✋امورات خانواده
یک روزِ جمعه خدمت آقای بهشتی رسیدیم و گفتیم: یکی از مقامات سیاسی خارجی به تهران آمده، از شما تقاضای ملاقات کرده است.ایشان نپذیرفت وگفت:من این ملاقات را نمی پذیرم ،مگراینکه امام)ره(به من تکلیف بفرمایند،ولی اگر ایشان این تکلیف را نم یکنند،
نمی پذیرم؛ چون برای خودم برنامه دارم و امروز که جمعه است، متعلق به خانواده من است. در این ساعات باید به فرزندانم دیکته بگویم و در در سها به آنها کمک کنم و به کارهای خانه برسم؛ چون روز جمعه من، مخصوص خانواده است.
سیره شهید دکتر بهشتی، نشر شاهد، ص ۷۰
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋دوری ازاختلافات خانوادگی
معمولا صورت بشاشی داشت.یک بار سر مسئله ای با هم به توافق نرسیدیم.
هر کدام روی حرف خودمان ایستاده بودیم که او عصبانی شد، اخم روی صورتش افتاده بود و لحن مختصر تندی به خود گرفت، بعد از خانه زد بیرون...وقتی برگشت دوباره همان طور با روحیه باز و لبخند آمد.بهم گفت: بابت امروز ظهر معذرت می خواهم.می گفت نباید
گذاشت اختلافات خانوادگی بیش از یک روز ادامه پیدا کند...
برشی از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋همسرداری
بارها شده بود که به محض اینکه به خانه م یرسیدند،وضو می گرفت و تاپاسی از شب درامور منزل به مادرم کمک می کردند و به طور قطع م یتوانم بگویم برنامه هر هفته پدرم در روزهای جمعه، نظافت آشپزخانه بود؛ ب هطوری که اجازه نم یداد مادرم و حتی
ما دراین کار او را کمک کنیم.
هرچی از پشت در آشپزخونه مادرم خواهش می کرد فایده نداشت.در رو بسته بود و م یگفت:چیزی نیست الان تموم میشه.
وقتی اومد بیرون دی آشپزخونه رو مرتب کرده. کف آشپزخونه رو شسته، ظرف ها رو چیده سر جاشون، روی
اجاق گاز رو تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه دسته گل!برای روز زن،روزهای عید اگر یادش هم نبود،اولین عیدی که پیش می آمد،هدیه می خرید.
برشی از زندگی شهید صیادشیرازی- کتاب:افلاکیان زمین، ش 10 ،ص 15 و 16
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
✋همسرمن کلفت نیست
امین روزها وقتی از ادارہ به من زنگ م یزد و می پرسید چه می کنی؟اگر م یگفتم کاری را دارم انجام می دهم می گفت: نمی خواهد!بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام می دهیم.
می گفتم:چیزی نیست، مث اً فقط چند تکه ظرف کوچک است. می گفت: خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم می شوریم، مادرم همیشه بهش می گفت: بااین بساطی که شما پیش می روید همسر شما حسابی تنبل می شود!امین جواب میداد:نه حاج خانم! مگر
زهرا کلفت من است؟زهرا رئیس من است.به خانه که میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش می گرفت و میگفت:سلام رئیس
روایت همسرشهید امین کریمی
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
نه مرد سالاری و نه زن سالاری
این طور هم نیست كه بگوییم همه جا خانم باید از آقا تبعیت كند؛ نخیر. چنین چیزی نه در اسام داریم و
نه در شرع.
الرّجالُ قَوّامونَ علی النّساءِ
معنایش این نیست كه زن بایستی در هم هی امور تابع شوهر باشد.
نه!یا مثل برخی از این اروپا ندیده های بدتر از اروپا و مقلّد اروپا، بگوییم كه زن بایستی همه كاره باشد و مرد باید تابع باشد.نه این هم غلط است.بالاخره دو تا شریك و دو تا رفیق هستید. یك جا مرد كوتاه بیاید، یك جا زن كوتاه بیاید.یكی این جا از سلیقه و
خواست خود بگذرد، دیگری در جای دیگر، تا بتوانید با یكدیگر زندگی كنید.
خطبه ی عقد مورخ هی 19 / 1/ 1377
#خاطرات_شهدا
#سبک_زندگی
#خانواده
https://eitaa.com/fatemi48/386
السلام ای سربداران السلام.MP3
5.65M
🌷السلام ای سربداران السلام
🌷السلام ای هم قطاران السلام
🌷آه اینجا غربت و غم مانده است
🌷عشق در خط مقدم مانده است
🌷شهر بوی سکه و نان می دهد
🌷بوی دالان های زندان می دهد
🌷کوچه کوچه شهر را گردیده ایم
🌷یک سلام بی طمع نشنیده ایم
🌷شهر ما را شیمیایی می کند
🌷روح را دل را ریایی می کند
🔰حاج صادق آهنگران
فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/281
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹 به هزار و صد نفر در زمینه حق الناس بدهکاری!!!
✍️ دو ملک مرا گرفتند تا به سوی عذاب ببرند، هیچکس با من مهربان نبود. من آتش را دیدم. حتی دست بندی به من زدند که شعله ور بود. اما یکباره داد زدم: من که امروز توبه کردم. من واقعا نیت کردم که کارهای گذشته را تکرار نکنم.
یکی از دو مأموری که در کنارم بود گفت: بله، از شما قبول می کنیم، شما واقعا توبه کردی و خدا توبه پذیر است. تمام کارهای زشت شما پاک شده، اما حق الناس را چه می کنی؟ گفتم: من با تمام بدی ها خیلی مراقب بودم که حق کسی را در زندگی ام وارد نکنم. حتی در محل کار، بیشتر می ماندم تا مشکلی: نباشد. تمام بیماران از من راضی هستند و آن فرشته گفت: بله، درست می گویی، اما هزار و صد نفر از مردان هستند که به آنها در زمینه حق الناس بدهکار هستی!
وقتی تعجب مرا دید، ادامه داد: خداوند به شما قد و قامت و چهره ای زیبا عطا کرد، اما در مدت زندگی، شما چه کردی؟! با لباس های تنگ و نامناسب و آرایش و موهای رنگ شده و بدون حجاب صحیح از خانه بیرون می آمدی، این تعداد از مردان، با دیدن شما دچار مشکلات مختلف شدند. بسیاری از آنها همسرانشان به زیبایی شما نبودند و زمینه اختلاف بین زن و شوهرها شدی. برخی از مردان جوان که همکار یا بیمار شما بودند، با دیدن زیبایی شما به گناه افتادند و...
گفتم: خب آنها چشمانشان را حفظ می کردند و نگاه نمی کردند. به من جواب داد: شما اگر پوشش و حریم ها و حجاب را رعایت می کردی و آنها به شما نگاه می کردند، دیگر گناهی برای شما نبود...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/281
✨﷽✨
یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز .
ترمز زد و ایستاد .
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :
الله اکبر و الله اکــــبر ...
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .
اشهد ان لا اله الا الله ...
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید
چش شُدِه ؟!
قاطی کرده چرا ؟ !
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که !
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت :
"مگه متوجه نشدید ؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن .
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"
همین!
"برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین”
ای کاش ماهم سعی میکردیم کمتر گناه کنیم تا دل آقامون نشکنه
گناه کمتر=فرج زودتر
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/281
✋نگاه و گناه
🌹هر خانواده ای برای خودش رسم و رسومی دارد. ما قبل از عروسی، مراسمی زنانه برگزار می کنیم که معروف است به پاتختی. خانم ها جمع می شوند و در حضور عروس و داماد جشن می گیرند.
مراسم شروع شده بود؛ اما هر چه اصرار می کردیم داخل خانه نمی آمد! به شوخی گفتم: همه که تو را نمی شناسند؛ شاید فکر کنند عیب و ایرادی داری!
قبول نمی کرد. نمی توانست رو به روی آن همه نامحرم بنشیند. جلوی در ایستاد. می گفت: همین کفایت می کند.
شهید حسن آقاسی زاده
کتاب شهاب، ص 67،از زبان مادر شهید
امیرالمومنین علی علیه السلام
از علائم ايمان، انجام كارهاى شايسته است و چراغ نورانى آن عفت می باشد.
بحار الأنوار، ج1، ص375
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
✋مقنعه هدیه ای
یادم هست،{وقتی در لبنان بود} در یکی از سفرهایی که به روستاها می رفت، همراهش بودم. داخل ماشین، هدیه ای به من داد. اولین هدیه اش به من بود، و هنوز ازدواج نکرده بودیم. خیلی خوشحال شدم و همان جا باز کردم. دیدم روسری است. یک روسری قرمز، با گل های درشت. من جا خوردم، اما او لبخند زد؛ و به شیرینی گفت: «بچه ها دوست دارند شما را با روسری ببینند». از آن وقت روسری گذاشتم و مانده. من می دانستم بچه ها به #مصطفی حمله می کنند؛ که چرا شما خانمی را که حجاب ندارد، می آوری مؤسسه؟
می گفت:«ایشان خیلی خوبند؛ این طور که شما فکر می کنید، نیست. به خاطر شما می آیند مؤسسه، و می خواهند از شما یاد بگیرند. ان شاء الله خودمان بهش یاد می دهیم». نگفت این حجابش درست نیست، مثل ما نیست، فامیل و اقوامش آن چنانی اند؛ این ها خیلی روی من تأثیر گذاشت. او مرا مثل یک بچه کوچک، قدم به قدم جلو برد، به اسلام آورد.
شهید دکتر مصطفی چمران
نیمه پنهان ماه 1، ص 17 و 18
مقام معظم رهبری
محيط تحصيل و جامعه بايد براى دختر و پسر، سالم و امن باشد و اسلام براى حفظ حدود اخلاقى و كمك به امنيت زن و مرد، حجاب را براى زن تعيين كرده است.
بیانات در اجتماع شمار زيادى از بانوان مسلمان و انقلابى استان خوزستان
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
✋سرباز فراری!
{... قبل از انقلاب بود که} باید برای ادامه خدمت، می رفت منزل جناب سرهنگ. همان اول، وضع زننده همسر او را که دید فرار کرد و برگشت به پادگان.
هجده توالت بود که هر نوبت چهار نفر باید تمیزشان می کردند. عبدالحسین برای تنبیه، باید جور همه را می کشید. یک هفته بعد، سرهنگ رو کرد به او و گفت: دوست داری برگردی همان جا، مگر نه؟
تأثیری روی او نداشت! گفت: «اگر تا آخر خدمت مجبور باشم همه کثافت های توالت را در بشکه خالی کرده و به بیابان بریزم، باز هم آن جا پا نمی گذارم!»
بیست روز دیگر به همان کار ادامه داد. مسئولان پادگان، خودشان خسته شدند و رهایش کردند.
شهید عبدالحسین برونسی
خاکهای نرم کوشک، صفحات 18 و 19 و 20
امیرالمومنین علی علیه السلام
شيعيان من، مردمان شكيبا و دانشمند به خدا و دين خدايند. به طاعت و امر خدا عمل مي كنند، ... نَفسهاى عفيف و پاك دارند، ... اينان شيعيان پاك منند و برادران گرامى من می باشند. آگاه باشيد كه چقدر دلباخته و عاشق آنهايم.
ارشاد القلوب، ترجمه رضايى، ج1، ص349
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
✋گلدسته عفاف
گلدسته، چون تنها دخترم بود خیلی به او علاقه داشتم. یک بار که در زمان جنگ به خانه اش در دزفول رفته بودم، دیدم شب موقع خواب با پوشش کامل می خوابد! تعجب کردم؛ در آن هوای گرم جنوب، خوابیدن با لباس زیاد کار آسانی نبود! علت را که پرسیدم، گفت: «پدر جان، اینجا هر لحظه ممکن است بمباران شود؛ باید از هر نظر آمادگی داشته باشیم. ممکن است فردا صبح زنده نباشیم. پس باید پوشش کامل داشته باشیم تا وقتی ما را از زیر آوار خارج می-کنند، مشکلی وجود نداشته باشد.»
شهید گلدسته محمدیان
چهار فصل عشق، کنگره خراسان، ص68
امیرالمومنین علی علیه السلام
حيا و عفت نيكو است و از زنان نيكوتر است.
ارشاد القلوب، ترجمه مسترحمى، ج2، ص270
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
✋ماه را ببین!
راه برایش مشخص بود. با منطقی که داشت، ساده و صمیمی نوشت:
«خواهرم، راضیه جان! حجابت را خیلی محکم حفظ کن. به بعضی ها نگاه نکن که به پیروی از شیطان، وجود خودشان را مانند افساری برای او درست می کنند تا شیطان بتواند کارش را انجام دهد و این افسارها را به گردن بعضی ها بیندازد. نگاه نکن که اگر حجاب و فکر درست داشته باشی، مسخره ات می کنند؛ البته آنها شیطان هستند. شما به حضرت فاطمه س نگاه کن که چگونه زیست و چگونه خودش را حفظ کرد.»
شهید سید محمدناصر علوی
سیرت شهیدان، ص90
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
همانا فاطمه س عفّت خويش را پاس داشت و خداوند متعال، نسل او را بر آتش حرام گرداند.
كشف اليقين، ترجمه آژير، ص345
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
✋معیاری برای خواستن!
وقت زن گرفتنش بود. خواهرم دوستی داشت که می خواست به او معرفی کند. دختر خوبی بود. برادرم رفت او را ببیند اما چشمش خورد به دختر خانمی که پوشش کاملی داشت. تحقیق کرد. دانشجوی فیزیک دانشگاه شریف بود. از حجاب او خوشش آمده بود.
رفت خواستگاری اش. همین شد مقدمه ازدواجشان.
شهید موسی کلانتری
يادمان شهداي دولت جمهوري اسلامي ايران، شماره10، شهريورماه 1385، ص71
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
می خواهيد بهترين زنان را معرفى كنم؟ گفتند: آرى يا رسول اللَّه. فرمود: بهترين زنان آن است كه با عاطفه و محبت و عفيف و پوشيده باشد، در خانوادهاش عزيز و محترم و براى شوهر متواضع و فروتن باشد. با شوهر شوخ و مزاح گر و نسبت به ديگران(از مردان) مستور و خوددار باشد.
مكارم الأخلاق، ترجمه مير باقرى، ج1، ص381
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
✋قول مجدد!
«ملیحه جان! در این دنیا فقط پاکی، صداقت، ایمان، محبت به مردم، جاندادن در راه وطن و عبادت باقی میماند! تا میتوانی به مردم کمک کن. حجاب!!! حجاب را خیلی زیاد رعایت کن.
اگر شده نان خشک بخور ولی دوستت، فامیلت، ... را که چیزی ندارد و کسی که بیچاره است را از بدبختی نجات بده. تا میتوانی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو؛ از او بپرس که مثلاً چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر...
... ملیحه! به خدا قسم به فکر تو هستم ولی میگویم شاید من مُردم؛ باید ملیحهام همیشه خوشبخت باشد، هرگز اشتباه فکر نکند و همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند؛ چون جز این راه، راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد. ملیحه! باید مجدداً قول بدهی که همیشه باحجاب باشی، همیشه باایمان باشی، همیشه به مردم کمک کنی و به همه محبت کنی. در جوانی پاکبودن، شیوه پیغمبری است و راه خداست...
شهید عباس بابایی
یادمان سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی، شماره 33، مردادماه 1387، ص80
امیرالمومنین علی علیه السلام
زكات زيبايى، عفّت و پاكدامنى است.
غررالحکم، ص256
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
✋فروشی نیست!
دختر یک آدم طاغوتی بود. یک روز آمد در مغازه. یادم نیست چه می خواست؛ ولی می دانم محمود چیزی به او نفروخت. دختر عصبانی شد، تهدید هم کرد حتی!
شب با پدرش آمد دم خانه مان. نه گذاشت نه برداشت، محکم زد توی گوش محمود! محمود خواست جوابش را بدهد، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم، برو بیایی دارد. هر جور بود قضیه را فیصله داد.
دختره، دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه. محمود چیزی به او نفروخت که نفروخت؛ می گفت: «ما به شما بی حجاب ها، هیچی نمی فروشیم.»
شهید محمود کاوه
ساکنان ملک اعظم1، منزل شهید کاوه، ص4
مقام معظم رهبری
بايد مسائل ارزشى اسلام در جامعه ما احيا بشود و مسأله حجاب، يك مسأله ارزشى است.
بيانات در ديدار اعضاي شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان و مسئولان اولين كنگره حجاب اسلامي، چهارم دی ماه 1370
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
✋حساب حسابه و کاکا برادر!
چند نفر با هم قدم می زدند و گفت وگو می کردند. بازار بحث و جدل های سیاسی و اعتقادی، حسابی داغ بود. حلقه هایی تشکیل می شد و چند ساعتی همه را مشغول می کرد.
او هم برای خودش فکر و اندیشه ای داشت. از حرف حق کوتاه نمی آمد؛ اما این خصلت باعث نمی شد مثل خیلی دیگر از دانشجوهای دانشسرا، #چشم در چشم دخترهای بی حجاب بنشیند و بحث کند!
رجایی، این جمع ها را که می دید، راهش را کج می کرد و می رفت. به حفظ حریم-ها معتقد بود. حضور در این نوع بحث ها را حرام می دانست.
شهید محمدعلی رجایی
خواندنی ها از زندگی یک رئیس جمهور، ص37
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
اى فرزند آدم، از آنچه خدا حرام كرده اجتناب كن و عفّت داشته باش؛ تا از اهل عبادت خدا محسوب گردى.
ارشاد القلوب، ترجمه طباطبايى، ص75
#شهدا
#عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/280
نفوس مطمئنه
✋حساب حسابه و کاکا برادر! چند نفر با هم قدم می زدند و گفت وگو می کردند. بازار بحث و جدل های سیاسی و
✍️خاطرات شهدا از عفاف و حجاب وغیرت وحیا
شهید و شنا کردن دختران
https://eitaa.com/fatemi48/7
ماجرای تغییر تیپ ابراهیم هادی
https://eitaa.com/fatemi48/300
شهید زین الدین و بدحجابی
https://eitaa.com/fatemi48/412
بدحجابهابدهکارند
https://eitaa.com/fatemi48/411
حساب حساب و کاکا برادر
https://eitaa.com/fatemi48/421
کاوه:فروشی نیست
https://eitaa.com/fatemi48/420
وصیت شهید بابایی
https://eitaa.com/fatemi48/419
حجابش مایه ازدواجش شد
https://eitaa.com/fatemi48/418
ماه را ببین
https://eitaa.com/fatemi48/417
گلدسته عفاف
https://eitaa.com/fatemi48/416
سرباز فراری
https://eitaa.com/fatemi48/415
مقنعه هدیه ای
https://eitaa.com/fatemi48/414
نگاه و گناه
https://eitaa.com/fatemi48/413
مادران شهدا؛ گریه کنید
https://eitaa.com/fatemi48/431
امان از چادر؛ انسان را یاد چه خاطراتی که نمی اندازد
https://eitaa.com/fatemi48/432
↩️شهدای قهرمان و سرافرازِ عرصه دفاع از حجـاب و عفـاف👇
مرا بکشید ولی چادرم را برندارید
https://eitaa.com/fatemi48/424
منادی و مدافع حجاب در دوران ستمشاهی
https://eitaa.com/fatemi48/425
شهیدهای که با گره زدن چادرش، به شهادت رسید
https://eitaa.com/fatemi48/427
شهیده حماسه ششم بهمن آمل
https://eitaa.com/fatemi48/428
شهیده حجاب در قلب اروپا
https://eitaa.com/fatemi48/426
شهیدهای از عراق
https://eitaa.com/fatemi48/429
شهدای گمنامِ قیام مسجد گوهرشاد
https://eitaa.com/fatemi48/430
✋شهدای قهرمان و سرافرازِ عرصه دفاع از حجـاب و عفـاف
این روزها خیلی بحث حجاب و عفاف داغ شده و حجم گستردهای از دیدگاههای مختلف و حتی
ضد و نقیض و چالشی در موضوع حفظ حجاب و نحوه مقابله صحیح با بدحجابی و بیحجابی در انظار عمومی در رسانهها و فضای مجازی منتشر و دست به دست میشود.
ما ترجیح دادیم بدون اظهارنظر و ورود به چالشها، فقط یادی کنیم از خونهای پاکی که در عصر حاضر در این راه ریخته شده و تفکر و استنباط و نتیجهگیری را به خودتان واگذار نماییم.
👇
یادی میکنیم از اقتداکنندگان به حضرت فاطمهزهرا(س) و حضرت زینبکبری(س) و شهدای قهرمان و سرافرازِ عرصه دفاع از حجاب و عفاف فاطمی تا یادمان نرود که در راه امنیت و دفاع و پاسداری از عزت و غیرت و ناموس و حجابِ زنان و دختران مسلمان چه فجایع و مصیبتها و سختیهایی کشیده شده و چه خونهای پاکی ریخته شده است و چه غیور مردان و شیرزنانِ مظلوم و مؤمن و بیگناهی در خاک و خون غلطیده و حتی سوخته و قطعهقطعه شدهاند تا پرچم حجاب فاطمی و غیرت و عزت حسینی همواره برافراشته بماند.
👇
درود میفرستیم بر تمامی شهدای گرانقدر و اعلام رتبه عرصه جانبازی و جانفشانی در راه دفاع و پاسداری و نگهبانی وحراست از گنجینه حجاب و عفاف فاطمی و یادی مینماییم از چند شهید قهرمان و سرافرازِ این عرصه مقدس، نورانی، عزتآفرین، اقتدارآفرین و افتخارآفرین.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋مرا بکشید ولی چادرم را برندارید
شهیده طیبه واعظی دهنوی در سال 1350 با پسرخاله مجاهدش شهید ابراهیم جعفریان ازدواج نمود که مسیر زندگیاش را دگرگون ساخت. ابراهیم، او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و به عضویت گروه مهدیون در آمد.
به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودنِ ابراهیم، به زندگی مخفیانه روی آورد. در فروردین 56، همسرش دستگیر و منزلشان شناسایی شد و تحتنظر قرار گرفت. برای دستگیریاش درگیری رخ میدهد و طیبه خانم پس از اتمام فشنگهایش به همراه فرزند چهار ماههاش محمدمهدی دستگیر میشود. مرتضی برادر همسرش هم که از دور شاهد ماجرا بود، به ماموران شلیک میکند و در درگیری به شهادت میرسد. دژخیمان به خانه مرتضی یورش برده و همسرش خانم فاطمه جعفریان را بعد از سه ساعت مقاومت به شهادت میرسانند.
وقتی ساواک خانم طیبه واعظی را دستگیر کرد، گفته بود: مرا بکشید ولی چادرم را برندارید.
او و همسر و فرزند نوزادش را پس از چند روز شکنجه از تبریز به کمیته تهران منتقل میکنند و یک ماه تمام زیر سختترین شکنجهها قرار میدهند. سرانجام در 3 خرداد 1356 زیر شکنجه ساواک در زندان اوين تهران، این قهرمان انقلابی و مدافع حریم حجاب و همسر گرامیاش به شهادت میرسند.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋منادی و مدافع حجاب در دوران ستمشاهی
شهیده طیبه سادات زمانی موسوی گودینی، حجاب و پاسداری از آن را سرلوحه زندگی خود میدانست.
در دی ۱۳۵۴ به خاطر حجابش از مدرسه اخراج شد و همین میشود نقطه شروع مبارزاتش علیه رژیم ستمشاهی. بعدها با پافشاری خانواده، در مدرسه پذیرفتندش ولی با همان حجاب قبلی.
۲۵شهریور ۱۳۵۷ زمانی که زلزله طبس رخ داد، به همراه دوستانش بهعنوان نماینده امامخمینی به مدت یک ماه به یاری زلزلهزدگان شتافتند.
با ورود به دانشگاه، فعالیتهای مذهبی و سیاسی خود علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد. در انجمنهای اسلامی دانشگاه شرکت میکرد و با پخش اعلامیهها و صحبتهای امامخمینی(ره) به روشنگری افکار عمومی میپرداخت و همیشه پای ثابت تظاهرات بود.
۲۶ دی ۵۶ که روز به اصطلاح آزادی زن اعلام شده بود، به همراه دیگر دانشجویان انقلابی به تظاهرات پرداخت و از حجاب، این ارزش الهی، حمایت کرد که دستگیر شدند اما بلافاصله با پیام آیتالله شیرازی آزاد گردیدند.
سرانجام در تظاهرات روز 17دی 1357 كنگاور به دست دژخیمان رژیم طاغوت به شهادت رسید.
بهعنوان یکی از منادیان و مدافعان حجاب شناخته شده بود و حاج آقا بزرگ کنگاوری در مراسم ختم ایشان گفت: من معتقدم که خون این سیده جوان رژیم شاه را از ریشه برخواهد کند.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیده حجاب در قلب اروپا
مروه شربینی به همراه خانوادهاش در شهر درسدن آلمان ساکن بود. روزی با پسرش در پارک مشغول بازی بود که یک آلمانی نژادپرست به او اهانت کرده و به دلیل حجابش، تروریست خطابش میکند. مروه از این اقدام نژادپرستانه شکایت میکند و دادگاه هم مجرم را به 750 یورو جریمه محکوم میکند.
مجرم درخواست استیناف داد و در دادگاه استیناف مرتکب جنایتی وحشیانه و خونبار شد. مرد نژادپرست آلمانی در دادگاه تجدیدنظر آلمان، بانوی محجبه ۳۱ ساله مصری را در حالی که سه ماهه باردار بود، با ۱۸ ضربه چاقو به شهادت رساند.
وقتی هم همسرش به کمکش رفت با شلیک پلیس آلمان به شدت زخمی شد. همه این اتفاقها جلوی چشم فرزند سه سالهشان رخ داد. قاتل بعدها و در پی اعتراضات جهانی گسترده به حبس ابد محکوم شد.
این خبر بعد از چند روز در مصر و کشورهای مسلمان دیگر مثل بمب صدا میکند و موج اعتراض همه جا را فرا میگیرد.
#مروه_شربینی بعد از شهادت بهعنوان شهیده حجاب و نماد اعتراض به اسلامستیزی غرب و نماد مبارزه با نژادپرستی علیه مسلمانان شهرت جهانی پیدا کرد.
همه ساله در اولین روز ماه ژوئیه(سالگرد شهادتش)، مسلمانان در نقاط مختلف جهان از جمله آلمان، یاد و خاطرهاش را گرامی میدارند. اخیراً هم انجمنهای اسلامی آلمان اول ژوئیه را بهعنوان روز مقابله با نژادپرستی علیه مسلمان انتخاب کردند.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیدهای که با گره زدن چادرش، به شهادت رسید
نامش را میترا گذاشته بودند؛ اما بعد از انقلاب نام زینب را انتخاب کرد. در میان خانواده و دوستانش به رعایت حجاب مشهور بود.
شهیده زینب کمایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیتهای اسلامی و انقلابیاش به شکل مستمر آغاز شد و در کلاسهای مختلف عقیدتی و اخلاقی، دورههای بسیج، فعالیتهای انجمن اسلامی مدرسه به طور فعال شرکت داشت.
در تابستان سال 1360 به شاهینشهر اصفهان نقل مکان نمودند که گروهکهای ضدانقلاب و منافقین در آنجا بسیار فعالیت میکردند.
مبارزات وسیع خود را علیه بدحجابی و ضدانقلاب آغاز کرد. پول تو جیبیاش را جمع میکرد و با خرید گل و کتاب به #ملاقات جانبازان جنگ تحمیلی میرفت. در زمینههای مختلف به ویژه حجاب و حمایت از امام با آنها مصاحبه میکرد و در صبحگاه مدرسه یا در روزنامه دیواری منتشر مینمود.
نماز شبش ترک نمیشد. روزهای دوشنبه و پنجشنبه روزه میگرفت و افطار نان و نمک میخورد و میگفت: میخواهم مثل امام علی(ع) افطار کنم.
عاشق خدا بود. این جملهها بر سر برگ تمام دفترهایش دیده میشد: می خواهم لحظهای فراموش نکنم که در محضر خداوند هستم و هیچگاه گناه نکنم.
علاقه زیادی به شهدا داشت. هر بار که برای تشییع شهدا به گلزار شهیدان اصفهان میرفت، مقداری از خاک قبر شهید را میآورد و تبرکی نگه میداشت. هفت تا میوه کاج و هفت خاک تبرکی شهید را در بین وسایلش نگه میداشت. همیشه ساعتها سر قبر شهیده زهره بنیانیان مینشست و قرآن میخواند.
همیشه #غسل شهادت میکرد. قبل از شهادتش نیز غسل شهادت انجام داده بود.
فعالیتهای مذهبیاش مورد غضب منافقین قرار گرفت؛ به ویژه آنکه با وجود سن کم کتابهای شهید مطهری را میخواند و در محافل عمومی و آموزشی با کمونیستها و منافقین بحث میکرد و رسوایشان میساخت.
در آخرین روز از اسفند سال 1360 برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد رفت که آخرین نماز زینبِ 15 ساله بود. هنگام بازگشت از مسجد توسط منافقین کوردل ربوده شد و با #گره زدن چادرش، این قهرمان بزرگ عرصه حجاب را خفه کرده و مظلومانه به شهادت رساندند.
پیکر مطهر شهیده زینب کمایی، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای مطهر وغرق به خونِ 360 شهید عملیات فتحالمبین تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیده حماسه ششم بهمن آمل
شهیده سیده طاهره هاشمی برخلاف همه بچهها که با لباس فرم به مدرسه میآمدند، چادر بر سر داشت و تنها دختر چادری مدرسه بود. پوشش عبارت بود از: یک روسری سرمهای، یک مانتوی معمولی، یک چادر مشکی ضخیم، یک کیف ساده که با قلاب بافته شده بود و یک کفش کتانی خیلی معمولی.
این شهیده مجاهد در جریان حماسه ششم بهمن مردم انقلابی و ولایتمدار شهر هزار سنگر آمل در سال 1360، در حال امدادرسانی به مردم رزمنده، در شرایطی که با یک عدد گیره، چادرش را به روسریاش محکم بسته بود تا از سرش نیفتد، توسط #معاندان_جنگل در چهارده سالگی به شهادت رسید. وقتی پیکرش را به منزل آوردند، هنوز چادرش محکم به روسریاش بسته بود.
✋شهیده حفظ پاکدامنی
شهیده معصومه آرامش که ساکن شهرستان بروجن بود، سال ۶۹ در سن ۱۷ سالگی جانش را فدای حفظ حجاب و عفاف و پاکدامنی نمود تا پرچم عزتش برافراشته بماند.
👌«در بروجن، شهری سنتی و صمیمی حدود ۶۰ کیلومتری شهرکرد به کتابخانهای زیبا و پربار میرسی که بر سینه آن نوشتهاند: کتابخانه معصومه آرامش.
میپرسی: معصومه کیست؟ میگویند: دختری که شهید عفاف خویش شد و مشهد او کتابخانه!!!
دختری که به قرآن عشق میورزید، شیفته نهجالبلاغه بود و فرصتهای خویش را پس از کلاس و مدرسه در کتابخانه میگذارند و با تأملهای ژرف به جستوجوی ناشناختهها میپرداخت و شور یافتن و تکاپوی فهمیدن قانون زندگیش بود.
چندینبار در شهرستان و استان در مسابقات نهجالبلاغه مقام آورده بود.
نوشتههای زیبا داشت و ناگهان...
یک روز در کتابخانه غرق مطالعه بود.کمکم خلوت کتابخانه مستخدم کتابخانه را که شراره شهوت از او جهنمی متحرک ساخته بود، برانگیخت تا به حریم عصمت و پاکی دختر دست تعدی بگشاید.
معصومه ناگهان او را مقابل خود دید. خواهش شیطانی شعله در چشمانش انداخته بود؛ چنگ انداخت و معصومه و عصمتش به مقابله ایستادند. کوشید تا خود را از چنگال او برهاند و این مقاومت او حماسه اخلاقی را رقم زد و معصومه «شهید پاکدامنی» خود شد.
#کارد به حلقومش نشست و او که با نهجالبلاغه انس داشت و شهید شمشیر را میشناخت حلقومش را به تیغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد.
چند روز بعد پیکر او که در چادر عفافش پیچیده و ضربات کارد جایجای بدن مطهرش را شکافته بود، در گوشهای پیدا شد و قاتل در میدان شهر به دار مجازات آویخته شد.»
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422