eitaa logo
فصل فاصله
311 دنبال‌کننده
357 عکس
39 ویدیو
3 فایل
یادداشت‌ها و سروده‌های محمّدرضا ترکی تماس با ما: @Mrtorki
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل گنجشکی در صاعقه‌ها، باران‌ها سخت می‌لرزد از وحشت بمباران‌ها صحبت برگ و تگرگ است میان دو لبش که از آن می‌خورد این‌گونه به هم دندان‌ها شانۀ کوچک او دست خودش نیست، ببین گوییا موج تب آمیخته با هذیان‌ها بهت او سخت شبیه است به مبهوتی آن بی‌گناهی که بریزد به سرش بهتان‌ها بمب می‌افتد و چون زلزله می‌لرزد از آن قامت پنجره‌ها و کمر ایوان‌ها کوچه‌اش بود کجا؟ خانۀ او بود کجا؟ چه شبیه‌اند به‌ یکدیگر این ویران‌ها مادرش نیست، ولی حتما" برمی‌گردد پیش از آنی که شود خشک گل گلدان‌ها با خودش می‌گوید مادر برمی‌گردد با همان سینی و لبخند و همان لیوان‌ها باز این کوچه پر از خندۀ ما خواهد شد خانه پر می‌شود از زمزمۀ مهمان‌ها شهرِ ویران‌شده پر می‌شود از آویشن می‌فروشند گل و شادی در دکّان‌ها باز گلدان لب پنجره گل خواهد داد مثل وجدان و دل مردۀ این انسان‌ها... @faslefaaseleh