eitaa logo
منبرک فاطمی
6.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
978 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ«47» (مردم به صالح)گفتند:ما به تو وهمراهانت فال بد زده ایم(وقحطی موجود به خاطر وجود شماست.صالح)گفت:فال(وسرنوشت نیک وبد)شما نزد خداست،بلکه شما گروهی هستید که مورد آزمایش قرار گرفته اید. @FATEMI133
✅وَ کانَ فِی الْمَدِینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ«48» 👇👇👇 و در آن شهر نُه دسته(و گروه)بودند که در آن سرزمین فساد می کردند و اهل اصلاح نبودند. ✔️نکته ها: *کلمه ی«تطیر»از«طیر»به معنای پرنده است.مردم عرب هنگام سفر،پرنده ای را رها می کردند که اگر به سمت می پرید(این کار را به فال نیک می گرفتند و)سفر می کردند و اگر به سمت چپ می پرید(فال بد می زدند و)سفر را تعطیل می کردند[61] 🌷در اسلام،فال بد زدن(به نام طیره)شرک دانسته شده است.فال بد،رها کردن دلایل اصلی و رفتن به سراغ است. 🌷فال بد زدن به انبیا،در قرآن مکرّر آمده است:فرعونیان ها را از موسی می دانستند؛ «یَطَّیَّرُوا بِمُوسی»[62]به حضرت عیسی می گفتند: «إِنّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ[63]در این آیه نیز می فرماید:به صالح گفتند: «اطَّیَّرْنا بِکَ» 🌷جمله ی «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ» را چند نوع معنا کرده اند:👇 الف:شما توسط عوامل گر فریب خورده اید که این گونه مقاومت می کنید.(بنا بر اینکه«فتنه»به معنای فریب و خدعه باشد) ب:شما با حوادث تلخ می شوید.(اگر مراد از فتنه،امتحان وآزمایش باشد) ج:شما به خاطر لجاجت می شوید.(بنا بر اینکه مراد از فتنه،عذاب باشد) ✔️پیام ها: 1- پیامبر اسلام و مسلمانان بدانند که انبیای و یارانشان چگونه تحقیر می شدند، پس سختی ها را تحمّل کنند. «قالُوا اطَّیَّرْنا» 2- فال زدن،تاریخی بس طولانی دارد.(کسی که به خدا و حکمت الهی ایمان نداشته باشد،به خرافات روی می آورد). «اطَّیَّرْنا» 3- در نظامی که و ادب و منطق و وحی، نباشد،چهره هایی که مایه ی برکت هستند مایه ی بدبختی معرّفی می شوند. «اطَّیَّرْنا بِکَ» 4- حضور انبیا،به معنای محو مشکلات طبیعی و روزمره نیست. «اطَّیَّرْنا بِکَ» 5-تلخی ها و ناگواری ها،هر یک دلایل ای دارد که خداوند قرار داده است. «طائِرُکُمْ عِنْدَ اللّهِ» 6- برخورد با انبیا،یک آزمایش الهی است. «تُفْتَنُونَ» @FATEMI133
✅قالُوا تَقاسَمُوا بِاللّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَ إِنّا لَصادِقُونَ«49» 👇👇 (آن گروه مفسد)گفتند:به خداوند سوگند یاد کنید(و هم قسم شوید)که بر او و خانواده اش شبیخون می زنیم،سپس به ولیّ او خواهیم گفت:ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم(تا چه رسد به اینکه آنان را کشته باشیم)،و ما قطعاً راست می گوییم. ✔️نکته ها: 🌹در اسلام،سوگندی ارزش دارد و وفای به آن لازم است که نسبت به انجام کاری ارزشمند یا ترک کاری ناپسند صورت گیرد،لذا اگر شخصی سوگند یاد کرد که به مظلومی ضربه ای بزند یا از ظالمی حمایتی کند،این سوگند ارزش شرعی و قانونی ندارد. 🌹*این آیه،مارا به یاد هم سوگند شدن کفّار مکّه می اندازد که تصمیم گرفتند شبیخون بزنند و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را در بستر خواب شهید کنند،ولی پیامبر اکرم،حضرت علی علیه السلام را به جای خود خواباند و توطئه ی دشمن خنثی شد. ✔️پیام ها: 1- گفته های مخفیانه،بعد از قرن ها می شود. «قالُوا تَقاسَمُوا» 2- دشمن،از دینی سوء استفاده می کند. «تَقاسَمُوا بِاللّهِ» 3- مجرم ترین افراد-که قاتلان انبیا هستند-در دل،خدا را قبول دارند و با نام او شرارت های خود را سر و سامان می دهند. «تَقاسَمُوا بِاللّهِ» 4- افراد یا گروه های باطل،برای اهداف خود،متحدّ و هم قسم می شوند. «تَقاسَمُوا» 5-در تاریخ، های زیادی است.(سوگند به نام خدا برای قتل پیامبر خدا!) «تَقاسَمُوا بِاللّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ» (همچنان که خوارج در خانه ی خدا و در ماه خدا،ولیّ خدا را در حال عبادت خدا،به نیّت تقرب به خدا در لیالی قدر وسحر نوزدهم رمضان ضربت زدند و شهید کردند). 6- استفاده از تاریکی شب،برای انجام توطئه ها،تاریخی طولانی دارد. «لَنُبَیِّتَنَّهُ» 7- انبیا و یاورانشان،در معرض سخت ترین ها بوده اند. «لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ» 8-قساوت بشر،حدّ و مرزی ندارد.(پیامبرکشی،قتل بستگان پیامبر و شبیخون زدن). «لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ» 9- قصاص،قانون عقلی و در تمام ادیان آسمانی نیز بوده است. «لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ» 10- مجرم،با ظاهرسازی و ٌ،بر گناه خود سرپوش می گذارد. «ما شَهِدْنا» 11- به همه ی کسانی که ادّعای صداقت دارند و شعار صداقت می دهند،اطمینان نکنید. لَنَقُولَنَّ ... إِنّا لَصادِقُونَ 12- صداقت را حتّی قاتلان انبیا،یک شرف و ارزش می دانند. «إِنّا لَصادِقُونَ» @FATEMI133 @FATEMI133
وَ مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ«50» و(آن نه گروه مفسد)دست به تدبیر بزرگی زدند و ما نیز به تدبیر بزرگی دست زدیم،ولی آنها نمی فهمیدند.
✅فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ أَنّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِینَ«51» پس بنگر که پایان تدبیر آنان(و شبیخون به صالح و کسانش)به کجا انجامید،ما آنان و قومشان همگی را هلاک کردیم. ✔️نکته ها: *هلاکت قوم ثمود با چند تعبیر در قرآن آمده است:👇 الف:زلزله. «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَهُ[1] ب:صاعقه. «فَأَخَذَتْهُمُ الصّاعِقَهُ»[2] ج:صیحه. «وَ أَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَهُ»[3] البتّه هیچ مانعی ندارد که هر سه عذاب،در یک زمان واقع شده باشد. *یکی از نمونه های مکر الهی،همان و نعمت دادن به گناهکاران است،تا آنان سرگرم شوند و همین که پیمانه ی آنان پر شد،ناگهان به قهر الهی گرفتار شوند. ✔️پیام ها: 1- کیفرهای الهی،با جُرم انسان متناسب است. «مَکَرُوا - مَکَرْنا» 2- کسانی که علیه خدا توطئه می کنند،طرف آنها خداست. «مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً» 3- در برابر نقشه های کفّار شما نیز باید اهل و نقشه (اگر اقتصادی شما اقتصادی)باشید. «مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنا مَکْراً» 4- خداوند تدبیر مردم را می داند،امّا مردم تدبیر او را نمی دانند. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ» 5-چوب خدا ندارد. مَکَرْنا ... وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ 6- تاریخ،بر قانون و سنّت معیّنی استوار است و دقّت در آن،برای دوران های دیگر سودمند است. «فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ» 7- سنّت الهی بر پیروزی حقّ بنا نهاده شده است. «فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ» 8-زود قضاوت نکنید؛از توفیقاتی که به خاطر ،نصیب بعضی ها می شود، فریب نخورید،بلکه به آنان توجّه کنید. «عاقِبَهُ مَکْرِهِمْ» 9- آماده باش دشمنان برای ارتکاب جنایت،سبب قهر الهی است،گرچه آنان به اهداف پلید خود نرسند.(دشمنان،هم قسم شدند تا پیامبر را بکشند و در کمین هم نشستند،ولی حضرت را نکشتند،لکن خودشان هلاک شدند).«دَمَّرْناهُمْ» 10- پیروی از مفسدان،عقوبت دارد. «دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ» @FATEMI133
✅فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً بِما ظَلَمُوا إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ«52» پس این خانه های آنهاست که به خاطر ظلمی که کردند ویران و خالی شده است،و قطعاً در این(کیفر،عبرت و)نشانه روشنی است برای اهل علم و آگاهی. ✅وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ«53» و مؤمنان و کسانی را که اهل پروا بودند،(از مهلکه)نجات دادیم. ✔️نکته ها: *کلمه ی «خاوِیَهً» ،هم به معنای سقوط،فنا و ویرانی است،و هم به معنای خالی شدن از ساکنان می باشد. ✔️پیام ها: 1- آثار باستانی عبرت آموز باید برای آیندگان حفظ شود. «فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ» 2- عقوبت،مخصوص آخرت نیست،گاهی ستمگران،در به عقوبت می رسند. «فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خاوِیَهً» 3- عبرت ها و نشانه ها،به تنهایی کافی نیست؛انگیزه ی عبرت آموزی در انسان ها لازم است. «لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» 4- سرنوشت انسان،در اعمال اوست. «خاوِیَهً بِما ظَلَمُوا - أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا» 5-قهر الهی،تر و خشک را با هم نمی سوزاند،لذا افراد متّقی استثنا می شوند و نجات می یابند. «وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ» 6- آثار ایمان و تقوا،مخصوص آخرت نیست؛اهل ،در دنیا نیز نتیجه ی کار خود را می بینند. «وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ» 7- ایمانی کارساز است که با تقوای دائمی همراه باشد. «آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ» ⏪باقرآن و اهلبیت @FATEMI133
✅لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ«54» و(نیز)لوط را(فرستادیم)که به قومش گفت:آیا این کار بسیار زشت را در حالی که به زشتی آن آگاهید،انجام می دهید؟ ✅أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَهً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ«55» آیا شما با بودن زنان،برای غریزه ی شهوت به سراغ مردان می روید؟ بلکه شما مردمی(نادان و)جهالت پیشه اید. ✔️نکته ها: 🌹قوم لوط در برابر چشم یکدیگر و در جلسه ی ،لواط می کردند.در آیه ی 29 عنکبوت می خوانیم: «وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ» یعنی شما در انجمن و جلسه ی علنی،منکر انجام می دهید.در این آیه نیز می فرماید: «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» یعنی در برابر چشم یکدیگر و یا با بصیرت و آگاهی گناه می کنید. 🌹لواط از گناهان است،زیرا در آیات بعد آمده است که عذاب الهی را به دنبال دارد. 🌹در آیات دیگر قرآن کریم آمده است:همسر برای آرامش،تربیت و تعاون در زندگی، است،ولی در این جا تنها مسأله ی را بیان کرده است،زیرا قوم لوط هدفی جز شهوت نداشتند. «شَهْوَهً مِنْ دُونِ النِّساءِ» ✔️پیام ها: 1- پیامبران و رهبران مصلح جامعه با گناهانِ زمان خود به شدّت مبارزه می کنند. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ» 2- با سؤال انتقادی،وجدان ها را بیدار کنید. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ» 3- یکی از وظایف انبیا،مبارزه با منکرات است. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ» 4- حرمت لواط،مخصوص نیست. «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَهَ» 5-گناه علنی و آگاهانه،زشتی،کیفر و انتقاد بیشتری دارد. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» 6- زشتی لواط بر همه روشن است. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» 7- در نهی از منکر،به سراغ منکرات بروید. «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» 8-دفع شهوت باید از طریق مشروع باشد. أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَهً ... 9- انحراف از مسیر طبیعی و شرعی در امور جنسی،جهل و حماقت است. «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» 10- هم جنس گرایی،برخاسته از بی فرهنگی است.علم و دانشی که انسان را از گناه باز ندارد،جهل است. لَتَأْتُونَ الرِّجالَ ... أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ⏪باقرآن و اهلبیت @FATEMI133
✅فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ«56» ولی پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید،زیرا آنان مردمی هستند که پاکیزگی می جویند. ✔️پیام ها: 1- مجرمان،چون منطق ندارند،در برابر انبیا به متوسّل می شوند. «أَخْرِجُوا» 2- در محیط آلوده،پاکدامنی است. أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ ... إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ 3- نهی از منکر،گاهی تاوان شدن دارد. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ» 4- در برابر گناه، ممنوع است،لااقل فضا را بر گناهکار تنگ کنیم. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ» 5-آزادی برای گناه،تفکّر قوم لوط است. «أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ» 6- سابقه ی مردان خدا،به زمان ابراهیم و لوط باز می گردد. «أَخْرِجُوا» 7- چون فطرت گناهکار پاک است،لذا خود را مجرم و دیگران را پاک می بیند. «إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ» 8-،انسان را به گناه مجبور نمی کند زیرا در زمان شیوع فحشا نیز گروهی پاک زندگی می کنند. «أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ» ⏪باقرآن و اهلبیت @FATEMI133
✅فَأَنْجَیْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِینَ«57» پس ما لوط و خانواده اش را نجات دادیم،جز زنش را که(به خاطر انحراف) مقدّر کرده بودیم از بازماندگان(و هلاک شدگان در آن شهر)باشد. ✅وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ«58» سپس بارانی(از سنگ)بر سر آنها باریدیم(و همگی زیر آن دفن شدند)و چه بد است باران انذار شدگان. ✔️نکته ها: *🌷کلمه ی«غابرین»به معنای بازماندگان و شدگان است،این کلمه هفت بار در قرآن به کار رفته و تمام هفت مورد درباره ی همسر لوط است. 🌷مراد از باران،گِل سخت است،به دلیل آیه ی «وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ حِجارَهً مِنْ سِجِّیلٍ[4] *خداوند بارها مؤمنان و خوش عاقبتی را وعده داده و تحقّق آن را در تاریخ انبیا و امّت ها بیان کرده است،از جمله:👇 الف: «إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا»[5]ما قطعاً پیامبران و کسانی را که ایمان آورده اند یاری خواهیم کرد. ب: «حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِینَ»[6]بر ما لازم است که اهل ایمان را نجات دهیم. ✔️پیام ها: 1- ثمره ی تقوا و پاکدامنی در دنیا،نجات از قهر الهی است. «فَأَنْجَیْناهُ» 2- نجات الهی از طریق اسباب طبیعی است.(لوط به امر خدا از منطقه خارج شد تا نجات پیدا کند). «فَأَنْجَیْناهُ» 3- رهبران الهی،تحت حمایت خداوند هستند. «فَأَنْجَیْناهُ» 4- زن در انتخاب عقیده،مستقلّ است ونظام خانوادگی،محیط زندگی و وابستگی اقتصادی به شوهر،او را در انتخاب عقیده و عمل مجبور نمی کند. «إِلاّ امْرَأَتَهُ» 5-نسبت و فامیلی،عامل نیست؛شایستگی لازم است. «إِلاّ امْرَأَتَهُ» 6- در کیفر و مجازات متخلفان،تحت تأثیر قرار نگیرید. «إِلاّ امْرَأَتَهُ» 7- در برخوردها، هر کسی را جداگانه بررسی کنیم؛انحراف همسر،به پاکی شوهر ضرری نمی زند. فَأَنْجَیْناهُ ... إِلاّ امْرَأَتَهُ (همسر پیامبر می تواند دوزخی باشد) 8-گاهی همسر،عامل مخالفان است.(هرگاه زمینه ای برای لواط پیدا می شد،مثلاً اگر مهمانان زیبا صورتی به خانه ی حضرت لوط می آمدند،این زن مردم را خبر می کرد و به گناه دیگران راضی بود). «إِلاّ امْرَأَتَهُ» 9- مقدرات الهی،به عملکرد خود انسان بستگی دارد. «قَدَّرْناها» 10- کسانی که با لواط تولید نسل را قطع می کنند،با سنگباران شدن،نسل خودشان قطع می شود. «أَمْطَرْنا» 11- تغییر مسیر ازدواج،به هم جنس بازی،و تغییر قانون خلقت،سبب تغییر باران رحمت به باران عذاب می شود. «فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ» 12- عقاب های الهی،بعد از اتمام حجّت است. «مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ» ⏪باقرآن و اهلبیت @FATEMI133
✅قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی آللّهُ خَیْرٌ أَمّا یُشْرِکُونَ«59» بگو:سپاس برای خداست و سلام بر آن بندگانش،که آنان را برگزید.آیا خدا بهتر است یا آنچه را که شریک قرار می دهند؟ ✔️پیام ها: 1- مجازات مجرمان و نجات مؤمنان،از الطاف الهی است و باید شکر آن را به جای آورد. «فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ - قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ» 2- شیوه ی را باید از خدا بیاموزیم. «قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ» 3- ستایش بندگان خدا و سلام بر آنان،در کنار ستایش خدا مطرح است. «الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ» 4- به یاد خدا باشیم، «قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ» تا خدا هم یاد ما را زنده بدارد. «سَلامٌ عَلی عِبادِهِ» 5-یاد اولیای خدا را فراموش نکنید. «سَلامٌ عَلی عِبادِهِ» 6- اولیای خدا زنده اند و سلام ما را دریافت می کنند. «سَلامٌ عَلی عِبادِهِ» 7- دل به خدا بسپاریم و بنده ی او شویم تا سلام خدا و رسول را دریافت کنیم. «سَلامٌ عَلی عِبادِهِ» 8-بندگی انسان،معیار گزینش الهی است. «عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی» 9- با سؤال،وجدان ها را بیدار کنید. «آللّهُ خَیْرٌ أَمّا یُشْرِکُونَ» ⏪باقرآن و اهلبیت @FATEMI133
✅أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَهٍ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ«60» کیست که آسمان ها و زمین را آفرید؟ و از آسمان برای شما آب فرستاد،پس به وسیله ی آن،باغ هایی بهجت انگیز رویانید؛کار شما نبود که درختانش را برویانید،آیا معبودی با خداست؟(نه)بلکه آنان قومی منحرفند. ✔️نکته ها: *«حَدائِقَ» ،جمع«حدیقه»،به معنای باغی است که دیوار داشته باشد،نظیر حدقه ی چشم. ✔️پیام ها: 1- تفکّر در آفرینش،بهترین راه وصول به خداست. «أَمَّنْ خَلَقَ» 2- هر درخت و گیاهی که می روید،زیر نظر خداوند و با اراده ی اوست. «فَأَنْبَتْنا» 3- اعمال قدرت الهی،از طریق اسباب عادّی است. «فَأَنْبَتْنا بِهِ» 4- زیبایی دل انگیز،یک ارزش است. «ذاتَ بَهْجَهٍ» 5-طوری سخن بگوییم که همه بفهمند.(خواصّ و اسرار گیاهان را همه نمی فهمند،ولی شادابی وزیبایی سبزه وگل ها را همه درک می کنند. «حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَهٍ» 6- وقتی به قدرت خدا پی می بریم که به ناتوانی خود-حتّی برای رویاندن یک درخت-پی ببریم. «ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا» 7- با سؤال های پیام دار،وجدان ها را بیدار کنیم. أَمَّنْ خَلَقَ ... أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ 8-جلوی شبهات را بگیرید.آفرینش آسمان ها و زمین،مدعی ندارد،ولی کشت و زرع،مدعی دارد.بعضی می گویند:ما منطقه را سبز و آباد کردیم.و لذا خداوند می فرماید: «ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها» و در جای دیگر می فرماید: «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ»[7]آیا شما کشت و زراعت می کنید یا ما؟ 9- توحید،راه مستقیم و شرک،راه انحرافی است. «یَعْدِلُونَ» ⏪باقرآن و اهلبیت @FATEMI133
✅أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِیَ وَ جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ«61» کیست که زمین را قرارگاهی ساخت و در آن،رودها قرار داد،و برای آن، کوه ها را(مانند لنگر)ثابت و پابرجا قرار داد و میان دو دریا(شور و شیرین)مانعی قرار داد(که مخلوط نشوند).آیا معبودی با خداست؟(نه) بلکه اکثر آنان نمی دانند. ✅أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ«62» کیست که هرگاه درمانده ای او را بخواند،اجابت نماید و بدی و ناخوشی را برطرف کند،و شما را جانشینان(خود در)زمین قرار دهد؟ آیا با خداوند معبودی است؟ چه کم پند می پذیرید. ✔️نکته ها: *در روایات و تفاسیر ندیدم که درباره ی تلاوت آیه ی 62 برای استجابت دعا نقشی باشد، لکن مردم به خاطر تناسب محتوای آیه تبّرکاً آن را می خوانند و مانعی ندارد. مناجات با خدای سبحان و راز ونیاز با او کاری پسندیده و لازم است،دعا به درگاه او و درخواست حل مشکلات خصوصاً هنگام درماندگی،برای همگان ضروری است. این نیاز مریمی بوده است و درد کان چنان طفلی سخن آغاز کرد هر کجا دردی دوا آن جا بود هر کجا فقری نوا آن جا بود هر کجا مشکل جواب آن جا رود هر کجا پستی است آب آن جا رود پیش حقّ یک ناله از روی نیاز به که عمری در سجود و در نماز زور را بگذار زاری را بگیر رحم سوی زاری آید ای فقیر[8] 🌹در روایات می خوانیم:نمونه ی مضطرّ واقعی،امام زمان(عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) است و بدترین سوء «وَ یَکْشِفُ السُّوءَ» ،سلطه ی کفّار است که در زمان آن حضرت برطرف می شود و نمونه ی «یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ» حکومت صالحان در آن زمان است[9] 🌹هر جا که دعای ما نشود،دلیلی دارد،همچون:👇 الف:دعای ما،طلبِ نبوده وما گمان می کردیم خیر است.(زیرا دعا،یعنی طلبِ خیر) ب:نحوه ی درخواست،جدّی و همراه با نبوده است. ج:در دعا نداشته ایم،یعنی اگر به درگاه خداوند رو کرده ایم،به دیگران نیز چشم امید داشته ایم. البتّه گاهی به جای استجابتِ آنچه می خواهیم،خداوند حکیم مشابه آن را به ما می دهد و گاهی به جای خواسته ی ما،که نزد خداوند به ما نیست،خداوند از ما دور می کند و گاهی به جای برآوردن حاجت در دنیا،در قیامت جبران می کند و گاهی به جای لطف به ما،به نسل ما لطف می کند که همه ی این مطالب در روایات آمده است. 🌹اجابتِ مضطرّ،کاری الهی است ولی سنّت الهی را تغییر نمی دهد.مثلاً سنّت خداوند آن است که مردم به نحوی باید از دنیا بروند و همه ی انسان ها در لحظه ی احتضار،مضطرّند و اگر خداوند به همه جواب مثبت دهد،باید قانون مرگ را لغو کند. ⏪ریشه ی ایمان به خدا👇 ♦️ریشه ی ایمان به خدا،عقل و فطرت است؛لکن مادّیون می گویند:ریشه ی ایمان به خدا است.یعنی انسان چون خود را در برابر حوادث عاجز می بیند،هنگام بروز حادثه ای تلخ،قدرتی را در ذهن خود تصوّر می کند و به آن پناه می برد. ♦️مادّیون با این محاسبه،ایمان را زاییده ی ترس می دانند؛امّا اشتباه آنان این است که تفاوت رفتن به سوی خدا را با اصل ایمان به خدا نمی فهمند.مثلاً ما هنگام دیدن سگ و احساس خطر،سراغ سنگ می رویم.امّا آیا می توان گفت:پیدایش سنگ به خاطر سگ است؟ همچنین ما هنگام اضطرار و ترس رو به خدا می رویم،آیا می توان گفت:اصل ایمان به خدا زاییده ی ترس است؟ ♦️علاوه بر آنکه اگر سرچشمه ی ایمان ترس باشد،باید هر کس ترسوتر است،مؤمن تر باشد. در حالی که مؤمنان واقعی،شجاع ترین افراد زمان خود بوده اند و باید انسان در لحظاتی که احساس ترس ندارد،ایمانی هم نداشته باشد،در حالی که ما در لحظه هایی که ترس نداریم خدا را به دلیل عقل و فطرت قبول داریم.در حقیقت ترس و اضطرار،پرده ی غفلت را کنار می زند و مارا متوجّه خدا می کند و لذا منکران خدا هرگاه در هواپیما یا کشتی نشسته باشند و خبر سقوط یا غرق شدن را بشنوند و یقین کنند که هیچ قدرتی به فریادشان نمی رسد؛از عمق جان به یک قدرت نجاتبخش امید دارند.آنها در آن هنگام به یک نقطه و به یک قدرت غیبی دل می بندند که آن نقطه،همان خدای متعال است. ⏪باقرآن و اهلبیت @FATEMI133
