eitaa logo
مکتب خانه
313 دنبال‌کننده
775 عکس
322 ویدیو
261 فایل
نشر آثار صوتي و تصويري و مکتوب @roshd_harakat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
رساله_تشویق_السالکین_ملا_محمدتقی.pdf
5.18M
نوشته در دفاع از در این رساله می فرماید:اقرب طرق به معرفة الله طریقه حقه رضویه معروفه مرتضوی است که طریق تصوف و حقیقتش نیز خوانند.... کانال فلسفه و عرفان 👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEoynX4984BHbIWGow
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
✅ مهمترین پایگاه های سرچ مقاله (داخلی) رایگان👇 🔺 sid.ir 🔺 ensani.ir نیاز به عضویت و پرداخت هزینه👇 🔺 magiran.com 🔺 noormags.ir 🔺 civilica.com کانال فلسفه و عرفان(ارسال فقط با لینک) در ایتا وتلگرام👈 @AGLOESHG
✅ فیلسوف فضای مجازی 🔹شاید تنها استادی را که بتوان صاحب اندیشه و تأمل در فضای مجازی دانست، استاد باشد. پیشتر در یادداشتی، بخشی از دیدگاه او گزارش شد و خدمت عزیزان پیشنهاد می‌کنم حتماً سخنرانی کوتاه ایشان را پیرامون فضای مجازی با دقت مطالعه نمایند. http://www.ias.ac.ir/index.php/2016-04-19-10-01-24/902-2017-05-27-04-12-29 البته ناگفته پیداست که توفیق ایشان در تبیین بهتر فضای مجازی، ریشه در اندیشه‌ورزی پیرامون و ماهیت آن را دارد. ایشان از کسانی است که فیلسوفانه با این موضوع مواجهه کرده و تهیأ لازم برای پرداختن به موضوع فضای مجازی را داشت. 🔹بخشی از سخنرانی ایشان در تحلیل ماهیت فضای مجازی را گزارش می‌کنم: «....از جمله اوصاف اصلی فضای مجازی اینست که خود را آشکار نمی­‌سازد و راه ورود بر هیچ چیز را نمی‌بندد و با هیچ چیز مخالفت نمی­‌کند و میان چیزها تفاوت نمی­‌گذارد. هنر و دین و سیاست و علم همه می­‌توانند در این عالم وارد ­شوند و کم و بیش وارد شده‌اند اما آنها هر چه باشد با ورود در این عالم جزئی از می­‌شوند. حتی چنانکه گفته شد درس دین و عرفان و فلسفه را هم می­‌توان در این فضا آموخت اما باید تحقیق کرد که فلسفه مثلاً در این فضا چه وضع و صورتی پیدا می­‌کند و مخاطبش کیست و چه می‌تواند بکند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش باید پرسید که فضای مجازی چیست. از جمله صاحبنظران معاصر که در این پرسش تأمل کرده ­اند، فیلسوف و جامعه­‌شناس فرانسوی است. به نظر او زمانی بود که علم، علم جهان فی­‌نفسه بود و در دوره مدرن علم به گزارش واقعیت مبدل شد اما در زمان ما که همان زمان فضای مجازی است هر چه هست گزارش­ها و رمزها و کدها است. این کدها و رمزها هیچ مرجعی ندارند و با میزانی سنجیده نمی­‌شوند یعنی اگر در گذشته امور خیالی و وهمی مرجعی در مراتب وجود داشتند در فضای مجازی خیال و وهم اموری در برابر حقیقت و وجود نیستند و به چیزی که موجود باشد باز نمی­‌گردند بلکه عدمند. فضای مجازی سراسر روی زمین را به جهان خیال­‌ها و اوهام بدون مرجع و بی پشتوانه مبدل کرده است. بودریار گفته است که اکنون به جای اینکه مثل بپرسیم موجودات چرا هستند و عدم نیستند باید بپرسیم چرا هیچ چیز نیست و همه چیز سراسر عدم است و عجیب اینکه او این عدم را واقعیت و موجودیت شدید می­دانست. این صورتی از فلسفه جهان مجازی است و پیداست که چنین رأی و نظری جز در فضای مجازی نمی­‌توانست به وجود آید....» ✅متن سخنرانی در همایش فلسفه در مواجهه با فضای مجازی، 31 اردیبهشت 1396 🔹استاد داوری در مبنای فکری خود، به درستی عمل کرده است و آنچه را که در مواجهه با فضای مجازی می‌گوید تراویده از سالها اندیشه فلسفی اوست، و بسیار جای تأسف دارد که برخی اساتید، به جای فلسفه‌ورزی پیرامون فضای مجازی و استفاده از انبان اندیشه‌های فلسفی خود، در توصیف این موضوع ادبیاتی را از جای دیگری وام می‌گیرند و بحث فلسفی را به صورت انجام می‌دهند. فیلسوف باید جلودار اندیشه باشد نه دیگران. 🔹در ادامه گزارش‌ها به تحقیقات و پژوهش‌های فلسفی صورت گرفته در پیرامون فضای مجازی خواهم پرداخت. بعونه تبارک و تعالی. @monir_ol_din
• طینت پاک میرزا جواد ملکی تبریزی دستوری را از استادشان ملّاحسینقلی همدانی گرفته بودند و انجام می‌دادند، ولی به جایی نمی‌رسیدند. ❓به استاد گفتند مشکل چیست که من اینجوری هستم؟! ‼️استاد متوجّه بیماری درونی او شد. به او گفت که کینه‌ای در دل داری، نمی‌گذارد. آن حالتی که نسبت به پسرعموهایت داری و دعواهایی که شد و قهری که کردید و کینه‌ای که در دلت هست نمی‌گذارد بالا بروی. ❓او گفت نمی‌شود کینه را خارج کنم. چاره چه هست؟ جناب ملاحسینقلی همدانی گفت چاره‌اش این هست که بروی به نحوی این مسأله را التیام بدهی و مشکل را حل کنی. 🌴می‌گویند آمیرزا جواد ملکی به مسجد می‌رفت، وقتی پسرعموها می‌آمدند، کفشِ تمامِ پسرعموها را به احترامشان جفت می‌کرد که این کینه از دل برود و بعدش درست شد. ✅یعنی بیماری‌ها نه این که نیست، گوشه‌های جانِ ما هست! ما متوجّه نیستیم. @kelaseostadyazdanpanah
مغالطه ی ذوالوجهین جعلی: "پروتاگوراس" سوفیست و خطیب یونانی تصمیم گرفت به دانشجوی فقیری درس حقوق بدهد و همچنین راه و رسم سخن وری و مغالطه را به او بیاموزد و مقرر شد در ازای تعلیم مورد نظر، دانشجو نه در آغاز، بلکه در پایان تحصیل حق الزحمه ی پروتاگوراس را بپردازد؛ مشروط بر اینکه شاگرد برای اولین بار در جلسه ی دادگاه بر طرف مقابل خود پیروز شود... پس از اتمام تحصیل، مدت ها برای شاگرد پرونده ای پیش نیامد که به دادگاه برود. در نتیجه شاگرد بر اساس توافق اولیه از پرداخت اجرت یاد شده سرباز می زد. پروتاگوراس برای گرفتن حق الزحمه‌ی خویش حیله ای اندیشید و از شاگرد به دادگاه شکایت کرد. جلسه ی دادگاه برای حل و فصل دعوا تشکیل شد. پروتاگوراس در صحن دادگاه رو به جمعیت کرد و گفت: «اگر دادگاه به نفع من حکم دهد من پیروز می شوم و شاگرد باید طبق حکم دادگاه دستمزد مرا بپردازد. » أما اگر شاگرد پیروز شود؛ چون این اولین جلسه ای است که او در دادگاه پیروز شده، طبق توافق اولیه باید دستمزد مرا پرداخت کند. در هر دو حال چه شکست بخورم و چه پیروز شوم؛ شاگرد باید دستمزد مرا بپردازد"! حضار از زیرکی پروتاگوراس و از نحوه استدلال او به شگفت آمدند. حال نوبت به شاگرد بود که از خود دفاع کند. وی گفت: "اگر دادگاه به نفع من حکم کند و من پیروز شوم نباید پولی به پروتاگوراس بپردازم. و اگر من مغلوب شوم و أو پیروز شود طبق قول و قرار قبلی، نباید اجرتی بپردازم. پس در هر دو حالت نباید پولی به پروتاگوراس بپردازم" حاضرین در جلسه ی دادگاه، اینبار بیش از پیش شگفت زده شدند. مغالطه ای که پروتاگوراس و شاگردش با زیرکی انجام دادند "مغالطه ی ذوالوجهین جعلی" نام دارد. مغالطه ی ذوالوجهین جعلی از لحاظ "صورت منطقی" درست أما از لحاظ "محتوای منطقی" غلط، کاذب است. صورت منطقی قیاس ذوالوجهین به شکل زیر است: مقدمه ي اول: اگر A آنگاه B و اگر C آنگاه D مقدمه ي دوم: یا A یا C نتیجه: یا B یا C اگر استدلالی ارائه شود که به لحاظ صورت، همانند صورت فوق باشد به نحوی که در مواجهه اولیه ذهن آن را بپذیرد‌ ، اما مقدمه ی اول یا دوم آن مخدوش باشد، "مغالطه ی ذوالوجهین" رخ می دهد. مثال: در افسانه ای می گویند وقتی سپاه مسلمین به ایران حمله کرد؛ با کتابخانه های بزرگی مواجه شد. سربازان از فرمانده شان پرسیدند با کتاب های درون کتابخانه چه کار کنیم؟ فرمانده در پاسخ گفت: "آن کتاب ها یا در راستای کتاب خدا هستند یا در راستای کتاب خدا نیستند. اگر در راستای کتاب خدا باشند؛ به آن کتاب ها نیازی نیست چون در کتاب خدا آن حرف ها به صورت کامل تر وجود دارد و اگر آن کتاب ها، در راستای کتاب خدا نیستند؛ باز نیازی به آن ها نیست. پس کتاب ها را بسوزانید"!!!
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
مجموعه مقالاتی از دکتر محمدحسن قدردان‌قراملکی.zip
14.97M
مجموعه ۳۰ مقاله از دکتر محمدحسن قراملکی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عناوین مقالات: 1.جایگاه مصلحت در تشریع احکام اجتماعی اسلام 2.امامت علی و توجیه های مخالفان 3.نقش پیامبر در وحی 4.تاملی در ادله عقلی بهاییت 5.جایگاه انسانی زن 6.پلورالیزم دینی ناسازگار با قرآن 7.تناسخ و شبهات دینی آن 8.نگاهی نو به معاد جسمانی 9.اختیار، قانون علیت و دترمینیسم 10.شر ادراکی از دیدگاه صدرالمتالهین 11.امکان تعریف و توصیف خدا 12.تاملی در ادله منکران علم پیشین خدا 13.تاملی در نظریه آفرینش از عدم 14.مبانی کلامی پیشرفت 15.تاملی در ادله عقلی نظریه کسب 16.تاملی در ازلیت فعل الهی 17.توحید وجودی و نظریه وحدت وجود 18.دیدگاه متکلمان در حدوث جهان و نقد آن 19.نقش علم الهی در آفرینش جهان 20.مسأله شر از دیدگاه متکلمان 21.قرآن و پلورالیزم 22.جامعه مدنی، سکولار یا دینی؟ 23.نگاهی به یک بیت حافظ در مسأله شر (پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد) 24.اسلام،قرائت ها و امام خمینی 25.نقد نظری برهان ناپذیری خداوند 26.تبکيت در تبکيت - پاسخ نقد نظريه برهان ناپذيري گزاره ضروری ازلي 27.نگاه اقبال و شریعتی به خاتمیت،صواب یا ناصواب؟ 28.اثبات خدا در قرآن کریم 29.جایگاه مصلحت در سیره نظری و عملی معصومان 30.کاوشی در کیفر های اخروی کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
🔷 از چه ارتفاعی نگاه می‌کنیم؟! ✅ پیش‌ترها از ارتفاع فقط این‌اش را می‌فهمیدیم که همه چیز در آن پائین کوچک به نظرمان می‌آمد؛ مثلاً آدم‌ها می‌شدند قدِّ یک مورچه و ماشین‌ها می‌شدند اندازه‌ی یک حبّه قند! ✅ جوری که ما الآن پدیده‌های اطرافمان را معنا می‌کنیم گویی خیلی بالاییم! همه‌چیز برای‌مان کوچک شده است. عنوان‌هایی چون "استاد حوزه و دانشگاه" و "آیت‌الله" به آن بزرگی برای‌مان آن‌قدر کوچک شده‌اند که به هر طلبه‌ای که گذرش به تلویزیون بیافتد نسبت می‌دهیم. آنقدر بالا رفته‌ایم که تویوتا را پراید می‌بینیم و پول آن را به این می‌دهیم؛ دستگاه پیش‌رفته‌ی ویروس یاب را درِ قابلمه می‌‌بینیم. ما آنقدر بالانشین شده‌ایم که پدیده‌هایی چون فقر، بیکاری، و تورّم کُشنده به چشم‌مان نمی‌آیند. خودکشی، تن‌فروشی از سرِ فقر، و تبعیض که هیچ به چشم‌مان نمی‌آیند! آن‌قدر بالا بالا رفته‌ایم که خطاهایمان به چشم‌مان نمی‌آیند و اشتباه خود را انکار می‌کنیم و گردن این و آن می‌اندازیم. ✅ پیش‌ترها سانحه عبارت بود از برخورد یک ماشین با دوچرخه و یا افتادن یک آجر از دست بنا و یا پیچ خوردن پا در بازی لِی‌لِی؛ حالا ما از چه ارتفاعی به زمین نگاه می‌کنیم که شهادت ۱۹ نفر از سربازان‌مان در یک مانور نظامی به چشم‌مان "سانحه" می‌آید؟ مهراب صادق‌نیا ۹۹/۲/۲۲ @sadeghniamehrab
🔰در ماه رمضان چه اعمالی را بجا آوریم ؟ 🔷🔹بايد ماه رمضانشان را تقسيم كنند: 🔹در يك مرحله نياز انسان اين است كه تمام ماه رمضان را شب و روزش را در كنار بزرگى باشد، كه هم سؤال از او بشود و هم سؤال بكند و ببيند كه چه هست و چه بايد بكند؟ 🔹 و در يك مرحله به حدى مى‏ رسد كه بايد شب و روزش در تنهايى و در محاسبه‏ هاى خودش باشد، شب هايش را با محاسبه همراه كند و ببيند كه تا حالا چه كرده و با چه كسى بوده است؟ 🔹و در يك مرحله هم وقتى كه محاسبه‏ ها تمام شد، ديگر بايد حركت كند، بايد پولى به دست بياورد و خرج كند تا بخلش برود و يا بارى بكشد تا كهولت‏ اش برود. و در يك لحظه‏ هايى از شب هم كه بايد با او باشد، كه توجه و محاسبه‏ اى باشد و يا نجوا و گفت و گويى و يا عمل و حركتى، نمازى، ذكرى، توجهى. 🔹بايد ببيند به چه چيزى نياز دارد و خودش را عادتى‏ بار نياورد. 🔹گاهى مى‏ بيند به جز قرآن، هر آنچه كه بخواند غلط است؛ چون كه كسرى و كمبود او عدم تسلط بر قرآن است، لذا بايد همين را تأمين كند. 🔹 گاهى هم براى آزاد شدن خودش بايد قدمى بردارد. مى‏ بيند كه آزادى‏ اش در ضربه خوردن‏ها است، بايد ضربه‏ ها را طلب كند و رنج‏ها را بخواهد تا بندها پاره بشود و بخواهد كه: «اللّهُمَّ إِنّى أَسْئَلُكَ أَنْ‏تَقْطَعَ عَنَّى كُلَّمَا يَقْطَعُنِى عَنْكَ». 📝 استاد علی صفایی حائری 📚بهار رویش، ص ۱۱۲ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
مکتب خانه
#خلاصه #دسته_بندی_مغالطات
در این فایل، دروس مغالطه شناسی کتاب تفکر نقدی آقای خواص، در قالب چند جدول همراه با یک مثال، خلاصه شده امید است برای دوستان مفید باشه فایل پی دی اف نواقص و اشتباهات احتمالی رو تذکر بدید تا رفع بشه ممنون
هدایت شده از دروس
مغالطه‌ای که بارها قالب رسانه‌ای، و محتوای آرمان‌ها را در جنگ نرم به آن باخته‌ایم و درس عبرت هم نمی‌شود گفتگو پیرامون آن در توییتر: https://twitter.com/samiee_ir/status/1261210628276006912?s=19 🆔 @dph110
🔻شباهت حکومت امیرالمومنین(ع) در صدر اسلام با انقلاب اسلامی ❓سه جبهه دشمن مقابل امام خمینی چه کسانی بودند؟ 🔷صدر اسلام و دوره‌ی خلافت امام علی(ع) : 🔹قاسطین یعنی دشمنان بنیادین حکومت امیرالمؤمنین 🔹ناکثین یعنی دشمنان سست‌بنیادی که بیعت را زیر پا گذاشتند به‌خاطر آلودگی دنیوی و تعلقات مادی 🔹مارقین کج‌فهم‌ها و نادان‌ها و جاهل‌هایی که به خیال تبعیت از قرآن در مقابل قرآن مجسم که امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود ایستادند. 🔷 صدر انقلاب اسلامی و عصر امام: 🔹قاسطین: آمریکا، رژیم صهیونیستی و وابستگان آن‌ها که با اصل حکومت جمهوری اسلامی و نظام اسلامی و حاکمیت انسانی مثل امام بزرگوار مخالف بودند. 🔹ناکثین: بیعت‌شکنان، همان همرهان سست‌کمربند بودند؛ وای از این همرهان سست کمربند! 🔹مارقین: کسانی که موقعیت کشور و انقلاب و موقعیت ملت ایران را نفهمیدند، جبهه‌بندی دشمنان را نشناختند، شیوه‌های دشمنی دشمنان را درک نکردند، به چیزهای کوچک سرگرم شدند و عظمت حرکت امام را نتوانستند تشخیص بدهند. 🔸امام خامنه‌ای - ۹۷/۳/۱۴
♦️دشمن‌شاد♦️ (چرا حاکمان وقوع اشتباهات کوچک را هم نمی‌پذیرند؟) ▪️یکی از دوستان تعریف می‌کرد که چند وقت پیش، یکی از آشنایانش به خاطر اشتباهی، مشکلی مالی برایش پیش آمد. کار بیخ پیدا کرد. ناچاراً با شکایت طلبکاران به زندان رفت. خانواده‌ی او می‌توانست با کمک گرفتن از چند نفر از اعضای پولدارتر خانواده که از ماجرا اطلاعی نداشتند، او را آزاد کند. اما "برای حفظ آبرو"، حاضر شدند فرزندشان مدتی نسبتاً طولانی در زندان بماند اما به آن بخش از اقوام‌شان اطلاع ندهند. صبر کردند و رنج کشیدند و نگفتند. "حفظ آبرو" مهم‌تر بود. ▪️شاید برای یک نفر خارج از فرهنگ ایرانی (و شاید جوامعی شبیه به جامعه‌ی ما)، باور کردن این ماجرا سخت باشد. اما ما همه در زندگی روزمره‌مان مثال‌های آشنای فراوانی برایش داریم: "این غلط رو کرد، چرا گذاشت بقیه بفهمن؟"، "تو برام آبرو نذاشتی!"، "خدانبخشتت که دشمن شادم کردی!"، "پنجاه سال صورتم رو با سیلی سرخ نگه داشتم اما تو یه روزه آبروم رو بردی"، ... . این‌ها برای مای ایرانی، جملاتی کاملاً آشنا هستند. این یک ارزش است که هر مشکل و اشتباه و کم و کسری، باید در میان اعضایی محدود و در خانواده باقی بماند. "دیگران" نامحرم‌اند. گرفتاری‌ها، رازند. باید سوخت و ساخت. هر کس بیشتر "خودداری" کند، هر خانواده‌ای که بیشتر صورتش را با سیلی سرخ نگه دارد، "آبرودارتر" است. شاید برای هیچ فرد یا خانواده‌ی ایرانی، لحظه‌ی سخت‌تری از "هویدا شدن مشکلات و اشتباهات" نباشد. به هر قیمتی، ولو با دروغ، با انکار، با لاپوشانی، با قناعت، با استغنا، با پرهیز، باید مسائل داخل خانواده را به صورت اسرار نگه داشت. «رسوایی» کمر شکن است. ▪️هر چه خانواده‌ها سنتی‌تر باشند، پایبندی به این ارزش اهمیت بیشتری دارد. در طبقات نوگراتر اجتماعی یا طبقات متوسط جدید، این حساسیت کمتر است. گویی آن‌ها با تکیه بر ارزش‌های مدرن‌تری نظیر "فردگرایی" یا "احترام به تصمیم شخصی"، آگاهی دیگران از اشتباهات و تصمیمات نامتعارف را عادی‌تر تلقی می‌کنند. ▪️من احساس می‌کنم این ارزش اجتماعی برآمده از سنت، خود را در "شیوه حکمرانی" چهل سال اخیر نیز به وضوح نشان داده است: حاکمان نیز گویی به شدت چنین باور و روحیه‌ای دارند: هر چه که هست، باید بین خودمان باشد. این خودمان، یعنی مسوولین. یعنی جمع بسته‌ی تصمیم‌گیران. یعنی خودی‌ها. یعنی محرمانه. هر خطایی هم رخ داده، حتی اگر خود حاکمان هم به خطا بودن ش باور دارند، حتی اگر مقصرین را پیگرد و مجازات هم می‌کنند، باز هم دلیلی ندارد که "دیگران" از آن مطلع شوند. به دیگران ربطی ندارد. تنبیه هم باید در سکوت انجام شود. هر چه دایره‌ی کسانی که از خطای رخ داده مطلع‌ می‌شوند کمتر باشد، بهتر است. مطلع شدن دیگران، "شفافیت" نیست؛ "رسوایی" است! بی‌آبرو شدن است. "دشمن‌شاد شدن" نظام است. ▪️شاید دلیل بسیاری از مسکوت ماندن اشتباهات رخ داده، همین روحیه‌ی حاکمان باشد. روحیه‌ای که بخشی از آن از فرهنگ سنتی رسوخ کرده در اقشار سنتی ما ریشه دارد. حکمرانی طبقاتی از جامعه که تربیتی سنتی داشته‌اند و این تربیت سنتی را با خود به لایه‌های بالای تصمیم‌گیری حکومتی بردند. ▪️شاید به همین دلیل است که امروز می‌بینیم حتی اعلام عمومی و پذیرش خطای احتمالی فاجعه‌بار یک واحد انتظامی کوچک در مرز علیه مهاجران افغانستانی، اینقدر برای حکمرانان سطوح عالی سخت می‌آید. پذیرش خطای سقوط هواپیما، پذیرش خطای زدن ناو نظامی خودی، پذیرش قانون‌شکنی دردناک برخی افراد در اسیدپاشی اصفهان و صدها مثال آشنای دیگر. مواردی که اگر به‌هنگام اعلام می‌شدند، اگر به موقع پذیرفته می‌شدند، اگر مقصرین‌اش معرفی می‌شدند، آن وقت تحملش برای جامعه و هزینه‌های برای حاکمان بسیار کمتر بود. اما گویی تربیت ِ نهادینه‌شده‌ی تبدیل به روال شده‌ی "ترس از دشمن‌شاد شدن"، پرداخت تمام این هزینه‌ها را قابل قبول می‌کند. ▪️این یک "خانواده‌ی کوچک" نیست. این یک جامعه‌ی بزرگ است. یک جامعه‌ی جهانی است. قاعده‌ها در این‌جا متفاوت‌اند. این "دشمن‌شاد شدن" نیست. این شفافیت است. شفافیت، در این‌جا، شفاست. پ.ن: یادم آمد برادرم محسن حسام مظاهری هم چندی قبل، همین مسأله را در قالب مفهومی تحت عنوان «نهان‌روشی سیستماتیک» به خوبی شرح داده‌بود. اینکُجا @inkojaa ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه
🔰 توضیحات درباره ☑️ مطلب اول؛ تعریف قضایای تحلیلی و ترکیبی ممکن است قضایای تحلیلی و ترکیبی (تالیفی) را به این صورت تعریف کرد که:  🔸قضیه تحلیلی: قضیه ای است که در آن محمول از بطن موضوع استنباط می شود و داخل در ماهیت و ذات ان باشد 🔸قضیه تالیفی: آن است که محمول در آن از ذاتیات موضوع نباشد و در تعریف حقیقی و حد تام آن اخذ نشود، یعنی از عرضیات موضوع محسوب شود؛ همانند قضیه «الف هست» [مفاد کان تامه] چه اینکه هستی داخل در ماهیت هیچ شیء نیست و خارج از ذات آن محسوب می شود ☑️ ملاک اصلی و دقیق تحلیلی و یا تالیفی بودن یک قضیه  1️⃣ ملاک اول: اگر صرفاً نظر به مفهوم داشتیم و گفتیم که ملاک تالیفی بودن قضیه این است که محمول در تعریف موضوع اخذ نشود در این صورت تقسیم دوگانه کانت برای قضایا تقسیم جامع و درستی است. 2️⃣ ملاک دوم: اگر نظر به واقع داشتیم و گفتیم ملاک تالیفی بودن قضیه این است که محمول عینیت و واقعیتی غیر از تحقق موضوع داشته باشد... در این صورت قضیه «الف هست» [مفاد کان تامه] داخل در هیچ یک از دو نوع مذکور نیست نه تالیفی به معنای اخیر و نه تحلیلی و بنابراین تقسیم دوگانه کانت جامع همه اقسام قضایا نیست. توضیح اینکه وقتی می گوییم«انسان موجود است» و به تعبیر دقیقتر «انسان هست» در اینجا محمول و موضوع دو واقعیت جدا از هم نیستند بلکه دو مفهوم اند که از یک مصداق حکایت دارند بنابراین قضیه فوق تالیفی به معنای اخیر نیست. در عین حال محمول «موجود» در تعریف ماهیت انسان هم اخذ نمی شود پس تحلیلی هم نیست ولی کانت هلیات بسیطه را «قضیه حقیقی» نمی داند بلکه آنها را «شبه قضیه» می شمارد. @esra_rasane
☑️ مطلب سوم؛ تالیفی انتزاعی و انضمامی در اینجا می توانیم از دو اصطلاح «تالیفی انتزاعی» و «تالیفی انضمامی» استفاده کنیم و عجالتاً بگوییم: 🔸تالیفی انضمامی [محمول بالضمیمه]: آن است که محمول امری منضم به مضوع باشد و واقعیتی جدای از آن داشته باشد مثل سفیدی نسبت به جسم. 🔸تالیفی انتزاعی [خارج محمول، محمول من صمیمه]: آن است که محمول امری منضم به موضوع نبوده، واقعیتی جدای از آن نداشته باشد مثل موجودیت برای انسان . ☑️ مطلب چهارم؛ بررسی تقسیم قضایا براساس اصالت وجود ممکن است بگوییم هلیات بسیطه تحت هیچ یک از سه قسم فوق قرار نمی گیرند و خود قسم چهارمی از قضایا به شمار می روند. توضیح اینکه وقتی مثلاً می گوییم «الانسان ممکن» در اینجا می توان گفت که صفت امکان نه از ذاتیات انسان است و نه خارجاً عینیتی جدای از انسان دارد بلکه محمولی است که از صمیم انسان، انتزاع و بر آن حمل می شود یعنی چون ذات و ماهیت انسان متساوی النسبه به وجود و عدم است و امکان نیز چیزی جز همین استواء نسبت و به عبارتی سلب ضرورت وجود و عدم نیست، پس خود منشا انتزاع محمول است بنابراین محمول (ممکن) محمول انتزاعی و قضیه مذکور تالیفی انتزاعی است. اما وقتی می گوییم «الانسان موجود» در اینجا نمی توان گفت محمول از موضوع انتزاع شده است چرا که برمبنای اصالت وجود بعکس باید گفت موضوع، امری اعتباری و انتزاعی و محمول، اصیل و منشا انتزاع است. پس باید گفت در آنجا که ماهیت، موضوع و وجود، محمول است، به نوع چهارمی از قضیه می رسیم که نه قضیه تحلیلی کانتی است و نه تالیفی انضمامی و نه تالیفی انتزاعی. 💡منبع: شرح برهان شفا، ج 1 @esra_rasane
🔰دیدگاه درباره معنای اسمی و حرفی وجود؛ توضیحات با اینکه در میان حکیمان اسلامی در باب معنای اسمی وجود یعنی وجود محمولی هرگز نزاعی نیست و اگر اختلافی هست بر سر معنای حرفی وجود یعنی وجود رابط است ام برخی از فیلسوفان مغرب زمین بعکس، منکر معنای اسمی وجود شده، مفهوم وجود را منحصر در معنای حرفی و رابط بین موضوع و محمول پنداشته اند و بر این مبنا، هلیات بسیطه را «شبه قضیه» شمرده اند و نه قضیه حقیقی زیرا به گمان ایشان، اینگونه قضایا در واقع محمولی ندارند! کانت آلمانی از این دسته است! چند نکته در نقد دیدگاه کانت 1️⃣ نکته اول؛ ضعف قدرت ذهن: حقیقت این است که اینگونه آرا ناشی از ضعف قدرت ذهن بر تحلیلات فلسفی است وگرنه مفهوم اسمی و استقلالی وجود، چیزی نیست که قابل انکار باشد بلکه معنای حرفی آن است که باید با زحمت اثبات شود. 2️⃣ نکته دوم؛ تکیه بر مسئله لفظی: شاید منشا انکار معنای اسمی وجود این بوده که در زبان انکارکنندگان معادل معنای اسمی و حرفی وجود یکی است و همین مسئله لفظی باعث این اشتباه شده است. 3⃣ نکته سوم؛ خلط مفهوم و مصداق این خطا از پنداری ناروا یعنی خلط مفهوم و مصداق نشات گرفته است یعنی احکام منطقی که در قلمرو مفاهیم جاری اند به حوزه حقایق سریان داده شده اند. اگر مراد کانت و ... این باشد که محمول در قضایای بسیطه متحد با وجود خارجی موضوع است، این سخنی مقبول و بجا هست اما اگر مراد این باشد که هلیات بسیطه اصلاً قضیه نیستند و وجود به هیچ وجه نمی تواند معنای اسمی داشته، موضوع و محمول قرار گیرد، البته سخنی است نا معقول و ناروا! 4️⃣نکته چهارم؛ گستره قاعده فرعیه: ریشه این پندار باطل این است که گویا هر قضیه ای بایستی مصداق «ثبوت شیء لشیء» (قاعده فرعیه) باشد و چون هلیات بسیطه حکایت از «ثبوت الشیء» دارند بنابراین قضیه نیستند. این اشکالی است که بر قدامی نیز مطرح بوده و هریک به نحوی برای آن راه فراری ساخته اند تا اینکه سرانجام ملاصدرا قائل به تفصیل شده و مدعی شد که اصلاً ضرورتی ندارد که قضیه همواره حاکی از «ثبوت شیء لشیء» باشد بلکه باید گفت قضیه دو گونه است: هلیات بسیطه و هلیات مرکبه؛ قسم اول حکایت از ثبوت الشیء دارند و تحت قاعده فرعیه قرار نمی گیرند و قسم دوم حکایت از «ثبوت شیء لشیء» می کنند و مجرای قاعده فرعیه اند. 💡منبع: شرح برهان شفا، ج 1 @esra_rasane
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
⭕️مرکز تخصصی فلسفه اسلامی تحت اشراف آیه الله در مقطع سطح ۲و۳ طلبه می پذیرد. ✔️در سطح ۲ ❗️ تمام کتاب الحکمه ❗️ تمام کتاب الحکمه و توحید صدوق و منطق وتفسیر المیزان...خوانده می شود. ✔️در سطح ۳ ❗️تمام کتاب شرح (۱۰نمط) ❗️تمام کتاب (۵مشهد) و فلسفه غرب، معرفت شناسی، فلسفه علم،منطق ریاضی،علم النفس و..خوانده می شود. ✅ فراهم بودن محیط مطالعه و تحقیق و پژوهش و مباحثه از ۷صبح تا ۷شب ✅یک وعده غذا در روز() ✅پرداخت به میزان مطالعه و تحقیق ✅ادامه تحصیل در ۴ در ضمن تمام پایان نامه ها و رساله های فلسفی از چند ماه پیش در این مرکز انجام میشود. برای ثبت نام می توانید با آقای عسکری تماس بگیرید 09193497462 🔴کانال فلسفه و عرفان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
هدایت شده از اسلام و فلسفه
استاد فیاضی-نظریه اصالت وجود.mp3
30.02M
تقریر نظریه اصالت الوجود آیت الله استاد فیاضی ۲۰خرداد۹۹
🔸🔹🔸🔹🔸🔹﷽ 🔰آمـــــار کـــــانال:🔰 ♨️ ۴۱ اســـتاد ♨️ ۱۸۰ تدریس ♨️ بیش از ۱۹۴۵۰ جلسه 👈🏻نظرسنجی: مطالب کانال چقدر مفید است؟ EitaaBot.ir/poll/8mnvk?eitaafly 🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🔰فهرست جزوات:🔰 ─━⊱دروس سطح حوزه⊰━─ ─━⊱دروس خارج حوزه⊰━─ ─⊱دروس‌متفرقه‌ی‌حوزوی⊰─ 🔰جـــــــــــستجو:🔰 ─━⊱براسـاس‌ نام‌ استاد⊰━─ ─⊱براساس‌ عنوان‌ تدریس⊰─ 🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🔰راهـــــــــــنما:🔰 💻 تایپ شده ✍🏻 دست‌نویس ♻️درحال‌تکمیل 🖇نیازمندتکمیل 👈🏻مشاهده‌ی آخرین به‌روزرسانی‌ها 🔸🔹🔸🔹🔸🔹 @Jadah18
🔵 فراخوان نخستین همایش ملی با عنوان : «عالم ذرّ و عوالم پیش از دنیا» از دیدگاه آموزه‌های وحیانی و اندیشمندان مسلمان به گزارش روابط عمومی، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بر آن است تا نخستین همایش ملی با عنوان «عالم ذرّ و عوالم پیش از دنیا» از دیدگاه آموزه‌های وحیانی و اندیشمندان مسلمان را برگزار نماید. بدین وسیله از اساتید، صاحب‌نظران و پژوهشگران حوزه و دانشگاه دعوت می‌شود با ارائه مقاله دربارۀ موضوعات پیشنهادی ذیل یا دیگر موضوعات مرتبط با این حوزه، در همایش شرکت نمایند. لطفاً مقالات خود را به نشانی Aalamezar@irip.ac.ir ارسال فرمائید. ادامه مطلب 👇 http://aalamezar.irip.ac.ir
💥توصیه‌هایی برای تدریس موفق ✔️ استاد معظم آقای فتوحی 🔹کسی که می‌خواهد کتابی را  تدریس کند و در تدریس آن موفق باشد، باید اموری را قبل از شروع به تدریس و اموری را در جلسه تدریس رعایت کند. 1⃣ اموری که استاد باید قبل از شروع به تدریس رعایت کند: 🔸۱) کتاب را از اول تا آخر، خوب و با دقت بالا مطالعه کند. 🔸۲) نسخه‌بدل‌ها را ببیند و در حاشیه‌ی کتاب یادداشت کند. 🔸۳) اَغلاط آن را اصلاح کند. 🔸۴) مواردی را که نمی‌فهمد با مراجعه به شروح یا با پرسیدن از دیگران حل کند. 🔸۵) نکته‌هایی را که لازم است در تدریس مطرح کند، اگر کوتاه است در حاشیه کتاب یادداشت کند و اگر طولانی است در دفتر یادداشت کند تا شب مطالعه و هنگام تدریس به آنها رجوع کند. 🔸۶) آدرس‌های «کما تقدم» و «کما سیأتی» را که در کتاب آمده، مشخص کند و وجه «فتأمل»ها را یادداشت کند. اگر مطالب یا حواشی مهمی را در کتب دیگر دیده است، آنها را به همراه ذکر آدرس در حاشیه کتاب یادداشت کند. 🔸۷) آیات، روایات و اشعاری که به آنها استشهاد یا تمثیل شده است را خوب بررسی و وجه استشهاد و تمثیل را مشخص کند. 🔹اگر استادی این موارد را رعایت کند، می‌تواند با اطمینان خاطر شروع به تدریس کند. 2⃣ اموری که استاد باید در جلسه تدریس رعایت کند: 🔸۱) اگر تفهیم مطلبی که در کتاب آمده نیاز به مقدمه‌ای دارد باید در ابتدا آن مقدمه را ذکر کند و سپس مطلب کتاب را؛ چرا که بدون بیان آن مقدمه، فهم مطلب کتاب میسر نخواهد شد. 🔸۲) «مرجع ضمیر»ها و «مشارالیه»ها را دقیقا مشخص کند. 🔸۳) مشخص کند تعلیل‌هایی که در کتاب آمده به کدام قسمت کتاب ارتباط دارد. 🔸۴) مطالب را منظم و هر مطلبی را در جای خودش مطرح کند؛ چرا که درهم گفتن مطالب موجب بد فهمی بسیاری از شاگردان می‌شود. 🔹هر استادی با رعایت این نکات، استادی موفق خواهد بود که هم خودش از درس گفتن لذت می‌برد و هم شاگردان با لذت و شوق فراوان در درس حاضر می‌شوند و این موجب ترقّی آنها می‌شود. 👉 @ostadfotouhi 👉 @raveshsonnati
هدایت شده از  فلسفه و عرفان
اگر آن حساسیتی که علمای ما روی کفر داشتند روی ظلم می داشتند کفر بوجود نمی آمد چرا که ظلم موجب کفر میشود. 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG
هدایت شده از استاد حسینی نسب
طلبه یعنی.... 📕 پایان تقریرات دروس الصلوة مرحوم میرزای شیرازی 🌀 احوال مُقرّر درس میرزا، جای تأمل داره! 🔹حالم به شدت مضطرب است. ذهنم درگیر است گرفتاری های زیادی دارم و غمها بر سرم آوار شده و به شدت تنگدستم و طلبکاران هر روز به‌من‌مراجعه می‌کنند. 🔺درد شدید مفاصل دارم و زانوهایم ورم‌کرده و شش ماه است خانه‌نشین و زمین‌گیر شدم و نمیتوانم به دکتر مراجعه کنم.... 🔺غرض از بیان این احوالات این است که اگر در تقریر دروسم نقصی هست به خاطر این احوالات است لطفا شما خودتان به دیده انصاف اصلاح کنید... ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجا... 💯ڪانال جامــع اســتاد حـسینۍ نسبـــ(ایتا) 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3122200596Cc5e29a931e