#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
📖 ۱۶- أقسام الحقوق و أحكامها (قسمت سوّم):
✅ مرحوم #محقق_خویی در توضیح قسم دوّم از حقوق (ما لا یقبل النقل) چند نکته را تبیین میفرماید:
🔷️ ۱- نکتهی اول (مالکیة الإنسان لما في ذمّته)
همان طور که مرحوم #شیخ_انصاری به درستی فرمودند انسان عقلاً و شرعاً مالک ذمّهی خود است.
🔹️ البته مالکیت انسان نسبت به ذمّهاش، تکوینیِ ذاتیِ اوّلی است؛ از این رو، این چنین مملوکی به ملکیّتِ اعتباریِ و قراردادی در نمیآید، زیرا اعتبارِ ملکیّت نسبت به چیزی که تکویناً و ذاتاً مملوکِ انسان است لغو و تحصیل حاصل است.
🔸️ ایشان در ادامه میفرماید: این که مرحوم #شیخ_انصاری میفرماید #اتّحاد_مالک_و_مملوک مُحال است و برخی نیز آن را به استحالهی جمع بین متضایفین توجیه کردهاند مطلب درستی نیست، زیرا از لحاظ منطقی متضایفین تنها در صورتی در یک محلّ و مورد قابل جمع نیستند که دو امر متضایف -مانند علیّت و معلولیّت- تغایر وجودی داشته باشند، زیرا اتّحاد بین عالم و معلوم در مورد خداوند که هم عالم به خود است و هم خودِ او معلومِ خودِ اوست کاملاً رواست.
و مالک و مملوک نیز هیچ تغایر وجودی ندارند، از این رو، اشکالی در اتّحاد آن دو در یک نفر وجود ندارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#روش_شناسی_فقه
#روش_فقه_شیخ
#کتاب_البیع
#شیخ_انصاری
#اشتراط_بلوغ
#ابتلاء_يتيم
✅ مرحوم #شیخ_انصاری در مسالهی #اشتراط_بلوغ ادلهای را برای اثبات نظریهی مشهور (بطلان عقد صبیّ مطلقاً) ذکر میکند؛ #شهرت، #اجماع، حدیثِ #رفع_قلم، روایاتِ #جواز_امر_صبیّ، روایاتِ #عمد_صبیّ.
🔶️🔹️ نقطهای که بسیار سوالبرانگیز است این است که #شیخ_انصاری در بحث خود در این مساله حتی اشارهی کوچک و گذرایی نیز به آیهی ۶ سورهی مبارکهی نساء -که معروف به آیهی #ابتلاء_يتيم است و دلالت بسیار روشنی بر حکم تصرّفات صبیّ دارد- هیچ اشارهای نمیکند.
🔷️🔸️ این در حالی است که دیگر فقیهان در بحث حجْر صبیّ به روشنی از این آیه نام برده و بر آن استدلال میکنند؛ مرحوم #شیخ در #الخلاف و #المبسوط و مرحوم #قطب_راوندی در #فقه_القرآن و مرحوم #ابن_ادریس در #السرائر و مرحوم #علامه در #التذکره و #المختلف و مرحوم #فاضل_مقداد در #کنز_العرفان و... بارها و بارها از این آیه سخن به میان آوردهاند.
🔶️🔹️ بعد از مرحوم #شیخ_انصاری نیز #محقق_ميرزاى_نائينى در #المکاسب_و_البیع و #منیة_الطالب و #محقق_حكيم در #المستمسک و #محقق_امام_خمینی در #کتاب_البیع و #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة و... در بحث #اشتراط_بلوغ به این آیه استدلال کرده و دلالت آن را مورد بحث قرار دادهاند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
📖 ١- بحثٌ في تصرّفات الصبي مستقلّاً:
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۵۰۰) -بعد از بیان عدم جواز تصرّفات استقلالیِ صبیّ (بدون نظارت و اذنِ ولیّ)- سخن از آیهی ۶ سورهی نساء یعنی آيهی #ابتلاء_يتيم آورده، میفرماید:
🔷️🔸️ یکی از ادلهی "عدم جواز تصرّفات استقلالی" آیهی ۶ سورهی نساء است؛ آیهی #ابتلاء_یتیم: "وَ ابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إذَا بَلَغُوا النِّكاحَ فِإنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إلَيْهِمْ أمْوَالَهُمُ".
🔶️🔹️ از لحاظ شرعیّ، اموالِ یتیم (مطلقِ صبیّ) به دست ولیّ اوست، و او حقِّ تصرّف در اموالِ خود را ندارد؛ آیهی #ابتلاء_یتیم در مورد انتهای زمانِ این منع است.
🔷️🔸️ این آیه به روشنی دلالت دارد جواز و صحّت تصرّفات استقلالی صبیّ منوط به #بلوغ و #رُشد است.
🔷️ ولیِّ بر طبق این آیه باید قبل از بلوغ، صبیّ را ابتلاء و امتحان کند تا بفهمد صبیّ به گونهای رُشد یافته است که بتواند اموالش را خودش اداره کند.
🔷️ بر اساس این آیهی شریفه، ولیّ برای امتحانِ صبیّ میتواند مقداری از اموالِ صبیّ را به او بدهد تا تحت مراقبت و نظارتِ او معاملهای را انجام دهد تا ولیّ بفهمد او رشد یافته است یا نه؛ البته -بر اساس آیه- ولیّ نمیتواند برای امتحانِ صبیّ همهی اموالش را در اختیار او قرار دهد تا او مستقلّاً و بدون نظارتِ ولیّ وارد معامله شود.
🔷️ نکتهی این که آیه میفرماید امتحان و ابتلاء صبیّ باید قبل از بلوغ باشد این است که اگر صبیّ قبل از بلوغ رُشد یافته بود از همان ابتدای زمانِ بلوغش اموالش به او سپرده شود، زیرا نگهداشتنِ اموالِ رشیدِ بالغ -حتی در مدّت کم- هیچ وجه شرعی ندارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
📖 ١- بحثٌ في تصرّفات الصبي مستقلّاً:
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۵۰۵) -در مورد اولین اشکالِ #شیخ_انصاری در کتاب #مکاسب (ج۳/ص۲۷۸) بر دلالت حدیث #رفع_قلم، که رفع قلم را به معنای رفع مواخذه و عقاب برداشت میکند- میفرماید:
🔸️ استحقاق عقاب یا استحقاق ثواب از امور تشریعی و جعلی نیست که شارع بتواند با ارادهی تشریعیِ خود آن را برای مکلفی جعل و تشریع یا از او رفع کند، بلکه استحقاق ثواب و عقاب، اثر و نتیجهی واقعی و قهریِ اطاعت یا عصیانِ حکم شرعی است؛ از این رو، خودِ حکم اگر چه تشریع یا عدم تشریعش تماماً به ارادهی شارع است، اما اطاعت یا عصیان و همچنین استحقاق عقاب یا ثوابِ مترتّبِ بر آن به هیچ عنوان منوط به اراده و اعتبار شارع نیست.
🔷️🔸️ ایشان در ادامه در توضیح برداشت خودشان از حدیث #رفع_قلم میآورد:
🔸️ مهمترین نکته آن است که حدیث #رفع_قلم -در حقیقت- امتنان و تخفیفی برای صِبیان (غیر بالغان) است؛ مفاد این حدیث برداشتهشدنِ احکام الزامی از دوش صِبیان است.
🔹️ از این رو، هر آن حکم یا اثری که از احکام الزامی محسوب نشود با این حدیث رفع نمیشود، مانند اجرای صیغهی عقود و ایقاعات.
🔷️🔸️ ایشان در ادامه مطلبِ #شیخ_انصاری -که در اشکالِ سوم خود در ص۲۷۸ تبیین کرده است- را پذیرفته و مینویسد: مانعی ندارد بر اساسِ فعلِ صبیّ در دوران صباوتش برای دیگران (بالغان) یا خودِ او حکمی تشریع و جعل شود؛ یعنی مثلاً عقدِ صبیّ، موضوع برای "وجوب وفای به عقد" قرار بگیرد نسبت به شخص بالغی که طرف دیگر عقد با صبیّ است و همچنین موضوع آن حکم باشد برای زمانی که همان صبیّ به بلوغ برسد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
📖 ١- بحثٌ في تصرّفات الصبي مستقلّاً:
✅ #شیخ_انصاری در کتاب #مکاسب (ج۳/ص۲۷۸) در دوّمین اشکال خود بر استدلال به حدیث #رفع_قلم برای اثبات نظریهی مشهور نکتهای دارد که حصیلهاش این است که صبیّ در حالی که هیچ حکم تکلیفیای ندارد، اما عقدش دارای حکم وضعی #سببیّت است؛ عقدش سبب وجوب وفای او (بعد بلوغش) یا ولیّش به عقد میشود.
