eitaa logo
منبرک فاطمی
6.1هزار دنبال‌کننده
983 عکس
882 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️اما این ایثار و گذشت و فداکاری چه فوایدی برای انسان دارد. فواید ایثار زیاد است که فقط به چند مورد اشاره می کنیم. ✅آثار و فواید ایثار 👈رضایت خداوند: خدا از انسان راضی می شود. ماجرای انگشتر حضرت علی (علیه السلام) نمونه بارز این ماجرا است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مسجد بودند که این آیه نازل شد: «إنَّما وَليُّكُمْ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصلَّوهَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاهَ وَ هُمْ راكِعُونَ»؛ ولیّ شما تنها خدا و رسول او و کسانی که ایمان آورده‌اند؛ همان کسانی که نماز را بر پا می‌دارند و در حال رکوع نماز زکات می‌پردازند، می‎باشند. پیامبر سوال کردند چه کسی در نماز انفاق کرده است که این آیه نازل شده است؟ فقیری از مسجد بیرون آمد. گفت در مسجد بودم و از مردم کمک خواستم. هیچ کس کمک نکرد. دستانم را بلند کردم و به خدا عرض کردم خدایا شاهد باش به مسجد پیامبرت آمدم و کسی کمکم نکرد. در همین حال دیدم جوانی در رکوع نمازش دست خود را دراز کرد به نشانه این که انگشترم را بگیر. من هم انگشتر را از او گرفتم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتند آن جوان که بود؟ دیدند آن شخص حضرت علی (علیه السلام) بود. پاسخ به یک شبهه: می گویند حضرت علی (علیه السلام) که در نماز تیر از پایشان می کشند و متوجه نمی شوند، در نماز اینقدر توجهشان به اطراف پرت می شود؟ اولا ماجرای کشیدن تیر از پای حضرت را شیعیان نقل نکرده اند. هر کس آن را نقل کرده است خود می داند. آن مسأله را اهل سنت گفته اند. ثانیا اینها با هم منافاتی ندارد. اینکه حضرت در نماز انفاق کردند، امری مورد رضایت خداوند بود یا خیر؟ چه ایرادی دارد که انسان در نماز یک کار خدایی دیگر هم انجام دهد؟ با حضور قلب منافاتی ندارد. شما در نماز جماعت حضور قلب دارید و از طرفی می دانید امام جماعت الان در کدام رکعت است. خداوند در قرآن کریم می فرماید من هستم که توبه را از بندگانم قبول می کنم و من هستم که صدقات را می پذیرم. «أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ». چه بسا حضرت در مسجد فقیری ندید؛ بلکه دست خدا بود که به سمت حضرت دراز شده بود. در یک کار عبادی، انسان یک کار عبادی دیگر را هم انجام می دهد. پس رضایت الهی در ایثار است. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
✅برکت در زندگی: اگر به فکر برکت در زندگی هستیم اهل ایثار باشیم. برکت با میزان حقوق و میزان پول فرق می کند. درست است که میزان حقوق این ماه با ماه قبل ممکن است یکسان باشد؛ چه داده باشیم و نداده باشیم. اما برکت متفاوت است. شاید قرار بوده در این ماه بیمار شویم اما خدا بیماری را برداشته است. قرار بوده تصادف یا حادثه ای برای ما پیش بیاید اما خدا آن را برطرف کرده است. خدا به دارایی و زندگی ما برکت می دهد بدون اینکه ما قادر به محاسبه مادی آن باشیم. 🔹مثال ساده این مسأله در طبیعت و در بین سایر موجودات طبیعی این است که شما می بینید یک در هر بار زایمان چندین توله به دنیا می آورد ولی یک یا دو بره به دنیا می آورد. این همه گوسفند هم هر روز ذبح می کنند. اما شما می بینید خداوند به گوسفند برکت داده است. در دشت و صحرا که نگاه می کنید می بینید به ازای تعداد بسیار زیاد گوسفند، فقط یک سگ وجود دارد. 🔹برکت اینگونه است که به حساب نمی آید. مال دارد اما برکت ندارد. برخی هم حقوق پایینی دارند اما همان تا انتهای ماه برایش می ماند. 🔹برکت هم فقط به مادیات نیست. اینکه انسان فرزند خوبی داشته باشد، باقیات الصالحات خوبی داشته باشد، اینکه انسان بتواند در روضه اباعبدالله (علیه السلام) بنشیند و اشک بریزد برکت است. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
✅ایثارگری سید باقر شفتی مرحوم سید باقر شفتی، معروف به «حجت الاسلام»، عبادت او زیاد بوده و مناجات عشر را با می خواند و گاهی از گرسنگی غش می کرد. بعد از مدتی فقر، به ثروت رسید. زمانی تهیه کرده بود و برای خانواده خود می‌برد. در بین راه به رسید که از فرط گرسنگی بی حال شده بود و شیر نداشت تا به بچه‌هایش شیر بدهد. ایشان به حال حیوان ترحم کرده و جگر را به آن حیوان می‌دهد. سید باقر گوید: بعد از به آن حیوان وضع مالی او بسیار خوب شد. به حدی که افراد زیادی تحت تکفل ایشان بودند و دارای املاک فراوانی بود که در سال ۱۷ هزار تومان به پول آن زمان می داد. فتحعلی شاه گفت از مالیات شما صرف نظر کنیم. ایشان فرمود این مبلغ را واقعاً نمی گیرید، یا از دیگران زیادی می گیرید؟ فتحعلی شاه گفت: آنچه از شما گرفته نمیشود نسبت به مالیات دیگران می شود و جبران می‌گردد. ایشان نشد و فرمود: من مالیات خود را می دهم. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
✔️ایثار این است که انسان دیگران را بر خود مقدم بداند. حتی اگر طرف مقابل یکی از حیوانات و مخلوقات خدا باشد. ✅عزت: یکی دیگر از فواید و آثار ایثار، رسیدن به عزت است. «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» عزت برای خدا و رسولش و برای مؤمنین است.اگر عزت می خواهیم باید اهل ایثار باشیم. 🔹عزتی که شهدا در دنیا و آخرت کسب کردند به خاطر ایثار و آنها بود. اگر اهل ایثار نبودند که به جبهه نمی رفتند. این شهدای عزیز مدافع حرم مصداق بارز ایثار اند. اگر اینان به مبارزه با دشمنان نروند که کسی آنها را توبیخ نمی کند. از طرفی با وجود این که های وطنی، آنها را به شدت می کنند، اما این عزیزان این ایثار را می کنند و می بینید یک شهید دهه هفتادی، شهید بزرگوار محسن حججی اینگونه دنیا را متحول می کند. 🔹شهید بزرگوار ، از شهدای استان گیلان، زمانی که در عملیات، با حمله روبرو می شوند، ماسک خود را به صورت رزمنده ای که کنارش بوده می زند و خود شیمیایی می شود و بعدها از آثار شیمیایی به شهادت می رسد. یا شهید عزیز، حسین ، یک نوجوان ۱۳ ساله اینچنین فداکاری از خود نشان می دهد. اوج ایثار و ها به کربلا برمی گردد. 🔹شب حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) رو به اصحاب کردند و فرمودند من بهتر از خود کسی را نمی شناسم. و بیعت خود را از ایشان برداشتند و فرمودند از تاریکی شب استفاده کنید و بروید. اما ایثار یاران اباعبدالله نمونه ندارد… . مادران و پدران و خانواده شهدا ایثار را از ایشان یادگرفته اند. 🔹لحظات وداع شهدای مدافع حرم با خانواده و فرزندان خردسالشان بسیار دردناک است. شهیدی است از استان فارس و اهل کازرون، به نام شهید علی جوکار. وداع جانسوز ایشان با دختر ۳ ساله و پسر ۲ ساله اش بسیار جانسوز است. دختر شهید صدرزاده که دلتنگی پدر خواب شب را از او گرفته بود، با مادر خود درد دل می کند و آرزو می کند که ای کاش پدر را در خواب می دید. اما ای کاش آن دختر ۳ ساله کربلا، شب در خرابه خواب پدر را نمی دید… . 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
✅زیبایی ها و زشتی های کربلا- ✅با موضوع:ایثار👇👇 🔸@fatemi5
🌺 امام باقر علیه السلام: أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِیهِ كَمَلَ إِسْلَامُهُ وَ مُحِّصَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَقِیَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ وَفَاءٌ لِلَّهِ بِمَا یَجْعَلُ عَلَى نَفْسِهِ لِلنَّاسِ وَ صِدْقُ لِسَانِهِ مَعَ النَّاسِ وَ الِاسْتِحْیَاءُ مِنْ كُلِّ قَبِیحٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ النَّاسِ وَ حُسْنُ خُلُقِهِ. 🌹 چهار خصلت است كه در هركس باشد، ایمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات می‌كند كه از او راضی و خوشنود است: 1 - تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم به دوش می‌كشد. 2 - راست گوئی و صداقت با مردم. 3 - حیا و پاكدامنی نسبت به تمام زشتی‌ها در پیشگاه خدا و مردم. 4 - خوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانواده‌ی خود. بحارالا نوار، ج 66، ص 385، ح 48. @fatemi5
عشق کاری به قیل و قال ندارد عاشقی حرف جز کمال ندارد شاه عشّاق که مثال ندارد باغ او میوه‌ای کال ندارد نخل‌های علی نهال ندارد غیر راه علی مسیر ندیدم داخل خانه‌اش صغیر ندیدم سر بلندند؛ سر به زیر ندیدم من در این خانه غیر شیر ندیدم شیر بودن که سنّ و سال ندارد چون شده حیدری تبار؛ رقیّه هست اعجوبه‌ی وقار؛ رقیّه مثل عمّه شد استوار؛ رقیّه گرچه دیده سه تا بهار؛ رقیّه در کمالات؛ او مثال ندارد بر رخ او خدا نقاب کشیده روی او پرده‌ی حجاب کشیده جای چشمانش آفتاب کشیده صورتش به ابوتراب کشیده حیف در زندگی مجال ندارد خوشی از عمر خویش دیده؟ ندیده نازدانه‌ست ناسزا نشنیده پابرهنه به روی خار دویده گرچه کودک، ولی شده‌ست خمیده او الفباش غیر دال ندارد مثل یک شیشه‌ی بلور، شکسته همچو خشتی که در تنور شکسته سنگ خورده ولی غرور شکسته زیورش را کسی به زور شکسته نزن او با کسی جدال ندارد بر سرش ریخت آسمان خرابه زخم‌ها خورد از زبان خرابه معجر پاره؛ تازیانه؛ خرابه آه؛ پروانه در میان خرابه جای سالم به روی بال ندارد بین انظار رفت مسخره کردند سر بازار رفت مسخره کردند دست به دیوار رفت مسخره کردند کوچه هر بار رفت مسخره کردند معجر پاره قیل و قال ندارد زجر ول‌کن نبود؛ حرمله می‌زد دخترک را بدون فاصله می‌زد گردنش را گرفت سلسله می‌زد گفت جامانده‌ام ز قافله می‌زد طفل ترسیده که سؤال ندارد کنج ویرانه غصّه دور و برش ریخت خشت‌ها بالشی به زیر پرش ریخت دختر شاه بود و موی سرش ریخت گریه‌ها وقت دیدن پدرش ریخت خواهشی او جز وصال ندارد
عشق کاری به قیل و قال ندارد عاشقی حرف جز کمال ندارد شاه عشّاق که مثال ندارد باغ او میوه‌ای کال ندارد نخل‌های علی نهال ندارد غیر راه علی مسیر ندیدم داخل خانه‌اش صغیر ندیدم سر بلندند؛ سر به زیر ندیدم من در این خانه غیر شیر ندیدم شیر بودن که سنّ و سال ندارد چون شده حیدری تبار؛ رقیّه هست اعجوبه‌ی وقار؛ رقیّه مثل عمّه شد استوار؛ رقیّه گرچه دیده سه تا بهار؛ رقیّه در کمالات؛ او مثال ندارد بر رخ او خدا نقاب کشیده روی او پرده‌ی حجاب کشیده جای چشمانش آفتاب کشیده صورتش به ابوتراب کشیده حیف در زندگی مجال ندارد خوشی از عمر خویش دیده؟ ندیده نازدانه‌ست ناسزا نشنیده پابرهنه به روی خار دویده گرچه کودک، ولی شده‌ست خمیده او الفباش غیر دال ندارد مثل یک شیشه‌ی بلور، شکسته همچو خشتی که در تنور شکسته سنگ خورده ولی غرور شکسته زیورش را کسی به زور شکسته نزن او با کسی جدال ندارد بر سرش ریخت آسمان خرابه زخم‌ها خورد از زبان خرابه معجر پاره؛ تازیانه؛ خرابه آه؛ پروانه در میان خرابه جای سالم به روی بال ندارد بین انظار رفت مسخره کردند سر بازار رفت مسخره کردند دست به دیوار رفت مسخره کردند کوچه هر بار رفت مسخره کردند معجر پاره قیل و قال ندارد زجر ول‌کن نبود؛ حرمله می‌زد دخترک را بدون فاصله می‌زد گردنش را گرفت سلسله می‌زد گفت جامانده‌ام ز قافله می‌زد طفل ترسیده که سؤال ندارد کنج ویرانه غصّه دور و برش ریخت خشت‌ها بالشی به زیر پرش ریخت دختر شاه بود و موی سرش ریخت گریه‌ها وقت دیدن پدرش ریخت خواهشی او جز وصال ندارد
در ادامه بحث زیبایی ها و زشتی های کربلا به یکی دیگر از زشتی های یزیدیان که ظلم است می پردازیم. ✅مصادیق ظلم تشبیه به یکی از این مهمترین مسائلی که باید توجه داشته باشیم تشبیه به ظالم است، گاهی اوقات انسان به ظاهر ظلمی انجام نمی دهد اما خودش را ظالمان می کند، مثلا نوع پوشش و لباس دشمنان را دارد. 🔹در حدیث قدسی خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «لا تلبسوا لباس اعدائي و لا تطمعوا مطاعم اعدائي و لا تسكلوا مسالك اعدائي فتكونوا اعدائي كماهم اعدائي»؛ لباس دشمنان مرا نپوشيد، غذاهاي دشمنان مرا نخوريد و روش هاي دشمنان مرا پيروي نكنيد كه اگر چنين كنيد شما هم دشمنان من خواهيد بود همچنان كه آنان دشمنان من هستند. 🔹نوع لباسی که انسان به تن دارد شخصیت انسان را شکل می دهد. آیا درست است که شیعه امام حسین (علیه السلام) لباس یزیدیان را به تن کند؟! یا منتظران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) لباس دشمنانش را به تن کنند؟! «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ»؛ هر کس که به قومی شباهت پیدا کند از آن قوم به حساب می آید. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
🔹اگر شباهت به قوم اباعبدالله داشتیم از اباعبدالله هستیم و اگر شبیه یزیدیان باشیم از آنها محسوب می شویم. فرعون داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید. روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد. پرسید: تو کیستى؟ گفت: من پیامبر خدا که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام . دلقک از همانجا بازگشت، لباسى شبیه لباس موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت، نزد فرعون آمد. از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى (علیه السلام) کرد. آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را با لشکرش در رود نیل غرق ساخت، آن مرد را نجات داد. موسى عرض کرد: پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى، با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: اى موسى! من عذاب نمى کنم کسى را که به شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد. 🔹کسانی که لباس انسان های بی دین را به تن می کنند. مدل مو، مدل محاسن، مانتو، شلوار و … برای فلان انسان ظالم هست، در گناه آنها شریک اند، چون لباس آنها را به تن می کنند. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
2- ✅یاری رساندن به دشمنان: اینجا هم مانند مورد قبل ظاهرا خود شخص ظلمی انجام نداده اما برای ظالم دلسوزی می کند و خیری به او می رساند. مردی بود که -به اصطلاح امروز- یک بنگاه اجاره وسایل حمل و نقل داشت که آن زمان بیشتر شتر بود. گاهی دستگاه خلافت، شترهای او را برای حمل و نقل بار می‌خواست. هارون برای یک سفری که می‌خواست به مکه برود، او را اجاره کرد. صفوان، روزی نزد امام کاظم (علیه السلام) رفت. امام فرمود: «چرا شترهایت را به این مرد ظالم ستمگر اجاره دادی؟». گفت: «من این شترها را برای سفر معصیت اجاره ندادم؛ برای سفر حج و سفر طاعت اجاره دادم وگرنه چنین نمی‌کردم». امام فرمود: «پول‌هایت را گرفته‌ای یا نه؟» عرض کرد: «خیر». حضرت فرمود: «به دل خودت مراجعه‌ کن. الآن‌ که شترهایت را به او اجاره داده‌ای، آیا دوست داری که لااقل هارون این‌قدر در دنیا زنده بماند که برگردد و اجاره شترهای تو را بدهد؟». گفت: «بله». امام(علیه السلام) فرمود: «تو همین مقدار راضی به بقای ظالم هستی و همین گناه است». 🔹پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: در روز قیامت صدا می زند «أین ظلم و اعوان ظلمو و اشباه ظلم» کجایند ظالمان و اطرافیان ظالمان و کسانی که به ظالمین خیر می رساندند یا کسانی که خود را شبیه ظالمان می کردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در ادامه می فرمایند: حتی کسانی که برای ظالمین تراشیده اند یا دواتی را لیقه کرده اند، همه آنان را در تابوتی از آتش قرا می دهند و به جهنم می برند. 🔸گاهی اوقات از استفاده می کنیم که سودش به جیب دشمنان و ظالمان مانند آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی می رود که این ها عقوبت دارند. برخی برای کارشان می گویند اگر بد بود وارد نمی کردند، بحث وارد کنندگان که مشخص است، عذاب خواهند شد، ولی شما هم عقوبت می شوید. اگر روزی شراب و گوشت خوک یا کوسه وارد شد آیا می توانیم استفاده کنیم؟! نفع رساندن به ظالم، ظلم است. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
✅در روایت آمده است که امام صادق (علیه السلام) جریانی را نقل کردند که از قول امام کاظم (علیه السلام) و بزرگان دیگری هم آمده است، روایت چنین است: «عن عليِّ بن أبي حمزة قال: كان لي صديقٌ من بني اُميّة فقال لي استأذن لي علي أبي عبدالله عليه السّلام، فاستأذنت له عليه فأذن له، فلمّا أن دخل سلّم و جلس، ثمَّ قال: جعلت فداك إنّي كنت في ديوان هؤلاء القوم فأصبت من دنياهم مالاً كثيراً و أغمضت في مطالبه؟ فقال له أبو عبدالله عليه السّلام: لو لا أنَّ بني اُميّة وجدوا من يكتب لهم و يجبي لهم الفييء و يقاتل عنهم و يشهد جماعتهم لما سلبونا حقّنا، و لو تركهم الناس و ما في أيديهم ما وجدوا شيئاً إلّا ما وقع في أيديهم، قال: فقال الفتي: جعلت فداك فهل لي مخرجٌ منه؟ قال: إن قلتُ لك تفعل؟ قال: أفعل، قال له: اخرج من جميع ما اكتسبت في ديوانهم و من عرفت منهم رددت عليه ماله و من لم تعرف تصدَّقت به و أنا أضمن لك علي الله عزَّوجلَّ الجنّة، قال: فأطرق الفتي طويلاً ثمَّ قال: قد فعلت جعلت فداك، قال ابن أبي حمزة فرجع الفتي معنا إلي الكوفة فما ترك شيئاً علي وجه الأرض إلّا خرج منه حتّي ثيابه الّتي كانت علي بدنه، قال: فقسمت له قسمة و اشتريت له ثياباً و بعثنا إليه نفقة قال: فما أتي عليه إلّا أشهر قلائل حتّي مرض فكنّا نعوده، قال: فدخلت عليه يوماً و هو في السوق قال: ففتح عينه ثمَّ قال: يا عليُّ و في لي والله صاحبك ثمَّ مات فتولّينا أمره فخرجت حتّي دخلت علي أبي عبدالله عليه السّلام فلمّا نظر إليَّ، قال: يا عليُّ و فينا و الله لصاحبك، قال: فقلت: صدقت جعلت فداك هكذا و الله قال لي عند موته» 🔹علي بن حمزه مي گويد: دوست جواني داشتم كه شغل نويسندگي در دستگاه بني اميّه را داشت. روزي آن دوست به من گفت: از امام صادق (عليه السّلام) براي من وقت بگير تا به خدمتش برسم. من از حضرت اجازه گرفتم تا او شرفياب شود، حضرت اجازه دادند و در وقت مقرّر من با او خدمت حضرت رفتيم. دوستم سلام كرد، نشست و گفت: فدايت شوم. من در وزارت دارائي رژيم بني اميّه مسئوليّتي دارم و از اين راه ثروت بسياري اندوخته ام و بعضي خلاف ها انجام داده ام! حضرت فرمود: اگر بني اميّه افرادي مثل شما نداشتند تا برايشان جمع كند و در جنگ ها و جماعات آن ها را همراهي كند، حق ما را غصب نمي كردند! جوان گفت: آيا راه نجاتي براي من هست؟ حضرت فرمود: اگر بگويم عمل مي كني؟ گفت: آري. حضرت فرمود: آنچه از مال مردم نزد تو هست و صاحبانش را مي شناسي به آن ها برگردان و آنچه كه صاحبانش را نمي شناسي از طرف آن ها صدقه بده. من در مقابل اين كار بهشت را براي تو مي كنم! جوان سر به زير انداخت و مدّتي طولاني فكر كرد و سپس گفت: فدايت شوم دستورت را اجرا مي كنم. علي بن حمزه مي گويد: من با آن جوان برخاسته و به كوفه رفتيم. او همه چيز خود و حتّي لباس هايش را به صاحبانش برگرداند و يا صدقه داد، من از دوستانم مقداري پول براي او جمع كردم و لباس برايش خريداري نمودم و خرجي هم براي او مي فرستاديم. چند ماهي از اين جريان گذشت و او شد، ما مرتّب به عيادت او مي رفتيم. روزي نزد او رفتم، او را در حال جان دادن يافتم، چشم خود را باز كرد و گفت: اي علي! آنچه دوست تو ( امام صادق عليه السّلام) به من وعده داد به آن وفا كرد. اين را بگفت و از دنيا رفت. ما او را غسل داده كفن كرده و به خاك سپرديم. مدّتي بعد خدمت امام صادق (عليه السّلام) رسيدم، همين كه حضرت مرا ديد فرمود: اي علي! ما به وعده ي خود در مورد دوست تو وفا كرديم. من گفتم: همين طور است فدايت شوم. او هم هنگام مردن اين مطلب را به من گفت. «وَ لا تَرْكُنوا اِلَي الَّذينَ ظلموا فتمَسَّكُمُ النّارُ»؛ و به ستم‌پیشگان [مشرک‌] گرایش نیابید که آتش دوزخ به شما خواهد رسید و در برابر خداوند سروری ندارید، و یاری نیز نخواهید یافت 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
✅گریه بخاطر تعریف از خارجی ها نقل شده که شیخ زاهد از عرفای بسیار زاهدی بودند که شاگردانی عالی تربیت کرد. در اواخر عمر چشمانش ضعیف شده بود روزی منزل شخصی مهمان بودند، فرمودند: هوا گرم است، بادبزنی بیاورید. صاحب خانه ای آورد، روی صندلی گذاشت و روشن کرد و چون هوا خنک شد شیخ به آن شخص گفت: احسنت به این خارجی ها را که چه چیزهای خوبی درست می کنند و چه خدمت هایی می کنند. آن شخص می گوید از اتاق بیرون رفتم، وقتی برگشتم دیدم شیخ زار زار می کند. علت را پرسیدم، شیخ فرمود: از خارجی ها و مشرک ها تعریف کردم، دانم این کار من درست بود یا نه؟ 🔹نقل شده كه پيامبري از بني اسراييل وارد شهري شد، در همان ابتداي ورود ديد كه يك عابد و زاهدي زير رفته و سرش بيرون مانده بود كه ها سرش را خورده بودند، تعجب كرد از اينكه عالم عابد و زاهدي كه ۷۰ سال در راه خدا قدم برداشته و رياضت كشيده است، چرا بايد به اين نحو بميرد؟ و پس از آن مطلع شد كه حاكم آن شهر مرده و تشييع جنازه ي با و مهمي از او كرده اند! با خدا مناجات كرد و بيان داشت: «خدايا چه حكمتي در كار است؟ عالم زاهد بايد آنگونه بميرد و حاكم ظالم اينگونه با عظمت و جلال دفن شود؟! خطاب شد آن عالم چند روز قبل حاجتي داشت و براي رفع آن به اين حاكم مراجعه كرد، نبايد چنين مي كرد «وَ لا تَرْكُنوا اِلَي الَّذينَ ظلموا فتمَسَّكُمُ النّارُ».[۷] و اين ظالم حاجت او بر برآورده كرد و به گرفتاريش رسيدگي نمود، پس آن عالم دارد و براي اينكه كيفرش به قبر و برزخ و قيامت كشيده نشود در اين دنيا مجازاتش كرديم و آن ظالم نيز از آنجا كه ظلم هاي فراوان كرده بود، نتيجه ي اين كار خوبش را (برآورده كردن حاجت ) در همين دنيا به او داديم و نخواستيم كه پاداشش را در عالم آخرت به او بدهيم؛ لذا آن تشريفاتي را كه براي اين حاكم قائل شدند نتيجه و پاداش آن خدمتي بود كه به آن عالم كرده بود. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
این دومین مورد از مصادیق ظلم بود که خیر رساندن به ظالم بود.
3- بودن به ظلم: ✅مورد بعدی از مصادیق ظلم راضی بودن به عمل ظالم است. «الراضی بفعل قوم کالداخل معهم فیه» هر کس که به کار گروهی از مردم خرسند باشد، مانند آن است که در آن کار، با آنها همراهی کرده است. امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه می فرماید: «إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا فَقَالَ سُبْحَانَهُ فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِین»‏؛ ماده شتر قوم ثمود را یك نفر كشت ولى خداوند همه را عذاب کرد؛ زیرا همه از كشتن آن خشنود بودند. از این رو قرآن کریم تمام افراد آن قوم را شریک در جرم معرفی کرده و می فرماید: همه او را کشتند. 🔹شخصی نقل می کرد که دیدیم یکی از افرادی که با عمر سعد به کربلا رفته بود موقع رفتن سالم بود ولی برگشت بدون اینکه زخم شمشیری روی چشمش باشد. علت را از او پرسیدم. گفت: شب یازدهم محرم خوابم برد و در عالم خواب دیدم دو تا ملک آمدند و گفتند که با شما کار دارد. من که می دانستم در کشتن نوه پیامبر دست داشتم گفتم من با پیامبر کاری ندارم، این ملائک یقه ام را گرفتند و کشان کشان روی زمین بردند تا نزد پیامبر رسیدیم. نه نفر دیگر هم آن جا بودند. جلوی پیامبر پرخونی بود و لباس های پیامبر و خودش هم بسیار محزون بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) رو به من کرد و فرمود: خجالت نکشیدی؟! از خدا حیا نکردی که فرزندم را این گونه به شهادت رساندی؟! سپس شمشیر را برداشتند و نفر اول را که زدند سر از تنش جدا شد و تمام وجودش آتش گرفت و بقیه هم همینطور تا این که نوبت به من رسید. به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتم به خدا قسم من حتی پرتاپ نکردم و یک چوب و شمشیر و نیزه نزدم و فقط از دور می کردم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند تو به کار آن ها راضی بودی و دست در داخل تشت پر زدند و روی چشمان من کشیدند وقتی از خواب بیدار شدم نابینا شده بودم. 🔸در تاریخ این که کسی کاری خوب یا بد را انجام داده باشد و ما هم به آن کار راضی باشیم در آن شریکیم. تمام کسانی که برای تشییع پیکر شهید حججی شرکت کردند و به کار شهید حججی راضی بودند و دشمنانش را لعن و نفرین کردند در ثواب شهادت او شریک می شوند. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
✅ستايش از پادشاه ستمكار جناب شيخ، دوستان و شاگردان خود را از همكاري با دولت حاكم (پهلوي) و به خصوص از تعريف و تمجيد آنان بر حذر مي داشت. يكي از شاگردان شيخ از وي نقل كرده است كه فرمود: «روح يكي از را در برزخ ديدم محاكمه مي كنند و همه كارهاي سلطان جائر زمان او را در نامه ثبت كرده و به او نسبت مي دهند. 🔸شخص مذكور گفت: من اين همه جنايت نكرده ام. به او گفته شد: مگر در مقام تعريف از او نگفتي: عجب به كشور داده است؟ گفت: چرا! به او گفته شد: بنابراين تو راضي به او بودي، او براي حفظ سلطنت خود به اين جنايات دست زد». در نهج البلاغه آمده است كه امام علي (عليه السلام) فرمود: «الرّاضي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُمْ، وَ عَلي كُلِّ داخِلٍ فِي باطِلٍ إِثْمانِ: إِثْمُ العَمَلِ بِهِ، وَإثْمُ الرِّضا بِهِ»؛ هر كه به كردار عدّه اي راضي باشد، مانند كسي است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلي دست زند او را دو گناه باشد؛ گناه انجام آن و گناه راضي بودن به آن. 🔹می گوییم «يا ليتنا كنا معكم فافوز فوزاً عظیما» یا ابا عبدالله کاش ما با شما بودیم. ما اجازه نداریم که با ظالم مشارکت و مجالست کنیم. «فلا تقعد بعد ذکرا مع قوم الظالمین» ای پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از این ذکر نمی توانی با ظالمین مجالست کنی. بعضی افراد خیلی راحت با ظالمین نشست و برخاست می کنند، این نشست و برخاست ها گاهی هستند. کسانی که در کانال های ضد انقلاب و ضد دین شریکند، به کار آنها راضی اند، چون سیاهی لشکر دشمنان را زیاد می کنند و به آنها ارج و قرب می دهند. کسانی که در لشکر عمر سعد سیاهی لشکر بودند و تعداد را زیاد کردند هم قاتل اباعبدالله بودند. اگر اطرافیان فرعون نبودند فرعون، فرعون نمی شد. امروزه هم کسانی که در کانال های ضد انقلاب عضو هستند باعث شدند که این کانال ها اینقدر قدرتمند شوند. چون تعداد اعضا را زیاد می کنند پس آن ها راضی به این کار هستند. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
4- در برابر ظلم: 🔹عقوبت بعدی در مورد فردی هست که در مقابل ظالم و ظلم سکوت می کند. مردم مظلوم را قطعه قطعه می کنند، در افغانستان سر کودکان از تن جدا می کنند و در یمن مظلوم کشی شروع شده، مردم مظلوم فلسطین با این وضع فجیع زندگی می کنند، سکوت می کند و حاضر نیست در یک راهپیمایی شرکت کند. این سکوت در برابر ظلم است. 🔸یا در کشور خودمان گاهی ظلم هایی انجام می شود که سکوت می کنند. همین اتفاقی که اخیرا افتاد که کارگران مظلوم را کتک زدند، نباید سکوت کنیم، به چه مجوزی کارگری که اعتراض و اعتصاب کرده را کتک می زنید؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) دست کارگر را می بوسید. شما کتک می زنید؟ مظلوم پیدا کرده اید؟ موقع انتخابات که می شود کنار این کارگرها عکس یادگاری می گیرید. به آن کارگری که برای شما اشک می ریزد ماشین هدیه می دهید. دم از حقوق شهروندی می زنید. پس چرا از حقوق کارگر دفاع نمی کنید. اینجا جمهوری اسلامی است. چرا باید به کارگران ظلم شود؟ چرا باید به دست فروشی که را جمع کرده اید، توهین شود؟ بساطش را جمع کرده اید چرا بی ادبی می کنید؟ این شخص مجبور است دست فروشی کند، حالا قانون است که جمع کنید، جمع می کنید اما با عزت و احترام این کار را انجام دهید. چه کسی به شما مجوز این کار را داده است؟ آنها را کتک بزنید، وسایلشان را بشکنید. کجای دین چنین اجازه ای به شما داده؟ 🔹حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «یوم المظلوم علی الظّالم اشدّ من یوم الظّالم علی المظلوم»؛ روزی که ظالم به مظلوم ظلم می کند، روزی نیست، اما روزی که خداوند انتقام خواهد گرفت، روز سختی برای شما ظالمین است. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
✅«وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»؛ ما اراده کردیم به کسانی که در روی زمین تضعیف شده اند نعمتی گران ارزانی داریم و آنان را پیشوایان و آنان را وارثان گردانیم… روزی مستضعفین حاکمان عالم خواهند شد، حال شما ظالمان به این مظلومان ظلم کنید! شما ظلم صفتان و کلاشان، شما که خون مردم بی گناه را مکیدید و به قدرت رسیدید، شمایی که اختلاس کردید، شمایی که حقوق نجومی گرفتید، روزی مظلومان عالم بر قدرت خواهند نشست، آن روز می بینید که شما چطور زیر دست و پا قرار خواهید گرفت. سکوت در برابر ظلم به مظلوم، در هر جایی که باشد، جایز نیست. آخرین وصیّت امام حسین (علیه السلام) در عصر عاشورا به فرزندش امام سجاد (علیه السلام) این بود که: پسرم بپرهیز از ظلم کردن به کسی که جز خدا یاوری ندارد. خداوند انتقام خواهد گرفت از کسانی که به هر طریق ظلم می کنند. کسانی که جلسات پرخرج با پول بیت المال می گیرند ظالم اند و به مردم ظلم می کنند، باید پاسخ دهند. همین هفته پیش در مشهد با اینکه شهرداری تالار مجللی دارد، برای افتتاحیه شورای شهر و شهرداری یکی از مجلل ترین هتل های مشهد را با پول بیت المال گرفته اند. با کدام مجوز؟ مگر شهرداری هتل نساخته است؟ با پول بیت المال چطور برای خودتان ارج و قرب قرار می دهید؟ «إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ»؛ البته ستمکاران را رستگاری نیست. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
۱۶ سال پیش در سال ۸۰ مگر مقام معظم رهبری (مدظله عالی) فرمان هشت ماده ای ندادند؟ که جلو بی عدالتی ها و اختلاس ها گرفته شود؟ چرا عمل نمی کنید؟ مقام معظم رهبری (مدظله عالی) هر چه دستور می دهند، شما هر کاری می خواهید انجام می دهید. این مردم ساکت نخواهند نشست. حکومت به کفر پا برجا می ماند اما به ظلم پا برجا نخواهد ماند. مردم صبر می کنند اما شما خیلی به مردم ظلم می کنید. امام صادق (عليه السلام) فرمود: پيرمرد عابدى در ميان بنى اسرائيل در زمانهاى قبل به عبادت و راز و نياز با خدا، معروف بود، روزى در وسط هاى نماز دو كودكى را در كنار خود ديد كه خروسى را گرفته اند و پرهاى او را مى كنند. او توجه به كار كودكان نكرد و به عبادت خود ادامه داد (و با اينكه مى بايست آنها را از اين كار ظالمانه نهى كند، چيزى به آنها نگفت). خداوند بر او غضب كرد، و به زمين فرمان داد تا او را در كام خود فرو برد، زمين او را زنده در خود فرو برد، و او در اعماق زمين همچنان و هميشه فرو مى رود و اين است نتيجه شوم ترك نهى از منكر و سرنوشت پر ازعذاب عابد جاهلى كه به عبادت خشك ادامه داد، و مسائل فرعى را بر مسائل اصلى مقدم مى داشت.[۱۱] امر به معروف و نهی از منکر فقط در رابطه با حجاب نیست. یکی از مهم ترین منکرات ظلم است. انسان باید نهی از منکر انجام دهد.‌
✅سکوت زیان بار در این باره روایت است، روزی امام صادق (علیه السلام) در جمع اصحاب خویش فرمودند: یکی از دانشمندان را به حال نشسته در خود نگه می دارند و به او گفته می شود تازیانه عذاب به تو باید بزنیم، با حال ترس می گوید: طاقت این عذاب را ندارم. در دفعه دوم و سوم ارفاق می شود تا می رسد به یک تازیانه، باز می گوید: طاقت ندارم. مأموران خدا اظهار می دارند چاره ای نیست، باید این تازیانه را به تو بزنیم. مرد عالم می پرسد: سبب این عذاب چیست؟ گفته می شود: همانا تو ضعیف را در زیر شکنجه و قوی دیدی و به او کمک نکردی: «فَجَلَّدُوهُ جَلَدَةً مِن عَذابِ اللّه فامَتَلأ قَبرُهُ نارا»؛ پس یک تازیانه بر او می زنند که قبرش پر از آتش می شود. گاهی اوقات می بینیم که ظلم بعضی از دستورات است. مثلا ظلم، آدم کشی است. این که دستور داده می شود که غربالگری و سقط جنین کنید. در بسیاری از مواقع این سقط جنین ها حرام است. چون معمولا به دنیا آمدن این نوزاد هم باید برای مادر ضرر داشته باشد و هم برای فرزند، اما گاهی اوقات پزشکان دستور می دهند که غربالگری انجام شود. این ظلم است. « ِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»؛ به کدامین گناه دارید آن ها را می کشید؟! اگر در دوران جاهلیت فقط دختران زنده به گور می شدند اما حالا با این جریان هم دختر و هم پسران زنده به گور می شوند. کسانی که ظلم می کنند پا بر چا نخواند ماند. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
خواب نادرشاه افشار نادر شاه افشار شبی بسیار استرس داشت و خوابش نمی برد و راه می رفت. معین الممالک که از اصحاب سرّ نادر شاه بود علت را از نادرشاه می پرسد. نادر شاه این گونه بیان می کند که جوان بودم و شبی در خواب دیدم که دو فرشته با عزت نزد من آمدند و به من گفتند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) با شما کار دارد. نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) رفتم و ایشان دو شمشیر به کمرم بستند و فرمودند تو حاکم خواهی شد اما به مردم ظلم نکن. از آن شب به بعد اتفاقی افتاد و من به قدرت رسیدم و حاکم شدم. امشب همان دو فرشته را در عالم خواب دیدم که غضب آلود بودند و گفتند: پیامبر (صلی الله علیه و آله) با تو کار دارد و من را به زور نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) بردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) خشمگین بود و پرسیدند مگر نگفتم به مردم ظلم نکن. آن دو شمشیر را از کمرم باز کردند. احساس می کنم امشب قرار است که اتفاقی بیفتد. سحر سر از تن نادرشاه جدا شد.
این نتیجه کسی است که ظلم می کند. پيرمردي صادق مي گفت: پس از انقلاب مشروطيت كه سربازان محمد وليخان سپهسالار وارد تهران شدند، به چشم خودم ديدم كه روزي در نواحي قنات آباد، دو نفر سوار بر اسب و مسلح– به طوري كه قطارهاي فشنگ را روي سينه خود بسته بودند– از وسط خيابان به طرف امامزاده حسن مي رفتند. يكي از آن سربازان، چپقي بلند در دست داشت و مشغول كشيدن بود. در كنار خيابان، درويشي فقير كه سر خود را تازه با تيغ تراشيده بود، نشسته و سر به زانوي تفكر گذارده و به حال خود مشغول بود. همين كه اين دو نفر تفنگچي از آن جا عبور كردند و چشمشان به اين پيرمرد سر تراشيده افتاد، آن سرباز چپق به دست، به سوي درويش آمد و از روي اسب خم شد و آتش چپق خود را روي سر او خالي كرد و رفت! درويش سر خود را از روي زانو برداشت و نظري كرد و گفت: اين كدو، صاحب دارد! سرباز ظالم هنوز يك ميدان جلو نرفته و به امامزاده حسن نرسيده بود. من چون در راه بودم، به آن جا رسيدم، ديدم گروهي از دور مشغول تماشاي آن تفنگچي هستند. اسبش او را به زمين زده بود، يك دست بر روي سينه او گذارده و با دست ديگر، مرتباً بر سرو سينه و بدنش مي كوفت، تا او را در زير پاي خود به هلاكت رسانيد.[۱۳]
ظلم کردی جواب ظلمت را قبل از آخرت، در همین دنیا خواهی دید. «ذلک بما قدمت يداک».[۱۴] البته عذاب اخروی عذاب بالاتری است. صدام قبل از عذاب آخرت، در همین دنیا عذاب شد. محمدرضا پهلوی قبل از آخرت در همین دنیا عذاب شد و همین عذاب کافیست که هیچ کشوری به او اجازه ورود نداد و در مصاحبه تصویری با فرح در اینترنت موجود است، که می گوید ما را داخل اتاقی در بیمارستان قرار دادند که تمام پنجره ها حصار داشتند و سمت در رفتم که باز کنم، دیدم از داخل دستگیره ندارد. فهمیدم ما را در داخل تیمارستان قرار دادند. این ثمره اعتماد و اطمینان و لبخند به آمریکا است. بیشترین خوش خدمتی را محمدرضا انجام داد که عقوبتش را در این دنیا قبل از آخرت دید که قطعاً عذاب آخرت بیشتر خواهد بود. نمرود رو به حضرت ابراهیم (علیه السلام) کرد و پرسید که این سربازان شما کجا هستند؟ خداوند در همین لحظه پشه ای را فرستاد و داخل بینی نمرود رفت و نصف بدنش شل شد. نمرود سرش را به دیوار میزد که دردش آرام گیرد. خداوند به حضرت ابراهیم (علیه السلام) فرمودند برو و به نمرود بگو مگر خدا نیست؟! یا آن نیمه فلج را خوب کند و پشه بتواند بیرون بیاد یا آن نیمه دیگر را از بین ببرد. آن قدر نمرود سرش را به دیوار کوبید تا هلاک شد.
امام على (عليه السلام) می فرمایند: «مَنْ ظَلَمَ أَفْسَدَ أَمَرَهُ وَ مَنْ جَارَ قَصُرَ عُمُرُه‏»؛[۱۵] هر كس ظلم كند، امرش فاسد و عمرش كوتاه مى شود. اینها عاقبت ظلم است. «أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُقِيم».[۱۶] بدانيد كه همانا ستمگران در عذابى پايدارند. اما مهمترین ویژگی یاران اباعبدالله ظلم ستیزی آن ها بود. نه تنها زیر بار ظلم نرفتند و آن را نپذیرفتند و در مقابلش سکوت نکردند، بلکه ظلم ستیز بودند. مثل کسانی نبودند که سال ۸۸ در مقابل ظلم سکوت کردند. داستان حبیب نجّار که داستانش در سوره مبارکه یس آمده و معروف به مؤمن آل یس بود. «وَجَآءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَی قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُواْ الْمُرْسَلِینَ اتَّبِعُواْ مَن لَّا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَهُم مُّهْتَدُونَ»[۱۷] و از دورترین منطقه شهر، مردی با شتاب آمد (و) گفت: ای قوم من! از این انبیا پیروی کنید. از کسانی که پاداشی درخواست نمی کنند و خود هدایت یافته اند پیروی کنید. امر به معروف و نهی از منکر کرد. او را به درخت بستند و با ارّه نصف کردند، اما او وظیفه اش را انجام داد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «سُبّاقُ الْأُمَمِ ثَلاثَةٌ لَمْ یَکْفُرُوا بِاللّهِ طَرْفَةَ عَیْن: عَلِىُّ بْنِ أَبِى طالِب (علیه السلام) وَ صاحِبُ یس وَ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَونَ، فَهُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ عَلىٌّ أَفْضَلُهُم»؛ پیشگامان امتها سه نفر بودند که هرگز حتى به اندازه یک چشم به هم زدن به خدا کافر نشدند: على بن ابى طالب (علیه السلام)، و صاحب یس (حبیب نجار) و مؤمن آل فرعون، آنها پیامبر زمان خود را (قولاً و عملاً) تصدیق کردند و على (علیه السلام) برترین آنهاست. حبیب نجار با این نهی از منکری که انجام داد سابق امت ها شد.