ز خود هرچند بگریزم همان در بند خود باشم
رم اهوی تصویرم شتاب ساکنی دارم
واعظ قزوینی
#محمد_رضا_ترکی
@faslefaaseleh
نامۀ بختیار
کتاب نامۀ بختیار که مجموعۀ بیشتر آثار استاد ما مرحوم دکتر مظفّر بختیار است تازگی به همّت دکتر حمید رضایی و بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و انتشارات سخن منتشر شده است.
مظفّر بختیار استاد کمنظیری در متون کهن و در متون قاجاری بینظیر بود. ما از محضر او تاریخ ادبیّات آموختیم. کلاس او همواره به جای محفوظات عادی، اندیشهها و سوالات تازهای را در ذهنها شکوفا و ما را به مطالعه و اندیشه وادار میکرد. اطّلاعات دقیق و عجیب او در حوزههای دور از دسترس ادبیّات همیشه ما را شگفتزده میکرد.
او یکی از برجستهترین چینشناسان ایرانی بود. اینکه بگوییم با چندین زبان، از جمله عربی و انگلیسی و ایتالیایی و فرانسه و چینی تسلّط داشت، چیزی بر مقام علمی او نمیافزاید. او یک کارشناس برجستۀ نگارگری و نقّاشی و خوشنویسی ایرانی و صاحب اطّلاعاتی بسیار نفیس در این زمینه بود. او عشق و علاقه به ادبیّات و هنر را از خانوادۀ فرهیختۀ خود به ارث برده بود. خانۀ استاد خود یک موزۀ نفیس آثار هنری ایران و چین بود و حیات فرهنگی و علمیش از او یک کتابشناس بزرگ ساخته بود.
عشق بینظیر او به ایران را میتوان خصوصاً از زحماتی که برای چاپ کتاب بسیار نفیس ایران؛ پل فیروزه کشید دانست. از فعّالیّتهای مطبوعاتی خوب او میتوان به سردبیری مجلّۀ معارف اسلامی اشاره کرد که سالها قبل از انقلاب با اشارۀ دکترحسین نصر و با حمایت سازمان اوقاف منتشر میشد. این مجلّه، تا زمانی که زیر نظر بختیار اداره میشد، از بهترین و علمیترین نشریّات مذهبی آن روزگار بود. من سالها قبل گزیدهای از مقالات این مجلّه را در دو جلد مفصّل ویرایش کردم که از طریق سازمان اوقاف منتشر شد.
بختیار در شاگردنوازی و حسن خلق و مبادی آداببودن بیمانند بود. در ذرّهپروری او همین بس که در دورانی که به دلیل بیماری امکان حضور در کلاس درس را نداشت، مرا که کمترین شاگرد بودم برای تدریس درسهای دشواری مثل حافظ و منطقالطّیر به جای خود میفرستاد.
دکترمظفّر بختیار در سال 1394 رخت به سرای باقی کشید و دریغا که فضای فرهنگی ما هنوز به بلوغی نرسیده که عظمت او را بشناسد.
#محمد_رضا_ترکی
@faslefaaseleh
عینک
از او یافته منشی چرخ پیر
ز خورشید و مه عینک دلپذیر
در این بیت که از هاتفی جامی (متولّد 927ق) است به استفادۀ منشیان از عینک اشاره رفته است. بهخلاف تصوّر بیشتر مردم عینک در شکل و شمایل امروزی آن سابقه ای بسیار قدیمی دارد و قرنهاست که مردم ایران با این وسیلۀ چشمنواز آشنایی دارند . در این نقّاشی که رضا عباسي ( متوفي۱۰۴۴ ق ) هنرمند بزرگ دوران صفوی ترسیم کرده چهرۀ خود او را با عینکی مشابه با عینکهای امروزی میبینیم. قبل از رواج این نوع عینک، عینکها دستهای داشتند که در بالای سر قرار میگرفت و آن را جلوی چشمها قرار میداد. در روزگاران خیلی دورتر که عینک اختراع نشده بود، ذرّهبین را روی صفحه قرار میدادند تا حروف نوشته را بزرگ و خوانا کند. رواج عینک در طیّ این قرنها به گونهای چشمگیر بوده که شاعران، بهویژه سخنوران سبک هندی به مضمونآفرینی با آن روی آوردهاند . در ابیات صائب وبیدل و… ذکر عینک را فراوان می توان یافت.
دانش مشهدی (متوفّی ۱۰۶۰ ق):
عینکی باید مرا از شیشۀ می ساختن
تا توانم خواند در پیری خط میخانه را
طغرای مشهدی (متوفّی حدود ۱۰۷۸ ق):
طرب گل کرده از هر شاخ و گلچیدن نمیدانم
پریشانبلبلم جز گلستان دیدن نمیدانم
نسازد تا نگاه پیرِ جامم صاحبِ دیدی
چو عینک گر سرا پا دیده ام دیدن نمیدانم
صائب تبریزی (متوفّی ۱۰۸۶ق):
عشق عالمسوز هر داغی که سوزد بر دلم
عینک دیگر شود بهر دل بینای من
شدهست صبح قیامت مرا سفیدی موی
عصا صراط من و عینک است میزانم
صائب حتی به عینک دوربین – در برابر نزدیکبین- هم اشاره کرده:
نیست ممکن که ز من دور توانی گردید
عینک صافدلان دورنما میباشد
قدسی مشهدی (متوفّی ۱۰۵۶ ق):
سگ نفس را رفته از کار چشم
تو از عینکش کردهای چارچشم!
#محمد_رضا_ترکی
@faslefaaseleh
برگ آخر
زندگی
گرچه
تکدرخت پرشکوفه
یا تکیدهای
در حیاط خانههای ماست،
مرگ
برگ آخر تمامی شناسنامههاست!
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
@faslefaaseleh
لابهلای خاطرات و عکسهای رنگباخته
در کنار ساعتی که زنگ مرگ را نواخته،
آنطرف…میان قاب عکس مانده در غبارها
چهرهایست کودکانه با تبسّمی گداخته
کودکی که سهم او همیشه از قمار سرنوشت
طعم باختهای برده بود و بردهای باخته
کودکی شبیه من، شبیه تو، شبیه هیچکس
مثل نقشهای مبهمی که ابر و باد ساخته...
زندگی برای ما همیشه صعب بود و سهمگین
مثل رقص مرگ در میان تیغهای آخته
گاه دل سپردهایم، صادقانه، مثل مرغ عشق
گاه دل بریدهایم، بیبهانه، مثل فاخته
کاش آشنا نمیشدیم … یا جدا نمیشدیم
کاش میشناختیمت آی… حسّ ناشناخته
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
@faslefaaseleh
لابهلای خاطرات و عکسهای رنگباخته
در کنار ساعتی که زنگ مرگ را نواخته،
آنطرف…میان قاب عکس مانده در غبارها
چهرهایست کودکانه با تبسّمی گداخته
کودکی که سهم او همیشه از قمار سرنوشت
طعم باختهای برده بود و بردهای باخته
کودکی شبیه من، شبیه تو، شبیه هیچکس
مثل نقشهای مبهمی که ابر و باد ساخته...
زندگی برای ما همیشه صعب بود و سهمگین
مثل رقص مرگ در میان تیغهای آخته
گاه دل سپردهایم، صادقانه، مثل مرغ عشق
گاه دل بریدهایم، بیبهانه، مثل فاخته
کاش آشنا نمیشدیم … یا جدا نمیشدیم
کاش میشناختیمت آی… حسّ ناشناخته
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
@faslefaaseleh
زمستان زمین
کاش انسان نغمۀ خاطرفراموشی نبود
جز ترنّمهای دل در پردۀ گوشی نبود
در دل انسان اجاق زندگی میسوخت، گرم
عشق در کانون دلها شمع خاموشی نبود
او صدفها را رها کرد و خزفها را گرفت
در حقیقت آدمی صیّاد باهوشی نبود
عصر یخبندان به جا میماند تا امروز اگر
در زمستان زمین گرمیّ آغوشی نبود
عاشقان بیشک به دنیا زندگی بخشیدهاند
گل نمیرویید اگر خون سیاووشی نبود
تلخها تکثیر میشد، شهدها میشد شرنگ
در کویرستان اگر رند عطشنوشی نبود
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
@faslefaaseleh
شب از نیمه میرفت و من تشنه بودم
و میسوخت در هُرم تب تاروپودم
تو بودیّ و چشم تو بود و سیاهی
اگر چشم در چشم شب میگشودم
خیالت چنان شعلهای بر دلم ریخت
که برخاست از دوزخی تفته دودم
و شب بر تمام تنم سایه گسترد
درآمیخت با تاروپود وجودم
شبی دیگر آمد… و من بار دیگر
اسیر همان سایههای کبودم
شبی کاش چون شاعران قدیمی
شب گیسوان تو را میسرودم
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
@faslefaaseleh
شب زیتونی چشمان عاشق را روایت کن
مرا درگیر آن آیینههای بینهایت کن
بهرغم ابرهایی که گذشتند و نباریدند
برای ساقههای تشنه باران را روایت کن
کسی از خوابهای کودکان پروانه میدزدد
بیا پروانه ها را در دل شبها حمایت کن
به تیغ بیدریغ و دشنههای تشنه خوکردی
به درد بیعلاج عشق هم یکچند عادت کن
نمک گر در بساط زخم و بیداری نمییابی
به شور اشکهای دیده سامان جراحت کن
بگو در روزهای آتش و طوفان چه میبینی
یک امشب از صبوری دست بردار و شکایت کن
همانند درختان صبور رسته در صحرا
در اوج تشنهکامی سبز باش و استقامت کن
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
@faslefaaseleh
آرامش
سیمای تو را دیدم و با خود گفتم
من عاشق این لطافت هنگفتم
ایکاش همانگونه که او آسوده
جان داد، من آسوده شبی میخفتم!
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
@faslefaaseleh
فمنیسم زبانی!
اخیراً مباحث فمنیستی وارد عرصۀ زبان هم شده و در کشورها و فرهنگهای مختلف برخی به بهانۀ تمایزهای زبانی بین الفاظ مذکّر و مونّث و قوانین جداگانهای که در زبانهای گوناگون در این زمینه هست و تفاوت واژههایی که بر زن و مرد دلالت دارد، این موضوع را به فرهنگ مسلّط مردسالاری نسبت میدهند و خواستار تغییراتی در قوانین صرفی و نحوی و کاربردهای لغوی شدهاند.
واقعیّت این است که زبان یک حقیقت انسانی و فراجنسیّتی است، امّا اگر بخواهیم تفکیکی در زمینۀ نقش زنان و مردان در حوزۀ زبان قائل شویم، باید بیتردید بگوییم که نقش زنان در شکلگرفتن زبان جدّیتر بوده است. همۀ ما زبان را از مادر آموختهایم که
یکحرف و دوحرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
زنان در سراسر دنیا بهترین کاربران زباناند و قواعد آن را دقیقتر و سالمتر از مردان به کار میبرند. به همین دلیل است که مجریان و گویندگان زن در همۀ رسانههای جهان موفّقتر و تواناترند. بنابراین اگر بخواهیم برای زبان سرشت جنسیّتی قائل شویم، باید آن را بیشتر دارای سرشتی زنانه بدانیم؛ اگرچه، همانطور که گفتیم، زبان حقیقتی انسانی و فراجنسیّتی دارد.
دربارۀ واژۀ «مرد» در زبان فارسی و صیغۀ مذکّر در بسیاری از زبانهای جهان باید عرض کنیم که این کلمه دارای دو مفهوم است:
الف) مفهوم عامّ به معنی انسان. این مفهوم از واژۀ مرد و صیغۀ مذکّر بهصورت یکسان بر زن و مرد دلالت دارد.
ب) مفهوم خاصّ، به معنی فرد مذکّر که این معنی معمولاً وقتی از کلمه فهمیده میشود که قرینهای حالی و مقالی در عبارت وجود داشته باشد.
بنابر آنچه گذشت، جایگزینکردن «فرد» یا هر واژۀ دیگری به جای "مرد"، خصوصاً در متون گذشتگان، هم نوعی تحریف و تصحیف است و هم نشانۀ ناآگاهی ما از سرشت زبان و کاربردهای آن است و هم خبر از غلبۀ نوعی ذوق فمنیستی بر فضای صداوسیما میدهد.
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#زبان_فارسی
#فمنیسم_زبانی
#فمنیسم
#اردشیر_رستمی
#سروش_صحت
#کتاب_باز
#صدا_و_سیما
@faslefaaseleh
فارسیزبانان و فارسیدانان!
اخیراً جناب ملکیان مرقوم فرمودهاند:
«در سخنرانیها، گفتوگوها، و مصاحبهها [...]، چون احتمال میدادم که مخاطبانم، غیر از ایرانیان، عزیزان افغان، تاجیک و فارسیزبانان دیگر نیز باشند، از تعبیر «فارسیزبانان»، به جای «ایرانیان» استفاده میکردم.اکنون [...] بر من، ایراد گرفتهاند که تعبیر «فارسیزبانان» شامل حال اقوام ایرانیای که زبان مادریشان فارسی نیست، مانند کردها، عربها، آذریها، ارمنیان، آشوریان، ترکها، ترکمنها، و بسیاری دیگر، نمیشود و، بنابراین، این تعبیر اینان را از شمول مخاطبان خارج میکند و جفایی در حقّشان روا میدارد. در عین حال که من هرگز قصد چنین جفا و تبعیضی نداشتهام، ایراد مذکور را بر خود وارد میدانم و، از این پس، از تعبیر «فارسیدانان» استفاده خواهم کرد و، در همینجا، از همۀ اقوام ایرانی بهجهت قصور ناشی از جهلِ خود، پوزش میخواهم.»
جسارتاً خدمت این استاد گرامی عرض میکنیم:
الف) «فارسیزبان» دشنام نیست که به خاطر اطلاق آن به اقوام ایرانی و غیرایرانی عذرخواهی لازم باشد؛
ب) این عذرخواهی شاید توهین به کسانی باشد که خود را فارسیزبان میدانند و بر هر توهینی عذری واجب؛
ج) جناب ملکیان باید به عنوان فیلسوف بدانند که «فارسیدان» تعبیر جامع و مانعی به جای «فارسیزبان» و «ایرانی» نیست؛ زیرا بسیاری از غیرایرانیان، مثل آشنایان فرنگی با زبان فارسی، فارسیداناند و بسیاری از ایرانیان، ازجمله نسل دوم و سوم ایرانیان خارج از کشور فارسیدان نیستند؛
د) فارسی زبان مشترک و بخشی از فرهنگ و میراث همۀ اقوام ایرانی و برخی کشورهای مجاور و انسانهای بسیاری است که در جغرافیای وسیعی با عنوان «ایران بزرگ» و «ایران فرهنگی» زندگی کردهاند. این زبان یک «زبان میانجی» و «واسطه» است که مردمی که زبانهای مادری گوناگونی دارند، در روابط علمی و سیاسی و حقوقی و ادبی خود از آن، به عنوان «زبان رسمی» استفاده میکنند؛ بنابراین هیچ «جفا» و «تبعیضی» هم از این تعبیر استنباط نمیشود؛
ه) ما اساساً قومی به نام «قوم فارس» نداریم. فارسی زبان است نه قومیّت؛
و) فارسیزبانبودن، ضرورتاً به این معنی نیست که این زبان زبان مادری یک شخص است. کسانی که قرنهاست از این زبان، به عنوان زبان میانجی و رسمی و مشترک بینالأقوامی استفاده میکنند هم فارسیزباناند و به اندازۀ بقیّۀ کاربران این زبان در آن حق دارند و خدمات بسیاری از آنان به این زبان، اگر از کسانی که زبان مادریشان فارسی است، بیشتر نباشد، کمتر نیست.
ز) این استاد محترم باید متوجّه باشند که وارد دامچالۀ تفرقههای قومیّتی و زبانی نشوند و ناخواسته به وحدت ایرانیان لطمه نزنند.
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#زبان_فارسی
#زبان_میانجی
#میراث_مشترک
#فارسی_زبانان
#فارسی_دانان
#مصطفی_ملکیان
#فعال_کردن_گسل_های_قومیتی
@faslefaaseleh
گنبد صخره
باآنهمه رنج و کوشش توخالی
در راه بنای کشوری اشغالی..
این گنبد صخره همچو کوهی برجاست
وآن گنبد آهنین ولی پوشالی!
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#قبه_الصخره
#فلسطین
#گنبد_آهنین
@faslefaaseleh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازیچه
پایان هزار آرزویم کردی
در بازی خون و مرگ گویم کردی
من بمب خطرناک و مهیبی بودم
بازیچۀ کودکان کویم کردی!
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#کودکان_غزه
#فلسطین
#کودک_کشی
#بمب_یک_تنی
@faslefaaseleh
هرچند جهان پر است از موذیها
لبخند بزن به روی پیروزیها
لبخند بزن که دشمنان میسوزند
زین خنده فزونتر از ستمسوزیها!
#محمد_رضا_ترکی
#محمدرضا_ترکی
#غزه
#فلسطین
#کودکان_فلسطین
@faslefaaseleh