eitaa logo
فلسفه نظری
1.9هزار دنبال‌کننده
421 عکس
67 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
✅فرهنگستان علوم اسلامی قم _۱ استاد ازجمله پیشگامان طرح تولید فلسفه وعلوم اسلامی جهت ایجاد بوده است.آنچه ازایشان درعرصه فکری به یادگارمانده، بحث و است.که پس ازوی باهمت شاگردانش همچون توسعه یافت وامروز در مجموعه محور مباحث میباشد.تحقق کامل درعرصه اجتماع وعینیت بخشیدن به احکام وعقایداسلامی دغدغه اصلی مرحوم بوده است.اگراین حضور دین درتمامی عرصه‌ها محقق شود،نه تنها علوم اسلامی که و اسلامی نیز خواهیم داشت. اماتحقق عینی اسلام درجامعه تنها باتحقق علوم ومفاهیم کاربردی جدید ممکن است.علوم رایج قادر به تحقق آرمان اسلام واهداف نیست.زیرا یک کل یکپارچه میباشد،که تمامی اجزای آن نظیرعلم وصنعت وفرهنگ وفلسفه‌اش درهم تنیده ونمیتوان برای نیل به برخی از مولفه‌های غرب رااز کل واحد آن جداکرد وبا اجزای عاریتی که سمت وسوی معرفتی خاصی دارندزمینه سازظهور جامعه اسلامی شد.از طرفی درهیچ مقطعی حتی دردوران اوج تمدن اسلامی و نداشتیم،زیرادرآن دوران رابطه منطقی میان علم ودین وفلسفه و وحی برقرار نبوده است.گرچه برخی ازمسائل این علوم متاثراز فرهنگ اسلامی بوده اما به لحاظ مبادی وروش دینی نبوده‌اند.بنابراین جهت نیل به تمدن اسلامی‌نه میتوان به علوم غربی استنادکردو نه‌میتوان به داشته‌های تاریخی ومیراث علمی وفرهنگی مسلمین اکتفاکرد.بااین تفسیر تنها راه باقی مانده طرح فلسفه جدیداست.منتهی نه فلسفه‌ای که به مباحث نظری محض همچون و بپردازد.بلکه فلسفه‌ای که مشیر به شرایط عینی جامعه ومولد علوم اسلامی باشد.وهمچنین تمامی اجزاومسائل آن هماهنگ بااسلام وحجیت دینی باشد.بنابراین تحقق تمدن اسلامی مسبوق به طرح علوم اسلامی است، وعلم به نحو روشمند تولید میشود،لذا نیازبه فلسفه روشی ویابه تعبیربرخی ازاعضای فرهنگستان نیاز به منطق روش داریم، که این خود نیازمند فلسفه جامع وعام است.پس ابتدا باید فلسفه جامعی به نام داشته باشیم که این فلسفه برخلاف فلسفه رایج اسلامی بوده وناظر به عمل ورفتار مادر عرصه جامعه میباشد.از بطنِ فلسفه شدن، فلسفه روش‌ها بدست می‌آید.که متکفل ارائه سه روش است. اول:روش استنباط وحجیت درفهم دین. دوم:روش علوم.که ملاک اسلامیت علوم است. سوم:روش برنامه ریزی.که متکفل اجرایی شدن علوم اسلامی است. وسپس برمبنای این روشها، مهندسی توسعه جامعه که مقدمه ظهورجامعه دینی است شکل میگیرد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
الهاشمی از جمله دغدغه مندان جدی ایجاد بود. به نظرایشان وصول به این امر در گرو گذار از و ، وهمچنین طرح فلسفه نوین اسلامی که غیراز موجود باشد، است. به زعم ایشان فلسفه اسلامی تابه حال فلسفه نظری محض بوده ازاین رو نمیتواند عهده دارکنترل عینیت ومولد علوم باشد. لذا باید از فلسفه چیستی وچرایی گذر کنیم وبه که مبتنی بر است برسیم. @falsafeh_nazari
