✋شهید مرحمت بالازاده
خیلی قاطع و پیگیر بود.
تصمیمش را گرفته بود.
میگفت: "هر طور شده باید به جبهه بروم؛ مگر در نهج البلاغه نخوانده اید: جهاد یکی از درهای بهشت است. من باید به جبهه بروم."
این جمله را به کرات میگفت.
بعدها روزی از او پرسیدم چگونه آمدی؟ گفت: "هر دفعه با ترفندی!
(البته هنوز آن زمان از امام خامنه ای که رییس جمهور وقت بود، نامه اعزام به جبهه را نگرفته بود.)
اما این بار خیلی مرا تحت فشار قرار دادند تا از رفتن به جبهه منصرف بکنند؛
نزد حاج آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز) رفتم. زمان ظهر بود و ناهار نخورده بودم؛
از گرسنگی داشتم می مردم؛
دیدم ایشان دارند ناهار میخورند؛ ساکم را هم با خودم برده بودم.
ایشان گفتند: بفرما ناهار بخور.
گفتم: نمیخورم!
حاج آقا گفتند: چرا نمیخوری؟
کاغذ و خودکاری که همراهم بود را مقابل حاج آقا گذاشتم و گفتم: حاج آقا دارم از گرسنگی می میرم، شما در این نامه بنویسید که آقای عوض محمدی مرا به جبهه بفرستد تا با اجازتان من هم ناهار بخورم.
خلاصه بعد از کلی اصرار از طرف حاج آقا برای ناهار و از طرف من برای نوشتن نامه،
حاج آقا مجبور شد نامه را بنویسد تا من ناهار بخورم......
https://eitaa.com/fatemi48/2287
✋ارتباط موثر در روایتگری
استاد صائبی
🔺نوع ارتباط
📌تعافل
🔹مواجهه؛
در اتفاقات اگر آسیب جدی
🔸 سخت؛مجازات کوتاه مدت
🔸 نرم :فرهنگی اقدامات بلند مدت
📌همدلی
🔹گاهی نیاز به همدلی هست..
همدلی بمعنی همراهی کردن هست تایید کردن همیشه نیست..
🔹همدلی شباهت به رفاقت دارد
از زاویه دید آنها به مساله نگاه کن.
✅مقدمه هر اقدام و حرکت شناخت هست.
عن علی (علیه السلام) قال:«یا کمیل ما من حرکه الا و انت محتاج فیها الی معرفه»
🌹تست
🔹شخصیت شناسی
🔹رفتار شناسی
مشاهده
مصاحبه
مطالعه
✅چهار تیپ رفتاری.
🔺فرمانده: قدرت
🔺جداب :بازیگر
🔺خدمت :مشاور
🔺پرفسور: کیفیت
✅دو محور
🔺برون گرا =صحبت
🔺درونگرا=گوش میدهند.
❌علائم
📮در احساسات نشان داده میشود.
📮این انسان در اختلال عملکرد طبیعی خود را ندارد.
📮تفاوت درون و برون گرا در کسب انرزی ست.
📮یکی مردم محور و ارتباط دارد ولی دومی وظیفه محور و دنبال کار هست.
بیشتر به آدمها توجه میکنی یا کارها؟
✅شخصیت
🔺والدین
🔺تربیت ۷سال اول
🔺خوراک
🔺اقلیم
🔺الگوها
شخصیت امکان تعدیل دارد.
✅اما چهار دسته
🔺ویزگی افراد D
فرمانده و کم صبر هستند نتیجه گرا هستند دنبال تحکم هستند کلمه باید زیاد استفاده میکنند.
رفتار تهاجمی دارد.
کنترل گرا هستند.
کار به نتیجه میرسانند..
سراغ جمع بجای میز جهت چک یرنامه ها
بعضی مقتدر و مستبد هستند.
فرق این دو مشورت هست.
🔹اگر دو نفر قدرتمند باید تقسیم کار شود.
برای تمرین مدیریت شود نیاز به تعادل هست.
🔺افراد a
اجتماعی
مشورتی
خوش برخورد
بروز احساسات
خوشحالی و ناراحتی مشخص
بی دقت
اهل احتیاط نیستند
آ مثبت با حال و جذاب
آ منفی دلقک
🔹مرز ایندو
ظرفیت سنجی وموقعیت سنجی.
این افراد را مورد توجه قرار دهید.
🔺شخصیت s
صبور
صمیمی
آرام
سازش
تو دار
تعامل دوطرفه
ارتباط فرد با فرد
وفادار
تیمی
🔺مرز:
🔹خدمت پیش از حد میشه قربانی
نباید قربانی شوی
🔹باید اولویت سنجی کنند.تا قربانی نشود.
🔹خدمت محور فعالیت او هست.
شغل مرتبط با خدمت خوبه
🔹وفادار نه قربانی
🔺شخصیت c
تحلیل گرا
نظر سنجی دارند
اطلاعات وشناسایی.
رصد دارد
مثبت:دقیق نحلیل گر،وطیفه شناس
منفی:وسواس سختگیر شکاک
در انتقاد بهم میریزه.
خیلی بررسی ک آن مدل تغییر میکنند
دیر به نتیجه میرسند
جزئی نگر هستند
پیش مشاور نمیروند
گفتگوی درونی داره
همه چی صد و ایده آل
نقاد تندی هستند
اول دنبال میز و رباتی کار میکند.
🔹مرز دقیق و وسواسی
🌹مرز انصاف هست؛
خوب و بد رو با هم ببین
فقط منفی میبینه
🔹ملاحظات
هر چهار دسته مفید هستند.
آدم موفق از چهار دسته باشی.
این شناخت نباید ابزار توجیه باشید
بدنبال برچسب زدن نباشید
https://eitaa.com/fatemi48/2287
دماغ عملی تو اینجا چیکار میکنی❗️
موقع اعزام به سوریه، بابک را دیدم. جوان زیبارو و خوش سیما؛
به او نمیخورد مدافع حرم باشد.
جلو رفتم و به بابک گفتم:" تو اینجا چیکار میکنی دماغ عملی؟؟
تو الآن باید در خیابان گلسار رشت بگردی و خوش بگذرانی، نه در سوریه که غیر از توپ و تفنگ خبری نیست!"🤨
بابک نگاهم کرد.
چشمهای زیبایش را به من دوخت. منتظر جوابی بودم، اما چیزی نگفت! سکوت کرد و سکوت. فقط لبخند زد.🙂
لبخندی که بعدها مرا شرمنده کرد...💔
#رفیق_شهید
#وعده_صادق
#فاطمیه
✅داستانهای شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/280
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🔔 فرار از گناه ...
دور و برِ بابک پُر بود از گناه؛ اما از گناه فراری بود. دو ماه مونده به شهادتش بهم زنگ زد و گفت: بیا بریم قم. گفتم: من وقت ندارم و نمیتونم بیام. اما بابک گفت: نه! یه مشکلی پیش اومده؛ امشب حتماً باید بریم قم... خلاصه راضی شدم و باهاش رفتم. بعد که علتِ سفر ناگهانی به قم رو ازش پرسیدم، فهمیدم برا فرار از گناه بوده... تا این حد مراقب بود که در جمعها و محیطِ آلوده به گناه قرار نگیره...
✅داستانهای شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/280
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
حجاج و چوپان روزه دار
می گویند حجاج بن یوسف ثقفی در مسافرت به یمن در بیابانی خیمه زد . غذاهای زیادی جهت حجاج و اطرافیانش آماده کرده بودند.
حجاج در حین خوردن بود، از دور چوپان را دید که از گرمای زیاد سرش را زیر شکم گوسفندی می برد. یکی را دنبال چوپان فرستاد و به زور او را آوردند. . .
حجاج از او خواست که غذا بخورد. چوپان جواب رد داد و گفت: من میهمان کس دیگری هستم. حجاج پرسید! میهمانی چه کسی بالاتر از میهمانی من است؟چوپان گفت: روزه هستم،افطاریم نزد خداست.
حجاج دیگر جوابی برای گفتن نداشت.گفت امروز را بخور فردا روزه بگیر. چوپان پاسخ داد به شرطی سندی به من بدهی که من فردا باشم تا روزه بگیرم.
حجاج گفت : این حرفها را کنار بگذار،چنین خوراک لذیذ و طیبی دیگر کجا نصیبت می شود. تو چرا اینقدر پشت پا به روزیت میزنی؟
چوپان گفت: آیا تو آن را طیب کردی؟ای حجاج اگر خدا یک دندان درد به تو بدهد، همه این غذاهای لذیذ هیچ است . اگر عافیت باشد نان و جو شیرین است، اگر عافیت نباشد پلو و مرغ زهر مار
📚همراه با نهجالبلاغه وصحیفه
@a_fatemi24
┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
بهشتیان که مشتاق دنیا هستند؟
https://eitaa.com/fatemi48/1120
هفت امتیاز در بهشت برای؟
https://eitaa.com/fatemi48/2001
شهیدی که بهشت را دید
https://eitaa.com/fatemi48/1359
✋برگی از کرامات شهدا:
❤️مادر شهیدی که یک شبه قرآن خواندن آموخت
🔹در کرامات شهید حاج قاسم رستگار آمده است شبی مادرش خواب او را می بیند و به پسرش می گوید: چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم. میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون.
🔹به گزارش خبرگزاری ایمنا، در کرامات شهید بزرگوار حاج کاظم رستگار فرمانده لشکر 10 سیدالشهدا آمده است که وی پس از شهادت به صورت معجره آسایی به مادر بی سواد خود عنایت می کند و مادرش می تواند قرآن بخواند در ادامه این خاطره را با هم میخوانیم:
🔹مادر در خواب پسر شهیدش را میبیند. پسر به او میگوید:توی بهشت جام خیلی خوبه. چی میخوای برات بفرستم؟
🔹مادر میگوید:«چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم. میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون.».
🔹حاج کاظم میگوید:«نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!».
🔹بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد. قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن. خبر میپیچد.
🔺پسر دیگرش اینرا به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند. قرار گذاشته میشود.
🔹حضرت آیتالله نزد مادر شهید میروند. قرآنی را به او میدهند که بخواند. به راحتی همه جای را میخواند؛ اما بعضی جاها را نه.
میفرمایند:«قرآن خودت رو بردار و بخوان!».
🔹مادر شهید شروع میکند به خواندن؛ بدون غلط. آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:«جاهایی که نمیتوانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم
✅داستانهای شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/280
نفوس مطمئنه
✋برگی از کرامات شهدا: ❤️مادر شهیدی که یک شبه قرآن خواندن آموخت 🔹در کرامات شهید حاج قاسم رستگار آمد
درباره این شهید بیشتر بدانید
شهید کاظم نجفی رستگار در سوم فروردینماه سال ۱۳۳۹ در روستای اشرف آباد شهرری به دنیا آمد. او ) با آغاز جنگ راهی جبهه شد و در عملیات بیتالمقدس با مسؤولیت فرماندهی «گردان میثم» از لشکر حضرت ۲۷ محمد رسول الله (ص) شرکت کرد. آقا کاظم پس از آزادسازی خرمشهر در رکاب حاج احمد متوسلیان به لبنان شتافت و مدتی پس از اسارت حاج احمد به ایران بازگشت.
پس از استعفای علیرضا موحد دانش از فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) به پیشنهاد او، کاظم رستگار فرماندهی این تیپ را بر عهده گرفت. سرانجام این فرمانده شجاع جبهه در عملیات بدر و در خط مقدم نبرد شرق رودخانه دجله در ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۶۳ به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از ۱۳ سال در منطقه هورالهویزه تفحص شد و در قطعه ۲۴ بهشت زهرای تهران، ردیف: ۷۴، شماره: ۲۳ به خاک سپرده شد.
✅داستانهای شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/280
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 دستور العمل شهید برونسی در وقت شدت گرفتاری
https://eitaa.com/fatemi48/2306
طرف داشت غیبت می کرد ؛
بهش گفت:شونه هاتو دیدی ؟
گفت : مگه چی شده ؟
گفت : یه کوله باری از
گناهان اون بنده خدا
رو شونه های توئه … !
شهید دهقان🌱
#چند_خاطره
✍ چند برش از زندگی اولین طلبهی شهیده؛ فهیمه سیاری
🌼 #شاکلهی_وجودی|بعنوان دوستی که سالها باهاش زندگی کردم؛ اصلیترین ویژگیهای اخلاقیش رو سه چیز میدونم: ۱. انس و علاقهی شدید به قرآن ۲. احترام ویژه به مادر و پدر ۳. دلبستگی عجیب به نمازشب
🌼 #کدبانو|بسيار باسليقه و منظم بود. طرز لباس پوشيدن و رعايت متناسب رنگ او واقعاً چشمنواز بود. حتی يکبار هم نديدم لباسی بپوشه که لکهای يا چروکی داشته باشه، یا رنگاشون با هم تناسب نداره. ميز غذا رو که میچيديم، اگه فصلی بود که توی باغچه گل بود، حتماً يه شاخه گل سر ميز میذاشت و اگه فصل گل نبود، از گلهایی که لایِ کتابش خشک کرده بود، استفاده میکرد.
🌼 #حیا|قرار بود فرح پهلوی برا بازدید از دانشآموزان به مدرسه بیاد، گفته بودند هر دختری که حجابش رو برنداره یا توی این مراسم شرکت نکنه، از نمرهی انضباطش کم؛ یا اخراج میشه. فهیمه اون روز مدرسه نرفت و گفت: من به هیچ قیمتی در این مراسم شرکت نمیکنم، حتی اگه اخراجم کنند
🌼 #اشک|هر نمازی ازش میدیدیم با گریه همراه بود. همین حالاتش بود که سبکبالش کرد و خونبهایش شد خدا
🌼 #همدردی|شب دیدم رفته روی پشتبام خوابیده. گفتم: اتاق گرم و نرم رو رها کردی و اومدی اینجا خوابیدی؟ کدوم آدم عاقلی میاد توی این سرما با این پتوی نخنما بخوابه؟ دستم رو گرفت و گفت: من نمیتونم جای گرم و نرم بخوابم، وقتی برادرانم دارند توی سنگرها، در سرما و برف و بوران نگهبانی میدن
📚برگرفته از کتاب پرندهای در عرش
✅داستانهای شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/280