eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
451 عکس
73 ویدیو
59 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ فلسفه قیاس 1_ عبارت است از ترکیب دومقدمه به نحو تالیفی(واجدحدمشترک)که منجر به ظهور قضیه سوم یا نتیجه شود. قیاس همان است ولی به نحو و روشمند.درواقع نقشه راهی است که نحوه کشف مجهول رانشان میدهد.قیاس، رافعِ است. توضیح آنکه: مثلا تردید داریم که آیا دنیا حادث است یانه؟درواقع شک داریم که محمولی به نام‌ حدوث برموضوعی به نام دنیا حمل میشود یاخیر. پس جهل تصدیقی به معنای تردید درحمل محمول وحکم برموضوعی خاص میباشد.برای رفع آن، تحقیق ومطالعه کرده وبه تفکر می‌پردازیم ودرنهایت می‌فهمیم که دنیاحادث است. آنچه دراین بین رخ داده این است که واسطه‌ وامرسومی را بین محمول وموضوع یافتیم، که سبب صدق حمل محمول برموضوع شده است. آن امر سوم را مینامیم. پس حدوسط مانند چسبی است که دو امر جدای ازهم رابه یکدیگر متصل میکند. درمثال ما آن واسطه ترکیب است.امر مرکب ازانضمام اجزاءخارجی تشکیل یافته.یعنی اجزاء آن موجود ابتدا پراکنده بوده وعلتی آنها رابه یکدیگر مرتبط کرده. وهمین امردلالت برحدوث دارد.دنیانیز مرکب میباشد.پس قاعدتا حادث است. براین اساس امرسومی که سبب حملِ حدوث بر دنیا شده، ترکیب میباشد.لذا این واسطه که ذهن رااز جهل خارج کرده اصطلاحاحدوسط نامیده میشود. این فرایند، یعنی اینکه دو امرجدای از هم( موضوع‌ومحمول،اصغرواکبر)رابه واسطه امرسومی به یکدیگر حمل‌ومتصل کنیم همان حقیقت قیاس میباشد.درمرحله بعداین کشف عقلی رابایدبه نحوقاعده‌مند درشکل یک فرمول مفهومی بیان کنیم.براین اساس محمول وموضوع وحدوسط رابه نحو قضایای مفیدقیاس بیان میکنیم: صغری: دنیا مرکب است. کبری: هرمرکبی حادث است. نتیجه: دنیا حادث است. . 2_ قیاس ازدومقدمه ویک نتیجه تالیف یافته که اهمیتش به خاطروجود نتیجه میباشد.زیرا نتیجه ظهور مفهومی حدوسط است.در مقدمات، ذهن مشغول ترتیب ونظم دادن به مفاهیم معلوم وارتباط موضوع ومحمول با حدوسط است.به عبارتی ذهن دراین‌مرحله حکایت از نوع حرکتی(فکر) که انجام داده میباشد.اماحدوسط مارا به خارج رساندونتیجه بیانگر صورت مفهومی کشف ورفع جهل‌بوسیله حدوسط است. البته در فضای پساکانتی،قواعدمنطق حرکت انتزاعی ذهن ونوعی بازی بامفاهیم می‌باشدکه به دلیل بیان کُنش‌های ادراکی ذهن اهمیت دارند.امادر ذهن شان حکایت از خارج داردلذا فلسفه ازطریق ذهن ومفهوم درصددشناخت واقعیت آنگونه که هست میباشد.براین اساس منطق قواعدحرکت صحیح فکر است تا بتواند ذهن رابه خارج برساند. اماسوال اصلی این است که حدوسط قیاس ونتیجه چگونه حاصل شده؟؟؟واز کجابدست آمده؟؟ ➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔸 همان است بنحو روشمند ومنطقی اهمیت قیاس به سبب وجود است. قیاس بوسیله حدوسط سبب کشف معلوم ودرنتیجه خروج از ذهن میشود. اماسوال اصلی این است که حدوسط چگونه حاصل شده؟؟ واز کجا بدست آمده؟؟ چگونه از جهل خارج میشود وحقیقت را می‌یابد؟؟ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅خروج از ذهن در مقاله قبل گفتیم که بیان تالیفی_مفهومی حرکت ذهن جهت نیل به واقعیت می‌باشد. اهمیت قیاس به وجودِ است. اینکه با مجهولی برخورد میکنیم وسپس به فکرومطالعه وتحقیق پرداخته وآنگاه پاسخ را می‌یابیم به معنای یافتن حدوسط میباشد. اماسوال اصلی این است که حدوسط چگونه حاصل شده؟؟ واز کجا بدست آمده؟ ذهن چگونه از جهل خارج میشود وحقیقت را می‌یابد؟؟ دراین باره به طور کلی سه نظریه وجود دارد: اول_ به پیروان مکتب کلامی  اطلاق می‌شود.این گروه قائل به تقدم نقل(قرآن وحدیث)بر بودند. به اذعان آنها اراده الهی علت حقیقی واصلی وقوع تمام امور است. حتی افعال انسان همگی بلاواسطه تحت تاثیر علم واراده میباشد.به نحوی که میتوان فاعل حقیقی همه امور راخدا دانست.اشعریون این مساله رادر عبارت(لاموثر فی الوجود الّا الله)بیان میکردند. براین اساس حدوسط را خداوند به نحو مستقیم در ذهن انسان قرار میدهد.به عبارتی مقدمتین قیاس ونتیجه،هیچ ارتباطی بایکدیگر ندارند واساسا ذهن هیچ‌حرکت ارادی وبی‌واسطه‌ای(فکر)جهت کشف معلوم انجام نمیدهد.بلکه خداوند مقدمتین واخذنتیجه رادر ذهن ماقرارداده. البته تنهااشاعره نبودندکه سعی داشتندبا پاسخهای وربط مستقیم اموربه خداوندسوالات وابهامات فکری را پاسخ دهند.در نیزگروهی از متفکران چنین روشی رابرگزیدند. فیلسوف فرانسوی درپاسخ به این ابهام که چگونه به وجودطبیعت خارج یقین دارید؟ میگفت خداوندفریب نمیدهد،چون درکتاب مقدس به وجود جهان خارج اذعان شده پس خارج وجود دارد.همچنین برای حل کردن شکاف بین و دکارتی واینکه نفس باآنکه جوهرمجرداست چطورمیتواندصورت طبیعت خارجی که جوهر جسمانی میباشد را اخذ کند؟نظریه رویت‌فی‌الله رابیان کرد و گفت ذهن درانطباع صورت‌علمیه درواقع صورت اشیاءرادرعلم الهی میبیند. دوم_ گروهی دیگر از  مسلمان بودندکه به تقدم عقل دربرابر نقل تاکید داشتند.معتزله برخلاف اشاعره تنهاخدارا فاعل امورنمیدانستند، بلکه به اراده انسان واینکه بشرمیتواند بی‌واسطه به انجام کارهابپردازدقائل بودند.ازاین روی معتزله کشف امرمجهول ویافتن حدوسط ورسیدن به واقعیت را نتیجه حرکت مستقیم وارادی خود ذهن میدانستند.مقدمتین قیاس علتِ به وجود آمدن نتیجه میباشند.از آنجا که ذهن درمعلومات وداشته‌های خودحرکت میکند ومعلومات رادرکناریکدیگرقرار میدهد به کشف حدوسط ورفع جهل نائل میشود. گرچه بیان معتزله درنگاه اول وجیه‌النظر است اماانتقادات زیادی بدان وارد شد ➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔸 چگونه حاصل میشود؟؟ نحوه اخذ نتیجه ورفع جهل چگونه میباشد؟؟ به لحاظ مفهومی چگونه از خود خارج شده و واقعیت را می‌یابد؟؟ این ابهامات زمینه ساز نزاع سه جریان بزرگ فکری در شد. هرکدام پاسخی برای سوالات فوق یافتند. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅فرآیند تعقل گرچه بیان در باب اراده الهی واختیار انسانی قابل پذیرش ومنطبق باآموزه‌های میباشداماآنچه درباب امر و وجوه آن مثل استنباط در بیان داشتند خالی از ابهام نبود. محل‌نزاع برسر امر و دو وجه آن یعنی یافتن در قیاس و یافتن در فرایند است. جهل دوقسم میباشد: تصوری وتصدیقی. گاهی به حدود و ذاتیات موجودی علم نداریم(جهل تصوری) وگاهی به حقیقت وجودی ماهیات که همان احکامش میباشد جهل داریم. یعنی درحمل حکم برموضوع تردید داریم(جهل تصدیقی) برای رفع باید تعریف وحدود درستی ازموجود ارائه دهیم به نحوی که مبین ذاتیات حقیقی آن باشدودر رفع بایدحدوسط که سبب حمل محمول برموضوع میباشد راپیداکنیم. به بیان ساده وقتی بامجهول برخورد میکنیم، ذهن به حرکت درمعلومات میپردازدتحقیق وتفحص میکند،کتاب میخواندوبرای رفع اشکال نزداساتید میرود،اما درتمام این فرایند ابهام مجهول کماکان پابرجاست تا آنکه ناگهان بارقه‌ای در ذهن وجان انسان می‌تابدوامرمجهول زائل شده ونور طلوع کرده وانسان بالوجدان درک میکند که براثرفهمیدن مطلب، حالتی جدید درنفسش ایجاد میشود که همان علم میباشد. پس تعقل دو مرحله دارد: مقدمه)حرکت دربین کلیات جهت یافتن معلوم. نتیجه)طلوع معلوم که منجر به درک ماهیت وحدوداشیاء میشود.یعنی یافتن حدوسط درقیاس ومعرِف درتعریف. سوال اصلی اینجاست که نتیجه تعقل از کجا حاصل میشود؟؟ به عبارتی آن کشف باطنی که سرآغاز خروج از جهل به سمت علم است،وسبب ارائه قیاسی صحیح یاتعریفی دقیق میشود، چگونه در ذهن حاصل میشود؟ معتزله میگفتند ذهن براثرحرکت درمعلومات بارقه حدوسط رامی‌یابد.واصلافرایندتعقل ویافتن نتیجه،معلول حرکت ذهن بین معلومات است. درتعقل نوعی حرکت رخ میدهد.یعنی ذهن انسان درحالت جهل نسبت به پذیرش صورمعقوله استعدادصرف است.ودرفرایند تعقل،این استعداد وحالت بالقوه به فعلیت میرسد.نکته مهم این است که هیچ شیء از قوه به فعلیت نمیرسد مگر به واسطه یک شیءدیگر که ذاتاً فعلیت دارد.وقتی ذهن نسبت به چیزی جاهل است یعنی فاقد فعلیت علمی می‌باشد.وقتی ذهن فاقد فعلیت است چطور خودش میتواند علت ظهور آن فعلیت باشد؟؟ در بحث علیت گفته میشود اعطاکننده چیزی نمیتواندفاقدش باشد.اگر ذهن علت ظهورنتیجه درفرایند تعقل است، قبل از رسیدن به نتیجه فاقدآن بوده،پس چگونه میتواندسبب ظهور امری شود که خودفاقدش است؟؟ . این انتقادات زمینه ساز ظهور نظریه سوم شد. فلاسفه وحکماء مسلمان به عنوان منتقدین اصلی معتزله واشاعره نظری دیگر دراین زمینه داشتند ➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
۷.m4a
34.72M
─⊰❋✿✿❋⊱─ ❀› ❀› ◎مدخل 【تجربه عبارت است از استقرا بعلاوه کبرای کلی الاتفاقی】 ┅┅┅┅──✺──•⊰➺ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari