eitaa logo
معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران منطقه یک قم
2.4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
697 ویدیو
33 فایل
🛠 ارتباط با حوزه معاونت فرهنگی: @Admin_farhangii1 تلفن: ۰۲۵۳۷۷۴۶۰۱۳
مشاهده در ایتا
دانلود
نام این کتاب، ستّارالعیوب است! عباسقلی‌خان در مشهد، بازار معروفی دارد. مسجد، مدرسه، آب انبار، پل و دارالایتام و اقداماتِ خیریه دیگری هم از این دست داشته است. به او خبر داده بودند در حوزه علمیه‌ای که با پول او ساخته شده، طلبه‌ای شراب می‌خورد! ناگهان همهمه‌ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می‌زدند حاج عباسقلی است! در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار، به مدرسه آمده است. عباسقلی‌خان یکسره به حجره من آمد و بقیه دنبالش. داخلِ حجره همه نشستند. ناگهان عباسقلی‌خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من کرد و گفت: لطفا بفرمایید نام این کتابِ قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی.   دلم در سینه بدجوری می‌زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می‌لرزید. اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی‌خان دستش را آرام به سوی کتاب‌های دیگر دراز کرد…   - ببخشید، نام این کتاب چیست؟   - بحارالانوار. - عجب…! این یکی چطور؟ - گلستان سعدی.   - چه خوب…! این یکی چیست؟ - حلیه المتقین - و این یکی؟! …   لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست. عباسقلی‌خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتابِ حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت: این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟ معلوم بود. عباسقلی‌خان به موضوع پی برده و آن شیشه لعنتیِ پنهان شده در پشتِ همان کتاب را هدف قرار داده بود. برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشم‌هایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرضِ گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم. خوشبختانه همراهانِ عباسقلی‌خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی‌دیدند، اما با خود او که آن را در این جا دیده بود چه باید کرد؟ - بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟ - چرا آقا، الان می‌گم. داشتم آب می‌شدم. خدایا! دستم به دامنت! در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه بر زبان راندم: یا ستارالعیوب! و گفتم: نام این کتاب ستّارالعیوب است آقا! فاصله سوالِ آمرانه عباسقلی‌خان و جوابِ التماس آمیز من چند لحظه بیشتر نبود. شاید اصلاً انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدایِ شکسته دلان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت عباسقلی‌خان بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش. شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشم‌هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابلای پلک‌هایش چکید. ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یک باره کتابِ ستارالعیوب را سرجایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پیِ او بیرون رفتند، حتی آن‌ها هم از این موضوع سر در نیاوردند. عباسقلی‌خان هیچ گاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است.  … اما محصل آن مدرسه، همان‌دم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت. سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز، بعدها معلم و مدرّس شد و روزی در زُمرهِ بزرگان علم، قصه زندگی‌اش را برای شاگردانش تعریف کرد. «زندگی من معجزه ستّارالعیوب است» ستّار العیوب یکی از نام‌های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده و تربیت یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردیِ عباسقلی‌خان هستم که باعث تغییر و تحولِ سازنده‌ام شد.  💠سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: اخلاق پیامبر و اخلاق ما، جلال رفیع، ص۳۳۲، نشر روزنامه اطلاعات. https://t.me/sireyefarzanegan
آقای من سلام! تقصیر شما نیست... که تصویر شما نیست... من آینه‌ای پر شده از گرد و غبارم...
🌹به مناسبت هشتمین سالگرد شهادت اولین شهید مدافع حرم استان قم شهید محمدحسین عطری🌹 ✅زندگینامه شهید عطری: متولد: هشت مرداد ۱۳۵۵، تهران شهادت: چهارده خرداد ۱۳۹۲، آرامگاه: مسجدسلیمان داراب، (در کنار مزار شهید میرزاکوچک خان جنگلی) ✅شهید عطری بر دو چیز تاکید داشت: احترام به والدین نماز اول وقت ✅بخشی از وصیتنامه شهید: «تفکر کردن بهتر از زیاد سخن گفتن است؛ زیرا تفکر، انسان را آگاهتر و زیاد سخن گفتن، انسان را دچار آفت زبان میکند که اعم است از دروغ و غیبت و ... حیا داشتن مرد و زن نمیشناسد؛ چه در رفتار و چه در گفتار... ما نباید فکر کنیم چون مرد هستیم میتوانیم از هر گفتاری و یا از هر پوششی استفاده کنیم. از نظر بنده جوان با حیا کسی است که بالاتر مچ دستش را نامحرم نبیند. سفارش من به همسر و دخترم حفظ حجاب برتر است. از همسر بزرگوارم میخواهم که فرزندانم را همچون من مطیع رهبر عزیزمان پرورش دهد؛ زیرا آقا مایه افتخار و مباهات ما مسلمانان و همه ی مظلومان عالم است.» 🥀نحوه شهادت: تکفیری‌ها خودروی شهید را در مسیر فرودگاه مورد اصابت خمپاره قرار می‌دهند و او در اثر اصابت ترکش هر دو پای او قطع می‌شود و در اثر خونریزی زیاد با دهان روزه و تشنه لب به شهادت می‌رسد. 🌹شادی ارواح مطهر شهدا صلوات🌹
(تصویری به یادماندنی از فرزند شهید محمدحسین عطری در کنار شهید قاسم سلیمانی) همسر شهید: وقتی تصمیمش را گرفت كه برود،به من خبر داد. من هم گفتم :شرایط شما را قبول كردم و هدفتان را هم خوب می‌شناسم اما كمی نگران بچه‌ها هستم كه اذیت نشوند؛ چون با هر بار مأموریت رفتن محمد‌حسین، بچه‌ها مریض می‌شدند. 😔 اما محمدحسین گفت: بچه‌های من هم مانند طفلان شهدای كربلا هستند، اگر نروم گویی به ندای هل من معین امام حسین(ع) پشت كرده‌ام...!
https://instagram.com/shahidmohammadhosseinatri?utm_medium=copy_link پخش زنده مراسم هشتمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم محمدحسین عطری هم اکنون در اینستاگرام
شهادت مظلومانه جواد‌الائمه را به حضرت‌رضا (علیه السلام) و تمامی شیعیان و دوستداران آن حضرت تسلیت عرض می‌نماییم. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ارث قبیله است که هرکس جوان تر است مویش سفید گشته و قدش کمان تر است این بیست و پنج سال که سنی نمی‌شود اما بهار عمر شما پر خزان تر است تو مجتبای خانه‌ی موسی بن جعفری با همسری که از همه نامهربان تر است زهری کشنده بود و لبت را سیاه کرد زهری که چوب نیست ولی خیزران تر است... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️  
1_1094322365.mp3
10.71M
🏴يا اَبا جَعْفَرٍ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَواد عزت عالمين مي‌خواهم نجف و كاظمين مي‌خواهم طوفِ قبر حسين مي‌خواهم يا جواد الائمه ادركني ◼️روضه شهادت حضرت جوادالائمه(علیه السلام)
📌۲۱تیرماه، روز عفاف و حجاب 📜عفاف و حجاب در کلام شهیدان
📌۲۱تیرماه، روز عفاف و حجاب 📜حجاب در کلام شهیدان