✅واژگونی فلسفه_۲
۵_حقیقت عبارت است از، وجود واحد سریانی، که به نحوذو مراتب درارکان واجزاءعالم جریان دارد.هستی مجالی به ظهورغیرخودنداده.حتی ماهیات به مثابه ظهورات محدود ومتعین وجودمیباشند، نه امری خارج ازحیطه وجود.بنابراین واقعیت، وجودِ واحدی است که دارای مراتب شدت وضعف است.دراین بین رابطه دنیای جسمانی باعالم مجردات،ازسنخ تباین ذاتی نیست که دو امر بیربط باشند، بلکه ارتباط این دو برمبنای وجودعام وذومراتبی که درعالم گسترانیده شده،تفسیر میشود.بدین نحو که باطنعالم،مرتبه وجود مجرد است و دنیای جسمانیات مرتبه ظاهرمیباشد.
برهمین اساس رابطه نفس وبدن انسان ازسنخ ارتباط مرتبه شدید وجود(نفس)بامرتبه ضعیف(بدن)است.
لذا بین نفس وبدن وعقل وموجودات خارج، اختلاف متباینی وجود نداردکه براساس آن مشکلات معرفتی نظیر،اثبات تطابق صورذهنی بامصادیق ویااثبات وجودعالم خارج و...مطرح شود.
۶_حتی اگربه #وحدت_وجود قائل نباشیم، وبرمبنای اصالت الماهیت به تفسیرواقعیت بپردازیم بازهم بین نفس،وبدن انسان شکاف عمیقی وجود ندارد.بلکه این دوتوسط امری به نام روحبخاری که مادهای لطیفاست بایکدیگرمرتبط وبلکه متحدمیشوند.اصول فوق بهمثابه ساختارمعرفتالنفس وحتی معرفتالوجود مطرح میشدند.زیرا #فلسفه علمی است که به شناخت احکام واقعیت مبادرت میورزد.واگربین انسان و واقعیت سنخیتی نباشد این تلاش عملابیفایده خواهدبود.لذاامکان شناخت واقعیت قدم اول فلسفه است. به همین دلیل فیلسوفان اعتقاد به اصل واقعیت رامرز فلسفه و #سفسطه میدانستند.مرحوم #علامه_طباطبایی و#استاد_شهید_مطهری این اصل را، #رئالیسم میخواندند.
اگر انسان باعقل خود به احکام موجودبماهو(واقعیت)دسترسی نداشته باشد فلسفه ازحیّزانتفاع ساقط ومجال طرح نخواهدداشت.
۷_اما در عصر #مدرناصول ومبانی فوق دچارتردید وانکارجدی قرار گرفت.آنچه موردتشکیک واقع شداصل وجود واقعیت متعین جوهری ومعنادار فراتراز انسان بود.همچنین امکان شناخت عقلی آن واقعیت به همان صورت که هست، نفی شد. میتوان گفت،مدرنیته تاریخ نقادی رئالیسم و واژگونی فلسفه میباشد.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari