نفوس مطمئنه
سيره رفتارى شهدا با همسرانشان 👇👇
سيره رفتارى شهدا با همسرانشان
👇👇
شهيد كلاهدوز و آَشپزی همسر
https://eitaa.com/fatemi48/381
شهيد مهدي زين الدين در آشپزخانه
https://eitaa.com/fatemi48/382
شهيد حجت الاسلام نواب صفوى در خانه آرام
https://eitaa.com/fatemi48/383
شهيد صياد شيرازى و امورات شخصی
https://eitaa.com/fatemi48/384
شهيد چمران شير و قهوه همسر
https://eitaa.com/fatemi48/385
فرهنگ مدیریتی دفاع مقدس
https://eitaa.com/fatemi222/6661
بسته هفته دفاع مقدس
https://eitaa.com/Tebyangonabad2/3643
دفاع مقدس
https://eitaa.com/fatemi222/6653
کتاب دفاع مقدس
https://eitaa.com/fatemi222/4838
داستانهای شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/281
جایگاه شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4582
امداد غیبی
https://eitaa.com/fatemi222/1853
مباحث تبینی
https://eitaa.com/Tebyangonabad2/3616
۱مکتب سرنوشت ساز
https://eitaa.com/fatemi222/10335
مرواریدهای بی نشان
https://eitaa.com/fatemi222/10334
365خاطره 365 روز.pdf
30.43M
📗کتاب 365 خاطره 365 روز
☀️انتشار رایگان
👈 خاطراتی بسیار زیبا از شهدا و رزمندگان درباره احترام به والدین، ازدواج آسان، همسرداری شهدا و عاشقانه شهدا ... تألیف #ناصرکاوه که بمناسبت فرارسیدن #هفته_دفاع_مقدس، تقدیم شما دوستان و عزیزان میشود.
لطفا این کتاب را مطالعه کنید و با سبک زندگی شهدا در رابطه با خانواده ی شهدای عزیز ایران اسلامی بیشتر آشنا شوید و برای اینکه در ثواب آن شریک باشید، بی زحمت آنرا منتشر کنید.... کتابی که در فضای مجازی بیش از یک میلیون خواننده داشته است👌
فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/281
✋مهندس خانه دار
وقتی می اومد خونه دیگه نمی ذاشت من کار کنم.زهرارو می ذاشت روی پاهاش و بادست به پسرمون غذامی داد.می گفتم:یکی از بچه ها رو بده به من با مهربونی م یگفت: نه، شما از صبح تا حالا به اندازه کافی زحمت کشیدی.مهمون هم که می اومد پذیرایی با
خودش بود.
دوستاش به شوخی می گفتند: مهندس که نباید تو خونه کار کنه!م یگفت:من که ازحضرت علی)ع( بالاتر نیستم.مگه به حضرت زهرا )س( کمک نمی کردند؟
برشی از زندگی شهید حسن آقاسی زاده
#خاطرات_شهدا
#سبک-زندگی_خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋ظرف ها رو شست
آنوقت ها که آقای چمران دفتر نخست وزیری بود، من تازه شناخته بودمش.ازش حساب می بردم. یه روز رفتم خونه شون. دیدم پیش بند بسته و داره ظرف می شوره.
با دخترم رفته بودم.ایشون بعدازاینکه ظرف ها رو شست ،اومد و با دخترم بازی کرد، با همون پیش بند..
خاطره ایی از زندگی شهید دکتر چمران
منبع:مجموعه یادگاران،ج یک،ص 31
#خاطرات_شهدا
#سبک-زندگی_خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋عشق خانواده
پدر علاقه ی شدیدی به مادرم داشت.بعد از شهادتش، از هم رزمانش شنیدیم که وابستگی بیش از حدی به خانواده اش داشت و همیشه دوست داشتند راز این دلبستگی را بدانند.
این علاقه حتی دربین همرزمانش در سوریه هم پیچیده بود.همیشه به ما سفارش می کرد که به مادرتان احترام بگذارید و دست و پای مادرتان را ببوسید.دوستت دارم را خیلی به مادرم می گفت.
برشی از زندگی شهید مدافع حرم شهید حسین رضایی
#خاطرات_شهدا
#سبک-زندگی-خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋علیا مخدّره
ولی الله توی خانه علیا مخدّره صدایم می زد.هیکل درشتی داشت و من ریزه بودم.
خیلی متواضع بود تا حدی که کفش هایم را جلوی پایم جفت می کرد.می شنیدم که به طعنه می گویند:آقاولی الله کفشای این جوجه روبرایش جفت می کنه. آخه، ظاهرش خیلی خشن به نظر می آمد.باورشان نمی شد. باور نمی کردند که چقدر اصرار داره به
من کمک کنه.او بسیار حساس بود و روحیه بسیار لطیفی داشت.
راوی:همسر سردار شهید ولی الله چراغچی
#خاطرات_شهدا
#سبک-زندگی-خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋لباس شستن
وقتی به خانه برمی گشت پابه پای من درآشپزخانه کار می کرد،غذا می پخت.
ظرف میشست.حتی لباس هایش را نمی گذاشت من بشویم. می گفت لباس های کثیف من خیلی سنگین است؛ تونمی توانی چنگ بزنی.بعضی وقت ها فرصت شستن نداشت.
زود بر می گشت. بااین حال موقع رفتن مرا مدیون می کردکه دست به لباس ها نزنم.در کمترین فرصتی که به دست می آورد، مارامی برد گردش.
