✅ متافیزیک علم_۲
اشکال مطرح شده بر چیستی #علم نزد #حکمای_مسلمان مسیر #پدیدارشناسی علم در #عالم_اسلام را تغییر داد. مَساعی ارباب #حکمت درجهت رفع ابهام فوق طَرفی نبست و راهگشا نبود. گویی هر پاسخ گرهای جدید برمساله علم و #وجود_ذهنی ایجاد میکرد. #متکلمین جهت فراروی از اشکالات فوق از موضع وجود ذهنی عقب نشینی کرده و #نظریه_شبح را مطرح کردند. وجود ذهنی بیانگر آن بودکه #ذهن قادر است صورتی مطابق با #ماهیت موجودات از عالم خارج دریافت کند. به نحوی که بیانگر ذاتیات و حقیقت موجودات باشد. اما در نظریه شبح ذهن نمیتواند #صورت حقیقی موجودات (ذاتیات) را دریافت کند بلکه سیاهه و شبحی از شیء برای ذهن حاصل میشود. یعنی ذهن فقط اعراض و امور وصفی اشیاء رادرک میکند. و هیچگاه به فهم ارتسامی حقیقت آنگونه که هست نائل نمیشود. گرچه این فرضیه درصدد نجات #نظریه_علم از دام #سوفسطایی_گری بود اما ناخواسته حیثیت انطباقی وحکایی علم را نفی میکرد. برخی از اعاظم حکمت نظیر #فاضل_قوشچی و #سید_صدرالدین_دشتکی و #علامه_دوانی پاسخهای را جهت نجات مساله وجود ذهنی ارائه کردند اما هیچ کدام رافع مشکل نبود.
علت راهگشانبود پاسخهای فوق این بود که علم را وفق روایت #اصالت_ماهیت توضیح میدادند. چرا که علم بیانگر حیثی وحدانی است. #صورت_ذهنی درامر حکایتگری بامصادیق خویش وحدت دارد. اما وجه این وحدت چیست؟ ماهیات مثار #کثرت واختلافات هستند. زمانی که تحقق ماهیات را اصیل بدانیم در واقع پذیرفتیم که حقیقت ذاتا چندپاره و متباین است.
حال چطورمیتوان روایتی واحدازحاکی ومحکی این حقیقت متباین ارائه کرد؟؟
دراین بین پاسخ #صدرالمتالهین رافع ابهام تاریخی مساله علم و وجود ذهنی بود. ایشان باطرح نظریه #اصالت_وجود نگرشی نوین در مسائل #فلسفی و #معرفتی ایجاد کرد وتوانست بسیاری از مشکلات و ابهامات فلسفی را گرهگشایی کند.
به دونحو میتوانیم #صورت_ذهنی وعلم را لحاظ کنیم(مثلا صورت درخت):
اول: صورت درخت از این حیث که در ذهن است وچیزی جز #مفهوم نمیباشد. دراینحالت به چیزی جز معنای خودش اشاره نمیکند. معنای مفهوم درخت اشاره به موجودی است که درطبیعت به نحو استقلالی موجود است(حیث مفهومی علم)
دوم: #وجود منشاء آثار است. و هر چیزی که حضی از وجود دارد آثاری براو متبادر میشود. صورت ذهنی درخت بهرهای از وجود دارد، پس باید آثاری داشته باشد آثاروجودی مفهوم درخت چیست؟(حیث وجودی علم)
#صدرا بُعد نخست را #حمل_اولی وجهت دوم را #حمل_شایع نامید.
صورت ذهنی درخت به جهت اینکه مفهوم است وهر مفهومی حکایت ازچیزی میکند حاکی از مصداقی است که درطبیعت به نحو #جوهر موجود است.
پس صورت ذهنی درخت به جهت مفهومی وبه حمل اولی (از این حیث که شان مفهومی و ذهنی دارد و به معنای خودش دلالت میکند) #جوهر است.
اما صورت ذهنی درخت از این حیث که بهرهای از وجود دارد و موجود است پس آثاری دارد. این صورت عارض بر ذهن شده. وهرامر عارضی حالِ در محل(جوهر) است. پس صورت درخت عرضی میباشد وهرعرضی که غیرقابل تقسیم باشد از سنخ #کیف یا #کیفیت است. و کیفیتی که عارض بر نفس شود و حالت وچگونگی برای #نفس و ذهن ایجاد کند اصطلاحا #کیف_نفسانی است. بنابراین وجودِ صورت ذهنی درخت، آثارِ موجود عرضی وکیف را دارد. پس صورت درخت به حمل شایع کیف نفسانی است.
بنابراین، صورت درخت چون شان مفهومی وحکایی دارد، منطبق بر مصداقش است و حاکی از جوهریت مصداق و محکی خویش میباشد. لذا مفهوم درخت به حمل اولی #جوهر است.
واز این جهت که وجود حقیقت عالم را فراگرفته و هیچ امری خارج از آن نیست، صورت درخت آثار کیف نفسانی را دارد. پس مفهوم درخت به حمل شایع کیف است.
محور اصلی پاسخ صدرا اشاره به وجود دو بعد ماهیت و وجود در موجودات است. علم نیز شان ماهوی و وجودی دارد. علم، حسبِ بُعد #ماهوی منطبق بر مصداق ومحکی خویش است لذا حاکی از حقیقت ماهوی شیء است. و بر وفقِ بُعد وجودی، آثار وحقیقت دیگری دارد که ما رابه سطح عمیقتر حقیقت رهنمون میکند.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅ گامی بزرگ در جهت احیای حکمت مشاء
به مناسبت چاپ کتاب تحریر اصول اقلیدس. که شامل تحریر خواجه نصیرالدین طوسی، ترجمه قطبالدین شیرازی وبا حواشی میر سید شریف جرجانی و تعلیق سید عبدالله انوار میباشد.
#حکمت_مشاء صرفا شامل #فلسفه و #متافیزیک نبود بلکه #مشائیون به پیوستگی علوم نظری وعملی با غلبه نگاه فلسفی قائل و پایبند بودند.
فیلسوف مشائی مقید بود که از منظر الهیات فلسفی خود به اموری چون #ریاضی و #طبیعیات بپردازد. یعنی آنچه در باب سطح وحجم وجسم میگفتند تحلیل مساله از نگاه علم #هندسه نبود بلکه از این منظر بود که وقتی فیلسوف به واقعیت واحکام سطح وحجم وجسم ازاین حیث که ظهورات واقعیتاند میپردازد به چه نتیجهای میرسد؟
لذا گرچه در #یونان ریاضیات جزء طیف علوم حقیقی یا فلسفه (بالمعنی الاعم) بود اما در #عالم_اسلام ریاضی و طبیعیات خود بخشی از پروژه عظیم هستی شناسی و واقعیت پژوهی وفلسفه (بالامعنی الاعم) بودند.
خروجی جریان مشائی در تاریخ تمدن اسلام به نگارش درآمدن دایره المعارفهای بزرگ علمی وفلسفی در جهت بررسی ابعاد مختلف حقیقت ومعرفت بشری بود.
#محسن_بهرامی
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄┄
💠فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