🔴مسئله ادراک و فیزیولوژی
⬅️در پرتو تجربه های فیزیولوژی ثابت شده یک سلسله رویداد ها و عملیات هم در اعضا حس و هم در دستگاه عصبی با بخش مهم آن که مغز باشد وجود دارد.
⬅️این رویداد ها و عملیات اگر چه طبیعت فیزیکی و شیمیایی دارند و مانند رویدادهای قسم اول میباشند اما تفاوتی را این ها با هم دارند آن است که اینها تنها در طبیعت اجسام زنده وجود دارند و با آن مربوط میگردند.
💠فیزیولوژی با کشف های تازه ای که انجام داده هم وظایف حیاتی دستگاه عصبی و اجزا مختلف آن را و هم خطوط عملیات ادراکی آنها را روشن میسازد.
💠 مثلا مُخ از نظر عملیات ادراکی که در آن صورت میگیرد به چهار منطقه تقسیم میشود (مخ دارای دو نیم کره است و مرکز ادراک در نمیکره چپ مخ قرار گرفته است).
💠منطقه پیشانی ،منطقه جداری،منطقه گیجگاهی .
⬅️هرکدام از این مناطق وظایف فیزیولوژی ویژه ای دارند.
💠مراکز حرکات (نوشتن/تکلم) در منطقه پیشانی قرار دارد و مراکز حسی که از جسم خبر میگیرند مثل حس درد ،سردی ،گرمی و همچنین حواس لمس و فشار در منطقه جداری واقع اند و مراکز دیگری در مُخ وجود دارد که در فیزیولوژی مورد بحث قرار گرفته اند.
💠دانشمندان فیزیولوژی معمولا برای به دست آوردن حقایق فیزیولوژی در دستگاه عصبی دو روش را به کار میبرند:
💠۱.روش قطع و بریدن :
قسمت های مختلفی را قطع میکنند و تغییراتی را که از این راه به دست امده بررسی میکنند.
مثلا اگر مخچه کبوتر را بردارند تعادل بدن خود را از دست میدهد ،یعنی قوه اراده و حافظه و شعورش را از دست میدهد ولی زنده میماند به طوری که اگر دانه را جلوی ان بگذارند نمیخورد ولی اگر در دهانش بگذارند انرا میبلعد.
💠۲.روش تحریک :
در این روش با محرک های الکتریکی مراکزی را تحریک کرده و تغییرات حسی و یا حرکتی را که در آنها پدید میآید ثبت میکنند.
💠 بدیهی واضح است که فیزیک و شیمی و فیزیولوژی با کلیه وسائل علمی و روش های آزمایشی و تجربی خود تنها میتوانند عملیات دستگاه عصبی و تغییراتی را که در آنها رخ میدهد روشن سازند، "ولی نمیتوانند حقیقت ادراک را از نظر فلسفی تفسیر کنند."
⬅️زیرا نمیتوانند ثابت کنند عملیات و تغییرات خاصی که صورت میگیرند عین ادراکاتی هستند که از آزمایشهای حسی به دست میآیند و حقیقت از این قرار است که عملیات فیزیکی و شیمایی و فیزیولوژی ارتباط با ادراک و با حیات روحی انسان دارند و نقش مهمی را در این زمینه ایفا میکنند اما نمیتوانند به هیچ وجه دلیل بر مادی بودن ادراک بوده باشند (چنانکه #ماتریالیستها پنداشته اند ).
💠 بین دو تا جمله ی زیر فرق هست:
💠ادراک چیزی هست که یک سلسله عملیات فیزیکی یا شیمایی یا فیزیولوژی پیش از آن و یا پس از آن صورت میگیرد.
💠ادراک یکی از پدیده های ماده است و ماده پس از رسیدن به مرحله خاصی از تکامل ان را بدست میآورد، و... .
💢"شهید صدر"، کتاب "فلسفتنا."
#فیزیولوژی.
#ادراک.
#علم.
#معلوم.
#حقیقت.
#ماتریالیسم.
#مغز.
#شعور.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت دهم. ⬅️ تعریف دیگری که برای فلسفه ذکر شده است ؛ همان مطلق واقعیت پژوهی است . یعن
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت یازدهم.
⬅️پس از اینکه "فلسفه" تعریف شد ، باید برویم سراغ موضوع فلسفه و مبانی موضوع را هم بچینیم .
⬅️ البته با مشخص شدن موضوع فلسفه و مبانی معرفتی آن ، به ضرورت بحث از فلسفه پی میبریم و تصدیق به وجود این علم خواهیم کرد .
💠 مباحث دیگری از جمله "شرافت فلسفه" ، "تصدیق هستی فلسفه" و "ضرورت فلسفه" را بعد از مطرح کردن موضوع فلسفه و مبانی معرفتی آن شرح خواهیم داد چون ممکن است برخی مخاطبان قبل از مشخص شدن جایگاه موضوع فلسفه ، به شرافت فلسفه و ضرورت آن پی نبرند .
💠از این جهت وارد "معرفت شناسی" میشویم و درباره ی نحوه ی ادراک به زبان ساده سخن خواهیم گفت و نیز ویژگی های مفهوم موضوع فلسفه را تبیین خواهیم کرد .
💠موضوع فلسفه "موجود" است و مفهوم "وجود" یا "موجود" در معرفت شناسی بررسی میشود .
نحوه ی شکل گیری این مفهوم در ذهن ، جایگاه و ویژگی های آن ، نحوه ی صدق مفهوم بر مصادیقش و ...بحث خواهد شد.
⬅️منبع ما برای این مطالب ، کتاب "مابعدالطبیعه چگونه ممکن است؟" نوشته ی دکتر مهدی قوام صفری است.♥️
🔰پ.ن: ممکن است دوستانی اشکال کنند و بگویند؛ فلسفه تنها به وجود و وجود شناسی(امور انتولوژیکال) ختم نمیشود، بلکه امور شناخت شناسی (اپیستمولوژیکال) را نیز شامل میشود.
در پاسخ به این عزیزان میگویم امور شناخت شناسی امری اشتباه و انحرافی است ؛ همانطور که عمده فلاسفه غرب به آن مبتلا شدند و در چاه افتادند و به بی راهه رفتند، در حالی که امور انتولوژیکال حقیقت هستی را روشن میکند و از معرفت شناسی صحیح پیروی میکند.
💢 #ادامه_دارد...
#ادراک.
#فلسفه.
#حقیقت.
#فلسفه_اسلامی.
#فلسفه_غرب.
#وجود_شناسی.
#شناخت_شناسی.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیست و سوم. ⬅️تغایر وجود و ماهیت! پاسخ به شبهات مخالفان فلسفه اسلامی! 💠همانطور
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و چهارم.
⬅️کشف احکام عالم و حکم واقعی عقل!
⬅️آنچه موجود واقعى است نفس وجود است، لذا ماهيت هم به دلیل خودِ وجود، موجود مىشود. لذا عقل ما براى ماهيت هم كه فى نفسه فاقد وجود است اعتبار موجوديت مىكند و آن را موجود مىبيند و احكام وجود را بر آن حمل مىكند.
💠مطلب به همين جا خاتمه نمىيابد، بلكه براى بار بعد، عقل ناگزير است وجود را براى مفاهيمى كه آنها را به تبَع وجود يا ماهيت اعتبار كرده، معتبر بداند و آنها را نيز موجود ببيند، مانند مفهوم عدم كه به تبع وجود، وجود فرضى پيدا مىكند.
💠مثلا وقتى مىگوييم <<وجودِ علت، علتِ معلول است>> پس به تبع وجود علت، عدم علت هم، علت براى عدم معلول مى شود.
💠استناد عليت به عدم (در حالى كه عدم، فى نفسه باطل و تهى از وجود است) بدين سبب است كه براى آن فرض وجود شده و آن وجود فرضى، علت براى عدم معلول شده است.
💠و همچنين كلمه ماهیت كه مأخوذ از انسان و فرس و بقر و... هست، به تبع موجوديت هر یک از اين ها، موجود است و عقل براى آن اعتبار وجود مىكند و مىگويد:
💠<<ماهيت وجود دارد>> ،در اينجا عقل براى مفهوم ماهيت به تبع نوع ها و مصداق هاى ماهوى چون انسان و فرس و بقر، اعتبارِ وجود مىكند.
💠مانند مثال هاى بالا، اعتبارِ وجود براى قوه و فعل كه از شئون وجود به شمار مىروند، مىباشد، اين دو به تبع وجود، موجودند.
💠سپس عقل براى هر یک از امور فوق كه اعتبار وجود براى آن ها نموده، احكامى صادر مىكند، مثلا درباره عدم، حكم مىكند كه عدم، نقطه مقابل وجود است.
💠يا درباره ماهيت مىگويد به سبب ماهيت، وجود گونه هاى مختلف پيدا مىكند، يا درباره قوه و فعل مىگويد:
💠"هر امرى كه قوه دارد مادى است و هر فعليتى در ماده، مسبوق به قوه است."
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#عقل.
#قوه.
#فعل.
#حقیقت.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴تلنگر
⬅️بدون روتوش، نقد هایی مخالفان فلسفه اسلامی دارم، که تصمیم گرفتم بدون پرده به این موارد بپردازم.
💠با یک نفر از مخالفان فلسفه اسلامی برخوردی داشتم، که شدیدا مدافع انقلاب بود ، اما مخالفتش نسبت به فلسفه اسلامی تعصبی برای او ایجاد کرده بود، که او و بسیاری از امثالش، ما پیروان فلسفه اسلامی را خطر جدی و آفتی برای انقلاب میدانستند، و در کنار لیبرال ها و تکثر گراها ، ما پیروان فلسفه و عرفان اسلامی را به منافقانی تعبییر کردند که سعی در تغییر جوهر انقلاب اسلامی کشورمان داریم.
💠این نقد، واقعا نقد متعصبانه و مغرضانه ای است، عموم این نقدها از دیدگاه سطحی نسبت به روایات و نداشتن تسلط کامل به فلسفه و عرفان اسلامی است، و فکر میکنند ما از پیروان ۱۰۰% ارسطو و افلاطون هستیم، دیدگاه ماشینی و الحادی به عالم داریم، لذا نسبت به اسلام و انقلاب هم دیدگاه پراگماتیک و ابزاری داریم و... .
💠در نقد مخالفان فلسفه ، تا اینجا به موارد خوبی پرداخته ایم و به خصوص تکست های مربوطه به "شرح فلسفه" و "پاسخ به شبهات مخالفان فلسفه اسلامی نسبت به حدوث" به موارد خوبی پرداختیم و نشان دادیم که اشکالات مخالفان فلسفه بر ایدوئولوژی فلسفه اسلامی، از نداشتن تخصص کافی است.
💠فارغ از این موارد، مگر عمده علما و روحانیون مدافع انقلاب، از فلاسفه و عرفا نیستند؟! آیت الله مصباح یزدی، جوادی آملی، مهدوی کنی شهید مطهری علامه طباطبایی و...، این بزرگواران مگر فیلسوف نیستند؟! مگر امام خمینی ، انقلاب جدیدی در عرفان به پا نکرد و به او عارف و بنیانگذار حکمت متعالیه عرفانی نمیگویند؟! مگر رهبر از پیروان سر سخت فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی نیست و از آرای فلسفی دفاع نکرده؟!
متوجه هستید که با گفتن "منافق" نسبت به فلاسفه و عرفان اسلامی، دارید چه کاری میکنید؟!
💠قصد تخریب و زیر سوال بردن روحانیون محترمی که مخالف فلسفه اسلامی هستند را ندارم، اما در امور سیاسی و انقلابی و کشور، روحانیون پیرو فلسفه بیشتر وارد کار زار جنگ علیه لیبرالیسم و تکنورات ها شده اند، یا علمای مخالفان فلسفه؟! آیت الله مصباح یزدی نمونه بارزی از روحانیون مدافع فلسفه است که لرزه به تن اصلاح طلبها انداخته ، چنانکه درباره او شبهات بسیار بسیار زیادی پخش میکنند.
💠فارغ از این موارد، چرا عمده اشخاصی که ادعای مسلمان و شیعه بودن و دارند، اما مخالف فلسفه و عرفان اسلامی نیز هستند، مخالف انقلاب اسلامی و ولایت فقیه نیز هستند؟! جریان ضاله بهائیت و فرقه شیعیان شیرازی انگلیس نشین، نمونه بارز این موارد هستند که نه تنها مخالف انقلاب اسلامی نیز هستند، بلکه با فلسفه و عرفان اسلامی نیز به شدت مخالف اند و پیروان فلسفه را کافر میدانند! و حکم ما را اعدام تلقی میکنند! این کار هیچ توجیهی ندارد.
⬅️قصد ندارم شأنیت آن دسته قلیل از بزرگوارانی که به فلسفه و عرفان اسلامی انتقاد دارند را لکه دار کنم، بلکه خود بنده بحث فلسفه و عرفان را در این مورد تعمیم نمیدهم و این بزرگواران را نیز انقلابی میدانم، و مِن باب فلسفه و عرفان فقط دچار شبهه شده اند، لذا از این لحاظ قضاوت نمیکنم.
⬅️تنها قصد دارم که بگویم که اگر قرار باشد ساده و سطحی قضاوت کنیم، و به راحتی پیروان فلسفه و عرفان اسلامی را به "منافق" تعبییر کنیم، دوستانی که مخالف فلسفه اسلامی هستند اوضاع و شرایط بسیار بسیار بدی دارند، اگر بخواهیم با همین عینک به قضایا نگاه کنیم.
💢 #سینا_حیدری.
#فلسفه_اسلامی.
#عرفان_اسلامی.
#انقلاب_اسلامی.
#لیبرالیسم.
#تکنوراتیسم.
#حقیقت.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت سوم. ⬅️زندگی با ظن و شکاکیت غیر ممکن است! 💠از اشکالاتی که به شکاکان میشود
🔴مغالطه شکاکیت
♨️قسمت چهارم.
⬅️حس واقعی است، نه خیال!
💠گاهی بیان میشود که محسوسات انسان، ادراکات واقعی انسان هستند و آنچه در خیال انسان وجود دارد غیر واقعی است.
💠ما از ابتدای زندگی عادت کرده ایم که ادراکات خیالی را هیچ و پوچ بپنداریم. اما واقعاً تفاوت ادراک خیالی با ادراک حسی چیست؟
⬅️اگر با دقت بیشتری بنگریم، ما هر روز از کنار موجودات مختلفی گذر میکنیم و با اینکه همه آنها را حس می کنیم، چه بسا اصلاً آنها را ادراک نمیکنیم.
💠مثلاً هر روز از عابر پیاده عبور میکنیم اما اصلاً نفهمیدیم که گوشه جدول شکسته است، و این در حالی است که هر روز آن را میدیدیم.
💠و یا اینکه لباسی که بر تن داریم را هر لحظه با لامسه، حس میکنیم اما اکثر اوقات به آن توجه نداریم و انگار اصلاً آن را ادراک نمیکنیم.
💠در واقع ادراک با "توجه" صورت میگیرد، انسان به هر چیزی توجه کند آن را ادراک میکند.
💠و اگر به چیزی توجه نکنیم آن را ادراک نمیکنیم هر چند که آن امر به ظاهر در حس یا خیال ما موجود باشد.
💠بنابراین ادراک حسی و ادراک خیالی هیچ تفاوتی با هم ندارند بجز آنکه در ادراک حسی ما اینگونه در ذهن خود اعتبار میکنیم که این ادراک من حاکی از یک موجودی خارج از من است و معلوم است که در این حالت من خودم را بدن خودم پنداشته ام.
💠واگرنه که خارج و داخل بی معنا می شود! بله ادراک خیالی و حسی هر دو واقعیت دارند.
⬅️منتهی نحوه وجود داشتن و آثار خیال با حس متفاوت است.
💠ممکن است بگویند ادراک برخی از اشیا در خیال، که برای بقیه غیر معمول است یک نوع بیماری مثلاً شیزوفررنی است.
💠در حالی که واقعاً آن فرد آن چیزها را ادراک میکند مثل ادراکات ما، وما واقعیت را بی دلیل منحصر به واقعیت خارج از بدن خود کرده ایم!
💢 #ادامه_دارد...
#سوفیسم.
#سوفسطائی.
#علم_حضوری.
#علم.
#فلسفه_اسلامی.
#حقیقت.
#شکاکیت.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت چهارم. ⬅️حس واقعی است، نه خیال! 💠گاهی بیان میشود که محسوسات انسان، ادراکات
🔴مغالطه شکاکیت
♨️قسمت پنجم.
⬅️آیا خطا های ادراکی بالذات داریم؟!
💠گاهی توسط شک گرایان بیان میشود که انسان در ادراکات خود ممکن است خطا کند؛ مثلاً فرض کنید دست راست شما در آب گرم و دست چپ شما در آب سرد است.
💠بعد از مدتی هر دو دست را در آب ولرم میگذارید، خب در این لحظه دستی که قبلاً در آب گرم بود احساس سرما و دستی که قبلا در آب سرد بود احساس گرما میکند.
💠این به معنای آن است که آبی با یک درجه حرارت را دوگونه مختلف تشخیص میدهیم؛ بنابراین حس خطا کرده است.
💠در پاسخ به شک گرایان میگوییم:
💠اگر در همین مثالها دقت کنید حس خطا نکرده است بلکه حس باید در آن شرایط آنگونه حس میکرده است واگر غیر آن بود خطا کرده بود! سلولهای عصبی دست بدلیل آنکه در چنین موقعیتی واقع شده اند باید اینگونه احساس کنند.
💠در واقع این حکم که سلولهای عصبی دست من در هر شرایطی باید آب با این درجه حرارت را یک نحو خاص حس کنند خطا است.
⬅️در بحث ادراک شهودی هم خطا رخ نمیدهد بلکه هر کس هر میزان که شهود کرده است به همان میزان حقیقت را دیده است، ممکن است گفته شود پس اختلاف عرفا در چیست؟
💠جواب این است که اختلاف در شهود نیست بلکه اختلاف در بیان شهود و حکمی است که بعد از شهود صادر میشود و تطبیقی که داده میشود، این حکم دادن اصلاً ادراک نیست بلکه یک فعل و عمل است(!) بنابراین در ادراک شهودی هم خطا رخ نداده است.
💠گاهی هم برخی فکر میکنند که خواب ادراکی خطاست و میگویند خوابها تعبیر ندارند و خلاف واقع هستند!
💠اما باید گفت که در مرتبه خیال هم هیچ خطایی رخ نمیدهد و این خواب تجلی حقیقت نفس من است، این خلاف واقع بودن ناشی از اشتباه در تطبیق و در نتیجه اشتباه در حکم است.
💠حتی گاهی خواب های ما واضح اند و ما آینده را در خواب میبینیم و دقیقاً همانگونه که در خواب دیده ایم اتفاق میافتد.
💠در واقع همه خوابها صحیح اند منتهی ما به علت عدم وضوح آنها نمیتوانیم به طور صحیح تطبیق دهیم و می گوییم اشتباه است، بنابراین میتوان گفت که هیچ خطایی در ادراک رخ نمیدهد.
💢 #ادامه_دارد...
#محسوسات.
#حقیقت.
#حقیقت_فی_النفسه.
#علم_حضوری.
#علم.
#معلوم.
#حس.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مغالطه شکاکیت ♨️قسمت پنجم. ⬅️آیا خطا های ادراکی بالذات داریم؟! 💠گاهی توسط شک گرایان بیان میشود
🔴مغالطه شکاکیت
♨️قسمت پایانی.
⬅️فرایند کسب علم و مقولات ذهنی، چگونه است؟!
💠برخی بیان داشته اند که علوم ما تنها از طریق حواس بدست میآیند.
💠اما به این مشکل برخوردند که صرفاً با حواس(منظور حواس پنجگانه است، نه علم حضوری و امثالهم)، علمی کسب نمیشود و هیچ قانون کلی بدست نمیآید.
⬅️زیرا آن علومی که از حواس بدست نیامده اند یعنی ذهن من آنها را ساخته است، و هر چه که ذهن من بدون کمک گرفتن از حواس ساخته باشد موهوم است، پس علوم ما نیز موهوم میشوند.
⬅️برخی دیگر سعی کردند بگویند ما یکسری مفاهیم(قالب ها) پیش ساخته در ذهن داریم که علم، حاصل ترکیب این قالبها با داده های حسی است.
💠اما مشکل باز حل نمیشد زیرا گمان شده بود که این قالبهای ذهنی مرز مشخصی با موهومات ندارند و وقتی ساخته ذهن هستند ممکن است خطا باشند.
💠به نظر میرسد که مشکل اینجا بود که ذهن، این پیش فرضها را از کجا آورده است؟ چرا این پیش فرضها در ذهن هستند ؟و پیش فرضهای دیگری در ذهن نیستند؟!
💠در واقع هر پیش فرض ذهنی از واقعیت خارجی گرفته شده است، به تعبیر دیگر معقولات ثانیه یک منشأ انتزاع در خارج دارند ،و باز به تعبیر دیگر پیش فرض های ذهنی همان واقعیت خارجی هستند که به انحای گوناگون بر ما ظاهر میشوند.
💠اگر این پیش فرضها از واقعیت خارجی حکایت نکنند دیگر علم و معرفت نخواهد شد! پس اگر اینها مثل ادراک حسی باشند علمی به ما نمیدهند و اگر هیچ ربطی هم به خارج نداشته باشند باز هم علمی به ما نخواهند داد ضمن اینکه در جای خود اثبات میشود که ذهن از خودش نمی تواند چیزی را بسازد.
💠پ.ن: یعنی ما حقایق مستقیما برایمان حصول میشود و به مفاهیم علم حضوری داریم که بنیه استدلال و دلایل است.
💢منبع: مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى ج۹ ص۳۸۰.
#شکاکیت.
#شک.
#علم_حضوری.
#سوفیسم.
#سوفسطائی.
#حقیقت.
#حقیقت_فی_النفسه.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴بن بست در عقاید کانت
⬅️تلاش کانت بالاخره تلاش موفقی از آب در نيامد؛ يعنی معرفت را که میخواست به اين وسيله توجيه کند بيشتر غير قابل توجيه شد، براي اينکه او اين معانی را حتی معانی فلسفی را برد به عالم ذهن و خارج را از اينها عاری کرد:
💠"در خارج نه عليتی است نه معلوليتی، نه ضرورتی نه امکانی، هيچ يک از اينها نيست. بعد به اشکال برخورد که پس تو اصلا از کجا میگویی که «خارج» وجود دارد؟ اگر عليت ساخته ذهن است از کجا میگويی که «خارج» وجود دارد؟ اگر ضرورت و وجوبی در خارج نیست، چگونه اصلا وجود داری و عقایدت را به تحریر در آوردی؟؟"
#کانت.
#معرفت_شناسی.
#حقیقت.
#شک_گرایی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴اهميت اصل عليت در عالم
⬅️محور همه تلاشهای علمی را كشف روابط علّی و معلولی بين پديدهها تشكيل میدهد و اصل عليت به عنوان يک اصل كلی و عام، مورد استناد همه علومی است كه درباره احكام موضوعات حقيقی بحث میكنند.
⬅️از سوی ديگر، كليت و قطعيت هر قانون علمی، مرهون قوانين عقلی و فلسفی عليت است و بدون آنها نمیتوان هيچ قانون كلی و قطعي را در هيچ علمی به اثبات رسانيد، اين يكی از مهمترين نيازهای علوم به فلسفه میباشد.
بعضی از كسانیچكه منكر اصالت عقل و احكام عقلی مستقل از تجربه هستند و يا اساساً برای مسائل فلسفی و متافيزيكی ارزش علمی و يقينی قائل نيستند، تلاش میكنند كه اعتبار اصل عليت را از راه تجربه ثابت نمايند.
💠اما چنانكه بارها اشاره شده، اينگونه تلاشها بيهوده و نازاست؛ زيرا از سويی اثبات وجود حقيقی براي اشياءعينی و خارج از نفس، مرهون اصل عليت است و بدون آن راهی براي اثبات حقايق عينی باقی نمیماند و هميشه جای اين شبهه وجود خواهد داشت كه از كجا فراسوی ادراكات و صور ذهنی، حقايقی وجود داشته باشد تا مورد تجربه قرار گيرد؟ و از سوی ديگر اثبات مطابقت ادراكات با اشياء خارجی(بعد از پذيرفتن آنها) نيازمند به قوانين فرعی عليت است و مادامی كه اين قوانين به ثبوت نرسيده باشد، جاي اين شبهه باقي است كه از كجا ادراكات و پديدههای ذهنی ما مطابق با اشياء خارجی باشند تا بتوان از راه آنها حقايق خارجی را شناخت؟ و سرانجـام با شـک در قـوانين ،عليـت نمیتوان كليـت و قطعيت نتايج تجربه را اثبات كرد و اثبات قوانين عليت از راه تجربه، مستلزم دور است؛ يعنی كليت نتايج تجربه، متوقف بر قوانين عليت است و فرض اين است كه میخواهيم آن قوانين را از راه تعميم نتايج تجربه و كليت آنها ثابت كنيم.
💠به ديگر سخن استفاده از تجربه در صورتی ممكن است، كه وجود اشياء مورد تجربه ثابت باشد و نتايج تجربه هم بهطور قطعی شناخته شود، و اين هردو متوقف بر پذيرفتن اصل عليت قبل از اقدام به تجربه است؛ زيرا در صورتی كه آزمايشگر به اصل عليت معتقد نباشد و بخواهد آن را از راه آزمايش اثبات كند، نمیتواند وجود حقيقی اشياء مورد تجربه را احراز نمايد، چون در پرتو اين اصل است كه ما از راه وجود معلول (پديدههای ادراكی) به وجود علت آنها (اشياءِ خارجی) پی میبريم، چنانكه در درس بيست و سوم توضيح داده شد. نيز تا به كمک قوانين عليت ثابت نشود كه علت پديده های ادراكی، مختلف و متغير و حاكی از ابعاد و اشكال گوناگون اشياء مادی متناسب با آنهاست، نمیتوانيم صفات و ويژگی های اشياء مورد تجربه را بهطور قطعي و يقيني بشناسيم تا درباره نتايج تجربه های مربوط به آنها قضاوت كنيم. گذشته از اينها، نهايت چيزی كه از تجارب حسی بهدست میآيد، تقارن يا تعاقب منظم دو پديده در حوزه تجربههای انجاميافته است، ولی چنان كه دانستيم تقارن يا تعاقب پديدهها، اعم از عليت است و از راه آنها نمیتوان رابطه عليت را اثبات كرد.
💠سرانجام اين اشكال باقي میماند كه تجربه حسی هرقدر هم تكرار شود، نمیتواند امكان تخلف معلول را از علت نفی كند، يعنی همواره اين احتمال وجود خواهد داشت كه در موارد تجربه نشده، معلولی بدون علت تحقق يابد يا اينكه با وجود علت، معلول آن تحقق نيابد، يعنی تجربه حسی از اثبات رابطه كلی و ضروری بين دو پديده هم عاجز است، چه رسد به اينكه قانون كلی عليت را در مورد همه علل و معلولات اثبات نمايد.
💠از اين رو اشخاصی مانندهيوم كه عليت را بهمعنای تقارن يا تعاقب دو پديده دانستهاند، راهی برای رهايی از اين شكوک و شبهات ندارند و بههمين جهت اينگونه مسائل فلسفی را لاينحل قلمداد كردهاند.
⬅️همچنين كسانی كه گرايش های پوزيتويستی دارند و تنها به دادههای حواس اكتفا میكنند، نمیتوانند هيچ قانون كلی و قطعی را در هيچ علمی اثبات كنند.
#علیت.
#اصل_علیت.
#قانون_علیت.
#هیوم.
#استقرا.
#حواس.
#حقیقت.
#پوزیتویسم.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مروری بر متافیزیک ♨️قسمت اول. 💠در زبانهاى اروپايى لفظ متافيزيک، به معنى ما بعد الطبيعه، از ديربا
🔴مروری بر متافیزیک
♨️قسمت دوم.
💠حال آنكه موضوع فلسفه اولى يا متافيزيک، مطلق وجود است و مسائل و قوانين آن از چنان عموميت و كلّيتى برخوردار است كه هيچ علمى و هيچ موضوعى و هيچ موجودى از دايره اصول و قواعد آن خارج نتواند بود، زيرا هيچ چيز از دايره وجود بيرون نيست هوايى وجود دارد كه تنفس مىكنيم، غذايى هست كه مىخوريم، مكانى هست كه در آن سكونت مىكنيم، زمينى هست كه بر روى آن از جايى به جايى مىرويم، خورشيدى هست كه از نور و گرمى آن بهرهمند مىشويم و ستارگانى كه توسط آنها جهت يابى مىكنيم و بسيارى چيزهاى ديگر از گياهان و جانوران.
⬅️همچنين چيزهايى هست كه مىبينيم و چيزهايى كه مىشنويم و چيزهايى كه بو و طعم آنها را احساس مىكنيم و امور ديگرى از اين قبيل.
⬅️امورى نيز وجود دارد كه بدان ميل مىكنيم و چيزهايى كه از آن مىگريزيم، چيزهايى كه دوست داريم و چيزهايى كه مورد نفرت و كينه ماست. چيزهايى كه بدان اميد بستهايم و چيزهايى كه از آن مىترسيم، چيزهايى كه به منظور استقرار در جايى يا انتقال از جايى به جايى يا حصول لذتى يا پرهيز از رنجى يا رهايى از ناملايمى يا براى مقاصد ديگرى از همين قبيل، مورد توجه و خواست ما قرار مىگيرد.
