🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و ششم.
⬅️وجود عین خارجیت است.✅
💠همانطور كه ناطقيت ذات انسان است و از انسان جدا نمىشود، خارجيت هم ذاتى وجود است و از آن جدا نمىشود.
💠بنابراين نمىتوان وجود را از خارج جدا كرده و همچون ماهيات در ذهن آورد، به عبارت ديگر، وجود یک ظرف تحقق بيشتر ندارد و آن خارج است، بر خلاف ماهيات كه در دو موطن، ذهن و خارج، موجود مىشوند.
💠بنابراين، آنچه از وجود در ذهن مىآيد حقيقت وجود نيست، بلكه مفهومى است انتزاع شده از آن كه بر افراد خارجى خود به عنوان عرض عام، حمل مىشود.
💠اگر حقيقت وجود همچون ماهيات در ذهن مىآمد و جنبه كلى پيدا مىكرد طبيعتا انطباق آن مفهوم بر مصاديق خارجى اش همچون انطباق ماهيات كليه بر مصاديق خارجى خود بود.
💠لذا حقيقت وجود كه خارجيت، ذاتیش ست نمىتواند از خارج جدا شده و در ذهن بيايد.
💠آنچه ما از وجود، در ذهن تصور مىكنيم مفهومى بر گرفته از آن بيش نيست و افراد خارجى آن به طور حقيقى، افراد مفهوم كلى نيستند.
💠و اگر ما از وجودات خارجى به مصاديق آن مفهوم تعبير مىكنيم، یک تعبير مسامحىست، زیرا، انطباق یک مفهوم كلى بر فرد خارجى در جايى معنا دارد كه منطبق و منطبق عليه از یک سنخ باشند، ولى در جايى كه منطبق عليه يعنى وجود خارجى، عين خارجيت است و آن مفهوم، عين خارجيت نيست، سنخيت ميان اين دو شبيه سنخيتى كه ميان ماهيات ذهنى و افراد خارجیشان هست، نمىباشد.
💠لذا انطباق آن مفهوم بر افراد خارجى مانند انطباق ماهيات بر افراد خارجی نيست.
💠ممکن است مخالفان فلسفه اسلامی اشکال کنند و بگویند:
💠"اشکال این است كه چرا بر «وجود ذهنى» آثار خارجى مترتب نمىشود، مگر نگفتيد وجود، عين خارجيت است و آثار خارجى بر آن مترتب مىشود. پس چرا وجود ذهنى، از ميان وجودها استثنا شده است و آثار خارجى، مانند سوزاندن براى آتش، در ذهن بر آن مترتب نمىشود؟"
💠ما نیز پاسخ مىدهیم:
💠وجود ذهنى از آن جهت كه عدم را از حريم خود طرد مىكند وجود خارجى محسوب شده (خارجى به معناى اعم كه شامل ذهنى هم بشود) و آثار خودش بر آن مترتب است، مانند كليت و نوعيت كه بر انسان ذهنى مترتب مىشود.
💠و اگر آن را وجود ذهنى نام مىنهيم از جهت مقايسه آن با مصاديقى است كه در خارج از ذهن، وجود دارند نيز، از اين جهت كه آثار خارج از ذهن بر آنها مترتب نمىشود.
💠واگرنه صرف نظر از اين مقايسه هر چه وجود دارد، اعم از آنكه در ذهن، باشد يا خارج از ذهن، خارجى است و آثار مخصوص خودشان بر آنها مترتب مىگردد؛ خارجى به معناى طرد عدم بودن و آثار خاص خود را داشتن.
💠نكته ديگرى كه از بحثهاى گذشته روشن مىشود اين است كه هر مفهومى نامش ماهيت نيست! مفهومى ماهيت است كه در خارج، فرد حقيقى داشته باشد.✅
💠فردى كه ماهيت، مقوم آن و چيستى بخش آن باشد و آثار آن ماهيت بر آن فرد مترتب شود بنابراين، مفهوم انسان و شجر و حجر در ذهن، ماهيت محسوب مىشوند، چون در خارج، فرد حقيقى آنها موجود است.
💠ولى مفهوم عدم و مفهوم وجود، ماهيت نيستند، زيرا حقيقت اين دو در ذهن نمىآيند و انطباق اين دو بر مصاديق خود از باب انطباق ماهیات كليه بر مصاديق خود نيست.♥️
⬅️پ.ن: برای درک بهتر و فهم دقیق تر مفهوم وجود ذهنی، به این پست رجوع کنید:
♨️ https://eitaa.com/falsafeh_nazari/203
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه_اسلامی.
#فلسفه.
#اصالت_وجود.
#حقیقت_وجود.
#وجود_ذهنی.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
✅واژگونی فلسفه_۳
به اعتقاد حکمای اسلامی ماهیت حائز دو وجوداست: #وجود_خارجی و #وجود_ذهنی.
وجودآتش درعالم خارج توام باآثاراست، ازجمله حرارت ودود. بعداز مشاهده آتش، صورتی ازآن درذهن انسان نقش میبندد، که مطابق مصداق خارجی است،بااین تفاوت که آتش ذهنی دارای آثارآتش خارجی نیست.یعنی صورت ذهنی آتش دود نمیکندوحرارت ندارد.دراین مثال ماهیت یک چیزواحد به نام آتش است،اما به دو وجود متقرر میباشد.وجودخارجی آتش باآثارخاص، و وجود ذهنی آتش بدون آثارخارجی.بنابراین صورت حاصل ازماهیات خارجی درذهن، که فاقدآثاروجودخارجی هستندرا وجود ذهنی مینامند. وجود ذهنی یکی ازاصول اساسی فلسفه کلاسیک است.اینکه واقعیتی درعالم خارج موجود بوده، وصورتی از آن برای انسان حاصل میشود که مطابق ماهیت خارجی است مبنای #حکمت و #فلسفه میباشد. وجود ذهنی قائم به دو بُعد مهم است:
(۱)وجه ارتسامی: به معنای تبعیت و انفعال ذهن از عالم خارج، در پذیرش حقایق است.
(۲)بُعدانطباقی:صورت ذهنی ماهیات مطابق باافراد خارجی است.
#رئالیسم وعلم به حقایق هستی، برمبنای این دوبُعد مهم شکل میگیرد.
وجه ارتسامی وجود ذهنی توسط #دکارت مورد تشکیک ونقد قرار گرفت.به این معنا که هرآنچه ثبوت ذهنی دارد لزوما ازعالم خارج بدست نیامده بلکه ذهن به نحو فطری واجدآنهاست. او مفاهیمی چون #جسم وامتداد #نفس وآگاهی و #خدا را سه مفهوم بنیادین بدیهی میدانست که هرذهنی بدون رجوع به عالم خارج بدانها آگاه است.گرچه دکارت بحث وجود ذهنی رانقد نمیکند زیرا به لزوم احرازحیث انطباقی مفاهیم قائل است اما این فکر #ارسطویی که در #فلسفه_اسلامی رواج داشت مبنی براینکه انسان درابتدای تولد خالی الذهن بوده وفاقد هرگونه مفهوم میباشد،توسط دکارت مورد نقد جدی واقع شد.دکارت بانقد بُعد ارتسامی معرفت،مساله وجود ذهنی رامتزلزل ساخت. #اسپینوزا #مالبرانش و #لایب_نیتس هرکدام طریق دکارت را ادامه دادند.به زعم آنها برخیازمفاهیم ذهنی باحس وتجربه بدست نمیآیند بلکه آنهارا ازدرون عقل میابیم وباخارج منطبق میکنیم.
# دیوید_هیوم برخلاف دکارت اعتقاد داشت که همه مفاهیم ذهنی ازخارج میآیند وهیچ تصوری ذاتی عقل نیست اما حیث انطباقی توسط #هیوم به شدت مورد نقد واقع شد.به زعم وی هیچ راهی جهت فهم این مطلب که تصورات ذهنی ماآیابامصادیق خارجی مطابقت دارند یاخیر وجود ندارد. بنابراین هرکدام از دومشرب فلسفی #راسیونالیسم و #پوزیتیویسم هرکدام یکی از پایههای رئالیسم و وجود ذهنی را نقد میکنند. اما درخاتمه این نزاع، #کانت قرار دارد.