✔️پیام ها: 1- از راه های شناخت خدا و یکتایی او،توجّه به یک نجاتبخش و بریدن از قدرت ها ووسایل دیگر در هنگام اضطرار است. «أَمَّنْ یُجِیبُ» 2- شرط استجابت دعا،قطع از دیگران واخلاص در دعاست. «یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ» 3- آنان که با سکوت،از خداوند حاجتی می خواهند،خداوند از حالشان با خبر است ولی دوست دارد بندگانش حاجت خود را به زبان آورند. «إِذا دَعاهُ» 4- انسان بر طبیعت حکومت دارد. «یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ» 5-آیا در حال اضطرار،به قدرت های مادّی توجّه می کنید؟! «أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ»
باسمه تعالی 📣اطلاعیه: در آستانه ماه محرم الحرام و با هدف آمادگی بیشتر برپایی مراسمهای عزاداری توسط امور فرهنگی اداره تبلیغات اسلامی گنابادبرگزار میشود. 1-گردهمایی روحانیون(ملبغین . مبلغات حوزوی )ساکن شهرستان گناباد در صبح 5 شنبه 7 شهریور 2-گردهمایی مسولین هیاتهای مذهبی شهرستان (خواهر و برادر)عصر 4 شنبه 6شهریور در بیلند ساعت و مکان دقیق در @a_fatemi24 اطلاعرسانی خواهد شد در این گردهمایی نواقص پرونده ها بایدتکمیل شود جهت اطلاع از نواقص پرونده ها تا قبل از مراسم به تبلیغات اسلامی مراجعه شود. ضمنا میتوانید از طریق شبکه های اجتماعی با ادمین @a_f_4279 جهت بررسی اخرین وضعیت پرونده هیات در سامانه طوبی مطلع شوید 3-نشست خطبا و خطیبهای مجالس تعزیه اموات و ذاکران خانم ،روضه خوانهای خانم ها در روز 3 شنبه ساعت 9 صبح در محل مسجد حضرت قائم عج الله 👇لطفا به ادمین @a_f_4279 اعلام حضور نمایید ضمنا با توجه به لزوم تشکیل بانک اطلاعات بروز خصوصا جهت بند 3👆خواهشمند است به این عزیزان اطلاعرسانی نمایید امور فرهنگی اداره تبلیغات اسلامی گناباد @a_fatemi24
پنج موعظه اربابم حسین علیه السلام 👇👇👇👇 قال الإمام حسين عليه السلام: اَلصِّدْقُ عِزٌّ، وَالْكِذْبُ عَجْزٌ، وَالسِّرُّ اَمانَةٌ، وَالْجِوارُ قَرابَةٌ، وَالْمَعُونَةُ صَداقَةٌ، وَالْعَمَلُ تَجْرِبَةٌ. امام حسین ع می فرمایند: 🔮♦️ راستگويى بزرگوارى است 🔮♦️ ️و دروغگويى ناتوانى است 🔮♦️ و رازدارى امانت است، 🔮♦️ ️و همسايگى صداقت است 🔮♦️ و كار ، تجربه است تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 246
شیعه انقلابی/ فیش منبر در دهه محرم 10 منبر در دهه محرم در @a_fatemi24 http://fatemi24.ir/?p=2396
✅✅✅✅ خبرفوری..... اجتماع جهت اعتراض به ورودپیردراویش به گناباد ساعت ۱۷ جلومنزل ناشرالاسلام گنابادی یازهراسلام الله علیها @a_fatemi24
✅«ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» . [31] *«لا تَخَفْ» درباره ی نگرانی از حوادث و سختی ها یا تلخی های احتمالی در آینده است.و «لا تَحْزَنْ» اندوه و غم به خاطر امور گذشته مربوط می شود. پیام ها: 1- در جامعه ی فاسد،مردان خدا در تنگنا قرار می گیرند و حتّی در مورد حفظ مهمان و ذرّیه ی خود نیز نگرانند. «سِیءَ بِهِمْ» 2- شیوع فساد،نباید ما را بی تفاوت کند. «سِیءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ» (غیرت دینی لازمه ی ایمان است.) «سِیءَ بِهِمْ» 3- بسیاری از نگرانی ها،به خاطر بی خبری از آینده است. «ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالُوا لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ» 4- نگرانی درونی،در چهره اثر می گذارد.فرشتگان با دیدن آثار نگرانی از سیمای حضرت لوط،به او گفتند: «لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ» 5-مؤمنان را با وعده های حقّ و آرام بخش،از دلهره و اضطراب نجات دهیم. «لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ إِنّا مُنَجُّوکَ» 6- در بیان حقایق،ابتدا نقاط مثبت را بگوییم. «إِنّا مُنَجُّوکَ» 7- خداوند،اولیای خود را حفظ می کند. «إِنّا مُنَجُّوکَ» 8-پیوند خانوادگی،انسان را نجات نمی دهد،ایمان و عمل صالح کلید نجات است. «إِلاَّ امْرَأَتَکَ» 9- زن،دارای شخصیّتی مستقل است و می تواند در برابر نظام فرهنگی و اقتصادی خانواده یا جامعه مقاومت کند. «إِلاَّ امْرَأَتَکَ» 10- راهنمای فساد نیز مفسد است. «إِلاَّ امْرَأَتَکَ» (همسر لوط به افراد فاسد اطلاع می داد که مهمان آمده،شما برای گناه به سراغش بروید.) إِنّا مُنْزِلُونَ عَلی أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَهِ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ«34» همانا ما بر اهل این منطقه به خاطر فسقی که داشتند،عذابی از آسمان فرو خواهیم ریخت. وَ لَقَدْ تَرَکْنا مِنْها آیَهً بَیِّنَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ«35» و از آن منطقه(غضب شده)نشانه ی روشنی(و درس عبرتی،)برای کسانی که می اندیشند باقی گذاشتیم. نکته ها: *مراد از«قریه»،منطقه ی«سَدوم»است که قوم لوط در آن جا می زیستند و جمعیّت کثیری داشته است. *«فسق»به معنای خروج از طاعت است که روشن ترین نمونه آن شرک و کفر می باشد. پیام ها: 1- از آسمان،هم رحمت الهی(مانند باران و وحی)نازل می شود و هم قهر و عذاب الهی. «رِجْزاً مِنَ السَّماءِ» 2- عملکرد انسان،در طبیعت تأثیرگذار است.همان گونه که عمل خوب،باعث نزول نعمت و رحمت می شود، «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ[32]به عکس،گناهان،نعمت ها را تبدیل به عذاب می کند. «رِجْزاً مِنَ السَّماءِ» 3- تکرار گناه و اصرار بر آن،سبب نزول قهر الهی است. «کانُوا یَفْسُقُونَ» 4- گاهی لازم است آثار گذشته و خرابه های باستانی را حفظ کنیم و به سراغ تعمیر و بازسازی نرویم. تَرَکْنا ... آیَهً 5-آشنایی با فلسفه ی تاریخ و شناخت اقوام گذشته،مورد توجّه قرآن است. «آیَهً بَیِّنَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» 6- از خرابه ها نیز می توان درس گرفت. آیَهً ... لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ 7- عبرت گرفتن،به دقّت و تعقّل نیاز دارد.افراد غافل با دید سطحی نمی توانند حقایق را درک کرده و عبرت بگیرند. «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» 8-تعقّل و اندیشه،شرط هدایت و عبرت گیری است. «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ«36» و به سوی(مردم)مَدین،برادرشان شعیب را(به رسالت فرستادیم)؛پس گفت:ای قوم من! خدا را بپرستید،و به روز قیامت امیدوار باشید،و در زمین(فتنه انگیزی و)فساد نکنید. نکته ها: *«مَدْیَنَ» شهری است در جنوب غربی اردن و اکنون به«معان»معروف است. *کلمه ی «تَعْثَوْا» از«عثی»به معنای ایجاد فساد است. حضرت شعیب،مسئول راهنمایی دو قبیله بود: الف:اصحاب مَدین که با صیحه ی آسمانی هلاک شدند. ب:اصحاب ایکه،که به عذاب«یوم الظلّه»،سایبانی از ابر صاعقه خیز گرفتار شدند.[33] پیام ها: 1- انبیا که پدران فکری و ایمانی و اخلاقی مردمند،با آنان برادرانه رفتار می کنند. «أَخاهُمْ شُعَیْباً» 2- در دعوت به سوی خداوند،عواطف را فراموش نکنیم. «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ» (ای قوم من!) 3- توحید و معاد،سرلوحه ی دعوت انبیاست. «اعْبُدُوا اللّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ» 4- بندگی خدا و ایمان به مبدأ و معاد،زمینه ی دوری از فساد است. «اعْبُدُوا اللّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا» 5-انسان ها معصوم نیستند و گاهی گرفتار لغزش و گناه می شوند؛آنچه خطرناک تراست،فساد آگاهانه،مغرضانه و مصرّانه است. لا تَعْثَوْا ... مُ
فْسِدِینَ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَهُ فَأَصْبَحُوا فِی دارِهِمْ جاثِمِینَ«37» پس شعیب را تکذیب کردند و(به این سبب)زلزله آنان را فرا گرفت،و بامدادان در خانه های خود به رو در افتاده(و مرده)بودند. نکته ها: *کلمه ی«رجفه»به معنای لرزش زمین است.«اراجیف»اخبار و سخنانی است که سبب تزلزل عقیده و روحیّه ی مردم می شود و«مُرجفون»به کسانی گویند که چنین مطالبی را بگویند یا بنویسند. *جاثِمِینَ» به معنای نشستن روی زانوست؛گویا عذاب شدگان،با زلزله از خواب بیدار شدند و به حالت نیم خیز بودند که اجل به آنان مهلت نداد. پیام ها: 1- تکذیب انبیا،زمینه ی قهر الهی است. «فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ» 2- انسانی که قدرت فرار از قهر خدا را ندارد،چگونه حقّ را تکذیب می کند؟ فَکَذَّبُوهُ ... فَأَصْبَحُوا ... جاثِمِینَ وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَساکِنِهِمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ«38» و(قوم)عاد و ثمود را نیز(هلاک کردیم)؛و بی شک(بعضی)از خانه های مسکونی(مخروبه ی)آنان برای شما آشکار است؛و شیطان اعمالشان را برای آنان زینت داد،پس آنان را از راه(خدا)باز داشت،در حالی که(برای شناخت حقّ و باطل)بصیرت داشتند. پیام ها: 1- حفظ برخی آثار تاریخی،برای عبرت مردم لازم است. «تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَساکِنِهِمْ» 2- زشتی های خود را خوب دیدن،دام شیطان است. «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ» (غرور و خود بزرگ بینی و افتخار به ثروت و قدرت،جلوه هایی از تزیین شیطانی است.) 3- تبلیغات و توجیهات مسموم فرهنگی،یکی از عوامل انحراف از حقّ است. زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ... فَصَدَّهُمْ 4- انسان فطرتاً زینت و زیبایی را دوست دارد و شیطان از این گرایش درونی، سوء استفاده می کند. زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ... فَصَدَّهُمْ 5-انسان های بصیر و آگاه نیز در معرض اغفال شیطانند. زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ... وَ کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ 6- خداوند هیچ قومی را بدون دلیل و بیّنه،عذاب نمی کند. عاداً وَ ثَمُودَ ... وَ کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ 7- مردم از طریق فطرت،عقل و ارشاد انبیا آگاه می شوند، «کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ» ولی شیطان هم بیکار نیست. زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ... فَصَدَّهُمْ
وَ لَمّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ بِالْبُشْری قالُوا إِنّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَهِ إِنَّ أَهْلَها کانُوا ظالِمِینَ«31» و چون فرستادگان ما(که از فرشتگان بودند،)برای ابراهیم مژده ی(تولّد فرزند)آوردند،گفتند:ما نابود کننده ی اهل این منطقه هستیم،زیرا مردم آن ستمگرند. نکته ها: *دعای حضرت لوط،برای پیروزی بر مفسدان مستجاب شد و خداوند فرشتگانِ عذاب را بر آنان نازل کرد. *منطقه ی قوم لوط،به نام«سدوم»و نزدیک منطقه ی حضرت ابراهیم بود. *حضرت ابراهیم و همسرش ساره در حدود صد سال داشتند که خداوند به آنان بشارت تولّد اسحاق را داد.[28] *امام سجّاد علیه السلام در صحیفه ی سجادیّه،گروه هایی از فرشتگان را نام می برد که هریک مسئولیّت خاصّی دارند،ولی فرشتگانی که بر حضرت ابراهیم وارد شدند،چند هدف داشتند؛ هم مأمور بشارت فرزند به حضرت ابراهیم بودند،هم مأمور اعلان عذاب قوم لوط و هم مجریان عذاب الهی. پیام ها: 1- سلسله مراتب باید مراعات شود.(فرشتگانی که مأمور بودند تا قوم لوط را هلاک کنند،باید در آغاز،حضرت ابراهیم را که پیامبری اولواالعزم و صاحب شریعت بود در جریان بگذارند وسپس حضرت لوط را که مبلّغ دین ابراهیم علیه السلام بود.) «جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ» 2- دعای بندگان صالح خدا،مستجاب می شود. رَبِّ انْصُرْنِی ... إِنّا مُهْلِکُوا 3- فرشتگان،مأموران قهر و مهر الهی هستند. جاءَتْ رُسُلُنا ... بِالْبُشْری ... إِنّا مُهْلِکُوا 4- گناه لواط،از سوی یک جمعیّت شهوت ران و منحرف انجام می شد،ولی همین که قهر خدا آمد،همه ی اهل منطقه هلاک شدند،شاید به خاطر سکوت نابجا،به همه ی آنان لقب ظالم داده شد. «إِنَّ أَهْلَها کانُوا ظالِمِینَ» 5-ظلم،مایه ی هلاکت است. إِنّا مُهْلِکُوا ... ظالِمِینَ قالَ إِنَّ فِیها لُوطاً قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کانَتْ مِنَ الْغابِرِینَ«32» (ابراهیم)گفت:در این منطقه لوط است،فرشتگان گفتند:(نترس)ما به کسانی که در این جا هستند آگاه تریم؛قطعاً او(لوط)و خاندانش را نجات می دهیم،جز همسرش که از باقی ماندگان(در قهر ما)است. نکته ها: *از جمع این آیه و آیه ی 36 سوره ی ذاریات که می فرماید: «فَما وَجَدْنا فِیها غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ» ما جز یک خانواده ی با ایمان،هیچ کس را مؤمن نیافتیم،استفاده می شود که تنها حضرت لوط و فرزندانش مؤمن بودند و حتّی همسر او گرفتار عذاب شد. *از آیه ی 74 سوره ی هود استفاده می شود که حضرت ابراهیم از خداوند تقاضا کرد که قهر الهی بر قوم لوط نازل نشود؛امّا این درخواست مورد قبول واقع نشد و پاسخ آمد:از این امر صرف نظر کن. یُجادِلُنا فِی قَوْمِ لُوطٍ ... یا إِبْراهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ[29] پیام ها: 1- وجود اولیای الهی در جامعه،مانع نزول قهر الهی است. «إِنَّ فِیها لُوطاً» 2- انبیا و پیروانشان،از قهر الهی در امانند. «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ» 3- فرشتگان،یکایک افراد را می شناسند. «نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها» 4- گاهی مردان حقّ،در نهایت غربت بوده اند.(تنها فرزندان لوط به پدرشان ایمان داشتند!) «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ» 5-فرزندان،هنگام تضادّ فکری میان والدین،می توانند راه حقّ را انتخاب کنند. «وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (فرزندان لوط،راه پدر را بر راه مادر ترجیح دادند) 6- زن،شخصیّتی مستقل دارد و می تواند تحت تأثیر مرد یا نظام اقتصادی وفرهنگی خانواده قرار نگیرد. «إِلاَّ امْرَأَتَهُ» 7- وابستگی رمز نجات نیست؛وارستگی رمز نجات است. «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (همسر لوط،به او وابسته بود؛امّا خود وارسته نبود.) 8-عنوان اجتماعی مهم نیست؛ایمان و عملکرد معیار است. «إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (همسر پیامبر بودن به تنهایی ارزش نیست،همراهی و تبعیّت از او ارزش است) 9- همسران پیامبران،معصوم نیستند. «إِلاَّ امْرَأَتَهُ» (حتّی از میان زنان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،تنها بعضی مورد الطاف ویژه ی الهی بودند.چنانکه در جای دیگر می خوانیم: «فَإِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظِیماً» [30] وَ لَمّا أَنْ جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالُوا لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ إِنّا مُنَجُّوکَ وَ أَهْلَکَ إِلاَّ امْرَأَتَکَ کانَتْ مِنَ الْغابِرِینَ«33» و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند،از آمدنشان بد حال شد و دستش(از حمایت آنان در برابر بدکاران)کوتاه گردید؛(فرشتگان)گفتند: نترس و غمگین مباش،ما تو و خانواده ات را نجات می دهیم،مگر همسرت که از باقی ماندگان(در عذاب)است. نکته ها: *کلمه ی «سِیءَ» به معنای بدحال شدن است.بدحال شدن حضرت لوط ممکن است به خاطر ترس از تعرّض بدکاران به فرشتگان میهمان در خانه ی او باشد و یا به خاطر اطلاع از نزول قهر و عذاب ال
تفسیر منزل اقای جوانبخت ۸شهریور ۹۸ 👇👇👇👇 أَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ«64» کیست که آفرینش را آغاز می کند،سپس آن را(در قیامت)باز می گرداند و کیست که شما را از آسمان و زمین روزی می دهد؟ آیا با خداوند معبودی هست؟ بگو:اگر راست می گویید برهانتان را بیاورید. ✅نکته ها: *از آیه ی 60 تا این آیه،پنج پی در پی،جمله ی «أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ» آمده است که برای باطل کردن شرک و نفی خدایان دروغین می باشد. *⬅️روزیِ انسان،گاهی مثل نور،هوا و باران،از آسمان است و گاهی مثل سبزی و میوه از زمین و گاهی از حیوانات است که آنها نیز با واسطه،از زمین استفاده و رشد می کنند و گاهی از معادن است که آنها نیز از زمین هستند.[11] ⬅️از نظر قرآن هیچ آفریده ای محو نمی شود بلکه از نظر ماست که مفقود می شود. [12]معاد، برگرداندن معدوم نیست تا بعضی خیال کنند کاری محال است،بلکه رجوع موجودات به شکل اوّل است،بعد از تغییری که در شکل آنها به وجود آمده است. ⬅️آیات تکراری قرآن،با نوآوری همراه است:از آیه ی 60 تا 64،جمله ی «أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ» تکرار شده،لکن هر بار با یک جمله ی تازه همراه است: ⬅️در آیه ی 60 می خوانیم: «بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ» مشرکان انحراف دارند. ⬅️در آیه ی 61 می خوانیم: «بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ» انحرافشان به خاطر جهل است. ⬅️در آیه ی 62 می خوانیم: «قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ» و حالا که جاهلند،کمتر متذکّر می شوند. ⬅️در آیه ی 63 می خوانیم: «تَعالَی اللّهُ عَمّا یُشْرِکُونَ» خداوند از شرک آنان منزّه است. ⬅️در آیه ی 64 می خوانیم: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» این ها بی دلیل به سراغ شرک رفته اند. ✅پیام ها: 1- همان قدرتی که در آغاز آفرید،باز هم می تواند آن را برگرداند. «یَبْدَؤُا - یُعِیدُهُ» 2- معاد،جسمانی است. «یُعِیدُهُ» 3- با سؤال،وجدان ها را بیدار کنید. «أَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ - مَنْ یَرْزُقُکُمْ - أَ إِلهٌ» 4- مخالفان شما اگر برهان دارند بپذیرید. «قُلْ هاتُوا» 5-اسلام،دین برهان است و از مخالفان خود هم برهان می طلبد. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاَّ اللّهُ وَ ما یَشْعُرُونَ أَیّانَ یُبْعَثُونَ«65» بگو:جز خداوند،هیچ کس در آسمان ها و زمین،غیب نمی داند و کسی نمی داند چه زمانی برانگیخته خواهد شد. بَلِ ادّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَهِ بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ«66» بلکه علم مشرکان در قیامت به کمال خواهد رسید،بلکه آنان(امروز) درباره ی آن(آخرت)در شک هستند،بلکه نسبت به(چگونگی)وقوع آن کورند. وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَ إِذا کُنّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنّا لَمُخْرَجُونَ«67» و کسانی که کفر ورزیدند،گفتند:آیا هرگاه ما و پدرانمان(بعد از مرگ) خاک شدیم،آیا حتماً(زنده از گور)بیرون آورده می شویم؟ 💠لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ«68» در حقیقت به ما و نیاکانمان از قبل،این وعده داده شده،(لکن)این وعده جز افسانه های پیشینیان چیز دیگری نیست. 🔻نکته ها: *غیب،چند نوع است:نوعی از آن را خداوند به انبیا می آموزد، «تِلْکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحِیها إِلَیْکَ»[13]ولی نوعی دیگر نظیر علم به زمان وقوع قیامت،مخصوص ذات مقدّس اوست. ⬅️کلمه ی «مَنْ» برای موجودات باشعور است،بنابراین چه بسا در آسمان ها علاوه بر فرشتگان موجودات باشعوری باشند که در قیامت همچون انسان ها مبعوث شوند. ⬅️جمله ی «بَلِ ادّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَهِ» نظیر جمله «کَلاّ سَیَعْلَمُونَ ثُمَّ کَلاّ سَیَعْلَمُونَ» [14]است. ⬅️کلمه «أَساطِیرُ» جمع«اسطوره»به معنای افسانه است.کافران به پیامبران تهمت می زدند که آنچه درباره ی قیامت می گویید،مطالب بی اساسی است که برای سرگرمی بیان می شود. ✅پیام ها: 1- انکار معاد،کفر است. «قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا» 2- اگر حقیقتی را ما نپذیرفتیم،دلیل آن نیست که واقع نمی شود یا وجود ندارد. «أَ إِذا کُنّا» 3- تکرار سؤال،همراه با ناباوری،نشانه ی انکار است. «أَ إِذا - أَ إِنّا» 4- یکی از کارهای دشمنان،ایجاد شک در مسایل عقیدتی است. «أَ إِنّا لَمُخْرَجُونَ» 5-قدیمی بودن حرف،نشانه ی ضعف آن نیست. لَقَدْ وُعِدْنا هذا ... مِنْ قَبْلُ 6- همه ی انبیا وعده ی معاد می دادند. «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ» 7- خلافکار،دنبال یافتن شریک جرم است. «نَحْنُ وَ آباؤُنا» 8-افسانه خواندن سخنان انبیا،یکی از حربه های کافران است. «أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ» @FATEMI133
💠قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ«69» بگو:در زمین بگردید پس بنگرید که فرجام گنه پیشگان چگونه بوده است. 💠وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمّا یَمْکُرُونَ«70» و بر(انحراف و عواقب شوم)آنان اندوه مخور و از آنچه مکر(و توطئه) می کنند،دلتنگ مباش. ✔️نکته ها: *قرآن بارها با جمله ی «سِیرُوا» یا «أَ فَلَمْ یَسِیرُوا» مردم را برای سیر در زمین تشویق کرده و در اکثر موارد برای انذار وهشدار وعبرت گرفتن از زندگی مجرمان بوده است. ✔️پیام ها: 1- بازدید از آثار بجا مانده از ستمگران تاریخ،یکی از ابزار رشد و است. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا 2- تاریخ بشر،اصول،قانون و دارد که بر اساس آن اصول،عبرت های گذشته می تواند برای امروز درس باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا 3- سفرها باید باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا 4- حفظ آثار ،برای پندگیری آیندگان لازم است. «فَانْظُرُوا» 5-مناطقی که با قهر خدا قلع و قمع شده،مناطق ملی است و بازدید از آنها باید برای همگان بدون مانع باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا 6- مجرمان،بد عاقبت هستند. «عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ» (جرم پی در پی،سبب کفر و تکذیب می شود). 7- گناه،کیفر دنیوی و اخروی دارد.(مشت نمونه خروار است،قهر دنیوی را ببینید تا به قهر اخروی پی ببرید). «عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ» 8-وقتی که عاقبت مجرمان، و قمع شدن است،چرا برای لجاجت و عنادآنان محزون باشیم؟ «لا تَحْزَنْ» 9- پیامبر حتّی برای دشمنان مکّار دلسوز بود. لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ ... یَمْکُرُونَ 10- پیامبران،تحت حمایت الهی هستند. «لا تَحْزَنْ - لا تَکُنْ» خداوند پیامبرش را تسلی می دهد. غم مخور زان رو که غمخوارت منم وز همه بدها نگهدارت منم از تو گر اغیار برتابند روی این جهان و آن جهان یارت منم 11- توان و ظرفیّت انسان ها حتّی انبیا،محدود است. «فِی ضَیْقٍ» نگرانی پیامبر اسلام از مؤثّر واقع شدن حیله ی کفّار و بی اثر ماندن خودش بود که خداوند به او اطمینان وتسلّی می دهد. «لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ» 12- دشمنان اسلام،دائماً مشغول و توطئه هستند. «یَمْکُرُونَ» وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ«71» و می گویند:اگر راست می گویید،این وعده(عذاب دنیا یا قیامت)کی خواهد بود؟ 💠قُلْ عَسی أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ«72» بگو:چه بسا بخشی از آن عذابی را که با شتاب می خواهید،در پی شما باشد(و به شما برسد و خود خبر نداشته باشید). 💠وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النّاسِ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ«73» و البتّه پروردگار تو بر(این)مردم دارای بخشش است و لکن بیشترشان شکرگزار نیستند. 💠وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ«74» و البتّه پروردگارت،آنچه را در سینه هاشان پنهان دارند و آنچه را آشکار می نمایند،(به خوبی)می داند. ✔️نکته ها: ⬅️هنگامی که انبیا مردم را در مورد قیامت یا قهر خداوند هشدار می دادند،مردم زمان وقوع قیامت را می خواستند ولی از آن جا که زمان قیامت را جز خدا کسی نمی داند،انبیا پاسخ نمی دادند و تنها نسبت به اصل قهر الهی به مردم هشدار می دادند،نه زمان آن. ⬅️آنچه در سینه هاست؛ «ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ» قبل از کارهای علنی؛ «ما یُعْلِنُونَ» آمده و این می تواند به چند دلیل باشد: الف:افکار و های درونی،انگیزه ی کارهای بیرونی است و لذا مقدّم شده است. ب:دانستن باطن افراد مهم تر از دانستن آنان است. ج:علم خداوند به اهداف و افکار باطنی،برای منکران معاد تهدید بیشتری دارد. ✔️پیام ها: 1- عذاب را مسخره می دانستند. «مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» 2- ندانستن جزئیّات یک ،دلیل بر انکار اصل آن نیست.(اگر زمان وقوع قیامت را نمی دانیم،اصل آن را تکذیب نکنیم). «مَتی هذَا الْوَعْدُ» 3- ریشه ی سؤال از زمان وقوع قیامت،شک در نبوّت است. «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» 4- پاسخ دادن به هر لازم نیست.(کفّار از پیامبر می خواستند وقت عذاب را معیّن کند،ولی آن حضرت تعیین نمی کردند). «عَسی أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ» 5-عجله ی مردم در نزول عذاب بر کافران،حکمت خدا را تغییر نمی دهد. عَسی أَنْ یَکُونَ ... اَلَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ 6- دنیا جای کامل نیست. «بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ» 7- کیفرهای الهی دارای نظام و زمان بندی و مرحله به مرحله است. «رَدِفَ لَکُمْ» 8-بیم و امید،در کنار هم سازنده است. رَدِفَ لَکُمْ ... إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ 9- در پی بودن قهرالهی نسبت به کفّار حتمی نیست،آنان می توانند با توبه وتغییر موضع،نجات یابند. عَسی ... @FATEMI133
10- چشیدن گوشه ای از عذاب می تواند وسیله ی هوشیاری وتوبه و نوعی فضل الهی باشد. «رَدِفَ لَکُمْ بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ» 11- تأخیر در کیفر،یکی از شیوه های تربیت ونشانه ی لطف الهی و برای توبه است. «إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ» 12- اکثریّت ناسپاس،مسیر لطف خدا را تغییر نمی دهد. لَذُو فَضْلٍ ... أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ 13- در علم خدا شک نکنید. «إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ» 14- وقتی که خداوند همه چیز را می داند،گناه و نفاق برای چه؟ «لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ» مخفی یا علنی بودن امور،در علم خداوند تأثیری ندارد. 15- ربوبیّت خداوند،مستلزم کامل اوست. «رَبَّکَ لَیَعْلَمُ» 16- علم خداوند به نهان و آشکار،ضامن عمل به وعده های اوست،پس عجله نکنید. مَتی هذَا الْوَعْدُ ... تَسْتَعْجِلُونَ ... إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ... 💠وَ ما مِنْ غائِبَهٍ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ«75» و هیچ(موجود)پنهانی در آسمان و زمین نیست،مگر این که در کتابی روشن(نزد خداوند ثبت)است. ✔️نکته ها: ⬅️غیب آسمان ها و زمین،تمام کارهای مخفی بشر،نیّت ها،وقوع قیامت،زمان نزول رحمت یا عذاب و اسرار دیگر را شامل می شود. ⬅️شاید مراد از «کِتابٍ مُبِینٍ» ،لوح محفوظ و علم بی پایان خدا باشد. ✔️پیام ها: 1- چه بسیار اموری که بشری از ادراک آنها عاجز است. «غائِبَهٍ فِی السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» 2- تمام هستی،زیر خداوند است وحساب وکتاب دارد. وَ ما مِنْ غائِبَهٍ ... إِلاّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ 💠إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلی بَنِی إِسْرائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِی هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ«76» همانا این قرآن،بیشتر آنچه را بنی اسرائیل در آن اختلاف دارند،(به طور صحیح)بر آنان حکایت می کند. ✔️نکته ها: از این آیه معلوم می شود که تورات وانجیل در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله قادر به حلّ اختلافات اهل کتاب نبوده وتنها قرآن،که حاکم بر کتب آسمانی پیشین است،قدرت حلّ اختلافات را دارد. ✔️پیام ها: 1- حلّ اختلافات فکری و ریشه دار،آن هم به دست پیامبری که درس نخوانده و مکتب نرفته،نشانه ی و حقانیّت قرآن است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ ... نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد 2- یکی از برکات قرآن،حل اختلافات است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ ... یَخْتَلِفُونَ 3- اختلاف از مردم است،وگرنه مکاتب الهی اختلاف ندارند. «هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ» 💠وَ إِنَّهُ لَهُدیً وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ«77» و البتّه که آن(قرآن)برای اهل ایمان،مایه ی رحمت و هدایت است. 💠إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ«78» بدون شک،پروردگار تو با حکم خود میانشان داوری خواهد کرد و او صاحب قدرت و آگاه است. 💠فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ«79» پس بر خداوند توکّل کن(و بدان)که تو بر حقّ آشکار هستی. ✔️پیام ها: 1- رفع اختلاف،نمونه ی روشن هدایت و رحمت الهی است. لَهُدیً وَ رَحْمَهٌ ... إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی 2- ایمان،سبب دریافت الهی است. «رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» 3- خداوند پیامبرش را دلداری می دهد. «إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی» 4- قضاوت،از شئون ربوبیّت الهی است. «إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی» 5-حکم های الهی،مخصوص ذات مقدّس اوست،زیرا جهل و ترس و غرائز و حوادث در او اثر ندارد و صد در صد عادلانه است. «بِحُکْمِهِ» 6- در قضاوت،علاوه بر عدالت،علم و قدرت نیز شرط است. «یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ» 7- توکّل بر خداوند،یکی از شرایط رهبر است. «فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ» 8-توجّه به حقانیّت راه و تلقین آن،انسان را در برابر حوادث زودگذر بیمه می کند. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ» 9- مخالفان پیامبر،بهانه جویی می کردند،وگرنه راه او ابهامی نداشت. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ» 10- توکّل بر خداوند تنها در مسیر حقّ معنا و ثمر دارد،نه در مسیر باطل. «فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ» 11- رهبر باید به راهش ایمان داشته باشد. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ» 💠إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ«80» بی شک،نمی توانی دعوت خود را به گوش مردگان برسانی،ونمی توانی کران را آنگاه که روی برمی گردانند و پشت می کنند،فراخوانی(و حقیقت را به آنان بفهمانی). @FATEMI133
اّ مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ«81» تو هدایت کننده کوران از گمراهیشان نیستی؛تو فقط می توانی سخن خود را به گوش کسانی برسانی که به آیات ما ایمان آورده اند و در برابر حقّ تسلیم هستند. نکته ها: ⬅مرگ و حیات در فرهنگ قرآن،هم به مرگ و حیات طبیعی و مادّی گفته می شود و هم به مرگ و حیات معنوی. قرآن،کسانی را که تحت تأثیر کلام حقّ قرار نمی گیرند،مرده می داند «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» چنانکه مکرّر می فرماید:شهدا را مرده ندانید،آنان زنده و شادمانند و به یکدیگر نوید می دهند و از رزق الهی کامیابند.بنابراین،زنده های سنگدل و لجوج،مرده اند،و شهیدان که از دنیا رفته اند،زنده اند.بهتر است مسئله را کمی باز و روشن کنیم: ✔مراحل حیات *حیات،دارای مراحلی است: 1.حیات .قرآن می فرماید: «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»خداوند زمین را بعد از مرگ به وسیله ی باران زنده می کند. 2.حیات .قرآن می فرماید: «یُحْیِیکُمْ»]ما به شما حیات دادیم. 3.حیات . «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا»تا افراد زنده را هشدار دهی.یعنی کسانی که عقل و فطرت سالم دارند ونیز می فرماید:دعوت انبیا برای حیات شماست، «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» 4.حیات واجتماعی. «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ»اگر با اجرای حکم قصاص،عدالت برقرار کردید،جامعه زنده است(وگرنه جامعه ی مرده ای دارید). 5.حیات . «یا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیاتِی» ای کاش برای حیات و زندگی حقیقی در آخرت چیزی می فرستادم و ذخیره ای می اندوختم. ✔️پاسخ یک اشکال ⬅️در تفسیر نمونه می خوانیم:فرقه ی وهّابیون،آیه ی «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» را دستاویز تفکّر انحرافی خود قرار داده،می گویند:پیامبر اکرم از دنیا رفته وهیچ سخنی را نمی شنود، بنابراین معنا ندارد که ما پیامبر را زیارت کنیم وخطاب به او مطالبی را بیان کنیم. ⬅️پاسخ فرقه ی مذکور این است که آیه در مقام یک تشبیه اجمالی است؛نظیر تشبیه قلب سنگدلان به سنگ در تأثیر ناپذیری، قُلُوبُکُمْ ... کَالْحِجارَهِ نه اینکه قلب آنان در همه چیز مثل سنگ است،زیرا قرآن،حیات برزخی را درباره ی شهدا پذیرفته ونسبت به آن، روایاتی از شیعه و سنّی نقل شده است: 1.محمّدبن عبدالوهّاب در کتاب الهدیه السنیه،ص 41،می گوید:پیامبر بعد از وفاتش دارای حیات ،برتر از حیات شهداست و سلام کسانی را که به او سلام می دهند می شنود. 2.روایات فراوانی در کتب شیعه واهل سنّت،در این زمینه آمده است که پیامبر و امامان علیهم السلام سخن کسانی را که بر آنها از دور و نزدیک، می دهند می شنوند و پاسخ می دهند و حتّی اعمال مردم بر آنان عرضه می شود. 3.ما خود شاهد هزاران نمونه از هستیم که عین سخن و درخواست افراد متوسّل، لباس عمل پوشیده است. 4.در صحیح بخاری می خوانیم:رسول خدا صلی الله علیه و آله با هلاک شده ی جنگ بدر گفتگو می کرد و همین که مورد سؤال عمر قرار گرفت،فرمود:«و الذی نفس محمد بیده ما انتم باسمع»به خدایی که جانم در دست اوست،شما از آنان شنواتر نیستید. 5.حضرت علی علیه السلام در پایان جنگ فرمود:لاشه ی کعب بن سور را بنشانند،سپس به او که هلاک شده بود فرمود:وای بر تو که علم و دانش،تو را سودی نبخشید و شیطان تو را گمراه کرد و به دوزخ فرستاد ✔️پیام ها: 1- کار کوردلان را به خداوند واگذار کن. فَتَوَکَّلْ ... إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی 2- اگر شنونده سنگدل باشد،سخن حقّ از گوینده ی پاک و شایسته نیز در او اثری ندارد.آری،لامپ سوخته با اتّصال به هیچ برقی روشن نمی شود. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ - إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» بر دل چه سود خواندن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ 3- بی اثر بودن تبلیغ پیامبران،به خاطر ابهام در کار نیست،بلکه به خاطر منکران است. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ - إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» 4- ایمان به منزله ی در کالبد است.کسانی که با دیدن معجزه وشنیدن منطق، ایمان نمی آورند،لاشه ای بی روح و مرده هستند. «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» آری حقّ شنوی و حقّ پذیری،نشانه ی سلامت روح است. 5-اگر انسان به یقین برسد،اعراض مردم در او اثری ندارد. «إِنَّکَ عَلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ - وَلَّوْا مُدْبِرِینَ» 6- افراد کر می توانند با اشاره چیزی بفهمند،ولی افراد شنوا که به حقیقت پشت کرده واز اهل حقّ دور شده اند، را هم نمی فهمند. «وَلَّوْا مُدْبِرِینَ» 7- بدتر از اعراض،تداوم اعراض است. «وَلَّوْا مُدْبِرِینَ» 💠وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّهً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ«82» و هرگاه سخن(و وعده ی عذاب الهی)بر مردم حتمی شود،جنبنده ای را برای آنان از زمین بیرون آوریم تا با مردم سخن گوید،که همانا مردم آیات ما را باور نمی کردند. @FATEMI133
نکته ها: *این آیه ظاهراً به جریان قبل از قیامت مربوط است که هرگاه قهر خداوند بر مردم حتمی شد،خدای متعال،با قدرت خود موجود زنده ای را از زمین بیرون می آورد،تا با مردم سخن گوید،و سخنش این است که:مردم ایمان نمی آورند. *گرچه کلمه ی دابّه به غیر انسان گفته می شود ولی بارها در قرآن،این کلمه در جایی به کار رفته که شامل انسان نیز می شود و از آن جا که دابّه باید در موقعیّتی باشد که حرفش نسبت به همه ی کفّار یک سند باشد،باید گفت:مراد از دابّه یک شخصیّت مهم است که در روایات،به علیّ بن ابی طالب علیهما السلام تفسیر شده است. *شاید هر یک از اولیای خدا که در آخرالزّمان قیام و حرکت فوق العاده ای انجام دهند و حقّ و باطل و مؤمن و کافر را از هم جدا سازند،نیز مشمول این آیه باشند.«و الله العالم» دابّه کیست و چیست؟ *در آیه،قرائنی است که نشان می دهد این دابّه موجود بسیار مهمی است،زیرا: 1.در آستانه ی قهر الهی ظاهر می شود. «إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ» اقتضای سخنان مهم آن است که از سرچشمه های مهم صادر شود. 2.به نحو استثنایی پیدا می شود. أَخْرَجْنا ... مِنَ الْأَرْضِ 3.حرف می زند، «تُکَلِّمُهُمْ» قضاوت می کند و از آینده مردم خبر می دهد. أَنَّ النّاسَ کانُوا ... 4.حرف او همچون صوراسرافیل،آخرین سخن است. «إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ» 5.کلمه ی دابّه،با تنوین،نشانه ی عظمت و بزرگی این موجود است. 6.آیه ی بعد،مربوط به رجعت است که اولیای خدا قبل از قیامت زنده می شوند. 7.آیه نمی گوید:«بآیات الله»بلکه می گوید: «بِآیاتِنا» گویا نشانه های او همان نشانه های خداوند است. جمع بندی میان این قرائن که در ظاهر آیه است و روایات متعدّدی که در تفاسیر آمده است، ما را به این حقیقت می رساند که بگوییم:مراد از «دَابَّهً مِنَ الْأَرْضِ» ،حضرت علیّ علیه السلام است. اوست که لایق است حرف آخر را بگوید وبر پیشانی بعضی،مهر عدم ایمان بزند واز آینده شوم گمراهان خبر دهد. *دو سؤال: 1.آیا کلمه ی دابّه،مخصوص جنبنده های غیر انسانی نیست؟ پاسخ: خیر،در قرآن بارها کلمه ی دابّه به کار رفته که شامل انسان نیز می شود،نظیر «وَ ما مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاّ عَلَی اللّهِ رِزْقُها»[27] 2.آیا اطلاق کلمه ی جنبنده بر حضرت علی علیه السلام توهین به آن حضرت نیست؟ پاسخ: هرگز؛همان گونه که اطلاق کلمه ی«بشر»بر پیامبر توهین نیست،و اطلاق کلمات «شیء،عالم،نور و وجود»بر خداوند جایز است،لکن فرق است میان علم،نور و وجود خداوند با سایرین. وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ«83» و(یاد کن)روزی که از هر امّتی گروهی از کسانی که آیات ما را انکار می کنند محشور می کنیم،پس آنان از پراکنده شدن منع می شوند. حَتّی إِذا جاؤُ قالَ أَ کَذَّبْتُمْ بِآیاتِی وَ لَمْ تُحِیطُوا بِها عِلْماً أَمّا ذا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ«84» چون گردآیند،(خداوند)می فرماید:آیا آیات مرا دروغ انگاشتید و حال آن که به آنها احاطه ی علمی نداشتید،آیا شما(در طول حیات جز تکذیب) چه می کردید؟ نکته ها: *با توجّه به اینکه در قیامت همه ی مردم محشور می شوند، «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً»[28] و آیه ی مورد بحث(83 نمل)می فرماید:از هر امّتی تنها گروهی را محشور می کنیم،روشن می شود که این آیه مربوط به قیامت نیست،بلکه مربوط به رجعت است که قبل از قیامت گروهی زنده می شوند. *در قرآن برای زنده شدن در دنیا،نمونه هایی آمده است،از جمله در سوره ی بقره می خوانیم:خداوند به گروهی فرمان مردن داد،سپس آنان را زنده کرد؛ «فَقالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ»[29] یا در جای دیگر می فرماید:ما شما را بعد از مرگ در همین دنیا زنده کردیم؛ «بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ[30]و به حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:تو با اذن من مرده ها را زنده از قبرها خارج می کنی؛ «إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتی بِإِذْنِی»[31]و درباره ی یکی از اولیای خدا می فرماید:او را برای صد سال میراندیم و بعد از این مدّت او را زنده کردیم؛ «فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَهَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ»[32] همچنین در روایات بسیاری نیز وارد شده است که قبل از قیامت، افرادی که در ایمان یا کفر برجستگی دارند،به اراده ی خداوند زنده می شوند و با حاکمیّت اهل حقّ،برای مدّتی زندگی می کنند و سردمداران کفر،کیفر می شوند. پیام ها: 1- حشر عمومی مردم،در قیامت است ولی حشر گروهی از کفّار ویژه در همین دنیاست. «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً» 2- تضادّ میان ایمان وکفر،در همه ی امّت ها بوده است. «مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ» 3- حشر قبل از قیامت،مخصوص کافر مطلق است. «مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا» (در روایات نیز آمده است:رجعت،مخصوص مؤمنان وکافران درجه یک است) 4- بدون آگاهی،چیزی را تکذیب نکنید. «أَ کَذَّبْتُمْ بِآیاتِی وَ لَمْ