eitaa logo
دیوان فضل
270 دنبال‌کننده
317 عکس
248 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم دیوان اشعار مذهبی:فضل الهی ▶️ الا کرامت و احسان دو سائل کرمت هماره اهل سماوات زائر حرمت بهشت قرب خدا خطّه‌ی ری از قدمت هزار قافله دل در حریم محترمت گل ریاض محمّد سلیل پاک بتول یگانه نجل کریمِ کریمِ آل رسول تو هم عظیمی و هم بنده‌ی خدای عظیم که در جلال ملقّب شدی به عبدالعظیم برند خیل بزرگان به حضرتت تعظیم هزار جان جهانت به خاک ره تقدیم وجود توست از سر تا به پا تمام، حسن سلام بر تو و بر جدّ تو امام حسن الا به یاری دین‌دار تو به شانه‌ی تو نه خاک ری دل اهل ری آشیانه‌ی تو درود بر تو بر خاندان و خانه‌ی تو سلام بر تو و خدّام آستانه‌ی تو ثنای تو همه گفتند و ماند ناگفته ولیِّ حقّ به تو اَنت ولیُّنا گفته تو کز جمال به خلقت فروغ بخشیدی چه روی داد که در شهر ری درخشیدی چه شد که چشم ز شهر مدینه پوشیدی چو خون به پیکر علم و کمال جوشیدی زهی سعادت اهل ری و عنایت تو تو عرشی استی و این فرش شد ولایت تو به تو هماره ز عبّاسیان رسید آزار که بود بار غمت همچو کوه بر دل زار به کوه و دشت شدی مخفیانه راه سپار مصائب تو فزون و مناقبت بسیار گذشت روز و شب و هفته و مه و سالت که در حدیقه‌ی ری شد نزول اجلالت کجاست دولت عبّاسیان و قدرتشان چه زود رفت زکف اقتدار و شوکتشان قصورشان همه گردید گور ذلّتشان نماند هیچ به جز لعن و طعن و نفرتشان در آتش غضب حیِّ سرمدند همه ذلیل عزّت آل محمّدند همه دلا بیا شرف و عزّت عظیم ببین حدود فاصله‌ی جنّت و جحیم ببین به شهر ری حرم سیّد الکریم ببین جلال و مجد شرف را در این حریم ببین فرشتگان خدا روز و شب کنند اعلام به قبّه و حرم سیّد الکریم سلام سلام بر تو و علم حدیث و گفتارت سلام بر سخن و بر لب گهربارت سلام بر حرم و آستان و زوّارت سلام بر نفس روح‌بخش و آثارت به خاک کوی تو ای فخر عالمین سلام به زائرت که بود زائر حسین سلام تو در تمام محافل چراغ انجمنی تو در ریاض ادب سروناز هر چمنی تو نجل بوالحسن و نور دیده‌ی حسنی تو کیستی ولی اولیای ذوالمننی به درگه تو ملایک برند روی رجا عزیز فاطمه! دامان ری کجا تو کجا؟ تو باب رحمت حقّ را به خلق بگشادی تو سایه بر سر این مرز و بوم بنهادی تو نور بودی و در دیده‌ی ری افتادی تو از صفای قدم آبرو به ری دادی از آن زمان که شد این خاک پاک مدفن تو دمد به پیکر ری جان تازه از تن تو سلام بر فقهایی که در جوار تواند به خاک خفته و در سایه‌ی مزار تواند هزار قافله دل راهی دیار تواند خوش آن گروه که پیوسته در کنار تواند به دوستی شما ازدحام ما اینجاست صفا و مروه و رکن و مقام ما اینجاست خدا ز مهر تو ما را جدا نگرداند به کوی غیر تو ما را رها نگرداند مرا به هجر شما مبتلا نگرداند اسیر سلسله‌ی این بلا نگرداند دعا کنید اسیر غم شما باشم به هر کجا که روم «میثم» شما باشم ⏹
26.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با اجرایی از •(امیر حسین فضل الهی)• «نسل سلیمانی» ✌️https://eitaa.com/faslal✌️
گفتم از کوه بگویم قدمم می‌لرزد از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده‌ست رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده‌ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد جبرئیلم همۀ بال و پرم می‌سوزد من در اعماق خیالم... چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر توست تار و پود همه افلاک نخ معجر توست روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سورۀ «اَعطینا» شد عشق عالم به تو از شوق مکرر می‌گفت به گمانم به تو آرام پیمبر می‌گفت: بی‌تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود 🔸شاعر: _______________________ 🔹 ناشر: دیوان اشعار مذهبی__محمدفضل الهی
بسم‌الله الرحمن الرحیم @fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی ▶️ دارد بساط عاشقی تکمیل می گردد آیات شادی آفرین تنزیل می گردد لبخند او لحن خوشِ ترتیل می گردد دُکّان درد و غصّه ها تعطیل می گردد وقتی که چشمانِ مسیحاگونه اش وا شد لبخند بر روی لبِ ارباب پیدا شد سجّاده،محراب دعاها را بغل می کرد قطره به قطره،برکه دریا را بغل می کرد آئینه احساس تماشا را بغل می کرد دستان کوچک داشت بابا را بغل می کرد جبریل کم کم داشت در این صحنه جان می داد وقتی حسین آرام در گوشش اذان می داد باید که درد دردمندان را دوا می کرد از نور خالق انشعابی را جدا می کرد باید برای ماه نامی دست و پا می کرد او را میان کهکشان خود صدا می کرد مثل ازل هفت آسمان با او بلی می گفت بابا برای بار سوم"یا علی"می گفت این ماه‌سیما پرده ها را از حجاب انداخت از چهره ی آئینه ها رختِ نقاب انداخت لب های جنّ و انس را با خنده آب انداخت ارباب،چشمش را به لبخند رباب انداخت بابا،علی،مادر..،سه تا نور جهان جمع است خورشید و مهتاب و ستاره جمعشان جمع است ذکر علی اصغر ستون طاق دین رَب نور جبینش آیه ی فتح المبین رَب تا شد حسین انگشتری او شد نگین رَب بند قماط او نخ حبل المتینِ رب قطعاً خدا این طفل را باب الحوائج کرد رسم گدایی را در این خانه رایج کرد ما را صغیر سفره ی بابای او خواندند ما را اسیر سفره ی بابای او خواندند ما را فقیر سفره ی بابای او خواندند جیره بگیرِ سفره ی بابای او خواندند شکر خدا نان شب ما نامِ ارباب است شیرینی روی لب ما نامِ ارباب است گهواره ی او قبله ی سیّار امروز است کعبه به دورش حاجی هشیار امروز است یوسف برو،او گرمی بازار امروز است دُلدُل سوار و حیدر کرار امروز است با گریه ها دارد رجز در اصل،می خواند جنگاوری را در دل گهواره می داند قربان این کودک عجب ایل و تباری داشت خون علی را در دل رگهاش جاری داشت بااینکه گلبرگ تنش عطر بهاری داشت تیغ نگاهش کاربرد ذوالفقاری داشت کوچکترین باز شکاری بین این لانه است او شیرِ در گهواره ی چوبی این خانه است او مُحکمات آیه ی تطهیر قرآن است کوچکترین قطره میان نسل باران است پیراهنش درمان چشمِ پیر کنعان است مثل علی اکبر برای عمه ها جان است قنداقه ی او را میان عرش می چرخاند زینب برایش "وَ ان یکاد"از جان و دل می خواند تا آفتاب ظهر می تابید،می خندید از آسمان باران که می بارید،می خندید وقتی عموعباس را می دید،می خندید گاهی رقیّه جان که می خندید،می خندید چشمان شور ای کاش این ها را نمی دیدند گل های لبخند قشنگش را نمی چیدند در کربلا وقتی عطش کابوس بابا شد از تشنگی قدِّ سکینه،خواهرش،تا شد ماه قبیله راهی آغوش دریا شد لب های خشک او بلای جان سقا شد از تشنگی با مرگ بازی می کند..،ای وای ماهیِ شش ماهه تلظّی می کند..،ای وای بعد از پسر از این پدر چیزی نمی ماند جز آه های شعله ور چیزی نمی ماند وللهِ دیگر از جگر چیزی نمی ماند این حنجر و تیر سه پر..،چیزی نمی ماند نقش سپید بوم او پاشیده شد از هم آئینه ی حلقوم او پاشیده شد از هم @fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
اي قمر شمس ولايت جواد اي گهر بحر عنايت جواد حجّت حق باب مراد همه نجل علي دسته گل فاطمه بر همه خوبان جهان سروري محمّد (ص) استّي و علي پروري چشم رضا از همه سو سوي تو ماه رجب شيفته روي تو روي دل آراي تو بدر رجب ليله ميلاد تو قدر رجب جود به خاک درت آرد سجود بسته به جود تو تمام وجود صورت تو باغ و بهار رضا تويي همه دار و ندار رضا حسن تو مرآت خداوند تو بهشت بابا گل لبخند تو بی خردان طعنه ديگر زدند بر پدرت تهمت ابتر زدند ولادت تو کوثري دگر بود روشني چشم و دل پدر بود نور شد و نور شد و نور شد چشم همه تيره دلان کور شد سمند علم و معرفت رام تو گره گشاي عالمي نام تو عطر رياحين جنان خاک تو روح رضا در بدن پاک تو باب تولاّي تو باب خدا مصحف روي تو کتاب خدا عقل نهالي ز دبستان تو علم گلي رسته ز بستان تو بين امامان ز عطاي زياد تويي ملقّب به امام جواد جز تو که حرز مادر خويش را به قاتل پدر نمايد عطا شبي که مأمون ستمکار مست برد به قتل تو به شمشير دست در دل تاريک شب اي جان پاک کرد تن پاک تو را چاک چاک صبح که آن بي خرد آمد به هوش گشت سراپا همه سوز و خروش گفت مرا قتل رضا بس نبود کشتن نجل مرتضي بس نبود چگونه من در نظر خاص و عام شهره شوم به قاتل دو امام قاصد مأمون به تحيّر شتافت در بدن پاک تو زخمي نيافت کرد سراپا به وجودت نظر ديد ز گل خوب تري خوبتر از رخ مأمون عرق شرم ريخت زمام اقتدارش از هم گسيخت از پي ديدار تو بشتافت باز گفت که اي مهر سپهر حجاز جسم تو شد به تيغ من چاک چاک از چه کنون سالمي اي جان پاک گفتي از دعاي زهراست اين معجر حرز مادر ماست اين مرا خداي داورم حفظ کرد به يمن حرز مادرم حفظ کرد شد خجل از کار خود آن رو سياه گشت به پيش کرمت عذر خواه عفو از آن جرم و خطا کرديش خواست دعا را تو عطا کرديش جود خداييت چه ها مي کند پيش خطا لطف و عطا مي کند اي به فداي تو و جودت جواد جود وجودش ز وجودت جواد تو دست جود خالق اکبري جواد اهلبيت پيغمبري بحر نمي از کرمت يا جواد جود گداي حرمت يا جواد روي تو شمس الشّرف اهلبيت اي دُر ناب صدف اهلبيت کودک نه ساله بدي کز کمال دادي پاسخ به هزاران سؤال زاده اکثم ز دُر افشانيت گشت يکي طفل دبستانيت مانده زهر قيل و زهر قال بود گويي از آغاز کر و لال بود لکنت نطقش به لب افتاده بود گويي طفلي عقب افتاده بود از کف مأمون چو رها گشت باز ماهيکي گرفت و برگشت باز تا ببرد ره به کمال تو بيش ماهي را فشرد در دست خويش گفت که اي نور دل بوالحسن فاش بگو چيست کف دست من پاسخ تو دوباره اعجاز کرد پرده ز اسرار دگر باز کرد قصّه تبخير و هوا و شکار گشت ز دُرج سخنت آشکار حلم ز رفتار شما حلم شد علم ز گفتار شما علم شد معادن حکمت حق شماييد مساکن رحمت حق شماييد شما همان ائمه الدّعاييد مشاعل انوار الهداييد جلالت خدا نشان شماست آيه ي تطهير به شان شماست کلامتان نور است و رحمت است معجزه و موعظه و حکمت است ارث نبّوت رسول از شماست مجد و کرامت بتول از شماست طاعت مقبول? حق شماييد رحمت موصول? حق شماييد شما امامان همگي جواديد باب نجات و قبله ي مراديد قرآن يکدم از شما جدا نيست هر آنکه بي شماست با خدا نيست «ميثم» را بر درتان التجاست اميد او به مَن اتاکُم نَجاست درکانال(دیوان فضل)@fazlll
طوبای تو میانِ دلم قد کشیده است بین من و خیال خودم سد کشیده است احساس می کنم به تو نزدیک می شوم جذر مرا نگاه تو مَد کشیده است این جذبه یِ طلایی بالا نشین تو بال مرا حوالی گنبد کشیده است دست خدای عز و جل روی قلب ما این بار سوم است محمّد کشیده است نوری رئوف در حَرَمت موج می زند الطاف کاظمین به مشهد کشیده است بخشنده تو ،خدای کرم تو ، جواد تو ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو بگذار خاک پای تو نقاشی ام کنند سجاده یِ دعای تو نقاشی ام کنند بگذار بر کنار قدم های هر شبت با رشته یِ عبای تو نقاشی ام کنند بال و پرم بده که شبیه کبوتری امروز در هوای تو نقاشی ام کنند بگذار از زمان ازل تا همیشه ها آقای من برای تو نقاشی ام کنند وقتی میان خانه دعا پخش میکنی مسکین ترین گدای تو نقاشی ام کنند بخشنده تو ،خدای کرم تو ،جواد تو ابن الرضا تو ،حضرت باب المراد تو ای بالش تو دَستِ امام رئوف ما ای  سایه بان روی تو بال فرشته ها تا آمدی امام رضا گریه اش گرفت ای مستجاب چلّه یِ سجاده یِ دعا تا یک تبسمی نکنی پا نمی شود خورشید از مقابل گهواره یِ شما اینگونه بی نقاب نظر میخوری عزیز اینقدر در مقابل آیینه ها نیا آقا قرار ما سَرِ میدان کاظمین ای اولین زیارت ما بعدِ کربلا بخشنده تو ،خدای کرم تو ،جواد تو ابن الرضا تو ،حضرت باب المراد تو *آدرس کانال👇👇:* @fazlll
مداح: 🌺🌺🍀🍀💐💐🌹🌹 آیینۀ تمام‌ نمای خدا علی‌ست نقشی که زد رقم، قلمِ ابتدا علی‌ست دست خدا، زبان خدا، صورت خدا در بندگیش بندۀ بی‌انتها، علی است جانِ رسول و لَحمِ رسول و دَمِ رسول شیرخدا و شیر رسول خدا علی‌ست بعد از نبی به هر زن و هر مرد مؤمنی مولا علی، امام علی، مقتدا علی‌ست ذکر علی به وقت دعا یامحمد است ذکر نبی به درگه معبود، یاعلی‌ست مولای دیگران دگری بود و دیگری یارب گواه باش که مولای ما علی‌ست زیباترین دعا به لب شیعۀ علی یا مصطفی محمد و یا مرتضی علی‌ست دانید جای شیعه به روز جزا کجاست؟ سوگند میخورم به خدا هر کجا علی‌ست نَفْس رسول، آنکه به جای رسول خُفت تا جان کُنَد به راه پیمبر فدا، علی‌ست دشمن، به دشمنی خود اقرار می‌کند مردی که داشت بازوی خیبرگشا علی ‌ست بسم اللهِ کتاب خداوندگار را هرکس که باعلی‌ست بداند که «با» علی‌ست چشم خدا، قسیم جحیم و جنان به حشر دست خدا و لنگر ارض و سما علی‌ست تنزیل و نور و مریم و طاها و مؤمنون یاسین و توبه و زمر و هَل اتا علی‌ست گفتم دعا کنم که نگاهی به ما کند دیدم که استجابت و ذکر و دعا علی است بر حشر چون لوای خدا سایه افکَنَد گردد عیان به خلق که صاحب‌لوا علی است آن بت‌شکن که در حرم ذات کبریا بگذاشت جای دست خداوند پا، علی است در «اُنَّما وَلِیُّکُمُ اللّه» سیر کن تا بنگری ولی دگرانند یا علی‌ست؟ روز غدیر گفت نبی در غدیر خم یارب تو باش ناصر هرکس که با علی‌ست آن‌کس که از ولادت خود تا شهادتش یک لحظه دل نداد به دست هوا علی‌است این قول شافعی‌ست که در شعر ناب خود گفتا مرا علی است خدا، یا خدا علی‌ست؟ میثم هنوز صوت محمد رسد به گوش فریاد می‌زند که امام شما علی‌ست شاعر : 🌺🌺🌹🌹🍀🍀💐💐 دیوان اشعار حاج محمد اسماعیل فضل الهی
توصیه علمای شیعه👇 اثر: محمد اسماعیل فضل الهی خواهی رهاگردی زغم مثل کبوتر پا را نهی از آسمان ها هم فراتر در بستر بیماری و دوری ز آفات ازدل بزن فریادیاموسی ابن جعفر
ثابت شده درعالم این که. دین اسلام کاملترین دین وعداوت بی نتیجه است اسلام مدیون محمد ..بود. و. حیدر حامی این دین ثروت پاک خدیجه است اثرمحمدفضل الهی مشهد https://t.me/diyanfazl دیوان اشعار (محمد اسماعیل فضل الهی (
دوبیت با هزاران پیام ازمحمد اسماعیل فضل الهی 🌘🌘🌘🌘🌘🌘🌘 درشب سوم عزای علی می رسد ازنجف نوای علی هرکه شدیار و یاور فقرا میشودشامل دعای علی https://t.me/diyanfazl دیوان فضل 🌘🌘🌘🌘🌘🌘 درشب بیست و سوم (دعای جوشن کبیر)بانوای «محمداسماعیل فضل الهی» درمکان حسینیه کرمانی‌ها(انتهای بلوارامیرالمؤمنین)سمت چپ بطرف حرم شهید شوشتری ۷ از۱۰تا۱۱ زنانه__مردانه 👇👇👇👇👇👇👇 عزاداری شهادت حضرت علی علیه السلام توسط: محمد اسماعیل فضل الهی درکوی امیربلوارولیعصر۲۵ خانوادگی از۱۲شب تا۱صبح مسجد بزرگ امام رضا علیه السلام
🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 شعری با محتوا و متفاوت دروداع ماه مبارک رمضان اثر:شاعروذاکراهل بیت علیهم السلام ((حاج محمد اسماعیل فضل الهی)) مشهدالرضا شب آخرین و وداع است با تمام شب و روز ماه خدا خداحافظ ای لحظه های غروب هیاهوی افطاریت بود خوب خداحافظ ای ماه عشق و سرور خداحافظ ای ماه آیات نور خداحافظی کی کنم با دعا بگیرم زسر ختم قرآن__چرا؟ که درسی گرفتم از آن روزوشب زآیات و از انس با ذات رب چراباخداحافظی؟. باسلام کنم رو به قرآن و ذکر و صیام بدان درس روزه اطاعت بود اگر_باتمام بصیرت بود و بالاترین حکمتش صبر شد که سرمایه خانه قبر شد مبادا شوم ازعبادت جدا مبادا روم باز راه خطا نماز سر وقت صبحم بجاست هنوزم سحرها انیسم دعاست هنوزم بخوانم زقرآن بسی به آرامشم یا به دلواپسی مبادا که من توبه را بشکنم که این نفس را سرزنش میکنم شب آخر است وبود رسم ما توسل به درگاه موسی الرضا رضا آنکه ««فضل الهی»» بود گدایی ازاو پادشاهی بود https://t.me/diyanfazl دیوان فضل 🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹
هدایت شده از دیوان فضل
🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 شعری با محتوا و متفاوت دروداع ماه مبارک رمضان اثر:شاعروذاکراهل بیت علیهم السلام ((حاج محمد اسماعیل فضل الهی)) مشهدالرضا شب آخرین و وداع است با تمام شب و روز ماه خدا خداحافظ ای لحظه های غروب هیاهوی افطاریت بود خوب خداحافظ ای ماه عشق و سرور خداحافظ ای ماه آیات نور خداحافظی کی کنم با دعا بگیرم زسر ختم قرآن__چرا؟ که درسی گرفتم از آن روزوشب زآیات و از انس با ذات رب چراباخداحافظی؟. باسلام کنم رو به قرآن و ذکر و صیام بدان درس روزه اطاعت بود اگر_باتمام بصیرت بود و بالاترین حکمتش صبر شد که سرمایه خانه قبر شد مبادا شوم ازعبادت جدا مبادا روم باز راه خطا نماز سر وقت صبحم بجاست هنوزم سحرها انیسم دعاست هنوزم بخوانم زقرآن بسی به آرامشم یا به دلواپسی مبادا که من توبه را بشکنم که این نفس را سرزنش میکنم شب آخر است وبود رسم ما توسل به درگاه موسی الرضا رضا آنکه ««فضل الهی»» بود گدایی ازاو پادشاهی بود https://t.me/diyanfazl دیوان فضل 🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹
گریزی دیگر درمصیبت امام صادق علیه السلام اینجا سر امام روی نیزه ها نرفت یا تازیانه سمت وسوی بچه هانرفت اینجا مدینه بودوطناب وشراب لیک حرف از کنیز گشتن آل عبا نرفت (اثر : محمد اسماعیل فضل الهی)
این جملهٔ یادگار شد ازسردار ما ملت بیدار و حسینی هستیم این امنیت وشکوه ایرانی را مدیون شهیدان وخمینی هستیم (( ازمحمد اسماعیل فضل الهی)) مراسم بزرگداشت سالگرد حضرت امام خمینی قدس سره امروز _بعدازنمازعصردرمسجدعمار یاسر بلوار فردوسی انتهای خیابان مهدی انتهای مهدی ۲۰ زنانه و مردانه با شعرخوانیمحمداسماعیل فضل الهی
https://t.me/diyanfazl دیوان فضل باید فقط به محضرتو التماس کرد یا که گدایی از درتان طور خاص کرد ما را به سمت و سوی بهشت خدا کشید نوری که آستان شما انعکاس کرد کارت که نیست ضامن آهو شدن فقط لطف شما ضمانت این آس و پاس کرد بسکه تو باگدای خودت خوب تا کنی باید کدام خوبییتان را سپاس کرد مثل کبوتران رها روی گنبدت باید برید از همه دل را خلاص کرد با کعبه هم اگر که شدم آشنا مرا سجده به سمت کوی تو قبله شناس کرد حتی نمیشود به تصور بهشت را با گرد و خاک روی ضریحت قیاس کرد باید ز تو نه! از در و دیوار این حرم راه سعادت دو جهان اقتباس کرد جبریل را برای غلامی تو خدا با خادمان درگه تان هم لباس کرد گندم بریز جلد حرم کن دل مرا از پر زدن بدون تو باید هراس کرد شاعر: https://t.me/diyanfazl دیوان فضل
دوبیت صلواتی اثر: محمد اسماعیل فضل الهی 🌷💐🌺🌴🥀🌱🌿🎄🌹 ذیقعده شده چه پرطراوت صلوات ماه رضوی ماه اجابت صلوات ای کاش که امضابشودحکم فرج در این شب پرنور ولادت صلوات
هدایت شده از دیوان فضل
دوبیت صلواتی اثر: محمد اسماعیل فضل الهی 🌷💐🌺🌴🥀🌱🌿🎄🌹 ذیقعده شده چه پرطراوت صلوات ماه رضوی ماه اجابت صلوات ای کاش که امضابشودحکم فرج در این شب پرنور ولادت صلوات
امشب بعدازنمازمغرب وعشا مراسم شب زیارت وشهادت امام رضا علیه السلام با شعرخوانی : محمد اسماعیل فضل الهی بلوارتوس مقابل باغ امام رضا علیه السلام بلوارولیعصر ۲۵مسجدبزرگ امام رضا علیه السلام 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 من مشهدی و قرین افلاک شدم همسایهٔ خورشید در این خاک شدم هرچند که روسیاهم و آلوده در روز زیارت رضا پاک شدم ازمحمد اسماعیل فضل الهی
هدایت شده از دیوان فضل
امشب بعدازنمازمغرب وعشا مراسم شب زیارت وشهادت امام رضا علیه السلام با شعرخوانی : محمد اسماعیل فضل الهی بلوارتوس مقابل باغ امام رضا علیه السلام بلوارولیعصر ۲۵مسجدبزرگ امام رضا علیه السلام 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 من مشهدی و قرین افلاک شدم همسایهٔ خورشید در این خاک شدم هرچند که روسیاهم و آلوده در روز زیارت رضا پاک شدم ازمحمد اسماعیل فضل الهی
هدایت شده از دیوان فضل
امشب بعدازنمازمغرب وعشا مراسم شب زیارت وشهادت امام رضا علیه السلام با شعرخوانی : محمد اسماعیل فضل الهی بلوارتوس مقابل باغ امام رضا علیه السلام بلوارولیعصر ۲۵مسجدبزرگ امام رضا علیه السلام 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 من مشهدی و قرین افلاک شدم همسایهٔ خورشید در این خاک شدم هرچند که روسیاهم و آلوده در روز زیارت رضا پاک شدم ازمحمد اسماعیل فضل الهی
گریز روضه امام جواد علیه السلام به کربلا وشام اثر: فضل الهی 👇👇👇👇👇👇👇 بردند پیکرتو اگر روی پشت بام درزیر سم اسب نبوده تنت مدام هادی کنار جسم تو بیتاب شد. ولی هرگز نشد اسیر دخترتان درمسیرشام __________ برنامه‌های عزاداری امام جواد علیه السلام__بااجرای(محمد اسماعیل فضل الهی ######### ۱. بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا( مسجد بزرگ ولیعصر ابوطالب ۸۰) ۲_مسجدسیدالشهدا(پشت دادگاه شفا)ساعت ۹وربع
هدایت شده از دیوان فضل
گریز روضه امام جواد علیه السلام به کربلا وشام اثر: فضل الهی 👇👇👇👇👇👇👇 بردند پیکرتو اگر روی پشت بام درزیر سم اسب نبوده تنت مدام هادی کنار جسم تو بیتاب شد. ولی هرگز نشد اسیر دخترتان درمسیرشام __________ برنامه‌های عزاداری امام جواد علیه السلام__بااجرای(محمد اسماعیل فضل الهی ######### ۱. بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا( مسجد بزرگ ولیعصر ابوطالب ۸۰) ۲_مسجدسیدالشهدا(پشت دادگاه شفا)ساعت ۹وربع
🌺💚🌴❤️🌸💙🌺 ذیحجه رسیده پرزنور و برکات ایام سرور است وبهار حسنات درجشن عروسی علی وزهرا آمد زملائکه نوای صلوات از فضل الهی @diyanfazl
هدایت شده از دیوان فضل
🌺💚🌴❤️🌸💙🌺 ذیحجه رسیده پرزنور و برکات ایام سرور است وبهار حسنات درجشن عروسی علی وزهرا آمد زملائکه نوای صلوات از فضل الهی @diyanfazl
‏عکس از bhh692704
‏در عیدغدیر بوده دلدار علی باشیم مبلغ و هوادار علی بگشای تو خطبهٔ غدیروبنگر دنیا شده مدیون وبدهکارعلی سروده(محمد اسماعیل فضل الهی) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 بزرگترین جشن خیابانی امشب باشعرخوانی : محمد اسماعیل فضل الهی تصویربازشود
‏عکس از bhh692704
سلام بررقیه اثر:حاج محمد اسماعیل فضل الهی 👌👌👌👌👌 سلام بر رقیه و حریم باصفای او سلام بر رقیه وبه ناله ونوای او سلام بررقیه و به خصلت کریم او سلام بررقیه ومدافع حریم او سلام بررقیه وبه سوز واشک وآه او سلام بر رقیه و به رهروان راه او سلام بر رقیه و به ناله ی شبانه اش سلام بر رقیه وبه جای تازیانه اش سلام بر رقیه وبه باب سربریده اش سلام بررقیه وبه قامت خمیده اش سلام بررقیه وبه جسم لاله گون او سلام بر رقیه و به چشم پرزخون او سلام بر رقیه و به دیده های تاراو سلام بر رقیه و پای پر ز خار. او سلام بر رقیه آن فضل خدای کاروان که نام اوست تا ابدگره گشاو جاودان 🌑🌑🌑🌑🌑🌑 رقیه جان رقیه جان رقیه جان رقیه ________________ https://t.me/diyanfazl دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
‏عکس از bhh692704
‏عکس از bhh692704