eitaa logo
دیوان فضل
285 دنبال‌کننده
381 عکس
288 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ همّت ای جان که دل از بند هوا بگشائیم بال و پر سوی سعادت چو هما بگشائیم فرصتی هست که ما را شده توفیق رفیق نگر این دیده‌ی خودبین به خدا بگشائیم @hosenih وقت آن است که بر روی خود از روی خلوص دری از رحمت حق را به دعا بگشائیم شسته با خون جگر، گردِ گناه از رخ دل روی آئینه به آئین صفا بگشائیم پای‌بند هوس و غفلت و شهوت تا چند خیز کز پای خود این سلسله را بگشائیم ماه تسبیح بُوَد بلکه به سر پنجه‌ی ذکر در بر نفس دگر مشت ریا بگشائیم دیده یادآور داغ است بیا تا از دل عقده با یاد امام و شهدا بگشائیم @hosenih بزم قرآن بُوَد و بزم توسل به علی عقده‌ی دل اگر اینجا نه، کجا بگشائیم قبله‌ی اهل ولا باب نجات است علی دست حاجت سوی این باب بیا بگشائیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ برخیز که راه رفته را برگردیم با عشق به آغوش خدا برگردیم @hosenih در عرش صدای «اِرجعی» پیچیده است یا «ایتها النفس» بیا برگردیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🌷 عاشقی ریشه در سحر دارد ریشه در دیدگانِ تر دارد هرچه دارد در این جهان، عاشق، از گداییِ پشتِ در دارد بی‌خبر می‌شود از این دنیا هرکه از آن طرف، خبر دارد روشنی بخشِ شامِ ما، گریه ست اشکِ ما، عاقبت اثر دارد به سعادت نمی‌رسد هرگز هرکسی خوفِ از خطر دارد پیشِ اربابِ خود سرافکنده ست بر تنِ خود، هرآنکه سر دارد آی مردم! سپاهِ یار فقط سیصد و سیزده نفر دارد خوش به حالِ کسی که در کارش مهدیِ فاطمه نظر دارد شاعر: کانال رسمی اشعار مذهبی فضل الهی
؛ ؛ آفتابِ روزها و ماهِ شب شو با حسین فارغ از عُجب و ریا، کبر و غضب شو با حسین کربلایی! مُفت‌ْ خود را دست این و آن نده دست‌چینِ مادرش شو، منتخب شو با حسین سیلی بابا ز لبخند غریبه خوش‌تر است هرگناهی هم اگر کردی، ادب شو با حسین اسم و رسمت را نمی‌خواهد، خودت را می‌خرد کار با دینت ندارد، پس وهب شو با حسین از حسین غیر خودش چیزی بخواهی باختی قید دنیا را بزن، اهل طلب شو با حسین کعبه یک‌سنگ نشان بوده، خدا در کربلاست دورِ شش‌گوشه برو، حاجیِ رب شو با حسین چندساعت هم‌ اگر شد لب به آب اینجا نزن کربلا وقتی می‌آیی، تشنه‌لب شو با حسین بی حسین اعمال خوبِ ما وبال گردن‌اند عامل هر واجب و هر مستحب شو با حسین ** ای که میگویی حسین، ذکر حسین یا مجتباست پس بگو جانم حسن، پُرتاب و تب شو با حسین ✍
شعله را هُرم نسیم،آخر بلندش می کند داد ما را سوزِ نوحه گر بلندش می کند روی نَفسَت کار کن تا که نَفَس پیدا کنی بوی مِی را خُمِّ می پَروَر بلندش می کند "اشک"،مرغ بال و پر سوزاندهِ ی جان مرا مثل ققنوسی ز خاکستر بلندش می کند قطره ی اشک میان روضه ها..،آبِ شفاست فطرس این دُردانه را با پر بلندش می کند شرط فیض صبحگاهی،ناله‌ی نیمه‌شبی است روح را چشمی ز گریه تر بلندش می کند بانی گرمیِ بازار زلیخا..،یوسف است نام هر "دلداده" را "دلبر" بلندش می کند کار هر "افتاده از پایی" به دست مرتضی است ذکر "یا مولا علی حیدر" بلندش می کند طفلِ سهل انگار وقتی که زمینی می خورد زود تر از دیگران،مادر بلندش می کند هرکسی با سر به زیری رد شد از زیر عَلَم فاطمه صبح قیامت سربلندش می کند ما به جارو کردن فرش حسینیّه خوشیم... گرد بیتِ شاه را نوکر بلندش می کند جان من قربان ارباب کرامت‌پیشه که تا گدا ننشسته پُشت در..،بلندش می کند ▪ ▪ حیفِ این آقا نبوده که میان قتلگاه ناله اش را شمر با خنجر..،بلندش می کند پیکرِ رویِ زمین چسبیده ی ارباب را بوریای دِه چه زجر آور بلندش می کند شاعر: