#غزل
ای که دیدار تو رویای شب تار من است
یک نگاه تو طبیب دل بیمار من است
گر به دادم نرسی می روم از دست، بیا
نامت آرامش این قلب گرفتار من است
همه جا بخشش و احسان و کرم کار تو است
کاسه لیسیِ درِ خانۀ تو کار من است
دانم ای دوست که بی ارزشم و بی قیمت
ولی آخر چه کسی جز تو خریدار من است
بگذری گر شبی از گوشۀ سجاده من
بنگری آهِ جگر سوز فقط یار من است
کاش آید سحری که تو لیاقت بدهی
بعد یک عمر دگر نوبت دیدار من است
ای عزیزِ همه عالم تو خودت می دانی
کوله باری ز گنه تحفۀ بازار من است
پسر فاطمه ما سائل درگاه توایم
کرمی کن که گدایان سر راه توایم
#قاسم_نعمتی
بسمالله الرحمن الرحیم
#روز_قدس
#روح_الله_عیوضی
▶️
هرچند پای زخمی و جامانده ی جنگیم
از شیرمردان بصیرت زاده ی جنگیم
آرش اسیر چله ی تیر و کمان ماست
این خاک مدیون شهیدان جوان ماست
جاری بود در رگ رگ ما از محرّم ها
از خون چمران تا به تهرانی مقدم ها
در بیشه دشمن شناسی ها خطر سازیم
پشت سر تیغ علی مرد جگر بازیم
ساحل به زیر پای طوفانی ما گم شد
حالا دگر وقت عبور از خوان هفتم شد
در پنجه ی قهر خدا بین قوم ناکَس را
فریاد کن رمز الی بیت المقدس را
ای مردمان ساکن رود فرات و نیل
زخمی تیغ فتنه های وارث قابیل
دست تبر بر ریشه های هرزه افتاده
بر تارهای عنکبوتی لرزه افتاده
فردا رود این غده از جان بشر بیرون
محو است آثار رژیم جعلی صهیون
در زیر موج آسمان بال و پرش مانده
تا چند سالِ بعد از این خاکسترش مانده
گفتید اینکه برگ و شاخه می بُرد از ما
فرمود آقا: بلکه سیلی می خورد از ما
کشته شدن در جنگ اسرائیل این زیباست
این مرگ عین زندگی، آری همین زیباست
بالا ببینید ای شما دست عنایت را
سر می دهید از ماذنه صبح جماعت را
با این عمار علی سر را مهیا کن
بر روی خاک سرخ میثم دار بر پا کن
یک روز چشم فتنه ها را کور خواهی دید
از مرزهای اعتقادی دور خواهی دید
دارد زمانش میرسد این کوله را بردار
سر را بده در دست دار حیدر ای سردار
سر بند یا زهرا ببند و بند پوتین را
فرهاد میگیرد دوباره قصر شیرین را
⏹
نشرازفضل الهی
بسمالله الرحمن الرحیم
#روز_قدس
#محمود_ژوليده
▶️
شعار جهان مرگ بر آمریکاست
خروش زمان مرگ بر آمریکاست
به ایران اسلامی آهنگ رزم
کران تا کران مرگ بر آمریکاست
پیام امام است و هم رهبری
که صلح و امان مرگ بر آمریکاست
خرد تجربه علم منطق، گواه
سخن همچنان مرگ بر آمریکاست
ندای تمامیِ آزادگان
ز پیر و جوان مرگ بر آمریکاست
همه ملییَتها و با هر نژاد
به فریادشان مرگ بر آمریکاست
فلسطین مظلوم،سر میدهد
که نفرین مان مرگ بر آمریکاست
و از کعبه تا قدس، فریادها
عیان و نهان مرگ بر آمریکاست
شهید منا تا شهید حرم
ز خونش عیان مرگ بر آمریکاست
عراق و یمن،غزه و سوریه
فلک را فغان مرگ بر آمریکاست
تسلای دلهای ماتم زده
به فصل خزان مرگ بر آمریکاست
سرود مسلمان،مسیحی، یهود
زمین،آسمان مرگ بر آمریکاست
برائت ز کفار و از مشرکین
به یک ترجمان مرگ بر آمریکاست
صدای هوار حقوق بشر
سرِ دشمنان مرگ بر آمریکاست
مقدم تر از مرگ بر اسرائیل
به فریادمان مرگ بر آمریکاست
نوشته به هر موشک دور برد
که این یادمان مرگ بر آمریکاست
کنون ملت ما نشان میدهد
که ورد زبان مرگ بر آمریکاست
به فرجام برجام خواهیم دید
شعار جهان مرگ بر آمریکاست
⏹
تکثیر این اثرتوسط محمدفضل الهی
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم
یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن
بر در این خانه من بهر امیدی آمدم
پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن
دست خالی آمدم، با دست خالی می روم
یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن
پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن
خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن
جان آقای خراسان، جان سلطان غریب
هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن
من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین
جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن
بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین
گریه کن های غم کرببلا را عفو کن
جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر
حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن🌹
بسم الله الرحمن الرحيم
#عید_سعید_فطر
شاعر: جانباز شیمیایی و شاعرِ دلسوخته اهلبیت(ع) #سيدمحمد_ميرهاشمى
▶️
از محضر حق ، فيضِ دعا بايد خواست
اين فيض ، به بركتِ بكا بايد خواست
در عيدِ سعيدِ فطر، عيدى ز على
پابوسىِ حضرت رضا بايد خواست
@hosenih
هنگام تشرُّف ، به حريم رضوى
شايد تو بگويى كه مِنا بايد خواست
اما نظرِ شاعرِ اين بيت، اينست
در صحنِ رضا ، كرب و بلا بايد خواست
وقتى شب جمعه ، كربلا قسمت شد
از فاطمه، وصلِ شهدا بايد خواست
درمانِ هزار دردِ بى درمان را
از ذكرِ مَن اسمُهُ دوا بايد خواست
پايانِ شبِ درد و غمِ جانبازان
از تُربتِ ذِكرهُ شفا بايد خواست
از اهلِ جفا گلايه مندى! غم نيست
اينجا مدد از شاه وفا بايد خواست
@hosenih
اى اهل حرم ميروعلمدار بخوان
از خضرِ حرم آب بقا بايد خواست
ايام اجابتِ دعاى فرج است
تقريرِ ظهور از خدا بايد خواست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#تخریب_بقیع
#مرثیه
#چهار_پاره
نشرازفضل الهی
دلم امشب به مجلس روضه
خسته و بي قرار مي آيد
يك كبوتر شده و از سمتِ
حرمي پر غبار مي آيد
*
گرد غربت نشسته بر روي
پر و بال كبوترانه ي دل
مي چكد لاله لاله اشكِ درد
امشب از خلوت شبانه ي دل
*
با من اي دل بگو كجا رفتي
كه پر از ماتم و شراره شدي
تو چه ديدي در آن ديار غريب
كه شكستي و پاره پاره شدي
*
گفت رفتم به سرزميني كه
عطر اندوه و بغض و ماتم داشت
خاك آنجا هميشه دلگير و
آسمانش هميشه شبنم داشت
*
به خدا رنگ خاك مي گيرد
پر و بال كبوتران بقيع
روز ها هم هميشه در آن جا
آفتاب است سايه بان بقيع
*
نه حرم، نه رواق، نه گنبد
نه ضريح و نه صحن و گلدسته
هست آنجا مزار خاكيّ
چار مرد غريب و دل خسته
*
در نواحي نوحه و ناله
شعله ي بي كرانه اي دارد
نه فقط قبر چار مرد غريب
بانوي بي نشانه اي دارد
*
اين زمين دل شكسته از آهِ
غربت و ناله هاي مادر بود
هم دم اشك هاي مادرمان
يك بغل لاله هاي پرپر بود
*
و در اين باغ آتش سرخي
در دل سبز ياسمن گل كرد
شعله ي زهرِ كينه ها بين
جگر پاره ي حسن گل كرد
*
چند روزي گذشت و خاك بقيع
عطر غم ناك اشك و ناله گرفت
و به دست همان كمان داران
بدن ياس رنگ لاله گرفت
*
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
اين زمين خاك غربت آباد است
اين زمين دلشكسته داغِ
گريه هاي امام سجاد است
*
اين زمين از تبار اشك و آه
به خدا هر سپيده زائر داشت
آسماني پر از ستاره از
روضه هاي امام باقر داشت
*
خاك هاي غريب اين صحرا
روزگاري تب شقايق داشت
تا سحر در كبود چشمانش
اشك سرخ امام صادق داشت
*
اين زمين يك زمين ساده كه نيست
باغي از داغ لاله و ياس است
در تبِ ناله هاي محزونِ
مادر بي قرار عباس است
*
در حوالي اين ديار غريب
از غم يار آشنا مي خواند
در مدينه كنار خاكِ بقيع
روضه ي سرخ كربلا مي خواند
*
#یوسف_رحیمی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_مناسبت_های_ویژه
#سالروز_تخریب_قبور_ائمه_بقیع_در_هشت_شوال
به مناسبت هشتم شوال روز جهانی بقیع -(خورشید به گود آمده سرگرم قنوت است)
خطاب به سران منحوس حکومتد آل سعود:
خورشید به گود آمده سرگرم قنوت است
این آل سعود است که در حال سقوط است
هستند شیاطین همه درگیر تبانی
ایران شده آماده ی یک جنگ جهانی
آماده شده لب بزند جام جنون را
صادر کند از نفت عرب بشکه ی خون را
بیزار ز جنگیم ولی مرد جهادیم
دادیم سر و دست ولی باج ندادیم
ما با احدی نیز نداریم سر جنگ
لعنت به بلادی که شد آغازگر جنگ
ما هیچ زمان حمله نکردیم به "جایی"
ما مرد دفاعیم ولیکن چه "دفاعی" !
شمشیر عجم منتظر رخصت جنگ است
مکه بشود مرکز ایران چه قشنگ است
ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم
تا بین بقیعش حرمی ناب بسازیم
یا حیدر کرار زند نقش به زودی
بر پرچم سبز عربستان سعودی
از روضه ی عباس شرف یاد گرفتیم
یک عمر از او یکسره امداد گرفتیم
ما غیر کفن بر تن خود جامه نداریم
ای شمر برو شوق امان نامه نداریم
با سرور و پیغمبر خود هم وطنی شد
هر کس که در این برهه اویس قرنی شد
مرشد به طرب ضرب بزن وقت حماسه ست
مداح بخوان وقت غم و سینه زنی شد
دُر نجف سینه ی ما از غم یاران
خونین شد و مانند عقیق یمنی شد !
یا فاطمه گفتیم گذشتیم ز طوفان
گفتیم "علی" ناشدنی هم شدنی شد
آماده ی آنیم بپوشیم کفن را
ایران که نمرده ست بگیرند یمن را
هر شاه سعودی شده یک نوکر دربست
در پشت لباس عربی فتنه ی غرب است
ننگی که به پیشانی شاهان سعودیست
زیر سر یک مشت مسلمان یهودیست !
چشمان جهان در پی آن یکه سوار است
این عطر یمانیست که لبریز بهار است
از نام علی ، واله و مستیم همیشه
ای خاک یمن پشت تو هستیم همیشه!
شاعر: #محسن_کاویانی
ناشر...محمدفضل الهی
5ca875a49c71e47af60dca0d_6189957450408791640.mp3
21.79M
هتک حرمت به حرم امامان بقیع
شعروصدای حاج محمد اسماعیل
فضل الهی مشهدمقدس
بهرفرج ختم امامت صلوات
برنام ششم نورهدایت صلوات
برروح بهشتی و شهیدان رهش
برهفتم تیر برشهادت صلوات
فضل الهی
Shab20Ramazan1398[07].mp3
7.39M
🎙همچنان بر شانه ها میآیند یاران ما (زمینه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
📄تکثیرازحاج محمدفضل الهی
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مدح_مرثیه
#غزل
تویی تجلّی ایمان، امام جعفر صادق
تویی پناه یتیمان، امام جعفر صادق
دلیل رویش گلها؛ دلیل تابش خورشید
دلیل بارش باران، امام جعفر صادق
تو فاضلی، تو صبوری، تو صادقی، تو طَهوری
نِمود کامل انسان، امام جعفر صادق
پرنده با تو غزلخوان، قمَر کنار تو تابان
ستاره با تو درخشان، امام جعفر صادق
درون مکتبتان مالکِ اَنَس زده زانو
کنار جابرِ حیّان، امام جعفر صادق
چه نامهای بزرگی، اَبان، مَعاذ، مُفَضَّل
هشامِ صاحب برهان، امام جعفر صادق
شبیه بحری و شاگردهای مکتب فضلت
شبیه لؤلؤ و مرجان، امام جعفر صادق
تو نور اهل زمینی، اگرچه عرش نشینی
کنار حضرت سبحان، امام جعفر صادق
تو مروهای، تو صفایی، تو مشعری، تو مِنایی
تویی برادر قرآن، امام جعفر صادق
صدا زدند شما را، میان آتش نمرود
میان هجمهی طوفان، امام جعفر صادق
تو فوق مدح و ثنایی، درون وصف نیایی
به وصفتان همه حیران، امام جعفر صادق
دوباره ماه عزا شد، دوباره ماتم شوّال
دوباره حزن فراوان، امام جعفر صادق
به جرم موی سپیدت، تو را محاکمه کردند
به جرم نیکی و احسان، امام جعفر صادق
تو را بدون قبا، پا برهنه، سرزده بردند
شبیه سیّد عریان، امام جعفر صادق
پیامبر سپرت شد، میان مجلس منصور
همیشه اوست نگهبان، امام جعفر صادق
تویی غریب مدینه، که از فراقِ تو آقا
بقیع گشته پریشان، امام جعفر صادق
شبیه جدّ کریمت، به زهر کین جگرت سوخت
به جرمِ ذکر حسن جان، امام جعفر صادق
به آب لب نزدی گرچه بر لب تو ترَک بود
شبیه ساقی عطشان، امام جعفر صادق
از این مصیبت عظمی، زمینیان همه محزون
در آسمان همه گریان، امام جعفر صادق
تو پر کشیدی و رفتی، پس از وجود عزیزت
شدیم بیسر و سامان، امام جعفر صادق
وصیّت تو نماز است، آه! من چه بگویم
ز مکر و حیلهی شیطان، امام جعفر صادق
به درد عشق تو آقا، خداکند که بمیرم
چه احتیاج به درمان؟ امام جعفر صادق
#علی_رفیعی_وردنجانی
#صلوات
#انتشار_برای_اولین_بار
🔹ازحاج محمدفضل الهی
شاعراهل بیت
#شهید_گمنام
#غزل
به سیل اشک باید شست راه کاروان ها را
هنوز از جبهه میآرند تابوت جوانها را
کدامین کاروان آهنگ یوسف با خودش دارد
غم ابرو کمان ها مینوازد قد کمانها را
نه پیراهن به تن مانده نه بوی پیرهن مانده
امان از این چنین داغی که میبرّد امانها را
به ما با چشم و ابرو گفته بودند از چنین روزی
دریغا دیر فهمیدیم آن خط و نشانها را
به دنبال جوان خوش قد و بالای خود بودند
همانانی که با خود میبرند این استخوانها را
اگر دریا نمیگنجد به کوزه با چه اعجازی
میان چفیه پیچیدند جسم پهلوانها را ؟
خبر دادند یوسفها به کنعان باز میگردند
ندانستیم با تابوت میآرند آنها را
به روی شانه لرزان مردم یک به یک رفتند
خدا از شانه مردم نگیرد این تکانها را
#میلاد_عرفان_پور
#بمناسبت صدوپنجاه شهیدی که آوردند
انتشارشعرتوسط
فضل الهی
هدایت شده از محمداسماعیل فضل الهی
#عقیق_شعر
مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی
که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی
جواب هر چه که باشد نوازش است مرا
خدا کند بنوازد مرا ولو به " لن " ی
بساط حوزه کرم میکند ، چه ذوالکرمی
بساط روضه عطا میکند ، چه ذوالمننی
به دست شیخ الائمه غدیر جان بگرفت
بله ؛غدیر جوان شد ز باده ی کهنی
ببین حدیث حدیث و ببین که بحث به بحث
چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی
به جعفر بن محمد بگو بسوز و بساز
مباش فکر حرم گر نواده ی حسنی
سیاه تر ز همه روزگار پروانه ست
اگر که شمع بسوزد میان انجمنی
نخست آنچه صدا میکند سر زانوست
اگر کشیده شود ناگهان سر رسنی
ببین چه بر سر زن یا که مرد میاید
طناب را بکشی ، تازیانه هم بزنی
عبا نداشت که از خجلتش به سر بکشد
پناه برد به یک آستین پیرهنی
چه سخت میگذرد مرد آبروداری
طی طریق کند با غلام بددهنی
اگر چه سوخته در ، جای شکر آن باقی ست
که میخ در نگرفته به گوشه بدنی
اگر چه از نفس افتاده باز هم راضی ست
که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی
چه حرفها نشنید و چه چیزها که ندید
شکسته دل شد و آمد ولی چه آمدنی
غریب نیز از اینجا نمیرود عریان
برای تو کفن آورده اند ، عجب کفنی
#علی_اکبر_لطیفیان
#شهادت_امام_صادق_ع
نشرازحاج محمدفضل الهی
#سبکی که همه بلدهستند
(زمزمه)میان دود وآتش دیده ام کاشانه
میان دود وآتش دیده ام کاشانه را
به مانند دلم سوزانده دشمن خانه ام را
چوآتش شعله ور بود دوچشم من به دربود
به یادم آمدآنروز که مادر درخطربود
شدم نیمه جان روم زین جهان رسیده برلبم جان/
میان کوچه یاد از غربت پروانه کردم
به اشک دیده یاد از عمه ی دردانه کردم
دلم شدپاره پاره بگویم بااشاره
که ازگوش رقیه کشیدن گوشواره
شدم نیمه جان روم زین جهان رسیده برلبم جان/
چه شبهایی که نام مادرم رابی ادب برد
مرادرمجلسی بردن که برزخمم نمک خورد
دوچشمم پر زآبه دلم شام خرابه
کی میگه اجر قرآن ته جام شرابه
شدم نیمه جان روم زین جهان رسیده برلبم جان/
**
۰۹۲۱۵۱۲۶۴۹۱
دیوان فضل
بسمالله الرحمن الرحیم
#دهه_کرامت
#علی_ساعدی
▶️
ذیقعده شدوفرصت دلخواه آمد
یاران ،دهه ی کرامت از راه آمد
ای ضامن آهو مددی کن که دلم
بازمزمه ی "آمدم ای شاه" آمد
⏭
ای ضامن آهوکه کرم کارشماست
عالم خجل از رافت بسیارشماست
عمریست به لطف حق دل عاشق ما
همسایه ی دیواربه دیوارشماست
⏭
گرحفظ حجاب بین مردم نکنی
فردا طمع ازشفیعه ی قم نکنی
ای دخترگُل،جاده علامت دارد
هشدار ، رهِ بهشت را گم نکنی
⏭
درصحن توازغصه نجاتم دادند
خُدّام که یک شاخ نباتم دادند
شکرانه این عطیه گفتم چه کنم؟
سرمایه ی ذکر صلواتم دادند
⏭
ازبس که توجذبه ی خدایی داری
مشغول توام به خواب ودربیداری
تا گم نشود دلم دراین آمد وشد
دادم به حرم ، بخش امانتداری
⏭
تاصید محبت رضا(ع)شد دل من
ازبند غم و غصه رهاشد دل من
هرجاکه زمین خورد دراین وانفسا
گلدسته او گرفت وپاشد دل من
⏭
هرکس به ضمانت شما وام گرفت
از مسکن مهر دوسرا کام کرفت
درصحن شماکه مملو ازیادخداست
هرکس که قدم گذاشت آرام گرفت
⏹
© کانال دیوان فضل
هدایت شده از محمداسماعیل فضل الهی
👈 #نماز_یکشنبه_ماه_ذی_القعده
فضیلت این نماز:
براى این نماز روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده و در فضیلت این نماز آمده است که، هرکس آن را بجا آورد توبه اش پذیرفته مى شود و گناهانش آمرزیده مى گردد و سبب برکت براى نمازگزار و خانواده اش خواهد بود، و در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقّى دارند، از وى راضى گردند و با ایمان از دنیا مى رود و قبرش براى او وسیع و نورانى گردد و پدر و مادرش از او راضى شوند، و آنها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند، ذریّه او نیز بخشیده شوند و روزى او وسیع گردد. فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند و به آسانى جانش را بگیرد.
کیفیت نماز:
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) کیفیّت نماز را این گونه بیان فرموده اند: در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) در هر رکعت، سوره «حمد» یک مرتبه، سوره «قل هو الله» سه مرتبه و سوره هاى «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند. و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کند، سپس بگوید:
لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ
آنگاه بگوید:
یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِرْلى ذُنُوبى وَذُنُوبَ جَمیـعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُالذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ.
#نماز_توبه #صلوات
ملتمسانه دعاکنید
محمدفضل الهی🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
هدایت شده از محمداسماعیل فضل الهی
#امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات
#انتظار
#غزل
چه نذرها كه نكردم براي آمدنت
بيا عزيز كه جانم فداي آمدنت
ببين كه در شب تاريك بي شما بودن
گرفته دست به بالا گداي آمدنت
غروب جمعه رسيد و پگاه ندبه ي صبح
گذشت و من نشنيدم صداي آمدنت
در اوج گريه نوشتم برايتان آقا
خدا كند كه بميرم به پاي آمدنت
ميان سجده ي باراني ام براي شما
دعاي عشق بخوانم ، دعاي آمدنت
زمانِ آمدنت را كسي نمي داند
خدا ، غريب ترين آشناي آمدنت
براي آمدنِ تو نشانه ها دادند
مفيدها پيِ آن كوچه هاي آمدنت
هواي قلب من از دوري تو دلگير است
صفا بيار خودت با صفاي آمدنت
تمام ترسم از اين است بي شما بروم
خودت بگو كه كجايم ، كجاي آمدنت؟
نگاه گرم زمين از فِراق بيمار است
خدا شفا دهدَش با دواي آمدنت
شدم (اسيرِ) همين هفته هاي پيوسته
(( چه نذرها كه نكردم براي آمدنت ))
#حمید_رمی
#صلوات
🔹ناشرفضل الهی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
کعبۀ امیّد
این جاست که هردلبرودلداده بیاید
هم شخص گرفتارهم آزاده بیاید
دراین حرم قدس که باغی زبهشت است
هرکس به تولای تودل داده بیاید
پر نورشودآینه ی بود ونبودش
آن کس که چوآئینه دلان ساده بیاید
این جا می توحید به زوّار ببخشند
هردل که بودتشنه ی این باده بیاید
پرواز ز خود تا به خدا از حرم توست
ازبهر سفر هرکه شد آماده بیاید
این گنبد وگلدسته نشانی است که گوید
هرکس که بهشتی است ازاین جاده بیاید
برسردر این کعبه ی امید نوشتند
هرکس که به کارش گره افتاده بیاید
ازحق طلب جلب رضای تو نماید
هرگاه «وفایی» سرسجاده بیاید
#سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
ناشرمحمدفضل الهی
#امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#مربع_ترکیب
کم کم مسافران سحر را خبر کنید
باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید
خودرا میان صحن رضا دربه در کنید
شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید
داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم
آماده زیارت مخصوصه میشویم
*
باید تمام همت خورا به کار بست
حالا که بار عام شده کوله بار بست
یا جبر عشق در بروی اختیار بست
دل را به حلقه های ضریح نگار بست
در طوس برگزار شده اعتکاف ما
صد حج واجب است ثواب طواف ما
*
شکرخدا که از فقراییم تا ابد
از حاجیان کوی رضاییم تا ابد
پیش رضا کنار خداییم تاابد
ماراهیان کرببلاییم تا ابد
در صحن کهنه بود که تایید ما رسید
آقا نگاه کردو روادید ما رسید
*
ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن
دل را بیا به جاده مشهد روانه کن
یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن
پیش کریم نوکری عاشقانه کن
آنجا برات کرببلا زود میرسد
هی خون دل نخور بخدا زود میرسد
*
آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست
مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست
هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست
آزرده از مزاحمت نانجیب هاست
یک عمه بود و لشگر اوباش بی حیا
عالم فدای شیرزن دشت کربلا
#سید_پوریا_هاشمی
#صلوات
بسم الله الرحمن الرحیم
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
#سيدهاشم_وفايي
▶️
تا پرچم توحید برافراشت علی
بذری ز محبت و وفا کاشت علی
با داشتن فاطمه، در گلشن وحی
یک باغ گل محمدی داشت علی
⏹
دیوان فضل
#سالروز_ازدواج_حضرت_زهرا_امیرالمومنین_علیهما_السلام
#مربع_ترکیب
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود
و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود
که دست فاطمه در درست های مولا بود
به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود
پدر به فاطمه رو کرد ، اینچنین فرمود
دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود
قرار شد که شما بی قرار هم باشید
جهان دچار شما شد دچار هم باشید
تمام عمر دمادم کنار هم باشید
و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید
دعای من همه این بوده تا به هم برسید
که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید
نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم
خدا نکرده اگر زخم بود مرهم هم
صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم
چرا که قبله ی من هم علیست فاطمه هم
و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد
نوشته ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد
همیشه نام علی را امام بگذارید
به خانواده ی من احترام بگذارید
برای فاطمه سنگ تمام بگذارید
و روی زخم دلش التیام بگذارید
جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت
بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت
شنیده می شود از آسمان صدایی كه...
كشیده شعر مرا باز هم به جایی كه ...
نبود هیچ كسی جز خدا،خدایی كه...
نوشت نام تو را ،نام اشنایی كه
پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد
و از شنیدنش افلاك دست و پا گم كرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد
نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه تكلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد
نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است
غزل قصیده ی نابی که در ازل گفته است
نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد
ز درك خاك مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
پدر همیشه كنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت
چرا كه روی زمین واژه ی وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف این چنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست
خدا فراتر از این واژه ها كشیده تو را
گمان كنم كه تورا، اصلا آفریده تو را
كه گرد چادر تو آسمان طواف كند
و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف كند
ملك ببیند وآنگاه اعتراف كند
كه این شكوه جهان را پر از عفاف كند
كتاب زندگی ات را مرور باید كرد
مرور كوثر و تطهیرو نور باید كرد
در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش الهاكم التكاثر بود
درون خانه ی تو نان فقر آجر بود
شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود
بهشت عالم بالا برایت آماده است
حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است
به حكم عشق بنا شد در آسمان علی
علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی
چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!
به نان خشك علی ساختی، به نان علی
از آسمان نگاهت ستاره می خواهم
اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم
به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم
كنار شعر دو ركعت نشسته بنویسم
شكسته آمده ام تا شكسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم
به شعر از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری كن و اینبار هم اجازه بده
به افتخار بگوییم از تبار توایم
هنوز هم كه هنوز است بی قرار توایم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم
كنار حضرت معصومه در كنار توایم
فضای سینه پر از عشق بی كرانهء توست
كرم نما و فرود آ كه خانه خانهء توست
#حمیدرضا_برقعی
ناشرمحمدفضل الهی
#امام_باقر علیه السلام
#مدح_مرثیه
#ترکیب_بند
خوشابحال دلی که به دلبری برسد
به سفره ی کرم ذره پروری برسد
همه رعیت ارباب میشویم اما
غلام با ادب اینجا به برتری برسد
کسی که بر در این خانه سر بلند نکرد
به یک اشاره ی اقا به سروری برسد
اگرچه سائل او بی نیاز از دنیاست
در آخرت به مقامات بهتری برسد
به نیم قطره ی اشک محبتش ندهد
اگر خوشی دو عالم به نوکری برسد
شبیه فطرس درمانده غصه ای دارم
نشسته ام که مگر پر...نه...شهپری برسد
ز "قال باقر علیه السلام " مست شود
اگر کسی به فیوضات منبری برسد
کسی که بر کرمش افتخار میکردند
اگر نبود خلائق چه کار میکردند!؟
*
قلم به دست گرفته رساله بنویسد
به نام حضرت جل جلاله بنویسد
مقید است به تحلیل کربلای حسین
کنار این همه مقتل ، مقاله بنویسد
مقید است که تاریخ را ورق بزند
دوباره از غم تلخ قباله بنویسد
روایت سفرش سوی کربلا کم نیست
تمام روز و شب اش را به ناله بنویسد
میان روضه ی بازار شام میطلبد
که از نجابت طفل سه ساله بنویسد
تمام مرثیه هایش میان لفافه ست
به اشک چشم تر از "باغ لاله " بنویسد
برای اینکه محرم به کربلا برسم
نشسته ام که برایم حواله بنویسد
کنار این همه ابر بهار گریه کنم
میان روضه ی او زار زار گریه کنم
*
دلی شکسته و بغضی شکسته تر دارد
دوباره یاد چه کرده که چشم تر دارد ؟!
