فضائل امام سجّاد (ع)
سیّد الساجدین، و امام العارفین، و زین العابدین، علیّ ابن الحسین علیه السلام، چهارمین پیشوای راستین پس از رسول گرامی اسلام است.
نام آن حضرت : علی
کنیه ایشان : ابو محمّد ، و ابو الحسن
لقب های ایشان: سجّاد، امین، زکیّ، زین العابدین، و سیّد الساجدین.
نام پدر ایشان : امام حسین (ع)
نام مادر ایشان : شهربانو (معروف به شاه زنان)
تاریخ تولّد : نیمه جمادی الاولی (یا پنجم شعبان) سال 38 هجری.
تاریخ شهادت: روز 12 ماه محرّم سال 95 هجری. (برخی از مورّخان هم روز شهادت ایشان را 18 محرم یا 25 محرم دانسته اند).
مدّت امامت ایشان: 34 سال.
ویژگی های امام سجّاد
با بررسی حیات امام زین العابدین (ع)، به عمق شخصیّت و ژرفای تفکّرات آن حضرت پی می بریم که در پرتو خصال حمیده و صفات مجیده خود، با وجود محدودیّت ها و مظلومیّت ها، توانست موانع رشد جامعه را از میان بردارد و پیروان اهل بیت (علیهم السلام) را از یکی از سخت ترین تنگناهای سیاسی و اجتماعی عبور دهد.
فضائل حضرت سجاد علیه السلام در کلام دیگران:
در اینجا به منظور رعایت اختصار، به بیان برخی از سخنان دانشمندان معروف از مذاهب مختلف اسلامی در زمینه فضائل اخلاقی، زهد و عبادت، و علم و دانش آن حضرت، بسنده می کنیم:
محمّد ابن مسلم الزُهری،
از دانشمندان و فقهای معروف در حجاز و شام، در باره امام سجاد (ع) چنین می گوید:
"کان علی بن الحسین أفضل أهل زمانه، وأحسنهم طاعة". (تاریخ دمشق، جلد 36). یعنی: علیّ ابن الحسین (ع)، فاضل ترین مردم در زمان خود بود، و بهترین آنان از جهت طاعت و عبادت".
سعید ابن مسیّب،
فقیه معروف شهر مدینه در باره آن حضرت چنین می نگارد:
"ما رأیت أودع و أورع من زین العابدین علی بن الحسین". (جمهرة الاولیاء، جلد 2". یعنی: فردی را امانت دار تر و پارسا تر از زین العابدین علیّ ابن الحسین، ندیده ام.
مالک ابن انس
نیز در باره آن حضرت چنین می گوید:
"لم یکن فی أهل البیت مثل علیّ بن الحسین". (سیر أعلام النبلاء، جلد 4).یعنی: در میان اهل بیت پیامبر، کسی مانند علیّ ابن الحسین نبوده است.
ابو حمزه ثمالی، در این زمینه چنین می گوید:
"ما سمعت بأحد من الناس کان أزهد من علی بن الحسین إلا ما بلغنی من علی بن أبی طالب". (سفینة البحار، جلد 1).
یعنی: نشنیده ام کسی زاهد تر از علی ابن الحسین باشد، مگر آنچه در باره امام علیّ ابن أبی طالب به من رسیده است.
عمر ابن عبدالعزیز،
هنگامی که شنید امام سجاد از دنیا رفته اند، چنین گفت:
"ذهب سراج الدنیا، وجمال الإسلام، وزین العابدین". (تاریخ یعقوبی، جلد 3). یعنی: روشنایی جهان، و زیبایی اسلام، و زینت پارسایان از دنیا رفت.
ابن عساکر،
مورّخ معروف، چنین می گوید:
"کان علی بن الحسین ثقة مأموناً، کثیر الحدیث، عالیاً رفیعاً ورعاً". (تاریخ دمشق، جلد 36).
یعنی: علیّ ابن الحسین، فردی مورد وثوق، و امانتدار، و راوی بسیاری از احادیث، و والا مقام، و بلند مرتبه و پارسا بود.
ابن حجر عسقلانی،
در این زمینه چنین می گوید:
"علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب، زین العابدین، ثقة ثبت، عابد، فقیه، فاضل، مشهور، قال ابن عیینة عن الزهری: ما رأیت قرشیاً أفضل منه". (کتاب تقریب التهذیب، جلد 2).
یعنی: علی ابن الحسین ابن ابی طالب، زین العابدین، مورد وثوق و اعتماد بود، زاهد و فقیه و فاضل و معروف بود. ابن عیینه از زهری نقل کرده است که: هیچ کس را از طایفه قریش، بهتر از او ندیده.
یعقوبی،
مورّخ معروف نیز در باره آن حضرت چنین می گوید:
"کان أفضل الناس، وأشدهم عبادة، وکان یسمى زین العابدین، وکان یسمى أیضاً ذا الثفنات، لما کان فی وجهه من أثر السجود". (تاریخ یعقوبی، جلد 3).
یعنی: او بهترین و عابدترین مردم بود، او را زینت عبادت کنندگان نامیده اند. همچنین او را "ذا الثفنات" نامیدند، زیرا آثار سجده در پیشانی او هویدا بود.
جاحظ،
ادیب و سخن سرای نامدار، در باره امام سجاد (ع) چنین می نویسد:
"و أما علی بن الحسین فلم أر الخارجی فی أمره إلا کالشیعی، ولم أر الشیعی إلا کالمعتزلی، ولم أر المعتزلی إلا کالعامی ولم أر العامی إلا کالخاصی، ولم أجد أحداً یتمارى فی تفضیله، ویشک فی تقدیمه". (کتاب عمدة الطالب).
یعنی: امام علیّ ابن الحسین، دیدگاه همه طوایف مسلمان، اعمّ از خوارج، شیعیان، معتزله، عامه مردم، خواص و نخبگان، در باره او یکی است. ندیدم کسی را که در مورد افضلیّت و پیشگامی او بحث و یا شکّ کند.
"ابن تیمیّه"
که سر دمدار فرقه سلفیه است، در باره آن حضرت چنین می گوید:
"أما علی بن الحسین فمن کبار التابعین وساداتهم علماً ودیناً، و له من الخشوع و صدقة السر و غیر ذلک من الفضائل ما هو معروف". (کتاب منهاج السنّة، جلد 2).
یعنی : اما علی ابن الحسین، او از بزرگان تابعین، و از گرامی ترین آنان از دیدگاه علم و دیانت بود. پرهیزکاری و بخشش وی به صورت م
مَغْلُوبِینَ مَقْهُورِینَ مُبْتَزِّینَ، یَرَوْنَ حُکْمَکَ مُبَدَّلًا، وَ کِتَابَکَ مَنْبُوذاً، وَ فَرَائِضَکَ مُحَرَّفَةً عَنْ جِهَاتِ أَشْرَاعِکَ، وَ سُنَنَ نَبِیِّکَ مَتْرُوکَةً. اللَّهُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَهُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ، وَ مَنْ رَضِیَ بِفِعَالِهِمْ وَ أَشْیَاعَهُمْ وَ أَتْبَاعَهُمْ".
یعنی: خدایا، این جایگاه، جاى خلفاى تو و برگزیدگان توست. و جایگاه بلند امینان تو است که آنان را بدان اختصاص دادهاى و دیگران آن را ربودند. و این تقدیر توست و فرمان تو مغلوب نمىشود و از تدبیرمحتومت،به هر گونه که بخواهى و هر جا که بخواهى، هیچکس را یاراى تعدّی و معارضه نیست و تو به هر کارى که می کنى داناترى و در آفرینش و اراده خود متهم نیستى. برگزیدگان و خلفاى تو مغلوب و مقهور شدند وحق آنان به یغما رفت. اکنون مىنگرند که احکامت دگرگون شده و کتابت به یک سو افتاده و فرایض تو بر خلاف خواست تو به جاى آورده مىشود و سنتهاى پیامبرت متروک مانده است.
بار خدایا، لعنت کن دشمنان ایشان را از اولین و آخرین، و لعنت کن هر کس را که به اعمال آنان رضایت دارد، و لعنت کن اتباع و پیروانایشان را.
یکی از روش های دیگری که امام سجاد علیه السلام برای مبارزه با ستمگران به کار می برد، برپا ساختن مجالس عزاداری امام حسین به صورت مداوم در منزل خود بود. این حرکت حساب شده باعث می گردید که داغ شهیدان کربلا همواره تازه بماند، و پیام رهایی بخش امام حسین و یاران شهیدش پیوسته به گوش مردم برسد. امام زین العابدین در تمام عمر خود پس از واقعه عاشورا، در هر مناسبتی به یاد شهدای کربلا روضه خوانی می کرد و خود، مصیائب امام حسین را یاد آور می شد و با سوز و ناله می گریست و مردمی که در کنار او بودند را می گریاند.
امام صادق علیه السلام در این زمینه چنین می فرماید:
"لقد بکى على أبیه الحسین علیه السلام عشرین سنة و ما وضع بین یدیه طعام إلا بکى حتى قال مولى له یا ابن رسول الله أما آن لحزنک أن ینقضی؟ فقال: له ویحک، أن یعقوب النبی علیه السلام کان له اثنا عشر ابنا فغیب الله عنه واحدا فابیضت عیناه من کثرة بکائه علیه و شاب رأسه من الحزن و احدودب ظهره من الغم و کان ابنه حیا فی الدنیا، و أنا نظرت إلى أبی و أخی و عمی و سبعة عشر رجلا من أهل بیتی مقتولین حولی فکیف ینقضی حزنی".(کتاب خصال صدوق، و کتاب المناقب، نوشته ابن شهرآشوب، جلد 4، و کتاب حلیة الألیاء، نوشته ابونعیم،جلد 3).
یعنی: امام سجاد، به مدّت بیست سال برای پدرش حسین (ع) گریست، هر گاه غذایی برای آن حضرت می آوردند گریه می کرد. یکی از خدمتگزاران او عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، آیا وقت آن نرسیده است که حزن و اندوه تو پایان یابد؟ آن حضرت فرمود: وای بر تو، یعقوب پیامبر دوازده فرزند داشت، و یکی از آنان را خداوند از دید وی پنهان ساخت، پس آنقدر گریست تا چشمانش از شدّت گریه به سفیدی گرایید، و موی او از کثرت غم سپید گشت، و کمرش از زیادی اندوه خم شد، و این در حالی بود که فرزندش زنده بود. اما من با چشم خود دیدم که پدرم و برادرانم و عموهایم و هیفده مرد از اهل بیتم در اطراف من کشته شده اند. چگونه اندوه من پایان پذیرد؟.
شاگردان امام سجاد
امام زین العابدین، علاوه بر اینکه آثار نوشتاری گرانبهایی از خود به جا گذاشت، جمعی از نخبگان و فرزانگان را در عرصه علم و عرفان در طول عمر پر برکت خود تربیت فرمود. شیخ طوسی در کتاب رجال خود، تعداد شاگردان آن حضرت را بالغ بر یکصد و هفتاد و سه نفر دانسته است.
برخی از اصحاب و شاگردان معروف آن حضرت عبارت بودند از :
ابو حمزه ثمالی، علی ابن رافع، قاسم ابن محمد ابن ابی بکر، فرزدق شامی، سعید ابن مسیّب، طاووس همدانی، ابان ابن تغلب، جابر ابن محمد، جابر ابن عبدالله انصاری، سدیر ابن حکیم
در پایان این گفتار، ابیاتی از شعر زیبای فرزدق را که در حضور هشام ابن عبدالملک، در مدح امام سجاد سروده است، از نظر گرامی شما می گذرانیم:
یا سائلی أین حلّ الجودوالکرم عندی جواب إذا طلابها قدموا هذَا ابْنُ خَیْرِ عِبادِ اللَّهِ کُلِّهِمُ هذَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ الطّاهِرُ الْعَلَمُ هذَا ابْنُ فاطِمَةَ إِنْ کُنْتَ جاهِلَهُ بِجَدِّهِ أنْبِیاءُ اللَّهِ قَدْ خُتِموا هذَا الَّذی تَعْرِفُ الْبَطْحاءُ وطْأَتَهُ و الْبَیْتُ یَعْرِفُهُ و الْحِلُّ و الْحَرَمُ مَنْ جَدُّهُ دانَ فَضْلُ الْأَنْبِیاءِ لَهُ و فَضْلُ أُمَّتِهِ دانَتْ لَهُ الْأُمَمُ وَلَیْسَ قَوْلُکَ مَنْ هذا بِضائِرِهِ ألْعُرْبُ تَعْرِفُ مَنْ أنْکَرْتَ و الْعَجَمُ أللَّهُ شَرَّفَهُ قِدْماً و فَضَّلَهُ جَرى بِذاکَ لَهُ فِی لَوْحِهِ القَلَمُ إِذا رَأَتْهُ قُرَیْشٌ قالَ قائِلُها إِلى مَکارِمِ هذا یَنْتَهی الْکَرَمُ إِنْ عُدَّ أَهْلُ التُّقى کانوا أَئِمَّتَهُمْ أَوْقِیلَ مَنْ خَیْرُأَهْلِ الْأرْضِ قِیلَ هُمُ مُقَدَّمٌ بَعْدَ ذِکْرِ اللَّهِ ذِکْرُهُمُ فی ک
َة بِغَیْرِ اُنْسِکَ، وَمِنْ کُلِّ سُرُور بِغَیْرِ قُرْبِکَ، وَمِنْ کُلِّ شُغْل بِغَیْرِ طاعَتِکَ".
یعنی: خدایا، اگر پذیرش امر تو بر من واجب نبود، هرگز به خود اجازه نمی دادم که ذکر تو را بگویم، زیرا ذکر من به اندازه وسع من است، نه به اندازه عظمت تو. کجا مرا این قدر و منزلت است که در جایگاه رفیع تقدیس تو قرار گیرم.
یکی از برترین نعمت های تو بر ما، جاری شدن یاد تو بر زبان ما است، و اینکه به ما اجازه دادی ثنای تو را بگوییم و تو را تنزیه و تسبیح کنیم. خدایا، یاد خود را در خلوت و جلوت، و در شب و روز، و در پیدا و پنهان، و در آسایش و سختی، به ما الهام فرما، و ما را با ذکر پنهان خود، و کردار پاک، و تلاش پسندیده، انس و الفت ده، و با پیمانه سرشاری از اعمال شایسته بگذران. خدایا، دل های شیدا بر گرد محور وجود تو می گردند، و خردهای گوناگون بر معرفت تو مجتمع هستند، پس دل ها جز به یاد تو آرام نمی گیرند، و جان ها جز با مشاهده تو ساکن نمی گردند.
تو سزاوار تسبیح هستی در هر مکان، و مورد پرستش هستی در هر زمان، و موجود هستی در هر اوان، و فراخوانده شده هستی با هر زبان، و با شکوه هستی در همه دلها.
از تو طلب بخشایش می کنم از هر لذّتی بجز یاد تو، و از هر راحتی بجز انس با تو، و از هر شادمانی بجز تقرّب به تو، و از هر شغلی بجز طاعت تو.
علاوه بر میراث ارزشمند معنوی و ارزش های اخلاقی امام سجاد علیه السلام، بسیاری از آثار گرانبهای علمی نیز، مانند "صحیفه سجادیه" و "رسالة الحقوق" و انبوهی از روایات اسلامی ، بر جای مانده ، و بر غنای گنجینه دانش و فرهنگ اسلامی افزوده است.
نکته مهمّ دیگر اینکه آن پیشوای راستین، در کنار نشر معارف اسلامی، در زمینه مبارزه با حکومت جائر بنی امیّه و بنی مروان، یک لحظه غافل نگردید، و شیوه ای ابتکاری برای تضعیف استبدادگران برگزید.
برای آشنایی بیشتر با شرایط زمان آن حضرت، شایسته است به حقایق تاریخی عصر بنی امیه و بنی مروان توجه داشته باشیم. همانگونه که قبلا اشاره شد، پس از واقعه هولناک کربلا، هاله ای از خوف و وحشت، جامعه اسلامی را فرا گرفت. بسیاری از کسانی که در دل، امام سجاد را دوست می داشتند، به دلیل ترس از هجوم وحشیانه خونخواران دوران، جرأت بروز افکار و اندیشه های خود را نداشتند و از یاری امام زین العابدین (ع) خود داری می کردند.
بر همین اساس، وقتی عبّاد بصری که درک صحیحی از وضعیت مردم نداشت از ایشان انتقاد کرد و گفت: شما جهاد را با سختی هایش ترک کرده اید و به حج که امری آسان است آمده اید، در حالی که قرآن می فرماید: "خدا جان های مؤمنان را و اموال آنان را خریدار است".
آن حضرت در پاسخ فرمود: "ادامه آن آیه را هم بخوان که فرموده است: "تائبان و عابدان و ستایشگران ..."، اگر گروهی از مبارزان را با این اوصاف می یافتم، هیچ چیز را بر جهاد و جنگ مسلحانه ترجیح نمی دادم".
از این سخن امام سجاد به خوبی روشن می گردد که آن حضرت با آگاهی از شرایط زمان و مکان، و فقدان یاران وفا دار و فداکار، و از سویی دیگر، آشنایی با قدرت و سیطره حکومت معاصر خود، قیام مسلّحانه را در آن برهه از زمان به صلاح جامعه شیعیان و مسلمانان نمی دانست و آن را محکوم به شکست می شمرد.
اما این امر باعث نشد که امام زین العابدین (ع) دست از مبارزه بردارد و در برابر ستمگران سکوت کند، بلکه در صدد بر آمد تا شیوه هایی جدید برای مبارزه برگزیند که می توان آن روش ها را مقاومت منفی نامید.
یکی از این شیوه ها، معرفی چهره واقعی اهل بیت (علیهم السلام) و پرده برداری از شرافت و کمالات آن پیشوایان راستین بود.
از اینرو، پس از حادثه عاشورا و به هنگام اسارت، آن حضرت در شهر شام و در حضور یزید و لشکریانش به سخنرانی پرداخت و با خطبه مؤثّر و جانسوز خود در مسجد اموی، به معرفی اهل بیت پیامبر پرداخت و ترفند شوم بنی امیه را در خدشه دار ساختن چهره امامان معصوم، نقش بر آب ساخت. این حرکت حساب شده، یزید را مصمّم ساخت تا در صدد قتل آن حضرت برآید، ولی با فداکاری و سخنان حضرت زینب (س) و جوّی که ایجاد شده بود، از این کار صرف نظر کرد.
علاوه بر این، امام سجاد علیه السلام در دعاهای خود نیز، بر معرفی ائمّه هدا (ع) و حقّانیّت آنان و محکومیّت قاتلان آنها و نفرین به غاصبان حقوق آنان، پافشاری می کرد.
به عنوان نمونه، نظر شما را به بخشی از دعای چهل و هشتم در صحیفه سجادیه، جلب می کنیم:
"اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الْمَقَامَ لِخُلَفَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ مَوَاضِعَ أُمَنَائِکَ فِی الدَّرَجَةِ الرَّفِیعَةِ الَّتِی اخْتَصَصْتَهُمْ بِهَا قَدِ ابْتَزُّوهَا، وَ أَنْتَ الْمُقَدِّرُ لِذَلِکَ، لَا یُغَالَبُ أَمْرُکَ، وَ لَا یُجَاوَزُ الْمَحْتُومُ مِنْ تَدْبِیرِکَ کَیْفَ شِئْتَ وَ أَنَّى شِئْتَ، وَ لِمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ غَیْرُ مُتَّهَمٍ عَلَى خَلْقِکَ وَ لَا لِإِرَادَتِکَ حَتَّى عَادَ صِفْوَتُکَ وَ خُلَفَاؤُکَ
ُلِّ بَدْءٍ و مَخْتومٍ بِهِ الْکَلِمُ
یاد آور می شود که پس از انشاء این ابیات، فرزدق را به فرمان حکومت بنی مروان، به تبعید گاه فرستادند، و این شاعر گرانمایه را به جرم حق گویی، مورد آزار و اذیّت قرار دادند.
خفیانه به فقرا و تهیدستان، و دیگر فضائل او معروف است.
شافعی،
پیشوای یکی از چهار فرقه اهل سنّت، در این خصوص چنین می گوید:
"إن علی بن الحسین أفقه أهل المدینة". (شرح نهج البلاغه، جلد 15). یعنی: علیّ ابن الحسین، فقیه ترین مردم اهل مدینه بود.
سبط ابن الجوزی،
از دانشمندان حنفی، چنین می نگارد:
"هذا زین العابدین، وقدوة الزاهدین، وسید المتقین، وإمام المؤمنین، شیمته تشهد له أنه من سلالة رسول الله (صلى الله علیه وآله) وسمته یثبت مقام قربه من الله زلفى، وثفناته تسجل کثرة صلاته وتهجده، وإعراضه عن متاع الدنیا ینطق بزهده". (تذکرة الخواص).
یعنی: او زینت عبادت کنندگان، و اسوه زاهدان، و پیشوای پارسایان، و امام مؤمنان است. خلق و خوی او گواهی می دهد که از سلاله رسول خدا است، و نشانه های او مقام تقرّب او به خداوند را اثبات می نماید. آثار سجده در پیشانی او، دلیل بر کثرت نماز و تهجّد او، و روگردانی او از دنیا، گویای زهد و پرهیزکاری او است.
ابتکار های امام سجاد در تبلیغ و مبارزه
امام علیّ ابن الحسین (ع) ، در یکی از بحرانی ترین و دشوارترین دوره های تاریخ اسلام و تشیّع زندگی می کرد. دوران نوجوانی و جوانی ایشان با حادثه جانسوز کربلا همراه بود. او شهادت پدر، برادران، عموها، پسر عموها، پسر عمّه ها، برادر زادگان و دیگر بستگان و دوستان نزدیک خود را در جلو چشمانش مشاهده کرد. همچنین، پس از واقعه عاشورا، سفر طاقت فرسای اسارت از کربلا تا کوفه، و از کوفه تا شام، و از شام تا مدینه را تحمّل کرد.
پس از بازگشت به شهر مدینه، شاهد اختناق شدید و سرکوب شیعیان و پیروانش بود. حاکمان مستبدّ بنی امیّه و بنی مروان، جوّ سنگینی از وحشت و کشتار را بر جامعه اسلامی حکم فرما کرده بودند، و هرکس را به عنوان شیعه علی و یار وفادار اهل بیت (ع) می شناختند، سر می بریدند.
این وضعیّت دهشت بار، جرأت هرگونه حرکتی را در سرزمین پهناور اسلامی، از مردم سلب کرده بود. نهضت های محدودی هم که در عراق به وقوع پیوست، پس از مدّتی کوتاه به شکست انجامید. یکی از آنها قیام "توّابین" بود که توسط لشکر بنی امیّه سرکوب شد، و دیگری قیام مختار ابن یوسف سقفی بود که دیری نپایید و با هجوم لشکر زبیریان ، به تاریخ پیوست. نهضت دیگر هم قیام مردم مدینه بود که با کشتار وحشت ناک اهل آن شهر، به پایان رسید.
این در حالی بود که امام سجاد در شهر مدینه در نهایت غربت و تنهایی زندگی می کرد و از سرزمین عراق که بیشترین شیعیان را در بر می گرفت، منفصل گردیده بود.
اینک بینیم آن پیشوای راستین در چنین برهه سهمگین تاریخ اسلام، با چه روشی توانست مجددا مکتب تشیّع را احیا کند و زمینه را برای رشد سریع این مذهب انسان ساز در دوره های بعد از خود (یعنی عصر امام باقر و امام صادق) فراهم سازد.
امام سجاد به منظور انجام رسالت خویش، دو استراتژی اساسی را متناسب با زمان و مکان، برگزید:
الف- ترویج معارف اسلامی از طریق نقل احادیث صحیح و نیایش
ب - مبارزه با ستمگران با شیوه های مقاومت منفی
از آنجا که امام سجاد (ع) تحت فشار حکومت جائر زمان قرار داشت و اجازه تشکیل حوزه درس و بحث به صورت آزاد را نداشت، و از سوی دیگر، وظیفه و مسئولیت تعلیم و آموزش معارف اسلامی و علوم دینی را بر دوش خود احساس می کرد، بنا بر این، در صدد بر آمد تا با حضور مستمرّ خود در مسجد و قرائت دعا، منظور خود را عملی سازد و حقایق شریعت را در قالب نیایش به مردم منتقل نماید. مجموعه ای از این دعاهای روحبخش، در کتاب شریف "صحیفه سجادیه" گرد آوری شده است.
به عنوان نمونه، بخشی از "مناجاة الذاکرین" را در آن صحیفه مبارکه، از نظر گرامی شما می گذرانیم:
"اِلـهی لَوْلاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِکَ لَنَزَّهْتُکَ مِنْ ذِکْری اِیّاکَ عَلى اَنَّ ذِکْری لَکَ بِقَدْری لا بِقَدْرِکَ، وَما عَسى اَنْ یَبْلُغَ مِقْداری حَتّى اُجْعَلَ مَحَلاًّ لِتَقْدیسِکَ.
وَمِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا جَرَیانُ ذِکْرِکَ عَلى اَلْسِنَتِنا، وَاِذْنُکَ لَنا بِدُعائِکَ وَتَنْزیهِکَ وَتَسْبیحِکَ، اِلـهی فَاَلْهِمْنا ذِکْرَکَ فِی الْخَلاءِ وَالْمَلاءِ وَاللَّیْلِ وَالنَّهارِ، وَالاِْعْلانِ وَالاِْسْرارِ، وَفِی السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ، وَآنِسْنا بِالذِّکْرِ الْخَفِیِّ، وَاسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَلِ الزَّکِیِّ، وَالسَّعْیِ الْمَرْضِیِّ، وَجازِنا بِالْمیزانِ الْوَفِیِّ، اِلـهی بِکَ هامَتِ الْقُلُوبُ الْوالِهَةُ، وَعَلى مَعْرِفَتِکَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبایِنَةُ، فَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ اِلاّ بِذِکْراکَ، وَلا تَسْکُنُ النُّفُوسُ اِلاّ عِنْدَ رُؤْیاکَ.
اَنْتَ الْمُسَبَّحُ فی کُلِّ مَکان، وَالْمَعْبُودُ فی کُلِّ زَمان، وَالْمَوْجُودُ فی کُلِّ اَوان، وَالْمَدْعُوُّ بِکُلِّ لِسان، وَالْمُعَظَّمُ فی کُلِّ جَنان، وَاَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّة بِغَیْرِ ذِکْرِکَ، وَمِنْ کُلِّ راح
ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام _
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیّدَ الساجِدین یا اِمامَ الْعارِفِینَ
وقت باران داغ چشم تر عذابم میدهد
آب می نوشم غم حنجر عذابم میدهد
شیرخواره سیر باشد زود خوابش میبرد
از عطش بی تابی اصغر عذابم میدهد
مجلس ختم جوان رفتم دلم آتش گرفت
یاد تشییع تنِ اکبر عذابم میدهد
غیرتم را شعله ور کرده ، چهل سال است که
ماجرایِ غارتِ معجر عذابم میدهد ....
ذبح را وقتی که می بینم کسی سر میبرد
خاطرات کُندیِ خنجر عذابم میدهد
روی دست من اثر از حلقه هایِ آهن است
این کبودی های بر پیکر عذابم میدهد
موی بابایم به روی نیزه ها آشفته بود
شانه را تا میزنم بر سر عذابم میدهد
*رحمت خدا بر این ناله ها ... خود امام سجاد دعاتون میکنه ، اینجوری دارید برا باباش ضجه میزنید ...*
کاش غارت میشد از رویِ سرم عمامه
بر سرم جامانده خاکستر عذابم میدهد
*من معذرت میخوام از شما*
از دم دروازه تا بازار ساعت ها گذشت
این شلوغی هایِ هر معبر عذابم میدهد
شامیان در پیش من حرف از کنیزی میزدند
التماسِ چشم آن دختر عذابم میدهد ....
داغ چوب خیزران و مجلسِ بزم شراب
از تمام داغ ها بدتر عذابم میدهد
خطبه را با لعن بر جدم علی آغاز کرد ..
چون به مسجد میروم منبر عذابم میدهد
هر چه آمد بر سر ما از بلای شام بود
قتلگاهِ اصلیِ ما کوچه های شام بود ...
شاعر : سید پوریا هاشمی
*مردم خدا نکنه یه نفر بینِ یه شهر دشمن گیر کنه .... امروز تو مدینه بدنش رو برداشتن ، آخ امام باقر ، بی عمامه ، پایِ برهنه ... دنبالِ جنازۀ باباش میرفت ... بنی هاشم اومده بودن این بدنُ تشییع کردن ، آوردن بدن رو بقیع ، بدن غسل داده شده ، کفن شده ، براش قبری درست کردن ... بدن باباش و میانِ قبر گذاشت ... یادش اومد امام سجاد مکرر در مکرر روضه میخواند :
من بدن بابامُ میانِ بوریا گذاشتم ... بدنِ بابامُ در میان قبر گذاشتم ... باید صورت رو خاک بزارم سری در بدن نمانده .... ( اینها به کنار ) بنی اسد یه وقت دیدن حضرت از قبر بیرون اومد داره اطراف قبر رو میگرده ، خاک ها رو زیر و رو میکنه .... چی گم کردی آقا ؟...
فرمود خدا لعنت کنه ساربان کربلا رو .... انگشت بریدۀ بابامُ پیدا می کنم .....
ای حسین ......
@FATEMI133
قیامهای مهم معاصر امام سجاد
در دوران امام سجاد(ع) و پس از واقعه کربلا جنبشهای مختلفی صورت گرفت که مهمترین آنها عبارتند از:
✔️واقعه حره
نوشتار اصلی: واقعه حره
بعد از واقعه کربلا در سال ۶۳ق، مردم مدینه علیه امویان قیام کردند که این قیام حوادثی در پی داشت و به واقعه حَرّه شهرت یافت. مردم شهر با عبدالله بن حنظله -که پدرش حنظله به غسیل الملائکه معروف بود- بیعت کردند و بنی امیه را که شمار آنان به ۱۰۰۰ تن میرسید، نخست در خانه مروان بن حکم به محاصره افکندند، سپس از شهر بیرون راندند.امام سجاد(ع) از آغاز شورش خود را کنارکشید و با مردم همراه نگشت، چون پایان کار را میدانست.
در روزهای پرگیرودار واقعه حره، مروان (از دشمنان اهل بیت(ع)) نزد عبدالله بن عمر رفت و از او خواست تا خانواده وی را نزد خود نگاه دارد، ولی عبدالله نپذیرفت. مروان چون از حمایت او ناامید شد پناه به امام سجاد(ع) برد. امام با بزرگواری خاص خود خواهش او را قبول فرمود و کسان مروان را همراه با زن و فرزند خود به ینبع (چشمهساری نزدیک مدینه از جانب راست کوه رَضْویٰ) فرستاد.
امام در این حادثه، ۴۰۰ خانواده را در کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر مسلم بن عقبه (فرمانده لشکر یزید در واقعه حره) در مدینه بود هزینه آنان را میپرداخت.
✔️قیام توابین
نهضت توابین یکی دیگر از نهضتهای پس از واقعه کربلا بود که رهبری آن را سلیمان بن صرد خزاعی، به همراهی تنی چند از دیگر سرشناسان شیعه در کوفه بر عهده داشتند. توابین در مجموع بر آن بودند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت(ع) بسپارند و بالطبع از نسل فاطمه(س)، کسی جز علی بن حسین(ع) برای این کار وجود نداشت. اما رابطه سیاسی خاصی بین امام سجاد(ع) و توابین وجود نداشته است.
✔️قیام مختار
قیام مختار نیز سومین جنبش مهم پس از واقعه کربلا است که درباره ارتباط امام سجاد(ع) با این جنبش نیز ابهاماتی وجود دارد. این ارتباط نه تنها از زاویه نگرش سیاسی، بلکه از جنبه اعتقادی (پیروی مختار از محمد بن حنفیه)نیز مشکلاتی را در بردارد. گفته شده که مختار پس از آنکه موفق شد در کوفه شیعیانی را به سوی خود جذب کند، از امام سجاد(ع) استمداد جست، اما امام روی خوش نشان نداد.
@FATEMI133
#سخنرانی
امام سجاد علیه السلام
شهرت به عبادت
انت زین العابدین
عبا از دوش افتاد ومتوجه نشد
در نماز رنگ زرد و ورم پا
گریه در کنار خانه کعبه:
طاووس یمانی
چرا گریه:رحمها قطع فلا انساب بینهم
رحمت مخصوص مومنین است
۲۰بار پیاده مکه
جهت هر نعمتی سجده میکرد
چرا ما نشاط نداریم؟
کمبود خلوص ومعرفت
گناه لذت را میبرد
ملئت بطونهم من الحرام
دوران امام سجاد علیه السلام
♦️دوره فشار بودچون
جریان حره وشهادت عده ی از مومنین اتفاق افتاد
عبدالملک مروان آمد و گفت هر که اسم تقوا بزد گردنش را میزنم
حجاج هزاران شیعه را کشت
⭕️بی تفاوتی در بین مردم عمیق بود
امام با تقیه زندگی میکرد
بنی هاشم اطلاعاتی از احکام نداشتند
صدای غنی در کوچه ها شنیده میشد
علما و زهاد در مقابل فسادسکوت داشتند
اقدامات امام سجاد علیه السلام
۱⃣احیای سیره پیامبر
حمل کیسه برپشت بصورت ناشناس
خرید غلام و تربیت و آزادی آنها
۲⃣کادر سازی
غلامی را تربیت که مستجاب الدعوه و با دعایش باران آمد
تربیت افرادی که مثل ابو حمزه ثمالی
ارائه رساله حقوق و صحیفه سجادیه
۳⃣معرفی اهلبیت
۴۰سال تبلیغ
بیان صدها روایت از پدر واجداد
مندعرفنی فقد عرفنی در شام …
۴⃣احیاء عاشورا
از طریق عاطفی با گریه
یادآوری سرسفره و…
زیارت و سجده بر خاک
۵⃣مبارزه با علمای درباری
افشاگری
مگاتبه با علما
حمایت از قیامهای مخلصانه
برخورد باعبیدلله و یزید
که منجر به استعفای پسر یزید شد
#سخنرانی
امام سجاد علیه السلام
شهرت به عبادت
انت زین العابدین
عبا از دوش افتاد ومتوجه نشد
در نماز رنگ زرد و ورم پا
گریه در کنار خانه کعبه:
طاووس یمانی
چرا گریه:رحمها قطع فلا انساب بینهم
رحمت مخصوص مومنین است
۲۰بار پیاده مکه
جهت هر نعمتی سجده میکرد
چرا ما نشاط نداریم؟
کمبود خلوص ومعرفت
گناه لذت را میبرد
ملئت بطونهم من الحرام
دوران امام سجاد علیه السلام
♦️دوره فشار بودچون
جریان حره وشهادت عده ی از مومنین اتفاق افتاد
عبدالملک مروان آمد و گفت هر که اسم تقوا بزد گردنش را میزنم
حجاج هزاران شیعه را کشت
⭕️بی تفاوتی در بین مردم عمیق بود
امام با تقیه زندگی میکرد
بنی هاشم اطلاعاتی از احکام نداشتند
صدای غنی در کوچه ها شنیده میشد
علما و زهاد در مقابل فسادسکوت داشتند
اقدامات امام سجاد علیه السلام
۱⃣احیای سیره پیامبر
حمل کیسه برپشت بصورت ناشناس
خرید غلام و تربیت و آزادی آنها
۲⃣کادر سازی
غلامی را تربیت که مستجاب الدعوه و با دعایش باران آمد
تربیت افرادی که مثل ابو حمزه ثمالی
ارائه رساله حقوق و صحیفه سجادیه
۳⃣معرفی اهلبیت
۴۰سال تبلیغ
بیان صدها روایت از پدر واجداد
مندعرفنی فقد عرفنی در شام …
۴⃣احیاء عاشورا
از طریق عاطفی با گریه
یادآوری سرسفره و…
زیارت و سجده بر خاک
۵⃣مبارزه با علمای درباری
افشاگری
مگاتبه با علما
حمایت از قیامهای مخلصانه
برخورد باعبیدلله و یزید
که منجر به استعفای پسر یزید شد
ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام _
*شبِ شهادت یکی از بَکّائون عالم امام زین العابدین علیه السلامِ دلا بره مدینه و قبرستان بقیع و کنارِ قبر با خاک یکسانُ غریبش ...
السلام علیک یاعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یازَینَ العابِدینَ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ بمیرم تا غریب به چهل سال بعد از واقعه کربلا کارش همه گریه و ناله بود ... هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا ... به هر بهانه ای گریه میکرد ، ناله میزد ، اشک میریخت ....*
به لب آه و به دل خونُ به لب اشکِ بصر دارم
شدم چون شمعِ سوزان آب و آتش بر جگر دارم
*پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟ ... سه مرتبه فرمود الشام الشام الشام .... بمیرم برا دلت ... مگه چه کردن ؟*
دلم خون شد نخندید ای زنانِ شام بر اشکم
که هم داغ برادر دیده هم داغ پدر دارم ...
کند اختر فشانی آسمان دیده ام دائم
که بر بالایِ نیزه هیجده قرصِ قمر دارم
عدو دست مرا بست و اسیرم برد در کوفه
نشد تا نعش بابم را ز رویِ خاک بردارم
حسین .....
تمام عمر هر جا آب بینم اشک می ریزم
*غذا می آوردن میل کنه ، تا چشمش می افتاد گریه میکرد صدا میزد «قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جایِعاً ... »آب می آوردن بنوشه تا میدید گریه میکرد ، روضه می خواند صدا میزد «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً ...» حسین رو با لب تشنه کشتن ....*
تمام عمر هر جا آب بینم اشک می ریزم
من از لب های خشک یوسف زهرا خبر دارم
از آن روزی که ثار الله را کشتند لب تشنه
به یادِ کام خشکش لحظه لحظه چشمِ تر دارم
*امان از اون لحظه ای که میدید گوسفندی رو میخوان ذبح کنند ... جلو میرفت ، با گریه سوال می کرد ، آیا آبش دادید یا نه ؟... میگفتن بله آقا .... ناله ش بیشتر میشد ... میفرمود کربلا پدرِ منو با لبِ تشنه کشتن ....*
حسین ....
از آن روزی که ثار الله را کشتند لب تشنه
به یادِ کام خشکش لحظه لحظه چشم تر دارم
مسافر کس چو من نَبوَد که همراهِ سرِ بابا
چهل منزل به روی ناقۀ عریان سفر دارم
از آن روزی که بالا رفت دود از آشیانِ ما
دلی از خیمه هایِ سوخته سوزنده تر دارم
همه از آب رفع تشنگی کردند غیر از من
که هرجا آب نوشم بیشتر در دل شرر دارم
اگر چشمت به آب افتاد میثم گریه کن بر من
که آتش در دل و جان بر لب و خون در بصر دارم
شاعر : استاد غلامرضا سازگار
صَلی اللَّهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ ...
ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام _ حاج حیدر خمسه
http://s7.picofile.com/file/8285080850/خمسه_سینه_زنی_و_روضه_فاطمیه.jpg
پیرمردِ بلا کشیده منم
پسرِ شاهِ سر بریده منم
*من همین الان از آقام عذرخواهی کنم ، سادات پاتونو میبوسم ، بزارید من یخورده دستم باز باشه ، الان نگم کِی بگم ..*
آن که از ناقه دید بانویی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنِ تب دار
عقبِ ناقه ها دوید منم ...
آن که وقت فرار از خیمه
نالۀ خواهرش شنید منم ...
آن که در بینِ بوریا دلِ شب ...
پیکرِ یک امام چیده ...
الله اکبر ... نگاه کرد دید نقص عضو داره ، بدن کامل نیست ... (منو نگاه) بدن کامل ، هی تو گودال میگشت ... انگشت ... سر و که دیدم بردن ، انگشت کجاست ؟ ... ای نامرد ساربان ....*
خودم دیدم که خنجر رویِ دستش ....
حسین ...
*بعضی ها هنوز دارن نگاه میکنن ، به حضرت زهرا من روضه نخوندم ، الان میگم میبینی ، اما هر کی تو این چندتا بیت چشمش بارونی نشد ، باخته ...*
روضه در یک کلام ، وای از شام
دردِ بی التیام ، وای از شام
(دست و پاش میلرزید اسم شام میومد)
چقدر ناسزا به ما گفتن
همه جایِ سلام ، وای از شام
(یه بیتُ نشستم، اما هر وقت یادت اومد چشمت خیس شد ، برا این بی آبرو هم دعا کن ...)
دخترِ فاطمه اذیت شد(از چی؟ تازیانه و کتک؟نه)
از نگاهِ حرام وای از شام ....
*امام سجاد فرمود سهل ساعدی ، یه خورده پول داری؟... آقا پول برا چی؟
گفت سهل ، بدم به اون نیزه دارها ... اینقدر به بهونۀ سرها ، تو این مسیر خانواده مو نگاه ... بگم یا جلو برن یا عقب ... اینقدر تو ما رفت و آمد نکنن
حسین ......
@FATEMI133
بسم الله الرحمن الرحیم
با تسلیت شهادت امام سجاد علیه السلام و گرامیداشت هفته دفاع مقدس
🔹عصر عاشورا، پرچم خونین عاشورا به دست امام سجاد علیه السّلام افتاد و امام مبارزات خود را در ابعاد گستردهای آغاز نمود و از هر فرصتی در این راستا استفاده کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
1. خطبههای آتشین:
امام علیه السّلام برای روشنگری مردم و تبیین معارف عاشورایی و پرده برداری از چهرة منفور بنیامیه خطبههایی در کوفه و شام ایراد فرمودند و اذهان مردم مدینه را نسبت به بنی امیه آگاه کردند و این زمینهای شد که بسیاری از قیامها بر علیه امویان در مدینه شکل بگیرد.
2. تبیین معارف اهل بیت و مبارزه در قالب دعا:
امام زین العابدین علیه السّلام در محیطی که ارعاب و اختناق حاکم بود مباحث سیاسی و اصول اعتقادی را در قالب دعا بیان میفرمود که مهمترین آنها مسئلة امامت و رهبری حقیقی جامعة اسلامی و غصب و تصاحب آن توسط حکّام جور بود.
3. زنده نگه داشتن یاد و خاطرة عاشورا:
واقعة عاشورا در افکار عمومی برای حکومت اموی بسیار گران تمام شد و مشروعیت آن را زیر سؤال بود، امّا برای اینکه این فاجعة عظیم فراموش نشود امام با گریه بر شهیدان و زنده نگه داشتن خاطرة آنان مبارزة منفی را به صورت گریه ادامه داد.
4. تربیت شاگردان:
امام ،شاگردان و اصحاب خاصّی تربیت کرد که هر یک از آنها حافظ دستاوردهای مکتب عاشورا و امامت بودند.
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
✅مکارم اخلاق در سيره امام سجاد(ع)
امام سجاد (علیه السلام) مظهر کامل و تمام مکارم اخلاقي است. آن حضرت(علیه السلام) همان گونه که در عبادت و بندگي خداوند اهتمامي بسيار داشت به گونه اي که در ميان معصومان(علیهم السلام) به #فضيلت زين العابدين و سجاد شناخته شده، همچنين در سيره اجتماعي اش چنان بود که به بزرگواري اخلاقي معروف شده است.
@fatemi24
@fatemi5
@a_fatemi24
شخصیت و سیره فردی امام سجاد علیه السلام
http://fatemi24.ir/?p=2025
سیره امام سجاد علیه السلام
http://fatemi24.ir/?p=2023
سیره امام سجاد (ع) از نگاه آیت الله سید علی خامنه ای
http://fatemi24.ir/?p=2021
زندگی امام سجاد علیه السلام (عصر سقوط ارزش ها)
http://fatemi24.ir/?p=1152
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
اشعار شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام – نیره کاشی
سخت است در اوج بلا بیمار باشی
زخم و مصیبت باشد و تبدار باشی
لب تشنه باشی صف به صف آتش ببارد
تب باشد و از هر طرف آتش ببارد
تقدیر باشد تب توانت را بگیرد
قسمت نباشد کینه جانت را بگیرد
بیدار باشی لحظه لحظه غم ببینی
یک عالمه کابوس پشت هم ببینی
سرهای روی نیزه و تن های بی سر
تقدیر تو از کربلا هم کربلاتر
سخت است که دنبال هر سرگرگ باشد
شب باشد و صحرا سراسر گرگ باشد
لبریز غم باشی و همدردی نباشد
غیر از تو در آن قافله مردی نباشد
یک عالمه غم دیده باشی، مات باشی
تنها امید عمه ی سادات باشی
این غم بزرگ است این بلا دنباله دارد
آماده شو این ماجرا دنباله دارد
پای برهنه توی صحرا راه رفتن
منزل به منزل پشت سرها راه رفتن
می خورد جسم قافله از هر طرف زخم
فریاد شادی، هلهله، از هر طرف زخم
هر قدر هم غم باشد و دشنام باشد
انگار باید اوج قصه شام باشد
باید تو هم این قصه را زیبا ببینی
باید تمام دیدنی ها را ببینی
باید ببینی، در دلت آشوب باشد
توی سرت تصویر تشت و چوب باشد
چوبی که … نه! چوبی که از هر داغ بدتر
زخمی به جانت زد که از شلاق بدتر
باید ببینی صحنه ها را مات باشی
تنها امید عمه ی سادات باشی
حالا رسیده نوبت افسوس بعدی
کنج خرابه، نیمه شب، کابوس بعدی
حالا تو باید لب به لب شمشیر باشی
باید که پشت عمه مثل شیر باشی
چیزی بگو غوغا شود، دل ها بلرزد
کافی ست که لب وا کنی دنیا بلرزد
سخت است اما کربلا دنباله دارد
این امتحان پر بلا دنباله دارد
… آزادگی و صبر، قانون درخت است
تو خوب می فهمی «علی» بودن چه سخت است
بسم الله الرحمن الرحیم با تبریک ایام
برخی از فضائل اخلاقی امام سجاد (علیه السلام ) عبارتند از:
1. زیادی سجده ها و تداوم هر سجده ی امام علی بن الحسین علیه السلام سبب گردید که آن حضرت را «سیدالساجدین» لقب دهند. بر اثر این سجده های طولانی و فراوان، پوست پیشانی ایشان زبر شده بود. امام باقر علیه السلام می فرماید: پدرم هیچ نعمتی را به یاد نمی آورد مگر این که با یاد کردن آن به درگاه خداوند سجده می گذارد. ( اعلام الورى، ص 256.)
2. انفاق پنهانی: ابوحمزه ثمالی می گوید: امام زین العابدین علیه السلام در تاریکی شب، نان و نوای مستمندان را بر دوش می کشید و به طور ناشناس آن را انفاق می کرد و می فرمود: «صدقه ی پنهانی، خشم الهی را فرو می نشاند».( بحار، ج 46، ص 88)
حتی پس از شهادت ایشان، در هنگام غسل دادن دیدند پینه هایی بر پشت و شانه های حضرت وجود دارد. چون علت را پرسیدند، دریافتند که آن ها آثار کوله بار غذاهایی است که امام برای تهی دستان بر دوش می کشیده است(خصال صدوق، ص 517).
3.گذشت و بخشش: یکی از عموزاده های امام سجاد با ایشان کدورتی پیدا کرده بود. روزی امام علیه السلام را درمسجد دید. بی درنگ با پرخاش و تندگویی آن حضرت را آزرده خاطر ساخت. امام در برابر سخنان او کوچک ترین واکنشی از خود نشان نداده تا این که حسن از مسجد خارج شد.
شب هنگام، امام به خانه اش رفت و به او فرمود. برادر! آن چه امروز در حضور اهل مسجد درباره ی من گفتی، اگر راست باشد، از خداوند می خواهم که مرا بیامرزد و اگر نسبت های ناروای تو به من دروغ باشد، از خداوند می خواهم که تو را بیامرزد. درود بر تو و رحمت و برکات خدا شامل حال تو باد!» امام این سخنان را گفت و بیرون آمد.
او که هرگز چنین برخوردی را از امام انتظار نداشت شرمنده شد و از امام پوزش طلبید. امام اطمینان داد که او را بخشیده است».( مناقب، ج 4، ص 158)
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24