#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_شام_غریبان #غسل
گفتی که دهم غسل شبانه بدنت را
تا آنکه نبینم کبودی تنت را
صد شکر که بر آرزوی خویش رسیدی
در بر بگرفتی تو حسین و حسنت را
دیدم که هنوزم چکد از سینه تو خون
در قبر گشودم چو بند کفنت را
با من که نگفتی که عدو با تو چها کرد
گو با پدرت اینهمه رنج و محنت را
گردیده عزاخانه تو خانه حیدر
بر گرد و صفایی بده بیت الحزنت را
پیراهن خونین تو شد روضه زینب
پنهان نکنم از چه از او پیرهنت را
زین صحنه دلم سوخت که زینب به حسینت
می داد نشان حالت شانه زدنت را
طفلان تو از گریه توانم کنم آرام
اما نتوانم کنم آرام حسنت را
از سینه کشم آه چو در خاطرم آید
در کوچه زمین خوردن و پرپر شدنت را
غمدیده مخور غم که خدای تو به محشر
بخشد به گل روی حسین سینه زنت را
#عبدالحسین
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_شام_غریبان
#فاطمیه
باغبانم من و پای غمت ای گل زارم
پیش چشم تر من سوخت همه گلزارم
کاش جان با نفسم از بدن آید بیرون
منکه بی فاطمه از زندگیم بیزارم
با تو نه ساله عمرم چقدر زود گذشت
که تو هم یاور من بودی و هم غمخوارم
آه یا فاطمه انگار همین دیشب بود
پدرت دست تو بگذاشت به دستم یارم
چقدر غسل تن لاغر تو طول کشید
زخمهای بدنت سخت نموده کارم
(منکه یکباره در از قلعه خیبر کندم)
نتوانم که تابوت تو را بردارم
گرچه بی جان شده ای جان منی فاطمه جان
جان خود را به دل خاک چسان بسپارم
کاش امشب شب اول قبر من بود
روی تو با چه دلی سنگ لحد بگذارم
خون این سینه اگر بند نیاید چه کنم
چاره ساز همه هستم گره خورده کارم
چشم خود بستم و بند کفنت وا کردم
دیدن روی کبود تو دهد آزارم
چه بگویم به جواب پدرت پرسد اگر
از چه رو چهره کبود است گل بی خارم
بر سر تربت تو خاک به سر میریزم
منکه شرمنده ترین مرد امانتدارم
#عبدالحسین
@raziolhossein