✅فرهنگستان علوم انسانی قم_۲ 🔸فلسفه شدن، و فلسفه فاعلیت بررسی ابعادمختلف فکری وعلمی فرصتی مفصل می‌طلبد، وتفصیل آن ازحوصله این مقال خارج است.به فراخور موضوع این صفحه اشارتی به نظرات فلسفی ایشان می‌کنیم.به زعم تابه حال فلسفه چیستی وچرایی بوده،یعنی این ازسنخ فلسفه نظری محض بوده که به مسائل بنیادین هستی پرداخته واز عینیت جامعه غافل بوده، ازاین رو قدرت تولید علم ندارد.درحالی که مااز انتظار کنترل عینیت راداریم.همانطور که فلسفه های حسی با ایجاد هماهنگی در حوزه‌های علوم آنهاراتحت اشراف خود درآورده‌اند.یعنی نظام علوم طبیعی وکاربردی بر اساس فلسفه# پوزیتویسم شکل می گیرد. می‌گویدکه اگرانتظار مااز این است که حضورعینی درجامعه داشته باشدوفرهنگ وسیاست واقتصادوتکنولوژی راکنترل نمایدبایدفلسفه برآمده از آن بر علوم اشراف داشته باشد.بایدفلسفه‌ای داشته باشیم که به چگونگی وکنترل حرکت درعینیت بپردازدچون عالم، دارِتغییر است وکارعلوم کنترل تغییراست. وفلسفه هم بایدفلسفه حرکت وتغییر و باشد.این فلسفه شدن باید به سه مسئله مهم بپردازد: اول:وحدت وکثرت. دوم: زمان ومکان سوم:اختیار وآگاهی. وقتی این سه متغیر ارکان هستند بایدمبتنی بریک محورباشند.ماباید یک موضوع مبنایی داشته باشیم که این سه مساله رابراساس آن جلوببریم.موضوع محوری فلسفه و و ماهیت است. ولی این دو نمی‌توانند ما را به فلسفه شدن و عمل اسلامی برسانند.از این رو بایدموضوع جدیدی تعریف نمایید.مبنایی که سیدمنیرالدین مطرح میکند درابتدا است یعنی موجودات عالم کاملاًبایکدیگرمرتبط‌اند.این ارتباط درسیرکمالی‌اش به تعلق منتهی میشود.یعنی موجودات عالم نه تنهابایکدیگرمرتبط‌اندبلکه تعلق وتقوم به یکدیگر دارند.پس از اصالت ربط به منتهی میشود.سپس میگوید همه این موجودات به یک حقیقت بالاترارتباط دارند.ازاینجا رامطرح میکندو وحدت وکثرت،زمان ومکان،واختیارواراده رابراساس اصالت فاعلیت تعریف می‌نمایدواین تفسیر درشکل تکامل یافته‌اش تبدیل به میگردد.این تفسیر معتقداست که هویت،تغییر،انسجام،وحدت،ودریک کلام تمامی شوون مخلوقات برپایه تولی و ولایت تفسیرمیشوند.همه شوون مخلوقات تحت ولایت الهی قرار میگیرندزیراهمه مخلوقات شوون حق‌تعالی هستند.لذابایدبراساس اصالت فاعلیت واصالت ولایت سه مساله سابق راتفسیر نماییم.براین اساس فرهنگستان دیگربه دنبال صدق وکذب ادراک‌ها نیست بلکه معیار را حق وباطل میداند،ادراکی که محصول جریان تولی باشدادراک حقی است.ازاین رو دیگرباید ازمعرفت حق وباطل سخن گفت نه صادق وکاذب.حتی ازبرخی گفته‌های برمی‌آید که راقبول ندارند وتمام این علوم ویافته‌های فعلی را محصول جریان ولایت باطل میدانند.نه تنها بلکه حتی چون ریشه درفلسفه یونان داردمبتنی بر تولی به ولایت طاغوت است.معیارحق بودن اندیشه‌های نظری نیزانطباق آنها با است.براین اساس ایشان به لحاظ معتقد به تقدم ایمان برمعرفت هستند.بایداول ایمان پیدا کنیم وبعد بفهمیم.وبراساس این ولایت ایمانی است که فلسفه شدن شکل میگیرد وفلسفه شدن تولید سه و روش میکند: منطق فهم دین،منطق فهم کاربردی،ومنطق فهم اجرایی، سپس آنهارا تکامل می‌بخشد ودرمرحله دیگر یک هماهنگی دین درتکامل این منطق‌ها بوجود می‌آورد، هماهنگ سازی که براساس آن اطلاعات تخصصی وبعدایجاد فرهنگ عمومی جامعه وتکامل آن‌را بر محور دین قرار میدهد، هه این امور مبتنی بر دین است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari