#تجربه_من ۹۲۷
#فرزندآوری
#فشار_خون_بالا
#از_شیر_گرفتن
#از_پوشک_گرفتن
#رفلاکس
#اگزمای_نوزادان
#مسمومیت_بارداری
#نکات_کاربردی
#قسمت_اول
من نویسنده تجربه ۶۷۶ هستم، راستش دلم میخواست بقیه خاطره رو بفرستم و بگم بین من و دخترم تا حالا چه ها گذشته و به برخی سوالات اعضا هم که تجربه کرده بودم، پاسخ بدم.
چالش اول اغلب مامانا، بعد از زایمان شیر دادن به بچه است. یکی شیرش کمه، همش دنبال خوراکی مفید هست، یکی شیرش زیاده سر ریز می شه، یکی زخم داره نمی تونه شیر بده تا اینجایی که من تحقیق کردم ملاک در شیر مادر اصلا حجم شیر نیست، بلکه کیفیت شیر هست
ممکنه یک نفر اینقدررر شیرش زیاد باشه که بچه آبِ روی شیر بخوره و سیر بشه به مواد مغذی نرسه و وزن نگیره برعکس یک نفر شیرش کم باشه اصلا نتونه بدوشه ولی شیر غنی داشته باشه و بچش وزن گیری خوبی داشته باشه البته که باید خوراکی های مقوی خورد. مثل موز، کنجد، چهارمغز آب گوشت، لبنیات و.... اما اولویت اول برگشتن انرژی مادر باشه براتون و بعد مقوی شدن شیر
قدرت خدا اینقدر کارکرد بدن دقیق هست که وقتایی که دخترم شیر نمی خورد به هر دلیلی مثلا شب ها که دیرتر شیر می خورد بدن عادت کرده بود و شیر کمتری تولید می شد اذیت نبودم. اگر به هر دلیلی می خواید شیر بدوشید از حوله ی گرم استفاده کنید خیلی راحت تر دوشیده می شه یا دوش آب گرم قبلش بگیرید.
دختر خانم من مثل خیلی از بچه های این نسل رفلاکس داشت که با تجویز دکتر براش دارو شروع کردم ولی با گذشت حدود بیست روز متوجه شدم رژیم غذایی خودم تاثیر بیشتری توی رفلاکس داره با مامان های اطرافم که بچه هاشون رفلاکس داشت، صحبت کردم، اونا هم موافق بودن و اینجوری شد که من به مدت شش ماه هرچیزی که کافیین داشت، نخوردم حتی نوشابه. چیزایی که مامانا دیگه گفتن معمولا لبنیات بود
عروسکم حدود سه ماهگی صورتش اگزما زد که دکتر بهش دارو داد ولی تاکید کرد دارو تاثیرش موقت هست ولی باید عامل آلرژی رو پیدا کنی، منم به دستور قدیمی تر ها سوداها رو کم کردم، گوجه، بادمجون تخم مرغ، حتی سیب زمینی با اینا بهتر می شد ولی خوب نمی شد. مایع لباسش رو عوض کردم و... با مرطوب نگهداشتن پوست صورتش خوب میشد، دوباره برمی گشت تا حدود پنج ماهگی ما در چالش بودیم هر روز یه چیز جدید امتحان می کردیم و در آخر یه روز یکم خرما ریختم توی فرنی و به شدت اگزماها بیشتر شد و فهمیدم مشکل از خرماست.
من از هفته ۲۸ دچار نارسایی جفت و بعد فشار بالا شدم (بعد تولد دخترم هم زردی داشت) که همه ی اینا به خاطر ناسازگاری خونی (من o مثبت و آقا AB منفی) این اتفاقات در این شرایط عجیب نیست اما سختی داره بنا به شرایط هم دارو داره که دکترها زحمت تجویزش رو می کشند و برای من چون دکتر عزیزم معتقد بودن بدن از پس خودش برمیاد، رژیم غذایی دقیقی داشتم و خدارو شکر مشکلی برام پیش نیومد.
یه نکته بگم حتی در فشار خیلی بالا هم نباید نمک رو حذف کرد بلکه باید به حداقل رسوند وقتی سدیم دریافتی صفر بشه بدن از سدیم موجود در اعضا خصوصا دستگاه عصبی استفاده می کنه که باعث اخلال در پمپ سدیم پتاسیم گیرنده های عصبی می شه و مشکل ساز هست یکم نمک خصوصا نمک دریا باید باشه.
چربی خون هم، روی بالا رفتن فشار و ورم تاثیر داره، سعی کنید سرخ کردنی رو به حداقل برسونید. هر چیزی که نگهدارنده داشته باشه احتمال مسمومیت بارداری رو بالا می بره فشار به تنهایی تا وقتی با بقیه نشونه های مسمومیت مثل سرگیجه، دو بینی، تاری یا بالا رفتن بیش از حد همراه نباشه فقط و فقط نیاز به مراقبت و پیگیری داره پس با استرس بی مورد فشار رو بالاتر نبریم
همه اینایی که گفتم همراه با درس و امتحان و کار خونه باعث شد من تا چهار ماهگی دخترم به شدت درگیر باشم و نتونستم به نوعی خودم جمع کنم ولی عید یه خونه تکونی حسابی کردم تا کارا روی روال افتاد بعد از اون نمیگم همیشه خونه مرتب بود ولی حداقل می دونستم میخوام چی کار کنم ولی باعث میشد کمتر حس خستگی کنم و به مرحله خدایا بسه دیگه نرسم
من خیلی بیرون رفتن حالم رو خوب می کنه حتی بعضی وقتا به همسرم یا دوستام می گم باید بریم بیرون، من آفتاب بهم بخوره دارم پژمرده می شم و همینم توی روان شناسی هست نور روز خیلی از مشکلات رو حل می کنه، بعضی عصر ها با دخترم می رم از سر کوچه تا ته کوچه و یکی دو بار برمی گردیم حال هر دومون خوب میشه
بعد از تجربه احتمال مسمومیت بارداری و فشار بالا که نباید نگهدارنده می خوردم، سعی کردم همه چیز خونگی درست کنم و به نتایج خوبی هم رسیدم الان تقریبا همه چیز تولید خودم هست این اواخر به ویفر و پفک هم رسیده که با یکی دو سری کم و زیاد قلقش دستتون میاد، که هم وقتم رو پرکرده و هم یه جورایی الان که ساعات بیرون بودنم کمتر شده بی حوصله نمی شم و هم به اقتصاد خانواده خیلی کمک کرده
ادامه 👇
«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075