eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
451 عکس
73 ویدیو
59 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴زمانی که فطرت انسان رخ نمایی میکند، آتئیسم در روانشناسی نیز خار و ذلیل می شود، و حقیقی بودن فطرت توسط دانشمندان غرب تایید می شود...! ⬅️پروفسور جاستین بارت، از دانشگاه آکسفورد، به این حقیقت دست یافته که اعتقاد به ادیان و خداوند، امری از روی ترس نیست، بلکه از امری فطری و مطابق با حقیقت عالم است ، و نتایج و تحقیقات بی طرفانه زیادی گفتار ایشان را تایید می کنند! 🆔 @falsafeh_nazari 💠درحالی که امروزه بسیاری از محققان اهمیت آموزش دینی به کودکان را مورد تأکید قرار داده اند یک روانشناس از دانشکده الهیات فولر بر این باور است که اعتقاد کودکان به خداوند یک مسئله ذاتی است؛ اما محققی دیگر آموزش دینی کودک را بر نوع پذیرش رویدادهای دور از انتظار موثر می داند...! 🆔 @falsafeh_nazari ⬅️به گزارش تلگراف، اگر اعتقاد به خدا به کودکان آموزش داده نشود چه اتفاق رخ می‌دهد؟ ⬅️آیا کودکان با این اعتقاد به دنیا می‌آیند؟ 💠این پرسشها طرح اولیه کتابی نوشته جاستین بارت روانشناس است که تحت عنوان " مومنان ذاتی" منتشر شده است. بارت درحال حاضر محقق دانشکده الهایت فولر است و قسمت اعظم تحقیقات خود را روی کودکان و باورهای دینی متمرکز کرده است.✅ 🆔 @falsafeh_nazari 💠وی پس از مشاهده این که کودکان تمایل به این باور دارند که جهان دارای نظم و هدف است، به این نتیجه رسید که کودکان با تمایل به این تفکر متولد می شوند که یک عامل مابعد طبیعی در پس این نظم وجود دارد یا این که کودکان دارای یک سیری مواضع طبیعی نسبت به اعتقاد دینی از انواع مختلف هستند...!✅ 🆔 @falsafeh_nazari ⬅️درحالی که این نویسنده اعتقاد دارد این مواضع را می توان با انواع محیطهای آموزشی و فرهنگی تحت تأثیر قرار داد، اعتقاد دارد که تحقیقاتش نشان می‌دهد که مهارتهای شناختی کودک در زمین بازی به سمت اعتقادات دینی متمایل است، و این گزاره ای دیگر در عالم است که به باطل بودن عقاید مادی گرایی و باطل بودن جهانهای سکولار پر از استکبار مهر باطل می‌زند...! ⬅️به نقل از: http://www.telegraph.co.uk/news/politics/8510711/Belief-in-God-is-part-of-human-nature-Oxford-study.html . . . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴گسترده ترین بررسی اعتقاد دانشمندان به ادیان الهی ⬅️آیا همه دانشمندان آتئیست هستند؟ ⬅️آیا دانشمندان معتقد هستند که دین وعلم در تضادند؟ ⬅️پاسخ این سوالات و سوالات دیگر توسط محققان دانشگاه رایس منتشر شد...! 💠این مطالعات، باور رایج بین عموم مردم را به چالش می‌کشد در حالی که مردم فکر می‌کنند که عموم دانشمندان آتئیست(بی‌خدا) هستند اما تحقیقات چیزی دیگری می‌گویند...! 💠بیشتر دانشمندان در جهان خود را دیندار معرفی کرده اند و قابل توجه است که دانشمندان خداباور بیش از دو برابر دانشمندان آتئیست هستند...! 💠جالب است که فقط تعداد کمی از دانشمندان به تضاد میان علم و دین باور دارند، مثلا در کشور انگلستان به عنوان یکی از سکولار ترین کشور ها فقط 32% درصد از دانشمندان به تضاد میان علم و دین معتقدند و در آمریکا این عدد 29% است. 💠این تحقیق، بزرگرین تحقیق راجع به علم و دین بود که توسط دانشگاه رایس و موسسه فاراده صورت گرفته است. ⬅️پ.ن:این تحقیق فعلی، تمام تبلیغات جهان استکبار را به خاک نشاند و مدعی پوچ ملاحد که ادعا می‌کردند اکثر دانشمندان به خداوند و ادیان الهی باور ندارند و حتی پشتیبانی از مدیران آتئیستی همچون ژورنال ساینتفیک امریکن و نیچر و...را نیز داشته اند، به دروغی بزرگ در تاریخ تبدیل کرده است.☑️ منبع: http://news.rice.edu/2015/12/03/first-worldwide-survey-of-religion-and-science-no-not-all-scientists-are-atheists/ . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴سخن با مسلمانانی که چیزی از فلسفه و کلام نمی‌دانند 💠علم فلسفه ، مادر تمامی علوم است. در این علم، انسان غریزه پرسش خود را ارضا می‌کند، و فلسفه در صدد تبیین عقلانی جهان است. 