eitaa logo
فلسفه نظری
1.9هزار دنبال‌کننده
421 عکس
67 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید بهشتی: سرنوشت مقلدان خمینی(ره) چیزی جز شهادت نیست.... 🏴 فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
🚩 سه خلبانی که در سانحه سقوط بالگرد رئیس جمهور به شهادت رسیدند: ۱_نفر اول از سمت راست: امیرسرتیپ‌دوم، شهید محسن دریانوش (کمک خلبان) ۲_نفر دوم از سمت راست: امیرسرتیپ‌دوم، شهید سید طاهر مصطفوی (خلبان اصلی پرواز) ۳_نفرسوم: سرهنگ‌دوم فنی،شهید بهروز رحیمی (مهندس فنی بالگرد) 🏴 فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به مناسبت سالروز درگذشت محقق و مورخ بزرگ معاصر، علامه محمد قزوینی احیاگر تاریخ ادبیات کهن ایران و پدر تصحیح و علم کتابشناسی نوین در ایران 🇮🇷 @farzandeIRAN_ir
🏴 فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 در باب پاسداشت جهل عرفی و خرافات مردمی... توضیح...🔻🔻
با شعار مبارزه با خرافات و طرح نگاه علمی، بسط وگسترش یافت. آنچه جریان از وارداتی وتحمیلی برای ما به ارمغان آورد، کنار نهادن هرگونه تفکر وایمان مذهبی وسنتی تحت عنوان مبارزه با خرافات بود. از یک سو میراث ملی و اجدادی و ارزشهای دینی ما را به بهانه توسعه علمی و تحول فرهنگی لگدکوب کرده ویک معیوبِ ناکارآمد را بر ما تحمیل کردند. اما در خود نه تنها میراث تاریخی بلکه خرافات عرفی و روزمرگیهای مضحک وبی پایه واساس مردمی حفظ وتکریم میشود. در حدی که وقتی مردم در یک اقدام کاملا غیرعاقلانه هزاران آدامس جویده شده رابه دیواری میچسبانند، آنرا به عنوان جاذبه گردشگری حفظ میکنند!!! اما در کشور ما هنوز سایه شبه مدرنیسم معیوب بر تمام فعالیتهای علمی وفرهنگی حکم فرماست!! آثار و کتب علمی گذشتگانی چون و و و ودهها وصدها اثر پژوهشی وعلمی که میراث تاریخی وملی ما میباشند وهر کدام شاخصی در علم ودانشی خاص بوده است، به بهانه قدیمی وخرافی بودن وتعارض با مقالات و اکتشافات پوزیتیویست‌ها کنار نهاده شده و چاپ وترجمه نمیشوند!!! اعتماد به نفس تاریخی و ملی، اِکسیری است که سبب پیشرفت و توسعه غرب شده وآنها را از جهل قرون میانه به حاکمیت علمی وتکنیکی دنیا رساند!! خود تحقیری وعدم اعتماد به نفس تاریخی وملی، بیماری است که سبب عقب افتادگی و زیست مقلدانه ما از غربیها شده و ما را از کانون علمی وفرهنگی دنیا به حاشیه‌نشینی تمدن جهانی کشانده است... 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
43.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 علت مسلمان شدن ایرانیان زرتشتی از زبان موبد اعظم زرتشتیان ایران دکتر اردشیر خورشیدیان. بخشی از مصاحبه حسین دهباشی با موبد خورشیدیان در مجموعه خشت خام. 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
🔸طب اسلامی به این معنا نیست که رسول الله(ص) دم ودستگاه وتشکیلاتی به نام طبابت ویا بیمارستان راه انداخته بودند وپیرامون تمامی امراض وبیماریها و روش درمان آنها سخن گفته باشند، در نتیجه نباید از تجربیات سایر تمدنها استفاده کرده وفقط به آنچه گفته شده عمل کنیم!!!! طب اسلامی مانند اقتصاد اسلامی به این معناست که در مکتب اهل بیت(ع) اصول ومبانی کلی (و گاها مسائل جزئی ورایج و مطرح در زمان ویا مسائل مورد استفاده بشر در تمام اعصار ) علوم حقیقی که شرح وتفصیل آنها میتواند به مثابه چارچوب اصلی و هویت ساختاری علم باشد، بیان شده است. سپس بوسیله عقل وتحقیقات وتجربه، فروعات ومسائل جدید مبتنی براین اصول کلی وقواعد اصلی را استخراج میکنیم و آنها را به نظم وقاعده کشیده و به صورت یک ساختار اساسی و روشمند علم در‌می‌آوریم. ⌜@falsafeh_nazari⌟ به عبارتی در طب اسلامی ایده اصلی و طرح کلان و چارچوب کلی توسط اهل بیت(ع) بیان شده و ما مبتنی برآن چارچوب اصلی و ایده کلی مسائل جدید را کشف واستخراج وابداع میکنیم. وجزییات وحتی کلیات واصول جدید را بر آن ایده اصلی اضافه میکنیم و آنها را در قالب یک علم به نظم منطقی وروشمند در می‌آوریم. وضعیت علوم در عصرجدید نیز همین گونه میباشد. یعنی علوم مختلف (حتی علوم تجربی) دارای مبانی فلسفی و ایده مرکزی و چارچوبهای کلی هستند که از خود علم اخذ نشده بلکه توسط فیلسوفان وبزرگان فکری تاسیس شده است.... ادامه مطلب🔻🔻🔻
مثلا مبانی فلسفی پزشکی مدرن مبتنی بر نگاه کلان نیوتن، دکارت، کانت میباشد. یعنی انسانی که پزشکی مدرن به درمان آن میپردازد بشری تک ساحتی و کاملا محسوس ومادی است که قوانین مادی فیزیک برآن حاکم است و غریزه رکن اصلی رفتارهای او میباشد. این انسان گشودگی به ساحت مجردات ندارد و مانند ماشینی غریزی که قوانین فیزیک برآن حاکم است عمل میکند. لذا پزشک مدرن بیشتر به چفت وبست کردن اجزاء این انسان مشغول است تا ایجاد تعادل مزاج وقوت قوای رئیسه و هماهنگی ارواح ثلاثه با جسم و.... در طب اسلامی یا طب سنتی این ایده مرکزی ورح حاکم بر علم از مجموعه تراث اسلامی و روایات و فعل وتقریر معصومین(ع) وسنت صالحه مقبول حاکم بر مسلمین در ادوار مختلف اخذ شده است.براین اساس انسان در طب سنتی_اسلامی دو ساحتی است وگشودگی به عالم مجردات دارد، چون ماهیت اصلی انسان مجرد میباشد، و طبیب باید به تعادل بین روح مجرد با روح بخاری وبدن مادی بپردازد. این طب باور دارد که بدن انسان به نحو فطری دارای یک طبیب داخلی است، و مریضی از اختلال عملکرد این طبیب آغاز میشود....والبته مبانی دیگر که توضیح آنها در این مقال نمیگنجد. الغرض آنکه طب اسلامی وسنتی نافی تجربیات وتحقیقات بشری و استدلال عقلی ومشاهده و تجربیات سایر انسانها وتمدنها در عرصه طب وپزشکی نیست. بلکه طب سنتی_اسلامی علمی است که ایده اصلی وساختار کلی آن از مذهب وفرهنگ اسلامی اخذ شده است ودر طول تاریخ از فرهنگ و نحوه زیست انسان مسلمان تاثیر پذیرفته است. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
🔻تحلیلی مختصر از انتخابات اخیر
. . اول: تحلیلهای که تا این لحظه از پیروزی ارائه شده پیرامون نقد عملکرد و در انتخابات اخیر است. البته بسیاری از این مطالب درست میباشد، جبهه انقلاب در رفتار ومنش خود باید تجدید نظر کند تا باردیگر دچار تحجرها و تندرویها و دوقطبی سازیها که در چندماه اخیر شاهد آن بودیم نشود که هر ملتی به تفرقه وخودزنی از هم می‌گسلد و اقبال فتح و طالع پیروزی ندارد. . دوم: اما نکته مهم اینجاست که بنابر میراث منقول اسلامی_شیعی یک کل واحد زنده میباشد. به این معنا جامعه چون موجودی زنده دارای کنش و منش مشخص سیاسی_اجتماعی است، دربرابر حوادث و وقایع مختلف عمل وعکس العمل متغییر دارد، مبداء تحولات و آغازگر اتفاقات مهم است، جامعه وامت در نگاه اسلامی به سبب انتخابهایش مورد تکریم واقع شده، بارهبرانشان وآنکه بدانها دلبسته محشور میشود ودربرخی موارد دچار لعن ونفرین شده و مورد عذاب قرار میگیرد. گویا حیات انسانی ذومراتب است و زندگی اجتماعی شانی از شئون این حیوان ناطق است. . سوم: با این مقدمه باید گفت چه تحلیلی از رفتار ومنش سیاسی کل واحدی به نام جامعه ایرانی در انتخابات اخیر وانتخابش وجود دارد؟ برخی طیف انقلابی را فاقد ایده حکمرانی ومنش معقول سیاسی دانسته و ادبار اخیر را معلول آن میدانند، باید گفت رییس جمهور منتخب نه تنها فاقد ایده حکمرانی بلکه فاقد هرگونه عقلانیت سیاسی و حتی مقدمات رفتاری یک رجل سیاسی است با این حساب مورد اقبال جمع کثیری از ملت واقع شده...شاید اولین بار در عرصه سیاست است که فردی مدعی مدیریت اجرایی کلان یک کشور بوده وصراحتا اعلام میکند که فکر وایده مشخصی در این زمینه ندارد و حل وفصل مشکلات پرتنش جامعه را به جمع پراختلاف کارشناسان حواله میکند وباز هم ملت او را انتخاب میکنند!! پس بحث فراتر از فقدان طرح ونظر وایده سیاسی جبهه انقلاب است. است.برخی نیز مردم را بی لیاقت ودچار انحراف رفتاری میدانند ...این گونه تحلیلها از واقعیت به دور است . چهارم: آنچه راقم این سطور در بادی امر به ذهنش خطور میکند این است که سوای از قشری که به سبب مشکلات اقتصادی ومعیشتی به پای صندوق رای حاضر نشدند، جمع کثیر حاضر در انتخابات که به پزشکیان رای دادند داب اقتصادی ومعیشتی ندارند بلکه درگیر دوگانه‌ها وانسدادهای فرهنگی هستند. عرصه‌ای که دقیقا مورد غفلت طیف اصولگرا وانقلابی واقع شده است. ظاهرا برای طرفداران رییس جمهور منتخب بنزین بیست وپنج یا پنجاه هزار تومانی با بنزین سه هزار تومانی فرقی ندارد اما رفع فیلترینگ و محدویتهای قانون حجاب و زیست غیرمومنانه فرهنگی_اجتماعی مهم است. در انتخابات اخیر دو ترس مهم برای مردم مطرح شد: ترس اقتصادی و ترس فرهنگی نامزدهای اصولگرا با طرح بازگشت به دوران بد اقتصادی زمان این ترس اقتصادی را برای مردم مطرح کردند که در صورت پیروزی رقیب به دهه پرتنش اقتصادی_سیاسی گذشته که دوران رشد صفر درصد اقتصادی وآغاز بحران معیشتی ایرانیها بود بر میگردیم و نامزد اصلاح طلب باطرح ترس فرهنگی که اگر رقیب آید انسداد ومحرومیت فرهنگی جامعه بیشتر شده و از زیست آزادانه طبقه متوسط اباحه گر دور میشویم توانست آراء بیشتری را به سمت خود جلب کند. پیام مهم انتخابات اخیر این بود که بخش عمده‌ای از جامعه درگیر تنشهای فرهنگی است. عرصه‌ای که دور زمانی است که طیف انقلابی تمشیت آنرا رها کرده و مدیریت آنرا به جامعه آزاد مجازی سپرده است. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
🔻حرکت طبیعی فلسفه نگاهی به مسیری که فلسفه ورزی طی میکند تا از تبیین حقایق نظری(حکمت نظری) به تعین حدود عملی(حکمت عملی) میرسد. آیا فلسفه میتواند بعد از بیان فراروایت کلان وروشمند از هستی (حکمت نظری) تخت بند علم خاصی مانند عرفان شود؟؟ ⌜@falsafeh_nazari
✅ حرکت طبیعی فلسفه غرض وغایت فلسفه، رسیدن به حکمت عملی وتدبیر زندگی انسان است. بعد از حکمت نظری(شناخت حقایق موجودات) به حکمت عملی(تدبیر امور ارادی زندگی بشر) میرسیم. بدین معنا که انسان در آغاز حکمت میخواهد علم به حقایق هستی آنگونه که هست پیدا کند(فلسفه نظری) تا در مرحله بعدی بداند که چطور باید زندگی فردی واجتماعی خود را مدیریت کند و برسرنوشت خویش حاکم باشد(حکمت عملی). اما از زمانی که فلسفه را مقدمه رسیدن به علم عرفان کردیم وفلسفه‌ی فلسفه را فهم عرفانی امور قرار دادیم وعرصه حکمت عملی وزندگی را رهاکردیم، دچار اختلاط و سردرگمی تاریخی شدیم. این متن درصدد نقد ونقص علم شریف عرفان نیست. چه اینکه عرفان آسمان وجود انسان است، و فلسفه زمینِ ساحتِ وجودی بشر میباشد. ملتی که زمین نداشته باشند بجای طیران در آسمان، گم گشته هوا وفضا میباشد. از حیث تاریخی مطالب عمیقی در معرفت وذوق و سِرعشق وحلقه اهل دل وشعر وتغزل داریم....اما فی الحال هیچکدام را در نحوه زندگی اجتماعی به کار نمیبریم. در عرصه فردی عارف وسالک وعاشق هستیم اما در عرصه اجتماع شهروند جامعه جهانی مدرن میباشیم واین یک ناهماهنگی بزرگ تاریخی_اجتماعی برای ماست. اقتصاد ما بجای آنکه امتداد حکمت وفلسفه متعالیه والهیه باشد وام گرفته از آدام اسمیت و فریدمن وکینز و صدها نظریه پرداز غیرمتعالیه سکولار است. علم سیاست وجامعه شناسی وروانشناسی و علوم دیگر بجای آنکه ادامه حکمت نظری شرقی_ایرانی و مبتنی برالهیات بومی وتاریخی خودمان باشد، برگرفته از الهیات و فلسفه دیگر است که رابطه چندانی با هویت تاریخی ما ندارد. فلسفه یک حرکت طبیعی دارد. از تبیین وتوضیح عقلانی حقایق عالم شروع میشود وبعد از ارائه یک فرا روایت کلان و روشمند از هستی معطوف به امور مدبره زندگی انسان میشود و مبانی الهیاتی و مبادی تصوری_تصدیقی علوم را تبیین کرده و سپس به مسائل مضاف زندگی بشر مثل عدالت چیست؟ سعادتمندی چیست؟ حقیقت امور بشری چون هنر وصنعت وعلوم وتکنولوژی چیست؟  میپردازد. به عبارتی فلسفه از عقل نظری آغاز وبه عقل عملی منتهی میشود. نه اینکه آغازش عقل نظری باشد و درانتها  به عنوان مقدمه فهم علم دیگر مطرح شود و سپس خاتمه یابد. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
🔻 نقدی بر سخنانی از این دست.... تحت عنوان حظ عقل.... ادامه در.... ⌜@falsafeh_nazari
حظ عقل مرحوم آیت الله شاه آبادی در کتاب شریف رشحات البحار میفرمود، الکَشفُ حظُ العقل...کشف وشهود ویافتن حقیقت امور از طریق غیرمفهومی وغیر ذهنی، در واقع حظ وبهره عقل میباشد...یعنی هرکس عقل و ذهنش قوی‌تر باشد شهود قوی‌تری برای او رخ میدهد.واساسا کشف وشهود بهره‌ای است که عقل از توسعه ولطافت وجود خود میبرد. اگر عقل را خاموش کنیم با کدام ساحت ادراکی امور شهودی را می‌فهمیم؟ با قلب؟ عرفا در بحث لطایف سبعه میگویند قلب مرحله بعداز عقل است یعنی چنانچه عقل لطیف شود قلب ظهور میکند، به عبارتی قلب حاصل توسعه وجودی عقل است انسان در مراحل سلوکی تا هرکجا برود در واقع حیطه عقل خود را گسترش داده است این فهم وادراک بشر است که سبب طیران او شده، فهم مقدمه عمل است، ادراک صحیح حقیقت امور مرحله ابتدایی سلوک است طلب از فهم درست وادراک عقلانی زاییده میشود، وگرنه ادراک جزئی وهمی که مدبر معاش است فرارونده از امر معاش نیست،این عقل است که سبب استعلا وطیران انسان میشود تا نفهمیم عمل نمیکنیم و عمل میکنیم تا فهم ما از حقیقت امور بیشتر شود...بیشتر بدانیم تا بیشتر ببینیم ودرک کنیم...اشتداد عشق، به حدت آگاهی است...هرچه آگاه‌تر عاشق‌تر، هر چه عاقل‌تر کشف وشهود قوی‌تر البته عقل جدلی_مفهومی ساحتی از عقل است که در مراتب سلوکی ودر مواقفی باید خاموش شود، اما این بدان معنا نیست که باید ذهن وعقل را خاموش کنیم  تا حقیقت به ما هبه شود به تعبیر ملاصدرا: المعارفُ بذر المشاهدات کشف وشهود از بستر فهم عقلی_ذهنی رشد میکند..به هرکجا برویم از ساحت عقل بی‌نیاز نیستیم...شاید عقل جدلی که در فهم حصولی ومفهومی محصور است راباید کنار بگذاریم اما این به معنای تعطیلی کل عقل نیست بلکه جهیدن از عقل جدلی به عقل شهودی است ..باید ساحتی ازعقل را خاموش کرد تا به ساحت دیگر عقل بار یابیم....ذهن را نباید تعطیل کرد تا معانی ظاهر شوند، باید عقل را قدرت داد تا بتواند حامل معانی آنسویی شود... 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به مناسبت بزرگداشت فیلسوف نامدار ایرانی شیخ الاشراق الهی حکیم متاله شهاب الدین سهروردی (ره) 🇮🇷 @farzandeIRAN_ir
54.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 آقای علامه چرا من هرچه آجر روی آجر میگذارم میریزد؟؟ بخشی از بیانات آیت الله قادر فاضلی درباره مرحوم علامه جعفری(ره) 🎬 بخشی از برنامه تلویزیونی کلمه 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
🏴 هنيئاً لك يا هنية... جبهه حق، می‌دهد، می‌دهد، اما اراده خداوند بر امامت مستضعفان قرار گرفته... و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین... 🚩 إنا من المجرمین منتقمون... @falsafeh_nazari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصلا ملکوت برای انسان است... موطن بشر وزادگاه اوست... گاهی یک نغمه موسیقی میتواند ساحت خیال انسان را به کرانه عالم ملکوت ببرد...و او را همنشین ارواح و اَنفُس قدسی کند...چه اینکه موسیقی تنزل نغمه افلاک و عالم مثال است... @falsafeh_nazari
🔻آیا خیال ومدرکات خیالی مانند موسیقی میتواند ما را به کرانه ملکوت ببرد؟؟ منظور از خیال امر تخیلی نیست. تخیل یعنی قوه متصرفه در جزییات وهمی وخیالی تصرف کند که حاصلش ایجاد صورتهای غیرواقعی مثل انسان صدسر یا اسب بالدار میباشد. اما قوه خیال یک قوه ادراکی است که بوسیله آن انسان میتواند صورتهای حسی را که قبلا درک کرده رابه خاطر بسپارد وبه یادآورد مثلا حادثه ای اتفاق افتاده وبعدا آنرا به یاد می‌آوریم....این کار قوه خیال میباشد حالا اگر قوه خیال معیت با عقل داشته باشه ارتقاء پیدا کرده وصرفا خاطرات گذشته را یادآوری نمیکند..بلکه عقل به او قدرت میدهد که علاوه بر یاد آوری حوادث وخاطرات، آنها را به نحو معنوی والهی درک کند و از ادراک آنها بتواند به درک منازل معنوی ومعنایی دیگر برسد مثلا شعری از حافظ را حفظ کردیم، قوه خیال آنرا به یاد می‌آورد وآنرا تکرار میکنیم..