eitaa logo
فضائل‌ امیرالمومنین‌ علیه‌السلام
512 دنبال‌کننده
502 عکس
99 ویدیو
11 فایل
«ـ﷽ـ» 🚩السلام علیک یا مولای یا امیرالمومنین روحی لک الفداء 🔸قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ذكرُ عليٍّ عبادة 📚 فضائل امیرالمومنین علیه‌السلام از منابع معتبر شیعی Admin: @ad_fazaael110
مشاهده در ایتا
دانلود
«ـ﷽ـ» ▫️ماجرایی عجیب در روز فتح ....👇 💠 در روز فتح خيبر وقتى صفيّه دختر حيى بن اخطب كه از نيكوئى چهره و جمال سرآمد زنان عصرش بود خدمت صلى الله عليه و آله شرفياب شد، حضرت در چهره او جراحتى را مشاهده نمود، به او فرمودند: 🔸تو كه دختر پادشاهان هستى، اين جراحت چرا بر صورت تو وارد شده است؟ 🔹عرض كرد: هنگامى كه عليه السلام وارد قلعه شد در را تكانى داد كه تمام قلعه تكان خورد و آنچه روى آن بود فرو ريخت، و تختى كه من روى آن بودم لرزيد و با صورت به زمين افتادم، در آن حال صورتم با گوشه تخت اصابت كرد و مجروح شد. 🔸رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود: «يا صفيّة إنّ عليّاً عظيم عنداللَّه، وإنّه لمّا هزّ الباب اهتزّ الحصن، واهتزّت السماوات السبع والأرضون السبع، واهتزّ عرش الرحمان غضباً لعليّ عليه السلام» 🔸اى صفيّه ؛ على نزد خدا بلند مرتبه است و شأن و مقامش والاست، و وقتى در را تكان داد نه تنها قلعه تكان خورد بلكه همه آسمان‌ها و زمين هاى هفت گانه و الهى به خاطر على عليه السلام از روى غضب لرزيدند. 💠 بعد از آن قضيّه، شخصی از آن حضرت سئوال كرد و گفت: آن درى كه كندن آن ممكن نبود از جاى درآوردى در حالى كه سه روز گرسنه بودى، آيا به نيروى بشرى چنين كارى كردى!!؟؟ 💠 علیه السلام فرمود: 🔸ما قلعتها بقوّة بشريّة، ولكن قلعتها بقوّة إلهيّة و نفس بلقاء ربّها مطمئنّة رضيّة. 🔹آن را به نيروى بشرى از زمين نكندم بلكه به نيروى الهى بود و به قوّت نفس مطمئنّه اى بود كه به لقاء و ديدار پروردگارش اطمنيان دارد و از او خشنود است. 📚 بحار الأنوار: ج ۲۱ ص ۴۰ ح ۳۷ 🆔 sapp.ir/fazaael110 🆔 eitaa.com/fazaael110
«ـ﷽ـ» ▫️همراهی ، ، و در جنگها با علیه السلام...👇👇 🔹 جابر بن عبدالله از صلی الله علیه و آله نقل می کند که حضرت فرمودند: 🔹 در هیچ جنگی را نفرستادم مگر اینکه دیدم جبرئیل از سمت راستش و میکائیل از سمت چپش و ملک الموت جلویش روی ابری که بر علی سایه می افکند، او را همراهی می کنند تا زمانی که خداوند به حبیب من نصرت و پیروزی عنایت می کند 🔸 در روایت دیگری نیز آمده که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز جنگ ، علی علیه السلام را سوار بر مَرکب خود کردند و با دستان مبارکشان عمامه بر سر او گذاشته و لباسشان را به تن او کردند 🔸 سپس فرمودند: برو علی جان که جبرئیل از سمت راستت ، میکائیل از سمت چپت ، عزرائیل در جلوی رویت ، اسرافیل از پشت سرت ، نصرت خداوند بالای سرت و دعای من بدرقه راهت است. 📚 مدينة المعاجز، ج ۲، ص ۳۰۷ ، منقبت ۴۰۱ @fazaael110
«ـ﷽ـ» ✨ شفای سلام‌الله علیها با شنیدن فضائل علیه‌السلام... 🔹أَتَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ اَلنَّبِيَّ فَذَكَرَتْ عِنْدَهُ ضَعْفَ اَلْحَالِ 🔸 فاطمه عليها السّلام نزد پيامبر صلّى الله عليه و آله آمد و از ناتوانى و ضعف حال خويش ياد كرد. 🔹فَقَالَ لَهَا أَ مَا تَدْرِينَ مَا مَنْزِلَةُ عَلِيٍّ عِنْدِي كَفَانِي أَمْرِي وَ هُوَ اِبْنُ اِثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً وَ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيَّ بِالسَّيْفِ وَ هُوَ اِبْنُ سِتَّ عَشْرَةَ سَنَةً وَ قَتَلَ اَلْأَبْطَالَ وَ هُوَ اِبْنُ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ فَرَّجَ هُمُومِي وَ هُوَ اِبْنُ عِشْرِينَ سَنَةً وَ رَفَعَ بَابَ خَيْبَرَ وَ هُوَ اِبْنُ اِثْنَتَيْنِ وَ عِشْرِينَ سَنَةً كَامِلَةً وَ كَانَ لاَ يَرْفَعُهُ خَمْسُونَ رَجُلاً 🔸 فرمودند: آگاهى كه پيش من چه منزلتى دارد؟ او ده‌ساله بود كه كارهايم را انجام مى‌داد، شانزده‌ساله بود كه پيش رويم جهاد كرد. نوزده‌ساله بود كه قهرمانان عرب را به خاك انداخت. بيست‌ساله بود كه اندوه‌هايم را از بين برد. بيست و دوساله بود كه در قلعه را از جا كند. درى كه زور پنجاه تن به آن نمى‌رسيد! 🔹فَأَشْرَقَ لَوْنُ فَاطِمَةَ وَ لَمْ تَقَرَّ قَدَمَاهَا حَتَّى أَتَتْ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَخْبَرَتْهُ فَقَالَ كَيْفَ لَوْ حَدَّثْتُكِ بِفَضْلِ اَلله عَلَيَّ كُلِّهِ 🔸ناگهان رنگ رخسار فاطمه عليها السّلام شِكُفت و بى‌قرار گشت كه پيش على عليه السّلام بازگردد. آنگاه كه خبر را به على عليه السّلام دادند فرمود:اگر پيامبر صلّى الله عليه و آله همه لطف‌هاى خداوند را درباره من مى‌گفت، چگونه مى‌شدى‌؟ 📚 بحارالانوار ج۴۰ ص۶ به نقل از امالی شیخ صدوق @fazaael110
«ـ﷽ـ» 🔰 فرار اولی و دومی از جنگ و جمله مهم صلی الله علیه و آله و دعای ایشان درباره صلوات الله علیه.... 📌 فرار اولی ۲۲ رجب و دومی ۲۳ رجب ✨ غزوه خیبر در ماه رجب سال هفتم هجری اتفاق افتاد، پس از اینکه مسلمانان بیش از بیست روز قلعه خیبر را محاصره کرده بودند، یهودیان دروازه خیبر را گشودند و به فرماندهی مرحب آماده جنگ شدند، صلوات الله علیه پرچمدار این جنگ بود، اما بواسطه درد چشمی که داشت قادر بر جنگ نبود، به ناچار رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم را به دست افرادی از مهاجرین و انصار دادند که همه یا کاری از پیش نبرده و یا فرار کردند، ✨ از جمله در روز ۲۲ رجب پرچم را به ابوبکر دادند که او پس از آنکه نتوانست کاری کند با یارانش از معرکه فرار کرد. ✨ فردای آن روز (یعنی ۲۳ رجب) رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم را به عمر دادند او نیز از معرکه فرار کرد در حالی که یارانش را ترسو میخواند و یارانش نیز او را ترسو خِطاب می‌کردند ✨ در این حال رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «این پرچم در دست کسی که لیاقت آن را داشته باشد، نیست. را نزد من بیاورید». وقتی به حضرت گفتند علی علیه السلام درد چشم دارد فرمودند: «او را نشانم دهید، مردی را که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند. او حق این پرچم را ادا می‌کند و فرار نمی کند» سپس علی علیه السلام را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردند حضرت ایشان را دعا کردند و آب دهان مبارک را به چشم علی نهادند، سپس بدستان یداللهی امیرالمومنین صلوات الله علیه مرحب بدرک واصل شد و قلعه خیبر فتح گردید... 📚 (برای مطالعه بیشتر به بحارالانوار ج ۲۱ باب ۲۲ غزوه خیبر مراجعه کنید) 📜 حدیث مهم (پرچم) از زبان امیرالمومنین علیه السلام: ✨ امیرالمومنین صلوات الله علیه در موارد متعدی از جمله در روز شورا به این ماجرا استناد می‌کردند: ✨ راوی می‌گوید: شنیدم که علیه السلام در روز شورا می‌فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا در میان شما به جز من کسی هست که آن دم که عمر بازگشت در حالی که او یارانش را به ترس متهم می‌کرد و آنان هم او را ترسو می‌شمردند و پرچم را شکست خورده بازگرداند، پیامبر در مورد او فرموده باشد: لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا لَیْسَ بِفَرَّارٍ یُحِبُّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَ یُحِبُّ الله وَ رَسُولَهُ لَا یَرْجِعُ حَتَّی یَفْتَحَ الله عَلَیْهِ «به یقین فردا این پرچم را به مردی خواهم سپرد که نمی گریزد. خدا و رسولش او را دوست دارند. او هم خدا و رسول خدا را دوست دارد و باز نمی گردد تا آنکه خداوند فتح و پیروزی را نصیب وی کند.» و چون صبح شد، فرمود: «علی را به سوی من بخوانید». پس گفتند: ای رسول خدا، او دچار درد چشم است و نمی بیند. فرمود: «او را نزد من بیاورید» و آنگاه که در برابر او نشستم و از آب دهانش بر چشمم نهاد و فرمود: «خدایا از او گرما و سرما را دور کن» خداوند نیز گرما و سرما را از من تا این ساعت زدود، پس پرچم را برداشتم و خداوند مشرکین را مغلوب و مرا بر آنان پیروز ساخت. (آیا در میان شما چنین کسی هست؟) گفتند: صد البته که نیست. فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا در میان شما - به مانند من - کسی است آن دم که آمد در حالی که می‌گفت: - من آنم که مادرم مرحبم نام نهاد سراپا سلاح و دلاوری رزم دیده ام، گاهی با نیزه و گاهی با شمشیر ضربه می‌زنم. به سویش رفتم و بر یکدیگر ضربه وارد ساختیم. و بر سر او سنگی تراش داده شده، قرار داشت. چرا که از بزرگی سرش، کلاه‌خود بر آن وارد نمی شد، پس - با ضربتی - آن سنگ را چنان شکافتم که شمشیر به سرش رسید و او را کشت. پس آیا در میان شما کسی هست که این کار را به انجام رسانده باشد؟ گفتند: به یقین که نه، نیست. 📚 بحارالانوار ج ۲۱ ص ۲۰ حدیث ۱۵ 📌 فتح خیبر روز ۲۴ رجب اتفاق افتاد @fazaael110
«ـ﷽ـ» 🔰 فرار اولی و دومی از جنگ و جمله مهم صلی الله علیه و آله و دعای ایشان درباره صلوات الله علیه.... 📌 فرار اولی ۲۲ رجب و دومی ۲۳ رجب ✨ غزوه خیبر در ماه رجب سال هفتم هجری اتفاق افتاد، پس از اینکه مسلمانان بیش از بیست روز قلعه خیبر را محاصره کرده بودند، یهودیان دروازه خیبر را گشودند و به فرماندهی مرحب آماده جنگ شدند، صلوات الله علیه پرچمدار این جنگ بود، اما بواسطه درد چشمی که داشت قادر بر جنگ نبود، به ناچار رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم را به دست افرادی از مهاجرین و انصار دادند که همه یا کاری از پیش نبرده و یا فرار کردند، ✨ از جمله در روز ۲۲ رجب پرچم را به ابوبکر دادند که او پس از آنکه نتوانست کاری کند با یارانش از معرکه فرار کرد. ✨ فردای آن روز (یعنی ۲۳ رجب) رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم را به عمر دادند او نیز از معرکه فرار کرد در حالی که یارانش را ترسو میخواند و یارانش نیز او را ترسو خِطاب می‌کردند ✨ در این حال رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «این پرچم در دست کسی که لیاقت آن را داشته باشد، نیست. را نزد من بیاورید». وقتی به حضرت گفتند علی علیه السلام درد چشم دارد فرمودند: «او را نشانم دهید، مردی را که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند. او حق این پرچم را ادا می‌کند و فرار نمی کند» سپس علی علیه السلام را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردند حضرت ایشان را دعا کردند و آب دهان مبارک را به چشم علی نهادند، سپس بدستان یداللهی امیرالمومنین صلوات الله علیه مرحب بدرک واصل شد و قلعه خیبر فتح گردید... 📚 (برای مطالعه بیشتر به بحارالانوار ج ۲۱ باب ۲۲ غزوه خیبر مراجعه کنید) 📜 حدیث مهم (پرچم) از زبان امیرالمومنین علیه السلام: ✨ امیرالمومنین صلوات الله علیه در موارد متعدی از جمله در روز شورا به این ماجرا استناد می‌کردند: ✨ راوی می‌گوید: شنیدم که علیه السلام در روز شورا می‌فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا در میان شما به جز من کسی هست که آن دم که عمر بازگشت در حالی که او یارانش را به ترس متهم می‌کرد و آنان هم او را ترسو می‌شمردند و پرچم را شکست خورده بازگرداند، پیامبر در مورد او فرموده باشد: لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا لَیْسَ بِفَرَّارٍ یُحِبُّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَ یُحِبُّ الله وَ رَسُولَهُ لَا یَرْجِعُ حَتَّی یَفْتَحَ الله عَلَیْهِ «به یقین فردا این پرچم را به مردی خواهم سپرد که نمی گریزد. خدا و رسولش او را دوست دارند. او هم خدا و رسول خدا را دوست دارد و باز نمی گردد تا آنکه خداوند فتح و پیروزی را نصیب وی کند.» و چون صبح شد، فرمود: «علی را به سوی من بخوانید». پس گفتند: ای رسول خدا، او دچار درد چشم است و نمی بیند. فرمود: «او را نزد من بیاورید» و آنگاه که در برابر او نشستم و از آب دهانش بر چشمم نهاد و فرمود: «خدایا از او گرما و سرما را دور کن» خداوند نیز گرما و سرما را از من تا این ساعت زدود، پس پرچم را برداشتم و خداوند مشرکین را مغلوب و مرا بر آنان پیروز ساخت. (آیا در میان شما چنین کسی هست؟) گفتند: صد البته که نیست. فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا در میان شما - به مانند من - کسی است آن دم که آمد در حالی که می‌گفت: - من آنم که مادرم مرحبم نام نهاد سراپا سلاح و دلاوری رزم دیده ام، گاهی با نیزه و گاهی با شمشیر ضربه می‌زنم. به سویش رفتم و بر یکدیگر ضربه وارد ساختیم. و بر سر او سنگی تراش داده شده، قرار داشت. چرا که از بزرگی سرش، کلاه‌خود بر آن وارد نمی شد، پس - با ضربتی - آن سنگ را چنان شکافتم که شمشیر به سرش رسید و او را کشت. پس آیا در میان شما کسی هست که این کار را به انجام رسانده باشد؟ گفتند: به یقین که نه، نیست. 📚 بحارالانوار ج ۲۱ ص ۲۰ حدیث ۱۵ 📌 فتح خیبر روز ۲۴ رجب اتفاق افتاد @fazaael110
🔰 شفای سلام‌الله علیها با شنیدن فضائل علیه‌السلام... 🔹أَتَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ اَلنَّبِيَّ فَذَكَرَتْ عِنْدَهُ ضَعْفَ اَلْحَالِ 🔸 فاطمه عليها السّلام نزد پيامبر صلّى الله عليه و آله آمد و از ناتوانى و ضعف حال خويش ياد كرد. 🔹فَقَالَ لَهَا أَ مَا تَدْرِينَ مَا مَنْزِلَةُ عَلِيٍّ عِنْدِي كَفَانِي أَمْرِي وَ هُوَ اِبْنُ اِثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً وَ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيَّ بِالسَّيْفِ وَ هُوَ اِبْنُ سِتَّ عَشْرَةَ سَنَةً وَ قَتَلَ اَلْأَبْطَالَ وَ هُوَ اِبْنُ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ فَرَّجَ هُمُومِي وَ هُوَ اِبْنُ عِشْرِينَ سَنَةً وَ رَفَعَ بَابَ خَيْبَرَ وَ هُوَ اِبْنُ اِثْنَتَيْنِ وَ عِشْرِينَ سَنَةً كَامِلَةً وَ كَانَ لاَ يَرْفَعُهُ خَمْسُونَ رَجُلاً 🔸 فرمودند: آگاهى كه پيش من چه منزلتى دارد؟ او ده‌ساله بود كه كارهايم را انجام مى‌داد، شانزده‌ساله بود كه پيش رويم جهاد كرد. نوزده‌ساله بود كه قهرمانان عرب را به خاك انداخت. بيست‌ساله بود كه اندوه‌هايم را از بين برد. بيست و دوساله بود كه در قلعه را از جا كند. درى كه زور پنجاه تن به آن نمى‌رسيد! 🔹فَأَشْرَقَ لَوْنُ فَاطِمَةَ وَ لَمْ تَقَرَّ قَدَمَاهَا حَتَّى أَتَتْ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَخْبَرَتْهُ فَقَالَ كَيْفَ لَوْ حَدَّثْتُكِ بِفَضْلِ اَلله عَلَيَّ كُلِّهِ 🔸ناگهان رنگ رخسار فاطمه عليها السّلام شِكُفت و بى‌قرار گشت كه پيش على عليه السّلام بازگردد. آنگاه كه خبر را به على عليه السّلام دادند فرمود:اگر پيامبر صلّى الله عليه و آله همه لطف‌هاى خداوند را درباره من مى‌گفت، چگونه مى‌شدى‌؟ 📚 بحارالانوار ج۴۰ ص۶ به نقل از امالی شیخ صدوق @fazaael110
🔰 شفای سلام‌الله علیها با شنیدن فضائل علیه‌السلام... 🔹أَتَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ اَلنَّبِيَّ فَذَكَرَتْ عِنْدَهُ ضَعْفَ اَلْحَالِ 🔸 فاطمه عليها السّلام نزد پيامبر صلّى الله عليه و آله آمد و از ناتوانى و ضعف حال خويش ياد كرد. 🔹فَقَالَ لَهَا أَ مَا تَدْرِينَ مَا مَنْزِلَةُ عَلِيٍّ عِنْدِي كَفَانِي أَمْرِي وَ هُوَ اِبْنُ اِثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً وَ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيَّ بِالسَّيْفِ وَ هُوَ اِبْنُ سِتَّ عَشْرَةَ سَنَةً وَ قَتَلَ اَلْأَبْطَالَ وَ هُوَ اِبْنُ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ فَرَّجَ هُمُومِي وَ هُوَ اِبْنُ عِشْرِينَ سَنَةً وَ رَفَعَ بَابَ خَيْبَرَ وَ هُوَ اِبْنُ اِثْنَتَيْنِ وَ عِشْرِينَ سَنَةً كَامِلَةً وَ كَانَ لاَ يَرْفَعُهُ خَمْسُونَ رَجُلاً 🔸 فرمودند: آگاهى كه پيش من چه منزلتى دارد؟ او دوازده ساله بود كه كارهايم را انجام مى‌داد، شانزده‌ساله بود كه پيش رويم جهاد كرد. نوزده‌ساله بود كه قهرمانان عرب را به خاك انداخت. بيست‌ساله بود كه اندوه‌هايم را از بين برد. بيست و دوساله بود كه در قلعه را از جا كند. درى كه زور پنجاه تن به آن نمى‌رسيد! 🔹فَأَشْرَقَ لَوْنُ فَاطِمَةَ وَ لَمْ تَقَرَّ قَدَمَاهَا حَتَّى أَتَتْ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَخْبَرَتْهُ فَقَالَ كَيْفَ لَوْ حَدَّثْتُكِ بِفَضْلِ اَلله عَلَيَّ كُلِّهِ 🔸ناگهان رنگ رخسار فاطمه عليها السّلام شِكُفت و بى‌قرار گشت كه پيش على عليه السّلام بازگردد. آنگاه كه خبر را به على عليه السّلام دادند فرمود:اگر پيامبر صلّى الله عليه و آله همه لطف‌هاى خداوند را درباره من مى‌گفت، چگونه مى‌شدى‌؟ 📚 بحارالانوار ج۴۰ ص۶ به نقل از امالی شیخ صدوق @fazaael110
🔰 فرار اولی و دومی از جنگ و جمله مهم صلی الله علیه و آله و دعای ایشان درباره صلوات الله علیه.... 📌 فرار اولی ۲۲ رجب و دومی ۲۳ رجب ✨ غزوه خیبر در ماه رجب سال هفتم هجری اتفاق افتاد، پس از اینکه مسلمانان بیش از بیست روز قلعه خیبر را محاصره کرده بودند، یهودیان دروازه خیبر را گشودند و به فرماندهی مرحب آماده جنگ شدند، صلوات الله علیه پرچمدار این جنگ بود، اما بواسطه درد چشمی که داشت قادر بر جنگ نبود، به ناچار رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم را به دست افرادی از مهاجرین و انصار دادند که همه یا کاری از پیش نبرده و یا فرار کردند، ✨ از جمله در روز ۲۲ رجب پرچم را به ابوبکر دادند که او پس از آنکه نتوانست کاری کند با یارانش از معرکه فرار کرد. ✨ فردای آن روز (یعنی ۲۳ رجب) رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم را به عمر دادند او نیز از معرکه فرار کرد در حالی که یارانش را ترسو میخواند و یارانش نیز او را ترسو خِطاب می‌کردند ✨ در این حال رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «این پرچم در دست کسی که لیاقت آن را داشته باشد، نیست. را نزد من بیاورید». وقتی به حضرت گفتند علی علیه السلام درد چشم دارد فرمودند: «او را نشانم دهید، مردی را که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند. او حق این پرچم را ادا می‌کند و فرار نمی کند» سپس علی علیه السلام را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردند حضرت ایشان را دعا کردند و آب دهان مبارک را به چشم علی نهادند، سپس بدستان یداللهی امیرالمومنین صلوات الله علیه مرحب بدرک واصل شد و قلعه خیبر فتح گردید... 📚 (برای مطالعه بیشتر به بحارالانوار ج ۲۱ باب ۲۲ غزوه خیبر مراجعه کنید) 📜 حدیث مهم (پرچم) از زبان امیرالمومنین علیه السلام: ✨ امیرالمومنین صلوات الله علیه در موارد متعدی از جمله در روز شورا به این ماجرا استناد می‌کردند: ✨ راوی می‌گوید: شنیدم که علیه السلام در روز شورا می‌فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا در میان شما به جز من کسی هست که آن دم که عمر بازگشت در حالی که او یارانش را به ترس متهم می‌کرد و آنان هم او را ترسو می‌شمردند و پرچم را شکست خورده بازگرداند، پیامبر در مورد او فرموده باشد: لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا لَیْسَ بِفَرَّارٍ یُحِبُّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَ یُحِبُّ الله وَ رَسُولَهُ لَا یَرْجِعُ حَتَّی یَفْتَحَ الله عَلَیْهِ «به یقین فردا این پرچم را به مردی خواهم سپرد که نمی گریزد. خدا و رسولش او را دوست دارند. او هم خدا و رسول خدا را دوست دارد و باز نمی گردد تا آنکه خداوند فتح و پیروزی را نصیب وی کند.» و چون صبح شد، فرمود: «علی را به سوی من بخوانید». پس گفتند: ای رسول خدا، او دچار درد چشم است و نمی بیند. فرمود: «او را نزد من بیاورید» و آنگاه که در برابر او نشستم و از آب دهانش بر چشمم نهاد و فرمود: «خدایا از او گرما و سرما را دور کن» خداوند نیز گرما و سرما را از من تا این ساعت زدود، پس پرچم را برداشتم و خداوند مشرکین را مغلوب و مرا بر آنان پیروز ساخت. (آیا در میان شما چنین کسی هست؟) گفتند: صد البته که نیست. فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا در میان شما - به مانند من - کسی است آن دم که آمد در حالی که می‌گفت: - من آنم که مادرم مرحبم نام نهاد سراپا سلاح و دلاوری رزم دیده ام، گاهی با نیزه و گاهی با شمشیر ضربه می‌زنم. به سویش رفتم و بر یکدیگر ضربه وارد ساختیم. و بر سر او سنگی تراش داده شده، قرار داشت. چرا که از بزرگی سرش، کلاه‌خود بر آن وارد نمی شد، پس - با ضربتی - آن سنگ را چنان شکافتم که شمشیر به سرش رسید و او را کشت. پس آیا در میان شما کسی هست که این کار را به انجام رسانده باشد؟ گفتند: به یقین که نه، نیست. 📚 بحارالانوار ج ۲۱ ص ۲۰ حدیث ۱۵ 📌 فتح خیبر روز ۲۴ رجب اتفاق افتاد @fazaael110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلمی از قلعه که توسط علیه السلام فتح شد. 🔹در ۲۴ رجب سال هفتم هجری بعد از آنکه امیرالمومنین علیه السلام، مرحب خیبری را به درک واصل کرد، با دستان یداللهی خود در قلعه را از جا کنده و آن را فتح کرد. @fazaael110
🔰 فرار اولی و دومی از جنگ و جمله مهم صلی الله علیه و آله و دعای ایشان درباره صلوات الله علیه.... 📌 فرار اولی ۲۲ رجب و دومی ۲۳ رجب ✨ غزوه خیبر در ماه رجب سال هفتم هجری اتفاق افتاد، پس از اینکه مسلمانان بیش از بیست روز قلعه خیبر را محاصره کرده بودند، یهودیان دروازه خیبر را گشودند و به فرماندهی مرحب آماده جنگ شدند، صلوات الله علیه پرچمدار این جنگ بود، اما بواسطه درد چشمی که داشت قادر بر جنگ نبود، به ناچار رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم را به دست افرادی از مهاجرین و انصار دادند که همه یا کاری از پیش نبرده و یا فرار کردند، ✨ از جمله در روز ۲۲ رجب پرچم را به ابوبکر دادند که او پس از آنکه نتوانست کاری کند با یارانش از معرکه فرار کرد. ✨ فردای آن روز (یعنی ۲۳ رجب) رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم را به عمر دادند او نیز از معرکه فرار کرد در حالی که یارانش را ترسو میخواند و یارانش نیز او را ترسو خِطاب می‌کردند ✨ در این حال رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «این پرچم در دست کسی که لیاقت آن را داشته باشد، نیست. را نزد من بیاورید». وقتی به حضرت گفتند علی علیه السلام درد چشم دارد فرمودند: «او را نشانم دهید، مردی را که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند. او حق این پرچم را ادا می‌کند و فرار نمی کند» سپس علی علیه السلام را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردند حضرت ایشان را دعا کردند و آب دهان مبارک را به چشم علی نهادند، سپس بدستان یداللهی امیرالمومنین صلوات الله علیه مرحب بدرک واصل شد و قلعه خیبر فتح گردید... 📚 (برای مطالعه بیشتر به بحارالانوار ج ۲۱ باب ۲۲ غزوه خیبر مراجعه کنید) 📜 حدیث مهم (پرچم) از زبان امیرالمومنین علیه السلام: ✨ امیرالمومنین صلوات الله علیه در موارد متعدی از جمله در روز شورا به این ماجرا استناد می‌کردند: ✨ راوی می‌گوید: شنیدم که علیه السلام در روز شورا می‌فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا در میان شما به جز من کسی هست که آن دم که عمر بازگشت در حالی که او یارانش را به ترس متهم می‌کرد و آنان هم او را ترسو می‌شمردند و پرچم را شکست خورده بازگرداند، پیامبر در مورد او فرموده باشد: لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا لَیْسَ بِفَرَّارٍ یُحِبُّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَ یُحِبُّ الله وَ رَسُولَهُ لَا یَرْجِعُ حَتَّی یَفْتَحَ الله عَلَیْهِ «به یقین فردا این پرچم را به مردی خواهم سپرد که نمی گریزد. خدا و رسولش او را دوست دارند. او هم خدا و رسول خدا را دوست دارد و باز نمی گردد تا آنکه خداوند فتح و پیروزی را نصیب وی کند.» و چون صبح شد، فرمود: «علی را به سوی من بخوانید». پس گفتند: ای رسول خدا، او دچار درد چشم است و نمی بیند. فرمود: «او را نزد من بیاورید» و آنگاه که در برابر او نشستم و از آب دهانش بر چشمم نهاد و فرمود: «خدایا از او گرما و سرما را دور کن» خداوند نیز گرما و سرما را از من تا این ساعت زدود، پس پرچم را برداشتم و خداوند مشرکین را مغلوب و مرا بر آنان پیروز ساخت. (آیا در میان شما چنین کسی هست؟) گفتند: صد البته که نیست. فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا در میان شما - به مانند من - کسی است آن دم که آمد در حالی که می‌گفت: - من آنم که مادرم مرحبم نام نهاد سراپا سلاح و دلاوری رزم دیده ام، گاهی با نیزه و گاهی با شمشیر ضربه می‌زنم. به سویش رفتم و بر یکدیگر ضربه وارد ساختیم. و بر سر او سنگی تراش داده شده، قرار داشت. چرا که از بزرگی سرش، کلاه‌خود بر آن وارد نمی شد، پس - با ضربتی - آن سنگ را چنان شکافتم که شمشیر به سرش رسید و او را کشت. پس آیا در میان شما کسی هست که این کار را به انجام رسانده باشد؟ گفتند: به یقین که نه، نیست. 📚 بحارالانوار ج ۲۱ ص ۲۰ حدیث ۱۵ 📌 فتح خیبر روز ۲۴ رجب اتفاق افتاد @fazaael110
🔰 کسی جز علیه السلام قادر به فتح خیبر نیست... 🔹 بریده گوید: در غزوه حضور داشتیم که پرچم را ابوبکر به دست گرفت و عازم فتح قلعه شد اما ناکام ماند و خیبر به دست وی گشوده نشد. 🔹فردای آن روز عمر پرچم را گرفت و ناکام بازگشت، 🔹 سپس عثمان آن را گرفت و دروازه خیبر به رویش باز نشد در پی آن مردم دچار خستگی و سختی شدند. ✨سپس رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله فرمودند: إِنِّی دَافِعٌ الرَّایَةَ غَداً إِلَی رَجُلٍ یُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ یُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَا یَرْجِعُ حَتَّی یَفْتَحَ اللَّهُ لَهُ من فردا پرچم را به دست مردی می‌سپارم که خدا و رسولش وی را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست می‌دارد، کسی که تا خداوند پیروزی را بر دست وی رقم نزند، باز نمی گردد. 🔹آن شب را با این فکر که فردا پیروزی به دست خواهیم آورد، خرسند به صبح رساندیم. ✨ ثُمَّ قَامَ قَائِماً وَ دَعَا بِاللِّوَاءِ وَ النَّاسُ عَلَی مَصَافِّهِمْ وَ دَعَا عَلِیّاً علیه السلام وَ هُوَ أَرْمَدُ فَتَفَلَ فِی عَیْنِهِ وَ دَفَعَ إِلَیْهِ اللِّوَاءَ وَ فُتِحَ لَهُ ✨ سپس آن حضرت به پا خاسته و در حالی که مردم به صف ایستاده بودند، پرچم را طلبید و علیه السّلام را که دچار چشم درد بود، خواست، و آب دهانش را سرمه چشم علی علیه السلام کرد و آن گاه پرچم را به دستش سپرد و خیبر به دست وی گشوده شد. 📚 بحارالانوار ج۳۹ ص۷ @fazaael110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلمی از قلعه که توسط علیه السلام فتح شد. 🔹در ۲۴ رجب سال هفتم هجری بعد از آنکه امیرالمومنین علیه السلام، مرحب خیبری را به درک واصل کرد، با دستان یداللهی خود در قلعه را از جا کنده و آن را فتح کرد. @fazaael110