eitaa logo
دیوان فضل
270 دنبال‌کننده
317 عکس
248 ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم شب ▶️ شب شب ليلة‌الرغائب بود حس راز و نياز غالب بود هر کسی غرق حاجتش اما صبح جمعه، امام غائب بود روی ماهش به شب نمی‌آيد دل ما به رجب نمی‌آيد ما که مشغول زندگی خوديم پس نگوييم عجب نمی‌آيد گرم دنيای غصه و درديم با امام زمان خود سرديم روی لب‌هاست، يا "من ارجوه" و در پی "کل خير" می‌گرديم غرق در روزگار جنجالی هفته‌هامان ز جمعه‌ها خالی شب، شب آرزو و اما ما غرق در آرزوی پوشالی ندبه‌هامان فقط تظاهر بود نامه از رو سياهی‌ام پر بود منتظر با دو چشم خواب‌آلود... جمعه، آقا، فقط تلنگر بود @fazlll دیوان اشعار فضل الهی
بسم‌الله الرحمن الرحیم شب ▶️ دگر بریده ام از "من" کجاست صاحب من کجاست تا که نگاهی کند به جانب من فرشته‌ی چپم از کار مانده بیچاره دگر دوات نمانده برای کاتب من دلیل روی سیاه و سفیدی ورقم برو بپرس از آموزگار غایب من دلم به دست شیاطین تباه خواهد شد اگر که دیر بیایی شهاب ثاقب من* منم که فقر نگاهم شده ست طالب تو تویی که لطف نگاهت شده است طالب من به یاد روی تو بودم چه آرزو دیگر؟ چه خوش گذشت شب لیلة الرغائب من نهیب مالک دوزخ مرا نترساند که هست اشک عزای حسین، حاجب من ا* شیاطین با شهاب ثاقب از آسمان دور رانده میشوند. صافات @fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
در از زبانم دعا نمی‌افتد ذکر "یا رَبَّنا" نمی‌افتد بغض با حنجرم گره خوردست دیگر از آن جدا نمی‌افتد چندباری به هِق هِق افتادیم... اشک ما بی‌صدا نمی‌افتد گریه‌ام را نگیر..، می‌میرم چشمم از اشتها نمی‌افتد جز درِ آستانِ شعله‌یِ "شمع" پر پروانه‌ها نمی‌افتد غیر بام تو هیچ معراجی رو به قُربِ خدا نمی‌افتد از پَر دامنِ سه‌ساله‌ی تو دست شاه و گدا نمی‌افتد دردمند غم تو هیچ زمان پیِ دارالشفا نمی‌افتد هیئتت هست..، هیچ گریه‌کُنی گوشه‌ی انزوا نمی‌افتد سینه‌ای که شود حسینیه‌ات خشت آن از بها نمی‌افتد تا قیامِ قیامت کبری تبِ این روضه‌ها نمی‌افتد خواهش لیلة‌ُالرَّغائِب من... گوشه‌چشم‌َت به ما نمی‌افتد؟! آه! در طالعِ گدایانت یک زیارت چرا نمی‌افتد؟! لال هم گر شوم ز لب‌هایم کربلا کربلا نمی‌افتد نوکرِ کفن‌ودفنْ‌دیده، مگر یاد یک بوریا نمی افتد!؟ مقتلت تنگ شد..، به حرمت آن شیعه در تنگنا نمی‌افتد نامسلمان! به جان تشنه‌ی ما هیچکس با عصا نمی‌افتد "همه رفتند شمر ول کن نیست" خنجرش هم ز پا نمی‌افتد خواهری روی ناقه‌ی عریان چشمش از نیزه‌ها نمی‌افتد گرچه هی می کِشند..، شُکرِ خدا معجرِ نخ نما نمی‌افتد از تماشای قافله چشمِ کوفیِ بی حیا نمی‌افتد ▪️ ▪️ بی جهت سدِّ راه می‌کردند کوچه کوچه نگاه می‌کردند شاعر: @fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
در باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟! حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین هر شب از ماهِ رجب در وادیِ إغفر لنا توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها معصیت هایم دوباره محوِ مطلق میشود پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم میزنم فریاد این را در میان روضه ها در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا من تبِ شش گوشه دارم! یک نفر کاری کُند لااقل باشم شب جمعه در آن حال و هوا کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا در شبانگاهِ رغائب بیشتر شد رغبتم رغبتم شد بیشتر نسبت به آن صحن و سرا مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا ابتدا و انتهایِ آرزوهایم حسین(ع) یا مّن أرجوهُ لِکلّ خیر یعنی کربلا! شاعر: ناشر: الهی
|⇦•بیا باهم آرزوکنیم... وتوسل به امام زمان روحی له الفدا ویژهٔ لیلة الرغائب اجرا شده به نفس سیدرضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سینه‌زن سینه بزن آخه شب دوری از مصائبه بیا باهم آرزو کنیم شب لیلة الرغائبه آرزو کنیم ، تا نفس داریم بمونیم تو سایه‌سارِ علم آرزو کنیم ، همه‌مون بشیم یه‌روزی مدافعان حرم آرزو کنیم ، آرزو کنیم تا که همیشه پایِ سفره‌یِ کرم باشیم یه نوکر آبرودار و محترم باشیم وقتی خدا اجازه‌ی آرزو کردن داد یاد شهیدای مدافع حرم باشیم "سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ ، سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوح می‌دونه یک خبرایی هست اونی که رِندِ مُراقبه خوبیا رو از خدا بخواه شب لیلة الرغائبه از خدا بخواه ، یه روزی بیاد پیش فاطمه بشی روسپید از خدا بخواه ، آخرین نفس بشی رو دامن ارباب شهید از خدا بخواه ، از خدا بخواه جلوی اشکمو میگیرم ای‌خدا زوری جابمونم چیکار کنم با غم مهجوری هرکسی جامونده شد از قافله‌ی عشاق یه‌عمر باید شبیهِ شمع آب بشه از دوری "سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ ، سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوح" هرکسی که دغدغه‌ش فقط غیبتِ حضرت صاحبه برایِ ظهور دعا کنه شب لیلة الرغائبه دعامون اینه ، به‌زودی زود غصه‌هامون بگیره خاتمه دعامون اینه ، صبح جمعه‌ای بیاد از راه پسر فاطمه دعامون اینه ، دعامون اینه کاشکی بشه که لایق زیارتش باشیم ما هم توی صفِّ نماز جماعتش باشیم وقتی برای انتقام تیغ دو دم برداشت ایشالله که ‌پابه‌رکاب حضرتش باشیم "سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ ، سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ https://eitaa.com/fazlll .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
AUD-20220203-WA0071.mp3
6.57M
👆👆👆طریقه شعربالا به معنای شب آرزوها نیست، بلکه شب رغبت‌ها و گرایش‌ها و مجذوب‌شدن‌هاست؛ لذا آن انجذاب و گرایش و میل و شوق را می‌گویند رغبت، در برابر رهبت.https://eitaa.com/fazlll
|⇦•امشب شب آمال... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژهٔ لیلة الرغائب اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب شب آمال ها و آرزوهاست درگاه حق امشب پُر از با آبروهاست امشب رغائب آمده ای چِشمِ گریان لطف الهی بر همه گشته نمایان ای عاشقان امشب همه با هم نشینید تا چهره ی آن یوسفِ زهرا ببینید ای غایب از دیده بیا در جمعِ یاران بنگر به سوز و حالِ این شب زنده داران *آقای من!ماه عبادت و شب زنده داری رسیده اومدم با تو یه عهد و پیمانی ببندم ان شالله ماه رجبم با همه ی عمر و زندگیم فرق کنه ، شروع بندگی و اطاعت از خدا باشه...* امشب شبِ جمعه،شبِ طاعات باشد مانند قدراست و شب حاجات باشد درهای رحمت را گشودن دلهای مردان الهی را ربودند یا رب بحق فاطمه زهرای اطهر بگذر ز جرم شیعیانت روز محشر اولین شب جمعه ی ماه رجبه، از خدا اشک بخواه، حال بخواه، سوز بخواه قیامت، مادر میاد وسط محشر، چادرش رو به سر می کنه.منادی صدا میزنه یا اهل محشر"غُضُّوا أبصارَكُم".. امام باقر فرمود: ما اهل بیتم وقتی گرفتار میشدیم رو به قبله می گفتیم الهی بفاطمه...قیامت خود بی بی میاد ندا بلند میشه فاطمه ی من! حبیبه ی من! از منِ خدا یه چیزی بخواه، خدا داره ناز زهرا رو می خره، فاطمه بیا وارد بهشت شو،اگه حاجتی داری بگو من روا کنم.. فاطمه میخواد لب به سخن باز کنه ..اول خواسته ی فاطمه چیه؟میگه بذار برم وسط محشرگنهکارای امتم رو جدا کنم، میاد عینِ کبوتری که از زمین دونه جدا میکنه دونه دونه گنهکارای امتش رو جدا میکنه..* «به لبش خنده ی عفو و به سرش تاج شفاعت» *دوباره ندا میرسه فاطمه ی من!،حبیبه ی من!بازم از ما چیزی بخواه،حاجتی، خواسته ای... ببین قیامتو فاطمه چه جوری دوباره قیامت میکنه، بی بی میاد وسط قیامت میگه خدایا! همه منتظرن، مات و متحیر، فاطمه چه خواسته ای از محضر خدا داره. صدا بلند میکنه، خدایا دلم برا حسینم تنگ شده، میخوام یبار دیگه حسینم رو ببینم ندا بلند میشه فاطمه!طاقت داری حسینت رو نشانت بدم؟ یه اشاره میکنن گوشه ی قیامت و محشر،یه نگاه میکنه ، حسینش با بدن بی سر، پاره پاره و زخمی و غرق خون، یه ضجه ای میزنه صدا بلند میشه بُنیّ....همه بگیدحسین.... تو محشر را کنی یکباره محشر حسین آید حضورت لیک بی سر تو می آیی و، چَشمت پر زِ الماس به روی دست داری دستِ عباس https://eitaa.com/fazlll .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱ https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
در بند مرتضاییم، بی جیره و مواجب ما ریزه خوار شاهیم، او صاحب مواهب از باده اش خرابیم، مست ابوترابیم ما جای خود که یک عمر، حق بر علی است راغب تکیه زده به کرسی، نزد خدای اعلی بالاتر از رسولان، در سلسله مراتب معراج تازه رو شد، اصوات وحی از او بود دست خدایی اش شد، وقت نزول، کاتب از برکت وجودش دنیا به گردش آمد خورشید با نگاهش می رفت سمت مغرب در روز سخت خیبر، در جنگ هر دلاور تنها علی است غالب، مافوق کل غالب تا ذکر لب علی شد، یا والی الولی شد شد ذکر عرش رحمن، یا مظهر العجائب من آمدم بگیرم، کرب و بلای خود را از خوان لطف حیدر، در لیلةالرغائب یک عمر زیر دِینم، گریه کن حسینم در راه سِیر عشاق، گریه بر اوست واجب حتی سرش به نیزه، دلسوزِ خلق می شد یک جلوه از نگاهش، شد راهِ خیر راهب شاه از بلندی افتاد، خنجر به کُندی افتاد سر از قفا جدا شد، با تیغ نامناسب مهجور از وطن ماند، بر خاک پاره تن ماند ارباب بی کفن ماند، ای وای از این مصائب بی تاب روز وصلیم، آن منتقم می آید می آید آن امامِ از چشمِ خلق غائب https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
تسکین دل ام مصائب برگرد ای بر دو جهان امیر و صاحب برگرد ما منتظر رؤیتِ رویت هستیم ای آرزوی شب رغائب برگرد
به مناسبت این مژده به بندگان تائب آمد خیزید که لیلة الرغائب آمد ای کاش ندا دهند صبح فردا ای منتظران امام غائب آمد
به مناسبت ای مظهر مظهرالعجایب! الغوث مظلوم‌ترین حاضرِ غایب! الغوث جز دیدن‌تو چه آرزویی داریم؟! ای رغبت لیلة الرغایب! الغوث
🔹شب وصل ياران🔹 چه شب است يا رب امشب كه شكسته قلب ياران چه شبى كه فيض و رحمت، رسد از خدا چو باران چه شبى كه تا سحرگاه، ز فرشتگان «الله» بركات آسمانى، برسد به جان‌نثاران شب انس و آشنايى‌ست، شب عاشقان مهدى‌ست شب وصل هر جدايى‌ست، شب اشک رازداران شب تشنگان ديدار، شب ديدگان بيدار شب سينه‌هاى سوزان، شب سوز سوگواران شب قلب‌هاى لرزان، شب چشم‌هاى گريان شب بندگان خالص، شب راز رستگاران شب توبه و اجابت، شب صدق و معنويت شب گريه و مناجات، شب شور و شوق ياران شب نغمه‌هاى ياربّ، شب ذكر «توبه» بر لب شب گوش دل سپردن، به سرود جويباران چه بسا كه تا سحرگاه، سفر شبانه رفتيم كه مگر نسيم لطفى، بوَزَد در اين بهاران چه خوش است يا رب امشب، كه خطاى ما ببخشى ز كرم كنى نگاهى به جميع شرمساران تو خدايى و خطاپوش، تو بزرگ و اهل احسان گنه از غلام مسكين، كرم از بزرگواران تو انيس خلوت دل، تو پناه قلب خسته تو طبيب چاره‌سازى، تو كريم روزگاران دل دردمند ما را، تو شفايى و تو درمان به تو مبتلا و محتاج، نه منم، كه صد هزاران به خدایی‌ات خدايا، به مقام اوليايت به فرشتگان، رسولان، به خشوع خاكساران شب دلشكستگان را به سحر رسان، خدايا ز فروغ خود بتابان، به دل اميدواران 📝 https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
مثل آفت که بگرداند گلستان را خراب معصیت هم می کند آرام ایمان را خراب مرد می خواهد که یاد حق کند وقت گناه با خداترسی بسازد مکر شیطان را خراب پای عهدِ با خدا هستند در هر مشکلی اهل دل، هرگز نمی سازند پیمان را خراب دور از انصاف باشد اینکه پیش چشم خلق با غضب مولا کُند، عبد پشیمان را خراب من خراب از غفلتم هستم، ملائک شاهدند بیشتر از این مکن آلوده دامان را خراب روی خوش قدری نشانم ده که اخم میزبان وقت مهمانی کند احوال مهمان را خراب رکن اصلی تمام طاعتم، حب علی است دوری از آقا نماید کل ارکان را خراب مستی ام از طعم انگور نجف مانده به جا جام حیدر کرده حالِ می پرستان را خراب سخت محبوسم میان بند نفس و آمدم... تا کنم با یا حسین این بند و زندان را خراب آرزوی ماست تنها دیدن کرب و بلا کرده هجران، روزگار اهل ایران را خراب داغ غم های حسین و غربت او کرده است تا قیامت خانه ی شادی انسان را خراب پیرمردی با عصا زد بر لب خشک حسین با شماتت کرد حال شاه عطشان را خراب ننگ بر آنان که کردند از سر بغض و ستم زیر مرکب، چینش آیات قرآن را خراب