبدیل شده است. آنچه در باب کتمان و تحریف حقایق گفتیم، بیش از همه دربارهی شیخ فضلالله نوری صادق است، چندانکه با بررسی نقادانهی اظهارات غالب مورخین مشروطه دربارهی وی، میتوان دامنهی وسیع #تحریف حقیقت را در تواریخ مشروطیت دریافت و از آشنایی با این فاجعه، چراغی برای بازنگری و بازنگاری مشروطیت بر افروخت و به واقعیات این دوران سرنوشتساز نزدیکتر شد. معطوف به دغدغهی مطرحشده و خلأ موجود، مؤلف گرامی این مجموعه، همت گمارده و سلسله مباحث تحلیلی-تاریخیِ زیر را پیرامون مشروطیت و حاج شیخ فضلالله نوری به رشتهی نگارش درآورده است:
1- آخرین آواز قو (بازکاوی شخصیت و عملکرد شیخ فضلالله نوری بر اساس آخرین برگ زندگی او و فرجام مشروطهخواهی)
2- شیخ فضلالله نوری و مکتب تاریخنگاری مشروطه
3- اندیشهی سبز، زندگی سرخ (زمان و زندگی شیخ فضلالله نوری)
4- خانه بر دامنهی آتشفشان! (شهادتنامهی شیخ فضلالله نوری)
5- دیدهبان، بیدار! (دیدگاه و مواضع سیاسی-اجتماعی شیخ فضلالله نوری)
6- کارنامهی شیخ فضلالله نوری (پرسشها و پاسخها)
7- کالبدشکافی چند شایعه دربارهی شیخ فضلالله نوری
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
#معرفی_کتاب
@risheh
#حتما_بخوانید
🔴 امینالشرع خویی (برادر بزرگ امام جمعهی خویی):
«از جملهی امور عجیبه، خوابی بود که حقیر بعد از قتل مرحوم شیخ بدیدم که این بنده گویا در تهرانم و در محلی فراخ و واسع ایستادهام و بیرقی خیلی بزرگ، بلند کردهاند که پیراهن آن گاهی که حرکت میکند بالای تمام شهر تهران را پُرز فرا میگیرد.
بر یک رویش نوشتهاند «ذلکَ فَضلُ اللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشاء» و بر روی دیگر «یا علی» نوشته شده.
آنگاه دیدم جمع کثیری زیر این علم ایستادهاند. پس بادی وزیده و پرچم علم را حرکتی بداد و خون آن پرچم مانند آبشار بر سر مردم بریخت و دو مرتبه پرچم را حرکت داده و قطرات خونها بر همهی آن اشخاص بپاشید و صدایی شنیدم گفت:
«این خون #شیخ_فضل_الله_نوری است که گرفته شد»!
و اُشهِدُ بِالله از آن وقت تا به حال که قریب ده سال یا بیشتر است، هنوز خونریزی از مملکت ایران مرتفع نشده است.»
📖 منبع:
خانه بر دامنهی آتشفشان، ص ۷۱
به نقل از «میراث اسلامی ایران» به کوشش رسول جعفریان،۹/۱۳۷
#شهید_شیخ_فضل_الله_نوری
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ_معاصر
#مشروطه_خوانی
#مرجع_شهید
#شیخ_شهید
@risheh
...
@eslamesyasi
#حتما_بخوانید
⭕️ گزارش #عین_السلطنه از نحوه شهادت #شهید_شیخ_فضل_الله_نوری
♨️ عینالسلطنه:
«گفتند شيخ را به دار زدند ... مطلب بزرگ بود و باور نمىشد. دو مرتبه آمدند شيخ را با درشكه به خانه اش بردند. سه مرتبه آمدند شيخ را به استنطاق بردند. ... يك ساعت و نيم به غروب مانده شيخ را با درشكه به عمارت خورشيد و كميته جنگ بردند. سهربع به غروب مانده، آورده به دار زدند.
پسرش ايستاده بود و به #قفقازیها در كشتن پدرش كمك مىكرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد.) و بعد از آنکه ... دست زده هورا كشيدند، [پسرش] با سايرين دست مىداد و مبارك باد مىگفت. موزيك هم زدند و #قفقازیها و #مجاهدينِ ديگر رقص مىكردند.
مردم ديگر «زنده باد عدالت» مىگفتند. غروب پسر شيخ اذن داده نعش را پايين آوردند و به خانهی خودش بردند. تا امروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود.
اما حالا اگر مجلس برپا شود از بابت دردسر و زحمت علما در نشر قوانين، خلاص است و شايد دست علما از امورات دنيوى و دربارى و مملكتى كوتاه شود. ... شيخ را كشتند، كار كار بزرگى بود.
گمان كردند ايران منظم میشود، اما غلط است، دستورالعمل باطل. اين خبر به عتبات و شهرهاى ديگر ايران برسد بلكه در همين طهران اسباب زحمت كلى میشود.
#ملا_قربانعلى [زنجانی] بشنود، صدچندان هنگامه میكند.
