eitaa logo
دیوان فضل
284 دنبال‌کننده
380 عکس
284 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانون آموزش مداحان
بنويسيم از مسير بهشت بايد از اين سعود پاک نوشت بايد از عزتي فرا تر گفت نه عمو ، ياور پيمبر گفت تا که آن پير سر بلند آمد نفس هر که بود بند آمد آمده عبد عشق خود باشد مرد رزم آور احد باشد سمت او تا که هر که مي آيد لرزه اي حول مکه مي آيد جهل اعراب را به رزم آورد قلم اين جلوه را به نظم آورد گر که الگوي هر نبرد شده او جوانيست پيرمرد شده خون کفر از شجاعتش جاري دين حق در ابهتش جاري شرح صدرش به قدر اسلام و شير مردان صدر اسلام و قدر ظرفش اگر چه ظرفي نيست چشمه اي از علي ست حرفي نيست سجده ي عشق او قبول شده بازوي لشکر رسول شده دين کجا کار با نفر دارد ؟!! چه کسي اين وسط جگر دارد !؟ مرد وقتي که نيتش زيباست در ره حق حميتش زيباست کشته ي غمزه ي رسول الله حضرت حمزه ي رسول الله عشق اينگونه جلوه گر مي شد حمزه اينگونه خون جگر مي شد رقص خون در مقابل دلبر پيش چشمان اشک پيغمبر خون به مردان رند مي آيد... و صد افسوس هند مي آيد بدني پاره پاره واويلا دل بي راه چاره واويلا کار اين دل چه چيز جز آه ست واي من چون صفيه در راه است از خجالت زمين خجل شده بود خاک از خون حمزه گل شده بود خواهرش مي رسيد وا مي ماند بايد اين نعش پاره را پوشاند احمد آرام عباش را وا کرد خار و خاشاک را مهيا کرد قصه با اين رويه مي گذرد غصه هاي صفيه مي گذرد قاتلش آن طرف عرق مي خورد برگ تاريخ دين ورق مي خورد صحبت از يک عموي ديگر شد غم و اندوه شيعه از سر شد روضه هايي که مو به مو گفتند کودکاني عمو عمو گفتند شده اوضاع خيمه ها در هم دشت و يک مشت مرد نا محرم تا عمو رفت هي کتک خوردند بي هوا گوشواره را بردند کاش اينجا هم اي نبي بودي فکر اندوه زينبي بودي !! چه عذابي کشيد اين خواهر تا به نيزه رسيد اين خواهر پيش چشمان خواهري مضطر رفته بر روي ني ز پهلو سر 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
بنويسيم از مسير بهشت بايد از اين سعود پاک نوشت بايد از عزتي فرا تر گفت نه عمو ، ياور پيمبر گفت تا که آن پير سر بلند آمد نفس هر که بود بند آمد آمده عبد عشق خود باشد مرد رزم آور احد باشد سمت او تا که هر که مي آيد لرزه اي حول مکه مي آيد جهل اعراب را به رزم آورد قلم اين جلوه را به نظم آورد گر که الگوي هر نبرد شده او جوانيست پيرمرد شده خون کفر از شجاعتش جاري دين حق در ابهتش جاري شرح صدرش به قدر اسلام و شير مردان صدر اسلام و قدر ظرفش اگر چه ظرفي نيست چشمه اي از علي ست حرفي نيست سجده ي عشق او قبول شده بازوي لشکر رسول شده دين کجا کار با نفر دارد ؟!! چه کسي اين وسط جگر دارد !؟ مرد وقتي که نيتش زيباست در ره حق حميتش زيباست کشته ي غمزه ي رسول الله حضرت حمزه ي رسول الله عشق اينگونه جلوه گر مي شد حمزه اينگونه خون جگر مي شد رقص خون در مقابل دلبر پيش چشمان اشک پيغمبر خون به مردان رند مي آيد... و صد افسوس هند مي آيد بدني پاره پاره واويلا دل بي راه چاره واويلا کار اين دل چه چيز جز آه ست واي من چون صفيه در راه است از خجالت زمين خجل شده بود خاک از خون حمزه گل شده بود خواهرش مي رسيد وا مي ماند بايد اين نعش پاره را پوشاند احمد آرام عباش را وا کرد خار و خاشاک را مهيا کرد قصه با اين رويه مي گذرد غصه هاي صفيه مي گذرد قاتلش آن طرف عرق مي خورد برگ تاريخ دين ورق مي خورد صحبت از يک عموي ديگر شد غم و اندوه شيعه از سر شد روضه هايي که مو به مو گفتند کودکاني عمو عمو گفتند شده اوضاع خيمه ها در هم دشت و يک مشت مرد نا محرم تا عمو رفت هي کتک خوردند بي هوا گوشواره را بردند کاش اينجا هم اي نبي بودي فکر اندوه زينبي بودي !! چه عذابي کشيد اين خواهر تا به نيزه رسيد اين خواهر پيش چشمان خواهري مضطر رفته بر روي ني ز پهلو سر 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
بسم‌الله الرحمن الرحیم شب ▶️ شب شب ليلة‌الرغائب بود حس راز و نياز غالب بود هر کسی غرق حاجتش اما صبح جمعه، امام غائب بود روی ماهش به شب نمی‌آيد دل ما به رجب نمی‌آيد ما که مشغول زندگی خوديم پس نگوييم عجب نمی‌آيد گرم دنيای غصه و درديم با امام زمان خود سرديم روی لب‌هاست، يا "من ارجوه" و در پی "کل خير" می‌گرديم غرق در روزگار جنجالی هفته‌هامان ز جمعه‌ها خالی شب، شب آرزو و اما ما غرق در آرزوی پوشالی ندبه‌هامان فقط تظاهر بود نامه از رو سياهی‌ام پر بود منتظر با دو چشم خواب‌آلود... جمعه، آقا، فقط تلنگر بود @fazlll دیوان اشعار فضل الهی