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۵۰۶) -بر اساس مبانی اصولی خودِ #شیخ_انصاری- نقد بسیار دقیقی به ایشان مطرح کرده، میفرماید:
🔸️ این سخن شیخ انصاری با مبنای اصولی ایشان در مورد احکام وضعی تطابق ندارد؛ مرحوم #شیخ_انصاری در اصول معتقد است همهی احکام وضعی منتزع از احکامتکلیفیاند، به این معنا که در هر موردی که حکم وضعیای وجود داشته باشد حتماً و بدون شبهه قبل از آن لزوماً حکم تکلیفیای ثابت است که آن حکم وضعی از آن حکم تکلیفی انتزاع شده است. به دیگر بیان، احکام وضعی هیچ کدام دارای جعل و تشریع استقلالی از ناحیهی شارع نیستند؛ حال چگونه ایشان معتقد میشود صبیّ هیچ حکم تکلیفیای ندارد، اما عقدش #سببیّت دارد، در حالی که #سببیّت حکم وضعی است؟!
✴️@fegh_osoul_rafiee
#روش_شناسی_فقه
#روش_فقه_شیخ
#کتاب_البیع
#شیخ_انصاری
#سیره
✅ مرحوم #شیخ_انصاری در بحث #اشتراط_بلوغ (ج۳/ص۲۸۸) در ردّ نظریهی #صاحب_ریاض -که به #سیره استدلال میکند- مانند همیشه #سیره را بر نتابیده و آن را به شدّت ردّ میکند.
🔷️🔶️🔸️ نکتهی بسیار اساسی -که باید به دقّت واکاوی و تحلیل شود- نوع رفتار فقهیِ #شیخ_انصاری با #سیره است، مخصوصاً در #فقه_معاملات که جایگاه و موقف شارع در آن، جایگاه امضاء و نظارت است، نه تاسیس و اختراع.
🔸️ ایشان در همین بحث (ج۳/ص۲۸۸) میفرماید: "... و فیه إشكالٌ من جهة قوّة احتمال كون السيرة ناشئة من عدم المُبالاة في الدّين، كما في كثيرٍ من سِيَرهم الفاسدة".
🔸️ پیش از آن نیز در بحث #معاطات (ج۳/ص۴۲) مینویسد: "و أما ثبوت السيرة و استمرارها على التوريث فهي كسائر سيراتهم الناشئة عن المسامحة و قلّة المُبالاة في الدّين ممّا لا يُحصى في عباداتهم و معاملاتهم و سياساتهم، كما لا يخفى".
🔸️ همچنین در ردّ کلام #کاشف_الغطاء در بحث دَیْنبودنِ مالی که از ظَلَمه اخذ شده است (ج۲/ص۹۹) میآورد: "و ما ادَّعاه من السیرة، فهو ناشٍ من قلّة مُبالاة الناس، كما هو دَيْدَنهم في أكثر السِّيَر التي استمرّوا عليها... "
🔹️ اگر چه در مقابل نیز در برخی موارد در کتاب #مکاسب، #سیره را مُویِّد نظریهی خود دانسته، و از آن به بدی یاد نمیکند؛ ایشان در بحث اعتبار #غرر_شخصی (ج۴/ص۲۱۶) میفرماید: "... و یؤيِّد ذلك جريان سيرة الناس على المعاملة بها من دون معرفة الأغلب بوزنها".
🔶️🔷️🔹️ از عبارات گوناگون ایشان در کتاب #مکاسب به نظر میرسد #شیخ_انصاری حتی در #فقه_معاملات اعتبار چَندانی برای #سیره و بنائاتِ عقلاییِ حاکم بر نظامِ بازار و تجارت معتقد نبوده، و در جایی نیز اگر سخن از #سیره میآورد برای تایید و تقویت نظریهای است که پیش از آن با خصوص ادلّهای چون روایات، اجماع و شهرت اثبات شده باشد.
🔹️ این بدبینی و بیاعتناییِ بسیارِ ایشان به #سیره یکی از نشانههای روشنِ نگاهِ تعبّدگرایانهی #شیخ_انصاری در #فقه_معاملات است؛ #تعبّدگرایی.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۰۸) در نقد برداشت #شیخ_انصاری از روایت "عمد الصبي و خطأه واحد" دو نکته را بیان میفرماید:
🔷️🔸️ ۱- نکتهي اول:
لسان روایات "عمد و خطای صبیّ"، نفیِ حکم به لسان نفیِ موضوع نیست؛ لسان این روایات مانند "لا ربا بین الوالد و الولد" و "لیس علی الإمام سهوٌ" و "لا ضرر و لا ضرار" نیست که حکم را با لسان نفیِ موضوع رفع میکنند.
🔸️ ایشان در ادامه میفرماید: شارع در روایات "عمد و خطای صبی" -بر خلاف روایات بالا- عمد صبیّ را به منزلهی خطای صبیّ قرار میدهد، نه به منزلهی عدم؛ یعنی هر اثر و حکمی که برای خطای صبیّ ثابت است را برای عمد صبیّ نیز ثابت میکند، نه آن که فعل صبیّ را بیاثر، بیحُکم و به منزلهی عدم قرار میدهد.
🔶️🔹️ ۲- نکتهی دوم:
این روایات را -بر خلاف سخن #شیخ_انصاری- باید مربوط به بابی دانست که در آن برای هر کدام از حالت #عمد و #خطا اثر و حکم خاصّی دارد، که تنها مصداقش همان باب #جنایات است که برای هر کدام از #عمد و #خطا اثر و حکم خاصّی ثابت است، و در صورت خطای جانی، دیه بر عاقله ثابت است؛ بر همین اساس، در صورت جنایت عمدی یا خطاییِ صبیّ دیه بر عاقله ثابت است.
پس، این روایات هیچ ارتباطی با غیر باب #جنایات ندارد.
📌 البته در باب صلات و تُروک اِحرام نیز گاه هر کدام از عمد و خطا حکم و اثر خاصّی دارد، اما این موارد تنها مخصوص بالغ است و ابداً شامل صبیّ نیست.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۱۲) در نقد برداشت #شیخ_انصاری از روایت ابوالبَختَری میفرماید:
🔷️🔸️ علّیّت یا معلولیّت بین فقرات روایت ابوالبختری -که #شیخ_انصاری در مکاسب (ج۳/ص۲۸۲) در تفسیر این روایت بیان میکند- بیوجه است؛ زیرا #رفع_قلم را به چه مناسبتی علّتِ ثبوتِ دیه بر عاقلهی صبیّ بدانیم؟! این دو چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟!
صحیح آن است که بین این دو فقره از این روایت، هیچ ملازمه و ارتباط روشنی وجود ندارد.
🔶️🔹️ ايشان در ادامه برداشت و جمعبندیِ خود از روایت ابوالبختری را بیان کرده، میفرماید: این روایت دو حکم دارد:
۱- حکم سلبی: احکام افعال عمدی بر صبیّ بار نمیشود.
۲- حکم ایجابی: احکام افعال خطایی بر صبیّ بار میشود؛ ثبوت دیه بر عاقله بر همین اساس بر صبیّ بار میشود.
🔷️🔸️ ابوالبختری ضعیف است و روایتش به درد استدلال فقهی نمیخورد.
🔴 ایشان در نهایت در مورد تمام ادلهای که #شیخ_انصاری برای نظریهی مشهور بیان میکند، میفرماید:
هیچ دلیلی بر نظریهی مشهور -که معتقدند افعال و اقوال صبیّ بیاعتبار و بیارزش است- وجود ندارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۱۳) در مورد جواز وکالت صبیّ میفرماید:
🔵 نظر تحقیقی آن است که -نه تنها اجرای صیغه توسّط صبیّ در تحت نظارت و اذن ولیّاش جایز است- بلکه صبیّ میتواند وکیلِ دیگران (افراد بالغ) شده و مدیریّتِ معاملاتِ آنان را به طور مستقلّ، خود به عنوان وکیلِ شخصِ بالغ به دست بگیرد و با اموالِ دیگران معامله کند.
🔹️ زیرا عمومات و اطلاقاتِ باب عقود و ایقاعات شامل صبیّ نیز میشود و هیچ مخصِّص و مقیِّدی نیز ندارد.
آیهی #ابتلاء_يتيم (نساء/۶) و روایاتِ #جواز_امر_یتیم نیز هیچ دلالتی بر عدم جواز چنین معاملات صبیّ ندارد.
📌 البته چنان که پیش از این مطرح شد صبیّ -بر طبق آیهی #ابتلاء_یتیم و روایات #جواز_امر_یتیم- نمیتواند به صورت مستقلّ در اموالِ خودش تصرّف کرده و با آن معامله کند، اما در اموالِ دیگران اشکالی ندارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
📖 هل یؤخذ الصبيّ بإتلافه مال الغير؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۱۵) در مورد ضمانتِ صبیّ در صورت اتلاف مال دیگران میفرماید:
🔷️🔸️ بر اساسِ #قاعده_اتلاف اگر صبیّ مال دیگران را تلف کند ضامن است، اما تا قبلِ بلوغ (در دوران صَبْوتش) الزامی برای خروج از این عهده و ضمانت ندارد.
ایشان در ادامه میفرماید: نه ادلهی "عمد و خطای صبیّ" میتواند این عهده و ضمانت را بر دارد و نه حدیث #رفع_قلم.
🔸️ ادلهی "عمد و خطای صبیّ" از سویی مربوط به جایی است که فعلِ صبیّ با عمد و قصد و اراده انجام شود، در حالی که #قاعده_اتلاف نسبت به عمد و خطاء و غفلت، يا علم و جهلِ شخصِ مُتلِف لابشرط است، مانند جنابت، و نجسشدنِ لباس و بدن، و یا نواقضِ طهارت و صلات که نسیت به عمد و خطا لابشرطاند.
و از سویی دیگر، این ادله مربوط به جایی است که هر کدام از عمد و خطا حکمِ مستقلّی داشته باشند، در حالی که حکم عمد و خطا در #اتلاف یکی است.
🔸️ حدیث #رفع_قلم نیز محدود به صبیّ و حالت صَبْوت (عدم بلوغ) است، و هیچ گونه دلالتی بر این که افعالِ دورانِ صَبْوتِ مُتلِف نمیتواند موضوعِ احکامی برای دوران بعد از بلوغش باشد، ندارد. مانند آن جا که مثلاً صبیّ در دوران صَبْوتش وطْی کرده و جُنُب شده باشد، در این حال، او جُنُب است، اما وجوبِ اغتسال تا زمان بلوغ متوجّه او نخواهد شد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یعتبر في صحة العقد القصد إلى مدلوله؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۲۹) در مورد #شرط_قصد میفرماید:
🔷️🔸️ اصحاب متّفقاند بر #شرط_قصد تا جایی که این شرط را از مسلَّمات دانستهاند.
🔸️ فقهاء اگر چه اصلِ اشتراطِ چنین شرطی را به درستی فهمیدهاند، اما این که #شرط_قصد را از #شروط_متعاقدین دانستهاند خطاست، زیرا #شرط_قصد از مقوِّماتِ عقد و شرطِ تحقّقِ آن است، نه شرط عاقد.
زیرا حقیقتِ #بیع وابسته به قصد نفسانی است و اگر نباشد تحقّق نمییابد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر تعیینُ المالک في صحّة البيع؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣١) در مورد لزوم یا عدم لزوم معیَّنبودنِ ثبوتیِ مالک در بیع -که #شیخ_انصاری در #مکاسب (ج۳/ص۲۹۶) بر اساس کلام #محقّق_تستری بیان میکند- در دو جهت مطرح میکند:
🔵🔷️🔸️ ۱- جهت اول: معامله بر #عین_شخصی (مانند یک خانه یا ماشین مشخّص که در خارج وجود دارد)
🔸️ بیشکّ در این صورت -چون هر دو عوض، شخصی و جزئیاند- تعیین مالک در متن عقد از مُقوِّمات بیع یا از شرایط آن نیست، زیرا حقیقتِ #بیع منوط به تعیینِ مالکِ مبیع و ثمن نیست.
همچنین دلیل تعبّدی از جانبِ شارع برای آن وجود ندارد.
📌 در این جا تفاوتی ندارد که عقد مذکور مباشرتاً از جانبِ خودِ مالک صادر شود، یا از جانبِ وکیل یا ولیّ یا فضولیّ.
🔹️ در ادامه #محقق_خویی نکتهی بسیار مهمّی را در باب #حقیقت_معاوضه توضیح میدهد که #شیخ_انصاری نیز بارها (مانند ج۳/ص۸۷ و ص۲۹۹) بیان میفرماید. ایشان میآورد: مفهوم و حقیقت بیع -و به طور کلی هر حقیقتِ هر معاوضهای- تنها زمانی تحقّق پیدا میکند که قصدِ بایع از معاوضه، داخلشدنِ مبیع در ملْکِ همان کسی باشد که ثمن از ملْکِ او خارج میشود؛ این یعنی براساسِ #حقیقت_معاوضه مبیع و ثمن لزوماً باید جای هم بنشینند تا مفهومِ تعویض در عوض و معوَّض معنا پیدا کند.
🔸️ از این رو، اگر مثلاً بایع مبیع را بفروشد به قصدِ آن که ثمن مستقیماً به ملْکِ شخص دیگری غیر از خودش برود این معامله قطعاً باطل است، زیرا #حقیقت_معاوضه ابداً تحقّق پیدا نکرده است.
📌 البته در مواردی که مثلاً شخصی به نانوا پول میدهد تا نانوا نانها را به فقیر بدهد اینجا نانها -در هر حال- ابتدا داخل در ملْکِ همان شخص شده، سپس به سبب چیزی مانند #هبه به ملْکِ آن فقیر در میآید.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee