فمنیسم زبانی!
اخیراً مباحث فمنیستی وارد عرصۀ زبان هم شده و در کشورها و فرهنگهای مختلف برخی به بهانۀ تمایزهای زبانی بین الفاظ مذکّر و مونّث و قوانین جداگانهای که در زبانهای گوناگون در این زمینه هست و تفاوت واژههایی که بر زن و مرد دلالت دارد، این موضوع را به فرهنگ مسلّط مردسالاری نسبت میدهند و خواستار تغییراتی در قوانین صرفی و نحوی و کاربردهای لغوی شدهاند.
واقعیّت این است که زبان یک حقیقت انسانی و فراجنسیّتی است، امّا اگر بخواهیم تفکیکی در زمینۀ نقش زنان و مردان در حوزۀ زبان قائل شویم، باید بیتردید بگوییم که نقش زنان در شکلگرفتن زبان جدّیتر بوده است. همۀ ما زبان را از مادر آموختهایم که
یکحرف و دوحرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
زنان در سراسر دنیا بهترین کاربران زباناند و قواعد آن را دقیقتر و سالمتر از مردان به کار میبرند. به همین دلیل است که مجریان و گویندگان زن در همۀ رسانههای جهان موفّقتر و تواناترند. بنابراین اگر بخواهیم برای زبان سرشت جنسیّتی قائل شویم، باید آن را بیشتر دارای سرشتی زنانه بدانیم؛ اگرچه، همانطور که گفتیم، زبان حقیقتی انسانی و فراجنسیّتی دارد.
دربارۀ واژۀ «مرد» در زبان فارسی و صیغۀ مذکّر در بسیاری از زبانهای جهان باید عرض کنیم که این کلمه دارای دو مفهوم است:
الف) مفهوم عامّ به معنی انسان. این مفهوم از واژۀ مرد و صیغۀ مذکّر بهصورت یکسان بر زن و مرد دلالت دارد.
ب) مفهوم خاصّ، به معنی فرد مذکّر که این معنی معمولاً وقتی از کلمه فهمیده میشود که قرینهای حالی و مقالی در عبارت وجود داشته باشد.
بنابر آنچه گذشت، جایگزینکردن «فرد» یا هر واژۀ دیگری به جای "مرد"، خصوصاً در متون گذشتگان، هم نوعی تحریف و تصحیف است و هم نشانۀ ناآگاهی ما از سرشت زبان و کاربردهای آن است و هم خبر از غلبۀ نوعی ذوق فمنیستی بر فضای صداوسیما میدهد.
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#زبان_فارسی
#فمنیسم_زبانی
#فمنیسم
#اردشیر_رستمی
#سروش_صحت
#کتاب_باز
#صدا_و_سیما
@faslefaaseleh
فارسیزبانان و فارسیدانان!
اخیراً جناب ملکیان مرقوم فرمودهاند:
«در سخنرانیها، گفتوگوها، و مصاحبهها [...]، چون احتمال میدادم که مخاطبانم، غیر از ایرانیان، عزیزان افغان، تاجیک و فارسیزبانان دیگر نیز باشند، از تعبیر «فارسیزبانان»، به جای «ایرانیان» استفاده میکردم.اکنون [...] بر من، ایراد گرفتهاند که تعبیر «فارسیزبانان» شامل حال اقوام ایرانیای که زبان مادریشان فارسی نیست، مانند کردها، عربها، آذریها، ارمنیان، آشوریان، ترکها، ترکمنها، و بسیاری دیگر، نمیشود و، بنابراین، این تعبیر اینان را از شمول مخاطبان خارج میکند و جفایی در حقّشان روا میدارد. در عین حال که من هرگز قصد چنین جفا و تبعیضی نداشتهام، ایراد مذکور را بر خود وارد میدانم و، از این پس، از تعبیر «فارسیدانان» استفاده خواهم کرد و، در همینجا، از همۀ اقوام ایرانی بهجهت قصور ناشی از جهلِ خود، پوزش میخواهم.»
