فامنین گرام
📌 #سراپرده_اسرار 📖ترجمه کتاب #قُرّةُ_العُيُون در عرفان و حکمت، تاليف علّامه کبير و محدّث خبير: مولي
📌 #سراپرده_اسرار
📖ترجمه کتاب #قُرّةُ_العُيُون در عرفان و حکمت، تاليف علّامه کبير و محدّث خبير: مولي محسن #فيض_کاشاني (روزهای فرد)
👈 قسمت چهارم
💠 #معرفي_کتاب_حاضر
و امّا کتاب حاضر که مسمّي به «قره العيون» است، کتابي است که در سالهاي پاياني عمر پر برکت #فيض_کاشاني، به رشته تحرير در آمده است. چه اگر سال وفات فيض را ۱۰۹۱ ه . ق بدانيم و بنا به گفته خود وي در پايان اين کتاب، تاريخ فراغت از تأليف آن را سال ۱۰۸۸ ه . ق فرض کنيم، پس جناب فيض اين کتاب را سه سال قبل از وفات خود نوشته است و البتّه چنين کتابي بايد از لحاظ محتوا و نگارش، در مقامي #رفيع باشد.
و نيز جناب مصنّف، در پايان کتاب، خود به اين کتاب، لقب #کلمات_مکنونه را مي دهد.
🔹 از آنجا که جناب فيض بنا به شيوه مرسوم خود، در نوشته هاي خود، بسيار از نظرات و اقوال ديگر عالمان استفاده مي کند و گفتار حکماء و عرفاء پيش از خود را بسيار مدّ نظر قرار مي دهد، و در اکثر موارد تنها با ذکر «قيل» و يا «قال بعض اهل المعرفه» و حتّي گاه بدون ذکر اين عبارات، نقل قول را انجام مي دهد، #مترجم بر آن شد تا در تحقيقي طاقت فرسا، صاحبان اقوال را باز نمايد و منابع مدّ نظر جناب فيض را معرّفي کند، چرا که با شناخت اين منابع و صاحبان آن، بهتر مي توان خط مشي #فيلسوفي همچون فيض کاشاني را شناخت و از آن استفاده کرد.
🔸 علامه فيض کاشاني در اين مجموعه، آراء عرفاء و حکماء بسياري را نقل و شرح نموده و نظرات آنها را تقويت نموده است؛ و مخصوصاً در اين کتاب به نظرات استاد گرانمايه خود، يعني #ملا_صدرا عنايت داشته و به هنگام نقل مطلب از وي، از او با عبارت «قال بعض اهل المعرفه» ياد مي کند. هر چند که به هنگام نقل آراء #ابن_عربي نيز اين عبارت را به کار مي برد.
🔹در کتاب حاضر همانطور که مترجم باز نموده، از آثار بسياري از صدرالدّين شيرازي، نقل قول شده است، آثاري همچون: اسفار اربعه، مفاتيح الغيب، شواهد الربوبيه، العرشيه و ...
از دو اثر مشهور ابن عربي، يعني: فتوحات مکيّه و فصوص الحکم نيز در تأليف اين کتاب استفاده شده است.
بزرگ مرد ديگري که جناب فيض به او کمال ارادت را نشان داده و مي توان گفت تنها کسي است که فيض کاشاني به هنگام نقل مطلب از او، نام وي را صراحتاً اعلام مي کند جناب علامه استاد البشر، خواجه نصير الدّين #طوسي است. فيض در اين کتاب جناب خواجه را اين گونه ياد مي کند: «حجّت فرقه ناجيه، نصير ملّت و دين، خواجه محمد بن حسن طوسي». به وضوح روشن است که اين مرد در نظر فيض چه قدر بزرگ مي نموده است. تلخيص المحصل و رساله آغاز و انجام از جمله کتب خواجه هستند که در مواردي از اين کتاب به آنها رجوع شده است.
🔻 ادامه دارد...
✍ ترجمه و تعلیق و تحقیق: دکتر رضا #جليلي_فامنینی
─┅─═इई 💦🌺💦ईइ═─┅─
🌳 رسانه فرهنگی،
اجتماعی #فامنین_گرام
در سه پیام رسان تلگرام،ایتا و سروش👇
🌨☘️ @Famenin_Gram 🍃☘️
📚 #در_بزمگه_ادب
📌 ارقم و چندن
👈درنگی در بیتی از #خاقانی_شروانی
💠خاقانی در قصیده ای با مطلع:
هر صبح پای صبر به دامن درآورم
پرگار عجز، گرد سر و تن درآورم
می گوید:
در رنگ و بوى دهر نه پيچم كه رهرو ام
ارقم نيم كه بال به چندن برآورم
❓در مصراع دوم خاقانی چه می گوید؟
ارقم آن گونه که هروی در کتاب بحر الجواهر ص۲۸ می گوید، ماری است سیاه و سفید و چون سیاه و سفیدی آن به مانند سواد بر صفحه کاغذ است گویا رقم و خط است و به همین دلیل آن را ارقم نامیده اند.
میرزا علی اکبر #نفیسی در فرهنگ خود ج ۱ ص ۱۷۹، #ارقم را بدترين مارها معرفی کرده و آن را مار پيسه خوانده است.
و اما چَندَن یا چندل، نام هندی صندل است که چوبى خوشبو و معروف است. این چوب به گفته ابن خلف #تبریزی در برهان قاطع در ولايتى می روید كه آن ولايت را زره مى گويند. به گفته علامه #همایی_رويناس نیز نام دارد و به سبب بوی خوشش آن را می سوزانند تا فضا معطر گردد. این چوب خواص دارویی نیز دارد که در ادبیات کلاسیک، شعرا به خواص آن اشاره کرده اند.
🔸 و اما نکته ای که در کشف معنی بیت خاقانی به کار می آید این است که قدما را اعتقاد آن بود که مار به #چندن یا #صندل علاقه بسیار دارد و هر جا که صندل باشد مار نیز در آنجا فراوان است. خواجه نصیرالدین #طوسی در تنسوخ نامه ایلخانی ص ۲۵۶ می گوید: «درخت كافور و صندل در جزيره هاى سخت است و بیشه های باریک... و تابستان نيز در آن بيشه ها مار بسيار بود».
🔹 در کتاب عجایب المخلوقات #قزوینی آمده است که «صندل در شهر مندورقين رويد. درختى عظيم است در بيشه هند، مار در زير وى باشد خفته؛ به وى رسيدن دشخوار بود، صندل بطبع سرد است چون نيك بسايند گرم گردد».
تا بدینجا ارتباط مار و صندل یا چندن کمی روشن شد. اما خاقانی از بال برآوردن مار بر صندل سخن گفته است که استعاره از پیچیدن مار بر صندل است.
🔹ادعای خاقانی از آن روست که برخی بحث را از علاقه مار به صندل فراتر برده و آن را به پیچش مار بر صندل ارتقا داده اند. جناب خواجه طوسی می گوید: «و ماران (بسيار) جهت خنكى خود را بر درخت صندل مى پيچند».
در فرهنگ انجمن آراى #ناصرى، ص۳۲۳ درباره چندن آمده است: « چندن بر وزن كندن به معنى چندل باشد كه به صندل مشهور است و چوبى است رنگين و خوشبوى و گويند مار بدان درخت مايل است و بدان پيچد».
این پیچش را برخی چون #سنائی_غزنوی، به پاسبانی مار از صندل، تعبیر کرده اند. سنایی درحديقه الحقيقه می گوید:
مار اگرچه به خاصيت بدخوست
پاسبان درخت صندل اوست
با فهم ارتباط بین مار و صندل، حال می توان تصویرگری منوچهری در تشبیه عنانی که از دو طرف گردن اسب بالا آمده به دو مار سیاهی که بر چندن افتاده را بهتر دریافت:
عنان بر گردن سرخش فكنده
چو دو مار سيه بر شاخ چندن
✍ محقق: دکتر رضا #جلیلی
#رمضان
#به_امید_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
─┅─═इई 🍃🌼🍃ईइ═─┅─
🔆 رسانه فرهنگی،
اجتماعی #فامنین_گرام
در سه پیام رسان تلگرام،ایتا و سروش 👇
🌺🍃 @Famenin_Gram 🍃🌸