✅ایثارگری سید باقر شفتی
مرحوم سید باقر شفتی، معروف به «حجت الاسلام»، عبادت او زیاد بوده و مناجات #خمسه عشر را با #گریه می خواند و گاهی از گرسنگی غش می کرد.
بعد از مدتی فقر، به ثروت رسید. زمانی #جگری تهیه کرده بود و برای خانواده خود میبرد. در بین راه به #سگی رسید که از فرط گرسنگی بی حال شده بود و شیر نداشت تا به بچههایش شیر بدهد.
ایشان به حال حیوان ترحم کرده و جگر را به آن حیوان میدهد. سید باقر گوید: بعد از #ترحم به آن حیوان وضع مالی او بسیار خوب شد. به حدی که افراد زیادی تحت تکفل ایشان بودند و دارای املاک فراوانی بود که در سال ۱۷ هزار تومان به پول آن زمان #مالیات می داد. فتحعلی شاه گفت از مالیات شما صرف نظر کنیم. ایشان فرمود این مبلغ را واقعاً نمی گیرید، یا از دیگران زیادی می گیرید؟ فتحعلی شاه گفت: آنچه از شما گرفته نمیشود نسبت به مالیات دیگران #سرشکن می شود و جبران میگردد. ایشان #راضی نشد و فرمود: من مالیات خود را می دهم.
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
هدایت شده از فهرست
✅در روایت آمده است که امام صادق (علیه السلام) جریانی را نقل کردند که از قول امام کاظم (علیه السلام) و بزرگان دیگری هم آمده است، روایت چنین است:
«عن عليِّ بن أبي حمزة قال: كان لي صديقٌ من #كتّاب بني اُميّة فقال لي استأذن لي علي أبي عبدالله عليه السّلام، فاستأذنت له عليه فأذن له، فلمّا أن دخل سلّم و جلس، ثمَّ قال: جعلت فداك إنّي كنت في ديوان هؤلاء القوم فأصبت من دنياهم مالاً كثيراً و أغمضت في مطالبه؟ فقال له أبو عبدالله عليه السّلام: لو لا أنَّ بني اُميّة وجدوا من يكتب لهم و يجبي لهم الفييء و يقاتل عنهم و يشهد جماعتهم لما سلبونا حقّنا، و لو تركهم الناس و ما في أيديهم ما وجدوا شيئاً إلّا ما وقع في أيديهم، قال: فقال الفتي: جعلت فداك فهل لي مخرجٌ منه؟ قال: إن قلتُ لك تفعل؟ قال: أفعل، قال له: اخرج من جميع ما اكتسبت في ديوانهم و من عرفت منهم رددت عليه ماله و من لم تعرف تصدَّقت به و أنا أضمن لك علي الله عزَّوجلَّ الجنّة، قال: فأطرق الفتي طويلاً ثمَّ قال: قد فعلت جعلت فداك، قال ابن أبي حمزة فرجع الفتي معنا إلي الكوفة فما ترك شيئاً علي وجه الأرض إلّا خرج منه حتّي ثيابه الّتي كانت علي بدنه، قال: فقسمت له قسمة و اشتريت له ثياباً و بعثنا إليه نفقة قال: فما أتي عليه إلّا أشهر قلائل حتّي مرض فكنّا نعوده، قال: فدخلت عليه يوماً و هو في السوق قال: ففتح عينه ثمَّ قال: يا عليُّ و في لي والله صاحبك ثمَّ مات فتولّينا أمره فخرجت حتّي دخلت علي أبي عبدالله عليه السّلام فلمّا نظر إليَّ، قال: يا عليُّ و فينا و الله لصاحبك، قال: فقلت: صدقت جعلت فداك هكذا و الله قال لي عند موته»
🔹علي بن حمزه مي گويد: دوست جواني داشتم كه شغل نويسندگي در دستگاه بني اميّه را داشت. روزي آن دوست به من گفت: از امام صادق (عليه السّلام) براي من وقت بگير تا به خدمتش برسم. من از حضرت اجازه گرفتم تا او شرفياب شود، حضرت اجازه دادند و در وقت مقرّر من با او خدمت حضرت رفتيم. دوستم سلام كرد، نشست و گفت: فدايت شوم. من در وزارت دارائي رژيم بني اميّه مسئوليّتي دارم و از اين راه ثروت بسياري اندوخته ام و بعضي خلاف ها انجام داده ام! حضرت فرمود: اگر بني اميّه افرادي مثل شما نداشتند تا #ماليات برايشان جمع كند و در جنگ ها و جماعات آن ها را همراهي كند، حق ما را غصب نمي كردند! جوان گفت: آيا راه نجاتي براي من هست؟ حضرت فرمود: اگر بگويم عمل مي كني؟
گفت: آري. حضرت فرمود: آنچه از مال مردم نزد تو هست و صاحبانش را مي شناسي به آن ها برگردان و آنچه كه صاحبانش را نمي شناسي از طرف آن ها صدقه بده. من در مقابل اين كار بهشت را براي تو #ضمانت مي كنم! جوان سر به زير انداخت و مدّتي طولاني فكر كرد و سپس گفت: فدايت شوم دستورت را اجرا مي كنم. علي بن حمزه مي گويد: من با آن جوان برخاسته و به كوفه رفتيم. او همه چيز خود و حتّي لباس هايش را به صاحبانش برگرداند و يا صدقه داد، من از دوستانم مقداري پول براي او جمع كردم و لباس برايش خريداري نمودم و خرجي هم براي او مي فرستاديم. چند ماهي از اين جريان گذشت و او #مريض شد، ما مرتّب به عيادت او مي رفتيم. روزي نزد او رفتم، او را در حال جان دادن يافتم، چشم خود را باز كرد و گفت: اي علي! آنچه دوست تو ( امام صادق عليه السّلام) به من وعده داد به آن وفا كرد. اين را بگفت و از دنيا رفت. ما او را غسل داده كفن كرده و به خاك سپرديم. مدّتي بعد خدمت امام صادق (عليه السّلام) رسيدم، همين كه حضرت مرا ديد فرمود: اي علي! ما به وعده ي خود در مورد دوست تو وفا كرديم. من گفتم: همين طور است فدايت شوم. او هم هنگام مردن اين مطلب را به من گفت.
«وَ لا تَرْكُنوا اِلَي الَّذينَ ظلموا فتمَسَّكُمُ النّارُ»؛ و به ستمپیشگان [مشرک] گرایش نیابید که آتش دوزخ به شما خواهد رسید و در برابر خداوند سروری ندارید، و یاری نیز نخواهید یافت
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
# کمک_به_ظالم_در_بیان امام صادق علیه السلام
✅در روایت آمده است که امام صادق (علیه السلام) جریانی را نقل کردند که از قول امام کاظم (علیه السلام) و بزرگان دیگری هم آمده است، روایت چنین است:
🔻«عن عليِّ بن أبي حمزة قال: كان لي صديقٌ من #كتّاب بني اُميّة فقال لي استأذن لي علي أبي عبدالله عليه السّلام، فاستأذنت له عليه فأذن له، فلمّا أن دخل سلّم و جلس، ثمَّ قال: جعلت فداك إنّي كنت في ديوان هؤلاء القوم فأصبت من دنياهم مالاً كثيراً و أغمضت في مطالبه؟ فقال له أبو عبدالله عليه السّلام: لو لا أنَّ بني اُميّة وجدوا من يكتب لهم و يجبي لهم الفييء و يقاتل عنهم و يشهد جماعتهم لما سلبونا حقّنا، و لو تركهم الناس و ما في أيديهم ما وجدوا شيئاً إلّا ما وقع في أيديهم، قال: فقال الفتي: جعلت فداك فهل لي مخرجٌ منه؟ قال: إن قلتُ لك تفعل؟ قال: أفعل، قال له:
🔻اخرج من جميع ما اكتسبت في ديوانهم و من عرفت منهم رددت عليه ماله و من لم تعرف تصدَّقت به و أنا أضمن لك علي الله عزَّوجلَّ الجنّة، قال: فأطرق الفتي طويلاً ثمَّ قال: قد فعلت جعلت فداك، قال ابن أبي حمزة فرجع الفتي معنا إلي الكوفة فما ترك شيئاً علي وجه الأرض إلّا خرج منه حتّي ثيابه الّتي كانت علي بدنه، قال: فقسمت له قسمة و اشتريت له ثياباً و بعثنا إليه نفقة قال: فما أتي عليه إلّا أشهر قلائل حتّي مرض فكنّا نعوده، قال: فدخلت عليه يوماً و هو في السوق قال: ففتح عينه ثمَّ قال: يا عليُّ و في لي والله صاحبك ثمَّ مات فتولّينا أمره فخرجت حتّي دخلت علي أبي عبدالله عليه السّلام فلمّا نظر إليَّ، قال: يا عليُّ و فينا و الله لصاحبك، قال: فقلت: صدقت جعلت فداك هكذا و الله قال لي عند موته»
🔹علي بن حمزه مي گويد: دوست جواني داشتم كه شغل نويسندگي در #دستگاه بني اميّه را داشت. روزي آن دوست به من گفت: از امام صادق (عليه السّلام) براي من وقت بگير تا به خدمتش برسم. من از حضرت اجازه گرفتم تا او شرفياب شود، حضرت اجازه دادند و در وقت مقرّر من با او خدمت حضرت رفتيم.
☺️ دوستم سلام كرد، نشست و گفت: فدايت شوم. من در وزارت دارائي رژيم بني اميّه مسئوليّتي دارم و از اين راه ثروت بسياري اندوخته ام و بعضي خلاف ها انجام داده ام! حضرت فرمود: اگر بني اميّه افرادي مثل شما نداشتند تا #ماليات برايشان جمع كند و در جنگ ها و جماعات آن ها را همراهي كند، حق ما را غصب نمي كردند! جوان گفت: آيا راه نجاتي براي من هست؟ حضرت فرمود: اگر بگويم عمل مي كني؟
🔻 گفت: آري. حضرت فرمود: آنچه از مال مردم نزد تو هست و صاحبانش را مي شناسي به آن ها برگردان و آنچه كه صاحبانش را نمي شناسي از طرف آن ها صدقه بده. من در مقابل اين كار بهشت را براي تو #ضمانت مي كنم!
🔺 جوان سر به زير انداخت و مدّتي طولاني فكر كرد و سپس گفت: فدايت شوم دستورت را اجرا مي كنم. علي بن حمزه مي گويد: من با آن جوان برخاسته و به كوفه رفتيم.
🔻 او همه چيز خود و حتّي لباس هايش را به صاحبانش برگرداند و يا صدقه داد، من از دوستانم مقداري پول براي او جمع كردم و لباس برايش خريداري نمودم و خرجي هم براي او مي فرستاديم. چند ماهي از اين جريان گذشت و او #مريض شد، ما مرتّب به عيادت او مي رفتيم. روزي نزد او رفتم، او را در حال جان دادن يافتم، چشم خود را باز كرد و گفت:
🔻اي علي! آنچه دوست تو ( امام صادق عليه السّلام) به من وعده داد به آن وفا كرد. اين را بگفت و از دنيا رفت. ما او را غسل داده كفن كرده و به خاك سپرديم. مدّتي بعد خدمت امام صادق (عليه السّلام) رسيدم، همين كه حضرت مرا ديد فرمود: اي علي! ما به وعده ي خود در مورد دوست تو وفا كرديم. من گفتم: همين طور است فدايت شوم. او هم هنگام مردن اين مطلب را به من گفت.
🔺«وَ لا تَرْكُنوا اِلَي الَّذينَ ظلموا فتمَسَّكُمُ النّارُ»؛ و به ستمپیشگان [مشرک] گرایش نیابید که آتش دوزخ به شما خواهد رسید و در برابر خداوند سروری ندارید، و یاری نیز نخواهید یافت.
#منبرک_فاطمی
@fatemi5