برشی از زندگی شهید رضا دستواره
#خاطرات_شهدا
#سبک-زندگی-خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋جبران محبت
وقتی به خانه می آمد، من دیگر حق نداشتم كار كنم!بچه راعوض می كرد،شیر برایش درست می كرد، سفره را می انداخت و جمع می كرد، پا به پای من می نشست لبا سها را می شست، پهن می كرد، خشك می كرد و جمع می كرد!
آن قدر محبت به پای زندگی می ریخت كه همیشه به او م یگفتم:درسته كه كم می آیی خانه، ولی من تا محبت های تو را جمع كنم، برای یك ماه دیگروقت دارم!نگاهم می كرد و می گفت: تو بیش تر از این ها به گردن من حق داری!
برشی از زندگی شهیدحاج محمدابراهیم همت
راوی همسرشهید
#خاطرات_شهدا
#سبک-زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋امورات خانواده
یک روزِ جمعه خدمت آقای بهشتی رسیدیم و گفتیم: یکی از مقامات سیاسی خارجی به تهران آمده، از شما تقاضای ملاقات کرده است.ایشان نپذیرفت وگفت:من این ملاقات را نمی پذیرم ،مگراینکه امام)ره(به من تکلیف بفرمایند،ولی اگر ایشان این تکلیف را نم یکنند،
نمی پذیرم؛ چون برای خودم برنامه دارم و امروز که جمعه است، متعلق به خانواده من است. در این ساعات باید به فرزندانم دیکته بگویم و در در سها به آنها کمک کنم و به کارهای خانه برسم؛ چون روز جمعه من، مخصوص خانواده است.
سیره شهید دکتر بهشتی، نشر شاهد، ص ۷۰
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋دوری ازاختلافات خانوادگی
معمولا صورت بشاشی داشت.یک بار سر مسئله ای با هم به توافق نرسیدیم.
هر کدام روی حرف خودمان ایستاده بودیم که او عصبانی شد، اخم روی صورتش افتاده بود و لحن مختصر تندی به خود گرفت، بعد از خانه زد بیرون...وقتی برگشت دوباره همان طور با روحیه باز و لبخند آمد.بهم گفت: بابت امروز ظهر معذرت می خواهم.می گفت نباید
گذاشت اختلافات خانوادگی بیش از یک روز ادامه پیدا کند...
برشی از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋همسرداری
بارها شده بود که به محض اینکه به خانه م یرسیدند،وضو می گرفت و تاپاسی از شب درامور منزل به مادرم کمک می کردند و به طور قطع م یتوانم بگویم برنامه هر هفته پدرم در روزهای جمعه، نظافت آشپزخانه بود؛ ب هطوری که اجازه نم یداد مادرم و حتی
ما دراین کار او را کمک کنیم.
هرچی از پشت در آشپزخونه مادرم خواهش می کرد فایده نداشت.در رو بسته بود و م یگفت:چیزی نیست الان تموم میشه.
وقتی اومد بیرون دی آشپزخونه رو مرتب کرده. کف آشپزخونه رو شسته، ظرف ها رو چیده سر جاشون، روی
اجاق گاز رو تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه دسته گل!برای روز زن،روزهای عید اگر یادش هم نبود،اولین عیدی که پیش می آمد،هدیه می خرید.
برشی از زندگی شهید صیادشیرازی- کتاب:افلاکیان زمین، ش 10 ،ص 15 و 16
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋همسرمن کلفت نیست
امین روزها وقتی از ادارہ به من زنگ م یزد و می پرسید چه می کنی؟اگر م یگفتم کاری را دارم انجام می دهم می گفت: نمی خواهد!بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام می دهیم.
می گفتم:چیزی نیست، مث اً فقط چند تکه ظرف کوچک است. می گفت: خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم می شوریم، مادرم همیشه بهش می گفت: بااین بساطی که شما پیش می روید همسر شما حسابی تنبل می شود!امین جواب میداد:نه حاج خانم! مگر
زهرا کلفت من است؟زهرا رئیس من است.به خانه که میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش می گرفت و میگفت:سلام رئیس
روایت همسرشهید امین کریمی
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
نه مرد سالاری و نه زن سالاری
این طور هم نیست كه بگوییم همه جا خانم باید از آقا تبعیت كند؛ نخیر. چنین چیزی نه در اسام داریم و
نه در شرع.
الرّجالُ قَوّامونَ علی النّساءِ
معنایش این نیست كه زن بایستی در هم هی امور تابع شوهر باشد.
نه!یا مثل برخی از این اروپا ندیده های بدتر از اروپا و مقلّد اروپا، بگوییم كه زن بایستی همه كاره باشد و مرد باید تابع باشد.نه این هم غلط است.بالاخره دو تا شریك و دو تا رفیق هستید. یك جا مرد كوتاه بیاید، یك جا زن كوتاه بیاید.یكی این جا از سلیقه و
خواست خود بگذرد، دیگری در جای دیگر، تا بتوانید با یكدیگر زندگی كنید.
خطبه ی عقد مورخ هی 19 / 1/ 1377
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
السلام ای سربداران السلام.MP3
5.65M
🌷السلام ای سربداران السلام
🌷السلام ای هم قطاران السلام
🌷آه اینجا غربت و غم مانده است
🌷عشق در خط مقدم مانده است
🌷شهر بوی سکه و نان می دهد
🌷بوی دالان های زندان می دهد
🌷کوچه کوچه شهر را گردیده ایم
🌷یک سلام بی طمع نشنیده ایم
🌷شهر ما را شیمیایی می کند
🌷روح را دل را ریایی می کند
🔰حاج صادق آهنگران
فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/281