«علیکم انفسکم»
ما باید اموری را برای خود حل کنیم :
«خدا ولایت مؤمنان را برعهده دارد و کافران سرپرستی ندارند»(محمد،11)
«شما ولیّ و یاوری جز خدا ندارید»(بقره، 107)
«پیامبر ولایت بیشتری بر مؤمنان حتی نسبت به خودشان دارد»(احزاب، 6)
این حرفها یعنی چه؟
آیا شده یک بار به قصد فهم عمیق، به این گزارهها خیره شویم؟
«ولیّ ما است» یعنی همین طوری هست دیگر، ما باید حرفش را گوش کنیم و ... ؟
تلقی ولیّ بودن خدا حتی اگر آن را به معنای سرپرست بگیریم، شدیداً در حیات فعال اجتماعی و فردی ما، در تحلیلها و تدبیرهایمان اثر دارد.
آیا این ولایت به اندازه حکومتهایی که پیش چشم ما است خاصیت و واقعیّت مؤثر دارد؟
ببینیم که تحلیلها دارد چه بر سر جبهۀ انقلاب میآورد. این باور حداقل دستهای هیجانهای اضافی و اضطرابهای نادرست را از ما میگیرد.
ما انسانهایی را میشناسیم که این گونه بودهاند، حالا میتوانیم شانه بالا بیاندازیم و بر تاریکیهایمان سماجت کنیم یا قدری درنگ کنیم و بی ربط بودن خود را به سیاست سازندۀ اسلامی، بفهمیم.
به خود بگوییم : فکر میکنی بیرون کار داری، در حالی که کاری برای خود نکردهای «که گر بلغزد پای، فرشتهات به دو دست دعا نگهدارد».
#ولی_و_یاور
🔹پیوند
https://virasty.com/fallahshirvani/1720836142746977154
▫️
🔍| #اندیشه
🔰«دربارۀ کتاب همرزمان حسین»
◽️شماره ٢
🔸✼ مختصات کتاب
▫️مفاد ده سخنرانی و ده منبر ماه محرمی(در محرم سال ١٣٩٣ ه.ق مصادف با بهمن ١٣۵١ ه.ش) است.
حضرت آقا در آن زمان طلبۀ فاضل قریب به ٣٠ سالهای بوده است.
ایدۀ اصلیای که محور سخنان این ده روز است آنچنان که خود ایشان میگوید در سال ١٣۵٠ در دل حوادثی مصیبتبار به ذهن شریف ایشان رسیده است.
▫️در فروردین همین سال(١٣۵١) ایشان تحت عنوان «دو امام مجاهد» به تحلیل زندگانی امام حسن و امام حسین ع پرداخته و دیدگاه فاخری را ارائه نموده است.
▫️البته آنچه در کتاب «همرزمان» آمده جنبۀ ارائۀ تصویری کلیتر از حیات اهل بیت علیهم السلام دارد. در پرتو بحث این کتاب میتوان سراغ خردهتحلیلهای زندگی اهل بیت علیهم السلام در سخنرانیها و مباحث دیگر ایشان، رفت.
مخاطبان این سخنرانیها قشر ویژهای نیستند و از عموم مردم به شمار میآیند و همین آشکارا در انتخاب واژگان و سطح بحث تأثیر خود را گذاشته است. البته ایشان به خاطر این محدودیّت بنا را بر سخنرانی عاطفی یا موعظهای با ایشان نگذاشته، بلکه رسماً به طرح مباحث اندیشهای برای ایشان پرداخته است.
بحث ایشان به نظر تاریخی میرسد، ولی دربارۀ سیره و منطق زندگی اهل بیت علیهم السلام است.
🔸✼ نکات اصلی بحث
▫️دربارۀ امامت بحثهای زیادی میتوان کرد، ولی واقعیت این است که بسیاری از این بحثها فایدهای برای زندگی امروز ما ندارد.
شناخت سیرۀ امامان دو ثمره برای ما دارد؛ یکی این که روش زندگی به ما میآموزد و دیگری این که ما را برمیانگیزد و در ما حس اعتماد به نفس مذهبی ایجاد میکند تا حرکت کنیم.
دشمنان هم برای زمینگیر کردن یک ملت تلاش میکنند یا قهرمانهایشان را به کلی از خاطرهایشان محو کنند یا اگر این کار شدنی نبود به تحریف واقعیت آنها بپردازند.
▫️فلسفۀ امامت شیعه یکی آموزش دین و جلوگیری از تحریف آن بوده و دیگری رهبری جامعه برای تحقق این امور در زندگی ایشان بوده است.
امامان شیعه را باید یک حقیقت دید ولو دوازده نفرند و یک سیره دید ولو دوازده زندگی هستند.
امامت شیعه تمام معنای بلند و بیبدیل خود را به صورت اندیشهای و انضمامی از نبوت میگیرد و نهضتی که نبی مکرم اسلام ص به راه انداخت و مقاصد بسیار بسیار متعالیای را برای بشر در نظر گرفته بود و دنبال میکرد و چند گامی به پیش برده بود.
▫️امامان شیعه را باید «امام» دید و امام حتماً طرحی برای هدایت بشر دارد و خود او اول مؤمن به این طرح است و کوشاترین فرد در دل این طرح و این طرح فراتر از همۀ تقدیرها و تقریرها در همان افق نبوت به سعادت بشریّت در طول تاریخ میاندیشید و طبعاً به مؤثرترین عوامل حیات بشری بیشترین نگاه را داشت و برای آن برنامههای روشنی داشت.
وظیفۀ امامان شیعه امامت بوده است و به همین جهت در طرح هدایت ایشان به ناچار درگیری با ائمۀ کفر و نفاق که مؤثرترین نیروها برای انحراف مسیر سعادت بشر بودند، قرار میگرفته است و همین آنها را تبدیل به یک شخصیت جهادی به معنای یک مبارز حادّ سیاسی که این ائمۀ کفر را دشمن میداشتند و دائماً به دنبال آن بودند که شرّ آنها را از سر مسلمین کم کنند و سرمایۀ اسلامی را به دست دین اسلام برگردانند، میکرد.
▫️این نقش آنقدر بلند و متعالی است که پس از آن که متوجهش شدیم باید مطالعات دقیق و هوشمندانهای کنیم تا آن را بفهمیم ولی در مقابل ما بنا را بر سادهانگاری گذاشتهایم و ائمه خود را انسانهای علاف و معطلی فرض کردهایم که گاه رفتاری دون شأن یک مؤمن معمولی داشتهاند و تنها روزگاری را به قداست گذارندهاند و ما را داغدار شهادت خویش کردهاند.
▫️این تحریف البته بسیار بسیار مطبوع دل دژخیمان اموی و عباسی بود و درست در همان زمان حیات اهل بیت ع برای خلق چنین تصویری به صورتی برنامهدار میکوشیدند و از علم و علما و صنعت منبر و تدریس برای جاانداختن آن استفاده مینمودند. حتی در همان دورانها هم موفق شدند و در دورههای بعد تا امروز توفیقات آنها چشمگیر بوده است و شیعه یک دریافت بهدردنخور و غیرالهامبخش و قطعاً گمراهیآفرین از زندگی و حتی شخصیت حضرات اهل بیت علیهم السلام داشته است.
▫️امامان شیعه به واسطه مقاصد و معیارهایی که داشتهاند عملاً در دوران ٢۵٠ ساله تا غیبت امام زمان عج که دوران کاملاً ویژهای شروع میشود به صورت یکپارچه طرحی داشتهاند که به اقتضای شرایط زمان چهار دوره را پشت سر گذاشته است.
🔸این طرح را نباید شوخی گرفت. این طرح طرح کسانی است که شبیه پیغمبرند و عقل کلند و در اوج دانایی و ایمان و آمادگی برای مجاهدت قرار داشتهاند و کوچکترین تعویق و سکت و ضعفی در این طرح راه نداشته است و در اوج حکمت متصور برای بشر قرار داشته است.
ادامه دارد ...
#ژرفتر_ببینیم
#اسلامشناسی_رهبرانقلاب
🍀 @faslefarhang
🔍| #اندیشه
🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین»
◽️شماره ۳
🔸✼ نکات اصلی بحث
▫️حضرت آقا میفرمایند : «زندگی ائمۀ هدی برای ما ناشناخته است. ... خیلی نگفتهها هست؛ آنقدر از این نگفتهها هست که اگر کسی بگوید شیعه، ائمۀ خود را اصلاً نشناخته، خیلی نباید تعجب کرد و حمل بر مبالغه کرد»؛ یعنی فقط اسمی در میان است و در واقع از رسمشان خبری نیست.
میافزایند : «برای ایجاد روح شخصیت و استقلال در امتهای عالم و در ملتهایی که در این جهان زندگی میکنند، یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل، این است که پیشینۀ افتخارآمیز این امّت و چهرۀ منور رجال پیشرو و پیشتاز این امّت، همچنان درخشنده و منوّر در مقابل چشم این امّت قرار گرفته شود»
▫️این بحث و این زاویۀ نگاه فوقالعاده بزرگ است. شیعه البته به همین شکل کنونی هم به حضرات اهل بیت ع افتخار میکند، و به دلایل متعدد این افتخار را سطحی و بیمحتوا هم نباید خواند، ولی مثل حضرت آقا کاملاً حق دارند بگویند که من و شما از این چشمه ننوشیدهایم و الا شخصیتی تمدنساز پیدا میکردیم.
به همین جهت حضرت آقا میفرمایند : «گمان میکنم اگر بدانیم که در زمان اهل بیت ع شیعه به چه کسی گفته میشده، برای اکثر ما مایۀ شرمندگی بشود»
🔸همان طور که گفته شد ایشان این ٢۵٠ سال کلیدی را که حضرات معصومین در آن حضور آشکار داشتند و چون یکی از نفوس جامعه ارتباطات معمولی با مردم آن روزگار میگرفتند دارای نقش بسیار مهم و تاریخساز میداند و این ٢۵٠ سال را دارای چهارچوب اعتقادی و حتی طرح واحد میداند ولی در عین حال به حسب اقتضائات آن را به چهار دوره تقسیم میکند.
▫️دورۀ اول : صبر و سکوت و نه سکون / ٢۵ سال پس از سقیفه / دورۀ امام علی ع
یکی از قواعد عجیبی که به آن اشاره میکنند و از کنار آن میگذرند این است که : «گویا دشمنان اهل بیت ع کارشان تقویت فکر و فرهنگ ایشان بوده است. هر فکری و هر خواستی که مورد خشم قدرتها قرار بگیرد، محکوم به رشد کردن است؛ مسلماً رشد میکند» «خاصیت قدرتهای استبدادی و زور همین است که دشمنان خود را تقویت می کنند»
حضرت زهرا «سلام الله علیها» معتقد بود که امّت نبوی یک زمینۀ نافرهیختگی و گرایش به فرهنگ جاهلی داشتند که این تیم شارلاتان، بداندیش و شوم، توانستند با زمینههایی که حتی از دوران حیات آقا رسول اکرم ص گذاشتند، با استفاده از همین نقاط ضعف مردم را بفریبند و از ولایت الهی خارج کنند. همان طور که شهید مطهری توضیح میدهند، عملاً منطق امام علی و انسانهای «آزاداندیشی» که کنار او و همراه او بودند فهم نمیشد و تنها شخصیتهای بسیار فکور و محتواگرا و دور از فرهنگ جاهلی توانستند با ایشان در عمل همراهی کنند. مسأله عمیق بود، حتی کانالکشیهای بسیار درشتی مثل غدیر خم هم نتوانست این برکه آب را هدایت کند و این پای علیل را آتلبندی کند و از شکست یا انحنا گرفتن باز بدارد. در واقع همان نگرانی و شماتتی که قرآن پیشتر کرده بود محقق شد «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ اِنْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؟»﴿آلعمران، ١۴۴﴾
▫️حضرت آقا معتقدند در این دوران ٢۵ ساله جور و جفای سه خلیفۀ نابجا و مستکبر، عملاً مردم را به سمت منطق و فرهنگ امام علی «علیه السلام» سوق داد.
ادامه دارد...
#ژرفتر_ببینیم
#اسلامشناسی_رهبرانقلاب
🍀 @faslefarhang
🔍| #اندیشه
🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین»
◽️شماره ۴
🔸✼ نکات اصلی بحث
▫️دورۀ دوم : تشکیل حکومت اسلامی/ 5 سال حکومت امام علی و 6 ماه حکومت امام حسن ع
هرچند مردم به سمت امام علی ع هجوم آوردند و منتهی به حاکم شدن ایشان شد، ولی این را هم اضافه میکنند که از نظر امام علی ع صحنه هنوز برای حاکمیت او فراهم نبود و عملاً امام علی ع ناخواسته در طرح عاطفی و بیسر و ته این مردم ناآماده افتاد.
🔸امام تلاش کرد خلیفه کشی نشود و شد، به مردم گفت من اکنون وزیر باشم بهتر است تا امیر باشم، ولی خواست مردم امیری امام علی ع بود.
امام علی ع معتقد بود با قوم آشفتهای چون مردم دهۀ سوم پس از نبی و پس از سقیفه و سه خلیفه، چیز چندانی از صراط مستقیم را نمیتوان به پیش برد، ولی طبیعی بود که مردم این را درنیابند و بر خلافت امام علی ع اصرار کنند.
🔸مسائلی که در حکومت ۵ سالۀ امیرالمؤمنین ع پدید آمد گویای صحت این تحلیل بود. عثمانیه یا عثمانیها که در واقع دومین مذهب شکل گرفته در تاریخ اسلام به شمار می روند(اولین مذهب شیعه است) و گویا باور برجستهای جز خونخواهی عثمان نداشتند و شعارشان هنگام جنگ افروزیهای فراوان «یا لثارات عثمان» بود و بعدها اصطلاح «علی دین عثمان» را هم درست کردند به واسطۀ همین کجروی شکل گرفتند. این طائفه هرچند تا قرن چهارم بیشتر دوام نیاوردند، اما تاثیر تفکرات عثمانیه تا چندین قرن بعد به وضوح مشاهده میشود. در جای جای قلمرو حکومت امام علی ع گروهها و قبایلی یافت میشدند که عثمانی بودند و گاه ساکت بودند و گاه علیه امام علی ع میشوریدند و فتنه به پا می کردند.
🔸ناکثین(اصحاب جمل) خیلی راحت توانستند نقض عهد کنند و چیزی را بهانه کنند و علیه امام بشورند(عایشه به اسم خونخواهی عثمان جنگ جمل را رهبری میکرد)، قاسطین آنچنان زیرساختهای محکمی یافته بودند و حسابی دور گرفته بودند و با تکیه بر یک قوم نیمه مسلمان و ناآگاه می توانستند جلوی خلافت و در واقع امپراطوری مذهبی آن روز قد علم کنند و جنگ طولانی یکسالهای را مدیریت کنند. نیروهای تندرو، پرشور ولی بیتربیتی مثل خوارج هم مثل یک سمّ کشنده در پایتخت دویدند و حسابی امام مسلمین را به خود مشغول کردند. پس از آن هم غارتگریهای حکومت جائر شام مشغلۀ بزرگی شد و گویا نفس حکومت امام علی ع را میتوانست بگیرد.
▫️هرچند امام علی ع کارهای نمایان بسیاری کرد و عملاً به مقولۀ «پیشرفت» نیز پرداخت، ولی در واقع امام علی ع در آستانۀ دعوت مردم به حاکمیت ایشان تلاش ٢۵ سالۀ خود را هنوز ناتمام می دید و می خواست در حاشیۀ حکومت به ظاهر اسلامی به کارهای زیربنایی خود ادامه بدهد تا با آمادگی واقعی بر مرکب حکومت سوار شود، ولی حوادث روزگار و این اقبال بزرگ مردمی این زمینه را از دست او خارج کرد.
#ژرفتر_ببینیم
#اسلامشناسی_رهبرانقلاب
☘️@faslefarhang
🔍| #اندیشه
🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین»
◽️شماره ۵
🔸✼ نکات اصلی بحث
▫️دورۀ سوم : دورۀ ایجاد تشکلیلات پنهانی برای قیام بود. دورۀ نیروسازی و هویّت و باورسازی / این دوران از صلح امام حسن ع شروع می شد و تا قیام عاشورا(از چهل و یکم هجرت تا شصت و یکم هجرت) ادامه داشت.
🔹صلح امام حسن در طول تاریخ بدفهمی شده است، حتی در زمان خود امام مجتبی ع. صلح امام حسن جزء پیچیده ترین کارهایی است که یک رهبر می توانسته برای زنده ماندن حرکتی اصیل انجام دهد. امام حسن برای این صلح ملاحظات وسیع و ژرفی داشت و کاملاً از سر یک فهم راهبردی از صحنه این کار را انجام داده بود.
🔹پس از آن امام حسن ع یک حرکت ابتکاری را صورت بخشید و آن «صحنۀ مبارزۀ حق و باطل را، یعنی صحنۀ مبارزۀ قرآن و ابوسفیان را از روی زمین منتقل کرد به زیر زمین».
البتۀ ایدۀ آن را پیشتر خود امام علی ع مطرح فرموده بود. اینجا است که عنصر تابندۀ «تقیه» آشکارتر و کلیدی تر از همیشه پا به میدان می گذارد.
🔹امام سعی کرد سینهها را مالامال از کینه و خصومت با راه معاویه نماید. وقتی به امام پیشنهاد دادند بیا کوفه تا علیه این ظالمان قیام کنیم، فرمود مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. الآن وظیفه این است، به خود بپردازید و خود را قوی کنید و پس از آن جمعسازی کنید. حضرت آقا می گویند نکتۀ جالب این است که شیعه آن زمان حرف امام را گوش کرد.
🔹البته اسناد تاریخی کمک زیادی نمی کنند که از کار امام حسن ع سردر بیاوریم ولی آنچه معلوم است این است که امام مشغول نیروسازی شد و «یک جمعیت پرشور قابل اطمینانی» را پرورش داد، افراد متعددی که هر کدام ستارۀ تابانی بودند که در رأس ایشان «امام حسین ع» قرار داشت.
▫️اما دورۀ سوم با واقعۀ عاشورا تمام شد که سردمدار آن امام حسین ع بود. امام حسین نه برای حکومت و نه برای شهادت به سمت کوفه نرفت، بلکه دقیقتر این است که برای «تجدید انقلاب پیامبر ص» قیام کرد. درست است که طی سالهای متمادی حیات امام حسن و امام حسین ع محیط اسلامی فاسدتر و فاسدتر میشد، ولی امام حسین ع و جامعۀ شیعیانی که جانبازی افسانهای ایشان را در صحرای کربلا مشاهده کردیم، برای انجام این مأموریت بزرگ و تاریخی آمادهتر و آمادهتر میشد. او میدانست که کار چطور پیش خواهد رفت و این امّت آسیب دیدۀ بیشخصیت و سرگردان و بیآرمان و بدون عشق و بدون حماسه چگونه رفتار خواهد کرد، ولی تلقی او این بود که این جهش، این تنبه و این تلنگر بزرگ را امت نبوی احتیاج دارد.