💠فيلسوف فقيد علامه طباطبائى رحمه الله، مانند ديگر فلاسفه اسلامى، اثبات واقعيت خارجى را از بديهيات اوليه بهشمار آورده و آن را نيازمند به استدلال ندانستهاند؛ مسئله را به فطرت سليم انسانى واگذار كرده تنها با ذكر انواع و اقسامى از موجودات اذهان را متوجه واقعيت هستى نمودهاند.
💢 #ادامه_دارد...
#متافیزیک.
#مابعدالطبیعه.
#ماوراءالطبیعه.
#حقیقت.
#کلیت_وجود.
#علامه_طباطبایی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مروری بر متافیزیک ♨️قسمت دوم. 💠حال آنكه موضوع فلسفه اولى يا متافيزيک، مطلق وجود است و مسائل و ق
🔴مروری بر متافیزیک
♨️قسمت سوم.
⬅️بنابراين در فلسفه اولى، بهويژه آنچه در ميان مسلمين متداول بوده و هست، ثبوت واقعيت هستى يكى از اصول متعارفه محسوب است و اساساً، اثبات واقعيت مرزى است كه فلسفه را از سفسطه جدا مىكند، زيرا فلسفه درست از نقطهاى آغاز مىشود كه واقعيت هستى بهعنوان يك اصل مسلم از پيش پذيرفته شده باشد و وسوسه ترديد يا انكار واقعيت كه همان سفسطه است در كار نباشد.
⬅️در مكاتب فلسفى اروپا در چند قرن اخير بيشتر اهتمام فلاسفه صرف اثبات واقعيت هستى و دفع تشكيكات سوفسطائيان شده است، اما بسيارى از اين فيلسوفان واقعيتگرا، خود نيز در تحليل مسئله «علم» و شناختشناسى در ورطه سفسطه افتادهاند.
بيشتر اين فيلسوفان بدان دليل كه ادراكات انسان از طريق حوّاس حاصل مىشود و حواس انسان ناقص و محدود و در برخى از موارد خطاكار است، منكر آن شدهاند كه آنچه انسان از جهان خارج بهعنوان علم و معرفت كسب مىكند مطابق با واقع باشد؛ و بدين ترتيب، ايده آليسم، در اشكال گوناگون بر افكار فلاسفه قرن هجدهم و نوزدهم اروپا سايه مىافكند بهطورى كه حتى مخالفان آن نيز خواه ناخواه در مسائل آن درگير مىشوند.
💠ماترياليسم بهطور اعمّ و ماترياليسم ديالكتيك بهطور اخصّ بازتابى است از پندارگرايى و آشفتگىهاى فلسفى غرب كه در اواسط قرن نوزدهم نضج گرفته است. بنيانگذاران ماترياليسم ديالكتيک بيشتر همّ خود را صرف دفع و ردّ ايده آليسم كرده و در نوشتههاى خود لبه تيز انتقاد را متوجه افكار ايشان ساختهاند.
اما پس از آنكه اين مكتب بهصورت ايدئولوژى حزبى درمىآيد، نويسندگان طرفدار آن براى مبارزه با مخالفان خود اعم از فلسفى و مذهبى، برچسب ايده آليسم را دانسته و ندانسته بر همه مكتبهاى فلسفى و اديان و مذاهب مىزنند و از جمله، متافيزيک را بهعنوان فلسفهاى كه از ماوراء طبيعت سخن مىگويد معرفى كرده و همواره در رديف مكاتب پندارگرا قرار دادهاند، اما بايد توجه كرد كه متافيزيک بهعنوان دانشى كه از «وجودشناسى» بحث مىكند نمىتواند مورد انكار قرار گيرد همه اين گونه امور، كه نسبت به آنها آگاهى داريم، و شايد بسيارى چيزهاى ديگر كه از آنها آگاه نيستيم، غيرواقعى و پوچ و باطل نيست، بلكه وجود حقيقى و واقعيت و ثبوت جدّى دارد.
💢 #ادامه_دارد...
#متافیزیک.
#ماوراءالطبیعه.
#مابعدالطبیعه.
#حقیقت.
#کلیت_وجود.
#علامه_طباطبایی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مروری بر متافیزیک ♨️قسمت سوم. ⬅️بنابراين در فلسفه اولى، بهويژه آنچه در ميان مسلمين متداول بوده
🔴مروری بر متافیزیک
♨️قسمت چهارم.
⬅️هرگز چيزى بهسوى چيزى ميل نمىكند مگر آنكه وجود عينى و واقعيت خارجى داشته باشد و يا منتهى به موجودى واقعى گردد، نه سراب باطل و پندار گزاف.
⬅️پس ما نبايد ترديد كنيم كه وجودى هست و نمىتوانيم واقعيت هستى را انكار كنيم مگر آنكه از در مكابره درآييم و حق را زير پا بگذاريم و در واقعيت شک كنيم، و بديهى است كه اگر كسى از چنين ترديدى سخن بگويد صرفاً جنبه لفظى خواهد داشت.
💠بنابراين هر يک از ما يا هر موجود ذى شعور ديگرى كه در اين جهان هست، خود را موجود واقعى مىداند كه داراى آثار واقعى است، و با هيچ چيز ديگرى جز از آنرو كه آن هم از واقعيت برخوردار است تماس برقرار نمىكند.
البته ترديد نيست كه ما در عين آنكه نسبت به واقعيت هستى يقين داريم نبايد در اين امر به خود ترديد راه دهيم كه در بسيارى از موارد دچار خطا مىشويم و مثلًا، چيزى را كه وجود ندارد موجود، و يا چيزى را كه وجود دارد معدوم مىپنداريم.
💠چنانكه انسانهاى پيش از ما چيزهايى را موجود مىپنداشتند و به امورى اعتقاد داشتند كه ما امروز منكر آنها هستيم و به نقيض آن معتقديم، و ناگزير يكى از آن دو بايد باطل باشد.
⬅️يكى از مسائلى كه همچنان بهعنوان موضوع اساسى فلسفه برقرار ماند اين بود كه دست آوردهاى علوم گوناگون مىتواند بهعنوان موادّ اوليه شناخت كلى مورد استفاده قرار گيرد و جهان هستى را در دستگاهى قانونمند توجيه كند. اين تقريباً همان موضوعى است كه بهعنوان تنها موضوع فلسفه اولى مورد پذيرش واقع شد، هستى و قوانين و خواص آن.
⬅️توضيح اين كه اگر فيزيک از خواص ماده و شيمى از ماهيت و تركيبات آن و رياضى از كميات و مقادير و فيزيولوژى از طرز كار و وظايف اعضا سخن مىگويد و خلاصه هر علمى گوشهاى از حقيقت جهان را بر ما روشن مىسازد، آيا تركيب اين نتايج، به علت وجه مشتركى كه در هستى با يكديگر دارند ،براى شناخت قوانين كلّى وجود، امرى الزامى نيست؟ و اگر هست آيا اينگونه معرفت همان فلسفه متافيزيک، با تعريف درست آن نخواهد بود؟
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#مابعدالطبیعه.
#ماوراءالطبیعه.
#متافیزیک.
#حقیقت.
#علامه_طباطبایی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴مروری بر متافیزیک ♨️قسمت پنجم. ⬅️مسئله ديگر اينكه ارزش معلومات بشرى را تحت كدام يک از دانشهاى
🔴مروری بر متافیزیک
♨️قسمت ششم.
⬅️اما همين سخن كه بهصورت يک قانون اظهار مىگردد كه «هر علمى كه از طريق حس و تجربه به دست نيايد باطل است» خود از طريق كدام يک از حواسّ يا در چه آزمايشگاهى مورد احساس و تجربه واقع شده است؟ سخن ايشان در واقع اين است كه بحث از اشياء و امور واقعيتدار و موجود، سخنى است علمى و منطقى و مفيد، ليكن بحث در اينكه واقعيت چيست و موجود به چه معنى است و وجود اساساً چه مشخصاتى دارد، امرى غيرلازم و ناسودمند است. اما در عمل، هر انسان متفكرى به اين مسئله توجه دارد كه اثبات وجود و عدم اشياء اساسىترين مسئلهاى است كه بحثها و كاوشهاى بشرى بهطور عمده حول آن مىچرخد، زيرا اگر مباحث وجود و عدم زائد است، به چه دليل آن همه تلاش و كوشش و تبليغ در رد يا قبول امور گوناگون صورت گرفته و مىگيرد؟
💠مگر مسئله جز اين است كه يک فرد يا گروه چيزى را اثبات مىكند و ديگران نفى و بالعكس. آيا بحث و جدالهاى علمى و فلسفى ميان مكاتب گوناگون بر سر آن نيست كه گروهى مىگويند فلان چيز هست و گروهى ديگر مىگويند نيست؟ آيا خصوصيات هستى واقعى از هستى اعتبارى يا پندارى در چه دانشى جز فلسفه مشخص مىشود؟ درست است كه هر بخش از جهان هستى موضوع يكى از رشتههاى علوم واقع شده است و نتايج علمى و نظرى خود را به دنبال داشته و دارد، اما نبايد تصور كرد كه علوم مىتوانند جاى فلسفه را بگيرند، چون فلسفه نگرشى ديگر به جهان هستى است. فيزيک و شيمى قوانين مربوط به حوزه عمل خود را كشف مىكنند، اما ماهيت و ميزان قطعيّت و ارزش معرفتى اين قوانين را در فيزيک و شيمى نمىتوان تعيين كرد، و اگر دانشمندى به اين كار بپردازد، حتماً بر اساس قوانين فلسفه متافيزيک عمل خواهد كرد، نه به كمک وسايل آزمايشگاهى. يعنى نوع معرفت فلسفى جوابگوى سؤالات او خواهد بود و او ناگزير است براى دستيابى به واقعيت مسائل از قوانين متافيزيک استفاده كند و اين بدان معنى نيست كه فلسفه را بهجاى فيزيک و يا فيزيک را بهجاى فلسفه قرار بدهد.
💠پس اثبات وجود يا خواص موجود مطلق (نه يک موجود ويژه) پيش از تحقيق در ذات و ماهيت اشياء و امور قرار دارد، چون هر چيزى قبل از آنكه «آن چيز» باشد وجود دارد و پيش از آنكه بپرسيم چيست؟ مىپرسيم هست يا نه؟ آنچه گفته شد مربوط به كسانى است كه در زمينههاى علمى و فلسفى، لااقل ضوابط منطقى سخن را رعايت مىكنند و قول و عمل ايشان مطابق يكديگر است وگرنه آن گروه از مدعيان كه فرق علم و فلسفه را ندانسته، سخن فلسفى را بهعنوان تجربه علمى جا مىزنند، و يا امورى را اثبات مىكنند كه هيچگاه از طريق حس و تجربه قابل اثبات نيست و با اين وصف خود را طرفدار علم، آن هم علم مبتنى بر مشاهده و آزمايش معرفى مىكنند، نه اهل فلسفهاند و نه طرفدار علم.
💢 #ادامه_دارد...
#متافیزیک.
#مابعدالطبیعه.
#ماوراءالطبیعه.
#حقیقت.
#علم.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
با #کانت، انسان از فردجستجوگر حقیقت، به #سوژه ایجادکننده حقیقت تبدیل شد. آن #حقیقت وکمالی که انسان درصدد یافتنش میباشد، خودش توسط #مقولات_ماتقدم_فاهمه ایجاد کرده، وشیئیتی فراتر از او نیست. #عقل انسان محدود است وامور رابرطبق قوانین وچارچوب خودش میفهمد.اصلا #نفس_الامر تا با #فاهمه انسان مواجهه نشده معنای مستقلی ندارد.بشر است که مکان وزمان را ایجاد میکند، علیت راوضع کرده وبه موجودات رنگ جوهر وعرض ومقولات عشر منطقی میدهد.نفس الامرباانسان ظاهر میشود.انسان به عنوان سوژه فعال و واهبالصور به طبیعت فعلیت میبخشد.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅ #اصل_جهان (قسمت دوم)
مدرکاتحسی مااز کثرات خلقی حکایت میکنند، و #عقل همه چیزرا درقالب #وحدت میفهمد.زیرا برای رسیدن به #حقیقت تنها به گزارشات حسی اکتفانکرده بلکه درمتن ماهیات عالم، وحدتی آفاقی راجستجو میکند وحکم به تقررآن میدهد.اگر به یافت قوای حسی اعتناکنیم وبگوییم درعالمخارج کثراتاصیلهستنداین سوال بوجودمیآید که چگونه صفتی راحمل بر موجودی میکنیم؟ مثلا میگوییم آبگرم است؟ لازمه قول به #اصالت_ماهیت این است که گرما وآب هرکدام ماهیتی مستقل و وجودی متباین از هم باشند،دراینصورت چگونه حکم به حمل و #اتحاد آن دومیدهیم؟؟ اگرحقیقت عبارتاست از کثرات متباینه، صفاتوجودی یا #معقولات_ثانی چگونه تبیین میشوند؟ مثلا حرکت چیست؟؟پاسخ آنکه ماهیتی مستقل.
سوال بعد،ظرف #ثبوت این ماهیتکجاست؟؟
پاسخ دوچیز است:
اول:درعالم خارج، سوال به چه نحودرخارج موجوداست؟؟ یا #فی_نفسه،که این حالت محال میباشد(زیرالازم میآید که حرکت به عنوان موجودی مستقل درعالم خارج درکنار درخت وسنگ تقرر داشته باشد.وآنگاه مساله حمل آن به موجودات دیگر دارای محذوریت میشود.زیرا در حمل، محمول باید به نحو لابشرط اخذشود واگرحرکت وجود مستقلی باشد یعنی به نحو بشرطشی اخذشده وامکان حملش منتفی است)
یا #فی_غیره(یعنی در ضمن یک متن اصلی وموضوعی بهنحواندماجی موجوداست مثل کشتی درحال حرکت)که این سخن فقط با #اصالت_وجود قابل توجیه است.
دوم:قائلینبه اصالت ماهیت معقولاتثانی را #انتزاعی وساخته #ذهن میدانند (زیرا #سهروردی اعتقاد اگراز وجود چیزی درخارج تکرر نوعش لازم آید، وجودخارجی آن امر محال است زیرا سبب #تسلسل میشود.مثلا اگر حرکت درخارج وجود مستقل داشته باشد، اگر آن موجود دچار حرکت شود یعنی حرکتی غیراز خودش باید موجودباشد که اورامتصف به حرکت کردهایم، وبرای حرکت دوم هم باید حرکتی دیگر باشد که آنرا حمل براو کردهایم و..الخ...این امرتسلل وباطل است) دراین صورت این سوال مطرح میشود که آیا ذهن صفتی راکه موجود حائزآن نیست به او حمل میکند؟؟؟ اگربله،پس انسان درتوهم بزرگی بسرمیبرد، زیرااز چیزی سخن میگوید که حظی ازهستی ندارد واین آغازشکاکیت است.واگرپاسخ خیرباشد بازهم سوال است که پس چگونه درخارج موجودند؟؟؟ وپاسخهای قبل تکرار شده وبه مرحله اول بازمیگردیم.
چنانچه خارج راوعاء موجودات متباین بدانیم حقیقت عبارت است از کثرت.درجهانی که کثرتحقیقت است، ساحت #الهی و #معنوی چگونه توجیه میشود؟؟؟ در اتاق من که تمام فضا توسط وسائلم پرشده، وهرمکانی مختص به چیزی است، #خداوند چگونه #حضور دارد؟؟؟ ایا اودر موجودات است؟؟ یاخارج آنها؟؟ اگرخارج آنهاست چگونه مکانی رااشغال نکرده( زیراهرمکانی اختصاص به یک ماهیت دارد) ولی همه جا هست؟؟؟ براین اساس ساحت قدسی عالم در مکانی بعیداز ماتقرر دارد.پس رابطه #نفس ماباآن عالم چگونه است؟؟؟زیرا مرزهای ماهوی مانع از اتحاد حضوری سالک با مراتب مجردعالم میباشد.
اصلا رابطه #نفس و #بدن چه میشود؟؟؟دو #ماهیت مستقل متباین که هرکدام #جوهریت خاص خودرادارند،چگونه میتوان باماهیتی به نام نفس که ازسنخ #مجردات است جواهرغیرهمسنخش که جسمانیات اطرافش میباشند رادرک کند؟؟؟ واینها نیمی از ابهامات پیش آمده از اصیل دانستنکثرات ماهوی است. تاریخ اثبات کرد که درصورت اعتقاد به #اصالت_ماهیت، به گونهای که تمام لوازم ومفردات ونتایج وخروجی آن پذیرفته شود، اگر #تقوا و تشرعدینی ونگاه #توحیدی راکنار بگذارد،قطعا منتهی به #سوبژکتیویسم میشود.(البته این بدان معنانیست که #سوبژکتیویسم همان #اصالت_ماهیت است.بلکه اصالت ماهیت کماهیعلیه منتهی به این مساله میشود) آیا #دکارت کثرات عالم رااصیل نمیدانست؟؟؟ اوهرگز نتوانست ازتباین دوماهیت مستقل به نامنفس وبدن فراتر رود.چگونه جوهری مجرد(نفس)میتواند جوهری جسمانی(بدن ومثلا درخت)را درک کند؟؟؟ از طریق #صورت؟؟ از کجا بفهمیم صورت حاصله مطابق خارج است؟؟ راهی جز انشاءنفس باقی نمیماند. اینکه مانند #کانت نتیجه راپذیرفته وصراحتا اعلام کنیم حقایق مدرکه همگی #پدیدارهای ذهن انسان هستند، وگرنه راهی به فهم #نومن خارجی نیست.ماآنچیزی را میفهمیم که ذهن میسازد نه آنچه را که او بازتاب میدهد.
قائلین به اصالت ماهیتدرعالم #اسلام بیشتر دعوِ تنزیه حضرت #حق_تعالی از ماسوایخلقیاش را داشتهاند،وگرنهنتایج #وجود_شناختی اصالتماهیت به هیچعنوانتوجیه پذیرنیست.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔸فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅ #روشنفکری و #حقیقت
گفتگوی #عبدااکریم_سروش با #مصطفی_ملکیان نمونه ای از تقابل دو سنخ از #روشنفکری میباشد.سنخ اول جریانی است که هنوزدر رویاهای منورالفکری قرن هجدهم به سرمیبرد.اینکه عقل خودبنیاد به زعمشان بدون استعانت از زعامت منبع فرا انسانی(وحی)میتواندملاک ومرجع امور قرارگیردوشناخت طبیعت خارجی وسرشت انسان بوسیله آن میسوراست.بدین طریق #انسان_مدرن به تنهایی میتواند پیشوایی خودرادر عرصه تقریرحقیقت وتقلیل مرارت برعهده گیردواین رسالت روشنفکری است.شایدبتوان گفت روشنفکری قرن هجدهمی،که #اصحاب_دائرةالمعارف نماینده آن هستندفانتزی ترین نوع تفکر انسان درطول تاریخ بوده.به گمان آنهاباکشف وتبیین طبیعت انسان ازطریق روشهای علمتجربی میشدتمام نیازهای واقعی اوراشناخت وبرای وصول به آنهابرنامهریزی کرد.گمان براین بودکه #علم_مدرن ماراقادر میسازدکه انسانیتر زندگی کنیم.باعلم وعقلانیت جدید میتوان ازدردوآلام بشرکاست،آزادی وعدالت رابرقرارکرد،وتاجایی پیش رفت که بیماری ومرگ هم ریشه کن شود.اوج این تفکردرنقد دوم #کانت است.آنجاکه اوتلاش،میکندباابطال هستیشناسی غیرمدرن وازسکه انداختن مرجعیت مذهب،اخلاق ومناسبات انسانی راکماکان زنده نگه دارد.کانت گمان میکردوجدان بشربه تنهایی میتوانداورااز بی اخلاقی ونابهنجاری نجات دهدومعیارخوبی است برای زندگی اخلاقی انسان منقطع ازوحی.امااین نگاه خوش بینانه دراوایل قرن بیستم،آنگاه که بشرمدرن دوجنگ جهانی رابرپاکرده بودبربادرفت.زیراعلم #سکولار بستر ظهور نژادپرستی #فاشیسم و وحشی گری #کمونیسم وجنگ افروزی #لیبرالیسم شده بود.اگر کانت وسایرفلاسفه روشنگری،که به انسان #سکولار بسی خوش بین بودنددرقیدحیات بودنددرمییافتندکه وجدان بشرمدرن دربرابر بی اخلاقی عصرجدید ساکتتر از دیوار میباشد وقدرت راهبری اخلاقی راندارد. #ملکیان وعمده روشنفکران ایرانی هنوزدراین فانتزیهای قرن هجدهمی به سرمیبرند.به راحتی برای انسان نسخه میپیچند.گویافکرمیکنندبحرانهای نظیر رشد ناموزون علم وتکنولوژی،بهرهکشی بی رویه ازمحیط زیست ونابودی آن توسط تکنولوژی،بیهویتی وپوچ گرایی ،اصالت یافتن فردگرایی سودمحور وترویج حرص وآز بورژوازی،رسمیت یافتن پورن وهرزهگی وازبین رفتن بنیادخانواده،فزونی یافتن جنگهاوتوسعه سلاحهای کشتارجمعی وسایرصعوبتهای زندگی مدرن همگی زیرسرتفکر دینی وانسانهای غیرروشنفکراست!!گرچه به سبب بسط سکولاریسم عنانگسیخته مطمحنظر اصحاب روشنگری بحران انسان مدرن به تعبیر #برژنسکی خارج ازکنترل شده امااین جماعت کماکان طلبکار میباشندوهیچگاه پاسخگوی فجایع حاصل ازتحقق آرمانهای سکولاریسم نیستند.
سنخ دوم از روشنفکران،مادامی که درایران بودند درهپروت شعارهای منورالفکری میزیستند اماچون رحل اقامت دربلادغربی افکندند،وپس ازمواجهه باوضعیت انسان غربی دریافتند که خیلیوقت است تشت خودبنیادی آرمانهای #مدرنیته برزمین خورده وشکاکیت وتردیدهای #پست_مدرنیته امکان تقریرحقیقت وتقلیل مرارت رااز انسان سلب کرده. باآنکه #عبدالکریم_سروش مادام که درایران بود،خود رادرقامت اصلاحگران تجددمآب قرن هجدهم میدیداماگویا پس ازاقامت بلندمدت درغرب فهمیده که آن حرفهاکشک است واندازه پول سیاه نمیارزد. #سروش ازبیملاکی وبیمعنایی روشنفکری قرن بیستویکم میگوید.اوشعارهای ملکیان راخوشبینانه وغیرقابل تحقق میداند.نه آنکه سروش متنبه شده واز اسلام ستیزی ولجاجت بااندیشه دینی توبه کرده باشد،بلکه انسان پُست مدرن قرن بیست ویکم راازنزدیک دیده واو رابیمعناتر وسرگشتهتر از آن میداند که بخواهدازسربندفانتزیهای کذایی عصرروشنگری،به مبارزات آزادیخواهانه بپردازد.او ازحقایق متکثر،وشکاکیت وعدم امکان دست یابی به حقیقت واحدمیگوید.اینکه در دوره جدید دیگرآن های وهوی نعره مستان روشنفکران صدرمدرنیته به گوش نمیرسد واصولا پرداختن به زندگی معمولی وپذیرفتن نظم جهانی وسعی درشهروند نمونه بودن مطلوبتر از پرداخت هزینههای مبارزات روسنفکری وبیخانمانی ودربهدری وزندان ومکافات است. و ملکیان باآنکه سروش راپیشگام خود درمباحث تجددمآبی میداند،اما کماکان برطبل جهل خودمیکوبد وخوش بینانه از آرمانهای بربادرفته #مدرنیته دفاع میکند.این حکایت امروز ماست.روشنفکران مقیم ایران در توهم خودگالیله پنداری سیرمیکنندوگویادرحال مبارزه با #فئودالیسم سنتی وارباب کلیسای کاتولیک میباشند.میخواهند خط به خط نمایشنامه گالیله برتولت برشت رادرایران اجراکنند.وآنانکه درغرب زندگی کرده واوضاع مضطرب مردمان آن یِنگدنیا رادیدهاند، از خواندن فاتحه ارزشهای مدرنیته وظهور انسان شکاک بیرمق پست مدرن،که دیگرشعف سکولاریسم وعلم ودانش مدرن راندارد، میگویند.البته هردوسنخ درطور تقلیداز غرب سیرمیکنند،یکی از غرب قرن هجدهم ودیگری از غرب قرن بیست ویکم تقلید میکند. واین تقلید ذات وهویت روشنفکری وارداتی است.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅ فلسفه اسلامی_۲
1_تفکر فلسفی یونان #ماهیت اندیش است.دغدغه فیلسوفان یونان، تفسیر وتبیین بُعد ماهوی موجودات میباشد. چنانچه #ارسطو #جوهر وحالات آن یعنی #اعراض رامصداق #حقیقت میدانست. و#افلاطون درصدد تبیین #عالم_مثال بود، عالمی که حقیقت #ماهیات راتشکیل میدهد.حکمای پیش از #سقراط درتوضیح #ماده_المواد عالم که همان حقیقت موجودات است، امور ماهوی نظیر آب وآتش واعدادو...رابه عنوان #هیولای_اولی ذکر میکردند.
نخستین بار #حکمای_مسلمان حقیقت خارجی رابه دوبُعد #ماهوی و #وجودی
تقسیم کردند. بدین معنا که حقیقت بسان دریایی است که سطح ظاهری آن همان بُعدماهوی موجودات و مساله #وجود به مثابه عمق این دریا میباشد. پس به زعم مسلمین،آنچه در یونان گفته شده تنها بیان بخش مختصری ازحقیقت است. #بوعلی_سینا درمقاله هفتم کتاب الهیاتشفا به بیان احکام وجودمیپردازد.بنابراین فضای فکری #فلسفه_اسلامی متفاوت ازفلسفه یونان است.یکی به بیان احکام ماهیت میپردازد وحاصلش مباحثی چون #هیولی و #مقولات_عشر وماده وصورت است.ودیگری از احکام وجود ومسائلی چون تشکیک،وحدت وکثرت،نور و ظلمت،وحدتحقه،تجلیات وجود سخن میگوید.به همین دلیل #ابن_رشد به عنوان نماینده کامل فلسفه یونانی درعالم اسلام،فلسفه مشائی وابداعات بوعلی رابه شدت نقد میکند،زیرابه زعم او بوعلی ازمسیر ارسطو فاصله گرفته.بنابراین فلسفه اسلامی صرفاحاشیهای برفلسفه یونان نیست وازحیث موضوعات واغراض وروش بافلسفه یونان تفاوت مبنایی دارد.گرچه جریان مشائی دربیان احکام ماهوی تابع اصول ارسطویی بودند والبته در الهیات مسیری متفاوت راطی کرده اما #فلسفه_اشراق دربیان احکام ماهیات به میراث ارسطو وافلاطون اکتفا نکرده وباطرح احیای #حکمت_خسروانی وپذیرفتن منبع کشف وشهود درفهم حقیقت مسیری جدید درفلسفه ایجادکردند.همچنین در #حکمت_متعالیه باطرح #اصالت_وجود تفسیری کاملا متفاوت ازاحکام ماهوی نسبت به آنچه در یونان مطرح بود ارائه شد.
2_قید اسلامی درعنوان فلسفه اسلامی افاده کننده تقدسی که مانع از نقدوانتقاد شودنمیباشد.قیداسلامی اشاره به مقام جمع آوری ومنبع ایدهپردازی فیلسوف دارد.بدین معناکه فیلسوف در اندیشه خود ازفرهنگ اسلامی تاثیر پذیرفته وایدههای راجهت تفکر اخذ کرده.حال درمقام داوری بایدببینیم اوتوانسته ایده خودرابه نحویک فراروایت کلان به نحو روشمندواستدلالی بیان کند یاخیر؟براین اساس مباحث انتقادی بسیاری دراین مقام شکل گرفته.لذا بامراجعه به متون اصلی فلسفه اسلامی در مییابید که اخذ برخی ایدهها از اسلام مانع ازشکلگیری فضای نقدوبررس بین حکمای مسلمان نشده است.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
a.m4a
42.8M
─⊰❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_چهارم
◎مدخل
【 فلسفه عبارت است از هستیشناسی عقلانی 】
#فلسفه_اسلامی #فلسفه #حقیقت #واقعیت #حکمت_نظری #فلسفه_نظری #حکمت_عملی #فلسفه_عملی #مدرن #تجربه #پوزیتیویسم #استقراء
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
_۱۵.m4a
30.24M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_پانزدهم
◎بخش اول: احکام مفهوم وجود
【قسمت سوم: مغایرت وجود وماهیت در ذهن】
#فلسفه #فلسفه_اسلامی
#وجود #ماهیت #ذاتیات #حقیقت #واقعیت #صورت #بالقوه #بالفعل #ماده #حرکت #حرکت_جوهری #زمان #هیولی_اولی #عقل_اول #عقول
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
🔻 اعتقاد به مساله #وجود_ذهنی یعنی باور به اینکه اشیاء وماهیات در خارج موجودند و صورت همان ماهیات عینا و به صورت کامل به ذهن میآیند. و این صورتها از مصادیق وافراد خارجیشان حکایتگری میکنند و این حکایتگری کاملا مطابق باعالم خارج است. براین اساس به باور حکمای مسلمان انسان بوسیله #عقل و #ذهن میتواند حکایتی واقعی از #حقیقت داشته باشند. عقل میتواند ما را به #واقعیت_خارجی آنگونه که هست برساند.
⌜@falsafeh_nazari⌟