ولی اگر خیال در معیت عقل قرار بگیرد از خواندن وبه یادآوری آن شعر حال ومعنای معنوی دست میدهد واحساس معنوی مارا فرا میگیرد. مثال دیگر آنکه صدای نقاره‌های حرم امام رضا(ع) را به وسیله قوه خیال به یاد می‌آوریم اما اگر این ادراک ضمیمه وهمراه با عقل باشد علاوه بر یادآوری آن، ذهن وقلب انسان به خود حرم حضرت انتقال پیدا میکند و دچار حال معنوی میشویم. براین اساس اگر اهل معنا وحال وتوجه باشیم و ادراکات قوه خیال را ضمیمه عقل وآن معانی وادراکات عقلی کنیم، قوه خیال قدرت یافته و صرفا به یادآوری خاطرات جزئی مبادرت نمی‌ورزد بلکه علاوه بریادآوری خاطرات ومفاهیم خیالی، برای انسان حال وهوای معنوی ومعنایی به ارمغان می‌آورد.....واین یعنی برکرانه ملکوت رفتن.... ✔️ برای تحقیق بیشتر در بحث انضمام ومعیت قوای مادون مثل قوه خیال با قوای عالی مثل عقل و قدرت یافتن آنها به کتاب شریف رساله العشق جناب شیخ الرئیس ابوعلی سینا مراجعه کنید. شیخ الرئیس در فصل پنجم این کتاب چهار مقدمه را ذکر میکند مقدمه اول در این باره است که: قوای نفسانی این چنین اند که اگرقوه بالاتری به آنها ضمیمه بشود و با این قوه نفسانی همراهی کند این قوه جلای بیشتری پیدا می‌کند و می‌تواند فعالیت بیشتری انجام دهد. لذا وقتی یک قوه نفسانی مشغول کار خودش است ولی با قوه‌ای بالاتر ضمیمه وهمراه شد می‌بینیم که زیاده وقدرت پیدا میکند. لذا گاهی انسان به قوه ای امید نداشت که بتواند او را به مقصد برساند و نتیجه را حاصل کند ولی وقتی با قوه عالی‌تر همراه می‌شود امید پیدا می‌کند که بتواند او را به مقصد برساند. ✔️نکته بعدی آنکه از معاصرین مرحوم دکتر محمدمدد پور (از شاگردان فردید) درباب ارتباط خیال انسانی با عالم ملکوت(خیال منفصل) وتاثیر آن در بوجود آمدن اثر هنری بسیار کار کرده وقلم زده. به اعتقاد ایشان اگر هنرمند اهل حال وسلوک باشد میتواند قوه خیال خودش را جلاء و صیقل داده و به عالم خیال منفصل(ملکوت) متصل کند و حقایق ملکوتی را ببیند و سپس آنها را در قالب صور ونقوش والحان ورنگهای ملکوتی بیان کند که میشود پیدایش اثر هنری. البته منظور ایشان از رفتن به ملکوت فقط کشف وشهود نیست...همین حال معنایی که به سراغ هنرمند می‌آید نوعی از کشف ملکوتی است. @falsafeh_nazari
🔻 در کتاب شریف این حکایت را نقل میکند: ( در بامدادان گروهی از موران در روی برگ گیاهی به مشاهده شبنم و قطره های ژاله پرداختند. یکی از موران پرسید: این چیست؟ دیگری پاسخ داد که اصل این قطرات از زمین است. برخی دیگر گفتند شبنم از دریا آمده است در این میان نزاع درگرفت و کشمکش آغاز شد. موری که متصرف بود و نکته سنجی میدانست گفت لحظه ای درنگ کنید تا معلوم شود که میل ژاله از کدام جانب باشد که هرکسی را زی جهت اصل خویش کششی باشد و به لحوق معدن و منبع خویش شوقی بود همه چیزها به سنخ خود منجذب باشد. نه بینی که کلوخی از مرکز زمین به جانب محیط اندازند؟ چون اصل او سفلی است و قاعده "کل شی یرجع الی اصله" ممهد است. در عاقبت کلوخ به زیر آید... هرچه به ظلمت محض کِشَد اصلش هم از آن است، و در طرف نور الوهیت این قضیه در حق گوهر شریف لایح تر است، بی‌توهم اتحاد.... حاشا هرچه روشنی جوید همه از روشنی است.....موران در این بودند که آفتاب گرم شد و شبنم از هیکل نباتی آهنگ بالا کرد. موران را معلوم گشت که از زمین نیست چون از هوا بود با هوا رفت.) ⌜@falsafeh_nazari
هر چیزی به جانب اصل خود میرود، اگر باطن و اصل کسی گرایش به ظلمت باشد، در نهایت آنرا جوید وچنانچه از نور والوهیت باشد منجذب آن شود. ⌜@falsafeh_nazari
✅ تحریف حافظ از جمله انتقادات وارد بر جریان عدم احاطه وآشنایی عموم آنها از میراث معنوی و حکمی وعرفانی وبعضا مخالفت با آن میباشد. برخورد سطحی ونازل این افراد با تُراث معنوی ایران جای بسی تعجب است چه اینکه این جریان خود را ملی‌گرا و وطن پرست مینامند و قائلند که اسلام ونگاه دینی سبب از خودبیگانگی ما با گذشته باستانی وپرافتخارمان شده، لذا خود را محی و زنده کننده روحیه ملی میدانند. اما مواضع آنها نسبت به مفاخر ایران حاکی از جهلشان نسبت به گذشته وتمدن پرافتخار ایرانی_اسلامی میباشد. به عنوان مثال اشاره ای به نوع مواجهه این جریان با چهره شاخص ملی ودینی ایرانیها یعنی لسان الغیب جناب می‌کنیم. شاعر معاصر که از چهره‌های شاخص جریان روشنفکری است در مقدمه‌ مفصلی که بر دیوان اشعار حافظ دارد ایشان را ( کافر کفرگوی منکر معاد ورستاخیز) که (شیطان راعقل میداند) و(وعده‌های مذهب راقبول ندارد) وبا (علما و روحانیون مخالف) است معرفی میکند. شاملو میگوید: حافظ راز عجیبی است! به راستی کی است این قلندر یک لاقبایِ کفرگو که در تاریکترین ادوارِ سلطه ی ریاکاران زهد فروش، در ناهار بازار زاهدنمایان و در عصری که حتی جلادانِ آدمی خوار مغروری چون امیر مبارزالدین محمد و پسرش شاه شجاع نیز بنیانِ حکومت آنچنانی خود را برحد زدن و خُم شکستن و نهی از منکر و غزواتِ مذهبی نهاده اند یک تنه وعده رستاخیز را انکار میکند، خدا را عاشق و شیطان را عقل میخواند و شلنگ انداز و دست افشان میگذرد که: «این خرقه که من دارم در رهن شراب اُولی / و این دفتر بی معنی غرق می ناب اُولی» کی است این آشنای ناشناس مانده که چنین رو در رو با قدرت ابلیسی شیخان روزگار دلیری میکند که: «پیر مغان حکایتِ معقول میکند / معذورام ار محال تو باور نمیکنم» به راستی کیست این مرد عجیب که با این همه، حتی در خانه قشری ترین مردم این دیار نیز کتابش را با قرآن و مثنوی در یک تاقچه می نهند، دستِ آلوده به سوی اش نمیبرند و چون برگرفتند همچون کتاب آسمانی میبوسند و به پیشانی میگذارند، سروش غیب اش میدانند و سرنوشتِ اعمال و افعالِ خود را با اعتمادِ تمام به او میسپارند؟ کی است این کافر که چنین به حرمت در صفِ پیغمبران و اولیاءالله اش مینشانند؟ 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
احمد‌شاملو شاعر معاصر که از چهره‌های شاخص جریان روشنفکری است در مقدمه‌ مفصلی که بر دیوان اشعار حافظ دارد ایشان را ( کافر کفرگوی منکر معاد ورستاخیز) که (شیطان راعقل میداند) و(وعده‌های مذهب راقبول ندارد) وبا (علما و روحانیون مخالف) است معرفی میکند. ⌜@falsafeh_nazari