همیشه مجلس روضه ش پر تلاطم بود
حسین گفتن او مزّه ای دگر دارد
مرور خاطره ها کار هر شب آقاست
چقدر زخم روی زخم بر جگر دارد
چقدر پیر شده ، خم شده ، شکسته شده
به خاطر غم و غصه است ، خب اثر دارد
چقدر این شب اخر به مادرش رفته
میان نافله اش دست بر کمر دارد
لهوف از غم یک صبح تا شبش،گفته
کجا کسی ز غم و غصه اش خبر دارد!؟
میان این همه ارثی که از پدر برده
اگر غلط نکنم گریه بیشتر دارد
همیشه بالش زیر سرش پر از اشک است
چرا که روضه ی گودال زیر سر دارد
غروب روز دهم را نمی برد از یاد
شبیه خیمه شده ، آه شعله ور دارد
به یاد کودکی اش از رقیه می خواند
چه خاطرات عجیبی ز همسفر دارد ...
همین که خار نشسته به پای او کافی ست
خدا کند که دگر زجر دست بردارد
میان دفتر عمرش چه خاطرات بدی
ز چوب و باده و دندان و تشت زر دارد
در آن شبی که سنان بین راه اسیرش کرد
گرسنه بود ولی تازیانه سیرش کرد
هدایت شده از محمداسماعیل فضل الهی
بسمالله الرحمن الرحیم
مخصوص این روزها
برای #زائرین_مدینه ، #قبرستان_بقیع ، #حج
#غلامرضا_سازگار
▶️
در آفتاب تو انوار کبریاست مدینه
به سویت از همه سو چشم انبیاست مدینه
اگر چه غریبی نشسته بر در و بامت
هماره با دل ما نامت آشناست مدینه
تو همچو حلقه ی انگشتر و نگین شریفت
تن مقدس پیغمبر خداست مدینه
به بیت فاطمه و باب جبرئیل تو سوگند
تو قبله ی دل مایی خدا گواست مدینه
به هر طرف که نهم روی خویش روی دل
به مسجد الّنبی و مسجد قباست مدینه
هنوز چشم تو محو است بر نماز محمّد
هنوز بانگ بلالت به گوش ماست مدینه
هنوز از جگر نخل سبزهای تو بر پا
صدای ناله ی العفو مرتضاست مدینه
هنوز از نفس جبرئیل، گوش دلت را
نوای روح برانگیز هل اتاست مدینه
نیازمند به ناز طبیب نیست وجودم
که در نسیم مسیحایی ات شفاست مدینه
کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟
که گرم زمزمه و ناله ی دعاست مدینه
به اشک دیده ی مهدی به خون سینه ی زهرا
مزار فاطمه و محسنش کجاست مدینه؟
صدای ناله ای از کوچه می رسد به گمانم
صدای ناله ی جانسوز مجتباست مدینه
چرا خراب نگشتی در آن غروب غم افزا؟
که فاطمه زخدا مرگ خویش خواست مدینه
به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی
که روز تو چو شب تیره غم افزاست مدینه
سئوال میکنم از تو بگو به حق پیمبر
به روی فاطمه سیلی زدن رواست مدینه؟
سرشک دیده ی مولا گذشت از سر هستی
اگر چه گریه ی او در تو بی صداست مدینه
⏹
©دیوان فضل الهی