eitaa logo
فلسفه نظری
2.2هزار دنبال‌کننده
508 عکس
83 ویدیو
111 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴روح غیر مادی است ⬅️سوالی که منکران روح نمی‌توانند جواب دهند: 💠داستانهای مختلفی حتماً شنیده اید که برخی انسانها آینده را در خواب می‌بینند، و بعداً دقیقا همان اتفاق رخ می‌دهد! 💠این با اینکه گفته شود کارهای روز باعث توهم انسان در خواب شده متفاوت است زیرا دقیقا همان صحنه با جزئیاتی که در خواب دیده شده بعد از خواب رخ می‌دهد. 💠فارغ از اینکه روح یعنی آگاهی‌ ،و اگر کسی منکر روح است باید اثبات کند که آگاهی وجود ندارد، یعنی از آگاهی و یقین، اثبات کند یقین و آگاهی وجود ندارد، بدیهی است که این موضوع اجماع نقیضین است. ⬅️دو مثال: 💠۱.یکی از دوستان تعریف می‌کرد که در خواب دید که کسی روی منبر سخنرانی می کند و حرفهایی می‌زند، ایشان می‌گفت که بعد از مدتی همان صحنه در واقعیت برام ایجاد شد دقیقاً تا حدی که می‌دانستم سخنران جمله بعدی چیست. 💠۲.یکی دیگر از دوستان بیان می‌کرد که در خواب دید که از پشت بام روی تراس خانه همسایه افتاده و روی یک ماشین رخت شویی افتاد که روی آن را با پلاستیکی پوشانده بودند، می‌گفت که من در خواب با خودم فکر می‌کردم که چرا روی این ماشین رخت شویی را با پلاستیک پوشانده اند!! بعداً گفت که همسایه از من خواست که بروم و آنتنشان رو با پسر همسایه درست کنیم. من رفتم روی بامی که سست بود و افتادم دقیقاً همانطور که در خواب دیده بودم! جالب بود که در بیداری دیدم که آن پلاستیک مال نو بودن ماشین رخت شویی بوده که هنوز بر نداشته بودند. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت دوم. ⬅️اشکال معروفی به شکاکیت شده است که عبارتست از اینکه اگر می‌گویید دستیا
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت سوم. ⬅️زندگی با ظن و شکاکیت غیر ممکن است! 💠از اشکالاتی که به شکاکان می‌شود این است که شما با مبنای شکاکیت دیگر نمی‌توانید زندگی کنید. 💠پاسخ مرسوم شکاکان این است که شکاکیت ما در نظر است و در عمل ناچاریم که عمل کنیم و این یعنی مقام نظر از مقام عمل جداست. 💠در باره این مطلب که انسان با شک (یا ظن) خود زندگی می‌کند. 💠در پاسخ می‌گوییم: انسان در محدوده اختیارش نمی‌تواند با هیچ‌چیزی غیر از یقین (از جمله شک و ظن) زندگی کند ، زیرا انسان در اعمالش همیشه ازآن‌جهت که دارای اختیار است، گزینه ‌هایی را برای انجام در مقابل خود ممکن می‌بیند و از بین آن‌ها یکی را انتخاب می‌کند. 💠حال می‌پرسیم مبنای انتخاب یک گزینه بین بقیه گزینه‌ها چیست؟ اگر گفته شود که گزینه انتخاب ‌شده نسبت به بقیه گزینه‌ها ترجیحی نداشته است واضح است که ‌ترجیح بلا مرجح می‌شود که محال بوده و به تناقض می‌رسد‌، اما اگر کسی بگوید گزینه انتخاب ‌شده ترجیح داشته اما اینجا یقین حاصل نشده است می‌پرسیم آیا فرد انتخاب‌ کننده به ترجیح داشتن آن گزینه یقین داشته یا یقین نداشته است؟ 💠اگر یقین داشته که مطلوب ماست و وجود یقین در اعمال اثبات می‌شود اما اگر یقین نداشته است ،پس این بدان معناست که ممکن است این گزینه ترجیح داشته باشد و ممکن است ترجیح نداشته باشد و این هم به این معناست که این فرد قائل نیست که حتماً این گزینه ترجیح دارد که بازهم به ترجیح بلا مرجح می‌رسیم؛ اما بازهم اگر کسی ادعا کند که فرد انتخاب‌کننده قائل است که به‌احتمال بیشتر این گزینه ترجیح دارد می‌پرسیم آیا احتمالاً احتمال بیشتر دارد یا یقیناً احتمال بیشتر دارد. 💠اگر یقیناً احتمال بیشتر دارد که مطلوب ما اثبات می‌شود ولی اگر احتمال است یعنی ممکن است احتمال بیشتر داشته باشد پس نباید گفته شود احتمال بیشتر دارد. ⬅️منبع:مجموعه رسائل علامه الطباطبائى، ص ۳۶۵. 💢 ... . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت سوم. ⬅️زندگی با ظن و شکاکیت غیر ممکن است! 💠از اشکالاتی که به شکاکان می‌شود
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت چهارم. ⬅️حس واقعی است، نه خیال! 💠گاهی بیان می‌شود که محسوسات انسان، ادراکات واقعی انسان هستند و آنچه در خیال انسان وجود دارد غیر واقعی است. 💠ما از ابتدای زندگی عادت کرده ایم که ادراکات خیالی را هیچ و پوچ بپنداریم. اما واقعاً تفاوت ادراک خیالی با ادراک حسی چیست؟ ⬅️اگر با دقت بیشتری بنگریم، ما هر روز از کنار موجودات مختلفی گذر می‌کنیم و با اینکه همه آنها را حس می کنیم، چه بسا اصلاً آنها را ادراک نمی‌کنیم. 💠مثلاً هر روز از عابر پیاده عبور می‌کنیم اما اصلاً نفهمیدیم که گوشه جدول شکسته است، و این در حالی است که هر روز آن را می‌دیدیم. 💠و یا اینکه لباسی که بر تن داریم را هر لحظه با لامسه، حس می‌کنیم اما اکثر اوقات به آن توجه نداریم و انگار اصلاً آن را ادراک نمی‌کنیم. 💠در واقع ادراک با "توجه" صورت می‌گیرد، انسان به هر چیزی توجه کند آن را ادراک می‌کند. 💠و اگر به چیزی توجه نکنیم آن را ادراک نمی‌کنیم هر چند که آن امر به ظاهر در حس یا خیال ما موجود باشد. 💠بنابراین ادراک حسی و ادراک خیالی هیچ تفاوتی با هم ندارند بجز آنکه در ادراک حسی ما اینگونه در ذهن خود اعتبار می‌کنیم که این ادراک من حاکی از یک موجودی خارج از من است و معلوم است که در این حالت من خودم را بدن خودم پنداشته ام. 💠واگرنه که خارج و داخل بی معنا می شود! بله ادراک خیالی و حسی هر دو واقعیت دارند. ⬅️منتهی نحوه وجود داشتن و آثار خیال با حس متفاوت است. 💠ممکن است بگویند ادراک برخی از اشیا در خیال، که برای بقیه غیر معمول است یک نوع بیماری مثلاً شیزوفررنی است. 💠در حالی که واقعاً آن فرد آن چیزها را ادراک می‌کند مثل ادراکات ما، وما واقعیت را بی دلیل منحصر به واقعیت خارج از بدن خود کرده ایم! 💢 ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت چهارم. ⬅️حس واقعی است، نه خیال! 💠گاهی بیان می‌شود که محسوسات انسان، ادراکات
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت پنجم. ⬅️آیا خطا های ادراکی بالذات داریم؟! 💠گاهی توسط شک گرایان بیان می‌شود که انسان در ادراکات خود ممکن است خطا کند؛ مثلاً فرض کنید دست راست شما در آب گرم و دست چپ شما در آب سرد است. 💠بعد از مدتی هر دو دست را در آب ولرم می‌گذارید، خب در این لحظه دستی که قبلاً در آب گرم بود احساس سرما و دستی که قبلا در آب سرد بود احساس گرما می‌کند. 💠این به معنای آن است که آبی با یک درجه حرارت را دوگونه مختلف تشخیص می‌دهیم؛ بنابراین حس خطا کرده است. 💠در پاسخ به شک گرایان می‌گوییم: 💠اگر در همین مثالها دقت کنید حس خطا نکرده است بلکه حس باید در آن شرایط آنگونه حس می‌کرده است واگر غیر آن بود خطا کرده بود! سلولهای عصبی دست بدلیل آنکه در چنین موقعیتی واقع شده اند باید اینگونه احساس کنند. 💠در واقع این حکم که سلولهای عصبی دست من در هر شرایطی باید آب با این درجه حرارت را یک نحو خاص حس کنند خطا است. ⬅️در بحث ادراک شهودی هم خطا رخ نمی‌دهد بلکه هر کس هر میزان که شهود کرده است به همان میزان حقیقت را دیده است، ممکن است گفته شود پس اختلاف عرفا در چیست؟ 💠جواب این است که اختلاف در شهود نیست بلکه اختلاف در بیان شهود و حکمی است که بعد از شهود صادر می‌شود و تطبیقی که داده می‌شود، این حکم دادن اصلاً ادراک نیست بلکه یک فعل و عمل است(!) بنابراین در ادراک شهودی هم خطا رخ نداده است. 💠گاهی هم برخی فکر می‌کنند که خواب ادراکی خطاست و می‌گویند خوابها تعبیر ندارند و خلاف واقع هستند! 💠اما باید گفت که در مرتبه خیال هم هیچ خطایی رخ نمی‌دهد و این خواب تجلی حقیقت نفس من است، این خلاف واقع بودن ناشی از اشتباه در تطبیق و در نتیجه اشتباه در حکم است. 💠حتی گاهی خواب های ما واضح اند و ما آینده را در خواب می‌بینیم و دقیقاً همانگونه که در خواب دیده ایم اتفاق می‌افتد. 💠در واقع همه خوابها صحیح اند منتهی ما به علت عدم وضوح آنها نمی‌توانیم به طور صحیح تطبیق دهیم و می گوییم اشتباه است‌، بنابراین می‌توان گفت که هیچ خطایی در ادراک رخ نمی‌دهد. 💢 ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت پنجم. ⬅️آیا خطا های ادراکی بالذات داریم؟! 💠گاهی توسط شک گرایان بیان می‌شود
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت پایانی. ⬅️فرایند کسب علم و مقولات ذهنی، چگونه است؟! 💠برخی بیان داشته اند که علوم ما تنها از طریق حواس بدست می‌آیند. 💠اما به این مشکل برخوردند که صرفاً با حواس(منظور حواس پنجگانه است، نه علم حضوری و امثالهم)، علمی کسب نمی‌شود و هیچ قانون کلی بدست نمی‌آید. ⬅️زیرا آن علومی که از حواس بدست نیامده اند یعنی ذهن من آنها را ساخته است، و هر چه که ذهن من بدون کمک گرفتن از حواس ساخته باشد موهوم است، پس علوم ما نیز موهوم می‌شوند. ⬅️برخی دیگر سعی کردند بگویند ما یکسری مفاهیم(قالب ها) پیش ساخته در ذهن داریم که علم، حاصل ترکیب این قالبها با داده های حسی است. 💠اما مشکل باز حل نمی‌شد زیرا گمان شده بود که این قالبهای ذهنی مرز مشخصی با موهومات ندارند و وقتی ساخته ذهن هستند ممکن است خطا باشند. 💠به نظر می‌رسد که مشکل اینجا بود که ذهن، این پیش فرضها را از کجا آورده است؟ چرا این پیش فرضها در ذهن هستند ؟و پیش فرضهای دیگری در ذهن نیستند؟! 💠در واقع هر پیش فرض ذهنی از واقعیت خارجی گرفته شده است، به تعبیر دیگر معقولات ثانیه یک منشأ انتزاع در خارج دارند ،و باز به تعبیر دیگر پیش فرض های ذهنی همان واقعیت خارجی هستند که به انحای گوناگون بر ما ظاهر می‌شوند. 💠اگر این پیش فرضها از واقعیت خارجی حکایت نکنند دیگر علم و معرفت نخواهد شد! پس اگر اینها مثل ادراک حسی باشند علمی به ما نمی‌دهند و اگر هیچ ربطی هم به خارج نداشته باشند باز هم علمی به ما نخواهند داد ضمن اینکه در جای خود اثبات می‌شود که ذهن از خودش نمی تواند چیزی را بسازد. 💠پ.ن: یعنی ما حقایق مستقیما برایمان حصول می‌شود و به مفاهیم علم حضوری داریم که بنیه استدلال و دلایل است. 💢منبع: مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى ج۹ ص۳۸۰. . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴عرفان و حکمت اسلامی ♨️قسمت اول. ⬅️ آنچه در پی می‌آيد مقاله‌ ای از حضرت آية الله مصباح يزدی ميباش
🔴عرفان و حکمت اسلامی ♨️قسمت دوم. ⬅️عرفان در جهان اسلام: ⬅️از ديرباز در جهان اسلام گرايش‌هايی به نام «‌عرفان‌»؛ و «‌تصوّف‌»؛ وجود داشته و از قرن چهارم تا هشتم هجری در بسياری از كشورها مانند ايران و تركيه به اوج خود رسيده است. اكنون نيز نحله های گوناگون متصوّفان در سراسر جهان اسلام حضور دارند. مشابه اين گرايش در ميان پيروان ساير اديان نيز وجود داشته است. با توجه به همين نقطه‌ي اشتراک، اين سؤال مطرح می‌شود كه آيا در اسلام چيزی به نام عرفان اسلامی وجود دارد يا مسلمانان آن را از ديگران گرفته‌اند و آنچه به نام «‌عرفان اسلامی‌»؛ ناميده می‌شود در واقع، عرفان مسلمانان است، نه عرفان اسلام؟ و در صورتي كه اسلام چيزی به نام «‌عرفان‌»؛ آورده باشد آيا اين همان چيزي است كه امروز در ميان مسلمانان وجود دارد يا دستخوش تغيير و تحوّل شده است؟ 💠در پاسخ به اين سؤال، برخی مطلقاً منكر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امری بدعت آميز و مردود شمرده‌اند. برخی ديگر آن را خارج از متن اسلام، ولي سازگار با آن دانسته‌اند. در همين زمينه، بعضی گفته‌اند كه تصوّف بدعتی مَرْضی است، مانند رهبانيت در مسيحيت، چنان كه قرآن كريم در اين باره ميفرمايد: «‌وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْناها عَلَيْهِم اِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ الّلهِ‌»؛ (حديد: 27): رهبانيت را مسيحيان از خود در آوردند و ما آن را برايشان الزام نكرديم جز اينكه به انگيزه‌ی كسب رضوان الهی انجام دهند. و بالاخره گروهي عرفان را جزئی از اسلام، بلكه به منـزله‌ي مغز و روح آن دانسته‌اند كه مانند ساير بخش‌ های اسلام از قرآن كريم و سنّت نبوی سرچشمه گرفته است، نه آنكه از ساير مكاتب و مسالک اقتباس شده باشد و وجود مشابهت بين عرفان اسلامی و ساير عرفان‌ها دليل اقتباس از آنها نيست، چنان كه مشابهت شريعت اسلام با ساير شرايع آسماني به معنی اقتباس اسلام از آنها نمی‌باشد. ⬅️نظر اخير پسنديده‌تر است و اضافه ميكنيم كه اصالت داشتن عرفان اسلامی به معنی صحّت هر آنچه در عالم اسلام به نام «‌عرفان‌»؛ و «‌تصوّف‌»؛ ناميده می‌شود نيست، چنان‌كه هرگونه عقيده يا رفتاری را كه در ميان هر گروهی از منسوبان به اسلام يافت شود نميتوان عقيده يا رفتاری اسلامی به شمار آورد، وگرنه بايد اسلام مجموعه‌ی از عقايد و ارزش‌های متضاد و متناقض باشد يا اسلام‌ های متضاد و متعارضي داشته باشيم. به هر حال، ما در عين اعتراف به وجود عرفان اصيل اسلامی ـ عرفانی كه مرتبه‌ی عالی آن را پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) و جانشينان راستين آن حضرت (عليهم السلام) داشتند ، وجود عناصر بيگانه را در ميان عرفا و متصوّفه‌ی مسلمان انكار نمی‌كنيم و بسياری از آراء نظري و شيوه‌ های رفتاری طوايفی از متصوفان را قابل مناقشه می‌دانيم. 💢 ... . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴عرفان و حکمت اسلامی ♨️قسمت دوم. ⬅️عرفان در جهان اسلام: ⬅️از ديرباز در جهان اسلام گرايش‌هايی به ن
🔴عرفان و حکمت اسلامی ♨️قسمت سوم. ⬅️مفهوم عرفان، تصوّف، حكمت و فلسفه: ⬅️پيش از تبيين اصالت عرفان اسلامی، شايسته است توضيحی درباره واژه‌ های عرفان و تصوّف بدهيم تا از پاره ی خلط‌ها و سوء تفاهم‌ها جلوگيری شود: 💠واژه‌ ی «‌عرفان‌»، مانند واژه‌ی هم‌خانواده‌اش «‌معرفت‌»، در لغت به معنی شناختن است، ولی در اصطلاح، به شناخت ويژه‌ی اختصاص يافته كه از راه حس و تجربه يا عقل و نقل حاصل نميشود، بلكه از راه شهود درونی و يافت باطنی حاصل می‌گردد. اين مشاهدات به گزاره های حاکی از آن مشاهدات و مكاشفات تعميم داده شده است. به دليل اينكه محصول چنان كشف و شهودهايی معمولاً متوقف بر تمرين‌ها و رياضت‌های خاصی است، روش‌های عملی يا آيين سير و سلوک را نيز «‌عرفان‌»؛ ناميده، و آن را با قيد «‌عملی‌»؛ مشخص كرده‌اند، چنان كه گزاره‌های حاكی از شهود را «‌عرفان نظری‌»؛ ناميده‌اند و بعضاً مانند فلسفه‌ی اشراق با نوعی استدلال عقلی توأم ساخته‌اند. ⬅️اما واژه‌ی «‌تصوّف‌»، بنابر اظهر احتمالات، از واژه‌ی «‌صوف‌»؛ گرفته شده و به معنی پشمينه پوشی به عنوان نمادی از زندگی سخت و دور از تن پروری و لذّت پرستی است و مناسبت بيشتری با «‌عرفان عملي‌»؛ دارد، چنان كه واژه‌ی «‌عرفان‌»؛ با «‌عرفان نظری»؛ مناسب‌تر است. بدين ترتيب، در حوزه‌ی عرفان، دست كم سه عنصر را می‌توان شناسايی كرد: 💠يكی، دستورالعمل‌های خاصي كه به ادعای توصيه‌كنندگان، انسان را به معرفت شهودی و باطنی و علم حضوری آگاهانه نسبت به خدای متعال و اسمی حسنی و صفات علی او و مظاهر آنها می‌رساند. 💠دوم، حالات و ملكات روحی و روانی خاص و در نهايت، مكاشفات و مشاهداتي كه برای سالک حاصل می‌شود. 💠سوم، گزاره‌ها و بياناتی كه از اين يافته‌های حضوری و شهودی حكايت می‌كند و حتی برای كسانی كه شخصاً مسير عرفان عملی را نپيموده‌اند نيز كمابيش قابل دانستن است، هرچند يافتن حقيقت و كنه آنها مخصوص عارفان راستين ميباشد. ⬅️با توجه به اين توضيحات، روشن شد كه عارف حقيقی كسی است كه با اجرای برنامه‌های عملی خاصی به معرفت شهودی و حضوري نسبت به خدای متعال و صفات و افعال او نايل شده باشد و عرفان نظری در واقع، گزارش و تفسيری از آن است كه می‌تواند نارسايی های بسياری نيز داشته باشد و با نوعي مسامحه و توسعه در اصطلاح، می‌توان همه‌ی سير و سلوک‌هايی را كه به انگيزه‌ی يافتن حقيقت و رسيدن به رستگاری انجام ميگيرد و حالات روحی و شهودهای ناشی از آنها را عرفان ناميد، به گونه‌ی كه شامل عرفان‌های هندی و بودايی و عرفان‌های بعضي از قبايل ساكن سيری و قبايل بومي آفريقا هم بشود. 💠واژه «‌دين‌»؛ هم با همين توسّع و تسامح بر بوديسم و توتم پرستا و مانند آنها اطلاق می‌گردد. ⬅️در اينجا مناسب است اشاره ی به مفهوم حكمت و فلسفه نيز داشته باشيم: ⬅️واژه‌ی «‌حكمت‌»، كه يک واژه‌ی عربی اصيل است، به معنی معرفت محكم و متقن می‌باشد و غالباً در مورد معارف عملی به كار می‌رود. در قرآن كريم نيز اين واژه در همين مورد به كار رفته است: (اسراء: 39). اما در اصطلاح شايع، به معنی فلسفه‌ی الهی و نيز به معني فلسفه‌ی عملی و علم اخلاق به كار می‌رود. در خود علم اخلاق هم طبق اصطلاح خاصي، به معنی ملكه‌ی نفساني مرتبط با به كارگيری عقل و به عنوان حدّ وسط بين جُربُزه و غَباوت، استعمال می‌شود و در هر حال، در مورد فلسفه‌های الحادی و شكاكيت به كار نمی‌رود، بخلاف واژه‌ی «‌فلسفه‌»؛ كه از ريشه‌ی يونانی گرفته شده و به معنی هر نوع تلاش فكری و عقلانی برای فهم مسائل كلّی هستی استعمال می‌شود، هرچند منجر به انكار معرفت يقينی و ثابت و حتی انكار وجود خارجی گردد. 💢 ... . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
record (1).ogg
زمان: حجم: 18.19M
🔻درباره گفتگوی صوتی پیرامون قسمتی از کتاب قسمت سوم 🔖مشهد اول شاهدثانی_ فی وجدان الوجود 👤 ✔️ به وجود امکان پذیر است ╰๛---๛---๛------------------- @falsafeh_nazari