eitaa logo
تکلیف بزرگ
520 دنبال‌کننده
529 عکس
504 ویدیو
172 فایل
🔸ارتباط @alam_yalam_beanallaha_yara @ste_gonabad5 جهت #روشنگری واجب فراموش شده.و #مطالبه گری فهرست کلی: https://eitaa.com/fatemi5/2772
مشاهده در ایتا
دانلود
▬📝 ﷽▬ 🌸🍃🌸🍃 ✋ نکاتی در (ع) 🔺گاهی سؤال می‌شود که چرا امام حسن ( علیه السلام ) صلح کرد و امام حسین ( علیه السلام ) قیام کرد؟ 👌اولاً اسلام در شرایطی، جنگ را تجویز می‌کند و در شرایطی، صلح را. خود نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز هم جنگ داشتند و هم صلح؛ مانند صلح حدیبیه با مشرکان مکه. و جنگ خیبر. 👌ثانیاً شرایط امام حسن( علیه السلام ) با امام حسین ( علیه السلام ) متفاوت بود و همین تفاوتها، عملکرد متفاوتی را می‌طلبید: 👈تفاوت یاران: اکثر سپاه امام حسن( علیه السلام )، نیروهای مخلصی نبودند و خیلی زود فریب معاویه را خوردند، حتی برخی از آنها به خیمه امام حمله کردند. خود امام مجتبی( علیه السلام ) در جایی علت صلح را نداشتن یاران واقعی، معرفی کرده و فرمودند: به خدا سوگند، من از آن جهت کار را به او (معاویه) سپردم که یاوری نداشتم. اگر یاوری می داشتم شبانه روز با او می جنگیدم تا خداوند میان من و آنان حکم کند(بحار،ج44،ص147). در مقابل، لشکر امام حسین( علیه السلام )، یارانی بودند که حضرت در وصفشان فرمود: «من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود نمی‌شناسم».( الارشاد، ج۲، ص۹۱-۹۴) 👈تفاوت دشمنان: معاویه با یزید فرق می‌کرد؛ معاویه برخلاف یزید، شخصی مکار و باهوش بود که توانسته بود با ظاهرسازی، چهره‌ای موجه و قابل دفاع به خود بگیرد. او از هر روش مشروع و نامشروعی استفاده می‌کرد تا مخالفان خود را سرکوب کند. بنابراین، لازم بود زمان بگذرد تا چهره واقعی او آشکار شود. مردم پس از بیست سال مشاهده ظلم و همچنین نقض مکرر پیمان صلح توسط معاویه، خودشان تقاضای قیام علیه او را داشتند. به طوری‌که هجده هزار کوفی به امام حسین( علیه السلام ) نامه نوشتند. خود امام مجتبی( علیه السلام ) نیز فرموده بودند: «قیام، پس از معاویه صورت می‌پذیرد». بنابراین، اگر ایشان نیز در شرایط اباعبدالله(ع) بودند قیام می‌کردند همچنانکه امام حسین( علیه السلام ) در شرایط امام مجتبی( علیه السلام ) صلح کرده بودند. @fatemi5
▬📝 ﷽▬ 🌸🍃🌸🍃 ✋ نکاتی در امام حسن مجتبی ع 🔰الف) هنگام وضو: 👈آن حضرت هنگام وضو گرفتن بدنش می لرزید، و چهره اش زرد می شد، از او درباره راز این امر سؤال شد، فرمود: 👈«حق علی کل من وقف بین یدی رب العرش ان یصفر لونه و ترتعد مفاصله 👈بر هر کسی که در پیشگاه خداوند می ایستد لازم است که [از عظمت الهی] رنگش زرد و اندامش به لرزه می افتاد. 🔰ب) هنگام ورود به مسجد: 🔻وقتی که در آستانه مسجد قرار می گرفت، سر به سوی آسمان بلند می کرد و عرضه می داشت: «الهی ضیفک ببابک یا محسن قد اتاک المسی ء، فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک یا کریم 🔺خدایا میهمانت درب خانه ات ایستاده، ای احسان کننده! [بنده] گنه کار به سوی تو آمد، بخوبی آنچه نزد توست، از بدی آنچه نزد من است درگذر . ای [خدای] بخشنده . 🔰ج) در وقت نماز و در هر حال 👈امام صادق علیه السلام می فرماید: «ان الحسن بن علی کان اعبد الناس فی زمانه وازهدهم وافضلهم 👈وکان اذا حج حج ماشیا وربما مشی حافیا 👈وکان اذا ذکر الموت بکی واذا ذکر القبر بکی، 👈واذا ذکر البعث والنشور بکی، واذا ذکر الممر علی الصراط بکی 👈واذا ذکر العرض علی الله تعالی ذکره شهق شهقة یغشی علیه منها 👈وکان اذا قام فی صلاته ترتعد فرائضه بین یدی ربه عزوجل 👈وکان اذا ذکر الجنة والنار اضطرب اضطراب السلیم وسال الله الجنة 👌امام حسن علیه السلام عابدترین، زاهدترین و برترین مردم زمان خویش بود، هرگاه حج بجا می آورد پیاده و گاهی پابرهنه بود، همیشه این گونه بود که اگر یادی از مرگ و قبر و قیامت می کرد گریه می کرد . وقتی یادی از گذشتن از صراط می کرد، گریه می کرد، وقتی یادی از عرضه شدن در پیشگاه الهی [برای حساب و کتاب] می کرد، صدای حضرت بلند می شد، تا آنجا که غش می کرد [و بیهوش می افتاد]، و هرگاه برای نماز می ایستاد، بند بند وجود او در مقابل خدایش می لرزید و هر وقت از بهشت و جهنم یاد می کرد، مانند مارگزیده می پیچید، و از خداوند بهشت را درخواست می کرد .» @fatemi5
▬📝 ﷽▬ 🌸🍃🌸🍃 ✋ نکاتی در برابر خداوند 🔰امام حسن(ع) فرمود: فای فقیر افقر منی. 👈کدام فقیر و درمانده‌ای از من فقیرتر و درمانده‌تر است؟ 👌از آن حضرت پرسیدند: حالتان چگونه است؟ فرمود: روزگار می‌گذرد و مرا پروردگاری است بالای سرم و آتش جهنم رو به رویم است. مرگ در پی من، حساب بر من خیره گشته و من در گرو عمل خویشم. آنچه را که می‌خواهم نمی‌یابم و آنچه را که خوش ندارم نمی‌توانم از خودم دفع کنم. کارها به دست دیگری است. اگر بخواهد تنبیهم می‌کند و اگر بخواهد از من درمی‌گذرد. پس چه کسی از من فقیرتر و درمانده‌تر است. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع)، ص225) 👈از جمله بهترین صفات کمالی، شکسته نفسی به معنای شمردن و ذلیل و پست دانستن خود در پیشگاه پروردگار است که در مقابل صفت عجب و خود بزرگ‌بینی قرار می‌گیرد. 👌 به تعبیر مرحوم نراقی ضد صفت ، تواضع است و آن عبارت است از شکسته نفسی؛ بطوری که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند. (معراج‌السعاده ص250) 👈 پیامبر(ص) فرمود: با هرکسی دو ملک است که اگر آن شخص، خود را بزرگ شمرد، می‌گویند: خداوندا او را ذلیل کن. و اگر خود را خوار شمرد، می‌گویند: خداوندا او را بردار و بلند کن. 👈مروی است که: خدا به موسی‌بن عمران(ع) وحی فرستاد که ای موسی: هیچ می‌دانی که چرا تو را برگزیدم و به سخن گفتن با خودم اختیار کردم؟ عرض کرد به چه علت؟ فرمود: من ظاهر و باطن همه بندگان خود را دیدم، هیچ یک را ندیدم که ذلت ایشان از برای من چون تو باشد. 👈ای موسی به درستی که تو هر وقت نماز می‌گذاردی رخسار خود را بر خاک می‌گذاردی. در بعضی از روایات وارد شده که چون خداوند به کوه‌ها وحی فرستاد که من کشتی نوح را بر کوهی خواهم گذاشت، همه کوه‌ها گردن کشیدند و خود را بلند کردند مگر «کوه جودی» که خود را حقیر شمرد و با خود گفت که با وجود این کوه‌ها، بر من کجا قرار خواهد گرفت؟ پس کشتی بر آن قرار گرفت. 👌و از جمله نتایج شکسته نفسی آن است که در نزد همه مردم بزرگ و محترم است و همه دل‌ها او را دوست می‌دارند. برخلاف کسی که خود را بزرگ می‌شمارد، که البته از دل‌ها دور و مردم از او تنفر دارند. (همان ص237) 🔰حد و مرز شکسته نفسی امام مجتبی(ع) در گفتاری بسیار ارزشمند مرز شکسته نفسی را بطور دقیق بیان می‌دارند تا از آسیب‌های احتمالی جلوگیری شود: 👈 ذم الرجل لنفسه فی العلانیه مدح لها فی‌السریره. انتقاد و مذمت کردن از خود پیش مردم و بطور آشکار، نوعی تعریف از خود است بطور مخفی. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع) ص306) 🔰باید توجه کرد که این حقیر شمردن و پست دانستن خویش، فقط در پیشگاه متعال و نیز در فکر و نظر خود آدمی، قدر و منزلت داشته و آثار گرانقدر به دنبال دارد. 👈اما اگر این شکسته نفسی پیش این و آن مطرح و تکرار شود، چه‌بسا ممکن است انسان را دچار آفت تعریف و تمجید از خود کند. 🔻 شاید در دل بگوید: ای مردم بدانید این من که خود را کوچک می‌شمارم یا اینکه ممکن است شائبه ریا و خودنمایی به همراه داشته باشد و یا باعث خوار شدن در نزد مردم شود درحالی که مومن همیشه باید عزت نفس خود را نگهدارد. 👌علی(ع) فرمود: هر کس نفس خویش را خوار گرداند، خداوند گرامی‌اش دارد. برای آدمی همین فضیلت کافی است که نفس خویش را حقیر و بی‌مقدار گرداند. (غررالحکم ج2 ص489-493) یکی قطره ‌باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید که جایی که دریاست من کیستم گر او هست حقا که من نیستم چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان‌ پرورید سپهرش به جایی رسانید کار که شد نامور، لؤلؤ شاهوار بلندی از آن یافت کو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد (کلیات سعدی ص264) @fatemi5
▬📝 ﷽▬ 🌸🍃🌸🍃 ✋ نکاتی در برابر خداوند 🔰امام حسن(ع) فرمود: فای فقیر افقر منی. 👈کدام فقیر و درمانده‌ای از من فقیرتر و درمانده‌تر است؟ 👌از آن حضرت پرسیدند: حالتان چگونه است؟ فرمود: روزگار می‌گذرد و مرا پروردگاری است بالای سرم و آتش جهنم رو به رویم است. مرگ در پی من، حساب بر من خیره گشته و من در گرو عمل خویشم. آنچه را که می‌خواهم نمی‌یابم و آنچه را که خوش ندارم نمی‌توانم از خودم دفع کنم. کارها به دست دیگری است. اگر بخواهد تنبیهم می‌کند و اگر بخواهد از من درمی‌گذرد. پس چه کسی از من فقیرتر و درمانده‌تر است. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع)، ص225) 👈از جمله بهترین صفات کمالی، شکسته نفسی به معنای شمردن و ذلیل و پست دانستن خود در پیشگاه پروردگار است که در مقابل صفت عجب و خود بزرگ‌بینی قرار می‌گیرد. 👌 به تعبیر مرحوم نراقی ضد صفت ، تواضع است و آن عبارت است از شکسته نفسی؛ بطوری که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند. (معراج‌السعاده ص250) 👈 پیامبر(ص) فرمود: با هرکسی دو ملک است که اگر آن شخص، خود را بزرگ شمرد، می‌گویند: خداوندا او را ذلیل کن. و اگر خود را خوار شمرد، می‌گویند: خداوندا او را بردار و بلند کن. 👈مروی است که: خدا به موسی‌بن عمران(ع) وحی فرستاد که ای موسی: هیچ می‌دانی که چرا تو را برگزیدم و به سخن گفتن با خودم اختیار کردم؟ عرض کرد به چه علت؟ فرمود: من ظاهر و باطن همه بندگان خود را دیدم، هیچ یک را ندیدم که ذلت ایشان از برای من چون تو باشد. 👈ای موسی به درستی که تو هر وقت نماز می‌گذاردی رخسار خود را بر خاک می‌گذاردی. در بعضی از روایات وارد شده که چون خداوند به کوه‌ها وحی فرستاد که من کشتی نوح را بر کوهی خواهم گذاشت، همه کوه‌ها گردن کشیدند و خود را بلند کردند مگر «کوه جودی» که خود را حقیر شمرد و با خود گفت که با وجود این کوه‌ها، بر من کجا قرار خواهد گرفت؟ پس کشتی بر آن قرار گرفت. 👌و از جمله نتایج شکسته نفسی آن است که در نزد همه مردم بزرگ و محترم است و همه دل‌ها او را دوست می‌دارند. برخلاف کسی که خود را بزرگ می‌شمارد، که البته از دل‌ها دور و مردم از او تنفر دارند. (همان ص237) 🔰حد و مرز شکسته نفسی امام مجتبی(ع) در گفتاری بسیار ارزشمند مرز شکسته نفسی را بطور دقیق بیان می‌دارند تا از آسیب‌های احتمالی جلوگیری شود: 👈 ذم الرجل لنفسه فی العلانیه مدح لها فی‌السریره. انتقاد و مذمت کردن از خود پیش مردم و بطور آشکار، نوعی تعریف از خود است بطور مخفی. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع) ص306) 🔰باید توجه کرد که این حقیر شمردن و پست دانستن خویش، فقط در پیشگاه متعال و نیز در فکر و نظر خود آدمی، قدر و منزلت داشته و آثار گرانقدر به دنبال دارد. 👈اما اگر این شکسته نفسی پیش این و آن مطرح و تکرار شود، چه‌بسا ممکن است انسان را دچار آفت تعریف و تمجید از خود کند. 🔻 شاید در دل بگوید: ای مردم بدانید این من که خود را کوچک می‌شمارم یا اینکه ممکن است شائبه ریا و خودنمایی به همراه داشته باشد و یا باعث خوار شدن در نزد مردم شود درحالی که مومن همیشه باید عزت نفس خود را نگهدارد. 👌علی(ع) فرمود: هر کس نفس خویش را خوار گرداند، خداوند گرامی‌اش دارد. برای آدمی همین فضیلت کافی است که نفس خویش را حقیر و بی‌مقدار گرداند. (غررالحکم ج2 ص489-493) یکی قطره ‌باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید که جایی که دریاست من کیستم گر او هست حقا که من نیستم چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان‌ پرورید سپهرش به جایی رسانید کار که شد نامور، لؤلؤ شاهوار بلندی از آن یافت کو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد (کلیات سعدی ص264) @fatemi5
💠🔹امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: 🌸🌿عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فى مَأْکُولِه، کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَ یُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ 🔶 تعجّب می‌کنم از کسی که به غذاى جسم خود فکر می‌کند، و مراقب است که چه چیزی می‌خورد، امّا به غذاى روحِ خود توجّه نمی‌کند. 🔶 خوراک ناراحت کننده و مضرّ را از شکم دور می‌کند، امّا قلب خود را با مطالب هلاک ‌کننده پُر می‌کند. 📚سفینة البحار ✍✍ 🌺🌿 همه ما معمولاً تو غذا خوردن خیلی سختگیری می‌کنیم: ✳️ با چشم‌ِ باز، و توی نور لقمه برمی‌داریم. ✳️ حتماً باید ببینیم چی می‌خوریم. ✳️ از غذاهای مشکوک پرهیز می‌کنیم، ✳️ از هر مغازه و رستورانی غذا نمی‌گیریم، ✳️ و هزاران نکته ریز و درشتِ بهداشتی رو تو غذا خوردن رعایت می‌کنیم، این خیلی هم خوبه ✅ امّا برای غذایِ روحمون چقدر سختگیری می‌کنیم⁉️ 📛 هر حرف و کلامی رو می‌شنویم، 📛 هر کتاب و روزنامه و سایت و شبکه‌ای رو می‌بینیم، 📛 هر فیلم و سریالی رو نگاه می‌کنیم، 📛 تو هر جلسه گناهی شرکت می‌کنیم، 📛 هر مطلب مسموم و آلوده‌ای رو توی گوشیهامون داریم، 📛 و هزاران غذای مسموم دیگه رو داریم روزانه به خورد روح و قلبمون میدیم. ☝️ حواسمون هست داریم چه بلایی به سر روحمون میاریم⁉️ و این، همون حرفِ قرآن کریمه: 💟⇦ فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ (عبس/۲۴) 👆 انسان باید به غذای خودش بنگرد که چه چیزی می‌خورد! واقعاً به قول امام حسن، جای بسی تعجب و شگفتی است... 📢 یه به خودمون بزنیم، وقتشه بیدار بشیم. 💟 @a_fatemi24
خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی مرا برای نوکریِ خانه ات صدا کنی به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی ام اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام نوشته روی قلب من که مُلک مجتبایی ام تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟ مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم... حسن! کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی اگرچه خسته ای ولی امیر استقامتی وجودِ جود از تو و تو جوهر کرامتی چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی امید بی کسیِ من به عرصه ی قیامتی ببین صدات می زنم چقدر بی ریا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟ چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟ ز کودکی به غیر دیده ی تری نداشتی شنیده ام به معرکه... که یاوری نداشتی بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» مجتبی روشن روان @deabel
مولای ما کریم ولیکن غریب بود او دست گیر خلق ولی بی حبیب بود با او مدینه شد وطن بی نیازها بعد از خدا سخاوت او بی رقیب بود غیر از نمک به زخم دل خود دوا نداشت با آنکه بر تمامی عالم طبیب بود از دشمنان که کینه ی بسیار دیده است در بین دوستان خودش هم غریب بود در کوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و... در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود شرحش هزار روضه ی مکشوفه می شود در محضر امام مغیره خطیب بود کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد دستی که از مروت دل بی نصیب بود دل خونِ روزگار که در آخرین نفس پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود 🔹 🔹
بخش اول 🔰تفاوت مقام امام علیه السلام با پیامبران. 🔸خداوند موقعی که ارواح همه ی انسان هائی را که قرار بود از ابتدای خلقت حضرت آدم تا آخرین نفری که روی زمین خواهد بود خلق کرد میلیونها سال از خلقت ارواح معصومین علیهم السلام گذشته بود. (در کتب شیعه روایات زیادی در اینباره هست که نمونه ای از آنرا از کتاب مشارق الانوار در ادامه خواهیم آورد , قبلا حتی از کتب اهل سنت نیز نمونه ی چنین روایاتی را آوردیم) 🔸این ارواح پس از دوره ی آموزشیِ 2000 ساله وارد سالن امتحانی بنام " عالم ذر" شدند تا با نحوه ی عملکرد و تعهدی که می دهند طبقه طبقه و درجه بندی شوند. 🔸در عالم ذر خدا با آنها (همه ی انسانهائی که وارد عالم ذر شده بودند , بجز معصومین علیهم السلام) شرط کرد ، شرط کرد که دنیا که میایید اینکار را بکنید و آنکار را نه ( موارد شرط و شروط در جای دیگری به تفصیل گفته خواهد شد) در آنجا تمام ارواحی که از روز اول تا آخر قرار بود بدنیا وارد شوند بودند و به نسبت قابلیتی که از خود نشان دادند "درجه دار" شدند , بالاترین طبقه , پیامبرانی شدند با درجه ی اولوالعزمی که شامل 4 نفر بودند : 1⃣ حضرت نوح , حضرت ابراهیم, حضرت موسی , حضرت عیسی . این 4 نفر همه شروط را به نحو احسن قبول کردند. 2⃣ یک عده باین صورت قبول نکردند , و لذا شدند پیامبران مُرسَل که حدود 313 پیامبرند. درجه ای اینها پایین تر از اولوالعزم است . 3⃣ پایین تر از این 2 گروه انبیاء هستند (بقیه ی 124000 پیامبر) 4⃣ گروه چهارم بقیه ی انسانهائی هستند که خود اینها به 2 قسمت می شوند الف] عده ای از این عزیزان که باید گفت چیزی از انبیاء اولوالعزم کم نداشتند خداند صلاح دانست جزو درجه دارانی که نام بردیم نباشند (جایگاه دنیائی انسانهای عالم ذر باخداوند بود) مانند حضرت عباس ، حضرت زینب , اصحاب خاص ائمه , برخی اولیاء خدا که لازم بود در دوران غیبت چراغی فرا راه شیعیان باشند مانند سیدبن طاووس. ب ] بقیه ی انسانها که از اینها پائین ترند و به نسبت تعهداتشان در طول زمان , در جایگاههای مختلفی از کره ی زمین, با صلاحدید خداوند بدنیا خواهند آمد. پس افراد با این درجه و مقام ۴ دسته هستند: 🔻پیامبران اولوالعزم 🔻پیامبران مرسل 🔻انبیاء 🔻بقیه مردم ( که شامل برگزیده هائی که گفتیم هم می شوند) @fatemi222
❓آیا می شود "قرآن" را بتنهائی راه _دریافت_ معارف دین دانست یا لازم است درباره ی "ثقلین" چنین اعتقادی داشت ؟ ❓یعنی قرآن + اهل بیت راه دریافت معارف دینند؟ ▫️راه "دریافت" هر بابی از ابواب معرفت ثقلین است و نباید چنین پنداشت که چون قرآن "مأخذ" هر بابی از ابواب معرفت است، می شود از همان هم "دریافت" کرد! 👈 خیر , راه "دریافت" و به تعبیری "خروجی" معارف از طریق ثقلین است , چون یقین داریم تنها علیهم السلامند که قادر به فهم قرآنند, به بیان دیگر خداوند کلید فهم حقایق قرآن را فقط بدست معصومین داده تا هرکس نزد آنان نرود دستش خالی مانده و فقیر بماند. 👌آری دربِ این مأخذ (قرآن) بروی معصومین گشوده است نه عموم. ❌پس این نظر که ما همه انچه را می خواهیم برای دینمان بدست آوریم فقط از طریق قران می توانیم بدست آوریم درست نیست. . 🔸پیامبر اکرم بارها فرمودند: "انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی" ⬅️ و فقط در این مورد فرمودند: " لن یَفتَرقا حَتی یَرِدا عَلَیَّ الحوض" ⬅️ و فقط در این مورد فرمودند: " اِن تَمسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا اَبَدا" ✔️ یعنی راه دیگری وجود ندارد. 🔸اصلا اگر ما روایت را کلاً حذف کنیم و فقط به قران تمسک کنیم چه شیعه و چه مخالفین شیعه ، هر کدام از هفتاد و سه فرقه اسلام اگر بخواهند فقط به قران نگاه کنند و بگویند "حسبنا کتاب الله" نشدنی و محال است. 👈در کتب اهل سنت که به روش آنها نگاه می کنیم ، هیچ کدام از آنها مستقیما از قران بدون روایات خودشان نمی توانند مسائل را بفهمند . از کجا می توانند بفهمند: نماز چند رکعت است؟ مناسک حج چیست؟ حد نصاب زکات چیست؟ اهل سنت و شیعه به حج و زکات و .. خیلی اهمیت می دهند. 🔸بااین تفاوت که ما معتقدیم محور اینها امام علیه السلام است در حالیکه آنها معتقدند محور قران است . البته فقط زباناً می گویند محور قران است ولی در عمل حد نصاب زکات و احکام حج و .. را از ابوبکر نقل می کنند که ناقلش ابوهریره است و تنظیم کننده اش ابو حنیفه یا احمد بن حنبل یا شافعی یا مالکی است. اولین مرجع دینی یاهمین تنظیم کننده که هنوز هم به آن پایبندهستند(ابوحنیفه) سال هشتاد متولد شده و هیچکدام دیگر (احمدبن حنبل, شافعی, مالکی) زمان پیغمبر نبودند. ▫️اهل سنت معتقدند کتاب الله و عترتی درست است ،ولی کتاب الله و سنتی هم درست است. اهل سنت کتاب الله و سنتی را نقل می کنند مثل بسیاری از روایاتی که در برابر روایات درست ما جعل کرده اند. در حدیث انا مدینه العلم و علی بابها که پیامبر در شان امیرالمومنین فرموده بودند ابوهریره این حدیث را جعل کرد: من خانه حکمتم، ابوبکر دیوار آن است! ❌ما چنین روایتی را نمی پذیریم که پیامبر فرموده باشند: "انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و سنتی". ❓اگر بر فرض محال چنین روایتی را پذیرفتیم سنت پیامبر را چه کسی می تواند بیان کند؟ ❓ آیا فاطمه زهرا سلام الله علیها که در خانه پیامبر بزرگ شده اند بهتر می دانند که پیامبر چطور وضو می گرفته اند و نماز می خوانده اند و ... یا ابو حنیفه که در سال هشتاد متولد شده؟ ❓ آیا امیرالمومنین که در دامن پیامبر رشد کرده و از ده سالگی در دامن وحی بوده و در غار حرا همراه پیامبر بوده و تا آخرین لحظه همراه پیامبر بوده و وصی و داماد پیامبر است سنت پیامبر را بهتر می داند یا ابو هریره که سه سال آخر عمر پیامبر بوده و خودش هم در آخر عمر می گوید که من چقدر حدیث جعل کردم؟ 👌پس عقل حکم می کند که اگر هم کتاب الله و سنتی درست باشد سنت پیغمبر را خانواده ایشان می دانند نه کسانی که دشمنی آنها با سنت پیغمبر روشن است. ✅ پس محوریت برای فهم و شناخت حقایق دین صرفا چهارده معصوم یا به عبارتی امام است. 🔸 اهمیت امام آنقدر است که ایمان به او ایمان است و اعتقاد نداشتن به او کفر و شرک است. ما نمی توانیم معتقد باشیم که تنها راه شناخت حقایق دین امام است با این حال دعاها و زیارات را قبول نکنیم. دعاها و زیاراتی که از ناحیه امام به ما رسیده بسیار تعیین کننده اند یعنی مثل زیارت جامعه کبیره که شکی در صحت و سلسله روایت آن نیست، زیارت امین الله، زیارت عاشورا، دعای ندبه و دیگر زیاراتی که شکی در صحت آنها نیست , اینها معیار و ملاک فهم مسائل و حقایق دینی هستند. 🔸اگر شیعه بخواهد اعتقاداتش کامل شود بایدبداند ظرفیت چنین دعاهائی تمام اعتقادات فرد را پوشش تمامی اعتقادات هر انسانی است یعنی خیلی فراگیر و دامنه ی بزرگی دارد . @fatemi222
❓علت انتخاب انبیاء اولوالعزم چه بود؟ ❓چرا حضرت عیسی را خدا بعنوان اولوالعزم انتخاب کرد و دیگری را نه؟ ✔️ چون آن شرطی که خدا در عالم ذر به حضرت عیسی گفت، او عمل کرد و مثلاً همسایه اش عمل نکرد. 🔸خدا علم داشت که اینکه تعهد میدهد و می گوید چشم عمل میکنم ، این واقعا عمل میکند ، پس این را جزء انبیاء اولوالعزم قرار داد. 🔸حضرت عیسی که بدنیا آمد گفت: "و جعلنی نبیا"، یعنی خدا مرا پیغمبر قرار داده . 👈 روایت است که حضرت آدم مطالبی در مورد وجود مقدس امام زمان را نتوانست تحمل کند ، ظرفیتش آنقدر نبود. خدا هم درباره اش میفرماید : ✨"وَ لَن نَجِد لِهُ عَزما"، عزمی در آدم ندید و او اولوالعزم نشد. عیسی این عزم و ظرفیت را داشت و اولوالعزم شد. 🔸پس حداکثر توان ارواح در عالم ذر شده حضرت عیسی (وبقیه ی اولوالعزم ها__جز پیغمبر اکرم که انتخابشان اینطور نبود ) ❌پس اگر کسی بگوید امام را که خدا در عالم ذر بعنوان امامت انتخاب کرد بخاطر اینکه می دانست که او درست عمل خواهد کرد , این با اصولی که ما بر اساس آیات و روایات چیدیم تفاوت دارد یعنی خدا امام را به این دلیل انتخاب نکرد. 🔸اصلا وجود امام و چهارده معصوم در این مقیاسها نیستند . اصلا روح معصومین که در اینجا خلق نشده بود. ✅ او "اول ما خلق الله" است. چرا مقایسه می کنیم و به خودمان اجازه میدهیم امام را بیاوریم کنار حضرت عیسی و موسی و ابراهیم و می گوئیم همانطور که "فَشَرَطُوا عَلَیهِمُ الزُهد فِی دَرجاتِ هذِه ادنیا___دعای ندبه___" خدا با آنها شرط کرد. ⬅️ اصلا کسی با امام مقایسه نمی شود، امام وجودی نیست که به این صورت انتخاب شده باشد. 🔸مقام پرِ حضرت عیسی در این است که میخواهد یک دینی بیاورد برای یک مدت کوتاه ، بعد هم منقضی شود. حضرت موسی خانه پر نبوتش این است که میخواهد یک پیامبر الوالعزمی شود از زمان حضرت موسی تا زمان حضرت عیسی و بعداز آن دینش جمع شود. حداکثر ظرفیت روحی موسی و عیسی اینقدر است. @fatemi222
💠 پیامبر , ماده ی امتحانی برای اهل کتاب 💠 امام , ماده ی امتحانی برای مسلمین 🔻مقدمه : ❓چرا ائمه اطهار مظلومیت را بر خودشان پذیرفتند؟ ❓آیا "فقط" بخاطر این بود که اگر قیام می کردند، قران و اسلام از بین می رفت؟ فقط همین؟ ❓آیا خدا نمی توانست کاری کند که اسلام بماند و آنها انقدر ظلم نکنند و اینقدر هم به معصومین ظلم نشود؟ ❓نمی شد امام مجتبی علیه السلام در آن موقعیت بی یاوری قرار نگیرند؟ ❓نمی شد امام حسین به این صورت به شهادت نرسند و امام هم باشند؟ آیا همه اینها "فقط" بخاطر حفظ اسلام بود؟ ❓اگر نامشان بصراحت در قرآن بود به آن ها ظلم نمی شد؟ 🔸یکی می پرسید: چرا خداوند در قران همانطور که رسالت پیامبر را بصراحت فرموده است ، بهمان صراحت چیزی درباره امامت علی بن ابیطالب نفرموده تا همه همانطور که به رسالت پیامبر ایمان آوردند به امامت ایشان هم ایمان بیاورند؟ ❓گفتم فکر می کنید علت ایمان نیاوردنِ کفار و غصب خلافت بخاطر عدمِ صراحت بود؟ ❓یعنی اگر نام و کُنیه ی یک یک ائمه بصراحت در قرآن ذکر شده بود هیچ مشکلی پیش نمی آمد و همه ایمان می آوردند؟ 🔸((هر چند معتقدیم در قرآن به بهترین صورت درباره ی امامت ائمه آیاتی نازل شده است, مثلا نام "علی" را در لفافه برده شده است , آیه ی 4 از سوره ی زخرف این است: وَ اِنَّه فِی اُمّ الکِتابِ لَدینا لَعَلِیٌ حکیم= و منظور ما از آنکه در ام الکتاب "یعنی اِهدِنَاالصراطَ المُستقیم در سوره ی حمد" نام بردیم "علیِ حکیم" است. خداوند در لفافه فرموده , فکر می کنید اگر بصراحت گفته می شد می گذاشتند قرآن باقی بماند؟)) 🔸برخی فکر می کنند اگر نام ائمه در قرآن بصراحت برده شده بود هیچ مشکلی برای تداوم دین بوجود نمی آمد ! خیر , اینچنین نیست , واقعا این چنین نیست , می دانید چرا این چنین نیست؟ @fatemi222
🔰علامت مردود شدن مسلمانان : 🔸با وجود اینکه پیغمبر از ابتدای بعثت تا آخرین لحظه ی عمرشان و مخصوصا به صراحت در خطبه غدیر درباره ی جانشینی حضرت علی بعد از خود فرموده بودند به فرمایش ایشان عمل نشد , امام را کنار زدند, کنار گذاشتن امام علامتی است که اصحاب به اینکه امام ماده امتحانی است توجه نکردند. 🔸قرار نبود امام ماده امتحانی را از دست مردم بگیرد. یعنی اگر امیرالمومنین با معجزه یا زور نمی گذاشتند سقیفه انجام شود و اراده می کردند غاصبین مثلا تبدیل به سنگ شوند تا حضرت علی اولین امام بعد از پیغمبر شود و حکومت کند و حضرت زهرا هم صد سالی عمر کند و امام حسن و امام حسین هم همینطور ... ماده امتحانی را از مسلمین گرفته بودند. 🔸 همانطور که پیغمبر ماده امتحانی را از اهل کتاب نگرفتند و گذاشتند مسیحیها و یهودیها و غیره امتحانشان را بدهند و خودشان انتخاب کنند و پیغمبر را ببینند و با آنچه در کتابهایشان بود ، تطبیق دهند و بعد بپذیرند یا نپذیرند ، همانطور هم امیرالمومنین باید ماده امتحانی را از دست مردم نگیرد. 🔰یک مثال : 🔸 اگر دو کلاس برگزار شود در یک کلاس معلم خوب امتحان بگیرد و در دیگری بد امتحان بگیرد یعنی معلمِ کلاسِ اول کتاب به دست بچه ها بدهد و همه هم 20 شوند و دیگری این کار را نکند و هر کسی نمره ای که حقش هست بگیرد , وقتی کارنامه می دهند می گویند معلم اول کار بدی کرده است , هیچکس نمی گوید خوب شد همه رونویسی کردند. 🔸 اگر امیرالمومنین بعد از پیامبر طوری رفتار می کردند که مسلمانان نمی توانستند امتحان دهند فردای قیامت خداوند از ایشان می پرسید من تو را وسیله امتحان قرار داده بودم چرا از امتحان مردم جلوگیری کردی؟ 🔸خدای تعالی امیرالمومنین را وسیله آزمایش قرار داده است , در زیارت جامعه ی کبیره خطاب به ائمه می گوئیم: ✨وَالبابُ المُبتَلَی بِهِ النَاس : 🔸شما افرادی هستید که همه ی گروه های مردم بوسیله ی شما امتحان می شوند. @fatemi222
❓ گاهی شبهه مطرح می‌شود که اگر مکتب شیعه و مذهب تشيع ، بر حق است پس چرا آنقدر جمعيت شیعیان نسبت به سایر مذاهب، كم است ⁉️ ✅ قرآن چنین پاسخ می دهد: 1⃣ وَما آمنَ معهُ الّا قلیلٌ جز تعداد اندکی به او ایمان نیاوردند .(هود/۴۰) 👈 این آیه مربوط به قوم حضرت نوح(ع) است که نتیجه رسالت و نبوت وی، پس از ۹۵۰ سال فقط ایمان آوردن تعداد اندکی بوده ، تا آنجا که بیشترین عددی که برای ایمان آورندگان به حضرت نوح نوشته شده، تنها ۴۰ نفر بوده است.😔 خب! آیا دین حضرت نوح بر حق نبوده؟؟!! پس چرا آنقدر آمار ایمان آورندگان کم بوده است؟! ↩️ در آیه ۱۰۳ سوره یوسف نیز خداوند خطاب به پیامبر اسلام(ص) فرموده : «وَما أَكْثَرُ النّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤمِنين»!! «هر چقدر بكوشي، باز اكثريت مردم ايمان نمي‌آورند».😔 2⃣ هیچگاه انتخاب اکثریت مردم نشانه حقانیت شان نیست ، و همیشه آمار پیروان همه انبیای الهی از تعداد دشمنانشان کمتر بوده است. مذهب تشیع نیز از این قاعده مستثنی نیست. چنانچه خداوند فرموده: « قل لا يستوي الخبيث و الطيب ولو اعجبك كثرة الخبيث ......» ﺑﮕﻮ : ﻧﺎﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺎﻙ [ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺎﻓﺮ ﻭ ﻣﺆﻣﻦ ، ﻣﻌﺼﻴﺖ ﻭ ﻃﺎﻋﺖ ، ﺣﺮﺍم ﻭ ﺣﻠﺎﻝ ، ﻭ ﻣﻌﻴﻮﺏ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ] ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮕﻔﺖ ﺁﻭﺭﺩ !! (مائده/۱۰۰) 3⃣ ... وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ﺍﻭ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮﺷﺎﻥ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ .(مؤمنون/ ۷۰) 👈 حق و حقیقت برای غیر اهلش، تلخ است و تحمل تلخی و رنج حق برای بیشتر مردم سخت است، لذا از پذیرش آن شانه خالی می‌کنند. 4⃣ شیعه تنها مذهبی است که جز به اطاعت از خدا، پیامبر ، ائمه و جانشینان آنان گردن نمی نهد و همین امر موجب شده تا نظام های سیاسی حاکم بر جوامع، به مبارزه با آن بپردازند. در تمام اعصار، بیشترین افرادی که قتل عام شده اند مسلمانان و مخصوصاً شیعیان بوده اند.😭 ↩️ علاوه بر خود شیعیان، حتی آثار علمی و کتابخانه های آنان نیز بطور ناجوانمردانه ای مورد تعدی، دستبرد و آتش سوزی 🔥 قرار گرفته اند. 😔 افرادی نظیر سلطان محمود غزنوی، و صلاح الدین ایوبی که برای محو شیعه ، نه تنها شیعیان را قتل عام کردند بلکه تمام آثار علمی و کتابخانه های آنان را نیز آتش زدند، بسیارند. 👌 با تمام اینها اما رشد و بقای شیعه تاکنون، و مصون ماندنش از تحریف ، نشان حقانیت آن و معجزه ای است که پرده های جهل و تعصب را از چهره تاریخ کنار زده است. ❓ روز را چه گناه ، اگر شب پره کور است ؟؟!! @fatemi222
🔻شرحِ صدر🔻 ✍ یکی از صفاتِ بسیار عالیِ انسانی ‍، و نقطه‌ی مقابل آن، یکی از صفاتِ بسیار زشتِ انسانی است. شرح صدر👈 یعنی پرحوصله و پر تحمّل بودن، یعنی دریادل بودن، و ظرفیت بالا داشتن😌😊☺️ ضيقِ صدر👈 یعنی کم‌حوصلگی و کم‌تحمّلی، یعنی کم ظرفیّت بودن، و زود از کوره در رفتن.😫😖😡 ✅ از نظر قرآن کریم، کسی که داره، و ظرفیّت و تحمّلش بالاست، این آدم در مسیر هست...😇😍 ❌ امّا برعکسش، کسی که داره، و خیلی زود از کوره در میره و کم تحمّله، و زود عصبانی میشه، این علامتِ و گمراهی است:😨😳 👇👇 🕋 فَمَن یُرِدِ اللهُ أَن یَهْدِیَهُ، یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ، وَ مَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا، کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ (انعام/۱۲۵) 💢 اگر خدا بخواهد کسی را کند، به او در مورد اسلام عنایت می‌کند؛ 💢 و آن كس را كه خدا بخواهد، بخاطر اعمالِ خلافش، سازد، سينه‌اش را آنچنان تنگ می‏سازد، كه گويا می‏خواهد به آسمان بالا برود. 🤲 خدایا! در همه‌ی زندگی، و مخصوصاً در امورِ دینی، به ما و قدرتِ تحمّلِ مشکلات را عطا بفرما. @fatemi222
1️⃣ حسن‌بن علی را چندین بار مسموم کردند و هر بار بخیر می‌گذشت، وعده آخر تشت از پاره‌های کبدش خون شد رو به برادرش حسین کرد و گفت این بار دوام نمی آورم بر بستر افتاد به برادرش حسین وصیت کرد “تدفننی فی بیت جدی فإنی احق” من اهل بیت آن خانه ام از آن دو‌ سزاوارترم 2️⃣ دست برادرش حسین را گرفت و فرمود عده ای مانع دفن من می‌شوند، اصرار کن اما نمی‌پسندم در تشییع ام خونی ریخته شود حسین بن علی به گریه افتاد و گفت این ظلم بر تو روا نبود حسن فرمود ظلمی که به من شد این تنهایی و زهر بود ولکن لایوم کیومک اباعبدالله مظلومیت تو عظیم تر ست 3️⃣ مردم مدینه با خبر شدند، صحابه پیامبر آمدند، حسین بن علی گفت وصیت برادرم این بود که در حجره جدش دفن شود عده ای از جوانان بنی هاشم می‌دانستند مخالفت می‌شود لباس رزم به تن کردند جمعیت به سمت حجره پیامبر به راه افتاد جوانان بنی امیه و مروان بن حکم با لباس رزم میانه راه را گرفتند 4️⃣ مروان گفت پسرعمویم خلیفه مقتول عثمان چرا باید در آخر بقیع دفن شود و حسن در حجره پیامبر؟ بخدا نمی‌گذارم “انی أحمل السیف” من مسلحم صحابه جلو آمدند و گفتند ساکت! بخدا حسن همیشه بر شانه پیامبر بود، اهل بیتش بود،تو مشروعیت قضاوت نداری خبر به گوش آن زن رسید سوار بر درازگوشی شد و آمد 5️⃣ همسر پیامبر سوار بر درازگوشی به میانه جمعیت آمد گفت من که مشروعیت دارم ما را با شما و اولاد علی چه کار؟ آن حجره خانه من ست بخدا نمی‌گذارم نفر چهارمی آنجا دفن شود، عُمَر که خلیفه بود بدون اجازه من در آنجا دفن نشد، علی و اولاد علی که نزد ما پسندیده هم نیستند. 6️⃣ ابن عباس فریاد زد این چه رسوایی ست دیگر! یک روز سوار بر شتر شدی و فتنه و جنگ به راه انداختی امروز هم سوار بر زین و درازگوش شدی آمدی میخواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی؟ بگو مگو بالا گرفت در بعضی نقلها آمده بنی امیه برای منصرف کردن بنی هاشم تابوت حسن را تیر زد. 7️⃣ بنی هاشم دست به قبضه برد، عاقله مردها و صحابه نگذاشتند حسین بن علی گفت “شما روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شکستید، اگر وصیت برادرم نبود که خونی ریخته نشود دست به قبضه می‌بردم” ابن عباس به مروان و عایشه گفت “إرجع من حیث جئت” بجایی که آمدید برگردید ما به بقیع میرویم. 8️⃣ حسن را به بقیع بردند بر پیکرش نماز خواندند پیکر را کنار مزار مادر علی ابن ابی طالب بردند و بخاک سپردند و سپس امامت حسین آغاز شد در این نیمروز شهید و مظلومی را می‌دیدی که تشییع میشود و شهید و مظلومی آنرا به شانه می‌کشد و شهید و‌مظلومی نماز میگذارد و شهید و مظلومی امام میشود. @fatemi222
مولای ما
یکشنبه ظهر اعتقادی         1400/7/18 موضوع: سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم— خداوند در قرآن می فرماید: إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَر: نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمی‌دارد(آیه 45 عنکبوت) کوتاهی در نماز را میتوان با عللی از بین برد که برخی از علتها را خدمت شما عرض می کنیم: 1-شناخت بیشتر نسبت به نماز:پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم  ) می فرماید: « اگر بداني نماز چيست و با چه كسي نجوي و گفتگو مي كني خسته نمي شود و نمار را به اتمام نمي بري »( بحار ، ج‏74 ، ص 80 ) 2-ترک دوستی و حب دنیا: حضرت مسیح ( علیه السلام ) می فرماید: دنيا پرست از عبادت و انس با خدا لذت ني برد در حاليكه حب مال در دل او است »-( بحارالأنوار، ج14، ص309) چرا كه «حب الدنيا رأس كل خطيئه»است. از علاقه  قلبي به دنيا و متعلقات دنياست كه حتي در نماز هم، تمام توجه محب دنيا به سمت دنياست و هيچ لذتي از نماز نمي برد و كم كم كاهل نماز شده و چه بسا نماز را ترك كند و به خسران ابدي گرفتار شود. 3-ترک گناهان: وقتي انسان، آلوده  به گناه مي‌شود، يا اصلا به سمت نماز و نيايش با خدا نمي رود و يا از نماز و عبادت خويش حظ و بهره اي نخواهد برد 4-ترک دوستان و محیط بد: انسان بطور طبیعی تحت تاثیر محیط ودوستان است و بخاطر قاعده شباهت سازی شبیه محیط و دوستانش میشود و با ترک محیط و دوستن بد و رفت و آمد با اهل نماز به سمت نماز می رود. خداوند ما را جزء نمازگزاران واقعی قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
دوشنبه مغرب فقهی 1400/7/19 موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم از امام حسن عسکری علیه السلام روایت است که می فرمایند: أَوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ. پارساترین مردم کسی است که در هنگام شبهه توقّف کند. (تحف العقول ، ص 489 و بحارالانوار ج75، ص:373) تصرف در اموال دیگران که مالک مشخصی دارد جز با اذن یا رضایت مالک جایز نیست؛ ولی گاهی اوقات با اموالی مواجه می شویم که مالکش مشخص نیست که اقسام مختلفی دارد؛ یک نمونه از این اقسام آن است که مثلا کسی مالش را در مغازه یا خودرو جا گذاشته است و ما آن را می بینیم؛ حال می خواهیم ببینیم نسبت به اینگونه اموال چه وظیفه ای داریم: 1. مالی که در دست انسان باشد و صاحبش نامعلوم باشد و مال گم شده هم بر آن صدق نکند، مجهول المالک گفته می شود. مثل اینکه وسیله ای در مغازه یا ماشین یا حسینیه یا هتل و مسافرخانه جا می ماند یا مالی که دزدی است و به مالکش دسترسی ندارد، یا بدهی که بدهکار به مالکش دسترسی ندارد یا وسایلی که نزد تعمیر کار می برند و سراغ آنها نمی آیند و صاحبش را هم نمی شناسد، و مانند اینها مصادیق مال مجهول المالک است. (1) 2. وظیفه انسان در برابر مجهول المالک این است تا زمانی که احتمال پیدا کردن صاحبش را می دهد باید از صاحبش جست و جو کند و زمانی که از پیدا کردن صاحبش مأیوس و ناامید می شود با اجازه حاکم شرع (به فتوا یا احتیاط) همان مال را یا قیمتش را به فقیر شرعی صدقه بدهد. 3. انسان نمی تواند از مالی که صاحبش معلوم نیست استفاده کند مگر اینکه یقین داشته باشد که صاحبش هر کسی که باشد، راضی به استفاده کردن از این مال می باشد. (2) زائرین و مجاورین گرامی می توانند سوالات دینی خویش را با ذکر نام مرجع تقلید خویش به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر مرجع تقلید دریافت نمایند. خداوند توفیق انجام واجبات را به ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. نکات توضیحی و منابع: (1) (تحریرالوسیله، کتاب لقطه، لقطه غیر حیوان، م 1 ؛ منهاج الصالحین ج2 م 762) (2) نکته: نسبت به اموال فاسد شدنی برای صدقه دادن و جست و جو از صاحب آن مقداری تفاوت فتوا وجود دارد. (تحریرالوسیله، کتاب لقطه، لقطه غیر حیوان، م 4 ؛ رهبری استفتاء خصوصی، شماره استفتاء 962415 ؛ منهاج الصالحین ج2 مساله 765 ؛ مکارم استفتائات جدید ج1 ، سوال953 ؛ توضیح المسائل زنجانی مساله 2591 ؛ توضیح المسائل وحید مساله 2646) @AhkameHarameRazavi
بسم الله الرحمن الرحیم ✋  ✍خداوند در مورد وعده های شیطان می فرماید: «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْیَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ مَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُوراً» 👈ایشان را وعده می دهد و به آرزوهای طولانی و پوچ می خواند که وعده های شیطان همگی پوچ و فریبنده است)آیه 120 نساء) ✋شیطان برای گمراهی مردم از راههای مختلف استفاده میکند که به برخی اشاره می کنیم: 1⃣👈وسوسه: 🌹(یوسوس فی صدور الناس): مثلا در فرزندان آدم القا می‌کند که به جمع‌آوری پول و ثروت بپردازد، چرا که این مال و ثروت است که موجب رفاه و آسایش انسان می‌شود و می‌بینیم که اکثـر انسان‌ها فریب چنین دسیسه‌هایی می‌خورند و تمام نیروی آنها صرف جمع‌آوری مال و مقام دنیوی می‌شود. 2⃣👈زیبا جلوه دادن اعمال ناپسند: 🌹(فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ) از روش‌های کارساز برای شیطان زینت دادن گناهان است. امروزه بسیاری از گناهان، قبح و زشتی خود را از دست داده‌اند و ارزش‌ها جا‌به‌جا شده است و برهنگی ارزش به شمار می‌رود و حجاب ه عنوان کهنه‌پرستی و غیرمترقّی معرّفی می‌شوند. 3⃣👈وعده دروغ: 🌹(الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْر) مثلا انسان را با وسوسة خود تحریک می‌کند تا برای اموال دنیا، حریص و بخیل گردد و از انفاق در راه خدا بترسد که مبادا فقیر شود.مثل اینکه دنبال احتکار باشد که مبادا آینده گرانتر شود. @fatemi222
سه شنبه ظهر اعتقادی   1400/7/20 موضوع: ای سلام علیکم --- بسم الله الرحمن الرحیم امام علی ( علیه السلام ) ایمان را دو گونه معرفی میکنند: فَمِنَ الْإِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِيَّ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ (خطبه ۱۸۹ نهج البلاغه: ) از ايمانها ايمانى در دلها ثابت و برقرار، و ايمانى بين دلها و سينه‏ها تا مدتى معين عاريتى و ناپايدار است. امام خامنه ای در توضیح این حدیث می فرمایند: دوگونه ایمان داریم؛ ایمان ثابت و مستقر، و ایمان مستودع و عاریه‌ای. 1.ایمان ثابت و مستقر، یعنی جای گرفته‌ی در قلب، تکیه کرده‌ی به یک استدلال و یک بینش عمیق، و پشتیبانی شده‌ی با عمل صالح. 2.نوع دیگر ایمان این است که با احساسات پیدا شده، با منطق پیدا نشده؛ انسان پای آن، عمل صالح نگذاشته؛ همین‌طور شعارِ ایمانی داده و گاهی هم خیلی تند شعار داده؛اما پای این، عمل صالحی که به‌خاطر آن با نفس ِ خودش مجاهدت و مبارزه کند، خرج نکرده؛ یعنی این ایمان با عمل صالح آبیاری نشده؛ این می‌شود ایمان عاریه‌یی. ایمان عاریه‌یی هم ایمان است؛ نه این‌که آن شخص، منافق است؛ ایمانش راسخ نیست؛ لذا زود زایل می‌شود. در چه مواقعی این‌گونه ایمان زایل می‌شود؟وقتهای امتحان و لحظات هوای نفس. مثلاً اگر کسی پولکی است، هنگامی‌که بین پول و حفظ ایمان، سر دو راهی قرار بگیرد، ایمان می‌پرد و تمام می‌شود. بعضی‌ها دچار وسوسه‌های نفسانی و شهوات جنسی هستند؛ بعضی‌ها دچار مقام‌پرستی‌اند؛ هر کسی یک‌طوری است. هر کدام از ماها لغزشگاهی داریم؛ چنان‌که روزگاری که عصر شبهه باشد، ایمان بسیار متزلزل است و ممکن است کسی در روز با ایمان باشد ولی شب ایمان خود را از دست داده باشد(۱۳۸۳/۰۸/۲۰) امام صادق علیه السلام به یكی از اصحاب و یارانشان فرمودند: این دعا را زیاد بخوان. «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْمُعَارِینَ ( كافی،ج2، ص 72). یعنی خدایا من را از آن هایی كه ایمانشان موقت و عاریه هست قرار نده. در زیارت عاشورا در چندین جا می گوییم؟ (و ان یثبّت لی عندكم قدم صدق) و در سجده زیارت عاشورا می گوییم: و ثبّت لی قدم صدق عندك مع الحسین بنابراین ایمانی در اسلام ارزش دارد که مقلدانه( تقلید از پدر) ومتعصبانه نباشد و با دلیل باشد و همراه با عمل صالح باشد و در امتحانات از بین نرود. خداوند ایمان حقیقی به همراه عمل صالح به ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
سه شنبه مغرب  فقهی 1400/7/20 موضوع: مناسبت: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم در روایت است از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند: خَیْرُکُمْ‏، خَیْرُکُمْ‏ لِأَهْلِهِ‏ وَ أَنَا خَیْرُکُمْ لِأَهْلِی. بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهترین باشد و من بهترین شما نسبت به خانواده ام هستم. (من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏3 ؛ ص555) همانطور که همه می دانیم مسائلی را که به آن نیاز داریم واجب است یاد بگیریم؛ و از طرفی نیز امروز، روز خانواده نامگذاری شده است؛ لذا چند نکته کوتاه درباره احکام خانواده که بسیار مورد نیاز است خدمت شما عرض می کنم: 1. در خانواده فرزندان باید از هر کاری که سبب اذیت پدر یا مادر می شود خودداری کنند؛ لذا اگر رفتار و گفتار فرزندان سبب ناراحتی و اذیت پدر و مادر شود حرام است. (غیر از انجام واجبات و ترک محرمات.) حتی اگر میان پدر و مادر مشاجره ای و نزاعی رخ بدهد، فرزندان حق ندارند به یکی از والدین اهانت یا بی احترامی کنند. (1) 2. در خانواده، اعضای خانواده نمی توانند بدون اجازه و رضایت از اموال یکدیگر استفاده کنند و تصرفی انجام دهند بنابر این اگر خانمی نفقه اش را از شوهر دریافت می کند یعنی شوهر خوراک و پوشاک و مسکن و سایر نیازهای متعارف خانم را تامین می کند، نمی تواند بدون اجازه شوهر در اموال شوهر تصرف کند یا از جیب شوهر پولی بردارد و چنانچه مرتکب چنین کاری شود علاوه بر اینکه گنهکار است، وجوهی را که برداشته است، باید برگرداند و ضامن است حتی اگر شوهر نفقه زن را نمی دهد به نظر اکثر مراجع نمی تواند بطور مستقیم خودش از اموال شوهر بابت نفقه اش وجهی را بردارد و باید با اجازه حاکم شرع باشد. و در طرف مقابل اگر خانم از خودش مال یا پولی دارد شوهر نمی تواند بدون اجازه او در اموال او تصرف کند. (2) 3. اگر یکی از اعضای خانواده دارای عیبی هست، اظهار کردن این عیب به دیگران هر چند به اعضای دیگر خانواده باشد که از عیب اطلاع ندارند، غیبت است و جایز نیست. (3) زائرین و مجاورین گرامی می توانند سوالات دینی خویش را از دفاتر موجود در حرم بپرسند و یا به شماره 30002020 پیامک کنند. خداوند الفت و صمیمیت در میان خانواده ها قرار دهد، به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد. نکات توضیحی و منابع: (1) (توضیح المسائل جامع، م 2290 و م 2291) (2) آیت الله سیستانی: بعد از مطالبه نفقه توسط زوجه اگر زوج نفقه نمی دهد می تواند بردارد. (تحریرالوسیله، کتاب النکاح، نشوز، م 2 ؛ منهاج الصالحین، ج 3 م 355) (3) (استفتائات حضرت امام ج2 ص: 619 س13 ؛ رساله آموزشی ج2 ص: 65 ؛ استفتائات مکارم ج1 س 552 و س 554 ؛ جامع المسائل بهجت ج2 ص: 467) @AhkameHarameRazavi
چهارشنبه مغرب فقهی 1400/7/21 موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: قَلَّ مَنْ‏ تَشَبَّهَ‏ بِقَوْمٍ‏ إِلَّا أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُم‏ .کمتر شده است کسى خود را شبیه قومى کند و سرانجام از آنان نشود. (نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ ص506) یکی از گناهانی که آیات و روایات، مسلمانان را از آن برحذر داشته اند پرهیز از ترویج فرهنگ غیر دینی است؛ لذا امروز چند نکته کوتاه درباره این گناه بیان می شود: 1. یکی از محرمات و گناهان‌، ترویج و تبلیغ فرهنگ غیر دینی است یعنی فرهنگی که در مقابل دستورات اسلامی است مثل فرهنگ منحط غربی که با تعالیم اسلام منافات دارد؛ و شخص مسلمان نباید تحت تاثیر چنین فرهنگی قرار بگیرد‌، بی شک لباس و پوشش افراد یک جامعه و کیفیت زندگی افراد، از عوامل فرهنگ ساز و وسیله تبلیغ فرهنگ آن جامعه است؛ لذا در جامعه اسلامی پوشیدن لباسهایی که با حجاب و پوشش شرعی منافات دارد‌،  یا پوشیدن لباسی که بر روی آن تصاویر و عکسهای مبتذل و مستهجن وجود داشته باشد حرام است  و همچنین ترویج نگهداری سگ و گربه در منزل و بازی با آن و همراه داشتن آن در ماشینها و خیابانها که هر یک بگونه ای ترویج فرهنگ غیر دینی می باشد نیز اشکال دارد. (1) 2. یکی از مهمترین وظایف بانوان برای مقابله با تهاجم فرهنگی به جامعه اسلامی، حفظ حجاب اسلامی و ترویج آن و پرهیز از لباس هایی است که پوشیدن آنها تقلید از فرهنگ دشمن محسوب می شود. (2) 3. مومنین باید نسبت به مدها و آرایشهایی که از غرب وارد کشور می شود دقت ویژه کنند و مواردی را که می بینند با سبک زندگی دینی مسلمان منافات دارد جدا اجتناب کنند و با ترویج آن نیز مقابله نمایند مانند ناخن و مژه مصنوعی. نکات و مسائل شرعی بسیار دقیق و جزئی است و در برخی موارد نیز در نظرات مراجع تفاوت است که عزیزان لازم است مطابق نظر مرجع خویش عمل نمایند؛ سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 به صورت شبانه آماده پاسخگویی و خدمت می باشد که می توانید سوالات فقهی و اعتقادی خویش را به صورت تلفنی سوال کنید. و همچنین سامانه پیامکی 30002020 نیز به صورت پیامکی پاسخگو خواهد بود. خداوند متعال به همه ما توفیق ترویج فرهنگ اسلامی را عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد نکات توضیحی و منابع: (1) (اجوبه الاستفتائات س1373 و 1374 و 1375 ؛ رساله آموزشی ج1 درس 77 ص: 336 ؛ استفتائات مکارم ج3 س1840) (2) (اجوبه الاستفتائات س 1381) (3) (اجوبه الاستفتائات س 1380 ؛ استفتائات تبریزی ج‌1 س 2229 و 2228 ؛ استفتائات مکارم ج1 س1663) @AhkameHarameRazavi
1 - تبعید حضرت امام خمینی)رحمهالله علیه( پس از اعتراض شدید حضرت امام خمینی )رحمهالله علیه( به سیاستهای حکومت پهلوی و افشاگری در خصوص لایحه کاپیتولاسیون در چهارم آبان سال 1343 ، ایشان در روز سیزدهم همین ماه، توسط مأموران شاهنشاهی بازداشت و پس از انتقال به تهران، با یک فروند هواپیمای نظامی از فرودگاه مهرآباد به ترکیه تبعید شدند. طبق اطلاع موثق و « : اطلاعیه کوتاه ساواک که از رادیو و تلویزیون پخش شد و در روزنامهها انتشار یافت، چنین بود شواهد و دلائل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد، لذا در تاریخ 13 آبان 1343 .» از ایران تبعید گردید در پی تبعید امام خمینی )رحمهالله علیه( و با وجود فضای خفقان، موجی از اعتراضها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی دروس حوزههای علمیه و ارسال طومارها و نامهها به سازمانهای بینالمللی و مراجع تقلید آغاز شد. آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی نیز در روز تبعید امام بازداشت و زندانی شدند و پس از چندی در 13 دی 1343 به ترکیه تبعید شدند. دوران تبعید امام راحل به ترکیه، دوران بسیار سختی بود. ایشان حتی از پوشیدن لباس روحانیت منع شده بودند. در ابتدای تبعید، محل اقامت امام )رحمهالله علیه( هتلی در شهر آنکارا تعیین گردید، اما سپس برای مخفی نگهداشتن محل اقامت، ایشان را به مکانی واقع در خیابان آتاترک منتقل کردند. همچنین چند روز بعد ) 21 آبان 1343 ( برای قطع هرگونه ارتباط، محل تبعید را به شهر بورسا واقع در 46 کیلومتری غرب آنکارا انتقال دادند. در این مدت امکان هرگونه اقدام سیاسی از حضرت امام خمینی )رحمهالله علیه( سلب و تحت مراقبت مستقیم مأمورین اعزامی ایران و نیروهای امنیتی گذار کبیر انقلاب اسلامی، ¬ ترکیه قرار گرفتند. بنیان 11 ماه در ترکیه به سر بردند، پس از آن ساواک با هماهنگی دولت ترکیه، ایشان را در 13 مهر 1344 به عراق تبعید کردند که 13 سال به طول انجامید. در بحبوحه انقلاب اسلامی و در نتیجه افزایش اختناق رژیم بغداد، امام خمینی )رحمهالله علیه( تصمیم به خروج از عراق و عزیمت به کویت گرفتند اما کویت تحت فشار شاه، از پذیرش ایشان و هیئت همراه امتناع کرد، در نتیجه ایشان در مهر 1357 در حومه پاریس اقامت گزیدند و طی » نوفل لوشاتو « راهی فرانسه شدند و در 4 ماه اقامت خود در فرانسه، انقلاب اسلامی را تا مرحله پیروزی هدایت کردند. سپس در 12 بهمن 1357 به کشور بازگشتند. حضرت امام خمینی )رحمهالله علیه( در طی هجرت 14 ساله خود به روشنگری افکار عمومی ایران و جهان نسبت به ماهیت حکومت پهلوی پرداخته و زمینه انقلاب مردمی و سقوط رژیم شاه را فراهم ساختند. به همین دلیل نقطه شروع دوره 13 آبان در آئینه تاریخ 8 هجرت یعنی 13 آبان 1343 و همچنین نقطه پایان آن یعنی 12 بهمن 1357 در بین ایرانیان شناخته » یومالله « به عنوان میشود.