eitaa logo
دفـاعـ از اعـتـقـاداتـ و رد شـبـهـاتـ
1.1هزار دنبال‌کننده
434 عکس
23 ویدیو
7 فایل
مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّه زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ يَزُولَ، وَ مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ، رَدَّتْهُ الرِّجَالُ اطلاعات @Shirane_Rafezi @khadem_alhaydar :ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
﴾❹﴿➸━━➵━━➵━━➸━┅┄ 🛎وصیّت خاص پیامبر به امام علۍ﴿علیه السلام﴾ امام علۍ﴿علیه السلام﴾ گفت: پیامبر به من فرمود:بعد از من اختلاف یا اتّفاقۍ خواهد افتاد،پس اگر توانستۍ که صلح باشۍ،صلح کن عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبي طَالِبٍ، قَالَ: قَالَ لِيَ النَّبِيُّ:يَكُونُ اختِلاَفٌ، أَو أَمرٌ، فَإِنِ استَطَعتَ أَن تَكُونَ السِّلمَ فافعَل.قالهُ لِي مُحَمد بْنُ أَبي بَكْرٍ، عَنْ فُضَيل بْنِ سُليمان، عَنْ مُحَمد بْنِ أَبي يَحْيَى، عن إياس. 📚📕تاريخ كبير، بخارۍ ج:۱ ص:۴۴۰ 📚📗مسند أحمد، ج:۱ ص:۴۶۹ 📚📕کتاب السُنّـة  ج:۲ ص:۵۵۴ ✺➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄ ⫸تصحیح احمد شاڪر:«إسناده صحيح» ⫸تصحیح هیثمۍ:«وَرِجَالُهُ ثِقَاتٌ» ✺➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄ ✘این روایت فصل الخطاب به حساب مۍآید: ❶اڪیداً این حدیث ناظر به جریان سقیفه است وبه جنگ های امام علۍ ربطۍ ندارد؛چون خود پیامبر به جنگ با ناکثین وقاسطین دستور داده است. ❷امام علۍ﴿علیه السلام﴾ دستور پیامبر را بر هر چیزی مقدّم میداند، بدین خاطر صبر را برگزید. ❸عامه ملعون اگر واقعاً اهلِ "سُنّـت" باشند باید صبر امام علۍ﴿علیه السلام ﴾ را حق وصواب بدانند وبه آن هیچ اعتراضۍ نڪنند. 🔗مطالب مرتبط: ¹-مقدمه ²-دستور به اطاعت امراۍ ظالم در صحیح مسلم ³-دستور به صبر در برابر حکام ظالم در صحیح مسلم ⁴-اطاعت از حاکم غاصب و ظالم در روایت عمر لع ادامه دارد..✍️
4_5913561562999686050.mp3
12.38M
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ 🔹جـلسـه هشتم 📎دورهٔ اوّل: دوره ای انعقاد 📎مرحله ۳ :از اوایل غیبت صغری «بخش سوم» 🔗مطالب مرتبط: 🔹جلسه اول 🔹جلسه دوم 🔹جلسه سوم 🔹جلسه چهارم 🔹جلسه پنجم 🔹جلسه ششم 🔹جلسه هفتم
🔸تربیت مستنبط و آموزش تخصیص عام قرآنی ✍️در این نوشتار با یک حدیث دیگر و کلی نکات درایتی آن با شما هستیم. عمار ساباطی گفت به امام صادق علیه السلام گفتم که ابوامیه یوسف بن ثابت از شما نقل کرده است که واقعا شما چنین فرموده‌اید که: با ایمان (هیچ) عمل (بد و هیچ گناهی به شخص) زیان نمی‌رساند و با کفر (نیز هیچ) عمل (خوبی به شخص) سودی نمی‌رساند. (این مطلب که درست نیست!) امام علیه السلام فرمود: ابوامیه از تفسیر این مطلب از من نپرسید. (لذا به خاطر نفهمیدن مقصود من به خطا رفتی) همانا به این سخن قصد کردم که: کسی که امام از آل محمد را بشناسد و ولایت او را بپذیرید، سپس آن چه از عمل خیر (و طاعت خداوند) بخواهد انجام دهد، آن عمل خیر از او پذیرفته می‌شود و چندین برابر برای او (نوشته) می‌شود، پس به کارهای خیر با معرفت امام سود می‌برد. این است آن چه که من از این سخن قصد کرده‌ام. و نیز هنگامی که بندگان، ولایت امام ستمکاری را که از جانب خداوند تعالی نیست بپذیرند، خداوند کارهای نیکی که (چنین) بندگانی انجام می‌دهند، نمی‌پذیرد. عبدالله بن یعفور (که در مجلس حاضر بود) به امام عرض کرد آیا خداوند تعالی (در قرآن) نگفته است که: هر كس نيكی آورد، پاداشی بهتر از آن خواهد داشت، و آنان از هراس آن روز ايمنند؟ (نمل 89) پس چگونه عمل صالح از کسانی که ولایت امامان ستمکار را داشته باشند، پذیرفته نمی‌شود؟ امام صادق علیه السلام به او فرمود: آیا می‌دانی که حسنه و کار نیکی که خداوند در این آیه قصد کرده چیست؟ (به خدا سوگند که) این حسنه شناخت امام و فرمانبرداری از اوست و (دلیلش هم این آیه است که) واقعا که خداوند عز و جل (در قرآن) فرموده است: و هر كس سیئه و بدی به ميان آورَد، به رو در آتش [دوزخ‏] سرنگون شوند. آيا جز آنچه می‏كرديد سزا داده می‏شويد؟ (نمل ۹۰) و همانا خداوند از سیئه و کار بد، اراده کرده است انکار امامی را که از جانب خداوند تعالی است. سپس امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که روز قیامت همراه با ولایت امام ستمگری که از جانب خدا نیست بیاید و منکر حق ما و ولایت ما نزد خداوند حاضر شود، خداوند تعالی در روز قیامت او را به رو در آتش سرنگون سازد. 📌نکات حدیث: 🔹¹-امام علیه السلام مطلبی را فرموده است که مورد برداشت نادرست برخی از اصحاب قرار گرفته است. 🔹²-با تفسیر امام این برداشت نادرست مرتفع می‌گردد. 🔹³-تفسیر امام مورد اشکال یکی دیگر از اصحاب امام قرار می‌گیرد. 🔹⁴-مستند اشکال این صحابی، یک آیه قرآن است. 🔹⁵-امام با استناد به یک آیه دیگر از قرآن اشکال مطرح شده را رد می‌فرماید. 📌درایت روایت: 🔹¹-راوی، عمل با ایمان را مطلق پنداشته و آن را شامل گناه نیز کرده است. 🔹²-امام، عمل با ایمان را مقید به عمل خیر فرموده است. 🔹³-به این ترتیب اشکال راوی مرتفع می‌گردد. 🔹⁴-اما در نقطه مقابل، امام، حسنهٔ بدون ایمان را فاقد شایستگی پذیرش می‌داند. 🔹⁵-عبدالله بن یعفور با استناد به اطلاق آیهٔ: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ (هر كس نيكی به ميان آورد، پاداشی بهتر از آن خواهد داشت، و آنان از هراس آن روز ايمنند؟) بر تقیید حسنه به ایمان، اشکال می‌کند. 🔹⁶-امام با استناد به آیهٔ: وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ‏ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (و هر كس سیئه و بدی به ميان آورَد، به رو در آتش [دوزخ‏] سرنگون شوند. آيا جز آنچه می‏كرديد سزا داده می‏شويد؟) 🔹⁷-امام علیه السلام، اطلاق حسنه در آیه یاد شده را، معارض با آیه دیگر قرآن قرار می‌دهد و اطلاق حسنه را باطل می‌کند. پیش از توضیح شایسته است ابتدا بررسی شود آیا روایت مطرح شده: 🔹¹-صرفا بیانگر امر تعبدی است یا غرض امام تعقل مطلب از سوی پرسشگر بوده است؟ 🔹²-بر فرض تعقلی بودن روایت آیا امام به صرف ادعا بسنده کرده است یا این که بر مدعای خودش استدلال کرده است؟ 🔹³-به نظر می‌رسد که روایت ناظر به شاخه سوم است. یعنی با یک بیان استدلال پاسخ پرسشگر را داده است. بر این اساس استدلال امام باید فهمیده شود. اما توضیح این استدلال و استنباط امام این است که: 🔹¹-خداوند در آیه ۹۰ سوره نمل، مرتکب سیئه را شایسته دوزخ می‌داند. 🔹²-بالاترین سیئه، پس از شرک و انکار پیامبر، ولایت امام جائر است که منصب الهی امامت را غصب کرده است. 🔹³-لذا چنین شخصی قطعا جهنمی است. 🔹¹-اگر حسنه در آیه ۸۹ سوره نمل اطلاق داشته باشد و هر حسنهٔ خُرد و کوچکی را بگیرد، آیه ۹۰ مبتلا به تخصیص اکثر می‌گردد و سخن خداوند را غیر حکیمانه می‌کند. 🔹²-این امر، موجب می‌شود که اطلاق حسنه در آیه ۸۹ ساقط گردد. ادامه..✍️
🔹³-البته این مطلب تفصیل بیشتری می‌طلبد. از جمله این که رابطه آیه حسنه با آیه سیئه چیست؟ این دو موضوع بیگانه از هم هستند یا این که هر یک اطلاق دارد و دیگر اطلاق آن را تقیید می‌زند؟ و در صورت اطلاق چند اطلاق در حسنه متصور است؟ پرداختن به این امور خارج از مجال این نوشتار است. این روایت شریف شامل امور زیر است: 🔹¹-استنباط امام علیه السلام 🔹²-اهتمام حضرت به تربیت مستنبط 🔹³-تطبیق برخی از قواعد اصول فقه
✍🏻ابو کهمس گوید: از حضرت امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: مردم هر کدام به راست و چپ متمایل شدند، ولی شما فقط دنبال اهل بیت پیغمبرتان را گرفتید، اینک شما را مژده رحمت می‌‏دهم، گفتم: قربانت گردم امیدوارم خداوند ما و آنها(مخالفین) را در یک جا مساوی قرار ندهد، امام سه مرتبه فرمودند: نه به خدا سوگند هرگز چنین نخواهد شد. 📕المحاسن، ج‏۱، كتاب الصفوة، باب۲۸، ص۱۶۰، ح۱۰۳ 📙بحار الأنوار، ج‏۶۵، ص۹۱، ح۲۸ ✍️پ.ن:وحدت نور و تاریکی مستحیل هست.
❌ آیا روایت زیر، طبق مبنای رجالی متأخرین اصولی معتبر و قابل احتجاج است❓👇 ✍️ علی‌ بن عیسی از ایوب بن یحیی الجندل از امام کاظم‌ علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند: « مردم را به حق می‌خواند و با گروهی چون پاره‌های آهن به‌پا خیزند که بادهای تند آن‌ها را نلغزاند، و جز نبرد ندانند و نخواهند و بر خدا توکل دارند و سرانجام از آن پرهیزکاران است.» 📗 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۵۷، ص۲۱۶ - ( به نقل از کتاب تاریخ قم ) ✅ پاسخ سؤال در مطلب بعد 👇
دفـاعـ از اعـتـقـاداتـ و رد شـبـهـاتـ
↪️ ادامه مطلب قبل: ✍️کتاب «تاریخ قم» نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی ( متوفی ۳۷۸ق) به زبان عربی و معاصر شیخ صدوق رحمة‌الله بوده و اصل این کتاب به زمان ما نرسیده است. 📝 چنانچه نیز اظهار داشته تهیه‌‌ی اصل کتاب برایش ممکن نبوده: 🔸 وله كتاب « تأريخ قم » ... لكن قال : إنّه لم يتيسر لنا أصل الكتاب ، وإنّما وصل إلينا ترجمته. 🔹 کتاب «تاریخ قم» ولی ما به اصل کتاب دست نیافتیم و فقط ترجمه آن به ما رسیده. 📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۱، ص۴۲ 👈این کتاب توسط حسن بن علی بن حسن بن عبدالملک در سال ( ۸۰۵و۸۰۶ق ) به فارسی ترجمه شده و اصل کتاب شامل بیست باب بوده که فقط پنج باب نخست از آن ترجمه شده.!! 🔍 مشکلات سندی روایت طبق مبانی رجالی: 1️⃣ راوی اصلی روایت "أيوب بن يحيى الجندل" فردی کاملا است و در کتب رجالی هیچ خبری از او نیست. در اصحاب امام کاظم (علیه السلام) نیز نام او ذکر نشده است. 🔹 می‌نویسد: أيوب بن يحيى بن الجندل: . 📗 مستدركات علم رجال الحديث - ج١ - ص٧١٥ 2️⃣ علی بن عیسی علی القاعده باید معاصر امام رضا (علیه السلام) باشد. این نام فرد در میان ده نفر مشترک است و مشخص نیست کدام علی بن عیسی از راوی یاد شده روایت کرده است. 3️⃣ بین مولف کتاب «تاریخ قم» و علی بن عیسی حداقل ۱۷۵ سال فاصله است، و اسناد راویان محذوف شده و مشخص نیست لذا سند روایت منقطع شده است!! 👍🏻🌀 نتیجه: طبق مبانی رجالی متأخرین اصولی حدیث فوق سنداً ضعیف و غیر قابل احتجاج است و به مفاد چنین حدیثی اصلاً نمی‌‌توان اعتماد کرد.! : ما در این نوشتار در مقام رد و انکار احادیث نیستیم بلکه ما میگوییم بطور قطع و یقین نمی‌توان روایت فوق را تطبیق بر برخی رجال و شخصیت‎های دینی داد، چرا که ممکن است این روایت مربوط به زمان ظهور حضرت قائم علیه السلام باشد و در آن زمان اتفاق بیفتد. Ꭻ᥆iɳ⇣ ̽̽❂____⊱∞🦋♥️🦋∞⊰____❂ @eteqadate_shie ❂____⊱∞🦋♥️🦋∞⊰____❂