#ژرفتر_ببینیم
#اسلامشناسی_رهبرانقلاب
☘️@faslefarhang
• تسلیت •
#روز_عزا
#روز_تأمل
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ مرگ معیار
«آه ای مرگ تو معیار!
مرگت چنان زندگی را به سخره گرفت،
و آن را بیقدر کرد،
که مردنی چنان،
غبطۀ بزرگ زندگانی شد.
خونت
با خونبهایت حقیقت
در یک طراز ایستاد،
و عزمت، ضامن دوام جهان شد،
که جهان با دروغ میپاشد
و خون تو امضای " راستی" است»
علی موسوی گرمارودی
┄┅••؛••┅┄
تسلیت به همۀ آنان که خدا را و انسان را دوست دارند!
تعزیت بابت این جهالت عمیق، این سبعیّت که از محضر انسانیّت بسیار دور است!
و دعا، که به منّت حق با حسین باشیم، در دو دنیا!
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿ شاخه گل صلوات، هدیه به روح بلند همۀ ستارگان آسمان کربلا سلام الله علیهم اجمعین.
☘️@faslefarhang
🔍| #اندیشه
🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین»
◽️شماره ۶
🔸✼ نکات اصلی بحث
▫️دورۀ چهارم :
مبارزۀ تشکیلاتی با قدرتها بود که پس از قیام عاشورا شروع میشد و تا زمان غیبت امام دوازدهم ادامه داشت.
▫️یزید گمان میکرد که ریشۀ خصومت با حکومت خود را کنده است و بسیار خوشحال بود. ولی با خطابهها و روشنگریهای سحرانگیز و حیرتانگیز حضرت زینب و امام سجاد و حتی تعداد قابل توجهی از دختران کاروان اسیران متوجه شد که به سرعت عجیبی صحنه را باخته است و حالا تبدیل به یک محکوم و متهم بزرگ شده است.
پیروزی بزرگی برای این کاروان شکست خورده پدید آمده بود و او ابعاد این خسارت را هنوز به خوبی نمیفهمید، ولی فهمید خطا کرده است.
«سنت خدا بر این نیست که دژخیم و دشمن همه جا خوب بفهمد؛ یک جاهایی را نمیفهمد». البته «سنت خدا بر غلبۀ حق است. هر روزی که می گذرد، حق یک قدم به مقصد خود نزدیک میشود. اصلاً عالم این طور خلق شده است»
▫️این حوادث مقدمات دورۀ چهارم زندگی ائمه را فراهم نمود. در دورۀ چهارم ائمه دو اقدام بزرگ میکنند : یک، احیای مبانی فکری اسلام و دو، تشکیل و ادارۀ یک حزب مذهبی ـ سیاسی مخفی.
▫️امام سجاد تلاش میکند تا جمعیّت شیعه زیاد شود. در حدیث داریم که بعد از واقعۀ عاشورا «ارتد الناس الا ثلاثة» یعنی شیعۀ بهدردبخور فقط سه تا مانده بود.
▫️اینجا است که باز هم تقیه به معنای غنیتر و پیچیدهتری، بسیار جدی میشود. ما نیازمند آن هستیم که تقیه را به خوبی بشناسیم تا بفهمیم که حضرات اهل بیت ع مشغول چه کار فاخری هستند.
▫️به خاطر دنیاگرایی و عافیتطلبی خواص، امام سجاد تنها شده بود. یکی از کارهای امام سجاد ع تأکید بسیار بر زهد بود تا نیروها را از این منجلاب نیروکُشی نجات بدهد. این یعنی نگاه ایشان جامع بود و نتیجه تلاشهای این چند سال هم تربیت جمعیت عظیمی از شیعیان بود که امامان اهل بیت ع را میشناختند و هوادار ایشان بودند.
▫️علت این که امام باقر و صادق ع قیام نمیکردند این بود که همان ناآمادگی که امام علی دربارۀ مردم میگفتند در زمان ایشان هم احساس میشد.
▫️البته در زمان امام باقر ع به خاطر عیاشی حاکمان، خفقان حکومت مقداری کمتر میشود ولی فشار از روی ایشان به طور کامل برداشته نمیشد و شاهدش احضار ایشان توسط هشام ابن عبدالملک به شام است. هشام سپرده بود همۀ درباریان به ایشان بیاعتنایی کنند. ولی حضرت پاسخهای تندی به سخنان صریح و تند هشام داد و به خاطر آن هشام دستور داد ایشان و فرزندشان امام صادق که ایشان هم همراه پدر آمده بود را به زندان بیاندازند.
▫️در زندگی امام صادق مطلب حساستر است. زندگی امام صادق ع به دو دوره تقسیم میشود. دورۀ بنیامیه و دورۀ بنی عباس.
بنی عباس یک قشر و گروه انقلابی ضد بنی امیه بودند که با شعار خونخواهی امام حسین ع و گرفتن حق اهل بیت ع وارد مبارزه با بنی امیه شدند، ولی تا زمینۀ به دست گرفتن حکومت را پیدا کردند فرزندان علی ع را کنار زدند و شروع به خصومت با ایشان نمودند و معلوم شد که قصدشان از اول هم خالص نبوده است.
🔹بدی حاکمان جدید این بود که چون خود انقلابی بودند و سالهای زیادی با دستگاه اهل بیت کار کرده بودند مسائل بسیاری از شیوۀ کار اهل بیت ع میدانستند و شاید همۀ عناصر کلیدی را میشناختند و سعی میکردند بسیار سنجیدهتر با ایشان مقابله کنند.
🔹امام صادق ع در زمان بنی امیه احساس میکرد نفرت از این دستگاه و محکومیت به خاطر غصب خلافت آنقدر فراگیر شده و حکومت فرسوده شده که به حضرت اجازه میداد خیلی صریح و آشکار به کار مبارزاتی با ایشان بپردازد، ولی با حاکم شدن بنی عباس شرایط فرق کرد. دولت عباسی یک دولت انقلابی محسوب میشد که چون ابتدای کارش بود طبعاً شور و رمق بالایی داشت و بر اوضاع تسلط زیادی داشت و شیعه را هم میشناخت.
شیعیان واقعی هنوز در زمان امام صادق ع خیلی کم بودند.
امام صادق ع با قیام بر ضد خلفای جور مخالفت نمیکرد، ولی خود ایشان وارد این نوع از مبارزه نمیشد.
🔹امام صادق ع با منصور دوانیقی برخوردهای مماشاتی نداشت ولی تحریفات متعددی شده که گویا ایشان خیلی تواضع هم میکرده است.
منصور میدانست که وصی امام امام بعدی است. لذا بعد از شهادت امام صادق ع به والی مدینه گفت ببین وصی ایشان چه کسی است بدون معطلی او را بکش. امام صادق دو چیز وصیت کرده بود : یک، تا هفت سال در منی برای ایشان گریه کنند و دو، اوصیای من پنج نفرند اولی منصور دوانیقی دیگری دو فرزندم و دیگری هم دو نفر دیگر!
این باعث سرگشتگی منصور شد.
▫️دوران امام کاظم با نوعی شکوفایی همراه است. وضع شیعه به گونه ای است که هارون الرشید را می ترساند. در دوران او سه قیام صورت گرفته است که طبعاً حاکمیّت را مشغول و ضعیف می کند. «امام هفتم آهسته آهسته قضایای انقلابی حاد را به مرحلۀ تضادهای ظاهری می کشاند»
#ژرفتر_ببینیم
#اسلامشناسی_رهبرانقلاب
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
☘️@faslefarhang
🔍| #اندیشه
🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین»
◽️شماره ۷
🔸✼ نکات اصلی بحث
🔹از آنجا که حضرت آقا به زندگی مجاهدانۀ حضرات اهل بیت نظر انداخته است، به تناسب نیز به چند بحث ارزشمند به اختصار می پردازد :
▫️نقش شعر و هنر در زندگی جهادی اهل بیت ع(در اینجا تلاش دارند که ضمن بیان جایگاه شعر در حیات فرهنگی انسانها، اهتمام اهل بیت به این عنصر فرهنگی را نشان بدهند و این را به صورت یک بعد برجسته در حیات ایشان به تصویر بکشند)؛
▫️نقش امامزادگان انقلابی و نسبت حضرات اهل بیت با ایشان (تنها عناصر انقلابی در دوران سیاه اموی و عباسی حضرات اهل بیت نبوده اند بلکه امامزادگان انقلابی که یا نوادگان امام حسن یا امام حسین ع بوده اند نیز خونشان به جوش می آمده و خیزشهایی را علیه حاکمان جور صورت می داده اند و بسیاری از ایشان نیز شهید شده اند. عموماً نگاه شیعیان اثنی عشری به این قیامها منفی است. حضرت آقا این نگاه را خطا می دانند و درک ما را از این فراز برجستۀ حیات شیعیان امیر المؤمنین ع نادرست اعلام می کنند)
▫️چیستی و جایگاه تقیه در حیات مجاهدانۀ ایشان(در باب تقیه نیز فهم و دریافت جامعۀ شیعی را بدون تردید خطا می شمرند و به تصحیح دو نگاه می پردازند؛ یکی این که تقیه اساساً چیست و دوم این که چه جایگاهی در حیات مجاهدانۀ شیعیان واقعی دارد)
▫️بحثها همه عالمانه، همه رو به جلو، همه پیش برنده و ارجمند است.
▫️چند انتباه:
همان طور که گفته شد، حضرت آقا ایدهای دارند که باید خوب پرورده شود و واقعاً پردازش فکورانه و متأملانهای درباره اش صورت بگیرد.
🔹میفرمایند : «شیعگی با محبت داشتن تفاوت دارد و تنها در صورتی میتوان شیعگی کرد که «طرح ائمه» را به خوبی بدانیم و بتوانیم از ایشان و از راهشان تبعیت کنیم. این شناخت الآن وجود ندارد، پس شیعگی در عمل لطمههای زیادی میخورد و باور این که ما میتوانیم شیعه باشیم سخت میشود.
«طرح ائمه» عرشی و قدسی و به شدت عاقلانه و هوشمندانه بوده است. بعد سقیفه که «حاکمیّت» از مدار خود(امامت و زعامت یک معصوم) خارج شد، هنوز این ضایعه ادامه دارد. ائمه برای جبران این ضایعه طرحی داشتند که باید جزء مهمترین طرحهای راهبردی حیات بشری شمرده شود.
پس سخن ایشان این است که ما هنوز شرایطمان شبیه شرایط ائمه است و باید بدانیم آنها چه میکردند و چگونه عمل میکردند تا بتوانیم از «راه»شان پیروی کنیم.
🔹طبعاً اینجا جا دارد بپرسیم : آیا بعد از انقلاب که حکومتی دستمان رسیده است هم باز به طرحهای مبارزاتی ائمه ع احتیاج داریم؟
سؤال مهمی است.
این دست سؤالها در واقع سؤال از این است که سیرۀ سیاسی اجتماعی اهل بیت برای ما منبع دانایی انقلابی محسوب می شود یا خیر؟
▫️اینجا در سه مقام بحثهایی هست. مقام اول درباب خود ایده، مقام دوم دربارۀ سیرۀ اهل بیت و مقام سوم در باب استفادههای امروز ما از این سیره.
🔹در مقام اول دو بحث داریم :
1. یک ایده (تغییر نوع نگاه به سیرۀ اهل بیت ع)
اینجا بحثهای زیادی هست. خود این ایده باید به وضوح برسد و حسابی رشد کند.
به نظر میرسد تأملات دربارۀ این ایده تقریباً 50 سال ایستاده است. در سخنان اخیر حضرت آقا هم پیشرفتی در این بحث مشاهده نمیشود. وقتی به ذهن مراجعه میکنیم میبینیم کسی هم از آن زمان تا کنون روی این ایده متمرکز نشده و چیز نوینی ارائه نکرده است.
اصل ماجر این است که اینجا سخنان مهمی هست.
معرفی یک منبع نوین برای معرفتهای کلیدی و راهگشا برای امروز ما، فهم و تبیین امتیازات این منبع و بحثهای بعدی که برای فهم این منبع باید چه کنیم و ...
2. حضرت آقا چقدر این ایده را تبیین کرده است و چهها گفته است و اساساً چه برداشتی داشته است و ...
🔹در مقام دیگر بحث این است که حضرت آقا از این سیره چه فهمیده است؟ چه میزان توانسته این تابلوی فاخری که ادعا مینموده را ترسیم نماید؟
در این مقام می توان پرسید که آیا دیگرانی هستند که مطالبی فاخرتر از فهم حضرت آقا ارائه نموده باشند؟
#ژرفتر_ببینیم
#اسلامشناسی_رهبرانقلاب
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
☘️@faslefarhang
🕌 | #تأملی_قرآنی
📍 | حشر ۱۶
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
🔷«دشمنچاقکنها»
🔻#منافقان به يهوديها میگفتند، اگر خواستند شما را از مدینه اخراج کنند ما هم با شما خارج میشویم و بدین وسیله آنها را از این حکم پشیمان میکنیم.
خدا میگوید، شهادت میدهم که چنین نمیکنند(حشر، ١١)
[. اینها مثل شیطان عمل میکنند(اخلاق شیطان را دارند).
. شیطان به انسان گفت کافر شو، چون که کافر شد گفت من از تو بیزارم، من از پروردگار عالمیان بیم دارم.]
🔻چنین موجودات پست و شیطانصفتی در جامعه هستند که صف دشمنی و دشمنان را سخت استوار میکنند.
🔻باید رسوایشان کرد که این زرنگی یا روشنفکری نیست،
اینها در آتش عذاب الهی جاویدانند.
این جزای ستمکاران است.
#استقرار_شرارت
#چون_شیطان
🍀@faslefarhang
🔍| #اندیشه
#نظریه_محوری_امام
#معرفی_یک_تحقیق
┄┄┅••=✧؛🌼؛✧=••┅┄┄
🔰 «نظریۀ حاکمیّتی نوین»
۱
▫️حضرت امام ره تنها یک شور نبود، او فهم متفاوتی از هستی، خدا، انسان، دنیا و زندگی را به میدان زندۀ حیات ما آورده بود و برای انسان باطنی قائل بود که قابل معماری و آبادانی است و زندگی او را محدود به دو نکتۀ فردی نه، بلکه محفوف به یک حیات گستردۀ اجتماعی که تنها با انضباط حکومتی میتوان گوشههای آن را جمع کرد میدید، و اسلام را دین این نوع ورود به زندگی انسانی فهمیده بود و افق را تمدنسازی اسلامی میانگاشت.
امام با این هیبت و هویّت در طول راه گویا هیچ مانعی را حسّ نمیکرد و هر پرچینی پیش روی او بیدوام بود و نشان داد آنچه به عالمیان و تاریخ نشان داد، و پس از آن همهْ بروزهای شگفت همه فهمیدند که با طلیعههای یک تمدن نوین مواجه شدهاند.
🔹دشمنان بر خاموش کردن این شعله طرحهای مختلفی ریختند، دوستان ژرفاندیش برای دفع خباثتهای دشمنان آماده شدند و ذیل هدایتهای این حکیم بیبدیل دوران، پنجه در پنجۀ این دژخیمان سدههای طولانی حیات بشر انداختند و زوزۀ آنها را بلند کردند و «همچون صاعقهای بر فرق آمریکا که رأس نظام شیطانی روزگار ما بود فرود آمدند». دوستان سطحی و دوستان کجاندیش و برادران شرور هم مشغول کارهایی شدند که اگر زحمت نمیافزود گاه سود چندانی نیز نداشت.
▫️امام چه ایدهای برای حیات ما داشت که با انضمام ارادههای تابناک و مؤمنانۀ خود این مقطع تاریخ را چنین پیروز و موفق شخم زد و از آن خود و فکر و فرهنگ خویش کرد؟
این ایده را باید کاوید.
در واقع همۀ این ایده به گونههای مختلف به دیده و جان مستعد مردم ایران اسلامی ما هدیه شده است، ولی تنها بخشهایی از این ایده بیشتر دیده شده است و بخشهای زیادی از آن نیازمند بازتقریر هوشمندانه است و نیاز شدید زمانۀ ما نیز روشن شدن این طرح نبوغآمیز است و طرح چهره کامل آن مایهٔ شگفتی یاران ایشان خواهد شد.
امام با درایت تمام متوجه بود که طبعاً کسانی خواهند آمد که متوجه ریشههای این انقلاب که همان اندیشۀ متفاوت و قدسی امام و اسلام است خواهند شد و طرح بلند او را خواهند فهمید، به همین جهت با حوصلهای چون صبوری و متانت معماران بزرگ اجتماعی، مشغول هدایت و رهبری بود و دلنگرانیهای دانشمندانه از خود نشان نمیداد.
🔹اکنون زمان فهمیدن آن ایده و آن فهم و آن طرح است و این رسالت مثل کوه دماوند پیش روی ما قد کشیده است و به هیچ وجه نمیشود آن را نادیده گرفت. باید این کاوش را با شور و حرارت و زاویهنگاههای جدید شروع کرد و به این کنجکاویها رونقهای فراوان بخشید.
▫️نام آن را «نظریۀ حاکمیّتی نوین» گذاشتهایم (البته از منظر و برشی دیگر نام اصلی آن «نظریۀ ولایت» است) و به فضل و منت و مدد الهی در یک تحقیق گروهی با دوستان عزیز و فاضل مؤسسۀ فرهنگ و تمدن توحیدی مشغول کاویدن آن ایدۀ بلند شدهایم،
کاوشی که خاکسارانه با عرض حاجت به پیشگاه امام زمان ارواحنا له الفداء و امامزادۀ خورشیدوش دورانمان حضرت امام خمینی ره و به تلنگر هیجان و سوز شهادت شهیدان خدمت، در رأس ایشان سیدابراهیم رئیسی عزیز، کلید خورده است و انشاءالله با هدایت این عزیزان به پاسخ درخوری نیز منتهی بگردد.
┄┅••؛••┅┄
▫️در این تحقیق تاکنون برادران عزیزمان عقیل رضانسب، امیرحسین سعیدی صابر، میثم پیمانجو، سعید خورشیدی، محمد حسن زاده، محمدحسین خانی، حامد خواجه، حسین علیمردانی، سید مرتضی شرافت، مرتضی قربانی، محسن کرباسچی، محمد صحرایی، مهدی اعلایی، حمید شب بویی، مدد کارمان بودهاند و اضلاع این تحقیق را با شور و حرارتی تحسینبرانگیز به دست گرفته و دنبال کردهاند. البته این تحقیق هنوز تا ارائۀ نسخۀ صفر کمی فاصله دارد. امید که از هدایتهای الهی محروم نشویم و توفیق عرضۀ آن را داشته باشیم.
🔹اکنون برای آن که دعای مؤمنان را نیز بدرقۀ راه خود کنیم و به این کاوش علمی با نفس درست و اندیشۀ زلال ادامه بدهیم پیشنویس مقدمۀ این اثر را خدمت عزیزان تقدیم میکنیم و از محضر عزیزان درخواست دقت در این مقدمه و البته راهنمایی این جمع جستجوگر را داریم.
ادامه دارد ...
┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄
✿ شاخه گل صلوات، هدیه به ارواح بلند همۀ پژوهشگران اندیشۀ ناب اسلامی که دلسوزانه به دنبال روشنی و مسیر راه بودند و امروز ما را پر از فهم و ادراک نمودند، رحمة الله علیهم اجمعین.
☘️@faslefarhang
🔍| #اندیشه
#نظریه_محوری_امام
#معرفی_یک_تحقیق
┄┄┅••=✧؛🌼؛✧=••┅┄┄
🔰 «نظریۀ حاکمیّتی نوین»
٢
▫️✼ مقدمه اثر
• حاکمیت نوین، حیات نوین
🔹بشر اهل زندگی اجتماعی است و ناگزیر از آن است. ضرورت زندگی اجتماعی باعث شده احکام قهری اجتماعی زیستن بر سر انسانها سایه بیاندازد و حتی بر همۀ شؤونات فردی زندگی آنها نیز حکومت کند. یکی از این احکام مقولۀ نحوۀ ادارۀ جامعه است.
از اموری که به تجربه دیده شده که بدون تردید در حیات اجتماعی بشر پدید میآید مقولۀ نظام حکمرانی است. در پیکر هر انسان به عنوان مثال بسیار اعلا از یک نظام و یک ارگان هماهنگ و هدفدار و کاملاً بهینه، تمامی اعضا از یک نقطه دستور میگیرند و بدین وسیله نظام هماهنگی پدید میآید. حتی اگر گاهی در عکسالعملهای سریع نیاز بوده که اعضای بدن بدون هیچ فوت وقتی تدبیری کنند و عملی را انجام دهند، مثل اعمال رفلکسی، باز هم طراحی حکیمانۀ الهی به گونهای است که «نظام اندام» شخص بر هم نمیریزد و این انسجام کلی حفظ میشود.
🔸در حیات بشری در اجتماعات کوچک مثل خانواده و خاندان و قبیله به گونهای این نیاز تأمین میشده و در اجتماعات بزرگتر هم به گونههای مختلف دیگر. چیزی که ثابت و مورد نیاز بوده این واقعیت بوده است که در یک نقطۀ مشخص برای مجموعهای از اقدامات اجتماعی یا همۀ آن اقدامات «تصمیم» گرفته شود و متعاقب آن این تصمیم تبدیل به دستور شود و به جامعه حکم شود و الزام گردد و این حکم الزامی پیگیری شود و با موارد پیروی و حسن تبعیّت رعیّت برخورد تشویقآمیز و برانگیزاننده و با موارد تخلف برخورد تنبیهی صورت بگیرد و ... تا جایی که یک زندگی منسجم و قابل اعتماد گروهی و اجتماعی شکل بگیرد و الا هرج و مرج تمامی فرصتهای حیات جمعی را از بین میبرده است.
درصد قابل توجهی از الگوهای تجربه شده و پیشنهاد شده این طور است که یک نفر یا یک جمع کوچک باید در رأس جامعه کوچک یا بزرگ قرار بگیرند و تصمیمی را نهایی کنند و تبدیل به دستور کنند و در جامعه جاری نمایند.
🔹گرایشات معدودی داریم که از هر نوع ساختار قدرتی گریزان هستند. یکی از این گرایشات مکتب نامدار «لیبرالیسم» است. لیبرالیسم مطابق مبانی خود باید با هر نوع سیطرهای بر فرد و جمع انسانی مخالفت نماید(هرچند که این گرایش را مبتنی بر یک اصالت فردیّت و خودخواهی و نفسمحوری عجیب و غریبی مینماید و واقعاً بیمهابا به انسان به عنوان یک حیوان بینهایت وحشی حجیّت و اعتبار تام میدهد).
🔸ولی این مکتب علیرغم این گرایش پایه، به گونههایی از حکمرانی تن داده است تا جایی که به عنوان مثال الگوی «لیبرالدمکراسی» خلق شده است. نکتۀ جالب دربارۀ این پذیرش این است که هر میزان که به حکمرانی و گونههایی از سیطره و ساختار قدرت تن داده از باب نوعی تسالم و عقبرفت و از سر احساس ضرورت و ناچاری بوده است؛ یعنی الگوی حکمرانی دقیقاً مطابق مبانی نه، بلکه گاه تا حدود چشمگیری بر خلاف مبانی است، ولی به ناچار به آن تن باید داد و طبعاً صدمات دور ماندن از مبانی و اعوجاج و کج روی را نیز باید پذیرفت.
┄┅••؛••┅┄
🔹به نظر میرسد تنها گروهی که به صورت ناب و صادقانه لیبرالیسم را در پیش گرفتهاند و تلاش داشتهاند که بر خلاف مبانی خویش عمل نکنند «آنارشیستها» بودهاند. هرچند گونهای از آنارشیسم عملاً به هرج و مرج میکشد و شاید آن را میپذیرد، ولی آنارشیسم منحصر در این تصویر نیست و طرفداران این الگوی سیاسی ـ اجتماعی به ترسیم گونههایی از حیات اجتماعی پرداختهاند که بدون نیاز به قدرت برتری چون دولت و با پرهیز از هرج و مرج با تکیه به تودۀ مردم زندگی مطلوبی را رقم بزنند. گاهی مباحثی از ایشان در باب ذات پاک انسان و جامعهپذیری او و امکان تعریف یک زیست مسالمتآمیز با تکیه به این نهاد شنیده میشود که طبعاً با کمال تعجب خواندنی و تأملبرانگیز است.
