eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
17.1هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
67 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دوتا کافی نیست
📌جنسیت فرزند... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
هدایت شده از دوتا کافی نیست
📌موانع فرزندآوری... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🔴 زوج‌های عزیز سلام!✋😊 ما جمعی از اساتید بدلیل اختلاف زن و شوهرها و نیاز شدید آنها به ریزه‌کاریهای کانالی بسیار عالی راه‌اندازی کردیم. 🌷با ذکر صلوات به جمع 180 هزار نفری همسران بپیوندید!👏 👇🏼👇🏼👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/1130430467Ca0c7cbea7d
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
🌹🦋 کانال قرآن درمانی🦋🌹 💖 💕 💚 💕 💗 💛 💕 💚 💕 💖 و... 💕 🦋 🦋 🌹☘روش درمان ما فقط با علوم اهل بیت و قرآن و راهکارهای طبیعی می باشد☘🌹 ✅برای عضو شدن لینک زیر را لمس کنید. 👇 http://eitaa.com/joinchat/396034079C79e26b5e69
۴۸۶ هر چقدر زندگی رو راحت بگیرین زندگی براتون شیرین تر میشه و شیرین کردن زندگی طبق فرمایش حضرت اقا از واجبات و وظایف ما خانم هاست. من ۱۶ سالم بود که با همسرم که ۲۱ سالشون بود عقد کردم 🙂 دختر یک پزشک هستم و همسرم طلبه هستن، اون زمان که ما باهم عقد کردیم همسرم فقط طلبه بودن و کار نداشتن مادرم اون زمان سر خواهرم باردار بودن ما ۴ تا بچه بودیم ۳ تا خواهر که یکی تو راه بود و یه برادر😁 شرایط مالی خیلی خوبی نداشتیم اما با همون حال توکل به خدا کردیم و ازدواج کردیم، واقعا واقعا اگر نیتتون خالص باشه خدا راه رو براتون هموار میکنه ما با همون وضعیت جهاز خریدیم یه جهاز معمولی رو به بالا که خیلی از وسایل زندگی های عادی امروزی رو نداشت. ۸ ماه عقد بودیم و تو ۱۷ سالگی من عروسی کردیم، بماند که تا همینجا کلی حرف من بابت ازدواجم تو این سن خوردم و چقققققد حرف مادرم خورد بابت اینکه حامله هست و داماد گرفته😑 چقد حرف بابت بیکار بودن همسرم و اینکه خونه مون هم اجاره ای بود نه موتوری نه ماشینی، چقد حرف که وضعیت بابام خیلی خوب نبود و ..... بماند که بعضی از فامیلا باهامون سرسنگین شدن و خلاصه بگم که ما بعد ازدواج خودمون همه چیمونو به دست آوردیم. و واقعا تنها چیزی که کمک کرد من تا اینجا بیام این بود که برام حرف مردم مهم نبود. تجربه هاشونو میشنوم اما در آخر کاری که درسته و بیشتر به صلاحه منه انجام میدم 😊 من یه سال و نیم بعد از ازدواجم اقدام به بچه دار شدن کردم و اینجا همچنان ما با شهریه طلبگی زندگی میکردیم (ناگفته نماند که خانواده من گاهی به من بابت بعضی از خرجام کمک میکردن ولی اونقدر نبود که اگر نباشه نشه زندگی کرد☺) و من ۱ و سال و نیم بعد از ازدواجم باردار شدم، تقریبا یک ماهم بود که فهمیدیم مادرم هم بارداره 😁😌🤭 با فاصله سنی ۲ سال حدودا با خواهر اخرم 😁 و بااااااااز حرف مردم وای داماد داری😐 وای دخترت بارداره کی کاراشو انجام بده 😐وای زشته چهل سالته😐 وای مگه حسودی 😐و ... و من تنها کسی بودم که واقعا از بارداری مادرم خوشحال بودم و به تنها چیزی که فکر نمیکردم سختی راه بود و واقعا به این اعتقاد داشتم که خدا کمک میکنه و در ضمن این موضوع فقط به خانواده خودمون مربوطه و حرف مردم واقعا مهم نیست. خدا وااااااقعا کمک کرد و من الحمدلله بارداری راحتی داشتم، به حدی که نیاز به کمک مادرم واقعا نداشتم، مادرم چون خواهر کوچیک داشتم و ویار داشتن اون یکی خواهرمم مدرسه ای بود برادرمم تو سن بلوغ بود، شرایطشون طبعا از من سختتر بود. که خدا دو نفر رو سر راهشون گذاشت. یه بنده خدایی که به خاطر ویارشون میومدن و براشون غذا درست میکردن و یه نفر هم که میومدن تو کارای خونه کمکشون میکردن. واقعا به طور معجزه واری دوران بارداری ما طی شد. که تو دوران بارداری من ۴ ماهگی و مادر ۶ ماهگی جفتمون اسباب کشی داشتیم که مادرم دوبار اسباب کشی کردن.😢 باز اونجا هم خدا به فکرمون بود و بازهم برامون از بنده هاش کمک فرستاد. زمان خرید سیسمونی که شد باز هم به خاطر اسباب کشی و اینا وضع پدرم خیلی خوب نبود (بگم که اگر وضع همسرم همچنان با شهریه طلبگی نمیگشت من این زحمت رو به پدر و مادرم نمیدادم و همینجا ازشون ممنونم ) خلاصه سیسمونی رو هم گرفتیم و فهمیدیم که هم بچه من دختره و هم بچه مادرم 🤩😍 خاله و خواهرزاده تازه خاله ای که از خواهرزاده یک ماه هم کوچیکتره 😍 گذشت و من ۸ ماهم بود که همسرم خداروشکر به شغلی دوستش داشت رسید و الحمدلله درآمدش هم خوبه😃 و واقعا این از برکت وجود دخترم بود واقعا درسته رزقشو با خودش آورد و من میگم که خونه ای که الان مادرم اینا توش هستن به خاطر شرایطش خیلی خوبه و اونم رزق خواهرم بوده 😇 الان دختر من یک ماهشه و خواهرم تقریبا یک هفته شه و واقعا یک انرژی دیگه ای تو خونه مون به وجود اومده واقعا زندگیامون که به خاطر کرونا یکنواخت و حوصله سر بر شده بود رنگ و رو گرفت.😍 ۱_احساسم اینه که پیوند بین من و همسرم با وجود دخترم واقعا محکمتر شده و ۲_ بیشتر همو میفهمیم و ۳_ واقعا به این اعتقاد پیدا کردم که حرف مردم رو فقط در حد تجربه شنیده شده بشنویم و در نهایت کار درست رو انجام بدیم ارامشمون خیلی بیشتره 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 مادرم عضو کانالتون هستن و میخوام از همینجا از مادرم و پدرم که از اول زندگی کمکم کردن تشکر کنم و به مادرم بگم که تو این راه ثابت قدم بمونه و اصلا ترس و ناراحتی ای به دلش راه نده که خودم تا ته کنارش هستم و دستشو میبوسم. و بابت کم کاری هام میخوام که منو حلال کنه ممنونم 🥰 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
♨️ برای اولین بار در ایتا تاسیس شد 🔴 با توجه به اغتشاشات و تظاهرات اخیر در ایران و تحت الشعاع قرار گرفتن گشت ارشاد توسط منافقین، کانال هواداران «سردار قاآنی» جهت پوشش اخبار لحظه به لحظه در ایتا تاسیس شد. جهت عضویت کلیک کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/2972123219C5b728b290b
✅به یکی از دوستان گفتم: شنیده‌ام خداوند به شما فرزندی عطا فرموده است؟ 👌در جواب من خیلی زیبا گفت: "خداوند افتخار تربیت یکی از بندگانش را به من عطا کرده‌است." 📚 خاطرات حجت الاسلام قرائتی ۲ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۲۲۷ سلام و تشکر از کانال خوبتون آدم انرژی میگیره از خاطرات دوستان... میخواستم یه چیزی راجب هزینه های بچه داری بگم من از وقتی بچه سومم به دنیا اومده که الان تقریبا داره یه سالش پر میشه، خیلی کم یک یا دوبار شاید بچه هام مریض شدن که اونم با داروی گیاهی خوب شدن خیلی ها که دوتا یا یه دونه بچه دارن رو دیدم که ماهی یکی دوبار دکتر میرن... حتی چند تا دکتر عوض میکنن تا خوب بشن بنا بر این کلی هزینه وزیت و دارو و درمان میکنن ولی ما خدارو شکر ماشاالله خیلی کم، خرج درمان بچه ها میکنم یعنی وقتی میگن خدا جبار هست درسته... همسرم نظامی هستند و حقوق کمی میگره و کلی قسط داریم ولی اینجور خدا از هزینه های اضافی مون کم میکنه. در ضمن آدم وقتی بچه زیاد داشته باشه از برجش هم کم میشه، کمتر خرج چیزهای بیهوده میکنه اینو برا اونا گفتم که میگن از کجا میاری خرج سه تا بچه رو میدی حتما خیلی پولداری!! حتی در مورد لباس که خیلی ها مینالن از گرونی لباس ها رو از جاهای ارزانتر میخرم اگه لک بشه با صابون میشورم که مجبور نشم دور بندازم و به تنشون هم کوچیک بشه یا برا فرزند کوچکتر یا اگه برا بچه آخرم باشه میدم به بچه های خواهر و برادرم لباس های نو که کوچیک شده رو دست به دست میکنیم با خواهر برادرام ... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨اطلاعیه مهم✨ ▪️ فراخوان حضور سراسری آحاد ملت بزرگ ایران در راهپیمایی دشمن‌شکن بعد از نماز جمعۀ این هفته در سراسر کشور 🔹️ تلاش امپراطوری رسانه‌ای شیطان برای تحمیل روایت مخدوش و ایجاد شبهۀ مردمی و عمومی بودن اقدامات خرابکارانه، هنجارشکن و ضدامنیتی عناصر سازمان‌یافته و آموزش‌دیدۀ ضدانقلاب طی روزهای اخیر، اقتضاء می‌کند فردا شاهد شکوه حضور مردمی و تجلی وحدت میان همه گروه‌ها و سلایق مردم شریف در نمازجمعه و راهپیمایی دشمن‌شکن و انسجام‌آفرین، با هدف محکومیت توطئه جبهه معاند خارج‌نشین، پس از رویداد نمازجمعه باشیم. 🔷 نمازجمعه اول مهر ۱۴۰۱ شاهد حضور همه مردم شریف و هم‌وطنان متدین از همه گروه‌ها، اقشار و سلایق خواهد بود. ✳️ در راهپیمایی پس از از امنیت و انسجام ملی یکپارچه دفاع خواهیم کرد. #⃣ |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨مثل ملائکه... 🦋 بنده دیده‌ام که وقتی در خانواده اختلاف می‌شود، بچه‌ها مثل جوجه دور پدر و مادر خود می‌گردند. گاهی به مادر می‌گویند: ‏تو چیزی نگو و گاهی به پدر؛ مثل یک ناصح بزرگ... بعضی اوقات هم رحمت پدر و مادر طلوع می‌کند و به واسطه‌ی این ‏بچه‌ها ساکت می‌شوند و این نزاع می‌خوابد.‏ 🦋 در روایت هم آمده‌است که وقتی نزاع می‌شود، ملائکه سراغ کسی که هنوز حرفی نزده ‌است می‌روند و از او می‌خواهند که ‏چیزی نگوید. اگر گوش نکرد او را رها می‌کنند و به سراغ دیگری می‌روند. ‏ 🦋 بچه‌ها هم همین‌طورند؛ مثل ملائکه، خیلی لطیف و معصوم. خیلی به پدر و مادر التماس می‌کنند که ساکت باشند. اگر کسی ‏آنها را در آن حال ببیند می‌گوید: «فَتَبارَکَ اللهُ اَحسَنُ الخالِقین!»‏ 📚 طوبای محبت ١ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۲۲۵ سال ۶۲ عقد کردیم وقتی ۱۴ ساله بودم. ۱۶ سالگی فرزند اول و ۱۸ سالگی فرزند دومم به دنیا آمدند. اوج جنگ بود و همسرم خیلی کم منزل بود. ۲۳ سالگی فرزند سوم بدنیا آمد، سال ۸۶ فرزند چهارم را خدا به ما هدیه کرد، درحال شیر خوردن بود که برای پنجمین بار حامله شدم، ۴۰ ساله بودم، ویار شدیدی داشتم. تازه برای پسرم عقد گرفته بودیم (عروسم سال سوم پزشکی بود و پسرم سال پنجم) به دکتر مراجعه کردم. کمیسیون پزشکی بیمارستان امام خمینی تهران تشخیص دادند بچه باید سقط بشه... وقتی برای تکمیل پرونده مراجعه کردم. تعداد زیادی برای سقط بستری شده بودند، همسرم میگفت باید به دکتر اعتماد کنی، وگرنه در آینده اگر میلیونها پول خرج این بچه بکنم باز هم بچه سالمی نمیشه، بدون اجازه به منزل اومدم و اصلا دکتر نرفتم، روز عید مبعث خداوند نازنین زینب رو سالم، زیبا و باهوش بهم هدیه داد. ۶۳ روز بود که نوه ام بدنیا آمده بود، خاله و خواهرزاده امسال میرن کلاس چهارم.... من به خدا توکل کردم و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها... سه ماه اول بارداری آزمایشات زیادی انجام دادم، نظر همه این بود، هرچه سریعتر سقط... منزل ما شهرستانه، هر بار که به تهران (حدود ۱۰۰۰ کیلومتر) به پزشک مراجعه میکردم، خیلی اذیت میشدم، اما خدا کمکم کرد، فرزندم را نگه داشتم، دختر بزرگم که ۲ فرزند داره، میگه مامان اگر دکتر به من پیشنهاد سقط داده بود، می پذیرفتم، اما شما به خدا توکل کردید... خانواده ما حداقل ۱۰ پزشک متخصص داره، همگی به من پیشنهاد سقط می دادند، فقط مادرم میگفت توکلت به خدا باشه. این هدیه بزرگ را نذر زینب کبری کردم و دوست دارم در سن ۱۴ یا ۱۵ سالگی به عقد یکی از اولاد پیامبر ( سادات) در بیارم، التماس دعا کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1