بسم الله الرحمن الرحیم
با تسلیت شهادت امام سجاد علیه السلام و گرامیداشت هفته دفاع مقدس
🔹عصر عاشورا، پرچم خونین عاشورا به دست امام سجاد علیه السّلام افتاد و امام مبارزات خود را در ابعاد گستردهای آغاز نمود و از هر فرصتی در این راستا استفاده کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
1. خطبههای آتشین:
امام علیه السّلام برای روشنگری مردم و تبیین معارف عاشورایی و پرده برداری از چهرة منفور بنیامیه خطبههایی در کوفه و شام ایراد فرمودند و اذهان مردم مدینه را نسبت به بنی امیه آگاه کردند و این زمینهای شد که بسیاری از قیامها بر علیه امویان در مدینه شکل بگیرد.
2. تبیین معارف اهل بیت و مبارزه در قالب دعا:
امام زین العابدین علیه السّلام در محیطی که ارعاب و اختناق حاکم بود مباحث سیاسی و اصول اعتقادی را در قالب دعا بیان میفرمود که مهمترین آنها مسئلة امامت و رهبری حقیقی جامعة اسلامی و غصب و تصاحب آن توسط حکّام جور بود.
3. زنده نگه داشتن یاد و خاطرة عاشورا:
واقعة عاشورا در افکار عمومی برای حکومت اموی بسیار گران تمام شد و مشروعیت آن را زیر سؤال بود، امّا برای اینکه این فاجعة عظیم فراموش نشود امام با گریه بر شهیدان و زنده نگه داشتن خاطرة آنان مبارزة منفی را به صورت گریه ادامه داد.
4. تربیت شاگردان:
امام ،شاگردان و اصحاب خاصّی تربیت کرد که هر یک از آنها حافظ دستاوردهای مکتب عاشورا و امامت بودند.
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
✅مکارم اخلاق در سيره امام سجاد(ع)
امام سجاد (علیه السلام) مظهر کامل و تمام مکارم اخلاقي است. آن حضرت(علیه السلام) همان گونه که در عبادت و بندگي خداوند اهتمامي بسيار داشت به گونه اي که در ميان معصومان(علیهم السلام) به #فضيلت زين العابدين و سجاد شناخته شده، همچنين در سيره اجتماعي اش چنان بود که به بزرگواري اخلاقي معروف شده است.
@fatemi24
@fatemi5
@a_fatemi24
شخصیت و سیره فردی امام سجاد علیه السلام
http://fatemi24.ir/?p=2025
سیره امام سجاد علیه السلام
http://fatemi24.ir/?p=2023
سیره امام سجاد (ع) از نگاه آیت الله سید علی خامنه ای
http://fatemi24.ir/?p=2021
زندگی امام سجاد علیه السلام (عصر سقوط ارزش ها)
http://fatemi24.ir/?p=1152
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
اشعار شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام – نیره کاشی
سخت است در اوج بلا بیمار باشی
زخم و مصیبت باشد و تبدار باشی
لب تشنه باشی صف به صف آتش ببارد
تب باشد و از هر طرف آتش ببارد
تقدیر باشد تب توانت را بگیرد
قسمت نباشد کینه جانت را بگیرد
بیدار باشی لحظه لحظه غم ببینی
یک عالمه کابوس پشت هم ببینی
سرهای روی نیزه و تن های بی سر
تقدیر تو از کربلا هم کربلاتر
سخت است که دنبال هر سرگرگ باشد
شب باشد و صحرا سراسر گرگ باشد
لبریز غم باشی و همدردی نباشد
غیر از تو در آن قافله مردی نباشد
یک عالمه غم دیده باشی، مات باشی
تنها امید عمه ی سادات باشی
این غم بزرگ است این بلا دنباله دارد
آماده شو این ماجرا دنباله دارد
پای برهنه توی صحرا راه رفتن
منزل به منزل پشت سرها راه رفتن
می خورد جسم قافله از هر طرف زخم
فریاد شادی، هلهله، از هر طرف زخم
هر قدر هم غم باشد و دشنام باشد
انگار باید اوج قصه شام باشد
باید تو هم این قصه را زیبا ببینی
باید تمام دیدنی ها را ببینی
باید ببینی، در دلت آشوب باشد
توی سرت تصویر تشت و چوب باشد
چوبی که … نه! چوبی که از هر داغ بدتر
زخمی به جانت زد که از شلاق بدتر
باید ببینی صحنه ها را مات باشی
تنها امید عمه ی سادات باشی
حالا رسیده نوبت افسوس بعدی
کنج خرابه، نیمه شب، کابوس بعدی
حالا تو باید لب به لب شمشیر باشی
باید که پشت عمه مثل شیر باشی
چیزی بگو غوغا شود، دل ها بلرزد
کافی ست که لب وا کنی دنیا بلرزد
سخت است اما کربلا دنباله دارد
این امتحان پر بلا دنباله دارد
… آزادگی و صبر، قانون درخت است
تو خوب می فهمی «علی» بودن چه سخت است
بسم الله الرحمن الرحیم با تبریک ایام
برخی از فضائل اخلاقی امام سجاد (علیه السلام ) عبارتند از:
1. زیادی سجده ها و تداوم هر سجده ی امام علی بن الحسین علیه السلام سبب گردید که آن حضرت را «سیدالساجدین» لقب دهند. بر اثر این سجده های طولانی و فراوان، پوست پیشانی ایشان زبر شده بود. امام باقر علیه السلام می فرماید: پدرم هیچ نعمتی را به یاد نمی آورد مگر این که با یاد کردن آن به درگاه خداوند سجده می گذارد. ( اعلام الورى، ص 256.)
2. انفاق پنهانی: ابوحمزه ثمالی می گوید: امام زین العابدین علیه السلام در تاریکی شب، نان و نوای مستمندان را بر دوش می کشید و به طور ناشناس آن را انفاق می کرد و می فرمود: «صدقه ی پنهانی، خشم الهی را فرو می نشاند».( بحار، ج 46، ص 88)
حتی پس از شهادت ایشان، در هنگام غسل دادن دیدند پینه هایی بر پشت و شانه های حضرت وجود دارد. چون علت را پرسیدند، دریافتند که آن ها آثار کوله بار غذاهایی است که امام برای تهی دستان بر دوش می کشیده است(خصال صدوق، ص 517).
3.گذشت و بخشش: یکی از عموزاده های امام سجاد با ایشان کدورتی پیدا کرده بود. روزی امام علیه السلام را درمسجد دید. بی درنگ با پرخاش و تندگویی آن حضرت را آزرده خاطر ساخت. امام در برابر سخنان او کوچک ترین واکنشی از خود نشان نداده تا این که حسن از مسجد خارج شد.
شب هنگام، امام به خانه اش رفت و به او فرمود. برادر! آن چه امروز در حضور اهل مسجد درباره ی من گفتی، اگر راست باشد، از خداوند می خواهم که مرا بیامرزد و اگر نسبت های ناروای تو به من دروغ باشد، از خداوند می خواهم که تو را بیامرزد. درود بر تو و رحمت و برکات خدا شامل حال تو باد!» امام این سخنان را گفت و بیرون آمد.
او که هرگز چنین برخوردی را از امام انتظار نداشت شرمنده شد و از امام پوزش طلبید. امام اطمینان داد که او را بخشیده است».( مناقب، ج 4، ص 158)
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
اشعار شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام – علی اکبرنازک کار
دیر آمدی اجل دلم از غصه آب شد
کوهی زغم بروی سر من خراب شد
دنیا نساخت با من دلخسته،سوختم
قلبم ز خاطرات جوانی کباب شد
بیمار بودم و پدرم یاوری نداشت
فریادهای العطشش بی جواب شد
یادم نرفته دامن آتش گرفته را
یا دختری که زَهره اش از ترس آب شد
از روی نیزه یک سر کوچک زمین که خورد
فریاد عمه “وای به حال رباب” شد
من هرچه میکشم فقط از شام میکشم
آنجا که خارجی به امامت خطاب شد
هر کینه ای ز حیدر و خیبر که داشتند
با ضربه های سنگ به زنها حساب شد
در کوچه های پر ز یهودی چه سخت بود
تحقیر اهل بیت پیمبر ثواب شد
بر خورد به غرورم و مردم همان زمان
وقتی که عمه وارد بزم شراب شد
کابوس هر شبم شده بازار شامیان
تا آستین پاره به سرها حجاب شد
این درد قاتلم شده ،حرف از کنیز بود
از بین جمع خواهر من انتخاب شد
دیگر بس است جان مرا زودتر بگیر
دنیا فقط برای وجودم عذاب شد
✨﷽✨
✅ نشانه های حضرت مهدی عج
✍ حضرت امام سجاد فرمودند:
"قائم ما دارای نشانه هایی از شش پیامبر است :
۱- نشانه ای از نوح ؛
۲- نشانه ای از ابراهیم ؛
۳- نشانه ای از عیسی ؛
۴- نشانه ای از موسی ؛
۵- نشانه ای از ایّوب ؛
۶- نشانه ای از محمد .