«آنارشیستها جامعهای بدون دولت را ترجیح میدهند که در آن انسانهای آزاد امور خودشان را از طریق توافقات و همکاریهای داوطلبانه، که بر مبنای دو سنت رقیب گسترش یافته، مدیریت میکنند: یکی اشتراکگرایی سوسیالیستی و دیگری فردگرایی لیبرال. بنابراین آنارشیسم را میتوان نقطه تلاقی سوسیالیسم و لیبرالیسم تصور کرد، در واقع شکلی از سوسیالیسم افراطی و لیبرالیسم افراطی»(بشیریه، حسین، آموزش دانش سیاسی، ص۱۴۴)
ادامه دارد ...
┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄
✿ شاخه گل صلوات، هدیه به ارواح بلند همۀ پژوهشگران اندیشۀ ناب اسلامی که دلسوزانه به دنبال روشنی و مسیر راه بودند و امروز ما را پر از فهم و ادراک نمودند، رحمة الله علیهم اجمعین.
☘️@faslefarhang
🔍| #اندیشه
#نظریه_محوری_امام
#معرفی_یک_تحقیق
┄┄┅••=✧؛🌼؛✧=••┅┄┄
🔰 «نظریۀ حاکمیّتی نوین»
٣
▫️✼ مقدمه اثر
• حاکمیت نوین، حیات نوین
🔹ولی مشکل همینجا تمام نمیشود، بلکه لیبرال دموکراسی نهایتاً از دموکراسی عدول میکند و به نخبهگرایی تن میدهد، «لیبرالدموکراسی نخبهگرا»(!).
جالب است که اندیشمندان طرفدار این تز ـ که معتقدند در نمونههای عینی فقط چنین چیزی امکان تحقق دارد ـ سه امر متعارض با همدیگر، «لیبرالیسم»، «دموکراسیسم» و «نخبهگرایی»، را در نظام سیاسی خود جمع کردهاند و دنیا را هم به سیخ میکشند که باید این مدل را در پیش بگیرد. الگوی پیشنهادی یعنی لیبرال دموکراسی نخبهگرا، تمثال شکوهمند بیهویتی و خوددرگیری یک ایده یا مکتب است، یعنی بدتر از شتر گاو پلنگ.
🔹با حیرتی بالا و در واقع مظلومیتی از جانب مردم جهان میتوان گفت به همۀ این افتخارات موضوع دیگری را نیز باید افزود آن این که حتی یک مورد هم از همین کلاف سردرگم «لیبرالدموکراسی» نیز مصداق بیرونی پیدا نکرده است. هیچ گونۀ واقعی دموکراسی در هیچ مقطع تاریخی در بیرون محقق نشده است، بلکه همۀ مصادیق مورد اشاره و مورد ادعا چیزی بیش از «زرسالاری» نیست و پلشتترین موجودات هر جامعهای سررشتۀ امور را در جوامع مسمّا به «دموکراتیک» به دست گرفتهاند.
جالب است همان طور که معاویه و عبدالملک مروان با تعصب و غیرت دینی بالا طرفدار «نظریۀ جبر» و اختیارداری و توحید تنزیهی تام خداوند متعال بودند و از این رهگذر همۀ نیروهای مذهبی مردم را به رخوت کشیده بودند، این طائفۀ هزار چهره نیز حسابی طرفدار دموکراسی هستند و از حقوق مردم دم میزنند و برای این ارزشها میمیرند و جانشان را در معرض خطر قرار میدهند(!؟).
«نمایندۀ سازمان ملل دیروز مصاحبه میکند و میگوید چون آمریکاییها در عراق حضور نظامی دارند، باید رأی حاکم آمریکایی در انتخاب عناصر دولت مراعات شود! دمکراسی اینها این است. نام دمکراسی، اغواگری است. دمکراسی حتّی در کشورهای خودشان هم، یک مردمسالاری حقیقی نیست؛ جلوهفروشی به وسیلۀ تبلیغات رنگین و پولهای بیحسابی است که در این راه خرج میکنند؛ لذا آراء مردم گم است»(14/ 3/ 83)
«دمكراسى غربى در حقیقت انتخاب مردم نیست، انتخاب زرسالاران است؛ حتى انتخاب بدنۀ احزاب هم نیست، انتخاب سران و رهبران احزاب است. آنها هستند كه حكومتها را مىآورند و مىبرند؛ آنها هستند كه تصمیمهاى بزرگ را مىسازند. مردم در اكثر تصمیمهاى بزرگ، بركنار از تصمیمگیرى و تصمیمسازىاند؛ كسى هم به آنها اعتنا نمىكند. آنقدر هم آنها را گرفتار مشغله و كار مىكنند كه نمىتوانند و فرصت آن را پیدا نمىكنند كه آنچه را كه مىخواهند، به زبان بیاورند.
ساخت استبدادى و دیكتاتورى به شكل بسیار مدرن و پیشرفته، امروز در بسیارى از كشورهاى غربى و در رأس آنها در آمریکا مستقر و حاكم است. آنجا مردم به معناى انسانهاى صاحب اختیار و صاحب اراده، نقشى در بر سر كارآوردن حكومتها ندارند؛ پول است و زورِ صاحبان سرمایه و زرسالاران است كه همه چیز را تعیین مىكند و همه چیز را در مجراى دلخواه خود به حركت مىاندازد» (14/ 3/ 86)
┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄
✿ شاخه گل صلوات، هدیه به ارواح بلند همۀ پژوهشگران اندیشۀ ناب اسلامی که دلسوزانه به دنبال روشنی و مسیر راه بودند و امروز ما را پر از فهم و ادراک نمودند، رحمة الله علیهم اجمعین.
☘️@faslefarhang
#مراقبت
مراقب ذهن جبهۀ انقلاب باشید.
وضع خوبی نداشت، با حال و هوا و زیست تلگرامی و ایتایی بدتر هم شده است.
اگر این ذهن عمیق نباشد، اگر دیدگاههای آبدیده نداشته باشد، اگر نگاههای گسترده و داده های منسجم نداشته باشد، اگر ... حرکتی به نام انقلاب در معرض خطر خواهد بود.
انقلاب و تحول مثبت و زیر و رو کردن زندگی بشر خستۀ امروز که شوخی نیست.
الآن که یا در جنگ با دیگران یا مشغول تمسخر این و آن است و دائماً در التهاب و هیجانات سطحی سپری می کند و فرصت هیچ فکر عمیقی را هم ندارد.
🔹پیوند
https://virasty.com/fallahshirvani/1721572897220554300
▫️