همهكس تبعيد او را يقين داشت، اما تصور قتل او را علنى، آن هم بدون محاكمه و استنطاق در عدليه با حضور مردم #محال میدانست.
خود شيخ هم گفته بود به سفارتخانه نمیروم و متحصن نمیشوم. اگر مقام سؤال و پرسش باشد حاضرم. تمام خدمات خود را به مذهب اسلام و علاوه كردن آن اصل به قانون اساسى كه پنج نفر بايد از طراز اول مجتهدين در نشر قوانين حاضر باشند ثابت میكنم. اگر زور باشد غير تسليم چاره نيست. نيمساعت استنطاق در كميتهی جنگ كردند، آنهم همين بود كه تو مقصر هستى و بر خلاف مشروطه حرف زدى، و حال آنكه شيخ اهل نظام نبود و قشونى را به باد نداده بود. میبايست در عدليه موافق قانون اساسى و مشروطه استنطاق علنى شود و حكم قتل او از مجتهدين عالمتر او صادر گردد و نايبالسلطنه امضاء كند، نه به حكم #يپرم و معزّالسلطان.
اينها انتقام است، غرض شخصى و ميل جمعى. اما اسباب فناء و اضمحلال خواهد بود بهزودى. بارى پسر شيخ چند روز قبل به ملاقات پدرش خواسته بود برود، مانع شده بودند. برادرش مخفى شده بود. فقط مادر و خواهرش را ديد. روى پايش افتادند كه بس است ديگر به قتل پدرت راضى نشو. حتى مادرش گفته بود و قَسم خورده بود ... گوش نداد و كرد آنچه بايد بكند.
تمام مايَملَك شيخ را هم كميتهی جنگ به اين پسر واگذار كرد و حال آنكه پدرش او را از مال خود در حال حيات محروم كرده بود.
من با شيخ خصوصيت نداشتم ... فاضل و صاحب علم و تقليد بود و در ايران دو نفر مثل او عالم نداشتند. در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر میشد، اما دلم براى اين میسوزد كه اينها اسباب فناى مملكت و تخفيف مذهب میشود. شيخ وقتى كه از كميته بيرون میآمد گفته بود:
«اگر بار گران بوديم رفتيم.» التماس كرده بود مرا اينجا بكشيد. گفته بودند نمیشود آنوقت رو به مردم كرده گفته بود خداحافظ. محاكمهی من با شما در روز پنجاههزار سال. بعد بنا كرده بود آرام دعا خواندن تا در ميدان و هنگام مردن مشغول دعا بود.»
#شیخ_فضل_الله_نوری
#مرجع_شهید
#مشروطه_خوانی
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ_معاصر
@risheh
...
@eslamesyasi
#اندکی_درنگ
#تحلیل
🔴 تا پیش از صدور فرمان #مشروطیت علمای تهران، دو بار مجبور به ترک تهران شدند
بار اول #تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم
و
بار دوم مهاجرت به قم و #تحصن در حرم حضرت معصومه
اولی معروف به #مهاجرت_صغری و دومی به #مهاجرت_کبری معروف است.
❓ آیا مهاجرت کبری در ادامه مهاجرت صغری طراحی و اجرا شد؟
❓ رهبران هر یک از دو واقعه بر عهده کدام طیف از علماست؟
برای نزدیک شدن به جواب، گزارش زیر را #حتما_بخوانید :
♨️ گزارش کسروی از همراهی نکردن علما و #شیخ_فضل_الله_نوری
با سیدین در #مهاجرت_صغری:
به هر حال مردم اجتماع کردند و علما را جبراً از خانه ها بیرون کشیده در مسجد شاه ازدحام نمودند، تا غروب نیّر اعظم [خورشید] جمعیت متصل به هر سو حمله می کردند و به خانه علما ریخته، هر کدام را می یافتند بیرون کشیده به مسجد شاه می آوردند و اغلب علما خود را به مردم ارائه نکرده، شریک در کار نشدند چون آقای سید ریحان الله و آقای شیخ فضلالله و غیر هم ... تنها چند نفر از علما و جمعی از مریدان و چند نفر تجار و عده ای از طلاب باقی مانده عاقبت عازم زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم شدند.
📚 منبع: تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، صفحه ۶۳
#مشروطه_مشروعه
@eslamesyasi
#حتما_بخوانید
⭕️ از جمله سران جریان #مشروعه_خواه که از بزرگترین مجتهدین تهران محسوب میشد، آخوند #ملا_محمد_آملی بود.
⭕️ او نیز همچون #شیخ_فضل_الله_نوری پس از فتح تهران، دستگیر شده و در حبس بود.
پسر ایشان، عارف بزرگوار آیتالله شیخ محمدتقی آملی در این باره مینویسد:
📝 پدرم همزمان با دستگیری شیخ به زندان افتاد و یک روز بعد از شهادت شیخ، مردم تماشاچی به دعوت سید یعقوب انوار، برای دیدن مراسم اعدام پدرم در میدان توپخانه گرد آمدند
«ولکن فجیعهی مَصلوبیّت مرحوم شیخ، انعکاس عجیبی بخشیده بود و چون عالِمکُشی تا آن عصر در ایران معمول نبود، آن هم به اینطور فجیع، لذا نصف از #اهل_شهر را گویا از خواب بیدار کرد و وقوع این حادثه به امر #شیخ_ابراهیم_زنجانی که معروف به #یهودیت بود، و مباشرتِ یفرم [#یپرم] از این بیشتر در مردم انزجار پدید آورد تا به درجه[ای] که زمامداران از تهاجم فتنه خائف، و برای تبرئهی خود، این امر را به رؤساء آن دورهی #نجف اشرف منسوب داشتند و چنین اظهار کردند که وقوع این حادثه برای امتثال فرمان روحانیون نجف بود و هرکس را در این مطلب شبههای است، خود از نجف با تلگراف استعلام نماید ...
و بالجمله، سوء انعکاس مصلوبیةِ مرحوم شیخ، دفع قتل از مرحوم پدرم و سایر محبوسین نمود، و در حق پدرم حکم به تبعید بیرون آمد...
و در مدت پنج سال تحتالحفظ در مازندران محبوس بودند...»
📚 منبع:
خانه بر دامنهی آتشفشان، صفحه۲۲۱،
به نقل از: زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی آیتالله شیخ محمدتقی آملی، مجموعه مقالات، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، صص ۱۲۶و۱۲۷
#مشروطه_خوانی
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ_معاصر
#مرجع_شهید
@risheh
...
@eslamesyasi
میرزا علی اکبر بروجردی
سید ابوالقاسم امام جمعه
سید محمد طباطبایی
#شیخ_فضل_الله_نوری
⭕️ بخشی از مهم ترین نکات مصاحبه 👆👆 دکتر #موسی_حقانی :
💢 مشروطه در ایران به دنبال «مشروط کردن قدرت شاه» و «مشروط کردن #دین» بود.
پ.ن: این تحلیل یک دنیا حرف دارد چراکه اکثرا مشروط کردن قدرت را میگویند اما درباره مشروط کردن دین (شما بخوانید سکولار کردن دین) کمتر صحبت شده است.
💢 تمام گروه هایی که به دنبال مشروط کردن دین و دنیا بودند، در یک محفل به نام «#فراماسونری» دور هم جمع شدند به همین دلیل فراماسونری را فرا مذهبی تعریف کردند تا از مسلمان سکولار تا بهایی ملحد همگی بتوانند برای ریشه کن کردن #اسلام_فقاهتی دور هم جمع شوند.
💢 اولین درگیری علما یعنی طیف نزدیک به #شیخ_فضل_الله_نوری با ساختارشکنان سکولار لامذهب در تدوین قانون اساسی #مشروطه خود را نشان داد، به عنوان مثال از زمانی که نام «مجلس شورای اسلامی» را به «مجلس شورای ملی» تغییر دادند.
💢 این موضوع از همان ابتدا برای #شهید_شیخ_فضل_الله_نوری مشخص بود اما برای علمای نجف یعنی طیف نزدیک به #آخوند_خراسانی مقداری زمان برد تا روشن شود، در همین فاصله جریان #روشنفکران_سکولار کار خودشان را کردند!
💢 به اعتراف #مهدی_ملک_زاده و دیگران، روشنفکران با تاسیس «کتابخانه ملی» محفلی را درست کردند که از دل آن دهها انجمن و حزب و روزنامه بیرون آمد. نخ تسبیح همه اینها جریان #ماسونی بود! و هدف همه آنها براندازی بود...براندازی #شریعت
💢 اینها به پشتوانه و پایگاه مردمی نیاز داشتند...همان چیزی که #حوزه_نجف داشت، پس #نفوذ در حوزه نجف آغاز شد.
💢 به تعبیری: مشروطه بهانه بود، اصل مذهب نشانه بود.
@eslamesyasi
فردا (شنبه ۱۱مرداد) سالروز شهادت #شیخ_فضل_الله_نوری است؛ عاشورای تاریخ معاصر ایران.
انتقام خون #شیخ_شهید چیست؟
#هفته_بازخوانی_تاریخ_معاصر_ایران
https://eitaa.com/eslamesyasi
#حتما_بخوانید
💢 به مناسبت شهادت #شیخ_فضل_الله_نوری
📌 مروري بر موضعگيري نابهنگام سيدين(بهبهاني و طباطبايي) در نهضت مشروطه
⭕️ مقاله خواندنی آقای اسلام افضلی منتشر شده در فصلنامه #فرهنگ_پویا 👇👇
https://b2n.ir/936389
...
🆔 https://eitaa.com/eslamesyasi
در آستانه سالگرد شهادت، #شیخ_فضل_الله_نوری بدست غربگرایان، بابیان و بهائیان
جلال آل احمد:
«من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمي ميدانم که به علامت استيلاي غربزدگي،پس از 200 سال کشمکش بر بام سراي اين مملکت افراشته شد.»
پ.ن: در این فاجعه، پلوی سفارت انگلیس یکی از مهمترین عوامل بود!