جسارتاً خدمت این استاد گرامی عرض میکنیم:
الف) «فارسیزبان» دشنام نیست که به خاطر اطلاق آن به اقوام ایرانی و غیرایرانی عذرخواهی لازم باشد؛
ب) این عذرخواهی شاید توهین به کسانی باشد که خود را فارسیزبان میدانند و بر هر توهینی عذری واجب؛
ج) جناب ملکیان باید به عنوان فیلسوف بدانند که «فارسیدان» تعبیر جامع و مانعی به جای «فارسیزبان» و «ایرانی» نیست؛ زیرا بسیاری از غیرایرانیان، مثل آشنایان فرنگی با زبان فارسی، فارسیداناند و بسیاری از ایرانیان، ازجمله نسل دوم و سوم ایرانیان خارج از کشور فارسیدان نیستند؛
د) فارسی زبان مشترک و بخشی از فرهنگ و میراث همۀ اقوام ایرانی و برخی کشورهای مجاور و انسانهای بسیاری است که در جغرافیای وسیعی با عنوان «ایران بزرگ» و «ایران فرهنگی» زندگی کردهاند. این زبان یک «زبان میانجی» و «واسطه» است که مردمی که زبانهای مادری گوناگونی دارند، در روابط علمی و سیاسی و حقوقی و ادبی خود از آن، به عنوان «زبان رسمی» استفاده میکنند؛ بنابراین هیچ «جفا» و «تبعیضی» هم از این تعبیر استنباط نمیشود؛
ه) ما اساساً قومی به نام «قوم فارس» نداریم. فارسی زبان است نه قومیّت؛
و) فارسیزبانبودن، ضرورتاً به این معنی نیست که این زبان زبان مادری یک شخص است. کسانی که قرنهاست از این زبان، به عنوان زبان میانجی و رسمی و مشترک بینالأقوامی استفاده میکنند هم فارسیزباناند و به اندازۀ بقیّۀ کاربران این زبان در آن حق دارند و خدمات بسیاری از آنان به این زبان، اگر از کسانی که زبان مادریشان فارسی است، بیشتر نباشد، کمتر نیست.
ز) این استاد محترم باید متوجّه باشند که وارد دامچالۀ تفرقههای قومیّتی و زبانی نشوند و ناخواسته به وحدت ایرانیان لطمه نزنند.
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#زبان_فارسی
#زبان_میانجی
#میراث_مشترک
#فارسی_زبانان
#فارسی_دانان
#مصطفی_ملکیان
#فعال_کردن_گسل_های_قومیتی
@faslefaaseleh
نوچههای فرزندان ویلیام دارسی و دشمنی با زبان فارسی!
از وقتی که بوی نفت ویلیام دارسی را به این سرزمین کشاند، ایجاد تفرقه بین مردم ایران به بهانههای مختلف آغاز شد. این استعمارگران وقتی به هندوستان هم رفتند، یکی از کارهایشان ریشهکنکردن زبان فارسی، زبان رسمی آن سرزمین در طیّ قرون متمادی، بود. از شگردها و شیطنتهای این جماعت، یکی این است که از طرفی به تعصّبات زبانی مرکزنشینان دامن میزنند و بر طبل خودبرتربینی فارسزبانان میکوبند و دهها شبکه در اختیار آنان قرار میدهند تا مبلّغ نژادپرستی خاصّشان بشوند، و همزمان همینامکانات را در اختیار قومیّتها قرار میدهند و سعی میکنند زبان مادری آنان را در برابر زبان ملّی و مشترکی که تعلّق به یکایک آنان دارد وانمود کنند و حالا هم که نوچههای حقیرشان کارزار بیافتخاری راه انداختهاند با هدف تضعیف و نفی یکی از ارکان هویّتی ملّت ایران!
بارها گفتهایم که زبان فارسی در ایران زبان قوم خاصّی نیست. ما قومی در ایران به اسم «قوم فارس» نداریم. هیچکس در هنگام معرّفی، ابتدابهساکن، خودش را فارس نمینامد. فارسی نام یک زبان است؛ نه یکقوم و نژاد. در تاریخ ایران فراوان از ترکان و لران و کردان و دیلمیان و طبریان و ...دیگر اقوام سرافراز ایران سخن گفته شده، امّا از قومی با عنوان فارس سخن به میان نیامده است. بزرگترین شاعران ایرانزمین، جز آنها که در خراسان زاده شده بودند، زبان مادریشان فارسی نبوده است. آنان فارسی را در مدرسه میآموختند و زبان فارسی را به عنوان زبان مشترک و بینالأقوامی خود به کار میبردند. دفن بیش از چهارصدتن از سخنوران بزرگ زبان فارسی در مقبرهالشّعرای شهری مثل تبریز نشان میدهد که در گذشتههای دور و نزدیک، تا همین اواخر، هیچ تعارضی بین زبان مادری و زبان مشترک وجود نداشته است. زبان فارسی همانقدر به تهرانیها تعلّق دارد که به تبریزیان و مردم سنندج و خرّمآباد و خرّمشهر و زابل و گرگان و مشهد و رشت و ساری و...
در ایران امروز دهها زبان بومی وجود دارد. همۀ این زبانها همواره در دادوستد با زبان فارسی بودهاند؛ بیآنکه هیچ تعارضی بین آنها و زبان فارسی وجود داشته باشد. بنابراین القای دشمنی و تضاد و رقابت بین این دو مقوله فاقد مبنای علمی است. زبانهای قومی و بومی را به عنوان سرمایههای ارزشمند ملّی باید حفظ کرد و هرگونه توهین و بیمهری به این زبانها را خیانت به ایران باید شمرد.
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#زبان_فارسی
#استعمار
#زبان_فارسی
#بی_بی_سی
#دارسی
#العربیه
#زبان_مادری
#زبان_های_ایرانی
#منوفارسی
@faslefaaseleh
مظلومیّت مضاعف دانشآموزان مناطق دوزبانه
آسیبهای فرهنگی کرونا جدّیتر از آن است که به همین زودی خودش را نشان دهد. یکی از سهمگینترین آسیبها، از رهگذر مجازیشدن درسها، بیشک، به آموزش و پرورش ما وارد شده است. مدارس ابتدایی که پایۀ اصلی تربیت نسل آینده هستند، در این میان، بیشترین زیان را دیدهاند. بیدلیل نیست که در بسیاری کشورها، حتّی در اوج این بیماری همهگیر، کلاسهای مدارس به صورت حضوری برگزار شده است.
این آسیب بیشتر از همه به آموزش و پرورش مناطق دوزبانه وارد شده است. بچّههای مناطق دوزبانه مظلومتر از بقیّهاند که نمونهای از آن را در سخنان معصومانۀ این کودک خوزستانی میتوان دید. این بچّهها به دلیل ناآشنایی یا کمآشنایی با فارسی در درک درسهایی که باهزار مصیبت به شیوۀ مجازی به آنها داده میشود مشکل مضاعف دارند.
برای رفع این مشکل باید تمهیداتی اندیشید؛ ازجمله:
استفاده از معلّمان باتجربه و آموزشدیده؛
برگزاری دورههای پیشدبستانی لازم برای تقویت پایۀ علمی این دانشآموزان؛
استفاده از رسانههای صوتی و تصویری، خصوصاً رسانۀ ملّی، برای گسترش آموزش و پرکردن خلأهای موجود آموزشی؛
استفادۀ مناسب از ظرفیّت زبانهای محلّی برای آموزش فارسی؛
بهرهگیری از همکاری خانوادهها. بدون همکاری خانوادهها این بار به مقصد نمیرسد؛
در نظرگرفتن متون درسی مناسب، برای سالهای پیشدبستانی و سالهای اوّل ابتدایی، ویژۀ مناطق دوزبانه.
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#زبان_فارسی
#دریاقلی
#زبان_محلی
#آموزش_و_پرورش
#صدا_و_سیما
#آموزش_مجازی
#مدارس_دوزبانه
#مناطق_دو_زبانه
@faslefaaseleh
ویرانگران کاخ بلند زبان فارسی
فاجعه همیشه به همین سادگی رخ میدهد؛ بسازوبفروش بیوجدانی با زدوبند با شهرداری و چربکردن سبیل مهندسان ناظر و دورزدن قانون و نادیدهگرفتن مقرّرات ساختمانسازی و زیر پانهادن اصول معماری آجرها را روی هم میگذارد و بنایی سربه فلک میکشاند که چندصباحی بعد فرومیریزد یا دچار حادثه میشود و بیگناهانی را به کام مرگ میکشد! در این فاجعهها بی شک جمعی از مقامات خائن دولتی و شهری و پیمانکاران و مهندسان دزد و کارنشناس و...مسئولاند. این فاجعۀ تکراری سالهاست که در صنعت ساختمانسازی ما تکرار میشود و باید فکری به حال آن کرد.
امّا متأسّفانه این نابهسامانی منحصر به ساختوسازهای مادّی نیست و در حوزۀ فرهنگ و زبان هم بهشکل فاجعه باری در حال رخ دادن است. در این عرصه هم تنها یک نفر یا عدّهای خاص مسئول نیستند و شمار زیادی در سستکردن بنیانهای فرهنگی و زبانی گناهکارند. بد نیست، به عنوان مثال، به شماری از این افراد حقیقی و حقوقی اشاره کنیم:
شرکت خودروسازی که خودش را خیلی زرنگ فرض میکند و یک نام فرنگی را با شیّادی به جای نام یک تپّه و منطقۀ باستانی جا میزند و با پررویی روی خودروی تازهسازش میگذارد؛
تولیدکنندۀ لبنیّات و دوغ و دوشابی که کالایش را که فقط مصرف داخلی دارد بهدروغ کالای صادراتی وانمود میکند، و آن را با الفبای فرنگی و کلمات بیگانه بستهبندی و به بازار عرضه میکند؛
شرکتی که با زدوبند و دوزوکلک و دیدن این و آن نامی بیگانه را بر خود مینهد؛
صداوسیمایی که با تبلیغ کالاهایی که نامهای بیگانه دارند، درآمد بیشتری به جیب میزند و با ساختن میانبرنامههایی در زمینۀ پاسداری از زبان فارسی این درآمد ناروا را حلال میکند؛
مترجمی که حال و حوصله ندارد و نمیخواهد ذهنش را برای یافتن معادل فارسی کلمات خسته کند؛
آموزش و پرورشی که در برابر رسمالخطّ و اصطلاحات فرهنگستان گردنکشی میکند و حاضر نیست نظر فرهنگستان را بپذیرد؛
هنرمندی که عوامانه اصطلاحات مصوّب فرهنگستان را، بدون آگاهی از آنها و بیکه ضوابط نقد علمی و منصفانه را رعایت کند کودکانه به ریشخند میگیرد؛
آن مجری برنامۀ ورزشی که با لجبازی در برابر توصیههای اهل زبان میایستد و بر زبان پریشان و بیهویّت خویش اصرار میورزد؛
روشنفکر و دانشگاهی محترمی که به زبان فارسی به عنوان زبان علم باور ندارد و حاضر به نوشتن مقالات علمی به فارسی نیست و از کاربرد اصطلاحات علمی فارسی عار دارد؛
خبرنگاری که هرسال در جریان تصویب چندرغاز بودجۀ نهادهای پاسدار زبان فارسی جنجال برپا میکند و دروغ و راست به هم میبافد و حاضر نیست با مردم دربارۀ اهمّیّت زبان فارسی سخنی بگوید؛
به اصطلاح روشنفکری که به تعصّبات قومی و زبانی دامن میزند و احساسات اقوام محترم ایرانی را، نسبت به زبان فارسی تحریک میکند؛
و.....
اینها همگی همان کسانی هستند که هرروزه، پیدا و پنهان به ساختمان ورجاوند زبان فارسی خلل وارد میکنند و ستونهای آن را به لرزه درمیآورند. تفاوت اینها با آن بسازوفروش دزد و سوءاستفادهگر این است که زیان کار اینها بسی گستردهتر و ویرانگرتر است. آنها جان چندده یا چندصدنفر را، دست بالا به خطر میافکنند و اینها ارکان زبان و فرهنگ و هویّت یک ملّت را با بیمسئولیّتی و نادانی و خودخواهی درمعرض آسیب قرار میدهند. اینها کاخی بلند را متزلزل میکنند که میراث نیاکان ماست و اگر روزی، خدایناکرده، فروریزد، خود آنان را هم نابود خواهد کرد.
#محمدرضا_ترکی
#محمد_رضا_ترکی
#زبان_فارسی
#فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
#آموزش_و_پرورش
#صدا_و_سیما
#آگهی_های_بازرگانی
#مترجمان
#نخبگان
@faslefaaseleh
نامحروم
شاید شما هم این اصطلاح را که به معنی "محروم" است، در تداول عامّه، خصوصا" در برخی شهرستانها، شنیده یا در برخی از آثار معاصر خوانده باشید؛ جعفر شهری در شکر تلخ (ص۲۸۳)، به عنوان مثال نوشته است:
"آی، امامرضا نامحرومت نکنه، این پیر عیالدارو نامحروم نکن!"
این تعبیر که امروزه غریب و از نظر ادبا غلط مینماید در متون قرن گذشته رواج بیشتری داشته است؛ در طومار جامع نقّالان "هفتلشکر" (ص۲۶۹) از زبان رستم میخوانیم:
"پدرت سهراب را کشتم و خانهء خود را خراب کردم و تو را از دیدن پدرت نامحروم گردانیدم"
دهخدا این تعبیر را در لغتنامه مدخل کرده و در معنی آن نوشته است: "در تداول عوام این کلمه را به جای محروم به کار برند: از دیدار شما نامحروم شدم."
معین در فرهنگش این تعبیر عامیانه را غلط دانسته است.
این تعبیر مشابهاتی در زبان فارسی دارد؛ مثلا "ناپروا" که قاعدتا" باید به معنی "بیپروا" باشد، در پارهای از متون کهن به معنی ترسان و پروامند است.
در افغانستان هم "ناغلطی شد" به معنی "غلط شد" به کار میرود.
طبعا" تعبیری که به فرهنگها راه یافته و در متون معاصر و دست کم یکقرن قبل شواهدی دارد، نباید غلط مسلّم باشد. گویا مردمی که نمیخواستهاند تعبیر منفی "محروم" را بر زبان بیاورند، آن را، از باب تفاّل، به نامحروم تبدیل کردهاند.
آیا شما هم تعبیر مشابهی را سراغ دارید؟
#محمدرضا_ترکی
#محمد_رضا_ترکی
#زبان_فارسی
#نامحروم
#ناپروا
#ناغلطی
#شکر_تلخ
#هفت_لشکر
#لغتنامه_دهخدا
#فرهنگ_معین
@faslefaaseleh
#زبان_فارسی
از من پرسیدند "چرا زبان فارسی را دوست دارم؟" پاسخ فیالبداهۀ من این بود:
چرا آسمان را
چرا وسعت آبی بیکران را
چرا ارغوان را
چرا نغمۀ آبهای روان را
چرا اصفهان را و نقش جهان را
چرا شهر شیراز و آن سروهای کهنسال، امّا جوان را
چرا سعدی و بوستان را
چرا حافظ نغمهخوان را
چرا طوس و تبریز یا زاهدان را...
چرا حکمت و دانش و معرفت را
هنر، این گرامیترین موهبت را
چرا عشق را مثل خون در رگ و پوست دارم؟!
چرا دوست را دوست دارم؟!
وطن، این گل اطلسی را چرا دوست دارم؟!
من این فارسی را چرا دوست دارم؟!
#محمدرضا_ترکی
#زبان_فارسی
#زبان_حکمت_و_عرفان_و_معرفت
#زبان_عشق
#ایران_عزیز
@faslefaaseleh
سیاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی ارتباط گسترده با دانشگاههاست
https://ana.ir/fa/news/927757/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%AF%D9%87--%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%D8%B3%D8%AA
محمّدرضا ترکی:
سیاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی ارتباط گسترده با دانشگاههاست.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، مدیران گروههای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی ازبخشهای مختلف فرهنگستان زبان و ادب فارسی بازدید کردند.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و سردبیر نشریۀ نامۀ فرهنگستان در این نشست به شکاف بین نسلها پرداخت و گفت: برخی از دوستان ما که معلم مدارس هستند و با کودکان و نوجوانان سروکار دارند بهصراحت میگویند زبان آنان با زبان ما متفاوت است و این شکاف زبانی و نسلی روزبهروز شدیدتر میشود و راه مفاهمه بین نسلها دشوارتر میشود.
محمدرضا ترکی افزود: سیاست فرهنگستان در سالهای اخیر این بوده که ارتباطاتی گستردهتر با دانشگاهها داشته باشد. ما اکنون با دو گلوگاه بسیار مهم در زمینۀ زبان فارسی مواجه هستیم: نخست رسانهها که امروزه دستنایافتنیتر و تسلطناپذیرتر شدهاند و گلوگاه مهمتر دانشگاهها هستند.
#محمدرضا_ترکی
#فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
#زبان_فارسی
#دانشگاه_آزاد_اسلامی
🆔️ @faslefaaseleh
29.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳این چه سخن وین چه سخندانی است؟!
زبان آیینۀ اندیشه و هویّت است. ذهنهای منسجم معمولا" از زبانی منسجم و هویّتمند بهره میبرند، امّا ذهنهای نامنسجم و بیهویّت درهم و نامنسجم سخن میگویند.
اینکه کسی فارسی و انگلیسی را اینچنین بیقواره و شلخته درهم بیامیزد که زبانش را نه فارسی بتوان گفت و نه انگلیسی، معمولا" دو دلیل عمده دارد:
۱. گوینده قصد تفاخر به انگلیسیدانی خود دارد و با این فخرفروشی میخواهد خلا شخصیتیاش را پنهان کند؛
۲. گوینده از کسانی است که در هنگام سخن گفتن از مباحث تخصّصی آنچنان دستوپایشان را گم میکنند که ماست و قیمۀ فارسی و انگلیسی را درهم میآمیزند!
فارسیزبانهایی که دارای هویّت زبانی منسجمی هستند، حتّی در مباحث پیچیدۀ تخصّصی از فارسی روان بهره میبرند و میدانند چگونه از تواناییهای علمی زبان فارسی در حوزۀ مباحث فنّی و تخصّصی یاری بگیرند.
سخن گفتن به فارسی روان در گفتگوهای روزمرّه و غیرتخصّصی کار چندان دشواری نیست. همۀ کسانی که در این آبوخاک پرورش یافتهاند، معمولا" در گفتگوها و محاورات روزانه از فارسی قابل قبولی استفاده میکنند، امّا مشکل در جایی پیش میآید که پای اصطلاحات علمی و مفاهیم تخصّصی پیش بیاید، کسانی که به قدرت زبان فارسی، بهعنوان زبانی هوشمند و علمی اعتقاد دارند، در این مواقع سعی میکنند پاسدار هویّت زبانی خود باشند، امّا آنها که به قابلیّتهای علمی زبان فارسی آگاهی یا باور ندارند، فارسی را با طعم#نستلۀ فاسد به کار میبرند و بیهویّتی خود را برملا میسازند!
#زبان_فارسی
#فارسی_با_طعم_نستله_فاسد
#زبان_فارسی_زبان_علم
#محمدرضا_ترکی
🆔️ @faslefaaseleh