او جهت برون رفت ازاین انسداد، بحث وجودذهنی وپارادایم رئالیسم و واقعگرایی فلسفه کلاسیک را مورد جرح ونقد قرار داد.به زعم وی تاوقتی در فضای فلسفه رایج و مساله وجود ذهنی قرار داشته باشیم، دعوابرسر اثبات حیث انطباقی یاارتسامی معرفت با شکاکانی نظیر هیوم کماکان وجود دارد.لذا باید به تحولی اساسا در #فلسفه بپردازیم.واین همان انقلاب #کپرنیکی کانت درفلسفه نام دارد. یعنی نفی وجود ذهنی ویکی شدن مقام ثبوت واثبات در معرفت.بدین روی عصر #مدرن دوران واژگونی فلسفه میباشد.چنانچه کانت در فصل سوم کتاب نقداول،یعنی فصل دیالکتیک استعلایی، فلسفه را مورد نقد جدی قرار میدهد، زیرا #متافیزیک بدنبال کشف حقیقت فراتر از انسان بوده.فیلسوف به صیرورت عقلی جهت نیل به احکام ذاتی وجود میپرداخته ودر آخربه مصاحبت با حقیقت نائل میشده.رشد وکمال بشر در گروِ توجه به این حیث التفاتی بوده.اما در دوران جدید وباانقلاب کپرنیکی کانت ،فلسفه سودای کشف حقیقت خارجی راکنار نهاده، وبه نقادی دستگاه معرفتی بشر میپردازد.عالم خارج، وعاء تاریک نومن، وطور مبهم ماده حسی است. سهم بشراز حقیقت، فراتر از وی نمیباشد بلکه توسط ذهن خودش جعل واعتبار شده. خود انسان مصدر امور است.مُعطی حقیقت وجاعل معرفت، بشر میباشد.وقتی حقیقت ذومراتب که انسان رااحاطه کرده، به نحو استقلالی وذاتی وجود نداشته باشدمسلما بحث احراز صورارتسامی که انطباقش با آن حقیقت مطمح نظر باشد، منتفی میباشد. قبل از کانت فلسفه پل ارتباطی انسان با حقیقت خارجی به نحو ارتسامی بود، بعداز کانت خارج مستقل که انسان بتواند آنرا به کمک ذهن بشناسد نقض شد، دراین فضا فلسفه پلی بین ذهن وعین نمیباشد.لذا جایگاه تفسیر حقیقت رااز دست میدهد وبه نقادی ریاضی وار ویا تحلیلی ذهن مبادرت میورزد. واین به معنای واژگونی ونقض #فلسفه و #متافیزیک است.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
💠واژگونی فلسفه
#فلسفه علمی است که درصدد شناخت حقایق موجودات واحکام ذاتی هستی میباشد.انسان بتوسط عقل وطریق برهان واستدلال این مسیر راطی میکند.دراین بین مساله وجود ذهنی، محورفهم حقیقت و اکتساب معرفت میباشد.وجود ذهنی قائم به دوحیث ارتسامی وانطباقی است.
درعصر #مدرن با نقد دو حیث مقوِم #وجود_ذهنی ، ونقادی معرفتِ ارتسامی وانطباقی،مقام #ثبوت و #اثبات یکی میشود وفهم حقیقت کماهی علیه منتفی شده لذا فلسفه از جایگاه سابقش که علم شناخت حقیقت بود خلع میشود.
#محسن_بهرامی
@falsafeh_nazari
دومشرب فلسفی #راسیونالیسم و #پوزیتیویسم هرکدام به جرح ونقد یکی از مقوِمات فلسفه و معرفت حصولی پرداختند. اما این نزاع درآخر به ظهور #کانت منتهی شد.
وی راه برون رفت از نزاعهای فلسفی را نقض امکان #رئالیستی معرفت و طرد کامل #وجود_ذهنی دانست. به زعم وی حقیقت انشاء ذهن انسان است. واقعیت قابل فهم وشناختی که فراتر از انسان باشد وجود ندارد. لذا نیازی به کشف قواعد ارتسام صحیح وانطباق صادق نداریم.آنچه هست اعطای حقیقت عالم توسط انسان میباشد.واین همان انقلاب #کپرنیکی کانت بود که به واژگونی فلسفه ومعرفت الوجود منتهی شد.
#محسن_بهرامی
@falsafeh_nazari
✅ متافیزیک علم_۲
اشکال مطرح شده بر چیستی #علم نزد #حکمای_مسلمان مسیر #پدیدارشناسی علم در #عالم_اسلام را تغییر داد. مَساعی ارباب #حکمت درجهت رفع ابهام فوق طَرفی نبست و راهگشا نبود. گویی هر پاسخ گرهای جدید برمساله علم و #وجود_ذهنی ایجاد میکرد. #متکلمین جهت فراروی از اشکالات فوق از موضع وجود ذهنی عقب نشینی کرده و #نظریه_شبح را مطرح کردند. وجود ذهنی بیانگر آن بودکه #ذهن قادر است صورتی مطابق با #ماهیت موجودات از عالم خارج دریافت کند. به نحوی که بیانگر ذاتیات و حقیقت موجودات باشد. اما در نظریه شبح ذهن نمیتواند #صورت حقیقی موجودات (ذاتیات) را دریافت کند بلکه سیاهه و شبحی از شیء برای ذهن حاصل میشود. یعنی ذهن فقط اعراض و امور وصفی اشیاء رادرک میکند. و هیچگاه به فهم ارتسامی حقیقت آنگونه که هست نائل نمیشود. گرچه این فرضیه درصدد نجات #نظریه_علم از دام #سوفسطایی_گری بود اما ناخواسته حیثیت انطباقی وحکایی علم را نفی میکرد. برخی از اعاظم حکمت نظیر #فاضل_قوشچی و #سید_صدرالدین_دشتکی و #علامه_دوانی پاسخهای را جهت نجات مساله وجود ذهنی ارائه کردند اما هیچ کدام رافع مشکل نبود.
علت راهگشانبود پاسخهای فوق این بود که علم را وفق روایت #اصالت_ماهیت توضیح میدادند. چرا که علم بیانگر حیثی وحدانی است. #صورت_ذهنی درامر حکایتگری بامصادیق خویش وحدت دارد. اما وجه این وحدت چیست؟ ماهیات مثار #کثرت واختلافات هستند. زمانی که تحقق ماهیات را اصیل بدانیم در واقع پذیرفتیم که حقیقت ذاتا چندپاره و متباین است.
حال چطورمیتوان روایتی واحدازحاکی ومحکی این حقیقت متباین ارائه کرد؟؟
دراین بین پاسخ #صدرالمتالهین رافع ابهام تاریخی مساله علم و وجود ذهنی بود. ایشان باطرح نظریه #اصالت_وجود نگرشی نوین در مسائل #فلسفی و #معرفتی ایجاد کرد وتوانست بسیاری از مشکلات و ابهامات فلسفی را گرهگشایی کند.
به دونحو میتوانیم #صورت_ذهنی وعلم را لحاظ کنیم(مثلا صورت درخت):
اول: صورت درخت از این حیث که در ذهن است وچیزی جز #مفهوم نمیباشد. دراینحالت به چیزی جز معنای خودش اشاره نمیکند. معنای مفهوم درخت اشاره به موجودی است که درطبیعت به نحو استقلالی موجود است(حیث مفهومی علم)
دوم: #وجود منشاء آثار است. و هر چیزی که حضی از وجود دارد آثاری براو متبادر میشود. صورت ذهنی درخت بهرهای از وجود دارد، پس باید آثاری داشته باشد آثاروجودی مفهوم درخت چیست؟(حیث وجودی علم)
#صدرا بُعد نخست را #حمل_اولی وجهت دوم را #حمل_شایع نامید.
صورت ذهنی درخت به جهت اینکه مفهوم است وهر مفهومی حکایت ازچیزی میکند حاکی از مصداقی است که درطبیعت به نحو #جوهر موجود است.
پس صورت ذهنی درخت به جهت مفهومی وبه حمل اولی (از این حیث که شان مفهومی و ذهنی دارد و به معنای خودش دلالت میکند) #جوهر است.
اما صورت ذهنی درخت از این حیث که بهرهای از وجود دارد و موجود است پس آثاری دارد. این صورت عارض بر ذهن شده. وهرامر عارضی حالِ در محل(جوهر) است. پس صورت درخت عرضی میباشد وهرعرضی که غیرقابل تقسیم باشد از سنخ #کیف یا #کیفیت است. و کیفیتی که عارض بر نفس شود و حالت وچگونگی برای #نفس و ذهن ایجاد کند اصطلاحا #کیف_نفسانی است. بنابراین وجودِ صورت ذهنی درخت، آثارِ موجود عرضی وکیف را دارد. پس صورت درخت به حمل شایع کیف نفسانی است.
بنابراین، صورت درخت چون شان مفهومی وحکایی دارد، منطبق بر مصداقش است و حاکی از جوهریت مصداق و محکی خویش میباشد. لذا مفهوم درخت به حمل اولی #جوهر است.
واز این جهت که وجود حقیقت عالم را فراگرفته و هیچ امری خارج از آن نیست، صورت درخت آثار کیف نفسانی را دارد. پس مفهوم درخت به حمل شایع کیف است.
محور اصلی پاسخ صدرا اشاره به وجود دو بعد ماهیت و وجود در موجودات است. علم نیز شان ماهوی و وجودی دارد. علم، حسبِ بُعد #ماهوی منطبق بر مصداق ومحکی خویش است لذا حاکی از حقیقت ماهوی شیء است. و بر وفقِ بُعد وجودی، آثار وحقیقت دیگری دارد که ما رابه سطح عمیقتر حقیقت رهنمون میکند.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
💠 پس از طرح اشکالات متعدد بر مساله #وجود_ذهنی ، متافیزیک #علم که عبارت از حیثِ انطباقی آن است، دچار تزلزل شد.
#متکلمین جهت فراروی از اشکالات فوق، وجود ذهنی رامنکر شده و #نظریه_شبح رامطرح کردند. گرچه سعی آنان بر مصون نگه داشتن علم از ساحت #سوفسطایی_گری ( #شکاکیت ) بود اما نظریه شبح به نفی بُعد حکایی علم منتهی شد.
مَساعی بسیاری از اعاظم حکماء نظیر #فاضل_قوشچی ، #علامه_دوانی ، #سید_صدرالدین_دشتکی جهت رفع گرههای مساله علم و وجود ذهنی راهگشا نبود ...بلکه برابهام مساله افزود.
بدون شک فاتح این میدان #صدرالمتالهین میباشد. او باطرح فراروایت #اصالت_وجود، بستر حل وفصل مشکلات وجود ذهنی را ایجاد کرد.
#محسن_بهرامی
@falsafeh_nazari
✅ #ایدئالیسم توام با انکار #وجود_ذهنی است.
دوجریان فلسفی #عقلگرایان ( #راسیونالیسم ) و #تجربهگرایان ( #آمپریسم ) هرکدام به نقد وابطال یکی از وجوه و ابعادمعرفتی وجود ذهنی پرداختند.
دراین بین #کانت فاتح این نزاع فلسفی بود. وی راه برون رفت از تقابل فوق را انکار مساله وجودذهنی میدانست. به زعم وی نباید درپی انطباق صورتهای ذهنی با مصادیق خارجی باشیم، زیرا ذهن بشر ایجاد کننده حقیفت است نه حکایت کننده آن.
واین همان #انقلاب_کپرنیکی کانت در فلسفه بود.
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅ عقل وذهن
برای اهل #فلسفه و #عرفان نام #آیتالله_علی_عابدی_شاهرودی یادآور کتابها ومقالات عمیق وعلمی ونظرات واجتهادات حکمی وفلسفی میباشد.
گرچه ایشان خلوت وگوشهگیری را بر جلوت وشهرت ترجیح دادهاند ودر مجامع عمومی حاضرنمیشونداما وزانت وعمق فکری ایشان براهل فن وکاملین طریقت پوشیده نیست.چه اینکه ایشان در موضوعات مختلف ازنقد نسبیت #انیشتین و اصول فیزیک #نیوتونی تا شرح بر مصباح الأنس #فنارى و مدخل #اصول_فقه مقالات وکتب دقیقی به نگارش درآوردهاند.
