eitaa logo
دیوان فضل
271 دنبال‌کننده
325 عکس
250 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1.63M
همه دارو ندارم راگرفتید https://eitaa.com/fazlll محمد اسماعیل فضل الهی
مخصوص این روزها 🌑👇🌑👇🌑👇🌑 تا چند دسته گل شود امشب نثار تو خون گریه میکنم سر خاک مزار تو   برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن شمعی نداشتم جگرم را نگاه کن   مادر ز جای خیز که مهمانت آمده مهمان دلشکسته و گریانت آمده   اینکه نشسته است کنارت حسین توست این بی قرار گرم زیارت حسین توست   برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس حال بقیه را هم از این کودکت بپرس   رفتی و نیستی که ببینی برادرم هر روز آب میشود از غصه در برم   بر سینه اش گرفته حسن چادر تو را گوید مدام زیر لب ای وای مادرم   ار لحظه ای که رفتی از این خانه تاکنون شانه نخورده است به گیسوی خواهرم   از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده ترسم که جان دهد پدرم در برابرم   آیا تو بر حسین جوابی نمیدهی؟ تشنه رسیده کاسه آبی نمیدهی؟   برخیز و با حسین ز بازو سخن بگو از دردِ زخم سینه و پهلو سخن بگو   مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت؟ بهبود یافته آن چشم کم سویت؟   یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت   یادم نرفته روی زمین دست و پا زدی بابا نبود خادمه ات را صدا زدی   رفتی و ماند خاطره هایت برای من زنده شود عزای تو در کربلای من   یعنی که بعدها تو می آیی به دیدنم در قتلگاه وقت سر از تن بریدنم   وقتی که رفت بر سر نیزه سرم بیا وقت هجوم اسب روی پیکرم بیا   فکر رباب باش که در بین سلسله است وقتی می افتد از سر نی اصغرم بیا   نیمه شب است و قافله در دشت می رود افتد ز روی ناقه اگر دخترم بیا  علی صالحی https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
🔸داغ تو🔸 آتشی داغ تو در سینۀ من روشن کرد باید از شعلۀ‌ آن تا به ابد شیون کرد قامت صبر مرا داغ تو در کوچه شکست ماجرای در و دیوار چه‌ها با من کرد مانده‌ام بر دل تو میخ در آتش زده است یا دل سوخته‌ات خون به دل آهن کرد؟ شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد جامۀ رزم به تن داشت علی، پیش از این بعد تو پیرهن صبر، دگر بر تن کرد ✍🏻
بی شک تمام عمرِ خودش را تباه کرد هرکس، کسی به غیر تو را سرپناه کرد حیف تو نیست همچو منی نوکرت شده؟! وای از دلی که بند تو بود و گناه کرد! زهرا نبود! ما همه بیچاره می‌شدیم شکر خدا که فاطمه ما را نگاه کرد این روزگار، حرمت او را نگه نداشت دنیا چه با غرورِ گلِ پا‌به‌ماه کرد شیر حُنین یک شبِ مویش سپید شد غسل شبانه، روز علی را سیاه کرد * * مادر همیشه و همه جا فکر بچه‌هاست پس خویش را مسافر آن قتلگاه کرد جانم فدای لحظه‌ی آخر که ذوالجناح می‌خواست سمت خیمه رود، اشتباه کرد... محمود_یوسفی دیوان اشعار مذهبی اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی https://eitaa.com/fazlll
2.96M
اذان بلال:باصدای(محمد اسماعیل فضل الهی)
1.85M
سینه زنی:جانم حسین محمد اسماعیل فضل الهی 👇👇👇👇👇👇 مراسم دعای توسل و استغاثه به چهارده معصوم علیهم السلام برای نابودی رژیم منفوراسرائیل با اجرای ((فضل الهی)) امشب درحرم سید محمد (گنبدخشتی) میدان طبرسی چندقدمی بارگاه رضوی بعدازنمازعشا عمومی با خانواده تشریف بیاورید
دلهاست پرازغصه سراپا_صلوات نذر فرج منجی دنیا صلوات ای کاش که نابود شود اسرائیل در این شب وروزِ غم زهرا_صلوات از: محمد اسماعیل فضل الهی
قابل توجه قاریان قرآن 🕌🌴🕌🌴🕌🌴🕌 الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ألا لا خَيرَ في قِراءةٍ ليسَ فيها تَدَبُّرٌ ، ألا لا خَيرَ في عِبادَةٍ ليسَ فيها تَفَقُّهٌ . امام على عليه السلام : بدانيد كه در قرآن خواندنى كه با تدبّر همراه نباشد، خيرى نيست؛ بدانيد كه در عبادتى كه با فهم و انديشه توأم نباشد، خيرى نيست. دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی https://eitaa.com/fazlll
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیِمِ اَلرَّحمنُ «١» عَلَّمَ الْقُرآنَ «٢» خَلَقَ الْاِنْسانَ «٣» عَلَّمَهُ الْبَیانَ «۴».... قرآن بخوان که سوره ی کوثر خزان شده قرآن بخوان که قامت مولا کمان شده قرآن بخوان که مهر کرامت به خاک شد قرآن بخوان که ماه ولایت نهان شده قرآن بخوان ببین که فتاده ز پا علی در پیش اوست تیره و تار این جهان شده قرآن بخوان که قلب علی را گرفته غم قرآن بخوان که اشک ز چشمش روان شده قرآن بخوان که خواندْ علی هم نماز صبر قرآن بخوان که فاطمه سوی جنان شده یارب کنار تربت زهرا ز آسمان دیدند اهل عرش علی ناتوان شده ناگه رسید بانگ اذان از مناره ها سجّاده را گشود ؛ که وقتِ اذان شده قرآن بخوان تو بعد اذان ای نسیم درد بنگر فراق فاطمه آتش فشان شده «یاسر» بخوان تو آیه به آیه فراق را بر چهره اشک آمده دامن کشان شده محمود تاری «یاسر»
"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ" ای غریب مدینه همسر با وفای من اینقدر دعا نکن دیگه برا شفای من بدجوری اسباب زحمتت شدم بسه دیگه خیر ببینی علی جون سوختی چقد به جای من شنیدم همسایه ها از دست من خسته شدن من میرم راحت بشن از دست گریه های من نفسم در نمیاد از بعد اون دیوار و در لحظه های اخره درنمیاد صدای من پهلو وُ بازوم شکسته کمرم در می‌کنه کبوده صورتم و میلرزه دست و پای من شبونه غسلم بده شبونه بسپارم به خاک نمیخوام قاتل من بیاد برا عزای من من میرم اما برای بچه هام دلواپسم بعد من جون توو این سه تا نوگلای من از کوچه چیزی نپرس از مجتبی دلش پره من که خوردم رو زمین طفلکی شد عصای من موهای زینب مو شونه بزن پریشونه بگو کم گریه کنه اشک بریزه برای من شبا رو سر حسینم کاسه ی آب بذاری خیلی زود تشنه میشه شهید کربلای من
بالاتر از اندیشه‌ی دنیاست زهرا بالاتر از بالاتر از بالاست زهرا نور خداوند است هر سو بنگری هست سرّ خداوند است، نا پیداست زهرا اهل قیاس او را نمی‌فهمند هرگز آن‌سوتر از مقیاس انسان‌هاست زهرا درس شهادت را حسین آموخت از او مرد آفرینِ روز عاشوراست زهرا در زندگی چیزی برای خود نمی‌خواست هرچه علی می‌خواست را می‌خواست زهرا روزی که مردم وقت یاری خواب بودند پای غریبی علی برخاست زهرا دل را به آتش زد علی تنها نماند افسوس خود در شعله‌ها تنهاست زهرا پروانه‌ها از شعله‌ها پروا ندارند در سیل آتش کوهِ پا برجاست زهرا در انتهای این مصاف نابرابر پیروز میدان بی‌گمان زهراست زهرا... ✍ https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی سیاسی فضل الهی