eitaa logo
فلسفه نظری
2.2هزار دنبال‌کننده
513 عکس
83 ویدیو
115 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴بدعت در مسیحیت و فلسفه مسیحیت ⬅️اتین ژیلسون که خودش نیز مدافع فلسفه مسیحی است، در کتاب <<عقل و وحی در قرون وسطی>> می‌گوید: 💠"از اقوال صریح آگوستین قدیس چنین بر می‌آید که اولا وحی، ما را به ایمان آوردن فراخوانده و مادام که ایمان نیاورده ایم نمی‌توانیم بفهمیم؛ ثانیا انجیل از ما نمی‌خواهد که که عقل را به کناری بگذاریم بلکه به همه کسانی که حقیقت را در کلام منزل می‌جویند، وعده فهمیدن داده است. 💠پس چنین نتیجه گرفته می‌شود که تعالیم قدیس آگوستین بجای آنکه متضمن طرد کامل کمال مطلوب یونانیان باشد، در حقیقت متوجه تغییر "صورت آن است." گرچه تمام اعضای خانواده آگوستینی در هر زمان و مکانی که زندگی می‌کنند بر اعتقاد و ایمان واحدی هستند، ولی از قوه فهم خود به طرق مختلفی بهره می‌برند. 💠اعتقاد و ایمانی که آگوستین قدیس و بونانتورا در قرن سیزدهم و مالبرانش در قرن هفدهم و بالاخره جیو در قرن نوزدهم است...خلاصه کلام اینکه در مسیحیت به تصریح آگوستین بالاتفاق همگی معتقدیم مادام که ایمان نیاورده ایم فهم نتوانیم کرد." ⬅️منبع: اتین ژیلسون؛ عقل و وحی در قرون وسطی؛ ترجمه شهرام پازوکی؛ ص۱۸_۲۰. 💠پ.ن: این در حالی است که که در اسلام، و فلسفه اسلامی، ایمان گرایی هیچ جایی ندارد و هیچ موضوعی، بدون دلایل عقلی محکم و مبانی معرفت شناسی صحیح، پذیرفته نیست. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴معرفت شناسی و پوزیتیویسم 💠شهریار زرشناس: بر خلاف نظر پوزیتیویست‌ها هر تمدنی یک پارادایم علمی برای خود ایجاد کرده است. ⬅️نگاه پوزیتیویستی به علم، معتقد است تاریخ تحولات علم یک جریان خطی انباشتی است که صورت اولیه آن در اعصار کهن باستانی ظهور کرد و بعد به مرور پیشرفت کرد تا به علم امروز رسید. علم امروز صورت کامل علم بشری است؛ کامل‌ترین صورت آن و علوم گذشته صورت‌های جاهلانه و ناقص علم امروزی اند. 💠همین حرف‌های رایجی که امروز وجود دارد مبنی بر این که علم پیشرفت کرده و یا تکنولوژی پیشرفت کرده است. کتاب‌های درسی تاریخ علم متاسفانه در کشور ما بر این مبناست. 💠با طرح دیدگاه‌های پل فایرابند، توماس کوهن، و تا حدی لاکاتوش و عده‌ای دیگر، نگاه مدرن و پوزیتیویستی به علم شکست و این تلقی به وجود آمد که علم اینگونه نیست که یک جریان انباشتی خطی بوده که از همان نقطه صفر در عصر باستان شروع شده و پیشرفت کرده و ما امروز در اوج پیشرفت علم هستیم و از قبلی‌ها بیشتر می‌دانیم. نه، اینگونه نیست. 💠کوهن در «تئوری پارادایم‌ها» می‌گوید هر تمدنی، به تعبیر ما هر عالم تاریخی، یک پارادایم علمی برای خود دارد. در ذیل آن پارادایم یک صورت علمی ایجاد کرده است و با از بین رفتن هر تمدن، پارادایم علمی آن تمدن نیز رفته است. طبق گفته کوهن این پارادایم‌ها با یکدیگر قابل مقایسه نیستند و نمی‌شود گفت کدام بهتر و یا بدتر یا کدام قوی‌تر و کدام ضعیف‌تر است. بلکه فقط می‌توانیم از ظهور و آمد و رفت پارادایم‌ها حرف بزنیم. ⬅️به این ترتیب می‌توانیم از پارادایم علم شرقی، پارادایم تمدن اسلامی، پارادایم علم یونانی–رومی و پارادایم قرون وسطایی سخن بگوییم. 📷 yon.ir/dSNN9 . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت یازدهم. ⬅️پس از اینکه "فلسفه" تعریف شد ، باید برویم سراغ موضوع فلسفه و مبانی موض
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت دوازدهم. ⬅️نحوه ی ادراک مفهوم وجود! ⬅️در اثر ارتباط اندام های حسی با چیزی ، مفاهیمی در ذهن ما شکل می‌گیرد . در معرفت شناسی ، اگر بخواهیم شکل گیری ذهن و اولین تصورات و تصدیقات را توضیح بدهیم ، باید سعی کنیم که تبیینی طبیعی ارائه دهیم ، نه اینکه یک مرتبه بگوئیم خداوند مفاهیم را در ذهن ما قرار داد یا عقل فعالی خارج از انسان است که مفاهیم را القا می کند و ... ، چه اینکه این ها تبیین طبیعی و توضیح روند طبیعی حصول مفاهیم نیستند ، ابتدا وجود عقل فعال و خدا را باید اثبات کنیم تا بعد این حرف ها را بزنیم . 💠از این جهت در تبیین شکل گیری ذهن اینطور می‌گوییم : در اثر ارتباط اندام های حسی با چیزی (به طور مثال یک توپ رنگین) ، سه تصور و یک تصدیق با یکدیگر در ذهن شکل می‌گیرند که عبارتند از : ۱.تصور رنگی معین ( مهم نیست چه رنگی ، بعدا برایش نام می‌گذارد !) . ۲.تصور چیزی که رنگین است ( اثر آن چیزی که رنگ دارد را احساس کرده است ). ۳.تصور وجود. ۴.تصدیقی به نام <<اصل هویت>> ، یعنی <<هر چیزی خودش است>> یا << الف ، ضرورتا و ذاتا الف است>> ، در این مثال <<توپ ، توپ است>>. ⬅️ استدلال ما برای این تبیین چیست ؟! تصور اول که جزو واضحات است و نیازی به دلیل ندارد ، به محض ارتباط اندام حسی با واقعیت ، احساسی صورت می‌گیرد ، یا این داده ی حسی ، دیداری ست یا شنیداری یا اقسام دیگر. 💠در این روند احساس ، ادراک هم رخ می‌دهد ، اینطور نیست که داده ی حسی در ما انباشت شود و ادراک عقلی ، به طور گزینشی یا بعدها به کار بیفتد! 💠 پس ما بعد از احساس (محسوس بالذات) ، این را ادراک می‌کنیم که چیزی (محسوس بالعرض) را احساس کرده ایم( البته شاید هنوز ویژگی های دیگر توپ را نشناخته ایم) ، از طرفی نمی‌توانیم بگوئیم چیزی را احساس کرده ایم مگر اینکه همراه آن چیز ، تصوری از وجود نداشته باشیم ، به این دلیل به دنبال دلیل و شاهد برای وجود محسوس بالعرض می‌گردیم که تصور محسوس بالعرض غیر از تصور وجود است. 💠 گاهی سراب همانند برکه ی واقعی هم محسوس بالذات یکسانی دارند ، هم تصور وجود را همراه خود دارند و انسان به جهت یکسانی محسوس بالذات ، حکم به یکسانی محسوس بالعرض هم می‌دهد ، در صورتی که ممکن است ، محسوس بالعرض متفاوت باشد. 💠در اثر ادراک شیء دوم و حکم به اینکه <<ب ، ب است>>و مقایسه با <<الف ، الف است>> به اصل تناقض می‌رسیم و می‌گوییم <<الف ، ب نیست>> و بدین ترتیب ادراک شروع می‌شود و ذهن گسترش می‌یابد. 💠 اولیات هر ذهنی همان چیزهایی است که عرض شد و طرز کسب مفهوم وجود نیز توضیح داده شد ، مفهوم وجود همراه با همه ی مفاهیم دیگر نیز هست . 💠البته تبیین های دیگری نیز برای کسب مفهوم وجود ارائه شده مانند ؛ کسب نشدنی بودن این تصور و فطری بودن آن! ، که تبیین طبیعی نیست و دلیلی هم ندارد . دیگری انتزاع مفهوم وجود از مفاهیم دیگر و علم حضوری است که این باعث تأخر مفهوم وجود نسبت به برخی مفاهیم می‌شود و این درست نیست که بگوییم ابتدا مفهومی داریم بدون همراهی و صدق مفهوم وجود بر آن...!♥️ 💢 ... . . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت دوازدهم. ⬅️نحوه ی ادراک مفهوم وجود! ⬅️در اثر ارتباط اندام های حسی با چیزی ، مفا
🔴شرح فلسفه. ♨️قسمت سیزدهم. ⬅️اینجا به نقل مویدات متون دینی برای طرز اکتساب مفهوم وجود می‌پردازیم . «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»(نحل : ۷۸) و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی‌دانستید؛ و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید! 💠شرح : قرآن کریم وجود بالفعل و تحقق هرگونه مفهوم قبل از تولد را نفی می‌کند ، بنابراین مفهوم وجود یا از اولیات و همراه با سایر تصورات ماهوی است و یا بعد از مفاهیمی کسب و انتزاع می‌شود ، صورت دوم باطل است ، چون داشتن هر مفهومی بدون داشتن تصوری از وجود آن ممکن نیست ، پس فقط صورت اول می‌ماند . ⬅️آگاهان می‌دانند که معرفت شناسی کانت و پیروان او ، مبنی بر فطری بودن مفهوم وجود ، با مبنای ما نمی‌خواند . 💠مفاهیم بدیهی و اولیات ، "خود موجه" هستند .یعنی تعریف محتوایی تصورات اولیه مانند "وجود" و استدلال برای پذیرش تصدیقات اولیه مانند "اصل هویت" و "اصل تناقض" امکان ندارد ، اولیات خودشان واضح هستند و نیازی برای تعریف و استدلال ندارند. 💠این اولیات در توجیه و درستی ، به خودشان متکی هستند ، از این جهت "نیازی به توجیه با استفاده از مفاهیم دیگر" ندارند . 💠نکته ی بسیار دقیقی که باید مد نظر قرار داد این است که در ذهن ما ، علیت نیز برقرار است . علیت در ذهن همان دلالت و استدلال است. 💠یعنی مفهومی داریم که بدیهی و اولی نیست و برای توجیه و پذیرش آن نیاز به مفاهیم دیگری داریم (معلول) . اولیات در توجیه ، معلول مفاهیم دیگر نیستند بلکه علت توجیه مفاهیم دیگر می‌شوند و در توجیه به خودشان متکی هستند (همانند واجب الوجود که علت هستی مخلوقات است ، اما چیزی هستی بخش آن نیست). ⬅️با فهم دقیق نکته ی بالا ، برهان علیت نیز به خوبی فهمیده می‌شود و تسلسل در معلول ها نیز واضح البطلان می‌شود . چه اینکه اگر تسلسل در معلول ها ممکن می‌بود ، آنگاه اولیات نیز در توجیه نیاز به علت می‌داشتند و این باعث انکار معرفت می‌شود.♥️ 💢 ... . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه. ♨️قسمت سیزدهم. ⬅️اینجا به نقل مویدات متون دینی برای طرز اکتساب مفهوم وجود می‌پردازیم .
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت چهاردهم. ⬅️عام بودن مفهوم وجود...! 💠 پس از بررسی نحوه ی ادراک مفهوم وجود و تشخیص متفاوت بودن مفهوم حاصل از محسوس بالعرض (مانند توپ) و مفهوم حاصل از محسوس بالذات (مانند رنگ توپ) و مفهوم وجود ، به ویژگی های مفهوم وجود می‌پردازیم. 💠 مفهوم وجود هم بر واقعیت مستقلی مانند توپ (محسوس بالعرض) و هم بر واقعیت وابسته ای مانند رنگ توپ (محسوس بالذات) و هم بر واقعیات ذهنی صدق می‌کند . یعنی می‌توانیم بگوییم توپ وجود دارد ، رنگ توپ وجود دارد ، مفاهیم در ذهن هم وجود دارند. 💠گاهی می‌توانیم با محسوس بالذات به واقعیات مستقل دیگری غیر از محسوس بالعرض اول هم پی ببریم ، مثلا با دست زدن به ظرف داغ ، هم به وجود ظرف پی می‌بریم ، هم به وجود کسی که ظرف را داغ کرده است ، گرچه محسوس بالذات نباشد. منتهی برای اثبات وجود محسوس بالعرض دوم باید ادله ای منطقی ارائه بدهیم. 💠نکته ی مهم اینکه خداوند ، به معنایی که عرض کردیم ، محسوس بالعرضی است که مستقیم حس نمی‌شود ، البته برای حس نشدنش دلیل منطقی و بدیهی خواهیم آورد . این یعنی بحث از وجود خداوند بحث از واقعیت است نه افسانه ها ، که بعدها وجودش را اثبات خواهیم کرد . ⬅️برای این نکته نیز مؤید نقلی خواهیم آورد. 💠 بنابراین مفهوم وجود مفهومی عام است که مانعی برای اطلاق آن بر چیزی وجود ندارد ، مگر آنکه به محال بودن بیانجامد . 💠 از این جهت تا اینجا راه برای بحث از وجود ماده و غیرماده باز است و عام بودن مفهوم وجود دالّ بر آن است . 💠کسی که مفهوم وجود را منحصر در ماده می‌داند باید دلایلی بیاورد تا اثبات کند" اطلاق مفهوم وجود بر غیرماده محال است" و این عام بودن مفهوم وجود را محدود کند و یا اثبات کند محسوس بالعرض ها ، همگی مادی هستند. 💠و نیز کسی که قائل به وجود غیرماده است باید اثبات کند ، اما عدم اثباتش نشان از انحصار هستی به ماده نیست. 💠این ویژگی مفهوم وجود امکان بحث از «مابعدالطبیعه» و علم کلی بررسی موجودات را نشان می‌دهد.♥️ 💢 ... . . . . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴بن بست در عقاید کانت ⬅️تلاش کانت بالاخره تلاش موفقی از آب در نيامد؛ يعنی معرفت را که می‌‌‌‌‌خواست به اين وسيله توجيه کند بيشتر غير قابل توجيه شد، براي اينکه او اين معانی را حتی معانی فلسفی را برد به عالم ذهن و خارج را از اين‌ها عاری کرد: 💠"در خارج نه عليتی است نه معلوليتی، نه ضرورتی نه امکانی، هيچ يک از اينها نيست. بعد به اشکال برخورد که پس تو اصلا از کجا می‌‌‌‌‌گویی که «خارج» وجود دارد؟ اگر عليت ساخته ذهن است از کجا می‌‌‌‌‌گويی که «خارج» وجود دارد؟ اگر ضرورت و وجوبی در خارج نیست، چگونه اصلا وجود داری و عقایدت را به تحریر در آوردی؟؟" . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
✅الهیات سکولاریسم دربنیانش متاثراز الهیات وثنوی است. بدین معناکه درنهادش ارجاع به دوگانه: ونامقدس، روحانی وغیر روحانی، به عنوان دوحوزه مستقل متعارض دارد. واین مساله ریشه درالهیات ثنوی دارد.توضیح آنکه عالم هستی به دوحوزه مستقلِ متعارضِ مبدائیت نور ومبدائیت ظلمت، که یکی منشاء ایجاد امر روحانی ودیگری مصدر صدور امر غیرروحانی است تقسیم میشود.این دوگانه الهیاتی، تعارضی است که جمع واتحادشان غیرممکن است.زیرا برای امرمقدس ونامقدس، مابه‌ازای مستقل فی‌نفسه ماهوی، درنظرمیگیرند.یعنی کلیساومعبدونهادی که تکفل امور دینی را دارد، وهمچنین طبقه روحانی که متولی اجرای شعائرواحکام مذهبی هستند، ماهیتا روحانی ومقدس میباشند، درمقابل سایرنهادهای غیرمذهبی وطبقات غیر روحانی قرار دارند که غیرمقدس میباشند. پس مابادوحوزه مستقل ماهوی متعارض مواجه هستیم که هرکدام لوازم وعوارض خاص خویش رادارند، وتبدیل هرکدام به دیگری ناممکن میباشد زیرا مستلزم انقلاب درماهیت است فهومحالُ. براین اساس جمع دومقام ملکوت وناسوت،دین ودنیا، در افق الهیات ثنوی وبالتبع تقریبا ناممکن وممتنع است، یابایداهل آسمان باشی یااهل زمین.ماهیت و ذاتا مغایر با هویت وامر انسانی است.چراکه دین عطف به ساحت ثابتات ازلی و احکام الهی است اماسیاست ذاتی سیال دارد زیرا مشیربه دنیابوده ونشاءدنیا، محکوم به تغییر وحرکت میباشد.البته این ثنویت در مسیحی نیز وجود دارد، زیرا دوگانه و که جزء مبانی متافیزیکی کلام مسیحی است آنچنان عمیق وجدی میباشد که فیلسوفان همچون و در عصر نوزایی نتوانستند از این دوگانه فراتر رفته ودر دام دوگانه و قرارگرفته ونتوانستند بین آن دو جمع کنند. همچنین در ساختار مدرن ودرمساله و ردپایی ثنویت مسیحی به چشم میخورد. براین اساس مساله دین چون عطف به امرمقدس دارد، وماهیتا متعالی است، با مساله حاکمیت وسیاست که دلالت برامرنامقدس داشته وماهیتا دنیایی وغیرمتعالی است درتعارض میباشد وجمع آن دو محال وممتنع است.درصورت اقدام به این کار،دین وسیاست دچار فرافکنی شده، وامرنامتعارفی به نام محقق میشود....که سبب خسران خلق وتباهی امور ملک وفساد دین وانهدام صلاح وسیاست و..هکذا میشود. اما در الهیات توحیدی واسلامی، ملکوت حقیقت دنیا میباشد. وهرامر دنیایی ونامقدسی دربطن خودش به امرقدسی والهی منتهی میشود.زیرا حقیقت، یک کل واحد ذومراتب است. هرمرتبه‌ای باطن وحقیقت مرحله مادون است، وتمام مراتب مقدس والهی میباشند. امر نامقدس در جهان‌بینی اسلامی مابه‌ازای خارجی وماهوی ندارد بلکه تنها درحیطه ذهن واراده انسان موضوعیت می‌یابد. به عبارت امرنامقدس بالتبع وجود موجودمختار(انسان) موضوعیت می‌یابد.الهیات و مستلزم نمی‌باشد. البته درطول تاریخ مسلمانان سکولار وجود داشته‌ ودارند، اما وقوف در این تفکر، حاصل اندیشه اسلامی نیست، بلکه حاصل تاثیرگذاری ثنویت مندک در ارکان عالم ویا اطوار اندیشه‌ غیراسلامی میباشد. در تفکر توحیدی همه چیز مقدس است زیرا حاصل فیض الهی وتجلی اسماء وصفات حق‌تعالی میباشند. امرنامقدس در فکر انسان تقرر دارد که نهایتا متعلق اراده قرار میگیرد. لذا امرغیرالهی، ماهیت مستقلی ندارد بلکه نحوه نیت ومتعلق اراده انسان میباشد.زمین، تنزل یافته آسمان ودنیا حاصل تجلی ملکوت است. پس حقیقت ، است وباطن واعمال قدرت و ولایت بر انسانها، و اوامر الهی است. شریعت ودین تنزل ربوبیت تشریعی حق تعالی میباشد. وربوبیت او شامل حوزه فردی واجتماعی انسان میشود. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari