🔴تلنگر
⬅️بدون روتوش، نقد هایی مخالفان فلسفه اسلامی دارم، که تصمیم گرفتم بدون پرده به این موارد بپردازم.
💠با یک نفر از مخالفان فلسفه اسلامی برخوردی داشتم، که شدیدا مدافع انقلاب بود ، اما مخالفتش نسبت به فلسفه اسلامی تعصبی برای او ایجاد کرده بود، که او و بسیاری از امثالش، ما پیروان فلسفه اسلامی را خطر جدی و آفتی برای انقلاب میدانستند، و در کنار لیبرال ها و تکثر گراها ، ما پیروان فلسفه و عرفان اسلامی را به منافقانی تعبییر کردند که سعی در تغییر جوهر انقلاب اسلامی کشورمان داریم.
💠این نقد، واقعا نقد متعصبانه و مغرضانه ای است، عموم این نقدها از دیدگاه سطحی نسبت به روایات و نداشتن تسلط کامل به فلسفه و عرفان اسلامی است، و فکر میکنند ما از پیروان ۱۰۰% ارسطو و افلاطون هستیم، دیدگاه ماشینی و الحادی به عالم داریم، لذا نسبت به اسلام و انقلاب هم دیدگاه پراگماتیک و ابزاری داریم و... .
💠در نقد مخالفان فلسفه ، تا اینجا به موارد خوبی پرداخته ایم و به خصوص تکست های مربوطه به "شرح فلسفه" و "پاسخ به شبهات مخالفان فلسفه اسلامی نسبت به حدوث" به موارد خوبی پرداختیم و نشان دادیم که اشکالات مخالفان فلسفه بر ایدوئولوژی فلسفه اسلامی، از نداشتن تخصص کافی است.
💠فارغ از این موارد، مگر عمده علما و روحانیون مدافع انقلاب، از فلاسفه و عرفا نیستند؟! آیت الله مصباح یزدی، جوادی آملی، مهدوی کنی شهید مطهری علامه طباطبایی و...، این بزرگواران مگر فیلسوف نیستند؟! مگر امام خمینی ، انقلاب جدیدی در عرفان به پا نکرد و به او عارف و بنیانگذار حکمت متعالیه عرفانی نمیگویند؟! مگر رهبر از پیروان سر سخت فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی نیست و از آرای فلسفی دفاع نکرده؟!
متوجه هستید که با گفتن "منافق" نسبت به فلاسفه و عرفان اسلامی، دارید چه کاری میکنید؟!
💠قصد تخریب و زیر سوال بردن روحانیون محترمی که مخالف فلسفه اسلامی هستند را ندارم، اما در امور سیاسی و انقلابی و کشور، روحانیون پیرو فلسفه بیشتر وارد کار زار جنگ علیه لیبرالیسم و تکنورات ها شده اند، یا علمای مخالفان فلسفه؟! آیت الله مصباح یزدی نمونه بارزی از روحانیون مدافع فلسفه است که لرزه به تن اصلاح طلبها انداخته ، چنانکه درباره او شبهات بسیار بسیار زیادی پخش میکنند.
💠فارغ از این موارد، چرا عمده اشخاصی که ادعای مسلمان و شیعه بودن و دارند، اما مخالف فلسفه و عرفان اسلامی نیز هستند، مخالف انقلاب اسلامی و ولایت فقیه نیز هستند؟! جریان ضاله بهائیت و فرقه شیعیان شیرازی انگلیس نشین، نمونه بارز این موارد هستند که نه تنها مخالف انقلاب اسلامی نیز هستند، بلکه با فلسفه و عرفان اسلامی نیز به شدت مخالف اند و پیروان فلسفه را کافر میدانند! و حکم ما را اعدام تلقی میکنند! این کار هیچ توجیهی ندارد.
⬅️قصد ندارم شأنیت آن دسته قلیل از بزرگوارانی که به فلسفه و عرفان اسلامی انتقاد دارند را لکه دار کنم، بلکه خود بنده بحث فلسفه و عرفان را در این مورد تعمیم نمیدهم و این بزرگواران را نیز انقلابی میدانم، و مِن باب فلسفه و عرفان فقط دچار شبهه شده اند، لذا از این لحاظ قضاوت نمیکنم.
⬅️تنها قصد دارم که بگویم که اگر قرار باشد ساده و سطحی قضاوت کنیم، و به راحتی پیروان فلسفه و عرفان اسلامی را به "منافق" تعبییر کنیم، دوستانی که مخالف فلسفه اسلامی هستند اوضاع و شرایط بسیار بسیار بدی دارند، اگر بخواهیم با همین عینک به قضایا نگاه کنیم.
💢 #سینا_حیدری.
#فلسفه_اسلامی.
#عرفان_اسلامی.
#انقلاب_اسلامی.
#لیبرالیسم.
#تکنوراتیسم.
#حقیقت.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
✅ #روشنفکری و #حقیقت
گفتگوی #عبدااکریم_سروش با #مصطفی_ملکیان نمونه ای از تقابل دو سنخ از #روشنفکری میباشد.سنخ اول جریانی است که هنوزدر رویاهای منورالفکری قرن هجدهم به سرمیبرد.اینکه عقل خودبنیاد به زعمشان بدون استعانت از زعامت منبع فرا انسانی(وحی)میتواندملاک ومرجع امور قرارگیردوشناخت طبیعت خارجی وسرشت انسان بوسیله آن میسوراست.بدین طریق #انسان_مدرن به تنهایی میتواند پیشوایی خودرادر عرصه تقریرحقیقت وتقلیل مرارت برعهده گیردواین رسالت روشنفکری است.شایدبتوان گفت روشنفکری قرن هجدهمی،که #اصحاب_دائرةالمعارف نماینده آن هستندفانتزی ترین نوع تفکر انسان درطول تاریخ بوده.به گمان آنهاباکشف وتبیین طبیعت انسان ازطریق روشهای علمتجربی میشدتمام نیازهای واقعی اوراشناخت وبرای وصول به آنهابرنامهریزی کرد.گمان براین بودکه #علم_مدرن ماراقادر میسازدکه انسانیتر زندگی کنیم.باعلم وعقلانیت جدید میتوان ازدردوآلام بشرکاست،آزادی وعدالت رابرقرارکرد،وتاجایی پیش رفت که بیماری ومرگ هم ریشه کن شود.اوج این تفکردرنقد دوم #کانت است.آنجاکه اوتلاش،میکندباابطال هستیشناسی غیرمدرن وازسکه انداختن مرجعیت مذهب،اخلاق ومناسبات انسانی راکماکان زنده نگه دارد.کانت گمان میکردوجدان بشربه تنهایی میتوانداورااز بی اخلاقی ونابهنجاری نجات دهدومعیارخوبی است برای زندگی اخلاقی انسان منقطع ازوحی.امااین نگاه خوش بینانه دراوایل قرن بیستم،آنگاه که بشرمدرن دوجنگ جهانی رابرپاکرده بودبربادرفت.زیراعلم #سکولار بستر ظهور نژادپرستی #فاشیسم و وحشی گری #کمونیسم وجنگ افروزی #لیبرالیسم شده بود.اگر کانت وسایرفلاسفه روشنگری،که به انسان #سکولار بسی خوش بین بودنددرقیدحیات بودنددرمییافتندکه وجدان بشرمدرن دربرابر بی اخلاقی عصرجدید ساکتتر از دیوار میباشد وقدرت راهبری اخلاقی راندارد. #ملکیان وعمده روشنفکران ایرانی هنوزدراین فانتزیهای قرن هجدهمی به سرمیبرند.به راحتی برای انسان نسخه میپیچند.گویافکرمیکنندبحرانهای نظیر رشد ناموزون علم وتکنولوژی،بهرهکشی بی رویه ازمحیط زیست ونابودی آن توسط تکنولوژی،بیهویتی وپوچ گرایی ،اصالت یافتن فردگرایی سودمحور وترویج حرص وآز بورژوازی،رسمیت یافتن پورن وهرزهگی وازبین رفتن بنیادخانواده،فزونی یافتن جنگهاوتوسعه سلاحهای کشتارجمعی وسایرصعوبتهای زندگی مدرن همگی زیرسرتفکر دینی وانسانهای غیرروشنفکراست!!گرچه به سبب بسط سکولاریسم عنانگسیخته مطمحنظر اصحاب روشنگری بحران انسان مدرن به تعبیر #برژنسکی خارج ازکنترل شده امااین جماعت کماکان طلبکار میباشندوهیچگاه پاسخگوی فجایع حاصل ازتحقق آرمانهای سکولاریسم نیستند.
سنخ دوم از روشنفکران،مادامی که درایران بودند درهپروت شعارهای منورالفکری میزیستند اماچون رحل اقامت دربلادغربی افکندند،وپس ازمواجهه باوضعیت انسان غربی دریافتند که خیلیوقت است تشت خودبنیادی آرمانهای #مدرنیته برزمین خورده وشکاکیت وتردیدهای #پست_مدرنیته امکان تقریرحقیقت وتقلیل مرارت رااز انسان سلب کرده. باآنکه #عبدالکریم_سروش مادام که درایران بود،خود رادرقامت اصلاحگران تجددمآب قرن هجدهم میدیداماگویا پس ازاقامت بلندمدت درغرب فهمیده که آن حرفهاکشک است واندازه پول سیاه نمیارزد. #سروش ازبیملاکی وبیمعنایی روشنفکری قرن بیستویکم میگوید.اوشعارهای ملکیان راخوشبینانه وغیرقابل تحقق میداند.نه آنکه سروش متنبه شده واز اسلام ستیزی ولجاجت بااندیشه دینی توبه کرده باشد،بلکه انسان پُست مدرن قرن بیست ویکم راازنزدیک دیده واو رابیمعناتر وسرگشتهتر از آن میداند که بخواهدازسربندفانتزیهای کذایی عصرروشنگری،به مبارزات آزادیخواهانه بپردازد.او ازحقایق متکثر،وشکاکیت وعدم امکان دست یابی به حقیقت واحدمیگوید.اینکه در دوره جدید دیگرآن های وهوی نعره مستان روشنفکران صدرمدرنیته به گوش نمیرسد واصولا پرداختن به زندگی معمولی وپذیرفتن نظم جهانی وسعی درشهروند نمونه بودن مطلوبتر از پرداخت هزینههای مبارزات روسنفکری وبیخانمانی ودربهدری وزندان ومکافات است. و ملکیان باآنکه سروش راپیشگام خود درمباحث تجددمآبی میداند،اما کماکان برطبل جهل خودمیکوبد وخوش بینانه از آرمانهای بربادرفته #مدرنیته دفاع میکند.این حکایت امروز ماست.روشنفکران مقیم ایران در توهم خودگالیله پنداری سیرمیکنندوگویادرحال مبارزه با #فئودالیسم سنتی وارباب کلیسای کاتولیک میباشند.میخواهند خط به خط نمایشنامه گالیله برتولت برشت رادرایران اجراکنند.وآنانکه درغرب زندگی کرده واوضاع مضطرب مردمان آن یِنگدنیا رادیدهاند، از خواندن فاتحه ارزشهای مدرنیته وظهور انسان شکاک بیرمق پست مدرن،که دیگرشعف سکولاریسم وعلم ودانش مدرن راندارد، میگویند.البته هردوسنخ درطور تقلیداز غرب سیرمیکنند،یکی از غرب قرن هجدهم ودیگری از غرب قرن بیست ویکم تقلید میکند. واین تقلید ذات وهویت روشنفکری وارداتی است.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅جامعه مدنی
آیاانسان موجودی رهاشده درعالم است؟؟ آیادنیاوجهان مانندساعتی بزرگ توسط خداوندساخته شده وسپس براساس قوانین مکانیکی حاکم برآن به بقاءخودادامه میدهد؟وخبری از ربوبیت مقتدرانه خداوند برتک تک موجودات عالم نیست؟اینهاسوالاتی بودکه الهیات وکلام مسیحیت هرگز نتوانست پاسخی دقیق به آنها بدهد.ازاین رودرقرن هفدهم ودرطلیعه زایش دوران #روشنگری، #دئیسم اصلیترین پاسخ به این سوالات بود.عجالتا روشنفکران #سکولار ودینستیز غربی تصمیم گرفتند خداوند رابه عنوان ساعت سازی دقیق لحاظ کنندکه بعداز خلقت،موجودات رابه حال خودشان واگذارکرده.دئیسم خروجیهای مختلف عقیدتی وسیاسی برای غرب داشت.از جمله ظهور نظریه #قرار_داد_اجتماعی .پیش ازآن خداوندخالقی مقتدر بودکه بعداز آفرینش،انسان راتوسط هدایت تکوینی(عقل وفطرت) وهدایت تشریعی(انبیاءالهی وادیان)ربوبیت میکرد.همچنین حضور او درهمه عرصهها وازجمله در امر حکومت بوسیله قوانین تشریعیاش پابرجا بود.اما دئیسم خدارا تنها یک خالق معرفی میکرد که بعداز خلقت، انسان رابه حال خود واگذارکرده ودرنهایت باهبه کردن عقل به این حیوان ناطق او را در طبیعت رهاکرده.پس انسان به تنهایی حاکم علیالاطلاق خود میباشد.انسان بوسیله عقل وبدون نیاز به هدایت تشریعی میتواند قوانین زندگی خویش راتدوین کرده وبااتکاء به عقلش،سعادت خویش را رقم زند.براساس نظریه قرارداد اجتماعی،انسان دروضعیت اولیه، به صورت انفرادی وآزاد،درطبیعت زندگی میکرد،اماپس از مدتی براثراحساس نیازبه یک زندگی جمعی،طی توافقی قراردادی بین خودوضع کردندکه به موجب آن هرفردحق حاکمیت برخودوامورات زندگی اجتماعیاش رابه دولت واگذار میکند.براین اساس حکومت ریشه الهی ودینی ندارد، زیرا براساس دئیسم،خداوند تنها خالق ماست ودر ربوبیت وتدبیر مانقشی ندارد.لذا انسان بایک توافق اجتماعی زندگی اجتماعی خویش راتدبیر وتمشیت میکند.این دولت که برمبنای قانونگذاری #اومانیستی اداره میشود، #جامعه_مدنی نامیده میشود. البته نظریه منشادنیوی حکومت یاقرارداد اجتماعی، جنسِ عام جامعه مدنی است که بااختصاص یک فصل ممیزمهم،جامعه مدنی درمعنای دقیق خویش محقق میشودوآن عبارت است از سیطره اقتصاد سرمایهداری وتامین منافع طبقه بورژوازی وسرمایهدار.
#جان_لاک به عنوان پدر #لیبرالیسم، جامعه مدنی راحوزه اقتصادِ خصوصی وسرمایه محورمیداند.درواقع جامعه مدنی،حریم اختصاصی طبقه سرمایه دار جهت آزادی درانباشت سرمایه وسودجویی آنهااست.
جامعه مدنی،اجتماعی است که محور حیاتش، آزادی فعالیتهای اقتصادی جهت سودجویی وانباشت ثروت ودم افزونی سرمایه میباشد
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅سرمایه داری در یک دقیقه
گرچه کلیپ فوق طنز است وجهت انبساط خاطر ساخته شده اما وقتی آنرا دیدم یاد ادوار مختلف #سرمایه_داری و ظلم وستمهای آن به جوامع بشری افتادم. قسمت اول فیلم که آن فرد با ولع مشغول غذا خوردن است وطوری ایستاده که مبادا فرد پشتی در سفره او سهیم باشد، شبیه دوران اولیه سرمایهداری یا همان #لیبرالیسم_کلاسیک است. دورانی که #لیبرالیسم با پناه بردن به تئوریهای فلسفی #جان_لاک و #توماس_هابز و درنهایت با طرح مباحث اقتصادی #آدام_اسمیت توانست توجیهی جهت چپاول وغارت سرمایه و نیروی کارگر پیدا کند وبا ولع به خوردن ثروت ملتها وجوامع پرداخت. تا جایی که جهت دم افزونی سود سرمایه فرهنگ ملتها رافاسد وانسانها را دچار ازخودبیگانی والیناسیون کردند. قسمت دوم فیلم آن فرد پشتی جرات میکند و دست به سفره میبرد تا لقمهای نصیبش شود. تطابق دارد با اواخر قرن نوزدهم و ظهور نخستین جنبشهای کارگری که بامبارزات بسیار خونین همراه بود. ودرنهایت انقلابهای بولشویکی که ابتدا در روسیه بود وبه تدریج تا لهستان ومجارستان ورومانی پیش رفتند. در نهایت #لیبرالیسم مجبور شد به جنبشهای کارگری امتیازهای از قبیل تاسیس سندیکاها و انواع بیمه ومدارس دولتی و....بدهد که مصادف است با طرح دولت ارشادی #جان_مینارد_کینز و ظهور #سوسیال_دموکراسی. ..که البته این ادوار با کلیپ فوق انطباق نداد...ولی قسمت آخر فیلم بسیار شبیه است به دوران سوم سرمایه داری که دوران #نئو_لیبرالیسم است. از دهه هفتاد میلادی نظام سرمایه داری مشغول پس گرفتن امتیازاتی شد که در اوایل قرن بیستم به انجمنهای کارگری داده بود. طرحهای اقتصادی #فون_هایک و #میلتون_فریدمن همگی در راستایی بازپس گیری سود سرمایهای بودکه در دهههای قبل، لیبرالیسم به خاطر از سرگذراندن خطر جنبشهای رادیکال کارگری اجبارا پرداخت کرده بود وتن به طرح نوعی دولت ارشادی وحامی کارگران داده بود.
در دوران جدید سرمایه داری باشدت بیشتر دست کارگران و سایر انسانها را از ثروتهای ملی واجتماعی دور کرده است. همچنین لیبرالیسم با چهرهها ومدلهای مختلف در راستای چپاول حداکثری انسان وطبیعت برآمده است. قسمت آخر فیلم که آن فرد طماع دست نفر پشتی را از لقمه کوتاه میکند ودرنهایت با کلماتی او را تهدید یا نصیحت میکند تادیگر دست به سمت سفره دراز نکند، شبیه مالهکشیهای فلسفی_علمی #کارل_پوپر و #جان_راولز و #ریچارد_رورتی و #هانا_آرنت ودیگر عمله و اَکَله سرمایه داری است که باحرفهای مثل هنربرای هنر، علم برای علم، جوامع #توتالیتر و....سعی میکنند جنایات لیبرالیسم را علمی ومنطقی جلوه کنند، تا دیگر کسی جرات برپایی جنبشهای ضد لیبرالیستی را نداشته باشد. در واقع این گروه باطرح گفتمانهای مختلف فلسفی وعلمی وهنری در دهههای اخیر سعی کردند هرگونه شورش بر علیه هژمونی بین المللی #صهیونیسم وحاکمیت لیبرالیسم را غیرطبیعی جلوه کنند. گویا پذیرش نظم فراماسون_سرمایه داری جهانی امر طبیعی است وهرکس برعلیه آن فکر کند، قلم بزند وسخن بگوید، فردی مستبد ومتوهم و روان پریش وغیرطبیعی است.
#محسن_بهرامی
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