💠علم فلسفه، چیزی جز تبیین عقلانی عالم نیست. 💠شما اگر چیزی از معرفت شناسی، شناخت شناسی و وجود شناسی ندانید، چگونه می‌خواهید حقایق عالم را بفهمید؟ ⬅️بر فرض روزی به مُلحِدی بر خوردید که نه خداوند را قبول دارد، و نه هیچ دینی را، چگونه در مقابل او می‌خواهید از وجود خدا و حقانیت اسلام دفاع کنید؟ چگونه می‌خواهید در مقابل شبهات آنها مقاومت کنید، و چه تضمینی است که بعد مدتی شما هم مثل آنان نشوید و به انکار دین و خدا نپردازید؟ زیرا نه تسلطی به مباحث عقلی صرف دارید، و نه می‌توانید به صورت عقلانی از دین دفاع کنید. 💠و اگر ملحدی به دین به صورت اختصاصی نقدی انجام داد، شما که تسلطی به علم کلام ندارید، چگونه می‌خواهید در مقابل او بر فرض عقلانیت دین را اثبات کنید و معقولیت پذیری گزاره های اسلام را به او اثبات کنید؟ ⬅️در غیر این صورت، آیا شما چیزی جز مسلمان موروثی(شناسنامه ای) هستید؟ آیا در اسلام ایمان آوردن بدون تعقل مقبول است؟ 🔘جا دارد به این موضوع فکر کنید که واقعا شاخص های اولیه مسلمان بودن را دارید؟! . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴کانت و دین ⬅️کانت از لحاظ دینی آداب ظاهری را به جای نمی آورد و کسی هم نمی تواند مدعی شود که او تم
🔴کانت و دین ⬅️کانت از لحاظ دینی آداب ظاهری را به جای نمی آورد و کسی هم نمی تواند مدعی شود که او تمایلات عرفانی داشته است.به هر حال مسیحی خالص العقیده و معتقد به اصول رسمی نبوده،ولی به خدا حقیقتا اعتقاد داشت.هرچند معتقد بود که اخلاق مستقل است، به این معنی که اصول آن ماخوذ از علم کلام،اعم از طبیعی یا الهی، نیست،ولی اعتقاد راسخ داشت که اخلاق مستلزم اعتقاد به خدا و در نهایت امر متضمن آن است. 💠اگر بگوییم که او هیچ گونه تصوری از تجارب دینی نداشت،اغراق گفته ایم.اگر کسی چنین سخنی گوید،شک نیست که مخالفان این سخن تعرض کنان به تعظیم کانت در برابر آسمان پر ستاره ی بالای سر و قانون و اخلاقی درون دل اشاره خواهند کرد.با این حال کانت توجه حقیقی به اعمال پرستش و دعا و آنچه "بارون فن هوگِل" عنصر عرفانی دین میخواند نداشت. 💠ولی این بدان معنی نیست که، هرچند نحوه ی تقرب او به دین عملا و منحصرا از راه آگاهی به تعهد اخلاقی بود،حرمت خدا را نگه نمی داشت. کانت در عرصه ی سیاست جمهوری خواه بود،مشروط بر اینکه حکومت سلطنتی مشروطه با قانون اساسی را هم بتوان ضمن اصطلاح به حساب آورد.او با امریکایی ها در جنگ استقلالشان همدردی داشت و بعدا لااقل با مرام انقلابیون فرانسه موافق بود. 📚منبع:تاریخ فلسفه ی غرب کاپلستون جلد ششم ص ۲۰۴،۲۰۵. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴اخلاق غیر دینی وجود ندارد ♨️پاسخ به شبهات ملاحد و پیروان کانت. ⬅️گاهی گفته می‌شود که در اخلاق یک سری اصول اخلاقی وجود دارند که هر انسانی فارغ از گرایشات و اعتقاداتش این اصول را می‌پذیرد. 💠این اصول اخلاقی، اصولی عام هستند که چه دیندار و چه بی دین می‌توانند آنها را بپذیرند و با توجه به این مسأله می‌توان گفت اصول کلی اخلاقی ربطی به دین ندارد. 💠اما در بررسی این سخن باید گفت که اساس دین توحید است و توحید امری فطری است. به تعبیر دیگر انسان در اعمال خود همیشه دنبال رسیدن به وضعیتی بهتر است (گرچه ممکن است در مصداق آن اشتباه کند). 💠در اینجا سوال می‌شود که چگونه فهمیدید این وضعیت بهتر از آن است و چرا این گزینه را انتخاب کردید؟ جواب این لست که چون "بهتر بودن" را می‌فهمیم. 💠 بنابراین درک وضعیت بهتر ممکن نیست جز اینکه اصل "بهتر بودن" فهمیده شود، چه اینکه اگر بهتر بودن فهم نشود نمی‌توان هیچگاه عملی انجام داد زیرا انسان در هر عملی وضعیت بعد از عمل را با وضعیت فعلی مقایسه می کند و چون وضعیت بعدی را بهتر می داند آن کار را انجام می‌دهد‌، و اگر اینگونه نباشد و وضعیت بعدی نسبت به وضعیت فعلی ترجیحی نداشته باشد، ترجیح بلامرجح می‌شود که محال است. 💠بنابراین همه انسانها قبول دارند که باید به سمت وضعیت مطلوب بروند و مطلوب بودن را هم درک می‌کنند. 💠حال، ما اسم بهتر بودن را کمال می‌گذاریم و به این تعبیر می‌توان گفت که هر انسانی در هر عملی که انجام می دهد به دنبال رسیدن به کمال بیشتر است‌، و کمال بیشتر درک نمی‌شود جز اینکه کمال مطلق فهمیده شود(زیرا کمال بیشتر یعنی کمال مطلق به علاوه یکسری از محدودیت ها). 💠بنابراین هر انسانی در هر عملی که انجام می دهد به دنبال کمال است و از این مسأله به کمال طلبی انسان یاد می‌شود. از طرف دیگر، کمال مطلق (یا به تعبیر دیگر بالاترین کمال) نمی تواند دو تا شود! زیرا تمایز و دوتا شدن در امور محدود است اما ما از کمال بی نهایت صحبت می‌کنیم. 💠 این مسأله همان توحید است که و به تعبیر علامه طباطبایی(ره)اساس دین بوده و اگر کل دین را جمع کنیم توحید می‌شود و اگر توحید را مفصل کنیم کل دین می‌شود. 💠نتیجه بحث اینست که هر عملی که با توجه به کمال مطلقی که انسان درک می‌کند انجام شود اخلاقی و توحیدی است و هر عملی که از روی غفلت از آن کمال مطلق انجام شود عملی غیر اخلاقی است بنابراین اخلاق غیر دینی و غیر توحیدی وجود ندارد. 💠 این نسخه اخلاقی عام بوده و قابل تجویز برای هر انسان و هر جامعه ای می باشد.♥️ ⬅️منبع: ترجمه تفسير الميزان، ج۱، ص۵۳۳. . . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نقد پلورالیسیم ⬅آیت الله صادق لاریجانی: یکی از دلایلی که برای روش نسبی گرایی کلی ذکر شده است، متعد
🔴نقد پلورالیسیم ⬅آیت الله صادق لاریجانی: یکی از دلایلی که برای روش نسبی گرایی کلی ذکر شده است، متعدد می‌باشد که در اين جا به یکی دو استدلال آن ها اشاره می‌شود. 💠یکی از مهم ترين ادعاهایی که در باب کثرت گرایی در فهم دين مطرح می‌کنند، تز «شريعت، صامت است » می‌باشد. 💠مدعی هستند که خود شريعت و متن کتاب و سنت، صامت است و ما هستيم که اين متن را به نطق در می‌آوريم و از آن مطلب می‌فهميم. 💠پرسش هایی که به کتاب و سنت عرضه می‌شود، کتاب و سنت را به نطق در می‌آورد، اما خود کتاب و سنت ساکت است. 💠حال اين پرسش ها از کجا می‌آيد؟ مسلما از خود کتاب و سنت نمی‌آيد، بلکه از علوم و معارف روز و فلسفه ، رياضي، شیمی و ...می‌آيد، بنابراين، هر چه ذهن يک عالم از علوم اصلی انباشته تر باشد، فهم او از دين ، اصلی تر و دقيق تر و به واقع نزديک تر می‌باشد و بدون تنفيح علوم اصلی، علمای ما فهم شان منقح و حجت نيست. ⬅️این که «شريعت صامت است»، يک پيش فرض های زبانی و اصولی دارد که بايد در مورد آن بحث کرد; ولی در واقع بايد ديد که آيا اصل اين ادعا موجه است ياخير؟ و آيا شريعت صامت است؟ به عنوان مثال، فرض کنيد که ما در مسجدی نشسته ايم و پيامبر(ص) وارد می‌شود و حکمی را بيان می‌کند. دليل صامت بودن حکم چيست و چرا مي گوييد که فهم ما از کتاب، دائر مدار پرسش های ما است؟ گاهی آن قدر افراط می‌کنند که می‌گويند: 💠فهم ما درست به اندازه سؤال های ما است، يعنی اگر ما سؤال نکنيم، قرآن و سنت چيزی برای ما ندارند. 💠آيا نمی‌شود قبل از اين که ما از قرآن سؤال کنيم، قرآن با ما سخن بگويد؟ اصلا اين که قرآن دارای محتوا است و معانی و مفاهيم را به ما القا می‌کند عين سخن گفتن است. بنده حدس می‌زنم که قائلين به اين نظريه، سخنی را خَلط می‌کنند. ⬅️برخی از فيلسوفان هرمونوتيک در باب سؤال سخنی دارند: آن ها سؤال را به اين معنا نگرفته اند که ما از بيرون چيزی بياوريم، بلکه نفس آن حالت گشودگی در مقابل يک متن را، سؤال می‌گويند و به تعبير آن ها انسان نسبت به متن گشوده است و البته اين شرط درستی است،وقتی بنده با شما رو به رو می‌شوم و می‌خواهم کلام شما را بشنوم، بايد نسبت به حرف شما حالت گشودگی داشته باشم، يعنی خودم را آماده کرده باشم و آن چه شما می‌گوييد بفهمم و بشنوم و اين حالت، ربطی به اين بحث ندارد. 💠اين که انسان ها بايد آماده فهم يک متن باشند، غير از اين است که بگوییم: چون انسان، سؤال هايش را از بيرون و از معارف عصری می‌آورد، پس متن صامت است. در اين که چرا شريعت صامت است؟ اين ها اين سؤال را به يک بحث زبانی بر می‌گردانند و می‌گويند: 💠زبان، معانی خودش را به ما القا نمی‌کند، بلکه ماييم که به زبان معنا می‌بخشيم، در صورتي که تا به حال، علمای ما می‌گفتند که الفاظ، بعد از وضع يک معنایی دارند که اين معنا دل بخواهی ما نيست. ⬅️زبان طبيعی انسان، گرچه اصل آن قرار دادی است، ولی بعد از قرارداد موجب می‌شود که الفاظ در معانی ظهورات واقعی پيدا کنند و ديگر ربطی به خواست ما ندارد. اين تفکری است که علمای ما داشته اند، اما اين ها می‌گويند که معنا را ما به متن می‌بخشيم. 💠در جواب بايد گفت: اصل اين حرف نادرست است، زيرا اين سخن علاوه بر اين که تالی فاسدی دارد، بنای معقولی نيز ندارد. تالی فاسد آن اين است که انسان می‌تواند آزاد باشد و هر معنایی به لفظ ببخشد. اگر بنا است که ما معنا را به لفظ ببخشيم، پس به عنوان مثالمی‌گوييم: اگر بگوييد لا اله الا الله، باران می‌آيد و اين جاست که می‌گويند: ما نمی‌خواهيم بگوییم که متن هر معنایی را می‌پذيرد. در صورتی که اين طور نيست. وقتی که ما ريشه آن را مورد جست و جو قرار می‌دهيم، به اين بازگشت می‌کند که رابطه الفاظ و معانی، بعد از وضع، ديگر قراردادی نيست؛ همان طور که ظهورات قراردادی نيست. درست است که وضع يک قرارداد است، ولی ظهور الفاظ بعد از وضع، ديگر قراردادی نيست، بلکه يک امر تکليمی است و اين که ما از الفاظ قرآن، معانی به ذهنمان خطور کند، چه به دلالت تصديقی يا تصوری، اين ها قراردادی نيست، بلکه يک واقعيت است. لذا بنا به تعريف فلسفی و کلامی معانی قرآن و سنت، عينی است. از اين رو می‌توان گفت که من معنای قرآن را فهميدم يا نفهميدم. قرائت های مختلف از دين، بنا به اعتراف آن ها، مشتمل بر خطا و صحيح و سقيم است، يعنی قرائت هایی که از دين داريم، يک اموری است از مجموعه خطا و صحت، و اين خطا نمی‌تواند بطن قرآن باشد، در صورتی که بتون قرآن همه آن عين حق است. پس قرائت های مختلف که به زعم آن ها، امری است مشتمل بر صحت و وثوق، اين نمی‌شود که همان بتون قرآن باشد که در روايات به آن اشاره شده است. . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت پنجم. ⬅️یهودیان مشهور آتئیست! ⬅️در طول تاریخ، یهودیان بسی
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت ششم. ⬅️ری کرزویل. 💠ری کرزویل نویسنده، مخترع و آینده‌پژوه آمریکایی است كه در یک خانواده کاملاً یهودی بزرگ شده است. ⬅️او باور دارد نامیرایی تا سال 2050 دست‌یافتنی است؛ و در این راه قائل به تکنولوژی‌هایی همچون نانوروبات‌های تعمیر کننده‌ی بدن هست. 💠کرزویل روزانه بالغ بر ۱۵۰ قرص دارویی مصرف می‌کند تا فرایند پیری بدن خود را به تأخیر بیندازد. 💠 او ادعا می‌کند در طی بیست و دو سالی که دارو مصرف می‌کرده، تنها به اندازه‌ی دو سال پیر شده است! 💠این اظهارات او درباره جاودانگی انسان در این دنیا، ریشه در انکار خداوند دارد. 💢 ... . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت ششم. ⬅️ری کرزویل. 💠ری کرزویل نویسنده، مخترع و آینده‌پژوه
🔴یهودیان پیشگامان آتئیسم در دنیا ♨️قسمت هفتم. ⬅️برتراند راسل! 💠برتراند راسل فیلسوف، جامعه‌شناس و فعّال صلح‌طلب بریتانیایی بود که در قرن بیستم می‌زیست. ⬅️پدرش، جان راسل، لرد آمبرلی که مردی بی‌دین بود نیز از اشراف‌زادگان محسوب می‌شد. ⬅️برتراند راسل یکی از مشهورترین فیلسوفان خداناباور قرن بیستم؛ و از منتقدان برجسته اعتقاد و عمل مسیحی بوده است. 💠پاره‌ای از نوشته‌های وی در این زمینه در کتابی تحت عنوان «چرا مسیحی نیستم؟» جمع‌آوری شده‌اند. 💠راسل در پاسخ به سؤال: «من یک خداناباورم یا یک ندانم‌گرا؟» می‌گوید: به عنوان یک فیلسوف، اگر بخواهم برای شنونده‌های فلسفه محض سخن بگویم باید بگویم که خود را یک ندانم‌گرا توصیف می‌کنم چرا که فکر نمی‌کنم برهانی قاطع وجود داشته باشد که کسی بتواند اثبات کند که خدایی وجود ندارد. از سوی دیگر اگر بخواهم برای افراد معمولی در خیابان اثری صحیح بگذارم فکر می‌کنم که باید بگویم من یک خداناباور هستم چرا که وقتی می‌گویم نمی‌توانم اثبات کنم که خدایی وجود ندارد مجبورم که همچنین به همانسان بگویم که نمی‌توانم اثبات کنم که خدایان هومری وجود ندارند. ⬅️راسل، فیلسوف سطحی بین و حس گرا نیز بود که در مبانی فلسفی او، شاهد تناقضات و کج فهمی زیادی از ادیان هستیم ،حتی در مباحث فلسفی نیز بسیار تناقض دارد ، و به قول شهید مطهری می‌توان گفت "راسل و امثال راسل، در حد دبستانیان مسلمان هم نیستند." 💠شاید بتوان گفت از دلایل مهم گسترش الحاد در غرب، یهودیت و مسیحیت تحریف شده باشند، به خصوص یهودیت. 💢 ... . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
گوهر ذات انسان، از هر قيدي آزاد و از هر بندي رهاست؛ مگر قيد عبوديت خداي سبحان كه چنين بندي، از هر آزادي و بي بندوباري بهتر است. تنها مبدئي كه حاكم بر گوهر ذات آدمي است و در نتيجه، بر تمام شؤون علمي و عملي او اشراف و سيطره دارد، خداوندي است كه هستي او مستقل مي باشد و وجودي به انسان عطا نموده كه عين ربط به او است. در اين منظر، خداوند، نه تنها فاعل و خالق انسان است، بلكه مقوّم او است و انسان، نه تنها مخلوق اوست، كه متقوّم به او خواهد بود.  📚آیت الله جوادی آملی؛ولایت فقیه؛ ص۱۳۵. . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
✅فرهنگستان علوم انسانی قم_۲ 🔸فلسفه شدن، و فلسفه فاعلیت بررسی ابعادمختلف فکری وعلمی فرصتی مفصل می‌طلبد، وتفصیل آن ازحوصله این مقال خارج است.به فراخور موضوع این صفحه اشارتی به نظرات فلسفی ایشان می‌کنیم.به زعم تابه حال فلسفه چیستی وچرایی بوده،یعنی این ازسنخ فلسفه نظری محض بوده که به مسائل بنیادین هستی پرداخته واز عینیت جامعه غافل بوده، ازاین رو قدرت تولید علم ندارد.درحالی که مااز انتظار کنترل عینیت راداریم.همانطور که فلسفه های حسی با ایجاد هماهنگی در حوزه‌های علوم آنهاراتحت اشراف خود درآورده‌اند.یعنی نظام علوم طبیعی وکاربردی بر اساس فلسفه# پوزیتویسم شکل می گیرد. می‌گویدکه اگرانتظار مااز این است که حضورعینی درجامعه داشته باشدوفرهنگ وسیاست واقتصادوتکنولوژی راکنترل نمایدبایدفلسفه برآمده از آن بر علوم اشراف داشته باشد.بایدفلسفه‌ای داشته باشیم که به چگونگی وکنترل حرکت درعینیت بپردازدچون عالم، دارِتغییر است وکارعلوم کنترل تغییراست. وفلسفه هم بایدفلسفه حرکت وتغییر و باشد.این فلسفه شدن باید به سه مسئله مهم بپردازد: اول:وحدت وکثرت. دوم: زمان ومکان سوم:اختیار وآگاهی. وقتی این سه متغیر ارکان هستند بایدمبتنی بریک محورباشند.ماباید یک موضوع مبنایی داشته باشیم که این سه مساله رابراساس آن جلوببریم.موضوع محوری فلسفه و و ماهیت است. ولی این دو نمی‌توانند ما را به فلسفه شدن و عمل اسلامی برسانند.از این رو بایدموضوع جدیدی تعریف نمایید.مبنایی که سیدمنیرالدین مطرح میکند درابتدا است یعنی موجودات عالم کاملاًبایکدیگرمرتبط‌اند.این ارتباط درسیرکمالی‌اش به تعلق منتهی میشود.یعنی موجودات عالم نه تنهابایکدیگرمرتبط‌اندبلکه تعلق وتقوم به یکدیگر دارند.پس از اصالت ربط به منتهی میشود.سپس میگوید همه این موجودات به یک حقیقت بالاترارتباط دارند.ازاینجا رامطرح میکندو وحدت وکثرت،زمان ومکان،واختیارواراده رابراساس اصالت فاعلیت تعریف می‌نمایدواین تفسیر درشکل تکامل یافته‌اش تبدیل به میگردد.این تفسیر معتقداست که هویت،تغییر،انسجام،وحدت،ودریک کلام تمامی شوون مخلوقات برپایه تولی و ولایت تفسیرمیشوند.همه شوون مخلوقات تحت ولایت الهی قرار میگیرندزیراهمه مخلوقات شوون حق‌تعالی هستند.لذابایدبراساس اصالت فاعلیت واصالت ولایت سه مساله سابق راتفسیر نماییم.براین اساس فرهنگستان دیگربه دنبال صدق وکذب ادراک‌ها نیست بلکه معیار را حق وباطل میداند،ادراکی که محصول جریان تولی باشدادراک حقی است.ازاین رو دیگرباید ازمعرفت حق وباطل سخن گفت نه صادق وکاذب.حتی ازبرخی گفته‌های برمی‌آید که راقبول ندارند وتمام این علوم ویافته‌های فعلی را محصول جریان ولایت باطل میدانند.نه تنها بلکه حتی چون ریشه درفلسفه یونان داردمبتنی بر تولی به ولایت طاغوت است.معیارحق بودن اندیشه‌های نظری نیزانطباق آنها با است.براین اساس ایشان به لحاظ معتقد به تقدم ایمان برمعرفت هستند.بایداول ایمان پیدا کنیم وبعد بفهمیم.وبراساس این ولایت ایمانی است که فلسفه شدن شکل میگیرد وفلسفه شدن تولید سه و روش میکند: منطق فهم دین،منطق فهم کاربردی،ومنطق فهم اجرایی، سپس آنهارا تکامل می‌بخشد ودرمرحله دیگر یک هماهنگی دین درتکامل این منطق‌ها بوجود می‌آورد، هماهنگ سازی که براساس آن اطلاعات تخصصی وبعدایجاد فرهنگ عمومی جامعه وتکامل آن‌را بر محور دین قرار میدهد، هه این امور مبتنی بر دین است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅الهیات سکولاریسم دربنیانش متاثراز الهیات وثنوی است. بدین معناکه درنهادش ارجاع به دوگانه: ونامقدس، روحانی وغیر روحانی، به عنوان دوحوزه مستقل متعارض دارد. واین مساله ریشه درالهیات ثنوی دارد.توضیح آنکه عالم هستی به دوحوزه مستقلِ متعارضِ مبدائیت نور ومبدائیت ظلمت، که یکی منشاء ایجاد امر روحانی ودیگری مصدر صدور امر غیرروحانی است تقسیم میشود.این دوگانه الهیاتی، تعارضی است که جمع واتحادشان غیرممکن است.زیرا برای امرمقدس ونامقدس، مابه‌ازای مستقل فی‌نفسه ماهوی، درنظرمیگیرند.یعنی کلیساومعبدونهادی که تکفل امور دینی را دارد، وهمچنین طبقه روحانی که متولی اجرای شعائرواحکام مذهبی هستند، ماهیتا روحانی ومقدس میباشند، درمقابل سایرنهادهای غیرمذهبی وطبقات غیر روحانی قرار دارند که غیرمقدس میباشند. پس مابادوحوزه مستقل ماهوی متعارض مواجه هستیم که هرکدام لوازم وعوارض خاص خویش رادارند، وتبدیل هرکدام به دیگری ناممکن میباشد زیرا مستلزم انقلاب درماهیت است فهومحالُ. براین اساس جمع دومقام ملکوت وناسوت،دین ودنیا، در افق الهیات ثنوی وبالتبع تقریبا ناممکن وممتنع است، یابایداهل آسمان باشی یااهل زمین.ماهیت و ذاتا مغایر با هویت وامر انسانی است.چراکه دین عطف به ساحت ثابتات ازلی و احکام الهی است اماسیاست ذاتی سیال دارد زیرا مشیربه دنیابوده ونشاءدنیا، محکوم به تغییر وحرکت میباشد.البته این ثنویت در مسیحی نیز وجود دارد، زیرا دوگانه و که جزء مبانی متافیزیکی کلام مسیحی است آنچنان عمیق وجدی میباشد که فیلسوفان همچون و در عصر نوزایی نتوانستند از این دوگانه فراتر رفته ودر دام دوگانه و قرارگرفته ونتوانستند بین آن دو جمع کنند. همچنین در ساختار مدرن ودرمساله و ردپایی ثنویت مسیحی به چشم میخورد. براین اساس مساله دین چون عطف به امرمقدس دارد، وماهیتا متعالی است، با مساله حاکمیت وسیاست که دلالت برامرنامقدس داشته وماهیتا دنیایی وغیرمتعالی است درتعارض میباشد وجمع آن دو محال وممتنع است.درصورت اقدام به این کار،دین وسیاست دچار فرافکنی شده، وامرنامتعارفی به نام محقق میشود....که سبب خسران خلق وتباهی امور ملک وفساد دین وانهدام صلاح وسیاست و..هکذا میشود. اما در الهیات توحیدی واسلامی، ملکوت حقیقت دنیا میباشد. وهرامر دنیایی ونامقدسی دربطن خودش به امرقدسی والهی منتهی میشود.زیرا حقیقت، یک کل واحد ذومراتب است. هرمرتبه‌ای باطن وحقیقت مرحله مادون است، وتمام مراتب مقدس والهی میباشند. امر نامقدس در جهان‌بینی اسلامی مابه‌ازای خارجی وماهوی ندارد بلکه تنها درحیطه ذهن واراده انسان موضوعیت می‌یابد. به عبارت امرنامقدس بالتبع وجود موجودمختار(انسان) موضوعیت می‌یابد.الهیات و مستلزم نمی‌باشد. البته درطول تاریخ مسلمانان سکولار وجود داشته‌ ودارند، اما وقوف در این تفکر، حاصل اندیشه اسلامی نیست، بلکه حاصل تاثیرگذاری ثنویت مندک در ارکان عالم ویا اطوار اندیشه‌ غیراسلامی میباشد. در تفکر توحیدی همه چیز مقدس است زیرا حاصل فیض الهی وتجلی اسماء وصفات حق‌تعالی میباشند. امرنامقدس در فکر انسان تقرر دارد که نهایتا متعلق اراده قرار میگیرد. لذا امرغیرالهی، ماهیت مستقلی ندارد بلکه نحوه نیت ومتعلق اراده انسان میباشد.زمین، تنزل یافته آسمان ودنیا حاصل تجلی ملکوت است. پس حقیقت ، است وباطن واعمال قدرت و ولایت بر انسانها، و اوامر الهی است. شریعت ودین تنزل ربوبیت تشریعی حق تعالی میباشد. وربوبیت او شامل حوزه فردی واجتماعی انسان میشود. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ فلسفه اسلامی_۱ به اذعان برخی اصطلاحی متناقض و سخنی سخیف میباشد. چه اینکه ماهیت و تعبد وبندگی است و عبارت است از پرسش وابهام بشر درباره حقایق هستی. چگونه مقام تعبد وپرسش بایکدیگر جمع میشوند؟؟ ازاین روی فلسفه اسلامی، یا امتداد وشرحی بر کتب آنهاست ویامباحثی است پیرامون اثبات اصول دین ومعارف مذهبی.به عبارتی مسلمانان بر علم نام فلسفه اسلامی گذاشته‌اند. سوای از میزان صحت وسقم ادعاهای فوق(که همگی ناشی از عدم مطالعه متون فلسفه اسلامی وهمچنین ناآشنایی با دین است) باید ابتدابه این سوال پاسخ داد که منظور از فلسفه اسلامی چیست؟؟ جهت پاسخ به پرسش فوق باید گفت دارای دو مقام است: 1_مقام جمع آوری 2_مقام داوری هر دارای ایده وجهان‌بینی خاصی است وبه حکم انسان بودن، از امور مختلفی نظیر دین، عرف، اساطیر، علم، خرافات، کشف وشهودو...تاثیر میپذیرد. وهمه این موارد میتوانند منشاء ایده‌های فیلسوف باشند. اینکه در مقام جمع آودی، ایده یا خود را ازکجا آورده، مهم نیست.زیرا نه میتوان در ذهن و روان انسانها جستجو کرد که ازچه چیز تاثیر پذیرفته اند!! ونه اصلا چنین کاری مطلوب ومفیدفایده است. بنابراین فیلسوف در اخذ ایده ومقام جمع آوری آزاد است. اما دربُعد دوم یعنی مقام داوری، فیلسوف باید به قامت ایده وادعای خود لباس و وتفسیر بپوشاند. هرفیلسوفی تفسیری از عالم وحقایق دارد. یک فیلسوف میگوید حقایق موجودات در عالمی دیگربه نام موجود است. وفیلسوفی دیگر میگوید حقایق موجودات درهمین دنیاودرمتن جوهر وماهیات موجودات میباشد. فرد دیگری میگوید حقیقتی خارج از ذهن ماوجود نداردوتمام حقایق ویا ذهن بشر هستند. همه این مسائل ادعاهای است که درطول تاریخ مطرح کرده‌ ودرباره آنها سخن گفته‌اند. اینکه هرکدام ازآنها، ایده‌های فوق را از کجا بدست آورده اند، مهم نیست. آنچه حائز اهمیت است این است که آیا در مقام داوری میتوانند برای اثبات ادعاهای خود دلیل واستدلال ارائه کنند؟؟ برهمین اساس فلسفه اسلامی، یعنی آنکه فیلسوفان درمقام جمع آوری ازفرهنگ ومذهب اسلامی تاثیرپذیرفته اند وبراساس حقایق مذهبی دارای ایده وتفسیری خاص ازعالم میباشند.اما در مقام داوری فیلسوف مسلمان برای اثبات ادعای خود باید برهان اقامه کند. پس فلسفه عبارت است از تفسیرعقلانی هستی، وقید اسلامی یعنی فیلسوف در مقام جمع آوری ایده وتفسیر عالم از فرهنگ ومذهب اسلام تاثیر پذیرفته و درمقام داوری تنها به استدلال وبرهان مقید و وفادار است ونه به متن ویا روایات منقول. پس اینکه فیلسوف درمقام جمع آوری ایده مرکزی خود را از مذهب بگیرد هیچ نقضی در فلسفه او نمیباشد. زیرا باید در مقام داوری با ارائه برهان واستدلال، عقلانی بودن ایده خود را اثبات کند. چنانچه فیلسوف در مقام داوری بگوید فلان مساله را به عنوان یک مساله فلسفی میپذیرم، چون مذهب آنرا تایید میکند، نقض فلسفه میباشد. والبته هیچ یک از فیلسوفان مسلمان در مقام داوری به متن دین استناد نکرده اند. گرچه در مقام جمع آوری از مذهب تاثیر پذیرفته اند اما در مقام داوری به استدلال وارائه برهان عقلانی مقید بوده‌اند. واین فرق مهم با است.در علم کلام، در مقام جمع آوری از مذهب متاثر است ودر مقام داوری اولا از مذهب وثانیا از عقل متاثر است. ولی فیلسوف در مقام جمع آوری امکان دارد از مذهب ویاعلم ویا اساطیر ویا خرافات و....متاثرباشد. اما در مقام داوری فقط مقید به برهان است. بنابراین فلسفه اسلامی تفاوت بسیاری با علم کلام دارد. ➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔻 هدف جمعیت از تنظیم رسائل توام کردن و وایجاد هم‌آهنگی بین آن دو بوده است. به اعتقاد اخوان فلسفه بعنوان یک روش استدلالی ودیعه‌ای الهی است که با یکی میباشد وحکمت را معرفتی می‌شمارند که از عالم بر انسان نازل شده ومحدود به تفکر بشری نیست. @falsafeh_nazari
✅ معبد فلسفه به اعتقاد عموم اندیشمندان هدف جمعیت از گردآوری دایره المعارف بزرگ‌ رسائل، ایجاد هماهنگی بین و بوده است.اما تلقی آنها از فلسفه مانند طريق چون نمیباشد. فلسفه بنظر اخوان صرفا شامل استدلال وقياس محض نمیباشد، بلکه آنرا با که ودیعه‌ای الهی است یکی می‌دانستند. وحکمت نیزمعرفتی است که از عالم ملکوت بر انسان نازل شده ومحدود به تفکر بشری نیست. فضای فکری اخوان نسبت به فلسفه را میتوان به نگاه نزدیک دانست. در نگاه چون و غایت فلسفه صرفا پرداختن به اختلافات وجدال‌های مدرسی نیست بلکه فلسفه بایدبا تهذیب نفس وتكامل اخلاقی توام باشد. اخوان از فلسفه‌ای که توام با قیل وقال بوده وازحکمت بی بهره برحذر بودند. چنانکه در پایان رساله حیوان شناسی در فصل منازعه بین حیوانات و انسان، طوطی انسان را چنین خطاب می کند: (واما در باره بالیدن شما به این که در بین شما فیلسوف منطقی یافت میشود بدانید که از آنان زائده‌ای بشما نرسد بلکه آنان شما را گمراه و بی ایمان خواهند ساخت، زیرا انسان را از راهی که خداوند تعیین کرده است منحرف می‌سازند و با آراء مختلف خود اثر مقررات دینی را از بین می‌برند.) به زعم جمعیت اخوان فلسفه توسط ادريس نبی(ع)آورده شده واساسا جزئی از مذهب ایشان بوده است لذا همانطور که برخی از اهالی حران که خود را پیرو جناب ادریس میدانند و نامیده میشوندفلسفه صرفا مباحث استدلالی اختلافی نیست بلکه توام با اعمال وعبادات اشراقی است. عبادات فلسفی اخوان ماهی سه بار در ابتداء و وسط وبین بیست وششم واخر هرماه انجام می‌گرفت. در شب اول افراد خطابه ای شخصی میخواندند ودر شب دوم متنی درباره عالم خلقت قرائت میشد که بایدزیر گنبد پرستاره آسمان ودرجهت ستاره قطبی انجام میشد. و درشب سوم سرودی فلسفی بنام «دعای افلاطون یامناجات ادریس» یا «زبور سری ارسطو» قرائت می‌شد و به این صورت دوره عبادات ماهانه خاتمه می‌یافت. علاوه براین شبهای عبادت، اخوان سه عید بزرگ فلسفی را در موقع ورود خورشید به برج حمل و سرطان و میزان نام برده و این ایام رابا اعیاد اسلامی عیدفطر و عيد اضحی وعید غدير ومن باب تمثيل مترادف بافصلهای بهار و تابستان و پائیز منطبق میساختند، لکن برای فصل زمستان یک روز در صومعه بجای عید مقرر کرده و آن روز را بیاد زمانی که اصحاب کهف در غار خوابیده بودند می گذرانیدند . این رابطه بین فلسفه واحکام عبادی چنین می‌رساند که اخوان بیشتر وارث مکتب هرمس وفيثاغوریان جدید بودند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔸 بازیابی خرد انسانی، عنوانی است که به بهانه آن در سیصدسال اخیر نقدهای بسیاری به ادیان و باورهای مذهبی وارد کرده اند. فیلسوفان باهدف رشد و رسیدن به هر گونه و و امر مقدس را کنار نهادند تا بشر از توهمات خویش بیرون آمده، علمی بیاندیشد وعاقلانه عمل کند چرا که دین را مانع عقل وعلم میدانستند. اما حاصل ترویج وضدیت با مذهب، چیزی جز وقوع دو جنگ بزرگ جهانی، گسترش سلاحهای مکانیزه وتمام اتوماتیک کشتارجمعی، ظهور ایدئولوژیهای مدرن وجنگ طلب نظیر و و ، از بین رفتن اخلاق وعفت عمومی وترویج هرزگی و انهدام بنیان خانواده، تجاری شدن سکس وپورن علنی در دنیا و......صدها مصیبت وفاجعه بزرگ وکوچک نبوده است. به عبارتی تاریخ سیصدسال مدرن اثبات کرد که اگر دین از عرصه زندگی انسان کنار برود، بمب اتم و کوره‌های آدم سوزی وبزرگترین اتحادیه نظامی تاریخ (ناتو) ظهور میکند. گرچه بشر دراین دوران از لحاظ تکنیکی وصنعتی رشد کرد، اما حقیقتی برای او کشف نشد، شکاکیت و نسبی انگاری وعدم باور به هر گزاره یقینی وحقیقی، آخرین افق فلسفی وعقلانی بود که سکولاریسم برای انسان گشود. گرچه پیامبران مثل اعتقاد داشتند که بشر برای زیست اخلاقی وانسانی نیازی به دین ندارد، اما تاریخ گواه آن بود که اخلاق در دنیای بدون دین عبارت است از مشروع شمردن همجنس‌بازی وازدواج باحیوانات واشیاء وآموزش اصول سکس به کودکان معصوم !!!! این است نتیجه تاریخی سخنان و و ..... 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari