eitaa logo
فلسفه نظری
1.9هزار دنبال‌کننده
421 عکس
67 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ سجستانی یا ابن‌مسکویه؟؟ مساله این است... قرن سوم و چهارم هجری قمری به دوران بیداری وشکوفایی فلسفی_علمی مسلمین مشهور است. دورانی که در ابتدای آن فیلسوف موسس و در نیمه آخر آن دیگر فیلسوف بزرگ وموسس قرار گرفته است. ودر بین این دو قله حکمی گروهها وجریانهای قوی فلسفی وعلمی همچون جمعیت و دانشمندان بزرگی مثل وجود دارند که هر کدام در شاخه وشعبه‌ای از علوم سرآمد دوران خود میباشند. یکی از افراد بسیار تاثیر گذار این دوران میباشد. وی از چهره‌های بسیار مهم و و و اسلامی است. منزل او مرکز تجمع بسیاری از دانشمندان تاریخ حکمت اسلامی بوده است.دانشمندان بسیاری به منزل او رفت وآمد داشتند ومشکلاتشان را از او می‌پرسیدند.ابوحیان توحیدی که از شاگردان اوست نمونه‌ای از بحث و گفتگوهای این جلسات را جمع آوری و در کتاب المقابسات ذکر کرده است کتاب الامتاع والموانسه هم به نام ابوسلیمان سجستانی نوشته است. برخی از افکار و آثار ابوسلیمان را باید در کتاب های ابوحیان توحیدی سراغ گرفت. در قرنهای سوم و چهارم گروهی از اندیشمندان به این فکر افتادند تا فلسفه و دین را باهم جمع کنند آثاری را هم در این زمینه نگاشتند که از جمله آنها رسائل اخوان الصفا است.گرچه سجستانی از شارحین اثلی آثار ارسطو میباشد اما از اخوان الصفا به شدت انتقاد کرده است. از نظر او فلسفه با دین فرق دارد و ربط آنها را به سادگی نمی‌توان اثبات کرد. او عبارتی مشهوری دارد (اَین الدین واَین الفلسفه. شیءُ ماخوذُ من الوحی النازل وشیءُ ماخوذُ من الرای الزایل_دین کجا وفلسفه کجا؟! یکی از وحی الهی اخذ شده است ودیگری از رای ونظر قابل زوال گرفته شده) از نظر او دو نوع معرفت وجود دارد: یک نوع معرفت حقیقی است که از طریق انبیاء به دست می‌آید و دین می باشد. ودیگری معرفتی است که از راه عقل حاصل می‌شودوحاصل آن فلسفه میباشد. گرچه عقل موهبتی الهی است اما به اختلاف میان بندگان وجود دارد. به دلیل همین اختلاف عقل است که آراء و عقاید فلسفی گوناگون تحقق پیدا می‌کند لذا اگر از طریق دین به جهان هستی نگاه کنیم به یقین می‌رسیم و اگر از طریق عقل و فلسفه و شناسایی اموال بپردازیم شناسایی و حقیقی نخواهد بود. در مقابل وی دیگر فیلسوف بزرگ عالم اسلام قرار دارد. او در زمینه های فلسفه، تاریخ، ادبیات و پزشکی از سرآمدان روزگارش بود. بدون شک ابن مسکویه بنیانگذار حکمت عملی وعلم اخلاق اسلامی میباشد.اوبا نگارش کتاب تهذیب الاخلاق کار بسیار مهمی در تاریخ تفکراسلامی انجام داده است. در مقدمه می‌گوید: جان من فدای کتابی باد که حائز همه فضیلت‌ها و برتری هاست. کتاب اخلاق ناصری خواجه نصیر هم بر مبنای تهذیب الاخلاق نگاشته شده است. ابن مسکویه برخلاف سجستانی به دوگانه دین وفلسفه قائل نیست بلکه آن دو را هم‌سنخ میداند. از نظر وی اگر علم و معرفت از عالم بالا به عالم پایین بیاید وحی نامیده می‌شود، واگر از عالم پایین به بالا برود فلسفه است. پیامبران با وحی به حقیقت رسیدند در حالیکه حکما با طی مقدمات و سیر مراحل حقیقت را در می‌یابند.در واقع ازنظر ابن مسکویه انسان آرمانی، همان فیلسوف است. زیرا شخصیتی است که مراتب ادراک را از حسی تا خیالی و عقلی طی کرده و به اتصال با عقل فعال نائل آمده است. در واقع از نگاه ابن‌مسکویه فلسفه صرفاً استدلال و بیان سخنان پیچیده نمیباشد بلکه علمی است که توام با عمل میباشد. آنجا که انسان همه استعدادهای نهفته درونی خودش را به فعلیت برساند و عقل از مرتبه بالقوه تا اتصال با عقل فعال سیرکند حقایقی را می بیند و می شنود که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است. لذا حقیقت عقل و فلسفه از سنخ وحی و دین می باشد تلاش‌هایی که فلاسفه به مدد عقل نظری انجام می دهند سرانجام آنها را به همان جایی می رساند که انبیا به آن رسیده‌اند و سخن آنها با سخنان پیامبران یکی خواهد شد.بنابراین از نظر ابن مسکویه اگر انسان مسیر علم ودانش راطی کندو ازفلسفه مدد بگیرد سرانجام به جایی می‌رسدکه وحی وسخنان پیامبران را تصدیق وتأیید می‌کنند. اختلاف سجستانی وابن مسکویه درباره رابطه عقل و وحی، دین وفلسفه یک تقابل تاریخی در عالم اسلام میباشد. یک گروه وحی ودین را هم‌سنخ با عقل وفلسفه نمیدانند وتفاوت آنها را به یقین و ظن تاویل میکنند. وگروه دیگرحقیقت وحی وعقل را یکی دانسته به نحوی که یکی را به رسول باطنی ودیگری رابه رسول ظاهری تشبیه میکنند. ┅┅┅┅──✺──•⊰➺ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
۱۷.m4a
30.41M
─⊰⊹❋✿✿❋⊹⊱─ ❀› ❀› ◎بخش دوم: احکام حقیقت وجود_اصالت وجود واعتباریت ماهیت 【قسمت اول: تصویر مدعا_محل نزاع اصالت وجود】 ┅┅┅┅──✺──•⊰➺ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
2.08M
┄═❁❁࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ 🔻 : از جمله مسائلی که درباره مطرح میشود این است که، به معنای آزاداندیشی وعقلانیت است ودین به معنای تعبد وایمان است، لذا فلسفه اسلامی بیش از آنکه مرهون عقلانیت باشد، تحت تاثیر گرایش‌های دینی ومذهبی بوده وجهت دار میباشد، لذا فلسفه اسلامی درمعنای واقعی کلمه فلسفه نیست بلکه بیشتر شبیه علم است که میخواهد از عقاید دینی ومذهبی دفاع کند 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری @falsafeh_nazari
┄═❁❁࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ 🔻 : یکی از نقدهایی که به می شود و ‌نقد جدیی است، بحث است. یعنی هر معلولی از نظر زمانی بر آن تقدم دارد. مسئله ای که مطرح است این است که در پیش از زمان وجود نداشته است، فضا-زمان بعد از بیگ بنگ موجودیت پیدا کرده است و بنابراین علیت را بی معنا می دانند. ࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─ 🔸 : اولا: زمان وصفِ موجودات و است، لذا موجودات غیرجسمانی (مجردات) متصف به زمان نمیشوند، پس زمانمند نیست وفراتر از زمان است. براین اساس چه زمان باشد(بعد از بیگ بنگ)  وچه نباشد (قبل از بیگ‌بنگ) در علیت وخالقیت حق تعالی خللی ایجاد نمیکند. زیرا زمان محمولِ موجودات جسمانی است، وجسم واوصاف ماهوی آن، یعنی ابعاد قار (مکان_ابعادثلاث: طول،عرض،ارتفاع) وابعاد غیرقار(زمان) همگی مخلوق خداوند هستند. ثانیا: تقدم زمانی به تنهایی مقوم مفهوم علت‌العلل نیست بلکه عارض ذاتی آن است. یعنی امر دیگری سبب شده که علت به تقدم زمانی متصف شود. وآن تقدم رُتبی و وجودی است. علت یعنی موجودی که از حیث تقدم و اولویت بر دارد. وجودِ علت، وجودِ معلول را ایجاد میکند. چون علت از لحاظ هستی برتری و تقدم وشرافت بر معلول دارد (زیرا معلول، فعل واثر اوست) لذا این تقدم رتبی سبب تقدم زمانی هم میشود. پس تقدم زمانی مقوم ومعرِف علت نیست، بلکه تقدم وجودی ورتبی ذاتی اصلی مفهوم علیت است. تمام موجودات (حتی ذره اولیه یاموج کوآنتومی یا.... که براثرانفجار آن بیگ بنگ آغازشد) از حیث وجودی هستند، این بدان معناست که ذاتاً نیازمند به یاخداوند هستند. ثالثا: علم فیزیک، نمیتواند پیرامون مساله علیت عالم یا وجود سخن بگوید. زیرا این علم از حیث مبانی معرفتی و از حیث متد ومبنای روشی  میباشد. یعنی از نگاه فیزیک، موضوعی علمی است که مبتنی بر اندازه‌گیری کمی (ریاضی‌وار و فرمول‌پذیر) وهمچنین قابلیت مشاهده و یا آزمایش داشته باشد. لذا فیزیک به توصیف حالات جسم وانرژی وماده میپردازد. حال آنکه خداوند موجود مادی وجسمانی نیست که با زبان کمیت و وآزمایش قابل وصف باشد. درباره خداوند (چه برای اثبات وچه برای نفی) فقط باید بازبان سخن گفت. لذا کشفیات علم فیزیک وسایر علوم جزئی  صلاحیت ورود به حیطه را ندارند. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
┄═❁❁࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ 🔻 : من از چندین نفر پرسش داشتم همه عنوان می‌کنند که و ،استدلالی تر از هستند و یا فلسفه رو همون مطالب و حالا به نحو فلسفی میدونند چرا این برداشت رو دارند و میگن ملاصدرا بدون عرفان از کار میفته ؟ مگه ملاصدرا چه فرقی با ابن سینا داره؟ ࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─ 🔸 : باید بین مسائل فلسفی و طریق اثبات آنها تفاوت قائل شد توضیح آنکه: فلسفه حائز دو مقام است. ۱_مقام جمع آوری ۲_مقام داوری. در مقام جمع آوری فیلسوف صاحب ایده‌ و نظریات و مسائل خاص میباشد. و در مقام داوری فیلسوف سعی میکند آن ایده و فکری که دارد را با روش استدلال و قیاس و برهان اثبات کند. نکته اینجاست که جناب مسائل فلسفی که طرح می کند به تبع فضای مشائی، مسائلی است که حال و هوای امور طبیعی دارد یعنی بیشتر به مسائلی مانند حرکت و سکون، جوهر و عرض، مقولات عشر، نفس افلاک، نفوس فلکی، قوای ادراکی وجود ومساوقاتش و....میپردازد. البته در چند اثر مانند نمطهای آخر کتاب الاشارات یا در کتاب حی بن یقظان وارد مسائل عرفانی نیز می شود. اما بطور کلی مسائل و ایده‌هایی کلی و آنچه جناب بوعلی در مقام جمع‌آوری مطرح می‌کند حال و هوای عرفانی ندارد. اما ایده های فلسفی بیشتر حال و هوای عرفانی دارد یعنی صدرا در مقام جمع‌آوری توجه زیادی به قرابت و نزدیکی مسائل فلسفی با مسائل عرفانی دارد. ایده‌های را از عرفان اخذ کرده. وسعی در اثبات استدلالی وفلسفی آنها دارد. اما هر دو در مقام داوری به شدت مقید به ارائه استدلال و قیاس منطقی و فلسفی می باشند. این نکته قابل طرح است که ملاصدرا در هیچ اثر و کتاب فلسفی برای اثبات مسائلش به امور غیر استدلالی نظیر عرفان اشاره نکرده است. اتفاقاً به نظر من جنبه استدلالی ملاصدرا به مراتب قوی‌تر از بوعلی می باشد. بر این اساس نمی‌توان مکتب فلسفی ملاصدرا را ضعیف و ناقص دانست چرا که فلسفه عبارت است از شهود عقلی فیلسوف نسبت به حقیقت. وقتی فیلسوف از فطرت اول که مقام تدبیر امور روزمره است منقطع میشود و به مواجهه با هستی میپردازد و دچار حیرت میشود... درواقع فلسفه آغاز میشود. هر فیلسوفی در این مقام به بُعد وحیثیتی از حقیقت توجه میکند. برخی به بُعد طبیعی هستی توجه میکنند مانند مشائیان و برخی مثل ملاصدرا به حیث عرفانی وشهودی هستی توجه میکند. لذا هر فیلسوفی ایده و کشفی از حقیقت دارد و نمیتوان او را به این خاطر توبیخ کرد. آنچه که مهم است مقام داوری می باشد این مطلب خیلی مهم است که آیا فیلسوف میتواند یافته حضوری و آن کشف عقلی خود از هستی و واقعیت را با زبان عقل و برهان برای دیگران توضیح داده و اثبات بکند؟؟ یا نه؟؟ که البته صدرا در این زمینه بسیار موفق عمل کرده البته ما منکر وجود نقد به حکمت متعالیه نیستیم اما دستاورد کلی فلسفه صدرایی توجه زیاد به عقل می باشد 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
4_6005940867813084990.ogg
22.49M
┄═❁❁࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅ 🔻 : عرض سلام و احترام به طور کلی خیلی این حرف زده میشه که مشکلات اجتماعی و فرهنگی و.... جامعه ما بخاطر غلبه است. این حرف من قبلا از می‌شنیدم اما جدیدا خیلی از طرفداران هم این حرف و بیان میکنند. با این بهانه‌ها که اینقدر رو بزرگ کردیم که در متوقف شدیم!! یااینکه ملاصدرا بیش‌ازحد عرفانیه و نتیجه میشه اوضاع جامعه ما و.... ممنون میشم نظر شما رو بشنویم ┄═༻⃘⃕❀ŏ‌🦋ŏ‌༻⃘⃕❀═┄ فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
درباره فلسفه اسلامی _۱.ogg
29.86M
◍⃟﷽˼ 🎙ویس چت گروه تلگرامی الهیات اسلامی ↡↡ https://t.me/Islamic_Theology0 ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 📌نسبت فلسفه اسلامی با فلسفه غرب در ایران |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
درباره فلسفه اسلامی_۲.ogg
33.24M
◍⃟﷽˼ 🎙ویس چت گروه تلگرامی الهیات اسلامی ↡↡ https://t.me/Islamic_Theology0 ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 📌چیستی و هویت فلسفه اسلامی |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
درباره فلسفه اسلامی_۳.ogg
26.54M
◍⃟﷽˼ 🎙ویس چت گروه الهیات اسلامی ↡↡ https://t.me/Islamic_Theology0 ᯽┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 📌ماهیت وصدق معارف کشف وشهودی نسبت فلسفه اسلامی با فلسفه یونان |↫ |↫ |↫ |↫ |↫ |↫  𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
وآنکه مطالعه نکند نمیداند چیست..... شاید بتوان ارسطو را رب النوع بی بدیل فلسفه وحکمت عقلی دانست....او قطعا از حکمای الهی بوده وبه هیچ وجه در ذیل و تاریخ نیست انگاری غربی قرار نمیگیرد. مطالعه این کتاب تازه طبع، مهم و حقیقتا جذاب میباشد. چه اینکه از طرفی با مفاهیم واصطلاحات بنیادین علم آشنا میشویم واز طرفی با مقایسه این کتاب با طبیعیات کتاب اثر وهمچنین مقایسه آثار با طبیعیات در جلد چهارم متوجه تحولات اساسی این علم در عالم اسلام میشویم. اینکه طبیعیات یونانی تغییراتی مهمی در بین مسلمانان پیدا کرده نشان از عدم تقلید آنها از علوم یونانی وسعی در فراروی از آنها وایجاد دانش های بومی مطابق با نیاز وساحت فکری عالم اسلام بوده است. بر شما باد به مطالعه آثار ارسطو ..مخصوصا کتاب فوق... 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
🔻 درباره اِخوان الصفا اخوان الصّفا و خُلّان الوَفا (برادران پاکدل ویاران باوفا) جمعیت سری فلسفی و عرفانی است که در نیمه دوم قرن ۴ق در بصره و بغداد توسط ایرانیان تشکیل شد. هدف این گروه ترویج صلح و صفا بین مردم و رفع اختلاف فکری و مذهبی از طریق گسترش حکومت عقل و تلفیق بین فلسفه و مذهب و ایجاد یک گونه آرمان‌شهر بوده‌است. اساس مسلک و مرام آنان این بود که بین شریعت اسلامی و فلسفه یونانی هیچ‌گونه تضاد و تعارض وجود ندارد و شخص می‌تواند و را به‌طور متحد چراغ راه خویش سازد. بنابر گزارش نویسندگان دایره المعارف بزرگ بر این باور بوده‌اند که عقاید دینی در اثر حوادث روزگار با نادانی‌ها وجهل آلوده و آمیخته شده است و تنها وسیله پالودن و پاکیزه کردن آن و است، ‌ چنانکه اگر و به هم گرد آیند، کمال حاصل می‌شود. به موجب مندرجات رسائل پنجاه وچندگانه شان در میان فضلا و ملوک و اشراف و دهقانان پیروان و یاران بسیاری داشتند و در هر شهر و دیاری کسانی را برای ارشاد مستعدان میفرستادند، مجالس آنها محرمانه بود و معارف وحقایق خودشان را به منزله اسرار تلقی می‌کردند و جز به اعضای جمعیت خود آنها را اظهار نمی‌داشتند. با نظر به جهان شناسی و طبیعیاتی که در رسائل اخوان وجود دارد میتوان جمعیت را از لحاظ مذهبی گروهی از بشمار آوریم که متمایل به افکار عرفانی بودند، افکار وآثاری که در سراسر عالم اسلام اثر عمیق خود را باقی گذاشته است. مفهوم طبیعت چنانچه از رسائل اخوان آشکار است در تمام عالم منشاء اثر بوده و علمای قرون بعدی که از فرقه و چه از افکار اخوان پیروی کرده و بعضی از عرفای مشهور مانند و بسیاری از نکات جهان‌شناسی رسائل را مستقیماً اقتباس کرده‌اند. لذا رسائل اخوان کوشش عالم تشیع قرن چهارم بود، برای جمع‌آوری کلیه علوم و فنون و فلسفه و همراهی آنها با عقاید وباورهای مذهبی. ╰๛--- ‑ ‑  -   - ⌜@falsafeh_nazari