eitaa logo
فصل فاصله
263 دنبال‌کننده
312 عکس
34 ویدیو
2 فایل
یادداشت‌ها و سروده‌های محمّدرضا ترکی تماس با ما: @Mrtorki
مشاهده در ایتا
دانلود
برچسب نان حلال گرهمه از کسب می‌خوری گویند لقمه‌ای‌ست که از غصب می‌خوری! همراه این جماعت نادان چو نیستی از چپّ و راست یک‌سره برچسب می‌خوری بوشسب، دیو چُرت، به ما غالب است و تو اندوه خواب امّت بوشسب می‌خوری! بهتان نصیبه‌ای‌ست که از صدق می‌بری دشنام حاصلی که از این کسب می‌خوری در فکر مات‌کردن تو صف کشیده‌اند از فیل اگر نخورده‌ای از اسب می‌خوری برحسب میل حضرت عالی زمانه نیست معزول عالمیّ و غم نصب می‌خوری! @faslefaaseleh
نهان شد آفتاب سایه! چو خالی کرد کهنه‌خرقه پیر پرنیا‌ن‌اندیش خدای آسمان او را فراخوان کرد سوی خویش، یکی فرمود: او هرگز نبوده شاعری نوجو مقلّد بوده و پیرو؛ نه چیزی کم، نه چیزی بیش! یکی افزود: موسیقی به داد او رسید، ارنه زبان شعر او را بود صدها لغزش و تشویش! یکی هم گفت: او از دشمنان شاه مرحوم است چرا که توده‌ای بوده‌ست آن ملعون و کافرکیش! یکی گفت او، چو نامش، سایه‌ای بوده‌ست بی‌مایه کجا بوده‌ست او در شعر مولانای شمس‌اندیش!؟ هزاران‌تن هم از این خلق ظاهربین به ریش او نظر کردند کاین‌ریش است بی‌شک درخور تجریش! خلاصه هرکسی از ظنّ خود شد یار یا خصمش یکی گفت آفرین و دیگری بر مرده‌اش زد نیش! کسی حرفی نزد از دردها و عشق و امّیدش نهان شد آفتاب سایه در ابهام گرگ‌ومیش مریدان گنگ بودند از ثنایش پیش‌ازاین، گویا گرفته لالمانی ناقدان محترم زین‌پیش! @faslefaaseleh
کرسی تاچند در انتظار کرسی دل‌ها شده بی‌قرار کرسی داری تو سراغ هیچ‌جایی دل‌چسب‌تر از کنار کرسی در سردی روزهای برفی گرم است چه کاروبار کرسی! شومینه کجا رسد به پای گرمای بهاروار کرسی بیهوده گمان مکن که طی شد دوران پرافتخار کرسی ایرانی و سنّتی‌ست برخیز باید بشویم یار کرسی با گرمی عشق بی‌نیازیم هرچندکه از شرار کرسی، ای‌کاش تو باشی و من و عشق بی‌واسطه در حصار کرسی @faslefaaseleh
از آتش و انفجار دوری بکنید آشوب به‌مقدار ضروری بکنید آدم باشید و مثل آدم لطفا امسال چهارشنبه‌سوری بکنید! @faslefaaseleh
ورود پیکان و پراید به کیش ممنوع! رئیس هیات مدیره جامعه هتلداران کیش: 🔸در نوروز ۱۴۰۲ به مدت ۲۰ روز ورود خودروهای مستعمل بالاخص پراید و پیکان به کیش ممنوع خواهد بود. 🔹متاسفانه سفر زمینی و اقامت در چادر در کیش رواج یافته است و مسئولان منطقه آزاد سعی در ساماندهی چادرها و کمپ‌های نوروزی کرده‌اند تا کمتر به چهره کیش خدشه وارد شود و هم آرامش مسافران دیگر بهم نخورد. 🔸 درحاشیۀ خبر فوق عارضم: اوضاع دلم را بنگر قاطی و پاتی ازبس‌که شده جامعۀ ما طبقاتی هرکس که در این بازی شطرنج پیاده‌ست باید که شود کیش و رود جانب ماتی گفتم بروم امسال با اهل‌وعیالم نوروز سوی کیش من بچّه‌دهاتی گفتند قدم نه به‌روی چشم و سر ما خرپولی اگر طبق رسوم سنواتی پیکان و پراید است در این منطقه ممنوع آزاد در آن است فقط بنز و بوگاتی این شهر فقط مال سوسول است و فوفول است وارد نشود داخل آن اصغر و فاطی در حجرۀ خویشش نبرد تاجر کیشی* سعدی که نباشد فکلیّ و کرواتی کو شاعر دل‌سوخته‌ای تا بخروشد کو سیّد و کو قیصر و سلمان هراتی یا مرد عدالت‌طلبی تا که بخواند بر غیرت ما فاتحه‌ای با صلواتی تهران و قم و کیش و فسا فرق ندارد سرمایه‌پرستان همه‌جا مجرم و خاطی تا کیش نگشتیم وسپس مات در این شهر باید که شود جمع چنین بندوبساطی سیصدمیلیون قیمت یک دانه پراید است توهین مکنش تا که نکردم قروقاطی! *سعدی در گلستان: بازرگانی شبی...در جزیرۀ کیش مرا به حجرۀ خویش برد و همه‌شب نیارمید از سخنان پریشان گفتن... @faslefaaseleh
شهر شهر کلاغ و گربه شده موش‌هایش ببین چه فربه شده موش نه موشک است انگاری بس‌که سرحال و ضدّضربه شده چنگ و منقار آن کلاغ سیاه تیز و برّنده مثل حربه شده از کنارم گذشت روباهی رام و آرام‌ همچو گربه شده سگ ولگرد کوچه می‌غرّد از هیاهوش گوش کر بشده! @faslefaaseleh
دوست عزیز من احسان اولیایی از هوش مصنوعی درخواست کرده شعری به زبان فارسی درمورد امید بگوید. هوش مصنوعی این درخواست را اجابت کرده و فی‌البداهه شعری در این زمینه سروده‌است! شعر ماشینی تولیدشده از بسیاری اشعاری که سرایندگان تازه‌کار سرهم‌می‌کنند چیزی کم ندارد! آقای اولیایی سپس از هوش مصنوعی خواسته‌ که شعرش را با وزن مستفعلن (بحر رجز) بگوید. پاسخ هوش مصنوعی نشان می‌دهد که عروض ایشان هنوز قوی نیست ولی احتمالا" با گذراندن چند واحد عروض در این زمینه هم توانمند خواهد شد! آقای اولیایی سپس درخواست کرده هوش مصنوعی شعری به سبک خیّام بگوید. نتیجه، فارغ از وزن، ازلحاظ معنایی از سبک حکیم خیّام چندان دور نیست. جناب اولیایی که لابد قصد سربه‌سرنهادن با هوش مصنوعی را داشته از او خواسته شعری هم به سبک عبید زاکانی بگوید. حاصل کار اگرچه در وادی طنز چندان موفقیّت‌آمیز نیست، امّا دست کم مودّبانه‌ است! در مجموع سروده‌های این هوش مصنوعی که ما تا حالا او را در حدّ یک موش مصنوعی خیال می‌کردیم نشان می‌دهد با یک ناظم تازه‌کار، امّا مستعد، در وادی ادبیّات روبه‌روییم که سطح کارش باتوجّه به فرصت و مقدار تجربۀ او قابل تامّل است و اگر پشتکار داشته باشد تا مدّتی بعد ابیاتی به سبکی نزدیک به خاقانی و بیدل هم خواهد سرود و شاید بتواند در شعر، مثل برخی شاعران عزیز معاصر، دکّان دونبشی، به نام "شعر ماشینی" تاسیس کند! نمونۀ سروده‌های هوش مصنوعی را با اجازۀ احسان عزیز در تصاویر پیوست منتشر می‌کنم. @faslefaaseleh
ما را بساز یا که خراب نگات کن با یک نگاه قلب مرا کیش و مات کن اندازه در کرشمه و مستی نگاه‌دار این دل شکستنی‌ست کمی احتیاط کن یک‌نقطه است قلب من و غرق در گناه فکری به حال دایرۀ منکرات کن چون بگذری برابر حافظ، تورا خدا رحمی بیا و بر دل شاخ نبات کن "شهری‌ست پر ز خوبی و خوبان ز شش‌جهت" جانا بیا رعایت برخی جهات کن! از اختلاف و فاصله باری دلم گرفت با ما بیا کمی بنشین اختلاط کن مثل همیشه این دل خلوت‌گزیده را شرمندۀ محبّت و لطف و صفات کن @faslefaaseleh
کار خودشونه! بحث ما بر سرِ اطفال فلسطینی بود واینکه رفتار تلاویو مجانینی بود، هلوکاستی که به‌پا کرد به بیمارستان به‌یقین کار نه هیتلر، نه موسولینی بود... ابلهی گفت که ویرانی آنجا حتما" کار یک عدّه تروریستِ فلسطینی بود! گفتم آن کودک مظلوم که شد خانه‌خراب در خیالات تو یک جوجۀ ماشینی بود؟! بمب‌هایی که فروریخته روی سرشان به گمان تو همه صوری و تزیینی بود؟! سیل خونابه که شد جاری و عالم دیدند، همه در چشم شما قطره‌ای از بینی بود؟! گفت: این‌ها همه کار خودشان است پدر! هر که گفته‌ست جز این حاصل بدبینی بود! آتش و بمب کجا بود؟! دروغ است همه همه‌اش نُقل و نبات و گل و شیرینی بود! مرگ اگر هست فقط مال جهاد است و حماس که یقین کشتنشان شیوۀ آیینی بود! تیری این بین اگر سوی فلسطینی‌ها شده شلیک همه مشقی و تمرینی بود! تازه هر موشک و هر بمب که پرتاب شده همه‌اش ساختۀ روسیه یا چینی بود!... دیدم از پرت‌وپلا گفتنِ بسیار انگار معدن پرت‌وپلا مردکِ مُرفینی بود! گفتمش درد تو دردی است که بی‌درمان است کاشکی مشکل تو مشکل بالینی بود! بحث با آدم بی‌وجدان کاری عبث است مشکلت کاش که بی‌عقلی و بی‌دینی بود! اگر این قوم به انصاف و شرف باور داشت اشک طفلان فلسطین چک تضمینی بود! @faslefaaseleh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برایم کمی چای دم می‌کنی مرا فارغ از هرچه غم می‌کنی کمی می‌نشینی کنارم، مرا رها از غم بیش و کم می‌کنی قدم می‌گذاری به تنهایی‌ام به این قلب شیدا کرم می‌کنی جنون می‌دمی در من از خنده‌ات ولی عشق را متّهم می‌کنی تو با این‌همه لطف و زیباییت به زن‌های عالم ستم می‌کنی من آنقدرها ساده‌دل نیستم تو با حرف‌هایت خرم می‌کنی! @faslefaaseleh
✳شاعر بی‌خواب! آورده‌اند شاعری پادشاهی را دید و شعری با این مضمون برایش خواند که من نه عاشقم و نه بیمارم، ولی هر شب بیدارم! پادشاه گفت: کسی که نه عاشق است و نه بیمار، امّا شب‌ها بیدار است، لابد دزد است؛ بگیریدش! شاعری نزد پادشاهی رفت گفت: بشنو به‌لطف گفتارم بنده آن شاعرم که شب‌همه‌شب تا سپیده‌دمان گرفتارم چشم بر هم نمی‌نهم یک‌دم گویی از رختخواب بیزارم کارم این است تا سحر هر شب بنشینم ستاره بشمارم خواب بسته‌ست رخت از چشمم گرچه نه عاشقم، نه بیمارم... شاه زد خنده‌ایّ و گفت: او را دزد غارتگری می‌انگارم! هست بیدار و نیست عاشق و زار؟! من چرا رهزنش نپندارم؟! تو مگر جغد شومی ای شاعر؟! یارب از شومی‌اش نگه‌دارم! تا نیفکنده‌ام تو را در بند زود بیرون برو ز دربارم! گفت شاها درست فرمودی بنده یک دزد سابقه‌دارم گرچه هرگز ندیده هیچ‌کسی وقت دزدی به روی دیوارم، لیک من سارق مضامینم رهزن لفظ و دزد اشعارم! حکم فرما که چون دگر دزدان دست برّند بر سر دارم شاه گفتا نکوتر آن باشد که زبانت به تیغ بسپارم! لیکن آن به که شاعران را من هرگز از خویشتن نیازارم تا نگویند بی‌محابا هجو بر سر کوچه‌ها و بازارم! 🔶️ قصّۀ ما به سررسید و دمید صبح و من تا هنوز بیدارم...! 🆔️ @faslefaaseleh