دراین مختصربه بررسی اجمالی آراء خاص استاد #علی_عابدی_شاهرودی پیرامون مساله #وجود_ذهنی خواهیم پرداخت. انسان میتواند به وسیله عقل به فهم حقایق خارجی آنگونه که هستندنائل شود.زیرا صورت ذهنی انطباق کامل باحقیقت خارجی دارد.امااین ابهام مطرح است که مثلا درخت یاسنگ ازمقوله #جوهر میباشنداماصورت ذهنی آنهااز مقوله #کیف_نفسانی است دوامر غیرهمسنخ چگونه رابطه حاکی ومحکی دارند؟؟
درطول تاریخ #فلسفه_اسلامی پاسخهای مختلفی به این ابهام داده شده که همگی برمبنای حیث ارتسامی وحکایی صورت ذهنی ازحقیقت خارجی میباشد.
استاد شاهرودی در ذیل بحث علم خداوندبه امورامتناعیه بحث وجودذهنی رامطرح میکند. ایشان خداوند راواجد علم حصولی میداند. توضیح آنکه خداوند به همه موجودات علم حضوری دارد وبه امور امتناعیه وعدمی که بهرهای ازوجود ندارندهم علم دارد ولی نه از سنخ حضوری زیرا امورعدمی فاقد ذات بوده وحظی ازوجود ندارند. بنابراین خداوندبه معانی این امور علم دارد واگرمتعلق علم امور معنایی باشد،حصولی است.اماعلمحصولی دارای ضعف است وخداوندازهرنقصی مبراست.ایشان وجه نقصِ علمحصولی را وساطت صورت علمیه وذهنی میداند.لذا درصدد تعریفی مجدداز علم حصولی است که قرین بانقص نباشد.براین اساس برخلاف قول مشهور،صورت ذهنی ومفهومی که نشانه ضعف علم است راذاتی علم حصولی نمیداند.
دراینجااین سوال مطرح میشود که اگرعلمحصولی همان صورت ارتسامی ذهنی نیست، پس چه چیز میباشد؟؟
پاسخ #استاد_شاهرودی گویای نوعی نگاه #کانتی به مساله فوق میباشد.البته این نگاه استاد از سنخ التقاطهای سخیف جریان #روشنفکری نیست، بلکه از نوع گفتگوی فیلسوفان ومعاضدت اهل فکر در حل مشکلات فکری بشر است. ایشان تسلط کافی به آراء #کانت دارد وبه وزان معرفت شناسی نقادانه آثاری به نگارش درآوردهاند. گرچه استاد تابع #ایدئایسم کانتی نیست اما از فضاوسبک خردورزی نقادانه او متاثر است.
به اعتقادایشان عقل باذهن فرق میکند. ذهن همان قوه فاهمه یاعقلِفاهم است. ذهن قوه دریافت یاانشاء صورت علمیه ومفاهیم میباشد.در فلسفه اسلامی مفهوم به تنهایی حاکی ازمعنا میباشد اما به اعتقادایشان مفهوم که درموطن فاهمه یاذهن تقرر داردشان حکایی وکاشفیت ازغیر ندارد. به چیزی غیراز خودش اشاره نمیکند وصرفا خودنما میباشد. اماعقل قوه فراتر از اوست که معناداری مفاهیم ذهنی را درک میکند.پس ذهن، منحیثُ ذهن فقط در خود میایستد ومفهوم میشود. اما ذهن، من حیث هوعقل کاشفیت ومرآتیت پیدا میکند ودیگرنما میشود. لذا مفهوم ازاین حیث که در ذهن است فاقدمعنا ومحکی است.عقل است که فراروی از مفهوم داردومیفهمد که این صورت علمیه به چیزی اشاره میکند.لذا عقل شانِ کاشفیت دارد وعقل همان علم حصولی است.پس علم حصولی توام باصورت ذهنی نیست بلکه همراه باکاشفیت است.
در سنت فلسفه اسلامی اولا چیزی به نام فاهمه که کارکردی جدای ازعقل دارد وجود ندارد، ثانیا تمایزی بین مفهوم ومعنا یا فاهمه وعقل نیست. زیرا مفهوم ازآن حیث که مفهوم است، دیگرنما میباشد وحاوی معناست.
اما نزد کانت مفاهیم متعلق به قلمرو فاهمه هستندوعقل فراروی ازفاهمه دارد.
به عبارتی فاهمه قدرت شناخت است اما به لحاظ شکل و نه محتوا.از این رو تعلق فاهمه همیشه جزئی است وتنها خودرا نشان میدهد.
اما عقل ازطریق استنتاج درصدد لغزاندن نوک پیکان شناخت از برابر ایستایی به برابر ایستای دیگر است.از دید کانت استدلال کار عقل است و نه فاهمه.
بنابراین، تفاوت فاهمه و عقل از این حیث این است که فاهمه تنها آنچه را که بدان مینگرد میبینداما عقل هر معرفتی را در ارتباط ونسبت با معرفتهای دیگر میسنجد.
ازاین طریق ایشان مشکل وجود ذهنی را حل میکند.ایشان میگوید صورت علمیه اصلا به ماهیت ومعنایی اشاره نمیکند چه برسد به آنکه به جوهر یاعرض اشاره کند.لذادرفرایندشناخت اصلا معنایی به ذهن نیامده که حالا بخواهیم بگوییم جوهراست یاعرض. تنها یک صورت آمده که به تنهایی هیچ حکایتگری ندارد. لذا محذور جمع جوهروعرض در وجود ذهنی منتفی است.زیرا عقل است که معانی را به صورتهای ذهنی افاضه میکند...
👇👇👇
۲۲.m4a
30.85M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_بیست_و_دوم
◎بخش دوم: احکام حقیقت وجود_
اصالت وجود واعتباریت ماهیت
【پیشینه تاریخی اصالت وجود_ آثار ونتایج اصالت وجود】
#وجود #ماهیت #حیثیت_وجود #حیثیت_ماهیت #مفهوم_وجود #مفهوم_ماهیت #خارجیت #تشخص #منشایت_اثر #منشاء_آثار #موجودیت #لابشرط #خارجیت #ذهنیت #حمل_هوهو #حمل_ذوهو #کثرت #کثرات #وجود_ذهنی #امکان_ماهوی #فقر_وجودی #اضافه_اشراقیه
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
۲۸.m4a
44.19M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_بیست_و_هشتم
◎بخش سوم: احکام عدم
【نبود تمایز وعلیت بین اعدام】
🔻 #قسمت_اول
#وجود #ماهیت #موجودیت #ذهنیت #معقولات_ثانویه #عدم #اعدام #وجود_ذهنی #حمل_اولی #حمل_شایع_صانع #حمل_شایع #نفس_الامر #وجود_بالذات #وجود_بالعرض #ملاصدرا #حاج_ملاهادی_سبزواری #علامه_دوانی #سلب_تحصلی #ایجاب_عدولی #انوار_قاهر #عقول_طولی #عقول_عرضی
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
۲۹.m4a
34.67M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_بیست_و_نهم
◎بخش سوم: احکام عدم
【نبود تمایز وعلیت بین اعدام】
🔻 #قسمت_دوم
#وجود #ماهیت #موجودیت #ذهنیت #معقولات_ثانویه #عدم #اعدام #وجود_ذهنی #حمل_اولی #حمل_شایع_صانع #حمل_شایع #دکارت #دیوید_هیوم #کانت #ایدئالیسم #راسیونالیسم #پوزیتیویسم
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
۳۰.m4a
27.17M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_سی_ام
◎بخش سوم: احکام عدم
【نبود تمایز وعلیت بین اعدام_امتناع اعاده معدوم】
🔻 #قسمت_سوم
#وجود #ماهیت #موجودیت #ذهنیت #معقولات_ثانویه #عدم #اعدام #وجود_ذهنی #حمل_اولی #حمل_شایع_صانع #حمل_شایع #امتناع_اعاده_معدوم #کلام #متکلمین #حرکت #بوعلی_سینا
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
4_5771609028396322592.m4a
28.18M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_سی_و_یکم
◎بخش چهارم: ادراک
【وجود ذهنی】
🔻 #قسمت_اول
#ادراک #وجود_ذهنی #معرفت_شناسی #وجود_شناسی #موجودیت #ذهنیت #معقولات #صورت_ذهنی #معلوم_بالذات #معلوم_بالعرض
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
4_5771609028396322603.m4a
34.74M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_سی_و_دوم
◎بخش چهارم: ادراک
【وجود ذهنی】
🔻 #قسمت_دوم
#ادراک #وجود_ذهنی #معرفت_شناسی #وجود_شناسی #موجودیت #ذهنیت #معقولات #صورت_ذهنی #ارسطو #جوهر #عرض #ارتسامی #حکایی #معلوم_بالذات #معلوم_بالعرض #کندی #فخر_رازی #اضافه #شبح
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
4_5773860828210007558.m4a
41.6M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_سی_و_سوم
◎بخش چهارم: ادراک
【وجود ذهنی】
🔻 #قسمت_سوم
#ادراک #وجود_ذهنی #معرفت_شناسی #وجود_شناسی #موجودیت #ذهنیت #معقولات #صورت_ذهنی #بوعلی #جوهر #عرض #خواجه_نصیر #مکتب_شیراز #علامه_حلی #فخر_رازی #اضافه #شبح #معلوم_بالذات #معلوم_بالعرض
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
فلسفهمقدماتی_۳۴.m4a
32.03M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_سی_و_چهارم
◎بخش چهارم: ادراک
【وجود ذهنی】
🔻 #قسمت_چهارم
#ادراک #وجود_ذهنی #ذهنیت #معقولات #صورت_ذهنی #جوهر #عرض #کیف_نفسانی #النفس_فی_وحدتها_کل_القوا #شهود_حسی #مفهوم #حکایت #عینیت #انکشاف #معنی #مصداق
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
فلسفهمقدماتی_۳۵.m4a
28.15M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱─
─❀›#محسن_بهرامی
─❀›#جلسه_سی_و_پنجم
◎ بخش چهارم:
【 #ادراک 】
↞وجود ذهنی
🔻 #قسمت_پنجم
#ادراک #وجود_ذهنی #ذهنیت #معقولات #صورت_ذهنی #جوهر #عرض #کیف_نفسانی #شیخ_الرئیس #ملاصدرا #صدرا #حمل_اولی #حمل_اولی_ذاتی #حمل_شایع #حمل_شایع_صناعی #شهود_حسی #مفهوم #حکایت #عینیت #انکشاف #معنی #مصداق
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
فلسفهمقدماتی_۳۶.m4a
27.33M
─⊰⊹❋✿#فلسفه_مقدماتی✿❋⊹⊱
❀›#محسن_بهرامی
❀›#جلسه_سی_و_ششم
◎بخش چهارم: ادراک
【وجود ذهنی】
🔻 #قسمت_ششم
#ادراک #وجود_ذهنی #ذهنیت #معقولات #صورت_ذهنی #اضافه #شبح #کیف_نفسانی #شیخ_الرئیس #ملاصدرا #صدرا #حمل_اولی #حمل_اولی_ذاتی #حمل_شایع #حمل_شایع_صناعی #حمل_شایع_بالذات #حمل_شایع_بالعرض #شهود_حسی #مفهوم #حکایت #عینیت #انکشاف #معنی #مصداق
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟
جلسه_۳۳.m4a
27.19M
┄❀❀#شرح_منطق_منظومه❀❀┄
❀›#جلسه_سی_سوم
❀›#محسن_بـهرامی
❀›#غوص_فی_تقسیم_مباد_لاستخراج_لئالی_مواد_۶
❀›#سباحه_فی_بعض_مباحث_الفاظ_۱
|↫#اصول_متعارفه #علوم_متعارفه
|↫#بینات #مصادرات
|↫#اصول_موضوعه #وجود_اربعه
|↫#وجود_خارجی #وجود_عینی
|↫#وجود_ذهنی #وجود_لفظی
|↫#وجود_کتبی #فخر_رازی #کندی
|↫#خواجه_نصیرالدین_طوسی
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄┄
💠فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