اما نشانه اش از نوح، طول عمر است؛
از ابراهیم، مخفی بودنِ محلّ ولادتش است؛
از موسی، ترس از دشمن و غیبت است که موسی از ترس فرعونیان از مصر به مدین رفت و مدتی مخفی بود؛
از عیسی، اختلاف رایِ مردم درباره اش و اعتزالِ او (تنهایی و خلوت نشینی) از مردم است؛
از ایّوب، پیروزی پس از مشکلات و گرفتاری است؛
و از محمد، قیام به شمشیر است .
📚 کتاب اعلام الوری ، ص ۲۹۰ .
💥در برخی روایات، نشانه ای از حضرت یوسف ذکر شده و آن زندانی بودن است .
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
بســـوے ظـــــــهور
🆔 @mahdawiat_ir
✅با این ۵ پنج گروه رفاقت نکن...
❤️امام سجاد (علیه السلام) فرمودند :
🌸 فرزندم با پنج کس همنشینی و رفاقت مکن:
1️⃣ از همنشینی با دروغگو پرهیز کن؛ زیرا او همه چیز را بر خلاف واقع نشان می دهد، دور را نزدیک و نزدیک را به تو دور می نمایاند.
2️⃣ از همنشینی با گناهکار و لاابالی بپرهیز، زیرا او تو را به بهای یک لقمه یا کمتر از آن می فروشد.
3️⃣ از همنشینی با بخیل برحذر باش، که او از کمک مالی به تو آنگاه که بسیار به آن نیازمندی، مضایقه می کند.
4️⃣ از همنشینی با احمق ( کم عقل )دوری کن، زیرا او می خواهد به تو سودی رساند؛ ولی به زیان تو
می انجامد.
5️⃣ از همنشینی با « قاطع رحم » ( کسی که با خویشاوندان قطع رابطه نموده است ) بپرهیز، که او در سه جای قران لعن و نفرین شده است. حتّی کسانی که دارای اراده قوی هم باشند به نصّ روایت ناخودآگاه از رفیق بد تأثیر می پذیرند، چه رسد به کودکان و نوجوانان که به طریق اولی باید آنان را از مصاحبت با افراد منحرف و فاسد منع کرد
📗مجموعه ورام، ج 2.ص 15
کانون فرهنگی هنری امام_سجاد_علیه_السلام
╔═.🍃🌼.══════╗
@fatemi5
🔔 مشکل ترین لحظات انسان
💠⇦امام سجاد علیه السلام فرمودند: مشکل ترین و سخت ترین لحظات و ساعات دوران ها براى انسان، سه مرحله است:
۱ ـ آن موقعى که عزرائیل بر بالین انسان وارد مى شود و مى خواهد جان او را برگیرد.
۲ ـ آن هنگامى که از درون قبر زنده مى شود و در صحراى محشر به پا مى خیزد.
۳ ـ آن زمانى که در پیشگاه خداوند متعال ـ جهت حساب و کتاب و بررسى اعمال ـ قرار مى گیرد و نمى داند راهى بهشت و نعمت هاى جاوید مى شود و یا راهى دوزخ و عذاب دردناک خواهد شد.
📙 بحار الأنوار ج ۶، ص ۱۵۹
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج❣
@talangoremazhabi
شامیان اشک عزیزان خدا را دیدند
جای همدردی بر آل علی خندیدند
عوض رخت سیه جامۀ نو پوشیدند
همه در پای سر خون خدا رقصیدند
کینۀ کهنۀ خود را به علی نو کردند
سر هر کوچه بنیفاطمه را هو کردند
سر مصباحِ خدا راهبر قافله بود
خنده وعشرت و شادی وکف و هلهله بود
سنگ بر فرقِ سر و برکف پا آبله بود
سر اصغر روی نی، روبروی حرمله بود
کودکان با نَفَسِ سوخته فریاد زدند
ناله بر زخمِ تن سیدِ سجاد زدند
شام در چشم بنیفاطمه شام آمده بود
سنگها بر سرشان از لب بام آمده بود
دختر فاطمه در محضر عام آمده بود
همره دختر زهرا سه امام آمده بود
نالهها بود که از سینه رها میکردند
هر سه بر زینب مظلومه دعا میکردند
شام ما را به سوی بزم شراب آوردند
بهر دلجویی اطفال طناب آوردند
ساغر مِی عوض ظرف گلاب آوردند
ستم و محنت و اندوه و عذاب آوردند
زجرها در ملأ عام به ما میدادند
دستهدسته همه دشنام به ما میدادند
پسر هند شرر بر جگرت زد دیدی
زخمها بر روی زخم دگرت زد دیدی
خنده بر سوز دل و چشم ترت زد دیدی
خیزران بر لب خشک پدرت زد دیدی
تو که از خاک درت خلق، عزیزی ببرند
خواهرت را ز چه باید به کنیزی ببرند
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
💢 اسلام و آقازادگی
از امام سجاد(ع)پرسیدند:
«چرا هنگامی که به #سفر می روید، خودتان را به دیگران #معرفی نمی کنید؟ شما نوه ی رسول الله هستید»
امام فرمودند:
«دوست ندارم از #وابستگی به رسول خدا استفاده کنم تا #خدمتی به من کنند.»
📙 بحارالانوار ، ج ۴۶، ص ۹۳
@talangoremazhabi
روزی که پیکرم را بر روی ناقه بستند در یک لحظه جدایی قلب مرا شکستند
آنجا غریب و تنها بودم میان اعدا دیدم که عمه ام را به تازیانه بستند
من اینچنین جدایی هرگز ندیده بودم همه نعش و عزدار هر دو به خون نشستند
امام سجاد طفل صغیر می دید گریه می کرد ، آب می آوردند وضو بگیرد گریه می کرد ، اگر اسیری می دید احترامش می کرد ، اگر می دید گوسفندی را ذبح می کنند گریه می کرد ، می فرمود : آبش دادید یا نه ؟ آری آقا ، ما مسلمانیم با گریه می فرمود :عده ای هم در کربلا می گفتند ما مسلمانیم ولی بابای من لب تشنه کشتند .
هر وقت یاد شهر شام می افتاد گریه می کرد . آقا چرا اینقدر گریه می کنی ؟ ( آقا شرح می داد ) می فرمود : اول صبح بود وارد شهر شام شدیم ما را عصر رساندند به مجلس یزید ، آقا خیلی راه نیست چرا اینطور ؟
فرمود : ما را سر هر کوچه و بازار نگ می داشتند تا این مردم ما را نظاره کنند ما را از محله یهودیان بردند آن ها به ما سنگ می زدند عزیزان پیغمبر را وارد مجلس نا محرم کردند ، ما را خرابه های شام جای دادند
تو این خرابه یکی از خواهران من آنقدر گریه کرد ، سراغ بابا را گرفت خواهر چشم انتظار من با لبان تشنه و شکم گرسنه جان داد .
لاله سرخ شهادت تن تب دار من است چشمه فیض خدا چشم گهر بار من است
حافظ خون و پیام شهدای ره دین لب گویای من و دیده خونبار من است
داغ یک دشت شهید و غم یک خیل اسیر این همه بار گران بر تن تب دار من است
دشمنم بسته به زنجیر و ولی غافل از آن که بر انداختن ریشه او کار من است
پای در سلسله و دست به دامان وصال دشمن از بی خردی در پی آزار من است
پرچم نهضت خونین شهیدان امروز گر چه بر دوش من و عمه افکار من است
صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق سخت بیمارم وا و باز پرستار من است
خواهر کوچک من همچو گلی پرپر شد اشک طفلان ز غمش شمع شب تار من است
ازغم اکبر و اصغر جگرم می سوزد آه از این غم که خداوند خبر دار من است